دفتر تحکیم وحدت از فراز تا فرود

 1-جنبش دانشجویی ایران در نخستین سال های پس از تاسیس دانشگاه تهران ایجاد گردید. در واقع در سال 1321 در دانشکده پزشکی، تشکلی با عنوان انجمن اسلامی دانشجویان در مقابل جولان دهی گرایشات ماتریالیستی در دانشگاه و رونق گرفتن جریان مارکسیستی شکل گرفت. با شکل گرفتن نهضت امام خمینی(ره) در دهه 1340 و ارتباط دانشجویان با روحانیون و روشنفکران مسلمان فعالیت اسلامی دانشجویان منسجم تر شد و عاملی گشت تا در سال های نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی دانشگاه ها به صحنه تظاهرات و درگیری با رژیم پهلوی مبدل شود و به عنوان یکی از مراکز مهم و حساس انقلاب تبدیل شود. وجود طیف های مختلف دانشجویی با گرایشات مختلف در آن زمان باعث شد تا تمایز بین دانشجویان معتقد به رهبری امام(ره) و بقیه گروه های دانشجویی ایجاد گردد و مرزها و صفوف مشخص تر گردد و بدین ترتیب دو جناح «دانشجویان مسلمان» و انجمن های اسلامی دانشجویان از هم جدا شوند و نطفه اولیه شکل گیری انجمن های اسلامی به شکل فعلی به وجود آید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 دانشجویان مسلمان در پی رهنمود امام(ره) که به آنها فرمودند: «بروید تحکیم وحدت کنید» و به منظور ایجاد هماهنگی بین انجمن های اسلامی، یک تشکل واحد دانشجویی را تحت عنوان «اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) ایجاد و در قالب آن به فعالیت پرداختند. بدین ترتیب دفتر تحکیم وحدت رسماً در این سال تاسیس شد.

2-اصالت و استمرار هر حرکتی وابسته به اهداف و آرمان های آن حرکت است؛ لذا ضروری است هر حرکتی باتوجه به مبانی و چارچوب اصول ارزشی و اعتقادی آن حرکت شکل پذیرد. آنچنان که در اوایل انقلاب دفتر تحکیم باتوجه به همین آرمان ها و اهداف به تسخیر لانه جاسوسی اقدام کرد و در انقلاب فرهنگی نقش محوری را برعهده گرفت. اما آیا در حال حاضر نیز موروثان تکیه زده بر جایگاه دفتر تحکیم همچنان براساس و مرام اولیه این تشکل التزام دارند و به هویت تاریخی این تشکیلات وفادار هستند؟ واقعیت آن است که خیر. نظر به فعالیت های اخیر دفتر تحکیم وحدت نشان می دهد که این تشکیلات دانشجویی به مرور زمان از اصلی ترین و کلیدی ترین مواضع خود عدول کرد و برخلاف شعار «قانون گرایی» و «استراتژی نفی خشونت» به بحران آفرینی و عبور از خط قرمزها مبادرت می نماید، که تاملی بر گوشه هایی از آن خالی از فایده نیست.

استکبارستیزی
در سال 1368 دفتر تحکیم استراتژی رابطه با آمریکا را استراتژی ضدانقلابی عنوان می کند که از مغزهای معیوب و علیل دارای ضعف نفس تراوش می کند. دفتر تحکیم صراحتاً بیان می دارد: میان ما و آمریکا رابطه قهرآمیز و خونین است و تنها راه انقلابیون خط امام مبارزه خونباری است که تا اضمحلال نظام سرمایه داری بر جهان ادامه خواهد یافت.
با مرور زمان و نفوذ جریان های لیبرال، استحاله و دگردیسی بر این تشکل دانشجویی سایه افکنده و تغییرات ژرف بر گفتمان غالب این جریان را در مراسمات بزرگداشت 13 آبان اینچنین عیان می گرداند. در سال 1375 در مراسم بزرگداشت 13 آبان، از شخصیت هایی برای سخنرانی دعوت می شود که روزگاری خود از رهبران تسخیر لانه جاسوسی بودند ولیکن با تجدیدنظرطلبی از راه رفته اظهار ندامت می کردند.
در سال 1376 حرکت نمادین «به آتش کشیدن پرچم آمریکا به بهانه اینکه این اقدام برخلاف عرف بین المللی است و بی احترامی به ملت آمریکا محسوب می گردد، از مراسم 13 آبان حذف گردید!» چنین سیری امروزه تا بدانجا پیش رفته است که دیگر در تشکیلات دفتر تحکیم وحدت که در مسند شاگردی فعالان ملی- مذهبی تکیه زده اند طرح «استکبارستیزی» جایگاهی ندارد و تنها شعار دفاع از حقوق بشر و آزادی- از منظر لیبرالیسم- داعیه مدعیان دموکراسی را شامل می شود:
رضا علیجانی در نشست سالیانه دفتر تحکیم رابطه با آمریکا را حلال مشکلات اقتصادی مردم می داند و تأکید می کند: «این دولت ما را درگیر یک جنگ اقتصادی نامرئی کرده است. کسانی دارند این جنگ را پیش می برند که دغدغه گوشت و... ندارند. این جنگ اقتصادی باید پایان یابد و پایان یافتن آن در گرو اصلاح رابطه با آمریکاست.» (خبرنامه امیرکبیر-14و 15 آذر87)

قانون شکنی و آشوب طلبی
در دوره زمانی 76 تا 80 دفتر تحکیم وحدت به تأسی از جناح موسوم به چپ، بر قانونگرایی، تعمیق گفتگو، نقد منصفانه و همانطور که قبلا ذکر شد نرمش در برابر آمریکا تأکید می ورزید و در عمل، همچون «استکبارستیزی شان!! چنان کردند که شأن جنبش دانشجویی را به اندازه گروهک های اپوزیسیون تنزل دادند. برگزاری تجمعات غیرقانونی و نشست های هرساله که به صورت غیرقانونی و با حضور نیروهای اپوزیسیون و معاند با نظام صورت می پذیرد نه حکایت از «قانون گرایی» دارد و نه «نقد منصفانه»ای که دفتر تحکیم با هدف «تغییرات بنیادین در ساختار قدرت» آن را دنبال کند. نقش غیرقابل انکار دفتر تحکیم وحدت در اغتشاشات 18تیر 1378 نمونه بارزی است که با وجود تبعات گسترده ای که داشت هیچ گاه از ذهن جامعه دانشگاهی محو نمی گردد.
آقای رئیسی عضو کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی درباره این اتفاق و نقش دفتر تحکیم گفته بود: «عملکرد و اطلاعیه های دفتر تحکیم وحدت از مسائلی است که مورد سؤال است و قطعا وزارت اطلاعات به این قضیه رسیدگی می کند مثل تحریک دانشجویان، اعلام عزای عمومی، اعلام نادرست کشته شدن دانشجویان و موارد دیگر مثل یادواره شهدای 18 تیرماه.»
دکتر علی عباسی رئیس کمیسیون فرهنگ و آموزش عالی مجلس نگاه کلانتری به موضوع دارد. او در همان روزها می گوید: «مسئله را باید در ماه های گذشته و فعالیت های غیرقانونمند بعضی تشکل های دانشجویی به ویژه دفتر تحکیم وحدت نگاه کرد. ما در ماه های گذشته بهمن ماه 77 و اردیبهشت 78 شاهد بودیم که برنامه ای در بعضی دانشگاه ها مثل علم و صنعت و یا سیستان و بلوچستان ترتیب داده شد که این ها زمینه های تشنج بسیاری را در دانشگاه فراهم کرد. این حرکت ها زمینه ساز این شد که معاندان و دشمنان انقلاب دانشگاه را روزنه مناسبی برای نفوذ خود دیدند و مترصد یک فرصت برای برنامه براندازی خود شوند که متأسفانه این فرصت در تیرماه به وجود آمد.»
نمونه دیگر، خبر برگزاری هفتمین نشست دفتر تحکیم، 79.6.2 با شعار «فردای اصلاحات در ایران» در خرم آباد بود؛ خبری که آئینه ای شفاف از آخرین مواضع گردانندگان این تشکل دانشجویی است. سخنرانی ها، شعارهای تحریک آمیز، حمله به قانون اساسی، مقدسات و باورهای دینی و نهادهای محوری نظام، حمله به ولایت فقیه و طرح شعارهای براندازانه و... در این برنامه همه نشانگر این مسئله بود که این اردو فراتر از یک نشست صنفی بوده است. اردویی که سخنرانی آن را فرصت طلبانی چون محسن کدیور، عبدالکریم سروش، علیرضا علوی تبار، محسن آرمین، هاشم آغاجری و جلایی پور برعهده داشتند.
حادثه خرم آباد به دنبال برپایی اردوی سیاسی دفتر تحکیم وحدت و بی توجهی این تشکل دانشجویی به حساسیت ها و باورهای دینی مردم این شهر روی داد و قریب به یک هفته این شهر را در حالت بحرانی خاص فرو برد. این در حالی است که گزارش های شورای امنیت کشور و سازمان بازرسی کشور ضمن مبهم اعلام کردن منبع تأمین هزینه 13و یا 16 میلیون تومانی برگزاری این نشست، از ارتباط به هم پیوستن عناصر دفتر تحکیم وحدت به تجمعات و به خشونت کشاندن آن پرده بر می دارند.»(کیهان، 79.7.10، ص1)
البته وفور اقدامات این چنینی از سوی دفتر تحکیم و بازخورد اجتماعی و قضایی آن که از یک سو باعث برخوردهای سلبی و از سوی دیگر باعث سرخوردگی های اجتماعی این طیف گردیده است باعث شد تا آنها در جریان فرامین گردانندگان این طیف، روش های مدنی را برای اقدامات براندازانه خود در پیش بگیرند. چنانکه در قطعنامه پایانی نشست خود در تاریخ 84.9.11 ذکر می کنند:
«دفتر تحکیم وحدت با هدف تغییرات بنیادین ساختار قدرت و دموکراتیک کردن آن، بر روش اصلاحی و مدنی تأکید می کند و با مقاومت مدنی از حقوق دانشجویان و مردم دفاع خواهد کرد.» اما اینکه تعریف «دفاع از دانشجویان و مردم» در قطعنامه مذکور و البته مرامنامه فعلی این جریان چیست؛ جای تأمل دارد؛«فضای ایدئولوژیک حاکم بر فضای دانشگاه فشار زیادی بر دختران وارد کرده است، باید با انسجام بدنه دانشجویی از حقوق آنها دفاع کرد... جامعه ایران از عدم رعایت حقوق بشر توسط حاکمیت رنج می برد، فشار حاکمیت بر احزاب تشکل های مستقل، نیروهای سیاسی و مدنی و سانسورهای شدید در عرصه رسانه امکان شکل گیری نهادهای تقویت کننده جامعه مدنی را کاهش داده است و از طرف دیگر حقوق شهروندی و حوزه خصوصی مردم مدام مورد تعرض قرار می گیرد. باید برای به دست آوردن حقوق مصرح در اعلامیه حقوق بشر، تشکل ها و احزاب دموکراتیک و فعال در جامعه و حوزه عمومی- فارغ از نظرگاه ایدئولوژیک- منسجم شده، حقوق و آزادی های سیاسی و مدنی را برای خود و جامعه طلب کنند.»
مهدی عربشاهی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در دفاع از اقوام ایرانی!! که چندی است جزو استراتژی دفتر تحکیم قرارگرفته است، می گوید:
«مسئله اقوام یکی از نقاط موفق کارنامه تحکیم در سال های اخیر بوده است و به نظر می رسد تلاش تحکیم در شکستن یخ های رابطه بین فعالان قومی و مرکز نشینان در حال ثمردادن است. ما به عنوان گروهی که حقوق بشر را سرلوحه کار خود قرارداده ایم. نمی توانیم نسبت به نقض حقوق اولیه و بدیهی بخشی از ساکنین این سرزمین بی تفاوت باشیم.»
اما آیا مواضع کنونی دفتر تحکیم واقعا احقاق حق مظلومین است و یا ایده ای طراحی شده برای جذب پتانسیل اقشار مختلف اجتماع؟!
حاتم قادری در نشست سراسری دفتر تحکیم که در روزهای 14و 15آبان 1387 برگزارگردید خطاب به دانشجویان می گوید:
«یکی از مشکلات ما شکل قومیت هاست. یعنی در ایران انسجام ملی به شدت در معرض خطر است و هر آنکه که فشار حکومت مرکزی برداشته شود امکان جدایی بخش هایی از کشور می رود. من شخصا نمی خواهم بگویم ما باید همواره یک ناسیونالیسم جامه اعتقاد داشته باشیم. ولی اینکه بتوانیم... مناظرات و گفت وگوها و خواست های آنها را تقویت کنیم یک حرف پسندیده است.» (خبرنامه امیرکبیر)
تنها یک سؤال از اعضای دفتر تحکیم؛ آیا «در خیلی از این موارد شما هستید که می اندیشید یا دیگرانند که می اندیشند و اندیشه های خود را روز و شب به شما تلقین و تکرار می کنند... کلیشه ها شما را در مسیر دلخواه دیگران به حرکت درمی آورند و از زحمت فکر کردن و اندیشیدن باز می دارند؛ یا شما هستید که می اندیشید و در مسیر دیگران گام می نهید... و البته پس از اندیشه و ایمان و باور به آن، نوبت به بروز و عمل می رسد.» یا خیر؟!
جهت درک و تبیین بهتر مواضع و دیدگاه ها دفتر تحکیم پیرامون مسائل مختلف در این دوره زمانی می توان به منشور دفتر تحکیم وحدت در انتخابات مجلس ششم اشاره کرد که؛ 1- حذف چارچوب های تنگ نظرانه در روابط اجتماعی جوانان 2- اصلاح قوانین محدود کننده فعالیت های اجتماعی سیاسی فرهنگی زنان؛ 3- استقلال نهاد مرجعیت از حکومت؛ 4- به رسمیت شناختن قرائت های مختلف از دین؛ 5- اصلاح ساختار مدیریتی کشور براساس اصل شایسته سالاری؛ 6- بررسی کارشناسانه تنش زدایی با آمریکا به دور از سلیقه های غیرواقع بینانه از آن جمله اند. (روزنامه پیام آزادی، 78.11.23)
نکته آخر که تدقیق در این بیانیه ها و اطلاعیه ها که اخیرا از سوی طیف علامه دفتر تحکیم صادر می شود نشان می دهد، موضع گیری دفتر تحکیم گاه به گونه ای است که طیف مذکور قصد دارد جایگاه اجتماعی برای خود ایجاد نماید و گاه به گونه ای است که می خواهد برای غربی ها و خصوصا آمریکا خوش رقصی کند و این تنها یک معنی دارد: دفتر تحکیم وحدت غیر قانونی جریانی است که تاریخ مصرف آن به سر آمده است.