"دستاوردهاي انقلاب اسلامي در جهان امروز"

خواهران و برادران گرامي از فرصت‏حضور در جمع شما خوشحال هستم موضوع سخن من " تاثير انقلاب اسلامي در جهان خارج امروز "است. مي‏دانم كه شما گهگاه ممكن است تصور كنيد جهان شما را تحقير كرده و با شما دشمني مي‏كند من به اينجا آمده‏ام تا به شما بگويم كه اين احساس صحيح نيست و شما نه تنها آن اندازه كه مي‏پنداريد منزوي نيستيد بلكه در جهان دوستان زيادي داريد.
احمد هوبر روزنامه‏نگار سوئيسي كه از مسلمانان متعهد اروپا و از طرفداران جدي انقلاب اسلامي است در بهمن ماه ۶۸ همزمان با يازدهمين سالگرد انقلاب اسلامي به دعوت هشتمين كنفرانس انديشه اسلامي به ايران آمده بود. وي به دعوت سازمان پژوهش و برنامه‏ريزي آموزشي در جمع كارشناسان اين سازمان، سخناني تحت عنوان "تاثير انقلاب اسلامي در جهان امروز" ايراد نمود كه متن ترجمه شده آن را ملاحظه مي‏فرماييد.

بسم‏الله الرحمن الرحيم

خواهران و برادران گرامي از فرصت‏حضور در جمع شما خوشحال هستم موضوع سخن من " تاثير انقلاب اسلامي در جهان خارج امروز "است. مي‏دانم كه شما گهگاه ممكن است تصور كنيد جهان شما را تحقير كرده و با شما دشمني مي‏كند من به اينجا آمده‏ام تا به شما بگويم كه اين احساس صحيح نيست و شما نه تنها آن اندازه كه مي‏پنداريد منزوي نيستيد بلكه در جهان دوستان زيادي داريد.

● تاثيرات سه‏گانه انقلاب اسلامي

امروز در اروپا احساس مي‏شود سقوط ديوار برلين با انقلاب و قيامي كه شما يازده سال پيش آغاز كرديد مرتبط است و اين قيام و بپاخستن اسلامي كه از ايران آغاز شد امروز در اروپا محسوس است در اروپا حدود ۱۲ تا ۱۵ ميليون مسلمان وجود دارد كه ۱۰۰ هزار نفر آنها در سوئيس زندگي مي‏كنند و من در يازده سال اخير در بسياري از كشورها بوده‏ام و تحت تاثير انقلاب اسلامي سه تغيير اساسي را در بين مسلمانان اروپا كه غالبا هم سني هستند، مشاهده كرده‏ام.

اول اينكه امام خميني (س) به ما مسلمانان خارج از ايران به مسلمانان اروپايي‏شان و شخصيت تازه‏اي بخشيدند به گونه‏اي كه ما ديگر از مسلمان بودن خود خجل نيستيم. دوم اينكه امام مسلمانان را سياسي كرده است‏يعني انديشه و تفكر سياسي در ميان مسلمانان ايجاد و بسط داده است. مسلمانان اكنون دريافته‏ايد كه اسلام و قرآن و سنت پيامبر يك منبع قوي و پر تحرك است كه مي‏تواند در زمينه‏هاي مختلف سياسي و فرهنگي و اقتصادي تحرك ايجاد كند. امروز مسلمانان دريافته‏اند كه اسلام تنها يك سلسله تشريفات و مناسك عبادي شخصي نيست. نماز جمعه‏ها و خطبه‏هاي آن روز به روز از نظر محتواي سياسي غني‏تر مي‏شود. و بالاخره تاثير سوم اين است كه امام، ما اهل سنت را به صدر اسلام كه ريشه‏هاي اسلام در آن ست‏بازگردانده است. ما اكنون در پرتو انقلاب اسلامي و رهبري امام مي‏توانيم واقعيت تاريخي زمان پيامبر (ص) و وضع اسلام را در دهه نخستين و قرن اول درك كنيم و از آن به اين نكته پي مي‏بريم كه در آغاز انشعاب و اختلاف شيعه و سني در كار نبوده است. تنها اسلام بوده است و همه مسلمان بوده‏اند و غير مسلمانان را منافقان و اشراف اموي و عباسي تشكيل مي‏داده‏اند. اين حقيقت قبل از انقلاب اسلامي و قيام امام خميني براي ما پوشيده و در حجاب بود و ما از اين حقيقت ناآگاه بوديم. ما دريافته‏ايم كه ائمه چهارگانه اهل سنت‏يعني امام احمد بن حنبل ومالك و شافعي و ابوحنيفه با اهل بيت پيامبر (ص) همراه و هم داستان بوده‏اند د رمحضر اهل بيت زانو زده و از آنها درس گرفته‏اند. و خود اين ائمه سني در مقابل خلفاي اموي و عباسي ايستادگي كرده و شكنجه و زنداني شده‏اند. همان طور كه در آن روز وحدت برقرار بوده است، اكنون پس از چهارده قرن امام منادي وحدت هستند. اكنون مقداري از اين جهات سه‏گانه تاثير انقلاب اسلامي بخصوص بر مسلمانان خارجي را توضيح مي‏دهم:

● تجديد هويت اسلامي مسلمانان

نخست درباره شاني كه امام خميني (س) به ما بخشيد صحبت مي‏كنم. در سوئيس من از يازده سال پيش شاهد بوده‏ام كه كارگران ترك كه سابقا در رستورانهاي ما آبجو مي‏خوردند حالا آب معدني مي‏خورند و از نوشيدن آبجو خودداري مي‏كنند، همچنين زنان ترك در سوئيس و آلمان و اروپا به حجاب روي آورده‏اند. چرا؟ وقتي كه ما از آنها سوال مي‏كنيم متوجه مي‏شويم كه هيچ‏گونه فشار و اجباري در كار نبوده است‏بلكه آنان متوجه شده‏اند كه حجاب يك سلاح پر قدرت و شگفت‏آوري است كه خدا به زنان داده است و آنها از اين سلاح و سپر بايد استفاده كنند. امروزه در غرب روانشناسان كشف كرده‏اند كه اين برهنگي حاكم بر تمدن غربي كه همه جا را فراگرفته و تمامي سينماها، مجلات و در و ديوارها آكنده و آلوده بدان است موجب سستي و تباهي روابط بين زن و شوهر گشته، به طوري كه در سوئيس اكثر ازدواجها به طلاق منجر مي‏شود و ۸۵ درصد خانواده‏ها عملا به فساد جنسي آلوده هستند. همچنين بسياري از زنان و مردان به هم‏جنس خود روي آورده و بچه‏ها نيز شاهد اين وقايع تلخ هستند و همگي اينها از آثار حكومت و شيوع فرهنگ برهنگي در غرب است ما مسلماناني كه غربزده بوده‏ايم حالا به حكيمانه بودن دستورات و احكام اسلام و قرآن پي برده‏ايم و اكنون مي‏فهميم كه خدا در قرآن با حجاب ما را از چه آثار سوئي مصون و محفوظ داشته است. اكنون نه تنها زنان ترك و عرب در اروپا به حجاب روي آورده‏اند بلكه زنان سوئيسي هم تقاضا دارند كه براي آنان لباس مناسبتري با پوشش و حياي بيشتري تهيه گردد.

● توجه دادن مسلمانان به امور سياسي

درباره دومين تاثير بايد بگويم كه پيام و انقلاب امام خميني ما را سياسي كرد و به اذهان ما قدرت تفكر سياسي بخشيد. در اروپاي غربي امروزه نفوذ سعوديها رو به كاهش است. چند سال پيش سعوديها با پول زياد خود توانسته بودند همه مراكز اسلامي را تحت كنترل و اشغال خود در بياورند. آنها در اين مراكز اسلامي، اسلام جهالت، تسليم و خضوع در برابر امريكا را تبليغ مي‏كردند. علت اينكه امروزه نفوذ آنها كاهش يافته اين است كه اولا نمايندگان سعودي در اروپا بسيار فاسد و بي شخصيت‏بوده و رفتار ناشايسته‏اي دارند. آنها مست از باده‏گساري و غرق در فحشا هستند به گونه‏اي كه بسياري از رجال عاليرتبه اعراب و سعودي در دادگاههاي اروپايي پرونده دارند. به عنوان مثال خود شاه فهد در دادگاه سوئيس پرونده دارد. ثانيا نحوه تبليغي كه در مساجد خودشان براي اسلام مي‏كنند بسيار ابلهانه و احمقانه است و اصلا جاذبه‏اي ندارد. مثلا سعوديها چندين سال پيش با صرف هزينه‏اي بالغ بر ۵۰ ميليون دلار يك مسجد با شكوه در ژنو ساختند اما از عجايب اين است كه بعد از اتمام كار مسجد معلوم شد. قبله آن رو به مكه نيست و منحرف مي‏باشد لذا با آبروريزي مجبور شدند كه يك چهارچوب چوبي در مقابل قبله نصب كنند و روي آن فرش پر زرق و برقي انداختند تا بدين وسيله جهت صحيح قبله را نشان بدهند. اين به نوبه خود از رموز غيبي است كه وقتي سعوديها مسجد مي‏سازند، خلاصه يا سقف فرود آيد و يا قبله كج آيد!

● بازگشت‏به صدر اسلام

تاثير سوم، ارجاع و بازگرداندن ما به صدر اسلام و ريشه‏هاي اسلام است. هم اكنون به عنوان يك نمونه، زنان مسلمان اروپايي با دستيابي به منابع و سرچشمه‏هاي اسلام حقيقي دريافته‏اند كه زن در اسلام داراي مقام و منزلت‏خاصي است. در طول اين چهارده قرن به وسيله بعضي علما و مردان خودخواه اين تلقي ايجاد گرديده بود كه در خانواده زن به منزلهث‏خدمتكار و برده و بنده بوده و مرد به منزله ارباب و رئيس. اما هم اكنون با رجوع به منابع اصيل اسلامي و همچنين مطالعه تاريخ صدر اسلام و دست‏يابي به اسلام ناب محمدي دريافته‏اند كه زن ومرد در خانواده حكم دو شريك را دارند. ديگر اينكه اسلام و شخص پيامبر اكرم (ص) ارزش و احترام خاصي براي زن قائل است كه به عنوان شاهد به برخورد پيامبر (ص) با همسران خويش از جمله ام سلمه مي‏توان اشاره كرد. از آيه والمومنون والمومنات بعضهم اولياء بعض" سوره توبه نيز مي‏توان استفاده كرد كه گرچه مرد به لحاظ جسماني نوعي تفوق و برتري دارد، اما مبنا و اساس در روابط خانوادگي بين زن و مرد، همكاري متقابل و مشورت مي‏باشد نه رابطه ارباب وخدمتكار اين مطلب را نه تنها قرآن بلكه زندگي حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه (س) نيز نشان مي‏دهد. يعني رابطه حضرت علي (ع) با حضرت فاطمه (س) در خانواده مانند ارباب با خدمتكار نبوده ست‏بلكه با همديگر فرزنداني تربيت كردند كه اين فرزندان مايه نجات و احياي اسلام گشتند. در زمان ما نيز امام خميني - قدس سره - در طول اين مدت در كليه پيامها و وصيتنامه، تمامي آن آموزشها را طرح كرده و ما را با آن آشنا نمودند.

● تاثير جهاني نهضت امام خميني

امام خميني نه فقط مسلمانان را بيدار كردند بلكه بر جهان غير اسلام و غير مسلمانان جهان نيز تاثير بر جا نهادند، كه به اختصار يك نمونه شگفت‏آور را توضيح مي‏دهم. ديوار برلين فرو ريخته و رژيمهاي كمونيستي در اروپاي شرقي يكي پس از ديگري سقوط مي‏كنند. مردي به نام گورباچف در شوروي مجبور شده است تا تحولاتي در روسيه و اروپاي شرقي ايجاد كند. زيرا ديگر حفظ رژيم كمونيستي در شوروي ممكن نبود. به چه علت اين اجبار براي گورباچف پيش آمده بود؟ علت اين بود كه اقتصاد شوروي رو به ورشكستگي بود و ديگر براي شوروي ممكن نبود كه بتواند اقمار متعدد خود را در اروپاي شرقي زير بال و پر داشته و آنها را اداره كند. جنگ افغانستان عامل مهمي در به ورشكستگي كشاندن اقتصاد شوروي بود. زيرا روسها پيش بيني كرده بودند كه اين جنگ، سه يا حداكثر چهار هفته بيشتر طول نخواهد كشيد و افغانستان تحت كنترل درخواهد آمد. اما اين جنگ ده سال طول كشيد و اقتصاد شوروي را به ورشكستگي كشانيد، علت ورود روسها به افغانستان اين بود كه برژنف گفته بود بعد از انقلاب اسلامي ايران من نمي‏خواهم در مرزهاي جنوبي خود يك انقلاب اسلامي ديگري داشته باشم. علت ترس و وحشت‏برژنف از انقلاب اسلامي اين بود كه او ديده بود يك پيرمرد با ميليونها مردم مستضعف توانستند در ايران قويترين حكومت‏خاورميانه را ساقط كرده و به نفوذ امريكا در اين منطقه خاتمه بدهند بنابراين اگر انقلاب اسلامي ديگري در مرزهاي جنوبي شوروي به وجود آيد، روشن است كه شوروي چه خواهد كرد و شما مي‏بينيد كه يك واكنش زنجيره‏اي مرحله به مرحله از ايران به افغانستان از افغانستان به شوروي از شوروي به كشورهاي اروپاي شرقي تا ديوار برلين پيش رفته است و لذا آغازگر اين واكنش شما مردم ايران بوديد و اين تاثير انقلاب اسلامي ايران بود كه تا اروپا و امريكا كشيده شده. اين تحليلي نيست كه شما ارائه كنندگان آن باشيد اين قولي است كه خود اروپاييها در بررسيهاي خود، عنوان مي‏كنند.

● نگاهي كوتاه به آينده

در پايان اين بحث‏خوب است نگاهي به آينده داشته باشيم. دو مسير و دو روند وجود دارد كه اين هر دو مستقيما تحت تاثير انقلاب اسلامي است. ديوار برلين سقوط كرده است و آلمان خواه ناخواه ظرف يكي دو سال آينده به صورت يك آلمان متحد درخواهد آمد و اين قولي است كه در اروپا جملگي بر آن هستند و امريكا و شوروي هم براي جلوگيري از اتحاد آلمان هيچ كاري نمي‏توانند بكنند و اعلام كرده‏اند كه كاري از دست ما ساخته نيست و اتحاد دو آلمان قطعي است‏با اتحاد آلمان اروپاييها متحد شده و بسياري از كشورها در اين اتحاد يك شكل تازه‏اي پيدا مي‏كنند. آلمان با صنعت فوق‏العاده پيشرفت و اروپا با ۵۰۰ ميليون جمعيت‏باعث‏بوجود آمدن قدرت تازه‏اي مي‏شوند و مركز تسلط ناتو بر اروپا كه بروكسل بود، از بين مي‏رود و مركز قدرت به برلين منتقل مي‏شود و در نتيجه تسلط صهيونيستها بر اروپا زايل گشته و اروپاي نويني با رهبري آلمان و همكاري ژاپن بوجود مي‏آيد كه به جاي ابرقدرت، ابرهمكار خواهند شد.

● آينده امريكا

ابرقدرتها رو به سقوط هستند. ما سقوط شوروي را ديديم حال خوب است راجع به سقوط امريكا قدري صحبت كنيم. افتادن امريكا به سراشيب سقوط و ضعف، تبليغي نيست كه ايرانيها يا مسلمانها كرده باشند بلكه هشداري است كه بانكدارهاي سوئيس مي‏دهند. البته در ظاهر امريكا خيلي پولدار و مرفه به نظر مي‏رسد ولي در واقع اقتصاد امريكا بيمار است همان طور كه اقتصاد شوروي بيمار بوده و هست. امريكا ۲۳۰۰ دلار به اروپا و ژاپن مقروض است كه اين بدهي دو برابر كل بدهي جهان سوم است و اين زنگ خطري است‏براي اقتصاد امريكا. امريكا برخلاف پانزده سال پيش كه در بسياري از صنايع پيشتاز بود و در واقع بانك اعتباري براي كشورهاي دنيا بود، امروز پيشگامي خود را در بسياري از صنايع از دست داده و به مراحل دوم و سوم و چهارم در صنعت‏سقوط كرده و جاي خود را به ژاپن و آلمان داده است. دليل آن، افت نظام آموزشي و سطح علمي در امريكاست امروزه امريكاييها سعي بسياري در جذب مغزهاي متفكر و دانشمندان از اروپا دارند ولي برخلاف گذشته كه اقبال زيادي براي رفتن به امريكا بود امروز در اين مورد اكراه وجود دارد و علت آن نيز اين است كه آنها نسبت‏به تامين زندگي سالم براي زن و فرزند و خانواده‏شان ايمن و خاطر جمع نيستند. آنها از فساد، اعتياد به مواد مخدر، تجاوز به عنف و امثال اين گرفتاريها كه در جامعه امريكا براي كودكان و زنان بوجود آمده بيمناك هستند. امريكا بيمار است و بانكداران سوئيسي اين را پيش‏بيني مي‏كنند كه حداكثر در سه سال آينده بوش مجبور خواهد شد يك "پروستريكا" در امريكا بر پا كند و اين امر بدين معناست كه امريكا نيز همانند شوروي از حضور خارجي و پشتيباني از كشورهاي دور دست و اقمار خودش، دست‏بر خواهد داشت و همان طور كه رژيمهاي اروپاي شرقي مثل روماني و. . . سقوط كردند، ما بايد منتظر سقوط چائوشسكوهاي عرب در بين كشورهاي كه در خاورميانه نوكر امريكا هستند باشيم. اينها همان سرنوشتي را پيدا مي‏كنند كه نوكرهاي شوروي در اروپاي شرقي پيدا كردند با ضعف امريكا، كساني مانند مبارك و شاه حسين و فهد و ديگران بايد به دنبال كار خودشان بروند. شما بدانيد آن مرد سالخورده‏اي كه رهبر شما بود هرگز نمرده است‏بلكه همواره زنده و فعال است. چرا كه اين همه تحولات به دست ايشان ايجاد شد. ما خدا را شكر مي‏كنيم و به خودمان تبريك مي‏گوييم كه يك چنين گوهر و نعمت را به ما مسلمانان عنايت كرد و شما ايرانيها كه نسبت‏به ساير مسلمانان افتخار مضاعفي داريد مراقب باشيد كه مغرور نشويد و بدانيد كه خدا با صابران و شكيبايان است.