دفاع از محرومان دنیا رمز ماندگاری و توسعه نهضت امام خمینی (ره)

در جهان انقلاب اسلامی ایران براساس احیاء اصول اسلامی وایجاد عدالت اجتمایی ایجاد شده تاطی آن فاصله فقیروغنی حذف شود وتنها ملاک برتری درجامعه تقوا باشد.این همان هویتی است که امام خمینی (ره)دردل ملت ایران وجهان قرارداده وهمچنان ملاک دولتمردان حقیقی درجمهوری اسلامی دوری اززندگی اشرافیگری وخدمت صادقانه برای محرومان وپابرهنه ها است.

امام خمینی (ره) ازاولین روزنهضت خودبا حمایت فقرا وپابرهنه هاآغازکرد.تاآخرین روز حیات خودهیچگاه ازمحرومان غافل نبود.چراکه به این اعتقاد داشت که مبارزان حقیقی ومدافعان راستین ارزشهای اسلامی هیچگاه بارفاه طلبان ورفاه زدگان ومرفهان بی درد یکی نخواهد شد.

بی نام خمینی انقلاب اسلامی ایران در هیچ کجای دنیا شناخته شده نیست. این جمله ای است که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای  در توصیف نقش متمایز و بارز امام خمینی (ره) در رهبری انقلاب اسلامی ایران بیان کرده اند.این تعبیر بی‌گمان گویاترین تعبیر از پیوند عنصر رهبری با انقلابی است که به گفته بسیاری از تحلیلگران سیاسی دنیا ماهیت، ویژگیها و عملکرد آن با هیچکدام از نمونه های مشابه آن در تاریخ تمدن بشری قابل مقایسه نیست. اگرچه در هر انقلاب، عنصر رهبری نقش اساسی و تعیین‌کننده در سرنوشت آن دارد، اما میزان و تاثیر این نقش در هرکدام از آنها و در مراحل مختلف انقلاب‌ها متفاوت بوده است. از بعد سیاسی امام خمینی یک شخصیت بی نظیری بود که دوست و دشمن بر آن اذعان داشتند.

بدون تردید نام امام خمینی با تاریخ معاصر جهان آمیخته شد و به ویژه برای مسلمانان نامی آشنا و محبوب است. امام خمینی، مرد قرن و احیاگر میراث عظیم اسلامی در جهان امروز است. با وجود سیطره تمدن غربی بر جهان امروز و شیفتگی بسیاری به زرق و برق آن، امام خمینی کسی بود که راه جدیدی را برای انسان امروز ارائه نموده و به تعبیر اندیشمند پسامدرن فرانسوی، میشل فوکو، منادی معنویت و روحی جدید برای جهان بی روح در عصر حاضر گردید.

پایداری، تلاش و مجاهدت خستگی ناپذیر او در طول بیش از سه دهه میراث گرانبهایی برای مسلمانان و شیفتگان وی وهمچنین مردم ستمدیده دنیا بر جای گذارد و سنتی نو و مکتبی اصیل برای احیای ارزشها و اصول اسلامی در جهان امروز ارائه کرد.

باید اعتراف کرد که در تاریخ معاصر نقش امام خمینی در آگاهی بخشیدن به مسلمانان ومردم ستمدیده و بر ملا ساختن چهره دشمنان اسلام و بخصوص در بالا بردن سطح بینش و دانش قشر جوان که در لجن زار فرهنگ مبتذل غرب و شرق غوطه ور شده بودندمنحصر بفرد بود زیرا نه تنها از ضرورت استقلال و آزادی مسلمانان از زیر یوغ استعمارگران طرح نظری ارائه دادند بلکه انقلاب اسلامی را در کشور اسلامی ایران رهبری کردند و به پیروزی رساندند، و این بزرگترین نقطه امتیاز و برتری شخصیت ایشان در میان سایر شخصیتهای اسلامی در چند قرن اخیر به حساب می آید.

امام خمینی انقلاب خود را با طبقه مستضعف یکسان می پنداشت و هرگز در جستجوی امتیازات ویژه برای خود نبود. این موضوع سبب حمایت بیشتر (مردم جهان) ازآرمانهای امام و انقلاب شد. رهبری بی همتای (انقلاب) سبب پیدایش انگیزه فدا کردن خود به خاطر اسلامومردم ستمدیده در میان توده ها شدند. خود امام هر جائیکه می زیست بسادگی زندگی می کرد. او هرگز در هیچ زمانی در برابر لذات دنیوی تسلیم نفس نشد. او کم می خورد، کم می خوابید، خیلی سخت کار می کرد، بسیار نماز می خواند، بسیار تفکر می کرد، بسیار مطالعه می کرد; هر دوی مردان و زنان ملتش را خیلی دوست داشت او مخاطبین خود را تمام مستضعفان جهان صرف نظر از تمایلات دینی که داشتند، قرار داد. او خدماتش را در دسترس تمام مستضعفان جهان هر جائیکه آنها زندگی می کردند، قرار داد. او به اختلافات شیعه و سنی خاتمه بخشید. قرآن کریم تنها راهنما و منبع معرفت و الهام امام بود.فراگیری او از قرآن کریم، به عنوان یکی از بزرگترین دستاوردهای شخصی و فردی در تاریخ ثبت خواهد شد.

(امام) خمینی همانند معدودی از هم عصران خود، زن را به عنوان یک عضو کامل جامعه می دید. نقش زنان هرگز برای او در ابهام نبود و (آن نقش) هرگز در چارچوب زیستی آن، که معمولا نقش زن را در غرب و دیگر جوامع عقب مانده تعیین می کند، نبود. بنابراین، انقلاب (اسلامی) تنها شعارهای خالی و وعده های ساخته شده از افکار واهی و پوچ نبود; آن هم در کاربرد و هم در دورنما، عملی بود.

به درستی می توان به این نکته تاکید کرد که بنیان‌های فکری امام در مدیریت تحولات سه دهة اخیر، بر دو اصل «کتاب» و «سنت» استوار بود. از این رو ایشان در مدیریت تحولات جهان و ایران، با تأسی به این دو اصل مهم، بر مبنای «خدا محوری» و «تکلیف‌گرایی»، تحولات را مدیریت می‌نمود. این دو شاخصه که به نوعی به عنوان مؤلفه‌های استراتژی رهبری ایشان نیز به شمار می‌آیند، در جای جای عمل سیاسی و کلام سیاسی ایشان نمودار بود. به تعبیر ایشان «اگر ما یک روز اتکای خودمان را از خدا برداشتیم و روی نفت گذاشتیم یا روی سلاح گذاشتیم، بدانید که آن روز، روزی است که ما رو به شکست خواهیم رفت. بر همین اساس، معیار پیروزی یا شکست معادلات سیاسی را به کسب یا عدم کسب رضایت الهی، وابسته می‌دانستند و تأکید می‌کردند: «کسانی که برای خدا کار می‌کنند، هیچ وقت باخت در آن نیست. آنهایی که برای دنیا کار می‌کنند، باخت دارند.». بر این اساس با همین مبنای فکری، شاکلة رهبری ایشان شکل گرفت؛ مبارزه با شاه، هجرت، سازش‌ناپذیری، مدیریت جنگ، مبارزه با بلوک‌بندی‌های جهان، چگونگی مدیریت تحولات بین المللی، صدور حکم اعدام سلمان رشدی و همة سیاست‌ها و مدیریت‌های کلان ایشان، در مواجهه با تحولات مهم و مؤثر، وابسته به کسب رضای خداوند بود. بر همین اساس، با توجه به کتاب و سنت، تحولات را مدیریت می‌نمودند. سازش‌ناپذیری ایشان با جرثومه‌های ظلم و جور جهان نیز بر همین مبنا شکل می‌پذیرفت؛ در برابر قدرت روز افزون آمریکا و شوروی (سابق) شعار «نه شرقی و نه غربی» سر داده و تأکید می کردند: «سیاست نه شرقی و نه غربی را در تمام زمینه‌های داخلی و خارجی حفظ کنید».دفاع از ملل مظلوم دنیا، به ویژه فلسطین و مقابله جدی با رژیم غاصب قدس نیز بر همین مبنا شکل می‌پذیرفت. چرا که براساس فرامین دینی، حمایت از مظلوم در برابر ظالم یک فریضه است. ایشان تحولات خاورمیانه وجهان را با توجه به همین دستور اکید اسلامی مدیریت می‌کردند: «ایران... در کنار همة مسلمانان، بلکه در کنار همة مستضعفان جهان خواهد بود».

عنصر دیگر، تکلیف‌گرایی یا «ادای تکلیف» است. امام در مدیریت و رهبری تحولات ایران و جهان، چه در دوران پیش از انقلاب و چه بعد از آن، براساس «ادای تکلیف» عمل می‌کردند: «برای ادای تکلیف، همة ما موظفیم که کارها و مسائل مربوط به خودمان را به بهترین وجه با درایت و دقت انجام دهیم». آغاز پیکار سیاسی با رژیم تا دندان مسلح،‌ تصمیم به ادامة مبارزه و قیام بعد از شهریور 1357 به رغم فشارهای درونی و بیرونی، تصمیم‌گیری برای بازگشت به ایران و ورود به کشور در زمانی که قدرت نظامی و سیاسی در حاکمیت رژیم شاه بود، معرفی دولت موقت و صدور فرمان شکستن حکومت نظامی در بهمن 1357، تأیید تسخیر سفارت آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، رهبری جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و پذیرش قطعنامة 598، همچنین صدور حکم قتل سلمان رشدی و اصرار بر تحقق آن با وجود فشارهای بین المللی و داخلی، نمونه‌های بارزی از رفتار سیاسی امام در تأیید تکلیف‌گرایی‌شان می‌باشد.

ایشان در پاریس نیز در پاسخ به افراد خیراندیش که از ایشان تقاضای تعدیل مواضع و ملاحظات سیاسی را کرده بودند، گفتند: «ما تکلیف شرعی داریم، عمل می‌کنیم و مقید به این نیستیم که پیش ببریم. برای اینکه آن را ما نمی‌دانیم، قدرتش را هم الآن نداریم؛ اما تکلیف داریم. ما تکلیف شرعی خودمان را عمل می‌کنیم. من این‌طور تشخیص دادم که باید این کار را بکنیم. اگر پیش بردیم، هم به تکلیف شرعی عمل کرده‌ایم، هم رسیده‌ایم به مقصد. اگر پیش نبردیم، به تکلیف شرعی‌مان عمل کردیم».

امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، حفظ نظام اسلامی را بر خود و آحاد مردم تکلیف دانسته و واجب عینی شمرد‌اند. به اعتقاد ایشان: «آحاد مردم... تکلیف دارند برای حفظ جمهوری اسلامی؛‌ یک واجب عینی... است. این تکلیف برای همه ماست».

طرح اندیشه «وحدت جهان اسلام » یکى از مشغولیت هاى فکرى دیرینه و اساسى حضرت امام; بود که او در طول دوران فعالیت اجتماعى سیاسى خود چه قبل ازپیروزى «انقلاب » اسلامى و چه بعد از آن لحظه اى ازآن غفلت نورزید. وفادارى صادقانه امام به «وحدت » نه تنها او را به برجسته ترین شخصیت انقلابى جهان اسلام تبدیل نمود، بلکه او توانست در میان نحله ها و فرقه هاى اسلامى مختلف نیز جایگاه بس رفیعى کسب نماید. امام در طرح شعار «وحدت » هیچ گاه دچار کلى گویى و سطحى نگرى نگردید بلکه به گونه بسیار عالمانه و فنى با بررسى ابعاد گوناگون وحدت در دو بخش نظرى و عملى توضیحات مفصلى ارائه داد.

استراتژى مبارزاتى امام; درجهت ایجاد بستر و شرایط لازم براى تحقق وحدت وهمیارى در جهان اسلام، اصولا روى دو محور عمده تمرکز یافته است: اول «حرکت فکرى - فرهنگى »، دوم «حرکت سیاسى - عملى ». از لحاظ ترتیب و نظم منطقى، حرکت فکرى - فرهنگى که امام به نام هاى «تحول درونى »، «بیدارى قلبى » و «بازگشت به هویت اصیل » از آن یاد نموده است، بر حرکت سیاسى - عملى پیشى دارد. امام با توجه به ترتیب منطقى فازهاى مبارزه، «تعلیم وتربیت » سیاسى را زیربناى حرکت سیاسى دانسته واولین وظیفه مردم را در تحقق و توسعه امر «تبلیغ » و «تعلیم » قرار داده است. او مى گوید:

امام خمینی ره وحدت مسلمین را عامل پیروزی و استقلال آنها می دانست و تفرقه را خواست اجانب برای تسلط بر منابع و ملت مسلمان بر می شمرد. لذا ایشان اتحاد و برادری مسلمانان را یک امر دینی و سیاسی قلمداد می کرد، که اگر مهیا شود هیچ آسیبی به کشورهای اسلامی نرسیده و قدرتهای بیگانه نیز قدرت مقابله با آنها را ندارند:

ما باید بیدار باشیم و بدانیم که این حکم الهی که فرموده است ( انما المؤمنون اخوه ) برادر هستند اینها و هیچ حیثیتی جز برادری با هم ندارند و مکلفند که مثل برادر با هم رفتار کنند، این یک حکم سیاسی است که اگر ملتهای مسلم که تقریبا یک میلیارد جمعیت هستند اینها برادر باهم باشند و به برادری با هم رفتار کنند، هیچ آسیبی بر اینها واقع نمی شود و هیچ یک از ابرقدرتها قدرت اینکه تجاوز به آنها بکنند ندارند. برادرها! باید متوجه این معنا باشید...

فریادی که امام خمینی برآورد و یک دیو! دو هزار و پانصد ساله، از هیبت این فریاد، قالب تهی کرد و ذوب شد و به زمین فرو رفت، فریاد یک فرد، در یک مقطع تاریخی نبود... این فریاد که به لطف لایزال الهی هر روز در جهان رساتر می شود... فریاد حقیقت خواهی و خداجوئی و ظلم ستیزی و عدل گرائی کل بشریت محروم و مظلومی بود که قرنها زیر شلاق ستم دوران، استخوان خورد کرده بود. این فریاد، انعکاس فریاد رعد آسای ابراهیم علیه السلام بود که نمرودیان را در آتش افکند; انعکاس فریاد موسی علیه السلام بود که فرعونیان را به دریا فرستاد، انعکاس فریاد عیسی علیه السلام بود که قیصران را از تخت فرو کشید و بالاخره انعکاس فریاد محمد صلی الله علیه و آله بود که بر کنگره ایوان کسرائیان شکاف انداخت... و در یک کلام: فریاد رعدآسای امام خمینی، از نهان جان جهان با روح و زنده و تلاشگر و خداجو بر می آمد، که جوهره واقعی آن توانست علاوه بر نابودسازی قدرتی دیرپا و تا دندان مسلح، در نظام دو قطبی جهان زلزله درافکند و یک پایه آن را تاکنون بکلی برکند. این لرزه که بر اندام الحاد مغرور و سر تا پا مسلح و قدرتمند شرق افتاد و آن را از بیخ و بن برافکند، باید درست شناخته شود...

صاحب نظران و تحلیل گران مسلمان داخلی و خارجی براین باورند که «ندای قدسی امام، جهان را به لرزه در آورد » و به واسطه سیره فکری و عملی امام (ره) «اسلام جلوه خود را در سراسر جهان نشان داده است » تا آن جا که «تاثیرات قیام حضرت امام (ره) در اروپا هم محسوس می باشد. » این تحلیل گران و صاحب نظران عمیقا معتقدند با آغاز عصر امام خمینی (ره) « دین و دین داری در جهان گسترش یافته است » و« دین زنده شده و کلیسا ها جان تازه گرفته اند » و حتی...« مذهبی بودن در اروپا ارزش و معنی تازه ای یافته است » و « میلیون ها نفر در غرب به انتظار ظهور حضرت عیسی (ع) نشسته اند » و در یک کلام، عصر امام (ره) عصر « احیای دین و معنویت » در جهان معاصر می باشد.

شیخ سعیدشعبان ازروسای جنبش توحید اسلامی لبنان: موفقیت جهانی اسلام به موفقیت انقلاب ایران وابسته است. سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان: دفاع از جمهوری اسلامی ایران یک مسئولیت شرعی است و رابطه میان جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان لبنان یک رابطه عقیدتی و ریشه دار است که از رهبری واحد اسلامی نشات گرفته است. سید عباس موسوی عضو حزب الله لبنان: برای مقابله با توطئه های استکبار جهانی و صهیونیسم، کلیه مسلمانان و جنبشهای آزادیبخش باید جمهوری اسلامی ایران را تکیه گاه خود قرار دهند و آن را سرآغاز حرکت خود بدانند. حسین غبریس از علمای حزب الله لبنان: تجاوز به انقلاب اسلامی ایران، تجاوز علیه امت اسلامی در همه جهان است. سعادت و نیکبختی ما، افتخار ما در این است که ببینیم این انقلاب پیروزمندتر، سرافرازتر شود. بیداری اسلامی در جهان مرهون قیام امام خمینی است. علامه سید محمد حسین فضل الله: یک میلیارد مسلمان هرگز نخواهند توانست با استکبار مبارزه کنند مگر با وحدت و یکپارچگی. لذا به مسلمانان توصیه می کنیم فکر و اندیشه امام امت را سرلوحه مبارزات ضداستکباری خود قرار دهند. انقلاب اسلامی ایران توانست اعتماد به نفس قابل ملاحظه را در مسلمانان زنده کند و آنان دریافتند مکتب اسلام قادر است تحرک سیاسی لازم را برای حل مشکلاتشان فراهم سازد. ابوهشام (سید حسین موسوی)از رهبران امل اسلامی لبنان: به نظر ما هر گامی که انقلاب اسلامی در راه سازندگی بردارد یک پیروزی برای ما و تمام مسلمانان جهان خواهد بود. ملتهای مسلمان عرب و غیرعرب در منطقه عاشق و مشتاق انقلاب اسلامی بوده و معتقدند که تنها اسلام است که می تواند عهده دار مترقی ترین و عادلانه ترین نظام اجتماعی باشد. صادق المهدی: امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی در ایران به نیروی مبارزاتی و جهاد امت عرب و خلق فلسطین علیه صهیونیسم و امپریالیسم جان تازه ای بخشیدند. مردم ایران با اتکا به دین قیام کردند و برای پیروزی آن شهید دادند. هیچ کس ایرانیان را در این زمینه تحت فشار قرار نداده بلکه خود آنها اسلام را می خواهند، ایرانیان بیش از سایر کشورهای اسلامی برای اسلام قربانی می دهند چون دین اسلام برای آنها بسیار مقدس است. به کار بزرگ و شجاعانه ملت قهرمان ایران بسیار افتخار می کنم. چرا که سلطه طاغوت را برانداخت و ایران را از سیطره امپریالیسم امریکا بیرون کشید و آن را مجددا به آغوش اسلام باز گرداند، در واقع انقلاب اسلامی ایران، روح اسلام و روح جوانان مسلمان را تازه کرد و اعتبار اسلام را در پیشگاه جهانیان اعاده کرد. از سوی دیگر انقلاب ایران نشان داد که تمامی مسلمین دارای یک مساله مشترک هستند و در اوایل پیروزی خود با تمام توان از قضیه آزادسازی فلسطین و بیت المقدس پشتیبانی کرد. نابودی انقلاب اسلامی ایران، نابودی مقاومت لیبی، سوریه، فلسطین و لبنان است. انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر منبع لایتناهی و توکل بر خدا و اتکا به ملتی با ایمان با توطئه های زیادی مقابله کرده و توانسته است با حفظ دیدگاههای اسلامی و استقلال طلبانه خود از استعمارگران دوری بجوید و به حیات با برکت خود ادامه دهد. این تحولات نشانه اراده قوی ملت ایران در برابر قدرتهای استعماری شرق و غرب است که می خواهند بر جهان حاکم شوند. علی رغم عقاید و نظریات مختلفی که درباره جمهوری اسلامی ایران ابراز می شود، ما بر این باور هستیم که این انقلاب نقش عظیمی در بیداری ملل اسلامی ایفا کرده است. این انقلاب به مسلمانان و به انسانهای مبارز آموخت که چگونه می توان در مقابل استکبار جهانی ایستاد و فکر و عقیده اسلامی را به ثبوت رساند. روزنامه الشعیب امام خمینی برای دفاع از محرومان جهان، پرچم اسرائیل را ا ز آسمان ایران اسلامی به زیر کشید و به جای آن برای نخستین بار پرچم فلسطین را برافراشت و دروازه های شرقی کشور ایران را به روی مجاهدین مسلمان افغانی باز گذاشت. امام خمینی - قدس سره - گورباچف را به اسلام دعوت کرد و حکم اعدام مرتدی همچون سلمان رشدی را صادر کرد و با این عمل خود کاری کرد که پس از پیامبر بزرگوار اسلام و خلفای راشدین صورت نپذیرفته بود. امام به تشویق مسلمانان برای سازماندهی صدها موسسه تبلیغاتی در اروپا و امریکا همت گماشت و از این طریق هزاران تن از مردم این کشورها به اسلام گرویدند دستاوردهای درخشان 89 سال زندگی این مرد بزرگ را تاریخ با حروف طلا ثبت خواهد کرد. رئیس جمهور سودان جمهوری اسلامی ایران اولین دولت اسلامی تشکیل شده در قرن اخیر است. مردم سودان خواستار اجرای احکام اسلامی در کشور خود هستند و در این رابطه به تجربیات ایران نیازمندند. نشریه وحدت - چاپ استانبول عبد السلام جلود انقلاب اسلامی ایران موجب عزت و سرافرازی تمامی ملل اسلامی و مستضعفان و شکل گیری روح مقاومت و پایداری در برابر استکبار جهانی است. ایران سند و پشتوانه ای قوی برای اسلام و مسلمانان و اعراب است. علت محبوبیت امام خمینی (س) و انقلاب اسلامی ایران در میان ملتهای جهان آن است که انقلاب اسلامی و رهبری آن با امریکا و ارتجاع مقابله کرده و آزادی قدس را از اهداف نهایی خود اعلام کرده است. انقلاب اسلامی ایران تنها یک انقلاب علیه شاه مخلوع نبود، بلکه انقلابی در هت بیداری ملتها و نیروهای انقلابی به شمار می رود. این انقلاب را نمی توان تنها پیروزی اسلام و تمدن غرب دانست بلکه روشن ساختن اصالت اسلامی و بیرون آمدن از حالت خمودگی و رکود و گرایش به سوی سازندگی و جهشی به طرف ایفای نقش اصیل و تاریخی اسلام بوده است. انقلاب اسلامی ایران نشان داد با اتکا به اراده ملت دیگر احتیاجی به سلاحهای پیچیده نیست... دکتر ابراهیم دسوقی شتا استاد زبانهای شرقی دانشگاه قاهره: بی گمان، انقلاب اسلامی ایران را اگر مهمترین رویداد تاریخ معاصر ندانیم، باید مهمترین رخداد سده چهاردهم هجری قمری دانست، پیروزی شگفت این انقلاب بایستی مورد بحث و پژوهش پیگیر پژوهشگران جهان قرار بگیرد، زیرا برای نخستین بار در تاریخ، مردمی ستمدیده با دستهای خالی و سینه های گشوده با یک سلاح، آن هم ایمان در برابر حکومت بیدادگر ایستادند و با پایداری و جانفشانی خود، تمام نیروهای سرکش طاغوتی را درهم شکستند و آن را به مزبله تاریخ فرو افکندند، و این رویداد عظیم به نوبه خود نشان داد که سلاح ایمان، شکست ناپذیر است و همچنین اثبات کرد که اسلام تا چه اندازه با بنیادها و اصول انقلابی سرنوشت ساز ملتها هماهنگی و سازگاری دارد و تا چه اندازه کشورهای اسلامی می توانند، این سلاح را به کار گیرند، سلاحی که همچون آتش زیر خاکستر در دل مردم درخشش و حیات دارد. اندیشه های اسلامی، انقلاب را زایید و به همان سان نیز انقلاب باعث جوشش و تراوش اندیشه های انقلابی اسلامی شد و آن را به صورت نیروی زنده و فعال در آورد. بی گمان این امر، مهمترین پایه های انقلاب است...برهان الدین ربانی از رهبران مجاهدین افغانستان: همان گونه که در صدر اسلام حضرت محمد (ص) بشارت پیروزی مسلمان بر قدرتهای بزرگ آن زمان را می دادند و کسی باور نمی کرد، حضرت امام خمینی نیز با یارانی اندک قیام اسلامی را آغاز کردند و در مقابل ابرقدرتهای غرب و شرق پیروز شدند.

عبدالرحمن خلیفه از رهبر اخوان المسلمین اردن: ایران کشوری است که می تواند جهان اسلام را رهبری کند. تمام مسلمان جهان نیازمند اهتمام و توجه ایران هستند.

پروفسور اسماعیل کیلبس او فیلسوف برجستة فرهنگ اسپانیالی زبان ها است که با اشاره به حیات مجدد دین درصحنة زندگی بشر در وصف این واقعیت عظیم چنین می گوید: «دین زنده شده است، کلیساها جان تاز های گرفته اند،توجه به مذهب واندیشه های مذهبی دردانشگاه ها دیگر زشت و کم بها تلقی نمی شود، زیبایی های معنوی در زندگی روزمره مورد بازیابی قرارر گرفته است، جهان برای نجات و زیبا کردن روابط اجتماعی اش به قدرت دین وجاذبه های معنوی گرایش شدیدی پیدا کرده است. » وی تأکید می کند: «و این همه ناشی از دعوت نوینی بود که امام خمینی (ره) با انقلاب دینی اش درعرصة افکار وذهنیت جامعة جهانی آغاز کرد. ».

او [ امام خمینی ره] مانند پیامبران، با وجود خود دین، سیاست، انقلاب، خدا و مردم را یکجا به بیننده ی کاوشگر ارائه می دهد و قیام او، قیام انبیاء الهی را به یاد می آورد.

امام خمینی ره رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مرجعی بی نظیر و فیلسوفی توانا که جامع معقول و منقول بود. و اتحادی از فقه، عرفان، فلسفه و سیاست را درون خود پدید آورد. ایشان نه با اشتغال به فلسفه، از فقه یا عرفان دور شد و نه با عرفان از فقه و فلسفه ونه با فقه، از آن دو و نه همه این علوم، از ریاضیات و نجوم، در منظومه فکری ایشان، فلسفه، حجاب است اما نه مردود. معظم له همه این گام ها را ضروری می داند، فقه را گام ضروری نخستین می داند که اگر پایه در تعقل نیابد عقیم است. ایشان به نوعی وحدت میان علوم باور دارد که هر کدام به طریقی راهنمای انسان به چشمه هایی از معرفت الله هستند.

شخصیت عظیم رهبر کبیر انقلاب حقا و انصافا پس از پیغمبران خدا و اولیاء معصومین، با هیچ شخصیت دیگری قابل مقایسه نبود، ودیعه خدا در دست ما و حجت خدا بر ما و نشانه عظمت الهی بود، وقتی انسان او را می دید، عظمت بزرگان دین را باور می کرد، عظمت پیغمبر (ص) و عظمت امیرالمؤمنین و عظمت سیدالشهداء و عظمت امام صادق علیهم السلام و بقیه اولیاء را انسان نمی تواند درست تصور کند، ذهن ما کوچکتر از آن است که بتوانیم عظمت شخصیت آن بزرگ مردان را حتی در ذهن مان بگنجانیم، اما انسان وقتی شخصیتی با عظمت امام عزیزمان را با حکمت، آن هوشمندی، آن صبر، حلم و متانت، آن صدق و صفا، آن زهد و بی اعتنایی به زخارف دنیا، آن تقوا و ورع و خداترسی و عبودیت مخلصانه برای خدا و بالآخره شخصیتی با این همه عظمت و ابعاد گوناگون دست نیافتنی که همین شخصیت عظیم، چگونه در برابر آن خورشید های فروزان آسمان ولایت، کوچکی می کند، تواضع می کند، خاک ساری می کند، خودش را در مقابل آنها ذره ای به حساب می آورد، آنوقت انسان می فهمد آنها چقدر عظیم و بزرگ بودند.

رهبر کبیر عزیز ما و امام فقید بزرگوار ما که در عالم چهره درخشان بود و حقیقتاً مثل او نه در این زمان و نه در زمان های گذشته نداشتیم، نداریم، لااقل در چهره های معروف عالم سراغ نداریم بعد از انبیاء و اولیاء علیهم السلام، به این عظمت، به این جامع الابعاد و جامع الاطراف بودن و با این خصوصیات مثبت.

پی نوشت ها :

- صحیفة امام

- صحیفه نور، ج1، مقدمه آیت الله خامنه ای بر صحیفه نور، به نقل از کتاب سخن آفتاب

- بیانات امام خمینی ره در دیدار با سفیران، صحیفه نور

- وحدت از دیدگاه امام خمینی ره

- یاداشتی از برگرفته از: کتاب عصر امام خمبنی

- یاداشتی از کتاب گذری بر اندیشه سیاسی امام خمینی ره

- دایره المعارف تشیع

- یاداشتی از وصیت نامه امام خمینی (ره)

- جمهوری اسلامی ص7 شماره 8622