دستاوردهای انقلاب اسلامی از ديدگاه امام خمينی(ره)

درآمد
انقلاب اسلامی كه در سپيده‌دم 22 بهمن ماه سال 1357 در سرزمين ايران به رهبری پيامبرگونه امام خمينی(ره) طلوع كرد و «اعجاز بزرگ قرن» را رقم زد. دستاوردهای فراوان و بی‌سابقه‌ای را در حوزه‌های گوناگون به ارمغان آورد. يكی از نخستين و مهمترين دستاوردها، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. دستاورد ياد شده، مسئوليت و وظيفه «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» را نيز به عهده گرفت. بی‌شك نگهبانی از دستاوردهای انقلاب اسلامی در وهله نخست متوقف بر شناخت و معرفت دستاوردها و سپس آسيب‌شناسی و اتخاذ راهكارهای مناسب و مؤثر جهت حفاظت از آنها است. از اين رو، جای طرح اين سوال است كه به راستی انقلاب اسلامی چه نتايجی را حاصل كرد؟ و به ديگر سخن، چه دستاوردهايی را به دنبال داشت؟ البته از آنجا كه نوع نگرش و ديدگاه افراد و ميزان وقوف و آگاهی‌شان بر اوضاع قبل و بعد از انقلاب در پاسخگويی آنان به اين سؤال نقش اساسی دارد، مناسب است پاسخ از زبان شخصيتی گزارش شود كه نه تنها بيشترين اشراف را به وضعيت قبل و بعد از انقلاب داشت، بلكه پرچمداری و رهبری بی‌نظير آن برعهده‌اش بود و آن كسی نيست جز «امام خمينی عزيز».

مقاله حاضر به دنبال پاسخگويی به اين سوال است كه «دستاوردهای انقلاب اسلامی از منظر و به روايت امام خمينی» چيست؟ به منظور پاسخ به اين سوال، با مراجعه به سخنان و رهنمودهای حضرت امام در صحيه نور، مواردی كه حضرت ايشان به دستاورد بودن آن تصريح دارند، استخراج و يا دسته‌بندی در حوزه‌های مختلف عرضه گرديد. سزامند يادآوری است كه به دليل فراوانی بركات انقلاب اسلامی كه از يك سو و محدوديت مقاله از سوی ديگر، آنچه در اينجا ارائه می‌گردد، تنها بخشی از دستاوردهای انقلاب اسلامی به روايت امام خمينی(ره) است كه فهرست‌وار عرضه می‌گردد. بی‌شك پرداختن به تمامی آنها و غور در ابعاد مختلف هر يك، مجال‌های ديگر و بس فراخ را می‌طلبد كه بايد از سوی صاحبان قلم پی گرفته شود.

كليدواژه‌ها: دستاورد، انقلاب اسلامی، امام خمينی

دستاوردهای انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف
به مناسبت تقارن ايام دهه فجر انقلاب اسلامی با ماه خون و قيام و پرپر شدن هفتاد و دو تن لاله سرخ‌گون در دشت معلای كربلای حسينی، تنها به 72 دستاورد انقلاب اسلامی، به روايت امام خمينی(ره) در حوزه‌های گوناگون، به صورت فهرست‌وار اشاره می‌گردد:

الف) حوزه جهانی

1. شكستن ابهت پوشالی ابرقدرت‌ها
شما بدانيد كه اين نهضت ملی ايران، اين عظمت قدرت‌های بزرگ با تبليغات تحميل كرده بودند در دِماغ‌ها كه اصلاً نمی‌شود با انگلستان درافتاد، حالا هم ديگر اصلاً با آمريكا نمی‌شود ديگر درافتاد،‌ اين عظمت را شكست.... شما ثابت كرديد كه نه، می‌شود! می‌شود با آمريكا هم طرف شد می‌شود كه لانه جاسوسی آمريكا هم تصرف كرد، می‌شود جاسوس‌های آمريكايی را هم گرفت و نگه داشت و حفظ كرد. شما اين را ثابت كرديد به دنيا. آن عظمتی كه از آنها به واسطه تبليغات زيادی كه داشتند، در دنيا سايه افكنده بود كه ابرقدرت است و كسی حق حرف زدن ندارد، آن شكست.[1]

2. صف‌آرايی در برابر نمايش قدرت آمريكا
امروز يكی از افتخارات بزرگ ملت اين است كه در برابر بزرگترين نمايش قدرت و آرايش ناوهای جنگی آمريكا و اروپا در خليج فارس صف‌آرايی نمود.[2]

3. انتقال وحشت از دل مظلومان به دل مستكبران
جمهوری اسلامی ايران... اين هنر را كرده كه بت‌های عظيم تخيلی را شكسته و رعب و وحشت را از دل مظلومان برداشته و در دل ستمگران گذاشته است و اين خود از يك ملت بی‌عده و عده كافی* معجزه‌ای است كه به يد قدرت الهی تحقق يافته است.[3]

4. باز كردن دريچه نور و اميد در دل مسلمانان
بحمدالله از بركت انقلاب اسلامی ايران دريچه‌های نور و اميد به روی همه مسلمانان جهان باز شده است و می‌رود تا رعد و برق حوادث آن، رگبار مرگ و نابودی را در سر همه مستكبران فرو ريزد.[4]

5. الگوسازی برای ملت‌های مستضعف
خداوند تعالی بر ما منت نهاد و رژيم استكبار را با دست توانای خود كه قدرت مستضعفين است درهم پيچيد و ملت عظيم ما را ائمه و پيشوای ملت‌های مستضعف نمود.[5]

6. حمايت از مسلمانان آزاده
ما اعلام می‌كنيم كه جمهوری اسلامی ايران برای هميشه حامی و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است و كشور ايران به عنوان يك دژ نظامی و آسيب‌ناپذير نياز سربازان اسلام را تأمين و آنان را به مبانی عقيدتی و تربيتی اسلام و همچنين به اصول و روش‌های مبارزه عليه نظام‌های كفر و شرك آشنا می‌سازد.[6]

7. همگرايی امت اسلام
يكی از بزرگترين نتايجی كه ما از اين نهضت می‌بريم و برديم همين مواجهه شدن با برادرهايی است كه در طول اين مدت‌ها مواجه نشديم. در اين مجلس، الان برادرهای ايرانی، بحرينی، پاكستانی دور هم نشسته‌ايم و مشكلات خودمان را می‌توانيم بيان كنيم.[7]

8. بيداری امت اسلام
الحمدالله در اين نهضت اين پيروزی حاصل شد برای مسلمان‌ها كه همه بيدار شدند و همه با هم انسجام پيدا كردند. پيوند پيدا كردند.[8]

9. باوراندن امكان ايستادگی مقابل مستكبران به مستضعفان
شما در اين مدتی كه انقلاب كرديد و قيام كرديد، خودتان باورتان آمد و به دولت‌های مستضعف و ملت‌های مستضعف هم باورانديد كه می‌شود در مقابل آمريكای جهان‌خوار و شوروی جهان‌خوار ايستادگی كرد.[9]

10. پيشنهاد تشكيل حزب مستضعفين
من يك پيشنهادی در چند روز پيش از اين كردم كه اگر اين پيشنهاد را عمل بكنند، اين اسباب اين می‌شود كه روابط انشاءالله كم كم پيدا بشود.... و اگر يك حزبی در عالم پيدا بشود، يك حزب عالمی، حزب مستضعفين كه همان حزب‌الله است...هيچ قدرتی با اين قدرت نمی‌تواند مقابله بكند.[10]

11. صدور انقلاب و دفاع از مستضعفان
ما بايد از مستضعفين جهان پشتيبانی كنيم. ما بايد در صدور انقلابمان به جهان كوشش كنيم و تفكر اينكه ما انقلابمان را صادر نمی‌كنيم كنار بگذاريم، زيرا اسلام بين كشورهای مسلمان فرقی قائل نمی‌باشد و پشتيبان تمام مستضعفين جهان است... من بار ديگر پشتيبانی خودم را از تمام نهضت‌ها و جبهه‌ها و گروه‌های كه برای رهايی از چنگال ابرقدرت‌های چپ و راست می‌جنگند اعلام می‌كنم.[11]

12.دگرگون‌سازی سرنوشت امت اسلام
قرن گذشته گرچه برای ملت عزيز ما و برای اسلام و كشور مصيبت‌بار بود، لكن نهضت اسلامی ايران در اواخر اين قرن، سرنوشت امت اسلام را در قرن آتی دگرگون خواهد نمود. اميد واثق است كه شرق در بند و خصوصاً كشورهای اسلامی، در زير پرچم توحيد به مبارزات خود برای استقلال و آزادی ادامه داده تا از چنگ غرب و شرق توطئه‌گر نجات پيدا كنند و اين قرن، قرن نورانی كشورهای اسلامی باشد.[12]

13. انتفاضه فلسطين
اكنون مردم فسطين به چه آرمانی تكيه كرده‌اند كه بی‌محابا و با دست خالی در برابر حملات وحشيانه صهيونيست‌ها مقاومت می‌كنند... شكی نيست كه اين آوای الله‌اكبر است. اين همان فرياد ملت ماست كه در ايران شاه را و در بيت‌المقدس غاصبين را به نوميدی كشاند... آری فلسطينی راه گم كرده خود را از راه برائت ما يافت و ديديم كه در اين مبارزه چطور حصارهای آهنين فرو ريخت و چگونه خون بر شمشير بر كفر و فرياد بر گلوله پيروز شد و چطور خواب بنی‌اسرائيل در تصرف از نيل تا فرات آشفته گشت.[13]

14. دفاع از آرمان فلسطين
همان‌طوری كه آن وقت در كنار شما بوديم و حالا هم در كنار شما هستيم و اميدواريم كه همه با هم مثل برادر با مشكلات مقابله كنيم. من از خدای تبارك وتعالی عزت اسلام و مسلمين و رجوع قدس به برادران خودمان را می‌خواهم.[14]

15. جهانی‌سازی دفاع از آرمان فلسطين
من در طی ساليان دراز، خطر اسرائيل غاصب را گوشزد مسلمين نمودم.... من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می‌خواهم كه برای كوتاه كردن دست اين غاصب و پشتيبانان آن به هم بپيوندند و جميع مسلمانان جهان را دعوت می‌كنم آخرين جمعه ماه مبارك رمضان را كه از ايام قدر است و می‌تواند تعيين‌كننده سرنوشت مردم فلسطين نيز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بين‌المللی مسلمانان را در حمايت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمايند. از خداوند متعالی پيروزی مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم.[15]

16. دفاع از افغانستان تحت اشغال
ما بار ديگر پشتيبانی بی‌دريغ خود را از برادران مسلمان و مظلموم افغانی اعلام می‌داريم و اشغالگران را شديداً محكوم می‌نماييم. ما مسلمانيم و شرق و غرب برايمان مطرح نيست. ما از مظلوم دفاع می‌كنيم و بر ظالم می‌تازيم. اين يك وظيفه اسلامی است.[16]

ب) حوزه‌ی معنويت و اخلاق
يكی از بركات اين نهضت قضيه تحول روحی جامعه ما هست، كه من مكرر اين را گفته‌ام كه اين تحول روحی كه در ايران پيدا شده است و اين نهضت توانست اين تحول روحی را ايجاد كند به خواست خدای تبارك و تعالی، از اين پيروزی كه نصيب ما شده است و دست اجانب را كوتاه كرديم و دست خيانت‌كارها را، اهميتش بيشتر است. اين تحولات روحی به اين زودی برای يك شخصيت هم حاصل نمی‌شود تا برسد به گروه‌ها، تا برسد به سرتاسر يك كشور.[17] تحول معنوی و اخلاقی ياد شده، جلوه‌های مختلفی داشت از جمله:

17. تحول به ملتی شجاع
شما ملاحظه كرديد كه يك تحول بزرگ روحی كه در ايران پيدا شد بالاتر از اين فتحی بود كه كردند و آن تحول روحی اين بود كه يك روز پاسبان می‌آمد توی بازار می‌گفت چهارم آبان است همه بايد بيرق بزنيد، هيچ‌كس به خودش اجازه نمی‌داد كه، توی مغزش نمی‌آمد كه می‌شود با اين پاسبان مخالفت كرد. هيچ‌كس، همه اطاعت، توی دانشگاه هم كه می‌آمد اطاعت می‌كردند، يك وقت بعد از يكی، دو سال چنين شد كه مردم ريختند توی خيابان و گفتند: «ما شاه نمی‌خواهيم» و پيروز هم شدند. اين تحول روحی، آن خوفی كه از پاسبان بود متبدل شد به يك شجاعتی كه از تانك نترسيدند. همان آدمی كه از آن چوبی كه دست پاسبان بود می‌ترسيد، همان آدم آمد در خيابان مشتش را گره كرد و حمله كرد به تانك و كشته هم شد اما حمله كرد به تانك![18]

18. تحول به ملتی جهادگر
الحمدالله تحول بزرگی در ملت ما پديد آمده است و اين جوان‌ها كه به عشرتكده‌ها و فساد و فحشا كشيده می‌شدند، الان به جبهه‌ها رفته و برای اسلام و مملكت پيروزی و افتخار می‌آفرينند و ما در برابر آنان مسئوليم. و هيچ انقلابی تاكنون صورت نگرفته است كه دو سه سال اينقدر نتيجه داده باشد.[19]

19. تحول به ملتی شهادطلب
در ملت ما يك تحولی حاصل شد كه آن تحول سابقه نداشت آن تحول اينطور بود كه شهادت را برای خودشان فوز عظيم می‌دانستن. جوان‌های ما الان هم پيش من می‌آيند ـ بعضی از آنها ـ ‌و می‌گويند كه شما دعا كنيد كه ما شهيد بشويم. اين رمز پيروزی بود كه همان‌طوری كه در صدر اسلام مسلمين با اين رمز پيش بردند، ملت ما هم با اين رمز پيش برد و با اين رمز است كه ملت‌ها می‌توانند پيش ببرند.[20]

20. تحول به ملتی ايثارگر و نوع‌دوست
تحول ديگری كه پيدا شد، امروز يك دسته از جوان‌ها، زن و مرد، از اروپا آمدند پيش من و آنها گفتند ما آمديم برای اينكه در روستاها برويم و به مردم خدمت بكنيم. جوان‌های كه سابق در مسائل ديگر فكر می‌كردند امروز در اينجور مسائل فكر می‌كنند. می‌آيند، از اروپا می‌آيند، از خارج می آيند، زن و مردشان می‌آيد برای اينكه در روستاها بروند كمك كنند به روستايی‌ها. چنانچه از داخل، از دانشگاه، طبيب، مهندس، خانم‌ها همه می‌روند در اين روستاها و كمك می‌كنند. اين حس تعاون يك حسی است كه يك تحولی است كه اعجازآميز است و آنچه كه هست خداوند تبارك و تعالی انجام داده است.[21]

21. تحول به ملتی حاضر در صحنه
ما اگر فايده‌‌ای از اين جمهوری اسلامی نداشتيم، الا همين حضور ملت به همه قشرهايش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، اين يك معجزه‌ای است كه جای ديگر من گمان ندارم تحقق پيدا كرده باشد و اين يك هديه الهی است كه بدون اينكه دست‌های بشر در آن دخالت داشته باشند، خدای تبارك و تعالی به ما اعطا فرموده است.[22]

22. تحول به ملتی با ريشه و بينش سياسی
يك تحول روحی پيدا شد در ايران، سرتاسر ايران يك تحول روحی پيدا شد و مردمی كه فكر در امور مملكتی نمی‌كردند، حالا جوان‌ها، بچه‌ها، زن‌ها، مردها مسائلی كه در مجالسشان طرح می‌شود مسائل روز است و قبلا اصلاً اين مطلب هيچ نبود.[23]

23. تحول به ملتی پيروز بر نفس
آن چيزی كه به ملت ما خدای تبارك و تعالی عنايت فرموده است بسيار است، از آن جمله نجات از انحطاط فرهنگی و اخلاقی و وصول به مراتبی از مراتب اخلاق و فرهنگ و پيروزی در جبهه‌ها و بالاتر از آن پيروزی بر نفس كه برای جوان‌های ما در قشر وسيعی حاصل شده است.[24]

پ)حوزه‌ی سياست و حكومت

24. سقوط سياست و حكومت
بركات اين نهضت زياد بود. بزرگترين بركات، شكستن سد بزرگ شاهنشاهی و راندن دردها و چپاولگران از مملكت و قطع ايادی شرك و نفاق و قطع ايادی چپاولگران و نفت‌خواران بوده. اينها بركاتی بود كه به ما تا كنون رسيده است. اميدوارم انشاءالله كه ما اگر هيچ پيروزی پيدا نكرده بوديم الا رفتن اين طايفه، اين سلسله، كافی بود بر ايمان.[25]

25. برچسيده شدن بساط ظلم
امروز با زمان رژيم سابق فرق دارد، چون امروز يك مملكتی است كه نه يك نفری است كه زورگويی بكند و فشار بياورد كه يك كاری به ملت تحميل بكند. ما يك چنين مقامی اصلاً نداريم. يعنی ملت ما هم ديگر تحمل چنين مقامی را نمی‌كند وضع ملت طوری است كه اگر يك مقام بخواهد چيزی را تحميل كند، جلويش می‌ايستند و مشت‌‌شان را گره می‌كنند و مانع می‌شوند. اين يك نعمت بزرگی است برای يك ملتی كه يك مقامی نتواند ظلم كند. البته ظالم را سر جای خودش می‌نشانند، با قدرت هم می‌نشانند. اشخاص مختلف را مقامات عالی با قدرت هم سرجايشان می‌نشانند. اما اگر بخواهند كاری بكنند، نظير كارهای زمان سابق كه همه كارهايشان از اين قبيل بود، ما چنين مقامی نداريم.[26]

26. آزادی سياسی
نعمت آزادی بالاترين نعمتی است كه بشر دارد، شما فاقد بوديد اين نعمت را نمی‌توانستيد يك كلمه حرف بزنيد، نمی‌توانستيد اينجا با هم جمع شويد. امكان داشت برای شما قبلاً امكان داشت كه ماها بنشينيم با هم صحبت كنيم نمی‌گذاشتند كسی از اين در داخل بشود، اگر يك وقتی قاچاقچی داخل می‌شديد وقتی بيرون می‌رفتيد توی سازمان امنيت بايد برويد. خدا به شما نعمت آزادی را داده و شما را در امتحان اين آزادی قرار داده كه ببيند كه شما با اين آزادی چه می‌كنيد.[27]

27. آزادی در انتخابات و تعيين سرنوشت
همان‌طور كه بارها گفته‌ام مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فرد و يا گروه و يا دسته‌ای حق تحميل فرد و يا افرادی را به مردم ندارند.[28]

28. آزادی بيان و انديشه
اين آزادی كه الان برای ملت ما هست، برای زن، برای مرد، برای نويسنده‌ها، برای چيزها، اين آزادی، آزادی است در كليه اموری كه اين امور به نفع خود شما هست. شما آزاديد برويد بيرون مطالب خودتان را بگوييد، انتقاد از دولت بكنيد، انتقاد از هركس كه پايش را كج گذاشت بكنيد، هيچ كسی نيست كه به شما بگويد چرا.[29]

29. استقلال سياسی
امروز ايران اسلامی به بركت ايمان قوی و تعهد به اسلام و تحول عظيمی كه در اقشار مختلفه حاصل شده است، دست شرق و غرب و انگل‌های منحرف را از كشور خود كوتاه و به هيچ قدرتی اجازه نمی‌دهد كوچكترين دخالتی در كشور اسلامی ايران نمايند.[30]

30. عزت ايران و ايرانی
امروز اگر رئيس‌جمهور آمريكا بيايد اينجا بخواهد به يك نفر از كارمندی‌های ـ اداره ـ دولت ما يك درشتی بكند يك سيلی می‌خورد.[31]

31. قطع كردن پای مستشاران بيگانه از كشور
الان كشور شما با آن وقت چقدر فرق دارد، آن وقت همه اين بودند كه مستشاران بيايند چه بكنند، كارخانه‌های ما دست مستشارها بود. ارتشمان دست آنها بود. همه چيزمان دست آنها بود. امروز شما بحمدالله خودتان هستيد، ايستاديد روی پايتان در مقابل آمريكا، شوروی نمی‌دانم ساير جاها. می‌گوييد كه ما اصلاً هيچ كاری به كسی نداريم.[32]

32. مجازات جنايتكارات طاغوت
بايد هر چه سريع‌تر به وضع جنايتكاران رژيم فاسد رسيدگی شود و در دادگاه فوق‌العاده انقلابی ـ مردم علناً آنان را محاكمه كرده و به مجازات برسانيم تا مردم ستمديده ما از وضع آنان مطلع شده و مطمئن شوند افرادی كه آنان را در طول دوران سياه استبداد اذيت و آزار كرده بودند، چگونه به جزای اعمال خود می‌رسند.[33]

33. تأسيس حكومت اسلامی
ما در اين انقلاب پيروزی‌های فوق تصور داشتيم و مظلوميت‌های زياد. بزرگترين پيروزی تحول يك رژيم دو هزار و پانصد ساله مستكبر و ستمگر به يك رژيم اسلامی كه در راه اسلام می‌خواهد قدم بردارد و ان‌شاءالله بردارد.[34]شايسته يادآوری است كه گام نخست در برقراری حكومت اسلامی، تكميل ساختار حكومت و اركان آن است كه به بهترين و بی‌سابقه‌ترين شكل انجام شد: هيچ سابقه ندارد ـ هيچ ـ كه يك كشوری ملتش كه قيام كردند و آن رژيم سابق را از بين بردند بعد از يك سال و نيم مثلاً همه چيزهايی كه بايد حكومت داشته باشد اينها متحقق كردند و قانون اساسی‌شان را نوشتند، جمهوری اسلامی‌شان را رأی دادند، رئيس‌جمهورشان را رأی دادند، مجلس خبرگانشان را رأی دادند، مجلس شورای اسلامی‌شان را رأی دادند و همين چند رو نخست‌وزير، وزرای خودش را معرفی می‌كند و تمام و كمال آنچه كه حكومت لازم دارد متحقق می‌شود اين سابقه ندارد در دنيا كه همچون چيزی بشود.[35]

ليكن گام بعدی و البته هميشه مستمر، تلاش خستگی‌ناپذير برای پياده كردن محتوای آنكه اجرای همه احكام اسلامی و رنگ اسلامی به خود گرفتن همه اشخاص و امور در كشور است؛ گامی كه مقداری از آن طی شده و هنوز بسياری از آن باقی مانده است: در نيمه راه هستيم الان، بيشتر راه مانده است. ما فقط رفتن محمدرضا و كوتاهی دست اجانب مقصد اعلايمان نبود، آن مقدمه بود يعنی اينها يك خاری بودند بين راه كه بايد اين خارها از بين راه برداشته بشود تا ما بتوانيم آن مقصدی كه مقصد اصلی است به آن برسيم و آن مطلبی را كه مطلب اصلی ماست و اصل اسلام است به آن تحقق بدهيم. ما همه رأی به جمهوری اسلامی داديم شما هم داديد رأی، رأی تنها كافی نيست رأی همين‌قدر است كه رسماً الان مملكت ايران رژيمش جمهوری اسلامی است.[36]

34. قانون اساسی
قانون اساسی يكی از ثمرات عظيم، بلكه بزرگترين ثمره جمهوری اسلامی است.[37]

35. شكل‌گيری نهادهای اسلامی و مردمی
اين از بركات نهضت است، بركات اسلام است كه همه نهادهايشان اسلامی و مردمی است.[38]

36. روی كار آمدن مسئولان مردمی
من وقتی كه متصديان امور ايران را، همه، چه آنهايی كه در خارج هستند، چه اينهايی كه در داخل هستند، می‌بينم و مقايسه می‌كنم با متصديان امور در سابق، زمان قاجار، من آن وقت هم يادم هست و زمان رضاشاه و زمان شاه و اينها، احساس می‌كنم كه واقعاً يك تحول عظيمی پيدا شده است در ايران يعنی كار از دست قلدرها به دست ملت افتاده است، آنهايی كه از خود ملت‌اند.[39]

37. روی كار آمدن مسئولان بی‌نظير
من مدعی هستم كه مثل ملت ما ايران و مجلس ايران و دولت ايران و رئيس‌جمهور ايران و شورای قضائی ايران و شورای نگهبان ايران و اين‌ها همه و ملت ايران از صدر تاريخ اسلام تا حالا نبوده![40]

38. هماهنگی ميان ملت و دولت
من گمان می‌كنم كه بعضی تحولاتی كه بعد از انقلاب در ايران پيدا شد، اين تحولات بود كه ما را به مسائلی كه تاكنون رسيده‌ايم رسانده است و منجمله از تحولات اين هماهنگی ملت با دولت است، اين در رأس شايد ساير تحولات باشد.[41]

39. كشوری باثبات
ايران باثبات‌ترين ممالك است... كجاست كه اينطور ثبات داشته باشد؟ كجاست كه هيچ يك از ارگان‌هايی كه الان هست متزلزل نشده‌اند به واسطه كشتن يكی يا دو تا؟ در صورتی بود كه يك شاه مردگی سابق البته اينطور بود تا يك كسی می‌مرد، شاهی می‌مرد، فوراً در همه جا شلوغ می‌شد، حالا ما ديديم رئيس‌جمهور شهيد شد و همه ايران ثباتش محفوظ است و بالاتر شده است و همه برای او سينه زنند و عزدارای می‌كنند و از همه می‌خواهند كه حفظ كنيد ديگران را. چه ثباتی نسيت چه تزلزلی در ايران هست همه جهاتش تمام است، همه جهاتش خوب است.[42]

ت) حوزه‌ی دين

40. تجديد حيات اسلام
منت خدای تبارك و تعالی را كه شما جوانان برومند از هر جا كه هستيد توجه به اسلام كرديد و اسلام را در اين عصر، در اين عصر ظلمانی، در اين عصری كه همه ارزش‌ها به باد رفته بود، اسلام را زنده كرديد.[43]

41. ثبات كوبندگی اسلام
اين نهضت شما ثابت كرد به اينكه اسلام الان متحرك است و كوبنده است.[44]

42. احيای ولايت فقيه
ولايت فقيه برای شما يك هديه الهی است.[45]

43. شكستن تابوی دخالت روحانی در سياست
امروز كه يك تحول بزرگی در ملت پيدا شده است و خدای تبارك و تعالی به اين ملت عنايت فرموده است و اين تحول را به قدرت خود ايجاد فرموده است در روحانيين هم اين تحول حاصل شده است و الان در صف مجاهدين جهاد می‌كنند و كشته می‌دهند و شهيد می‌دهند و با سلاح در بين توده‌های مردم ظاهر می‌شوند و آن سد عدم دخالت روحانی در امور اجتماعی و سياسی و جنگی شكسته شد.[46]

44. زمينه‌سازی برای قيام امام مهدی(عج)
انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.[47]

45. احيای حج ابراهيمی
جنابعالی را به سمت نمايندگی خود و سرپرست حجاج محترم ايران منصوب می‌نمايم تا با توجه به اين كه فرضيه حج يكی از بزرگترين فرضيه‌های عبادی ـ سياسی اسلام و كنگره عظيم حج در مواقف معظمه از بزرگترين كنگره‌های جهان اسلام است، حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورده و در مصالح اسلام و مشكلات مسلمين تبادل نماييد و راه‌های اتحاد بين همه طوايف و مذاهب اسلامی را بررسی كنيد و در امور سياسی مشترك بين همه طوايف، مشكلاتی را كه برای مسلمين جهان به دست دشمنان سرسخت اسلام پيش آمده است ـ كه اهم آن اختلاف‌انگيزی بين صفوف مسلمانان است ـ را چاره‌انديشی بنماييد.[48]

46. احيای نماز جمعه.
يكی از بركات اين نهضت و انقلاب، همين اقامه نماز جمعه‌هاست.[49]

ث) حوزه‌ی مسائل اجتماعی

47. وحدت كلمه
آنچه را كه می‌توانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است، اين وحدتی است كه حاصل شد بين قشرهای مختلف، دانشگاهی به روحانيين نزديك شد، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان می‌بينيد كه در سرتاسر ايران تمام طبقات با هم همفكر و هم‌عقيده و يكصدا جمهوری اسلامی را می‌خواهند و رمز موفقيت ما كه قدرت‌های بزرگ دنيا را به عقب نشاند و يك قدرت شيطانی مثل قدرت خاندان پهلوی را فرو ريخت، اين مرز موفقيت همين وحدت اقشار و وحدت كلمه بود.[50]

48. وحدت شيعه و سنی
اگر بركت جمهوری اسلامی جز اين نبود، اين يك بركت بزرگی است كه ما را و همه برادرهای اهل تشيع وتسنن را يكجا جمع كرده و همه‌مان برای اسلام می‌خواهيم كوشش كنيم و بايد همه ما توجه داشته باشيم كه نباد يك وقت تبليغی بشود كه در طول تاريخ تقريباً شده است كه ما را، برادرها را از هم جدا كردند، اهل سنت را با ما جدا كردند، بايد اينها را توجه بكنيم، بايد ما با هم برادر باشيم، نگذاريم ديگران بيايند همه چيزمان را ببرند و ما بنشينيم دعوا كنيم سر يك چيزی كه نبايد دعوا بكنيم.[51]

49. همگرايی حوزه و دانشگاه
اگر اين نهضت غير از اين يك خاصيت نداشت كه بين طلاب علوم دينيه و قشر دانشگاهی يك رابطه پيدا شد، اگر غير از اين ما هيچی نداشتيم اين بالاترين چيزی بود كه، نتيجه‌ای بود كه حاصل شد از اين نهضت.[52]

50. همنشينی و هم‌انديشی اقوام و صفوف مختلف
از بركات اين نهضت يكی اين است كه طوائف مختلفه را زير يك سقف توی يك اتاق كوچك جمع كرده است، فارس و كرد و عرب و عجم، همه برادرها را در يك جا مجتمع كرده است تا مسائل و مطالبی كه دارند بگويند و ما هم اگر عرائضی داريم به آنها عرض می‌كنيم.[53]

51. همگرايی مردم و ارتش
در اين نهضت شايد آن وقتی كه مردم مشغول بودند به مخالفت، خوب، ديديد كه يك وضع انسانی پيدا شده، يك تحول پيدا شده بود، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتی كه می‌آمد توی كوچه‌ها، مردم گل به او می‌ريختند، آن گريه ‌می‌كرد و به آنها اظهار محبت می‌كرد. اين تحول روحی است كه خدای تبارك و تعالی اين تحول را مرحمت فرموده بود.[54]

52. تحرك بانوان در فعاليت‌های سياسی اجتماعی
اينهايی كه در گوشه و كنار به گوش اشخاص می‌خوانند كه اين انقلاب كاری انجام نداد. اينها اشخاصی هستند كه اين تحول كه در شما پيدا شده است چون مضر به حال آنها و قدرت‌های چپاولگر است اين را چيزی حساب نكنند و با تبليغات سوئشان بخواهند به شما بياورانند، باور بياورند كه چيزی نشده است. چه بهتر از اينكه در يك همچو جلسه‌ای كه شما بانوان هستيد و فعاليت اخلاقی و زحمت‌های همه‌جانبه برای مستمندان و برای آوارگان می‌كشيد، از اين تحول بهتر چه اگر در رژيم سابق بود، نه اين اجتماعات بانوان بود و نه اين فعاليت همه‌جانبه آنها كه نيمی از جمعيت در ايران هستند و اين نيم آن نيم ديگر را هم تربيت می‌كند.[55]

ج) حوزه‌ی فرهنگ

53. تشكيل شورای عالی انقلاب فرهنگی در مدت كوتاهی كه از عمرش گذشته خدمت‌های ارزنده و گام‌های مفيد و مؤثری در اين امر حياتی برداشته و مورد تقدير و تشكر است.[56]

54. تحول در دانشگاه
دانشگاه بايد متحول باشد و البته شده است، لكن بيشتر مواظبت می‌خواهد.[57]

55. تشكيل نهضت سوادآموزی
از جمله حوائج اوليه برای هر ملت كه در رديف بهداشت و مسكن بلكه مهمتر از آنهاست، آموزش برای همگان است. مع‌الاسف كشور ما وارث ملتی است كه از اين نعمت بزرگ در رژيم سابق محروم و اكثر افراد كشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نيستند چه رسد به آموزش عالی... اكنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشريفات خسته‌كننده برای مبارزه با بی‌سوادی به طور ضربتی و بسيج عمومی قيام كنيد تا انشاءالله در آينده نزديك، هر كس نوشتن و خواندن ابتدايی را آموخته باشد.[58]

چ) حوزه‌ی اقتصادی

56. سياست دفاع از پابرهنگان
خدا نياورد آن روزی را كه سياست ما و سياست مسئولين كشور ما پشت كردن به دفاع از محرومين و رو آوردن به حمايت از سرمايه‌دارها گردد و اغنيای و ثروتمندان از اعتبار و عنايت بيشتری برخوردار بشوند! معاذالله كه اين با سيره و روش انبياء و اميرالمومنين و ائمه معصومين(ع) سازگار نسيت، دامن حرمت و پاك روحانيت از آن منزه است، تا ابد هم بايد منزه باشد و از اين افتخارات و بركات كشور و انقلاب و روحانيت ماست كه به حمايت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده كرده است.[59]

57. تلاش برای فقرزدايی
مسئولين محترم كشور ايران علی‌رغم محاصرات شديد اقتصادی و كمبود درآمدها، تمامی كوشش و تلاش خود را صرف فقرزدايی جامعه كرده‌اند و همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولين كشور ماست كه روزی فقر و تهيدستی در جامعه ما رخت بربندد و مردم عزيز و صبور غيرتمند كشور از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند.[60]

58. خلاقيت و ابتكار
اگر چنانچه شما ملاحظه كنيد كه در اين دو سال در كشور ما صنعت‌های زيادی كه آنها انجام می‌دادند خودشان انجام می‌دهند و باورتان باشد كه خود ما هم می‌توانيم صنعتی داشته باشيم و می‌توانيم ابتكاری داشته باشيم همين باور توانايی، شما را توانا می‌كند. اساس اين باور است كه آنها از ما گرفته بودند، آنها ما را از همه چيز تهی كرده بودند به طوری كه افكار ما، باورهای ما همه وابستگی داشت.[61]

59. وفور نعمت
انقلاب واقع شده است، فراوانی است، اين يكی از نعمت‌های بزرگی است كه ما داريم. شما شايد خيلی‌هاتان شايد يادتان هست كه در همين جنگی كه به ما مربوط نبود، جنگ عمومی دوم كه به ما مربوط نبود، در ايران ديگر نان پيدا نمی‌شد!... بحمدالله فراوانی است، يعنی گرسنگی نيست توی كار،‌ اينطور نيست كه مردم نان پيدا نكنند، اينطور نيست كه مردم ارزاق را نتوانند پيدا كنند، كمياب گاهی می‌شود اما آن هم ارزاق عمومی كمتر كمياب می‌شود.[62]

60. تاسيس بنياد پانزده خرداد
اين بنياد پر بركت كه در راه جامعه است، مورد تأييد اينجانب است... اميد است بنياد شريف برای روستاهای محروم و دورافتادگان اولويت قائل شوند. خداوند تعالی توفيق خدمت همگانی را برای روستاهای محروم و دورافتادگان اولويت قائل شوند. خداوند تعالی توفيق خدمت همگان را برای رفاه قشر مظلوم عنايت فرمايد.[63]

61. تأسيس كميته امداد
بعد از انقلاب يك گروه‌هايی پيدا شدند و يك جمعيت‌هايی كه نظير اين‌ها در تاريخ گمان نداريم سابقه داشته باشد. همين گروه امداد و كميته امداد، من نشنيده‌ام كه در يك كشوری يك همچو كميته‌ای باشد كه همشان صرف رسيدگی به فقرا و مستمندان و دهقانانی كه در دورافتاده شهرها قرار گرفته‌اند و محرومان جامعه.... اينها يك نوآوردهايی است كه به بركت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پيدا شده است و بی‌سابقه است.[64]

62. تشكيل جهاد سازندگی
بنابراين بوده است كه اينطور ايران را خراب كنند و الان كه بحمدالله آن سد شكسته شد، برای مرحله ثانی كه مرحله سازندگی است، ما دستمان را پيش ملت دراز می‌كنيم و از ملت می‌خواهيم كه همه در اين نهضت شركت كنند و همه دست برادری به هم بدهند و اين سازندگی و جهاد سازندگی را شروع كنند.[65]

63. تأسيس بنياد شهيد
بايد رسيدگی كامل به خاندان شهدا و آسيب‌ديدگان و معلولين در اين راه، چه در راه انقلاب و چه قبل و بعد از آن به نحو احسن و با مراعات احترام آنان بشود. ابتدا لازم است سازمانی... برای اين مقصد مهم تأسيس شود.[66]

64. تأسيس بنياد مسكن
قشر عظيمی از مستضعفان جامعه هم بكلی از داشتن خانه محروم بودند و در زوايای بيغوله‌ها و اتاقك‌های تنگ و تاريك و خرابه‌ها به سر می‌بردند... نظام اسلام چنين ظلم و تبعيضی را تحمل نخواهد كرد و اين از حداقل حقوق هر فرد است كه بايد مسكن داشته باشد. مشكل زمين بايد حل شود و همه بندگان محروم خدا بايد از اين موهبت الهی استفاده كنند. همه محرومان بايد خانه داشته باشند. هيچ كسی در هيچ گوشه مملكت نبايد از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامی است كه برای اين مساله مهم چاره‌ای بينديشد و بر همه مردم است كه در اين مورد همكاری كنند. اينجانب حساب به شماره100 در تمام شعب بانك ملی افتتاح كرده و از همه كسانی كه توانايی دارند، دعوت می‌كنم كه برای كمك به خانه‌سازی برای محرومان به اين حساب پول واريز كنند.[67]

65. مصادره‌ی اموال طاغوتيان به نفع محرومان و مستضعفان
شورای انقلاب اسلامی به موجب اين مكتوب مأموريت دارد كه تمام اموال منقول و غيرمنقول سلسله پهلوی و شاخه‌ها و عمال و مربوطين به اين سلسله را كه در طول مدت سلطه غيرقانونی، از بيت‌‌المال مسلمين اختلاس نموده‌اند، به نفع مستمندان و كارگران و كارمندان ضعيف مصادره و منقولات آن در بانك‌ها شماره‌ای به اسم شورای انقلاب يا اسم اينجانب سپرده و غيرمنقول از قبيل مستغلات و اراضی، ثبت و مضبوط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد و در ايجاد مسكن و كارو غير ذالك.[68]

66. رايگان كردن خدمات دولتی برای محرومان
من به دولت راجع به مجانی كردن آب و برق و بعضی چيزهای ديگر فعلاً برای طبقات كم بضاعتی كه در اثر تبعيضات خانمان‌برانداز رژيم شاهنشاهی دچار محروميت شده‌اند و با برپايی حكومت اسلامی به اميد خدا اين محروميت‌ها برطرف خواهد شد، سفارش اكيد نمودم.[69]

67. سازندگی به ويژه در مناطق محروم
... شما می‌دانيد كه يك كشور به اين عرض و طول و بزرگی كه همه جايش را خراب كردند، كشاورزی‌اش را با اسم اصلاحات خراب كردند، كارخانه‌های ما را همه را وابسته كردند، تمام شئون ما، فرهنگ ما، اقتصاد ما،‌ ارتش ما همه وابسته بودند شما تا حال اعجاز كرده‌ايد كه اينقدر هم عمل كرده‌ايد... اينقدر عملی كه تا حالا شده است جزء معجزات است، در طول پنجاه سال آن خرابی‌ها شد و عمران اين‌ها مختصری شد و در طول دو سال آن همه كارها و خدمات‌ها در همه كشور خصوصا روستاها كه منسی بودند و هيچ كس به آنها اعتنا نمی‌كرد و آنها را جز اين ملت حساب نمی‌كردند، امروز در تمام اين روستاها با بسياری از كارها انجام گرفته است يا در دست انجام گرفتن است...[70]

ح) حوزه‌ی نظامی

68. استقلال نظامی
يكی از تحفه‌های بسيار باارزشی كه اين انقلاب به ما داده است، هديه‌ای است كه از جانب خدای تبارك و تعالی به ما عنايت فرموده است، همين است كه دست قدرت‌های بزرگ از ارتش بريده شد و مستشارهای آنها بيرون رانده شدند و شما الان خودتان هستيد و فرماندهان خودتان... ارتش كه بايد يك ارتش مستقلی باشد و غرور ارتشی‌اش محفوظ باشد، الان بحمدالله اين مطلب حاصل است برای شما.[71]

69. كشوری نيرومند
ايران امروز به عنوان يك ايران بزرگ و نيرومند مطرح است.[72]

70. شكل‌گيری نهادهای مسلح مردمی(سپاه، كميته، بسيج)
بعد از انقلاب يك گروه‌هايی پيدا شدند و يك جمعيت‌هايی كه نظير اينها در تاريخ گمان نداريم سابقه داشته باشد... از قبيل پاسدار، كميته و امثال اينها، بسيج. اينها يك نوآوردهايی است كه به بركت اسلام و تعهد ملت ما به اسلام پيدا شده است و بی‌سابقه است. بی‌سابقه است كه به مجرد اينكه انقلابی می‌شود يك عده‌ای به نام پاسدار، يك عده‌ای به نام كميته، يك عده‌ای به نام بسيج برای امنيت داخلی و مرزها از خود مردم جوشش كنند... اين‌ها بركات اسلام است.[73]

71. دفاع مقدس
هر روز ما در جنگ بركتی داشته‌ايم كه در همه صحنه‌ها از آن بهره جسته‌ايم. ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر نموده‌ايم. ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نموده‌ايم. ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهان‌خواران زديم، ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختيم. ما در جنگ به اين نتيجه رسيده‌ايم كه بايد روی پای خودمان بايستيم، ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم، ما در جنگ ريشه‌های انقلاب پربار اسلامی‌مان را محكم كرديم، ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد يكايك مردمان باور كرديم، ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه عليه تمامی قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها ساليان سال می‌توان مبارزه كرد، جنگ ما كمك به فتح افغانستان را به دنبال داشت، جنگ ما فتح فلسطين خواهد داشت، جنگ ما موجب شد كه تمامی سردمداران نظام‌های فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت كنند، جنگ ما بيداری پاكستان و هندوستان را به دنبال داشت، تنها در جنگ بود كه صنايع نظامی ما از رشد آن‌چنانی برخوردار شد و از همه اين‌ها مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق يافت.[74]

72. سركوب اشرار و گروهك‌های مسلح
به رئيس ستاد ارتش و رياست كل ژاندارمری جمهوری اسلامی و رئيس پاسداران انقلاب اكيداً دستور می‌دهم كه به نيروهای اعزامی به منطقه كردستان دستور دهند كه اشرار و مهاجمين را كه در حال فرار هستند تعقيب نمايند و آنان را دستگير نموده و با فوريت به محاكم صالحه تسليم كنند و تمام مرزهای منطقه را با فوريت ببندند كه اشرار به خارج نگريزند و اكيداً دستور می‌دهم كه سران و اشرار را با كمال قدرت دستگير نموده و تسليم نمايند.[75]

نتيجه‌‌گيری
انقلاب اسلامی دستاوردهای فراوانی دارد. اين دستاوردها در نظر و سخن امام خمينی دستاوردهايی بی‌نظير در حوزه‌های مختلف است كه انقلاب اسلامی را از ساير انقلابات متمايز ساخته است. دستاوردهايی در حوزه‌های جهانی، معنويت و اخلاق، دين، فرهنگ، سياست، اقتصاد، مسائل اجتماعی، نظامی و... از اين رو دشمنان انقلاب اسلامی همواره درصدد كتمان يا آسيب‌رسانی به دستاوردهای ياد شده هستند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه خود يكی از دستاوردهای مهم و كليدی انقلاب است و براساس قانون اساسی مسئوليت نگهبانی از دستاوردهای انقلاب اسلانی را برعهده دارد موظف است دستاوردهای ياد شده را بشناسد و بشناساند و سپس راهكارهای مناسب جهت حفاظت از هر يك از اين دستاوردها را در پيش گيرد. مقاله حاضر گامی كوتاه در راستای شناسايی بخشی از دستاوردهای ياد شده به روايت امام خمينی عزيز(ره) است.
 



پی‌نوشت‌ها:
[1]. صحيفه نور، ج 11، ص 45.
[2]. صحيفه نور، ج 20، ص 237.
[3]. ج 18، ص 228.
[4]. ج 20، ص 237.
[5]. ج 5، ص 233.
[6]. ج 20، ص 238.
[7]. ج 6، ص 201.
[8]. ج 8، ص 32.
[9]. ج 14، ص 194.
[10]. ج 8، ص 278.
[11]. ج 12، ص 19 ـ‌ 20.
[12]. ج 10، ص 73
[13]. ج 20، ص 234.
[14]. ج 5، ص 93.
[15]. ج 8، ص 229.
[16]. ج 11، ص 259.
[17]. ج 8، ص 15.
[18]. ج 8، ص 9.
[19]. ج 8، ص 54.
[20]. ج 5، ص 262.
[21]. ج 8، ص 196.
[22]. ج 14، ص 133.
[23]. ج 8، ص 182 ـ‌ 183.
[24]. ج 17، ص 214.
[25]. ج 5، ص 40.
[26]. ج 12، ص 27.
[27]. ج 8، ص 49.
[28]. ج 20، ص 194.
[29]. ج 9، ص 234.
[30]. ج 19، ص 203.
[31]. ج 18، ص 53.
[32]. ج 19، ص 260.
[33]. ج 5، ص 122.
[34]. ج 15، ص 107.
[35]. ج 13، ص 34.
[36]. ج 9، ص 109.
[37]. ج 10، ص 242.
[38]. ج 13، ص 5.
[39]. ج 18، ص 207.
[40]. ج 16، ص 92.
[41]. ج 15، ص 214.
[42]. ج 15، ص 130 ـ‌ 131.
[43]. ج 6، ص 90.
[44]. ج 8، ص 138.
[45]. ج 10، ص 88.
[46]. ج 14، ص 120.
[47]. ج 21، ص 108.
[48]. ج 19، ص 191.
[49]. ج 17، ص 53.
[50]. ج 5، ص 100.
[51]. ج 13، ص 222.
[52]. ج 18، ص 228.
[53]. ج 7، ص 250.
[54]. ج 5، ص 227.
[55]. ج 14، ص 130.
[56]. ج 19، ص 80.
[57]. ج 19، ص 211.
[58]. ج 11، ص 121.
[59]. ج 20، ص 129.
[60]. ج 20، ص 129.
[61]. ج 14، ص 194 ـ 195.
[62]. ج 16، ص 13.
[63]. ج 16، ص 183.
[64]. ج 17، ص 245.
[65]. ج 7، ص 135.
[66]. ج 12، ص 8 ـ‌9.
[67]. ج 5، ص 274 ـ 275.
[68]. ج 5، ص 124.
[69]. ج 5، ص 120.
[70]. ج 14، ص 81 ـ 89.
[71]. ج 15، ص 1 ـ‌2.
[72]. ج 15، ص 162.
[73]. ج 17، ص 245.
[74]. ج 21، ص 94.
[75]. ج 8، ص 249.