خودکفایی از منظر امام خمینی

دولت‌ها در عرصه اقتصاد، در کنار تعقیب اهدافی چون رشد اقتصادی، ثبات قیمت‌ها، توزیع عادلانه درآمد و خودکفایی، استقلال اقتصادی را به عنوان یک هدف مهم در برنامه‌های کلان خود مدنظر قرار می‌دهند. تاکید بر استقلال اقتصادی و نیل به خود‌کفایی به مفهوم انزوای تجاری نیست، بلکه حضور فعال در عرصه‌های تولید و تجارت بر مبنای بهره‌گیری از فرصت‌های اقتصادی و استفاده اصولی از قابلیت‌ها و توانمندی‌های داخلی را خاطر نشان می‌سازد.

امام خمینی(س) به عنوان معمار اصلی انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، علاوه بر طرح اندیشه‌های اسلامی در عرصه اجتماع، فرهنگ و سیاست، در عرصه اقتصادی نیز دیدگاه‌های متنوع و مشخصی دارد که از زوایای مختلف درخور تامل و بررسی است. در بین دیدگاه‌های اقتصادی حضرت امام(س) تاکید بیش از حد ایشان بر قطع وابستگی و استقلال اقتصادی و تلاش به منظور رسیدن به خودکفایی جالب توجه است. جوانه اى ما اثبات کردند که مى‏توانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشید که در دراز مدت شما همه کار مى‏توانید بکنید. و امیدوارم که مغزها را به کار بیندازند و آن خوف‏ هایى که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد بشوید و کار خودتان را انجام بدهید.

در اسلام، استقلال و عزت پایدار مسلمانان درگروه استقلال اقتصادی آنان پنداشته شده و جامعه اسلامی به تلاش جدی برای تولید و تقویت قوای مختلف توصیه گردیده است. امام با تیزبینی و دقت خاص خود، ضمن اشراف بر دیدگاه‌ها و جهت گیری‌های اقتصاد اسلامی در مورد نقش جایگاه استقلال و خودکفایی اقتصادی به منظور عزت و رشد پایدار مسلمین، و درک موقعیت زمانی، جایگاه دستیابی به استقلال اقتصادی و تحکیم پایه‌های اقتصاد ملی را در شرایط کنونی خاطرنشان می‌سازد و با شناخت اهمیت ساماندهی اقتصاد ملی به منظور حصول رشد و توسعه درون‌زا جایگاه حرکت به سمت استقلال اقتصادی- به عنوان استراتژی بلند مدت- را مورد تاکید قرار می‌دهد.

در چار‌چوب اندیشه‌های اقتصادی حضرت امام، بر استقلال اقتصادی به عنوان یک ضرورت تاکید شده تا آنجا که ایشان دستیابی به استقلال اقتصادی حتی با تحمل هزینه اجتماعی محاصره اقتصادی را سودمند می‌دانند و می‌فرمایند: «این محاصره اقتصادى را که خیلى از آن می‌‏ترسند، من یک هدیه‌‏اى می‌‏دانم براى کشور خودمان، براى اینکه محاصره اقتصادى معنایش این است که «ما یَحْتاج»ما را به ما نمی‌‏دهند. وقتى که ما یحتاج را به ما ندادند، خودمان می‌‏رویم دنبالش‏.»(صحیفه امام، ج‏14، ص115 و 116)

از کلام امام می‌توان دریافت که ضرورت استقلال اقتصادی برای ایشان تا آنجا حائز اهمیت است که استقلال کشور را نجات کشور در تمام زمینه‌ها به ویژه در عرصه های اقتصادی و صنعتی می‌دانند و به دور از هر نوع تعارف می‌فرمایند:« من دست و بازوى همه کسانى که بی‌‏ادعا و مخلصانه درصدد استقلال و خودکفایى کشورند را می‌‏بوسم‏.»(صحیفه امام، ج 21، ص 233)

امام بر این باور بودند که استقلال اقتصادی مقوله‌ای کلیدی است که حیات ملت بدان وابسته است و دستیابی به آن کشور را بیمه خواهد کرد. طبیعی است چنین امر خطیری نیازمند فداکاری، ایستادگی و تحمل مشقات در عرصه‌های تولید و صنعت است و لذا امام می‌فرمایند:« مادامى که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگى نرویم، باید تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم. »(صحیفه امام، ج‏17، ص 243 و 244)

در این مورد در وصیت نامه سیاسی- الهی خویش خطاب به نیروهای مسلح می‌فرمایند:«چنانچه امروز وفادارید در وفادارى استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگی‌ها و پیوستگی‌ها به قدرت‌هایى که همه شما را جز براى بردگى خویش نمی‌‏خواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم‏‌پذیرى نگه می‌‏دارند نجات می‌‏دهد. و زندگى انسانى شرافت‌مندانه را و لو با مشکلات بر زندگانى ننگین بردگى اجانب و لو با رفاه حیوانى ترجیح دهید.»( صحیفه امام، ج‏21، ص‌ 433)

در این گفتار، امام زندگی شرافت‌مندانه و حصول استقلال اقتصادی را در گرو تحمل مشکلات و ایستادگی ملت در مقابل تنگناهای اقتصادی می‌داند و نجات ملت از وابستگی به کالاهای مصرفی اجانب و تلاش برای تولید آنها در داخل به دست تولیدکنندگان داخلی را که به نوعی همان برداشت از سیاست جایگزینی واردات کلاسیک است، مورد تاکید قرار می‌دهد. در کنار تاکید جدی و اصولی حضرت امام بر تحمل مشقات به عنوان بستر مناسب برای حرکت به سمت استقلال اقتصادی، اعتماد به نفس و باور به رشد تولید و صنعت نیز به عنوان مولفه مهم دیگر در بیانات حضرت امام در مقاطع مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. «‌این مصیبت بزرگى که بر ایران و ممالک شرقى، مطلقاً وارد شده است که گوش‌شان به این است که غربی‌ها چه می‌‏کنند و چه می‌‏گویند و چه عمل می‌‏کنند، و خودشان را از دست به کلى داده‏‌اند. استقلال فکرى خودشان را، محتواى خودشان را، از دست داده‏‌اند. این ضررى است که بالاتر از ضرر نفت ....است. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما طورى باشد که بعد از ان شاء الله چند سال دیگر افرادى که از فرهنگ بیرون می‌‏آیند یک افرادى متکى به نفس که خودشان را ببینند؛ نه تبع ببینند؛ نه دنباله ببینند؛ و گمان کنند که هر چه آنها کردند، ما باید دنبال آنها باشیم‏.»( صحیفه امام، ج‏9، ص‌ 75)

در این سخن، حضرت امام زیان فقدان اعتماد به نفس و باور به پیشرفت را از زیان مسئله نفت بالاتر می‌داند و بر این اعتقاد است که اعتماد به نفس و باور به رشد باید به شکل نهادی و به صورت فرهنگ در جامعه ریشه پیدا کند تا زمینه استقلال اقتصادی را فراهم سازد. در جایی دیگر، حضرت امام به طور َشفاف اعتماد به نفس را از زاویه توانمندی‌های انسان ایرانی در مقایسه با سایر ملل مورد تاکید قرار می‌دهند و می‌فرمایند: «آنهایى که این صنعت‌هاى بزرگ را درست کردند، آنها هم انسانهاى یک سر و دو گوشى هستند که مثل سایر انسانهایند منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند. قبل از اینکه ما بیدار بشویم آنها بیدار شدند. و همّ خودشان را صرف این کردند که با ایادى خودشان مستقیماً یا  غیر مستقیم ما را غافل کنند. ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی‌‏توانید. حتى تزریق کنند که شما نمی‌‏توانید حکومت کنید. شما نمی‌‏توانید یک حکومت صحیح داشته باشید. شما نمی‌‏توانید یک نظام صحیح داشته باشید. شما نمی‌‏توانید یک صنعتى داشته باشید.» ( صحیفه امام، ج‏13، ص‌ 534)

در اینجا حضرت امام خطر مرعوب شدن ملت‌ها در مقابل سایر جوامع را مانعی برای استقلال اقتصادی ذکر می‌کنند و ضرورت اعتماد به نفس و باور به پیشرفت را خاطر نشان می‌سازند:«‌ما تا بناى بر این نگذاریم که خودمان هم یک آدمى هستیم براى خودمان می‌‏توانیم کار کنیم، ما به آن نان جوى که خودمان درست کنیم تا بناى بر این نگذاریم که همان نان جو را می‌‏خوریم و از خارج نمی‌‏خواهیم، نمی‌‏توانیم درست کنیم کار خودمان را. تا بناى بر این نگذاریم که همان منسوجاتى که خودمان درست می‌‏کنیم کافی‌‏مان هست منسوجات ما ترقى نمی‌‏کند. و ما باز تابع غیر باید بشویم، و دستمان پیش غیر دراز بشود.»

(‌صحیفه امام، ج‏11، ص: 222)

حضرت امام در این خصوص نیز اعتماد به نفس و تاکید بر توانمندی‌های تولید داخلی را به عنوان راه‌حلی منطقی برای دستیابی به هدف سیاست جایگزینی واردات متعارف می‌داند و با بیانی ساده، تولید مکفی داخلی و تاکید بر مصرف آن را راهی برای دستیابی به استقلال اقتصادی معرفی می‌کند.

حضرت امام به طور گسترده به توانایی ایران و ایرانی در راه استقلال در تمام عرصه‌ها اعتقاد داشتند و رشد پایدار و بلند مدت را در سایه اتکا به نیروها و استعدادهای داخلی می‌دانستند و قطع وابستگی فکری را به عنوان زمینه‌ساز استقلال در تمام زمینه‌ها گوشزد می‌کردند. امام می‌فرمایند:« اول چیزى که بر ملت لازم است و بر دانشگاه‌ها لازم است و بر دانشکده‌‏ها لازم است و بر همه ملت لازم است این است که این مغزى که حالا شده است یک مغز اروپایى یا یک مغز شرقى، این مغز را بردارند، یک مغز انسان خودمانى، انسان ایرانى- اسلامى، همان طور که آنها شست‌وشو کردند مغزهاى ما را، مغزهاى بچه‏‌هاى ما را و به جاى مغز خودشان مغز دیگرى نشاندند، ما هم حالا عکس العمل نشان بدهیم و شست‌وشو کنیم مغز خودمان و بچه‌‏هاى خودمان را و یک مغز اسلامى- انسانى جایش بنشانیم، تا از این وابستگى فرهنگى و وابستگى فکرى بیرون بیاییم. اگر ما از وابستگى فکرى بیرون بیاییم، همه وابستگی‌‏ها تمام می‌‏شود.»( صحیفه امام، ج‏10، ص 53)

حضرت امام در بین گروه‌های مختلف ملت به نیروهای جوان و خلاق توجه خاصی داشتند و رهایی کشور از وابستگی‌ها را در گرو بهره‌گیری از نیروی عظیم جوانان می‌دانستند و در یکی از بیانات خود فرمودند: «من قدم شما جوانانى که براى اسلام، براى کشور خودتان کوشش می‌‏کنید گرامى می‌‏دارم‏.... جوان‌هاى ما اثبات کردند که می‌‏توانند خودشان عمل بکنند و شما مطمئن باشید که در دراز مدت شما همه کار می‌‏توانید بکنید. و امیدوارم که مغزها را به کار بیندازند و آن خوف‏هایى که ایجاد کرده بودند در کشور ما، آن را هم کنار بگذارید و با شجاعت وارد بشوید و کار خودتان را انجام بدهید.»(صحیفه امام، ج‏16، ص84)

حضرت امام رشد پایدار اقتصادی را در گرو استقلال اقتصادی می‌دانند و بر این باورند که با استقلال اقتصادی یک کشور بیمه خواهد شد. ایشان این استقلال را با تحول نهادی در فرهنگ، صنعت، جامعه و سایر بخش‌های اقتصادی و اجتماعی پیوند داده، استقلال را ضرورت انکار‌ناپذیر برای جامعه می‌دانند. با این تفسیر علمای توسعه و اندیشمندان تئوری‌های تجاری حضور فعال در عرصه های بین‌المللی را با تحول نهادی در فرهنگ و تولید همراه می‌دانند و اینجاست که سازگاری بین اندیشه‌های امام و تئوری‌های رایج قابل ملاحظه است.

برای حصول استقلال اقتصادی حضرت امام پایداری و تحمل مشکلات و وجود اعتماد به نفس در عرصه‌های تولیدی و اقتصاد را زمینه‌ساز خودکفایی و اقتصادی مستقل می‌دانند.

می‌توان دریافت که در بعد اهمیت و جایگاه استقلال اقتصادی، حضرت امام نه فقط با استناد به آموزه‌های قرآن و رویکردهای اقتصادی آن در صدد تبیین و ترویج اندیشه عدم وابستگی و استقلال است، بلکه آنچه در بیانات و رهنمودهای ایشان در این زمینه به جای مانده، تضاد یا تقابلی با اندیشه‌های رایج و متعارف اقتصاد کلاسیک ندارد و در بسیاری موارد به ویژه در مورد تاکید ایشان بر رشد درون‌زا، جایگزین کردن واردات، و توسعه بخش‌های کلیدی اقتصادی همان مضامین پیچیده اقتصاد متعارف است. ایشان لزوم حرکت به سمت استقلال اقتصادی و دستیابی به خودکفایی را به عنوان ضرورتی حیاتی برای جامعه اسلامی مورد تاکید قرار داده است.