دانشگاه آزاد در دهه سوم

دانشگاه آزاد در دهه سوم
سایت روزنامه دنیای اقتصاد

گفت‌و‌گو با دكتر عبدا... جاسبي درباره ريشه‌هاي شكل‌گيري و كارنامه دانشگاه آزاد اسلامي

عکس: حمید جانی پور ، دنیای اقتصاد
دانشگاه آزاد اسلامي، نخستين و شايد موفق‌ترين تجربه غيردولتي كردن آموزش در ايران پس از انقلاب است.
 

اگرچه دانشگاه آزاد را، دانشگاه خصوصي نیست، اما انفكاك آن از بودجه دولت را مي‌توان تحولي بزرگ به شمار آورد. ريشه‌هاي شكل‌گيري دانشگاه آزاد و كارنامه آن موضوع گفت‌و‌گويي 90دقيقه‌اي با دكتر عبدا... جاسبي، رييس اين دانشگاه بود كه چكيده آن به شرح زير است:
آقاي دكتر! كدام ضرورتي، مسوولان جمهوري اسلامي را به فكر تاسيس دانشگاه آزاد انداخت و اساسا طراح و مبدع آن چه كسي بود؟
فكر اوليه دانشگاه آزاد اسلامي از آنجا نشات گرفت كه از يك سو دانشگاه‌هاي دولتي ما از نظر پذيرش دانشجو داراي محدوديت بوده و از سوي ديگر تعداد متقاضيان ورود به آموزش عالي بسيار بيشتر از اين ظرفيت و سال به سال هم در حال افزايش بود، به همين دليل در سال 1361 در يك جلسه‌اي كه بنده با آقاي هاشمي رفسنجاني داشتم راجع‌به اين مساله صحبت كردم.
من در اين جلسه موضوع مذكور را به ايشان يادآوري كردم كه با روند موجود در دانشگاه‌هاي دولتي سال به سال تعداد كساني كه پشت ديوار‌هاي كنكور مي‌مانند افزايش پيدا مي‌كند و اين به صورت يك معضل اجتماعي درمي‌آيد. ايشان گفتند چه پيشنهادي در اين رابطه داريد، من عنوان كردم بايد كاري كنيم كه خارج از محدوده دولت بتوانيم حركتي براي ايجاد ظرفيت در آموزش عالي به وجود آوريم. گفتند فكر خوبي است، روي اين طرح كار كنيد ما نيز در شوراي اقتصاد مطرح مي‌كنيم كه ببينيم چه كاري مي‌توان انجام داد. در اين شورا، موضوع مطرح شد و بسيار مورد استقبال قرار گرفت، من نيز در جامعه اسلامي دانشگاهيان مطرح كردم با برخي از دوستان عنوان كرديم و يك طرح خام اوليه تهيه كرديم و در جلسه ديگري با آقاي هاشمي رفسنجاني طرح را بررسي كرديم و مورد قبول ايشان واقع شد. روي طرح اوليه بيشتر كار كرديم و بعد از پخته شدن طرح، حركت آغاز شد. نخستين مساله‌اي كه مطرح شد اين بود كه هيات موسس اين مجموعه چه كساني باشند و چگونه اين افراد انتخاب شوند. شرايطي كه آن روز بر جامعه ايران حاكم بود، شرايط خاصي بود كه همه چيز را دولتي مي‌خواست و شايد بخش‌خصوصي را نزديك به خلاف شرع و مغاير با انقلاب تلقي مي‌كرد. لذا كار بسيار مشكل بود. به همين جهت آقاي هاشمي رفسنجاني گفتند بايد كساني انتخاب شوند كه مقبوليت داشته باشند. لذا پنج نفر پيشنهاد شدند؛ يكي مقام‌معظم رهبري كه آن زمان رييس‌جمهور بودند، ‌من و آقاي هاشمي و مهندس ميرحسين موسوي و سيداحمد آقا. قرار شد من با مهندس ميرحسين موسوي صحبت كنم و آقاي هاشمي رفسنجاني نيز با آيت‌ا... خامنه‌اي و حاج‌احمد آقا صحبت كنند. در نهايت ما پنج نفر هيات‌موسس دانشگاه آزاد را تشكيل داديم و اساسنامه را تهيه كرديم، پس از چند ماه اساسنامه را به ثبت رسانديم و كار آغاز شد. در حقيقت فلسفه تشكيل دانشگاه آزاد اسلامي پاسخ به نيازهاي اجتماعي نسل جواني بود كه مي‌خواست وارد آموزش عالي شود ولي دانشگاه‌هاي دولتي به دليل محدوديت‌ ظرفيت امكان پذيرش آنها را نداشتند.
اگر نتيجه بگيريم كه فكر تاسيس دانشگاه آزاد اسلامي از دكتر جاسبي و حمايت سياسي آن از آقاي هاشمي رفسنجاني است. هزينه‌هاي آن را چه كسي تامين كرد؟ ما وقتي كار را شروع كرديم در واقع هيچ چيز نداشتيم. جناب آقاي هاشمي رفسنجاني خدمت امام رسيدند موضوع را مطرح كردند، ايشان استقبال كرد و يك‌ميليون تومان به اين دانشگاه هديه كرد كه در واقع حمايت سمبليك امام از تاسيس دانشگاه آزاد بود. براي ما اين موضوع خيلي راهگشا بود. بعد از گرفتن اين مبلغ ما در مدارس و مساجد كلاس‌هايي را داير كرديم و از مردم دعوت كرديم. مهم اين بود كه ما در سال اول اعلام كرديم براي تدريس امكان پرداخت مالي به اساتيد را نداريم و هر كس داوطلب است قدم پيش بگذارد، بنابراين هر كس با ما همكاري مي‌كرد اعم از پرسنل و هيات علمي حق‌الزحمه دريافت نمي‌كرد. همه شروع به كمك كردند و كار را آغاز كرديم. به همين دليل شهريه از دانشجويان دريافت نكرديم، يك ساختماني را هم در خيابان اسكندري اجاره كرديم و حتي اجاره آن را هم نمي‌توانستيم بپردازيم و به صورت موقتي در اختيار ما قرار داده شده بود تا ببينيم در آينده چه مي‌توانيم انجام دهيم. منتهي پس از گذشت 6 ماه احساس كرديم براي حركت دانشگاه آزاد اسلامي نياز به منابع مالي داريم و چون قرار نيست دولت در اين زمينه كمك كند ما بايد از خود مردم پول بگيريم. البته در ابتداي كار شركت‌ها و موسسات خيريه بودند كه كمك‌هايي كردند كه چرخ دانشگاه آزاد اسلامي به حركت درآيد. پس از اين شروع كرديم به اين رويه كه شهريه ناچيز بگيريم و كار را آغاز كرديم. پس از اين دانشگاه آزاد روي سيستم درست اداره خودش قرار گرفت. پس از اين به تدريج در استان‌هاي مختلف شعبه‌هايي را داير كرديم، ابتدا در تهران، مشهد، تبريز، يزد، شاهرود و كرمان مركز دانشگاه آزاد تاسيس كرديم. پس از تاسيس اين مراكز در اولين كنكوري كه برگزار كرديم 30هزار نفر شركت كردند و 3هزار نفر پذيرش شدند. در اين مرحله بود كه براي اولين بار با اعضاي دانشگاه آزاد خدمت حضرت امام رسيديم. امام صحبت‌هاي مفصل و خوبي كردند كه همين صحبت‌ها راهگشاي ما براي آينده شد و زينت‌بخش دفترچه‌هاي آزمون و انتشارات دانشگاه آزاد اسلامي است. بعد از آن صحبت‌ مي‌توان گفت كه دانشگاه تثبيت شد. البته پس از آن ما اساسنامه را تغيير داديم و غني‌تر شد. هيات موسس نيز تغيير كرد و آقاي موسوي اردبيلي به جمع ما پيوستند و 6 نفر شديم و دوباره اساسنامه در شوراي عالي انقلاب فرهنگي تصويب شد، پس از آن يك ماده واحده در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد كه مدارك دانشگاه معتبر باشد و رشته‌هاي آن به تصويب برسد. آرام، آرام شروع كرديم موانعي را كه بر سر راه بود، با مصوبات قانوني مرتفع كرديم. البته از همان ابتدا دو گروه عليه دانشگاه آزاد اسلامي به مخالفت برخاستند يك گروه با انگيزه‌ها و اغراض سياسي كه هنوز هم هست و كم و بيش ادامه دارد و يك گروه هم در حقيقت از روي دلسوزي و با اين تفكر كه به آموزش عالي لطمه وارد نشود، دانشگاه آزاد را نقد مي‌كردند.
گروه دوم آرام آرام به دوستان ما تبديل و جذب دانشگاه آزاد شدند و هم‌اكنون جزو مدافعان دانشگاه محسوب مي‌شوند.
اگر از اسرار دانشگاه نيست، مي‌توانم بپرسم به لحاظ مالي هم‌اكنون دانشگاه چه وضعي دارد و دارايي‌هاي آن هم‌اكنون چه ميزان است؟
ما هيچ چيز مخفي در دانشگاه آزاد اسلامي نداريم، حتي اگر كسي بخواهد ما مي‌توانيم تمام ترازهاي مالي خود را در اختيارش قرار دهيم. ما سال گذشته بيش‌ از هزار ميليارد تومان شهريه دريافت كرديم و يك‌ميليون و 300هزار نفر دانشجو داشتيم. اگر اين مورد را با دانشگاه‌‌هاي دولتي مقايسه كنيم، مي‌توانيم بگوييم يك‌پنجم آنها ما دريافتي داشته‌ايم. يعني دانشگاه‌هاي دولتي حداقل 5 برابر ما از خزانه دولت و بودجه مملكت دريافت مي‌كنند تا چه دانشگاه دولتي را اداره كنند.
با چنين گردش مالي تاكنون فكر كرده‌ايد بتوان دانشگاه آزاد را در بورس عرضه كرد و يك شركت سهامي بزرگ شکل داد؟
هنوز روي اين مساله فكر نكرده‌ايم، پيشنهادهاي مختلف هم آمده ولي هنوز به صورت رسمي و جدي در هيات امنا و هيات موسس مطرح نكرده‌ايم. شايد در آينده انجام دهيم. گاهي پيش‌نهادهايي شده كه دانشگاه آزاد را وارد بورس كنيم يا سهام‌بندي كنيم ولي اين كار را نكرده‌ايم. طبق اساسنامه دانشگاه آزاد مجموعه غيرانتفاعي غيردولتي است هيچ بودجه دولتي ندارد، اما در دانشگاه آزاد هيچ سهامداري نداريم. يعني هيچ كدام از اعضاي هيات موسس و هيات امنا در دانشگاه آزاد سهمي ندارد.
اين مبالغی كه من عنوان كردم دريافتي ما از دانشجويان است. اما اموال دانشگاه آزاد بسيار زياد است يعني شايد مجموعه دارايي‌هاي دانشگاه آزاد اسلامي اعم از زمين و ساختمان و تجهيزات و آزمايشگاه‌ها و بيمارستان‌ها، درمانگاه‌ها، مزارع، كتابخانه‌ها، اتومبيل‌ها و ساير اموال شايد به رقمي بين 10هزار تا 20هزار ميليارد تومان برسد. (دامنه وسيع 10 تا 20 را گفتم كه تاكيد كنم اين ارقام دقيق و قطعي نيست)
البته در حال حاضر در حال استخراج و تنظيم اموال و داراي‌هاي دانشگاه هستيم چون هيات امنا تصويب كرده است كه اين كار را انجام دهيم. در حال حاضر تعداد زمين‌ها را محاسبه كرده‌ايم.
به لحاظ حقوقي اين اموال به چه كسي تعلق دارد؟
اين اموال متعلق به جامعه است.
يعني اموال عمومي محسوب مي‌شود؟
بله. جزو اموال عمومي محسوب مي‌شود ولي اموال عمومي كه هيات موسس و هيات امنا درباره آن تصميم مي‌گيرد. يعني دولت نمي‌تواند در مورد آن تصميم بگيرد. ولي هيچ فردي سهمي در دانشگاه آزاد ندارد. اين اموال نشان مي‌دهد ارزش افزوده اين كار چه ميزان بوده است و نشان مي‌دهد اگر كار درست انجام بگيرد و از روي حساب باشد و براساس پيش‌بيني‌هاي درست اقتصادي انجام شود، چه ميزان جامعه استعداد انجام چنين كارهاي بزرگي را دارد.
از مسوولان دانشگاه آزاد اسلامي نقل شده كه اين بزرگ‌ترين دانشگاه دنيا است؟
بله. دانشگاه آزاد در حال حاضر با حدود 400 واحد و مركز دانشگاهي و 14ميليون متر مربع فضاي آموزشي و رفاهي و 25هزار عضو هيات علمي تمام وقت و شايد بيش از 3ميليون نفر فارغ‌التحصيل و 600 مدرسه وابسته به دانشگاه آزاد با 50هزار دانش‌آموز بزرگ‌ترين مجتمع دانشگاهي دنيا و بزرگ‌ترين دانشگاه دنيا است.
دانشگاهي به اين بزرگي از لحاظ سنت‌هاي آموزشي يا تفكر فلسفي جزو كدام دسته از دانشگاه‌هاي دنيا قرار مي‌گيرد. براي نمونه نام دانشگاه آمريكايي شيكاگو ذهن انسان را به سمت مكتب شيكاگو و اقتصاددانان مكتب شيكاگو سوق مي‌دهد يا مدرسه اقتصادي لندن به گرايش‌هاي چپ تمايل دارد يا سوربن ميان محافظه‌كاري و انقلابي‌گري معلق است و هر دانشگاهي هويتي دارد. در ميان اين سنت‌ها جاي دانشگاه آزاد كجاست و چه تفكري در آن حاكم است؟
نكته‌اي كه من بايد در اينجا توضيح دهم اين است كه دانشگاه آزاد اسلامي يك دانشگاه نيست؛ بلكه شبكه‌اي از دانشگاه است كه اگر قرار شود روي اين سنت‌ها و گرايش‌ها بررسي كنيم بايد سراغ يك يك واحدهاي آن برويم. مثلا واحد علوم و تحقيقات ما سمبل كيفيت آموزش در دانشگاه آزاد اسلامي است كه در آينده معتبرترين دانشگاه كشور خواهد بود.
هم‌اكنون نيز تقريبا در مقام اول است. واحدهاي ديگر دانشگاه آزاد هم در برخي رشته‌ها خوش درخشيدند. براي نمونه واحد دندانپزشكي دانشگاه ما در خراسان يا واحد قزوين كه در مسابقات ربوكاپ خوش درخشيده است و حرف اول را مي‌زند. همين طور كه به ترتيب جلو مي‌رويم واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي يك چنين گرايش‌ها و شمائلي كه شما گفتيد از خود نشان مي‌دهند. مجموعه دانشگاه آزاد اسلامي به عنوان بزرگ‌ترين دانشگاه حضوري جهان يك دانشگاه نيست؛ بلكه شبكه‌اي از دانشگاه است و يك سيستمي از واحدهاي دانشگاهي در سراسر ايران است كه چند واحد هم در خارج از كشور دارد. فرض كنيد از عمر دانشگاه آزاد فقط يك ربع قرن گذشته است و اكنون آرام آرام اين گونه شده است كه بسياري از افراد اگر در دانشگاه دولتي قبول شوند و در واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد نيز قبول شوند قطعا واحد علوم و تحقيقات دانشگاه آزاد را به جاي دانشگاه دولتي انتخاب مي‌كنند. به اين دليل كه سطح آن بالاتر از دانشگاه‌هاي دولتي است. گاهي اوقات دانشجوياني داشته‌ايم كه از دانشگاه‌هاي دولتي رفته‌اند به دانشگاه واحد قزوين دانشگاه آزاد چون در مسابقات ربوكاپ حرف اول را مي‌زند. يعني آرام آرام هر كدام از واحدهاي دانشگاهي ما شكل خاص خودش را پيدا مي‌كند.
اين مباحثي كه عنوان مي‌كنيد گرايش‌هاي تخصصي است. در دانشگاه های ديگر هم همين طور است. مثلا كسي كه در دانشکده علوم سياسي دانشگاه تهران درس مي‌خواند از پيش مي‌داند كه در دانشگاهي با سنت اروپايي درس مي‌خواند. دانشگاه ملي دنباله سنت آمريكايي است يا دانشگاه‌هاي خارج از كشور هم به همين شكل. در اين منظومه جاي دانشگاه آزاد كجاست؟
نكته‌اي كه بايد به شما بگويم اين است كه الان حتي در دانشگاه‌هاي دولتي هم اين گرايش‌ها خيلي رنگ تندي ندارد و كمرنگ است. براي نمونه در واحد علوم تحقيقات دانشگاه آزاد مجموعه‌اي از بهترين اساتيد جمع هستند كه اساتيد نيمه وقت و حق‌التدريسي ما در اين واحد دانشگاهي از بهترين دانشگاه‌هاي دولتي براي تدريس به اين دانشگاه مي‌آيند. فرض كنيد دانشگاه واحد قزوين ما بيشترين ارتباط را با دانشگاه صنعتي شريف دارد هم به لحاظ اساتيد و هم به لحاظ دانشجويان الان دانشگاه آزاد اسلامي را بيشتر با حيثيت و شخصيت سياسي بنده مي‌شناسند و آقاي هاشمي رفسنجاني. فعلا ما دو نفر معرف اين دانشگاه در خارج از كشور و داخل كشور هستيم. بنده چون رياست اتحاديه دانشگاه‌هاي جهان اسلام را براي 3 دوره متوالي به عهده دارم و هم عضو شوراي اجرايي آن و عضو انجمن بين‌المللي دانشگاه‌ها هستم موجب شده دانشگاه آزاد اسلامي از طريق من كم‌كم در دنيا شناخته شده است. از نظر سياسي هم چون آقاي هاشمي رفسنجاني رييس هيات امناي دانشگاه آزاد هستند اين دانشگاه شناخته شده و جايگاه خاصي براي خودش در سطح جهان و در سطح كشور پيدا كرده است.
يعني مي‌توانيم نتيجه بگيريم دانشگاه آزاد در مراحل اوليه شكل‌گيري هويت است و فعلا نمي‌توان از مكتب يا سنتي به عنوان دانشگاه آزاد ياد كرد؟
بله.
همان طور كه اشاره كرديد دانشگاه آزاد به لحاظ ساختار بزرگ‌ترين دانشگاه دنيا است. به همين دليل شايد از الگوي خاصي تبعيت نكند چون اولين تجربه محسوب مي‌شود. الگوي اصلي اين دانشگاه از كجا نشات مي‌گيرد؟
ساختار دانشگاه تز بنده بوده است. يعني من اين ساختار را طراحي كرده‌ام از يك ساختار ساده شروع كرديم و آرام آرام آن را تكامل داديم. مجموعه‌اي در نظر گرفتيم كه يك مركزيتي در تهران دارد و شعبه‌هايي در شهرستان خواهد داشت. وقتي توسعه پيدا كرد تغييراتي هم در آن ايجاد كرديم. واحدهاي دانشگاهي كه زياد شد متوجه شديم نمي‌توانند متمركز با مركز در ارتباط باشند و منطقه‌بندي كرديم. تمام ايران را به 7 يا 8 منطقه تقسيم كرديم. تعدادي از واحدهاي دانشگاهي داخل اين مناطق رفتند. با مرور زمان تعداد مناطق بيشتر شد. ساختاري ايجاد كرده‌ايم كه دائما در حال تكامل است و ساختار پويا است و چيز منجمد و ثابتي نيست. هر سال تغييراتي در آن ايجاد مي‌شود تا بتوانيم اداره‌اش كنيم. واحدهاي دانشگاه آزاد را نيز طبقه‌بندي كرده‌ايم به اين ترتيب كوچك، متوسط، بزرگ، خيلي بزرگ، جامع و جامع الف و جامع ب. اين طبقه‌بندي براساس ميزان هيات علمي، امكانات، فضاي آموزشي و رفاهي، تعداد دانشجو و ميزان كارهاي پژوهشي انجام شده و امتيازهاي كسب كرده اين واحدها انجام مي‌گيرد.
چند درصد واحدهايي كه دانشگاه آزاد در نقاط مختلف ايران داير كرد به درخواست مردم بوده و چه ميزان به درخواست مسوولان و چه تعداد برنامه‌ريزي خود شما بوده است؟
ما درخواست‌هاي مردم و نمايندگان را جداي از يكديگر نمي‌دانيم چون نمايندگان، نمايندگان خود مردم هستند. ما مقرر كرده‌ايم هر گاه مركزي در حال تاسيس است اولين شرط آن است كه مسوولان شهر درخواست ايجاد واحد دانشگاه آزاد را داشته باشند. اين مسوولان شامل امام جمعه، نماينده شهر، فرماندار يا استاندار و شخصيت‌هاي شهر مي‌شوند. اين افراد درخواست مي‌كنند و ما نسبت به ايجاد واحد دانشگاهي بررسي‌هاي لازم را انجام مي‌دهيم. بنابراين هيچ وقت ما ميهمان دعوت نشده نيستيم. مرحله بعدي اين است كه ما ضوابط خودمان را اعلام مي‌كنيم كه مسوولان شهر امكانات اوليه‌اي را براي حضور دانشگاه آزاد فراهم كنند. مسوولان شهر نيز اين امكانات را فراهم مي‌كنند و سپس ما وارد مرحله تصميم‌گيري مي‌شويم سپس اين درخواست و برنامه‌ريزي در هيات موسسه و هيات امنا به تصويب مي‌رسد. پس از دريافت مجوز مراحل قانوني آن طي مي‌شود. نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه چون مادرشهرها زمين‌هاي بزرگ در اختيار مي‌گيريم و شروع به ساختن مي‌كنيم و از ساختمان‌هاي موجود استفاده نمي‌كنيم، اين امكان را در اختيار داريم كه سايت دانشگاهي ايجاد كنيم. ايجاد اين سايت دانشگاهي سبب مي‌شود كه پس از مدتي در اين منطقه امكانات وسيع دانشگاهي ايجاد شود نيروهاي متخصص جذب و امكاناتي ايجاد شود و در حقيقت اقتصاد آن شهر به دليل حضور انبوه دانشجويان رونق پيدا كند و شهر متحول شده و ارتقا پيدا كند. البته اين يكي از فوايد جنبي ايجاد دانشگاه آزاد اسلامي در شهرهاي مختلف است.
سوالم را اينگونه تكرار مي‌كنم كه آماري از تعداد درخواست‌هاي مردم و مسوولان براي ايجاد واحد دانشگاه آزاد در شهرهاي مختلف و تعداد مراكزي كه خود دانشگاه قصد ايجاد كردن آنها را داشته است در اختيار داريد؟
تقريبا تمام واحدها با درخواست مردم و برنامه‌ريزي ما ايجاد شده است. يعني مردم درخواست كرده‌اند و ما ايجاد كرده‌ايم.
اگر تمام واحدهاي دانشگاه آزاد به درخواست مردم و مسوولان ايجاد شده، پس چه اتفاقي مي‌افتد كه همين مردم و مسوولان در مقطعي منتقد دانشگاه آزاد مي‌شوند و به توسعه و فعاليت آن اعتراض مي‌كنند؟
در هيچ شهري مردم انتقاد نكرده‌اند كه چرا دانشگاه آزاد اسلامي تاسيس شده است، بلكه همه افراد خواهان تاسيس آن هستند. منتها وقتي كه تاسيس شد همه انتظار دارند، كيفيت آن سال به سال بيشتر شود و درخواست‌هايي همچون ايجاد كتابخانه، سلف‌سرويس، سالن ورزشي و غيره به ما ارجاع مي‌شود. تمام اين موارد هم حق اين افراد است ولي فورا به وجود نمي‌آيد. واحدهاي دانشگاه آزاد كه قدمت 10ساله دارند از تمام اين امكانات برخوردارند. اما متاسفانه تازه‌تاسيس‌ها از تمام اين امكانات برخوردار نيستند. * دانشگاه آزاد در مقطعي هم وارد بازار بين‌المللي شده، ولي به صورت محدود، دليل اين حضور كم‌رنگ چه بوده است؟
باز هم در خارج از كشور خودمان براي ايجاد دانشگاه اقدام نكرده‌ايم، بلكه درخواست‌هايي جهت ايجاد دانشگاه‌ها در كشورهاي مختلف دريافت كرده‌ايم. براي مثال در دبي به دليل حضور زياد ايراني‌ها در خواست ايجاد شعبه‌اي كردند كه مشكلات بسيار زيادي هم در پي داشت، ولي در حال حاضر مشكلي ندارد و كارش را انجام مي‌دهد. الان هم مشكلات حقوقي و قانوني‌اش حل شده و مجوز تاسيس آن را دريافت كرديم و هم در سايت دانشگاهي كه خود امارات تعيين كرده است دانشجو مي‌گيريم. در حال حاضر حدود 500 دانشجو در آن جا مشغول تحصيل هستند. در انگلستان هم مجموعه‌اي بود كه نماينده ولي فقيه در آنجا در اختيار گرفته بود، بعد مشكلاتي پيدا كرده بود و اين مجموعه براي او مشكل‌ساز شده بود و از آقاي هاشمي رفسنجاني درخواست كرده بود كه اين مجموعه را مديريت كرده و به دانشگاه تبديل كنند. ما خيلي هم تمايل به انجام اين كار نداشتيم ولي بررسي كرديم و به تدريج آن امكان را در اختيار گرفتيم. الان آكسفورد، مركزي از دانشگاه آزاد اسلامي شده است و كساني نمي‌توانند در دانشگاه‌هاي داخل كشور تحصيل كنند، اين امكان را دارند كه در اين واحد دانشگاهي و كساني كه خارج از كشور تحصيل كنند. در لبنان هم نيروهاي حزب‌ا... حدود 20 سال پيش از ما درخواست كردند در آن كشور واحد دانشگاهي تاسيس كنيم كه ما هم اين كار را انجام داديم و بسيار هم نيروهاي حزب‌ا... و مردم لبنان را به زبان عربي آموزش داديم تا دو سال پيش كه حمله گسترده اسرائيل انجام شد و تمام ساختمان‌هاي ما در آنجا تخريب شد. در حقيقت دانشگاه آزاد به صورت موقت در لبنان تعطيل شد. منتها ما زمين داريم و دوباره كار ساخت آن را آغاز خواهيم كرد. در تانزانيا هم به دنبال سفر 10 سال پيش آقاي هاشمي رفسنجاني يك واحد دانشگاهي تاسيس كرديم. در كشورهاي ديگر هم درخواست‌هايي شده است. هر نقطه‌‌اي كه از ما درخواست كنند، بررسي مي‌كنيم، در كويت، بحرين، سوريه، آذربايجان، درخواست‌هايي مبني بر ايجاد دانشگاه آزاد شده است كه در حال بررسي هستيم. البته ما با احتياط عمل مي‌كنيم يعني الان به اين نتيجه رسيديم با مشكلاتي كه در گذشته داشته‌ايم تا در مكاني مجوز براي ايجاد دانشگاه اخذ نكنيم، اقدام به تاسيس دانشگاه نمي‌كنيم. در حال حاضر در ارمنستان تاسيس دانشگاه آزاد را آغاز كرده‌ايم و در كشور آذربايجان هم بررسي براي ايجاد دانشگاه صورت گرفته است.
با توجه به اينكه سفرهاي زيادي به كشورهاي مختلف انجام مي‌دهيد و ارتباط‌هايي با روساي دانشگاه‌هاي مختلف دنيا داريد. نظر روساي دانشگاه‌هاي معتبر و شناخته شده دنيا نسبت به دانشگاه آزاد چيست؟
دانشگاه آزاد به دليل فعال بودن ما در دنيا شناخته شده است و اگر اينگونه نبود شايد 50 سال مي‌كشيد تا در دنيا شناخته شود. به دليل فعال بودن ما در انجمن‌ها و اتحاديه‌هاي جهاني عملا همه دانشگاه‌ آزاد اسلامي را مي‌شناسند و مشكل تاييد مدرك نيز نداريم. در دنياي اسلام كه بزرگ‌ترين مجتمع اتحاديه دانشگاه‌هاي جهان اسلام وجود دارد ما علاوه بر اينكه 4 دوره متوالي عضو شوراي اجرايي هستيم، 3 دوره شخصا رياست شوراي اجرايي آنجا را برعهده دارم، لذا يك چهره شناخته شده‌ايم و دانشگاه به واسطه ما شناخته شده است. ما 3 سال پيش، پيشنهادي مبني بر ايجاد دانشگاه مجازي اسلامي وابسته به اتحاديه دانشگاه‌هاي جهان اسلام عنوان كرديم كه سال گذشته در مجمع عمومي به تصويب رسيد و اعضاي امناي آن تعيين شدند. در حال حاضر به دنبال راه‌اندازي آن هستيم. در سطح دنيا نيز چند انجمن معتبر دانشگاهي وجود دارد كه معتبرترين آن انجمن بين‌المللي دانشگاه‌ها است كه وابسته به يونسكو و مقر اصلي آن در پاريس است. در شوراي اجرايي اين انجمن كه هر 4 سال يكبار انتخاب مي‌شود هر رييس دانشگاه مي‌تواند تا دو بار به عنوان عضو شوراي اجرايي انتخاب شود. من تاكنون دوبار به عضويت شوراي اجرايي انتخاب شدم و امسال سال آخر انتخاب من است و من به صورت قانوني ديگر نمي‌توانم انتخاب شوم. قاعدتا بايد تلاش كنيم يك نفر از روساي دانشگاه‌هاي دولتي ايران اين مقام را احراز كند. در اين انجمن 800 دانشگاه و موسسه آموزش عالي عضو هستند و حضور من باعث شده كه دانشگاه آزاد اسلامي شناخته شود، در تمام دايره‌المعارف‌ها نام دانشگاه آزاد اسلامي ثبت شده است، يعني با وجود يك ربع قرن سابقه دانشگاه آزاد، به اندازه 70 سال در سطح جهان شناخته شده‌ايم.
اين مساله را از جنبه كيفي مي‌بينيد؟
نخير، جنبه شناخت دانشگاه مدنظر است. كيفيت بحث ديگري است كه بستگي به درجه‌بندي‌هاي دانشگاه‌هاي جهان دارد و امتيازي است كه هر دانشگاه كسب مي‌كند. در حوزه دانشگاه‌هاي جهان اسلام هم حركتي در اين زمينه شكل گرفته كه تكامل پيدا نكرده است. هر دانشگاهي تلاش مي‌كند در اين درجه‌بندي، رتبه بالاتري به دست بياورد، ما نيز در اين درجه‌بندي همه چيز را به واحدهاي دانشگاه آزاد محول كرديم، يعني كل دانشگاه در اين امتيازبندي وارد نشود، بلكه هر واحدي تلاش كند به درجه‌ مناسبي برسد.
موضوعي كه اخيرا مي‌تواند يكي از مشكلات پيش روي دانشگاه آزاد محسوب ‌شود، توسعه بي‌رويه دانشگاه پيام نور است. به دليل سياست افزايش ظرفيت آموزش عالي و خواست دولت نهم براي توسعه پيام نور به نظر مي‌رسد دانشگاه آزاد با كمبود دانشجو روبه‌‌رو خواهد شد. استراتژي شما براي برون‌رفت از اين مشكل چيست و چه برنامه‌ريزي براي آن داريد؟
اين موردي است كه بسيار روي آن تبليغ شد و تلاش كردند اينگونه جلوه دهند كه ظرفيت‌هاي دانشگاه آزاد اسلامي خالي مي‌ماند. اما من از همان ابتدا هيچ نگراني در اين رابطه نداشته‌ام، هميشه در مصاحبه‌هايم نيز گفته‌ام رقيب دانشگاه آزاد اسلامي، دانشگاه پيام نور نيست. پيام نور يك دانشگاه غيرحضوري است و دانشگاه حضوري است رقيب دانشگاه آزاد، دانشگاه‌هاي معتبر دولتي است. بنابراين من هيچ احساس نگراني نمي‌كردم و خلاف آنچه گفته‌اند، صندلي‌هاي دانشگاه آزاد خالي نمانده است. كساني هم كه به دانشگاه پيام نور هجوم بردند فقط سال اول انگيزه داشتند ولي بعد از آن همه به دانشگاه آزاد رجوع كردند و براي ورود به آن صف بستند. مي‌خواهم بگويم پيام نور تغيير و تاثير چنداني نداشته است، برخلاف آنچه بعضي‌ها تصور مي‌كنند. دانشگاه آزاد اسلامي به صورت جدي كار خودش را دنبال مي‌كند و مشكل جدي در اين زمينه ندارد.
دانشگاه آزاد طي 25 سال گذشته چه مراحلي را طي كرده است؟ شما چه افقي را طي اين چند سال براي دانشگاه متصور بوديد و از سال 61 كه كار آغاز شد چه قدر اين افق‌ها تغيير كرد؟
سال 61 كه كار را آغاز كرديم ايده‌آل‌هاي بسيار زيادي داشتيم، ولي فكر نمي‌كرديم بعد از 25 سال بتوانيم به اين جايي برسيم كه امروز رسيده‌ايم. واقعا خداوند را سپاسگزارم كه دانشگاه علاوه بر كاري كه همه مسوولان آن متحمل مي‌شوند، يك دستي اين دانشگاه را پيش مي‌برد كه دست خداوند است. ما 3 دهه براي دانشگاه پيش‌بيني كرده بوديم. دهه اول،‌ دهه تثبيت دانشگاه آزاد، در اين دهه دنبال اين بوديم كه بگوييم ما هستيم، چون بعضي معتقد بودند كه ما نبايد وجود داشته باشيم. دهه دوم دهه توسعه دانشگاه آزاد اسلامي بود كه در سراسر كشور و خارج از كشور دانشگاه توسعه پيدا كرد. دهه سوم كه در ميانه راه آن هستيم، دهه كيفيت است. ما در اين دهه بايد ارتقاي كيفيت داشته باشيم به گونه‌اي كه در انتهاي اين دهه واحدهاي دانشگاهي ما بتوانند با بهترين دانشگاه‌هاي دنيا رقابت كند و در بسياري از رشته‌ها حرف اول را بزند و دانشگاه آزاد اسلامي در زمينه كيفيت بدرخشد. پيش‌بيني ما براي آينده دو گونه است. يكي انتهاي اين دهه است كه تا سال 1390 و 91 ادامه دارد و ديگري برنامه چشم‌انداز 20 ساله است كه تا سال 1404 ادامه پيدا مي‌كند. برنامه‌اي تدوين كرده‌ايم كه اگر به تصويب برسد و بتوانيم آن را اجرا كنيم، دانشگاه آزاد به بزرگترين و معتبرترين دانشگاه دنيا تبديل خواهد شد.
*برخي معتقدند كاري كه وزارت علوم با بدنه عريض و طويل خود و 8 دانشگاه دولتي انجام مي‌دهد، برابري مي‌كند با كاري كه دانشگاه آزاد با بيش از 400 واحد دانشگاهي انجام مي‌دهد و اين خود نشان‌دهنده اين نكته است كه دكتر جاسبي بيش از يك وزير علوم يا در حد يك وزير علوم كار مي‌كند و توانمند است. آيا طي اين سال‌ها دولت براي بهبود وضعيت آموزش عالي راهكاري از شما خواسته يا طلب كمك كرده است؟
من به عنوان رييس دانشگاه آزاد اسلامي عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي هستم طي 25 سال گذشته، پيش‌نهادهايي داده‌ايم و راهكارهايي ارائه كرده‌ايم بعضي از دولت‌ها استقبال كردند و راهكار ما را اجرا كردند. براي نمونه حذف كنكور كه امسال به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد پيشنهاد من بود. در انتخابات رياست‌جمهوري مطرح كردم، برخي مي‌گفتند اين شعار انتخاباتي است ولي حقيقت داشت. پس از آن من پيگيري كردم با مسوولان و نمايندگان مجلس در ميان گذاشتم. بالاخره مجلس هفتم پيشقدم شد طرحي را تهيه كرد، به تصويب رسيد و ابلاغ كرد كه سال 1390 كنكور به طور كامل حذف شود، البته كنكور ورود به دانشگاه‌ها نه كنكور تحصيلات تكميلي. پيشنهادهاي ديگري هم در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، دولت و جاهاي ديگر مطرح مي‌كنيم، برخي مورد استقبال واقع مي‌شود، بعضي هم نمي‌شود كه البته بستگي دارد به رابطه دانشگاه آزاد اسلامي با دولت، با مسوولان و شرايط زمان.
در 3 سال اخير هم از شما گرفته شده است؟
در 3 سال اخير بيشتر ما پيشنهاد خودمان را در مورد حذف كنكور به مجلس داديم كه مجلس هم اين قانون را تصويب و ابلاغ كرد.
البته طرح حذف كنكور در دولت آقاي خاتمي مطرح شد.
بله، آن زمان هم ما پيشنهاد داده بوديم، استقبال هم كردند ولي به صورت لايحه درنيامد.
چند ماهه اخير روزهاي پرتنشي براي دانشگاه آزاد رقم زد كه بيشتر هم جنبه سياسي داشت و دارد. برخي مي‌گويند اين فشارها نشانه اين است كه تاريخ مصرف دانشگاه آزاد تمام شده و دانشگاه پيام‌نور بايد جاي آن را بگيرد نظر شما چيست؟
من اصلا اين طور فكر نمي‌كنم. مباحثي كه در رسانه‌ها مطرح مي‌كنند و گاهي تهمت‌هايي مي‌زنند و اتهام‌هاي نادرست وارد مي‌كنند، در حقيقت نوسان‌هاي فصلي دارد كه مي‌گذرد و تمام مي‌شود و مي‌رود، چون ريشه و واقعيت ندارد ماندگار نيست. البته ما هم به موقع جواب مي‌دهيم اگر هم لازم شد برخي افراد را به دادگاه مي‌كشانيم و الان هم داريم اين كار را دنبال مي‌كنيم ولي اين موارد نكاتي است كه به قول معروف هرازگاهي با انگيزه‌‌هاي سياسي و انگيزه‌هاي ديگر انجام مي‌شود. دانشگاه آزاد اسلامي مجموعه عظيمي است كه به درخت تنومندي تبديل شده است. اين درخت را كسي نمي‌تواند از جا بكند، دانشگاه آزاد بخشي از تاريخ انقلاب ما شده است. ديگر تغيير در مديريت هم نخواهد توانست به اين دانشگاه صدمه بزند و از اين عظمت بيندازد. كارش را پيش مي‌برد، فراز و نشيب‌هايي دارد، گاهي بي‌مهري‌هايي به آن مي‌شود، ولي تمام اين موارد را تحمل مي‌كند و به حركت خودش ادامه مي‌دهد.
اين جمله را از دانشجويان زياد مي‌شنويم كه مي‌گويند فضاي دانشگاه آزاد خفقان‌آور است.
من اين مورد را توضيح مي‌دهم. اتفاقا درست عكس اين موضوع است. دانشگاه آزاد در دهه اول به طور كلي تشكل‌هاي دانشجويي نداشت و حوزه فعاليت آنها محدود به آموزش بود.
در دهه دوم فعاليت اين دانشگاه بر اساس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي تشكل‌ها به وجود آمدند كه شامل تشكل‌هاي سياسي و اسلامي و پايگاه‌هاي بسيج مي‌شدند. الان كه با شما صحبت مي‌كنم دانشگاه آزاد مجموعه‌اي از تشكل‌ها و اتحاديه‌هايي را دارد كه خيلي وسيع‌تر و عظيم‌تر از دانشگاه‌هاي دولتي است. ما الان 4 اتحاديه داريم و 300 تشكل سياسي/ اسلامي داريم، تشكل‌هاي علمي و مذهبي هم جاي خودش را دارد. در حال حاضر تعداد اين تشكل‌ها بسيار زيادتر از تعداد تشكل‌هاي دانشگاه‌هاي دولتي است. اين تشكل‌ها آزاد هستند در انتخابات شركت مي‌كنند، خودشان گرايش خودشان را انتخاب مي‌كنند و بارها به آنها اعلام كرده‌ايم كه كسي حق ندارد به دنبال تشكل فرمايشي باشد. در انتخابات هم هر تشكلي از كانديداي مورد نظر خودش حمايت مي‌كند، ما هم هيچ محدوديتي براي آنها قايل نيستيم، تنها چيزي كه به آنها گفتيم مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. ما اعلام كرده‌ايم خط قرمز ما مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي است. اعلام كرده‌ايم در انتخابات از هر كانديدايي كه مي‌خواهيد مي‌توانيد حمايت كنيد اما حق نداريد كسي را تخريب كنيد. از كساني مي‌توانيد حمايت كنيد، كه شوراي نگهبان مورد حمايت قرار داده است نمي‌توانيد از يك ضدانقلاب حمايت كنيد. براي دعوت سخنران نيز بايد از ضوابط شوراي عالي انقلاب فرهنگي تبعيت كنيد.
چنانچه دانشجويان سوال كنند، به آنها مي‌گوييد اين فرد مجاز به سخنراني در دانشگاه است و فلان آقا مجاز به سخنراني نيست؟
بله، هيات نظارت تصميم مي‌گيرد، چه كسي به عنوان سخنران دعوت شود، ممكن است در برخي واحدها صلاح نباشد شخصي سخنراني كند يا برعكس كه اين مورد را هيات نظارت تصميم مي‌گيرد. در تمام واحدهاي دانشگاه اين هيات‌ها نظارت كرده و تصميم‌گيري مي‌كنند. البته ما كمك مالي هم به اين تشكل‌ها مي‌كنيم، البته امكانات ما زياد نيست، ما فقط نظارت مي‌كنيم.
مكان هم در اختيار آنها قرار مي‌دهيد؟
فضا هم در اختيارشان قرار مي‌دهيم البته به صورت محدود.
به اندازه دانشگاه‌هاي دولتي فضا در اختيار دانشجويان نمي‌گذاريد؟
نه، به آن ميزان فضا نداريم. ممكن است كمتر از دانشگاه‌هاي دولتي باشد ولي باز هم به تشكل‌ها كمك مي‌كنيم.
آقاي دكتر بالاخره هر كس بعد از يك دوران طولاني خدمت بازنشسته مي‌شود. بعد از شما كسي كه بخواهد رياست دانشگاه آزاد را داشته باشد بايد داراي چه توانمندي‌هايي باشد و چه قابليت‌هايي داشته باشد؟
من ترجيح مي‌دهم اصلا در اين مورد صحبت نكنم چون هيات امنا در اين مورد تصميم مي‌گيرد. البته خود من هم عضو هيات امنا و هيات موسس هستم. آنجا بايد تصميم گرفته شود كه چه كسي باشد و چه كسي نباشد.
در مورد شخص خاصي صحبت نمي‌كنيم فقط توانمندي‌ها و قابليت‌ها مدنظر ما است.
وقتي كسي بخواهد مجموعه به اين عظمت را بگرداند هم بايد شرايط دانشگاهي را داشته باشد يعني داراي درجه استادي و دانشياري باشد. البته ترجيحا پايه استادي داشته باشد. خود من استاد پايه 20 و خورده‌اي هستم، البته از دانشگاه دولتي. به هر حال فرد مدنظر بايد با دانشگاه‌ آشنا باشد و شرايط مديريتي هم داشته باشد. به هر صورت شرايطي بايد داشته باشد كه نياز است.
چرا دو دوره كانديداي رياست‌جمهوري شديد؟
برخي از مسوولان به ما پيش‌نهادهايي دادند و خيلي مصرانه از ما خواستند ما هم استخاره كرديم و بالاخره تصميم گرفتيم.
چطور شد در يك دوره با آقاي هاشمي‌رفسنجاني رقابت كرديد؟
مگر اشكالي دارد كسي با آقاي رفسنجاني رقابت كند؟
به هر صورت مي‌توانستيد براي قدرت بيشتر حضور يك نفر هم‌حزب در انتخابات و به نفع وي منصرف شويد.
من هيچ اشكالي در رقابت نمي‌بينم، ولي معتقد هستم كه در رقابت هيچ وقت نبايد تخريب صورت گيرد و آدم نبايد فضا را براي ديگران تنگ كند. من دو دوره‌اي كه در انتخابات شركت كرده‌ام تلاش داشته‌ام به اخلاق بالاترين نمره را بدهم و خودم اين موارد را مراعات كنم.
باز هم كانديداي رياست‌جمهوري مي‌شويد؟
خودم بيشتر ترجيح مي‌دهم به دنبال كار آموزشي و فرهنگي باشم و باقيمانده عمرم را اين گونه صرف كنم. ولي فعلا تصميمي در اين مورد ندارم تا ببينم كه آينده چه مي‌شود.
ما مي‌خواهيم با يك خبر جديد از اتاق شما خارج شويم.
دانشگاه آزاد در حال حاضر فاز كيفيت را مي‌گذراند، امسال مقام پنجم را به دست آورد ولي مي‌توانم به جرات بگويم كه تا سال آينده و سال بعد از آن از نظر تعداد مقالات علمي مقام اول را در ميان دانشگاه‌هاي ايران به دست خواهد آورد. اين قطعي است البته قدم اول ما محسوب مي‌شود. قدم بعدي من اين است كه واحد علوم تحقيقات ما بايد مقام اول را كسب كند. ما به سرعت براي ارتقاي كيفيت دانشگاه آزاد در تلاش هستيم.