راز ماندگاری شهید آوینی / گفت و گو با نادر طالب زاده

در سالروز شهادت شهید اوینی، برنامه بدون خط خوردگی رادیو گفتگو به این موضوع پرداخته و درگفتگو با اقای طالب زاده به راز ماندگاری این شهید اندیشه و قلم و راز ماندگاری اندیشه های وی پرداخت. به گفته اقای طالب زاده ترکیب کلمات شهید آوینی و حالی که او القا می کرد با آن گویش بسیار خاص، منحصر به فرد بود.

رادیو گفت و گو: جمعه سالروز شهادت شهید بزرگوار آوینی است. مردی که یادآورلاله های عاشقی است که 8 سال به دفاع از کشورمان پرداختند و او نیز به آنچه عشق می ورزید در نهایت نایل شد: شهادت. آقای طالب زاده، شما از دوستان صمیمی شهید آوینی بودید. بفرمایید که راز ماندگاری اندیشه شهیدآوینی را باید در کدام اندیشه های شخصیتی او مورد بررسی قرار داد؟
طالب زاده: خصوصیات بارز آقای آوینی حضورشان بود. یعنی حال دائمی داشت و یک حضور در لحظه داشت، حالی که هر روز نو به نو می شد و انسان آرزو می کرد ای کاش صحبت های هر لحظه ایشان را یک کسی ضبط می کرد تا ماندگار شود. این بارها برای من که یک مستند ساز هستم و تصور نمی کردم ایشان به این زودی ازجهان برود یک حسرت است که از زمانی که شنیدم ایشان شهید شد اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که کاش این همه وقتی که با ایشان بودیم همه را ضبط می کردیم. تقریباً حرفهایش تکراری نبود، یک حالی و یک سروری داشت و یک حکمت جاری که هر روز نو می شد و مثل یک دارویی بود برای هر کسی که با او بود و آن چه نیاز داشت از آن می گرفت. این ویژگی مرتضی بود و هیچ اغراقی هم نیست. وقتی ایشان شهید شد تازه متوجه شدیم که یک امانتی بود که مدت محدودی با خیلی ازماها بود و پرید.

رادیو گفت و گو: آقای طالب زاده، بخشی از صحبتهای شهید آوینی را قبل از اینکه ما در خدمت شما باشیم برای شنوندکان پخش کردیم. ممکن است شما هم به یکی دو مورد اشاره بفرمایید، از آن چیزهایی که ماندگار می کند اندیشه شهید آوینی را؟
طالب زاده: شاید مهمترین مطلبی که در رابطه با شهید آوینی بشود گفت این است که ایشان زمان را بهتر از هر کسی در این رسانه تفسیر کرد. جنگ تحمیلی به معنای واقعی اولین یورش شیطانی بود که علیه انقلاب اسلامی و این حکومتی که امام معماری کرد و مردم از آن حمایت کردند و بزرگترین واقعه ای بود که بلافاصله بعد از انقلاب اتفاق افتاد. ولی کسی نمی توانست تفسیرش کند. یعنی تلویزیون شاید 50 تا گروه داشت، ولی هیچ گروهی نمی توانست این زمان را بهتر از مرتضی و با بهانه و این مرکب جنگ بتواند تفسیر و تحلیل کند. من داشتم گوش می کردم آنچه شما پخش می کردید، بخش زیبایی بود مثل همه تکه ها. می دانید او از این تصاویری که پیشش می آمد الهام می گرفت و متنی را می نوشت و بعد از تدوین روی آن متن می خواند. اصلاً ترکیب کلماتش و حالی که او القا می کرد با این گویش بسیار خاص، منحصر به فرد بود. یعنی تمام کسانی که امام را دوست داشتند انقلاب را دوست دارند و آن جنگ را می فهمیدند که چه اتفاقی دارد می افتد خلاصه با زبان ایشان همه چیز حی و زنده می شد و کسی نیست چه در آن زمان بتواند تکرار کند و چه در این زمان که هنوز جایگزین برایش نیامده.

رادیو گفت و گو: مهمترین دغدغه شهید آوینی، در دوران دفاع مقدس و پس از آن، یعنی پس از جنگ را حضرتعالی چه طور ارزیابی می کنید؟ من می خواهم این گونه پاسخ دهید که مبنا و الگویی شود برای مستند سازان دفاع مقدس.
طالب زاده: برای یک فردی مثل آوینی یک غایتی برای انقلاب اسلامی همان که امام ترسیم کرد معماری کرد وجود داشت و ایشان به آن وفادار بود و بیش از هر کس دیگری آن هدف را که مقام معظم رهبری هم تحلیل کردند تحت عنوان بصیرت، یعنی افق را دیدن، این را در جمله جمله متن هایش شما شنود می کردید و برای کسی که بخواهد امروز مستند بسازد هر کسی که باشد هر مسئله ای که مسئله روز است و دغدغه روز است و در عین حال انسان هم باید این را نشان دهد و هم آن افق را بتواند ترسیم کند، این خواست آن روایت بود، آن نریشن بود. یعنی روایت او، متن او ورای متن فعل و حال بود. یک چیزی بود در انتهای افق، و این در حال خود آوینی هم بود. یعنی مرتضی سلوک جدی و معنوی خودش را داشت. یعنی برای کسی نمی گفت، لزومی نداشت که بگوید. امروز هم واقعاً مکشوف نیست، پنهان است. چون این سلوک را داشت و این مسیر را طی کرده بود و خداوند هم به او نبوغ عظیمی را داده بود، یعنی آدم عادی نبود. این در متنش جاری است. اولاً که فکر نمی کنم کسی از ماها بتواند آن را تقلید کند، یعنی هر کسی هم بخواهد تقلید کند یک مقدار مضحک می شود.

رادیو گفت و گو: اگر حال باشد که حال تقلیدی نیست.
طالب زاده: بله واقعاً همین طور است. یعنی این ویژگی او بود که هم زمان را بتواند ترسیم کند هم افق را و با یک زبانی که هیچ ادا نبود. یک چیزی می گویند به معنای واقعی مثل دارو بود و تأثیر داشته حتی روی آدم های کاملاً سکولار که با انقلاب اسلامی نسبتی نداشتند ولی وقتی متن او خوانده می شد تصاویر را می دید آنها می نشستند. یک جمله ای را عرض کنم یک خانمی که اصلاً نسبتی با انقلاب نداشت، می گفت من هر وقت صدای این آقا را می شنیدم انگار صدای ملک الموت را دارم می شنوم. صدای یکی از فرشتگان خدا را دارم می شنوم که دارد صحبت می کند. آن طور تفسیر می کرد. انگار و واقعاً هم حال مرتضی متفاوت بود با حال هر کسی که من دیدم چه در زمان عادی و جه در زمانی که متن می خواند. یک بار سر متن خنجرو شقایق که مربوط به بوسنی بود، متنی بود که خودش نوشته بود و من یادم است که سه، چهار بار ضبط را متوقف کردیم، گریه اش گرفته بود. متنی که می خواند منقلب می شد و این حال جدی اش بود. با زمان ارتباط داشت. می گویند انسانهایی در حال هستند. او در زمان حاضر بود و واقعاً خداوند یک مرکبی برایش درست کرد که همین مستند ها بود که حضور مرتضی بعد از رفتنش حفظ شود، این لطف خدا بود. می توانست مثلاً در معماری باشد؛ چون معمار خوبی هم بود. ولی چون خلائی بود در آن زمان، چه کسی می خواهد انقلاب اسلامی را، چه کسی می خواهد اسلام نو شده را تفسیر کند؟

رادیو گفت و گو: البته من فکر می کنم آقای طالب زاده این فراز آخر از صحبتهای جنابعالی بیشتر به ماندگاری شهید آوینی کمک می کند، به اندیشه شهید مرتضی آوینی و اینکه ایشان خودشان گفتند که تصور این است که شهدا رفته اند و ما مانده ایم، در حالی که شهدا مانده اند و زمان ما را با خود برده است. دقیقاً همین است که شهیدآوینی ماندگار شده است و بعد از خودش ماندگار تر شده.

رادیو گفت و گو: سپاسگزارم از این که در این گفتو شرکت کردید.