دشمنان نارسائی ها را به نام شما و روحانیت تمام می کنند!
نامه شهید محمد منتظری به امام خمینی-1
3/7/1358 بسم اللّه علام الغیوب حضرت آیت اللّه العظم امام خمینی دام ظله العالی با تقدیم سلام ناقابل و آرزوی بهترین توفیقات الهی برای آن رهبر بزرگوار نظر مبارک را به امور ذیل معطوف میدارم: پیروزی هر انقلابی،شرائط نوینی برای جوامع بشری پدید میآورد،ولی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بسیاری از مفاهیم حاکم بر جهان انقلاب را در هم شکست و مردم ایران بدون بند و بست با قدرتهای بیگانه و علیرغم اتحاد نامقدس آنها و حاکمیت خشنترین دیکتاتوری شاهنشاهی،پیروزی را در آغوش کشیدند. مسلم رهبریها و قاطعیت و خلوص انسانی و اسلامی حضرت عالی،نقشی تعیین کننده در این پیروزی ایفا کرد.تجربیات انقلاب در ایران،الهام بخش تودههای مستضعف شرق و غرب میباشد و در این رابطه، مسئولیتی عظیم در رابطه با کل جنبشهای آزادیبخش اسلامی و عدالت خواهانه بر عهده ما خواهد بود. اکنون موضوعی که حائز اهمیت میباشد،اشارتی چند به توطئههای عوامل صهیونیسم و امپریالیسم است که میخواهند چنین انقلاب کمسابقهای را از درون و از برون به نابودی کشند و به مردم ایران و همچنین دیگر مستضعفین تلقین کنند که نمیتوانند از طریق اسلام، مردم را اداره نمایند و نمونهای جدید به جهان عرضه نمایند. بدیهی است که عوامل خارج از ذهن و تصور انسان، زمینهای برای تصور و تصدیق در ذهن به وجود میآوردند.همین تصور و تصدیق ذهنی میباشد که جزء العله تصمیمگیری و اراده بر انجام هر عملی است. از این رو عوامل خبیث بیگانه و جاسوسان حرفهای از طریق عدم توجه و یا جهلی که انسان دارد یا بازیگریهای صهیونیستی و از طریق شبکههای سازمانهای جاسوسی و فن تجسس و استفاده از روانشناسی و جامعهشناسی و انساندوستی بسیاری از متخصصین زبردست کوشش میکنند تصور و تصدیق و یقینهای جهل مرکبی در ذهن انسانهای مستضعف بیافرینند و بر خر مراد سوار باشند.و اینک برخی توطئههنا که در کل جهان بدان دست زده و میزنند و در ایران اسلامی هم بیشترین کوششها را داشته و دارند که نقشههای خود را عملی سازند،به خدمت معروض میدارم: 1-بدون اینک نیازی به توضیح داشته باشد،حضرت عالی خودتان در طول بیش از 40 سال اخیر زندگیتان،توجه داشتهایند که میخواستهاند شما را خنثی سازند و در جنگ روانی از میدان به در سازند.این موضوعی اتفاقی نیست که برای حضرت شما رخ داده باشد.نیروهای طاغوتی و اهل شر و شیطانهای انسی و در راس آن خبیثان داخل قوم یهود با برخورداری از 3000 سال تجربه شیطانی،انسانها را شناسائی میکنند و خوبان ملل را یا نابود میسازند و یا به انواع مشکلات مبتلا میسازند تا از اهداف اصولی و حقطلبانه باز داشته شوند و در این رابطه،از هیچ اتهام،ناجوانمردی،تزویر و دروغی باک ندارند. 2-شما میدانید که کشتارهای تاریخ ایران و به ویژه صد هزار کشتههایی که پس از کوتای 28 مرداد 32 و بالاخص از اسال 42 و 15 خرداد تا پیش از پیروزی در بهمن 57 چه ضایعاتی را برای مسلمانان و مستضعفین بار آورده است. کشتارهای یک و نیم ساله پیش از پیروزی و به خصوص در زمان سفیر کبیری سولیوان،سفیر صهیونیست،تجربه آموخته در کشتارهای این گونهای در فیلیپین و کامبوج، انگیزههای این سفیر امریکا در تهران و شبکههای جاسوسی و آدمکشی در ایران عبارت بود از:ا -خسته کردن مردم 2-شما و رهبران انقلاب را متهم کردن که شماها باعث خونریزی مردم هستید،به خیال اینکه مردم از خط انقلابی اصیل دست بردارند 3-پیغامهای مکرر اندر مکرر که بس است.این همه خونریزی چه فایدهای دارد؟تکرار این عبارت که:قدرتهای بزرگ در مورد ایران،متحد هستند و اکنون وقت مبارزه نیست...بلغور کردن این سخن که: بایستی سیاست سکوت و انتظار را تا بر هم خوردن شرائط سیاسی بینالمللی،اتخاذ کرد...پیغامهای مکرر سال 52 که به شاه حمله نکنید و کوششهای مزدورانه و برخی جاهلانه در میان بود که برخی و بسیاری از مراجع را در ایران با شاه ملاقات دهند...پیغامهائی که از سال 54 از طریق اشخاص و نامهها و محضرتان در نجف اشرف میرسید،مبنی بر اینکه موقتا امریکا و نفت را مسکوت بگذارید و در زمان اجرای سیاست کارتر،پیغامهای پیاپی که به انتخابات تن در دهید و میخواستند به وسیله تاکتیکهای سولیوانی(که از گروه دیوید جاویتس-گلدواتر-کیسینجر-برژینسکی بود) و کشتارهائی که در بیش از 200 شهر و روستا رخ داد،میخواستند با این قبیل تاکتیکها،شما به حاکمیت ترکیب صهیونیست-امپریالیسم-رژیم شاهنشاهی پهلوی تن در دهید و حاکمیت طاغوتان زمان را بپذیرید تا موازنه قدرتهای بزرگ امپریالیستی-صهیونیستی، مثلا بر هم نخورد و برایمان آتش تقسیم کنند... میخواستند رهبری انقلاب را به سیاست تخدیری انتخابات در سایه این تثلیث طاغوتی،تسلیم سازند. چه پیغامها و چه نصایح جاهلانه و یا مزدورانهای که به سوی شما در نجف و پاریس پرتاب میشد.چه پیشنهادهائی از طرف پیرمردان سیاسینما و یا برخی مراجع قم که شما کوتاه بیائید و صلح و مصالحهای صورت پذیرد.(مثل اینکه نزاع شما،نزاعی شخصی بوده و عیسیوار بایستی بگذرید!)...و شما تنها با قاطعیت و صراحت،بهترین رهبریها را کردید و مردم ایران،هر چه بیشتر در خیابانها و کوی و برزنها و در شهر و روستا،درو میشدند و صحنههای عاشورای حسینی در بسیاری از مناسبتها در سراسر ایران تکرار میشد...هر چه دشمن بیشتر میگشت،مردم ما مصممتر و راسختر میشدند و خم به ابرو نمیآوردند و با شعار: «اللّه اکبر»،«لا اله الا اللّه»،خمینی رهبر...با عشق به شهادت، جهاد خود را ادامه دادند. دولتها تبدیل شدند...تسلیمهای تاکتیکی اندک از طرف رژیم و اربابانش اعمال شد...مقابل خط مشی و استراتژی رهبری انقلاب،حقوق بشر امریکائی- اسرائیلی آوردند،نامهپراکنیها و مصاحبهها به اسم حقوق بشر،کانون وکلای دادگستری،حقوقدانان، جبهه ملی و...صورت گرفت...چه آدمهای بدون وجاهت ملی و انقلابی را چون بادکنک بزرگ کردند. رادیو-تلویزیونها و جرائد و مجلات اکثرا غربی که
شاهد یاران » شماره 48 (صفحه 97)
--------------------------------------------------------------------------------
صهیونیسم در اکثر آنها نفوذ دارد،آدمکهای کوچک غیرانقلابی و یا ضدانقلابی را در مقابل شما و خط انقلاب اسلامی،بزرگ کردند و خواستند مردم را به جانبی دیگر سوق دهند،ولی قاطعیت انقلابی و اسلامی رهبری،با الهام از روش پیامبران و مصلحین جهان و فداکاری بیحد و حصر رهبران انقلابی و تودههای مستضعف،توطئهها را در هم شکست و به جای اینکه ساکت باشیم،اراده مستضعفین به قدرتهای بزرگ طاغوتی تحمیل شد. 3-دائما از اطراف تبلیغ میشود که آدم نداریم و «قحط الرجال»است.نتیجه عملی این موضوع اینکه از کادرهای فاسد و مفسد دوران طاغوتی در کل سیستم اداری،ارتشی،پلیس،ژاندارمری،دادگستری،فرهنگ، وزارتخانهها،استانداریها،فرمانداریها و بخشداریها، سفارتخانهها،شهرداریها،مراکز تصمیمگیی در امور کشاورزی،کارخانجات و مدیریت کارخانجات،رادیو، تلویزیون ایران و استانها...آری اکثریت قریب به اتفاق کادرهای مفسد مزبور،مواضع خود را دراختیار دارند و یا مهرههای بسیاری بدانان افزوده گشته است.کار به جائی رسیده که اگر انسانهای خوبی هم منصوب گردند،عملا خنثی میشوند و عنایت خاصی در جریان است که اوضاع مردم را بدتر از بد سازند. اگر در گذشته،کوشش سازمانهای جاسوسی و قدرتهای استعماری و عوامل مزدور شاه در این خلاصه میشد که کسب پرستیژی برای رژیم مردور شاه شود...هم اکنون کوشش عوامل پشت پرده در این است که اوضاع اقتصادی،نیروهای انتظامی و ارتش، فرهنگ و ادارات،بدتر شود و آنگاههمین عوامل مزدور و خائن،اندکاندک و به تدریج ترویچ کنند که اسلام و امام خمینی و روحانیت مترقی و انقلابیون کاری که نتوانستند انجام دهند که هیچ،اوضاع کشور را بدتر ساختند.آنها میخواهند داستان کشورهائی چون الجزائر و یمن و غیره را تکرار کنند.شما توجه دارید که الجزائر با یک میلیون شهید،نتوانست نقشی تعیین کننده در ظرف 16 سال اخیر در قاره افریقا داشته باشد...و در دو یمن شمالی و جنوبی،اگر کشتی حامل آرد و مواد غذائی دیرتر برسد،مردم در مرکز تمدن و جایگاه سد مآرب،در مضیقهای دردناک قرار میگیرند. ایادی جاسوسی به عمد،به تخریب شریانهای حساس کشوری و لشگری اشتغال دارند.وقتی که برخی از وسایل حساس دستگاههای تصفیه نفت و یا ذوب آهن را تخریب کردند و عمدا نفت کافی به مراکز توزیع نفت سراسری،برای مصرف و تخزین برای زمستان نرساندند و مردم ما با سرمای سخت زمستان مواجه گشتند و برخی از سرما مردند(همان طور که هم اکنون در زیر لوای مدیر کل شرکت نفت،حسن نزیه در جریان است). وقتی در کارخانجات ما و در شرکت نفت و ذوب آهن، بر اثر توطئههای مزدوران و خائنین و عدم کاردانی اداری و انقلابی و بیلیاقتی ناشی از نوع تربیت غربی(برای کادرهای جهان سوم و به نوع تربیت برای کادرهای خودشان)،هزاران نارضایتی پدید آورند و بدتر از گذشته با کارگران و مدیران و مهندسین رفتار شود و مزدورانی هم به اسم شما و خط انقلابی تمام کنند، آنگاه به پرستیژ انقلاب اسلامی و خط انقلاب تودهای و رهبری انقلاب،لطمهها وارد میگردد،لطمههائی جبرانناپذیر... وقتی که برادران ارتشی،پلیس و ژاندارمری ببینند که (تصویرتصویر) فرماندهان و روسای فاسد و جانی و قاتل و جاسوس اسرائیل و سیا،اداره امور آنان را به عهده گرفتهاند و خوبان و انقلابیونشان را از مراکزی که شناخته شدهاند به مرازکی ناشناخته بفرستند و ضد انقلابیون و خائنین پست را از مراکزی که شناخته شدهاند،به مراکزی دیگر اعزام بدارند تا از گزند مصون بمانند و امکانات را در دست این نامردمان جانی تمرکز بخشند...نتایج سوء این خیانت عبارت خواهند بود از: 1-برادران ارتشی و انتظامی دلمرده میشوند و شکست روانی خواهند خودر.2-حالت وازدگی برای بهترینشان رخ میدهد.3-برخی که سست عقیده و ایمانند،خود به خود تسلیم خائنین میشوند.4- برخی از هان خائنین از طریق ایادی ماسکدار خود، شعارهای صهیونیستی سر خواهند داد و میقبولانند که انقلابی رخ نداده است و تنها شکل حکومت تغییر کرده است و بدتر از گذشته...برخی هم لباس چپ افزاطی را میپوشند و اسلام و انقلابیون و روحانیت اصیل را به مسخره خواهند گرفت و تکرار شعارهائی چون:اسلام ارتجاعی است و کاری از پیش نخواهد برد و هزاران شعار و تاکتیک و جنگ روانی،و چه خطرناک و خبیثانه است جنگ روانی 5-و تازه بهترین شکل آن،حاکمیت بومدینها است همچون الجزائر(که تازه بومدین، جاسوس غرب نبوده است،ولی زیر سایهاش چقدر رقصیدند،و الجزائر یعنی کشوری خنثی)که رهبران انقلاب آواره شوند و یا به شهادت رسند و یا میرانده گردند و یا همچون بن بلاها 14 سال در زندان بمانند. و آنگاه الجزائر که دردمهمی را از قاره افریقا شفا نداد هیچ،از درون،خورده شده است و چه فسادی،بسیاری از الجزائریها را فرا گرفته است.و آنگاه آیا الجزائر، الچزائر یک میلیون شهید است که به نسبت جمعیت بین آن و ایران،به تعداد جمعیت کنونی تهران،حدود 5 میلیون انسان،جان باخته است. و آیا این است تحقق آرزوهای شهدای انسانیت و اسلام؟و آیا بایستی خدای ناکرده میراث خون شهیدان در ایران،همچون ناپلئونها باشد پس از انقلاب کبیر فرانسه؟و سید حسن تقیزادهها و ملکمخانها،پس از نهضت مشروطیت در ایران،و اسکند میرزاها،ژنرال ایوبخانها،ژنرال یحیی خانها،ژنرال ضیاء الحقها، میراث بر خون شهیدان میلیونی شبه قاره هند و (تصویرتصویر) مسلمانان مستضعف آن دیار و زحمات و آرزوهای علامه اقبال لاهوریها باشند؟.و آیا بایستی صبر کرد تا معاویهها،یزیدها و عمر و عاصها،اهل بیت رسول خدا را نابود سازند و داستان کربلا تکرار گردد؟انقلابیون آن زمان و افتخارات جهان اسلام و بشریت را سر بریدند و به اجانب و بیگانگان لقب بخشیدند و مردم بیتوجه و جاهل را هم شادیها و پایکوبیها که اسلام!بر بیگانگان!پیروز گشت؟. حضرت امام! ارتش را بایستی تقویت کرد و ما هم تقویت کردهایم و میکنیم،ولی نه تخت فرماندهی مزدوران و تیمساران جانی و آدمکش زمان شاه،ارتش بایستی:1-از این جانیان و سفاکان تصفیه گردد.2-تربیت سیاسی و ایدئولوژیکی در سراسر پادگانهایارتشی و مراکز انتظامی صورت پذیرد.3-تصفیهکنندگان بایستی در مسائل امنیتی اطلاعات وافی داشته باشند،انقلابی و مسلمان به معنی واقعی باشد که«المؤمن کبس فطن» بایستی انقلابیون اسلامی باکیاست و زیرک،امرتصفیه را به عهده گیرند تا احیانا تصفیههای اشتباهی رخ ندهد و آلت دست جنگ زیر پرده و تصفیه سازمانهای جاسوسی صهیونیستی و امپریالیستی قرار نگیریم. ما برای نجات این کشور،برنامههای دقیق علمی و عمل داشتیم،ولی امان از فرصتطلبان و بادکنکهای انقلابینما و یا لباس انقلاب اسلامی بر تنکردگان. وقتی اکثر دانشجویان و متخصصین ما در کشورهای خارجی و اروپا و امریکا با هزاران امید و شوق به ایران میآیند و فرمودههای شما را عمل میکنند و تنها از عاشورای گذشته بیش از هزار نفر از ایالات متحده به ایران آمدند و از اروپا و هند هم بیشتر و بیشتر...و به عشق خدمت و شهادت...اما اکنون پس از گذشت 8 ماه از پیروزی انقلاب،آن چنان اوضاع دانشگاههای کشور را روز بروز بدتر از بد ساختهاند و آن چنان بیتوجهی و اهانت به کادرهای علمی به وطن بازگشته صورت میگیرد که با حالت زدگی و سرخوردگی،گروه گروه به جایگاه اصلیشان برمیگردند که گریهآور است.و امان از فرار عقلها و مغزها. وقتی کشاورز ایرانی ببیند که عمدا در کار او تخریب میشود و حمایت نمیگردد و برنامههای علمی و عملی به مورد اجرا گذارده نمیشود و دولت موقت،گندم
شاهد یاران » شماره 48 (صفحه 98)
--------------------------------------------------------------------------------
وارداتی از آمریکا را بیش از دو مقابل قیمت نسبت به خرید از کشاورز ایرانی خریده و به نانوائی میفروشد، و چقدر برای کشاورزی امریکا،با اجرای برنامههای حساب شده و حمایت دولت امریکا و کشت بهترین بذر که خوشههای بیشتر و دانههای بیشتر در هر خوشهای، تولید گندم ارزان تمام میشود،اگر دولت انقلابی میبود به ارزشهای انقلاب و اسلام و به چهل میلیون انسان در ایران احترام میگذاشت و نه به چندین نفر که اکثرا مجری سیاست حقوق بشر و اتخابات آزاد!سیاست کارتر بودند.و مگر آقای بازرگان میواند کاری مفید انجام دهد که اکثر اوقات چندین سال اخیرش در شرکت «یاد»گذشته و گهگاهی هم سخنرانی و یا نوشتن چند کتاب مذهبی؟او که از سیاست و انقلاب،جز اندک نمیداند و مسائل امنیتی نظامی را که هیچ اند هیچ،تا کنون چه تجزیه و تحلیلی بر اساس شعارهای رهبری انقلاب و انقلابیون که:«استقلال-آزادیعحکومت اسلامی»و«نابودی صهیونیسم-امپریالیبیسم-ارتجاع و دیکتاتوری شاهنشاهی»است،به جامعه ما تحویل داده؟و چه عملی در این رابطه صورت پذیرفته است؟ و آیا موضعگیریهای فکری و عملی ایشان در خط استقلال بوده و هست؟ وقتی که بهترین انقلابیون سیاهپوست افریقایی و فلسطینی به سفارتخانههای ایران مراجعه میکنند که ویزای زیارت ایران بگیرند،بدانان ویزا ندهند و وقتی که حتی فرماندهان جنگی ورزیده جهان اسلام و شکننده خط بارلو در جنگ 52 اعراب و اسرائیل و اشخاصی چون ژنزال شاذلی و طرفدارانشان،از فروردین ماه میخواستهاند ویزا بگیرند و حتی ویزا هم بدانان ندادهاند! وقتی که برادر هانی الحسن را به وزارت خارجه فرا خوانند و بگویند مالکین سفارت فلسطین(سفارت اسرائیل گذشته)راضی نیستند شماها در آنجا باشید و حتی پس از 11 ماه،همه سفارتخانهها از حقوق دیپلماتیک برخوردار باشند،ولی انقلاب فلسطین که به حق یاورش بودهاید،از حقوق دیپلماتیک برخوردار نباشند!و...چه ضربهای روانی صهیونیستی بدانان وارد میشود.وقتی که ایرانیت و جغرافیا و...موجب ارزشمندی فکری و عملی دولت به اسم اسلام گردد و چهل میلیون مردم را در چنین شرک و ظلمی بغلتانند؛ آیا خواسته حضرت عالی و رهبران انقلاب که خواسته رسول اللّه است و یگانگی مسلمین ومستضعفین جهان در این است که در فکر،سخن و عمل،در ناسیونالیسم ایرانی بغلتند؟اگر اینان در زمان رسول خدا میبودند، پایگاه اسلامی مدینه را یا به طرف روم و یا به طرف ایران آن زمان میغلتاندند و اگر سلاحهای مدرنی هم مسلمانان از مشرکیت و خبیثان مدینه گرفته بودند،همچون فانتوم اف 14 و موشکهای مدرن و زیردریائیهای غولپیکر را،به امنریکا و آلمان ارجاع میدادند و سلمان فارسیها و بلال حبشیها را به جرم فارسی و افریقایی بودن در هیچ کار اجرائی نمیگماردند... در زمان شاه،اروپائیها و امریکائیها بدون ویزا وارد ایران میشدند و اکنون نیز همینطور است.در زمان شاه،به مردم جهان سوم برای عبور و یا زیارت ویزا میدادند،ولی اکنون سفارتخانههای ایران فقط به تک و توکی ویزا میدهند.آیا این است جزای صدها شهید در راه شعار:«ایران،فلسطین-اریتره،فیلیپین؟»هیچ میدانید که برادران و خواهران افغانی شما در سوریه، پیوسته به سفارت ایران مراجعه و تقاضای حتی ویزای ترانزیت میکنند که به افغانستان و یا پاکستان بروند، ولی پاسخ رد میشنوند؟حضرت عالی در قم وحدت مسلمین و مستضعفین جهان را خواستارید،ولی وزارت خارجه دولت و سفارتخانههای ایران،عملا آرزوها و امیدای مسلمین و مستضعفین را در هم میشکنند و به اسم رهبری انقلاب و انقلاب اسلامی تمام کرده و یا تمام میشود. آیا این گونه سیاست را مزدوران پشت پرده سازمان نمیدهند که تاثیر انقلاب ایران را در میان دیگر ملل خنثی سازند؟آیا با گذشت 8 ماه از پیروزی انقلاب، بایستی این گونه عمل کنند؟.حتی راههای سراسری ایران برای افغانستان و پاکستان و هند و...راههای ترانزیت بینالمللی است که بستن آن،نه تنها ضد اسلام و انسانیت است،بلکه قوانین سازمان ملل و حقوق بشر هم آن را محوم میسازد.آیا پس از مدتی،مزدوران و عوامل بیگانه،مستضعفین و مسلمین دیگر کشورها را با تبلیغات صهیونیستی،بر ضد رهبری و انقلاب اسلامی نخواهند شورانید؟آیا ضربتهائی که از این بابت به انقلاب و رهبری میخورد،جبرانپذیر است؟ حضرت امام! کلیه نابهسامانیهائی که روز به روز در همه زمینهها رو به افزایش است،محصول یک یا مجموعه عوامل زیر است: 1-عناصر مزدور و خائن دوران گذشته و حال 2- جهالت و عدم اطلاع از اداره یک کشور انقلابی و عدم اطلاع از سازماندهی انقلابی و تودهای برای اداره چنین کشوری 3-در خود فرو رفتن و عدم گشایش فکر و سعه صدر مردمی و خود گروهگرائی بچگانه و شرکآمیز که در برخی تازه به دوران رسیدههای کنونی وجود دارد...آری کلیه این نابهسامانیها را به نام شما و رهبری انقلاب و حاکمیت اسلام و روحانیت مترقی تمام کرده و میکنند و خدای ناکرده،اگر باز هم سرعت عمل انقلابی و مردمی که برای خود روشها و اسلوبهای دقیق و عملی دارد،به تاخیر افتد و تودههای ایرانی و غیرایرانی را به حالتی یأسآمیز درآورند و شما را هم گاندی،ابرام لینکلن و لومومبا بسازند و یا بمیرانند و فلان مسلمان متعصب و یا سازمان و یا فلا مکتب را متهم سازند و صهیونیسم و سیا را پشت پرده محترم نگاه دارند،آری بسیاری از رهاوردهای اسلام انقلابی را خواهیم باخت. در هر حال،کوششهائی که در جریان است از جمله تاکتیکهای جنگ روانی است که انقلابیون و جنبشهای آزادیبخش و مسلمین و مستضعفین را به شکست روحی مبتلا سازند و آن چنان عمل کنند که امیدشان قطع شود.شما به یاد دارید که موشهدایان سه هفته پیش از پیروزی انقلاب از رادیو اسرائیل اعلام کرد: «با پیشرفت انقلاب در ایران،مسلمانان و اعراب شروع کردهاند که اطمینان و اعتماد به نفس پیدا کنند و ما بایستی این اطمینان و اعتماد به نفس را در هم بشکنیم.» آیا در ایران کنونی که مایه امید مسلمین و مستضعفین و انقلابهای جهانی،به ویژه انقلاب فلسطین است، تاکتیکهای صهیونیستی،نادانی و فرصتطلبی عدهای، چنین هدف موشهدایانی را پیاده نمیکند؟ حضرت امام! کشور انقلاب اسلامی را انسانهای انقلابی و تاکتیکهای حساب شده انقلابی اسلامی میتوانند از این مخمصه و از این شکستها نجات بخشند و اینهاست عواقب دولت بازرگان که حتی دکتر سنجابی را تصفیه کردند، زیرا او بیشتر میفهمید و کسی وزیر خارجه شد که کوچکترین مسائل اساسی کشور را نمیتواند تجزیه و تحلیل کند و جز تملق و چند کلمه محفوظات چیزی در چنته ندارد.ما که در سفر اخیر در پاریس بودیم،از مردم دنیا و خبرنگاران،عرق خجالت میریختیم.وی موضعگیریهایش در کنفرانس کوبا برای کشورهای غیرمتعهد،متعهدانه امریکائی بوده است.و ضمنا از افتخارات دکتر مصدق را در سیاست موازنه منفی نگفته و تشریح نکرده است!بلکه میگوید دکتر مصدق سیاست موازنه منفی را گفته و او نپذیرفت!کودتای 28 مرداد سال 1332 رخ داد و سنتو سالهای 35-24 شکل گرفت و در آن وقت مرحوم مصدق در زندان بود. حضرت امام! از جهات امنیتی و انقلابی پیشنهاد میکنم که شما در کلیه پیشنهادکنندگان و یا مشاورینتان،تجدیدنظر بفرمائید و حتی آنان که مهندس بازرگان را برای تشکیل دولت پیشنهاد کردهاند،یا بیتوجه بودهاند یا خائن. حتی برخی از خوبان و افتخارات امت را هم در شورای انقلاب و غیره محاصره کردهاند،زیرا همیشه میکربها به سراغ خیار و چغندر نمیروند،بلکه گوشت چربیدار را در محاصره میگیرند.و اگر خود آقای بازرگان هم در بعد نهایی میدانست که عواقب کارش به کجا خواهد انجامید و چگونه جاسوسان و فرصتطلبان و منافقین امت،زیر سایهاش میرقصند و خواهند رقصید و مواضع را اشغال و مستحکم و انقلابیون را از صحنه درو میکنند و آنگاه بر حسب تجربیات تاریخی،او را میکشند و همه امور را ر او خراب میکنند و ایشان را به قول اعراب«کیش الفداء»میسازند...ایشان اگر عواقب کار را میدانست،مسئولیتی این گونه را نمیپذیرفت. از این روست که به مخیلهاش وارد میسازند که فلانی (یعنی بنده)مسلحین را فرستاده است که او را و دکتر یزدی را بکشند و مهندس بازرگان بدون کوچکترین فهم امنیتی و تاکتیکهای جاسوسان حرفهای،در جلسه هیئت دولت این مطلب را بر زبان میراند!من وقتی این مطلب را شنیدم،دلم به حال بازرگان سوخت که نکند همان دوستنمایان و خبرچینان مورد اعتمادش و همان عوامل نفاق و صهیونیسم او را بکشند.و همین طور که خودش درباره کشندگان آیت اللّه مجاهد مطهری گفت:«مطهری در راه مبارزه با مارکسیسم کشته شد»،و انحراف در انحراف که کدام مارکسیسم و مارکسیست؟...، بلکه صهیونیستم،آری او را بکشند و گناه را به گردن ماها بگذارند. حضرت امام! اداره کشوری در حال بحران،انسانها و روشها نوین انقلابی میخواهد تا اهداف استراتژیک شما را عملی سازد و نیاز به دانش،عقل و کیفیت پیاده کردن اصول انقلابی در امر اداره و کشورداری...و تجربیات بشری در سراسر تاریخ و کشورهای سراسر جهان که هم عمل کردهاند و هم نوشتهاند و میلیونها مخ بشری روی آن، درتئوری-عمل-کیفیت تطبیق،کارهای خلاق انجام دادهاند و امام علی(ع)فرمود:«العقل فی حفظ التجارب» و چه عرض کنم که در اکثر شئون،تجربیات کمتر مطرح است و روابط بر ضوابط مقدم است. باشد که کشور ایمان-مقاومت-خون-شهادت- پیروزی،در سایه تقدیم ضوابط بر روابط که حکومت اسلامی چیزی جز آن نیست...و در سایه فکر، برنامهریزی،قاطعیت و تشکیل انقلابی و در سایه ارزشمندی انسان و اسلام و نه هیچ چیز دیگر...باشد که از ایران،دارالاسلام نمونهای بسازیم. و السلام علیکم و رحمه اللّه. ارادتمند محمد منتظری