راهنماي جنبشهاي اسلامي معاصر
مرکز پژوهشهاي سياسي و راهبردي الاهرام، نخستين راهنماي عربي جنبشهاي اسلامي جهان را منتشر کرد. همان گونه که در مقدمه اين کتاب هم آمده است، به رغم اهتمام فزاينده مراکز دانشگاهي و رسانهاي و سياسي به پديده اسلامگرايي در طي سالهاي اخير و به ويژه پس از حوادث يازدهم سپتامبر، تلاشهاي جدياي براي آشنايي با مؤلفههاي برجستهتر و بحث برانگيزتر اين پديده، که همان جنبشهاي اسلامي هستند، از منظري دقيق و علمي و بيطرفانه، صرف شده است.
اين کتاب راهنما از سه بخش اساسي، تشکيل شده است: جنبشهاي اسلامي، معرفي و فعاليتهاي جنبشهاي اسلامي، انديشهها و ديدگاهها و جنبشهاي اسلامي، رهبران فکري و جنبشي.
سه سطح تحليل ياد شده، در مجموع، تصويري علمي از جنبشهاي اسلامي به دست ميدهد.
معرفي و فعاليتها
هفت عنوان پژوهش در اين بخش گنجيده است. پژوهش نخست با عنوان «اخوان المسلمين در مصر» درباره ساز و کار انتخاب مرشد عام سخن ميگويد و اين که چگونه انتخاب مرشد عام، حاکي از چالشي است که در درون اين جماعت، ميان نسل مسلط قديمي و نسل ميانه، در جريان است و اين پژوهش از آن به تضاد نسلي و کشمکشهاي نسلها و چالش نسلها ياد ميکند.
در اين پژوهش هم چنين از جريان تجديدگرا در درون اخوان سخن ميگويد که مي کوشد الگوهاي تازهاي را که داراي صبغهاي اصلاحگرايانه است در درون جماعت و جامعه مطرح کند.
اين پژوهش بر آن است که قيودي بينالمللي، منطقهاي و داخلي وجود دارد که پروژه اصلاحي درون جنبش اخوان المسلمين را با موانعي رويارو کرده است، اما در اين جنبش، رويکردهاي نوگرايانه و متجددي، ظهور يافته که خواهان غلبه نيافتن بُعد تشکيلاتي بر بُعد تبليغي و به رسميت شناختن ديگري و آمادگي براي فهم ديگري و تفاهم با او است و به گفتمان داخلي متسامحتر و به تعبير اين پژوهش، رها از غلوگرايي و غلبه انديشه سلفي و آشتيجو با نظام حاکم و مشارکت جو، همانند ديگر نيروهاي سياسي، احساس نياز ميکند و توجه و اهتمام به بيماريهاي اجتماعي، مانند تندروي و اعتياد که موجوديت جامعه را تهديد ميکند، از اولويتهاي اساسي قرار ميدهد.
اين پژوهش هم چنين به حساسيت بيش از اندازه اخوان از هر سخني درباره ايده بازنگري اشاره ميکند و اين که اخوان معتقد است، اين بازنگري را بايد تنها جماعتهايي انجام دهند که خشونت را پيشه خود قرار دادند و اين که اخوان به بهانه اين که هر گونه خود انتقادي، اين جنبش را با محنت و سرکوب و پراکندگي، مواجه و زخمها را عميقتر و سبب فتنه ميشود، از تن دادن به خود انتقادي، طفره ميرود.
در اين پژوهش هم چنين به انديشههاي نو تجددگرايانه اخوان در مسائلي، مانند جا به جايي قدرت و دموکراسي و موضع نسبت به ديگري و تبديل شدن به حزبي سياسي پرداخته شده است.
در باب رابطه اخوان با نظام سياسي مصر، در دوره حکومت حسني مبارک، اين پژوهش، سه مرحله را تعريف ميکند: مرحله نخست، مرحله تجاهل و تسامح که تا سال 1998 استمرار داشت و در اين مرحله، اخوان در حدي گسترده از آزادي فعاليت و بيان برخوردار بود؛ هر چند، اين آزادي به سطح رسميت شناخته شدن موجوديتشان نرسيد.
در مرحله دوم که اين پژوهش از آن به مرحله بيم و برخورد ياد ميکند، نظام سياسي، کوشش براي متوقف کردن راهيابي اخوان به درون تشکلها و مجامع صنفي را بيان ميکند.
اما مرحله سوم که از سال 1993 آغاز شد، در اين پژوهش «مرحله تيرگي و برخورد» نام گرفته است. در اين مرحله، دولت، جماعت اخوان را خطر سياسي خزندهاي ديد که به ويژه، پس از انتخابات پارلماني و صنفي، سلطه و قدرت دولت را تهديد ميکند.
در مطالعه حزب عدالت و توسعه، اين پژوهش، بر آن است که روش نو اسلامگرايان در ترکيه، به رابطه غيرقابل انکار، ميان حزب عدالت و توسعه و جريان اسلامگراي ترکيه اشاره دارد. هر چند، حزب عدالت و توسعه، هر گونه صنف اسلامي يا ديني را از خود نفي ميکند.
اين پژوهش بر آن است که حزب عدالت و توسعه، شباهتي به احزاب لائيک کنوني در ترکيه ندارد و آن را حزبي متشکل از ايدئولوژي اسلام عرفاني و سکولاريسم سياسي ميداند که به تعبير عبدالله گل، رئيس جمهور کنوني ترکيه، شبيه احزاب دموکرات مسيحي اروپاست.
در اين پژوهش، تاريخ سياسي جنبش اسلامگراي ترکيه مرور شده است، اما در پديده موضوع اين پژوهش، يعني پديده نو اسلامگرايان ترکيه، ژرفکاوي نشده است. هم چنين در اين پژوهش، شايعهاي که درباره حمايت پيشين امريکا از روي کار آمدن حزب عدالت و توسعه و موافقت ارتش بر سر زبانها افتاده، نفي شده و اين شايعه، داراي صبغه توطئهآميز، قلمداد شده است.
از ديگر مسائلي که بدان پرداخته شده، اهداف و اصول و تشکيلات حزب عدالت و توسعه است و پيروزي چشمگير اين حزب در انتخابات نوامبر 2002 که از آن به انقلابي خاموش تعبير ميکند، به خشم تودههاي مردم از احزاب سنتياي نسبت داده شده که طي ده سال، قدرت را در انحصار خود داشتند و مهمتر از آن به موفقيت حزب که توانست تودهها را به درستي شعارها و رويکردها و تمايل جدي خود براي تحول و تغيير قانع کند.
در پژوهشي که درباره تشکيلات قاعده الجهاد، سامان يافته، سه نگره در تفسير اوج گيري جريان احياي اسلامي و جهادي جهاني شده، مورد نقد واقع شده است.
نگره نخست، تشکيلات القاعده را واکنشي به سياست حمايتگرانه واشنگتن از اسرائيل ميداند که نوام چامسکي از اين دسته است.
نگره دوم از برخورد تمدني ميان مسلمانان و غرب سخن ميگويد که هانتينگتون، نماينده اين نگره است. نگره سوم از پاسخ فرهنگي و روانياي سخن ميگويد که در دايرههاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي گستردهتر با مدرنيتهاي که غرب، پرچمدار آن است تماس برقرار کند. پاول پيرمن، طرفدار اين نگره است.
اين پژوهش، ويژگيهاي ساختارياي را مطرح ميکند که در شرايط و اوضاع جهاني کنوني، پديدار شده و تشکيلات القاعده را به در آويختن با امريکا، وا داشته است. القاعده، بستهاي حاوي اقدامات پيشنهادياش براي حل معضل امريکا با خويش ارائه داده که شامل خودداري امريکا از حمايت از تجاوز اسرائيل به ملت فلسطين و خودداري از حمايت نظامهاي سياسي غيردموکراتيک در جهان عرب است که اين خود، فرصت تغيير سياسي و نوسازي اجتماعي از درون را فراهم ميسازد.
اين پژوهش، پديده جهاني شدن حرکت راديکال اسلامگرا را پيگيري ميکند و تأسيس «جبهه جهاني پيکار با يهوديان و صليبيان» را نشانه آشکار آن ميداند و هم چنين، گنجيده شدن نام اين جبهه که خود، نماد جهاني شدن راديکاليسم اسلامي است، تحت عنوان «قاعده الجهاد» از ديگر نشانههاي جهاني شدن راديکاليسم اسلامي ميشمارد که بنا به باور اين پژوهش، هنوز نيز قدرت آزار دادن ايالات متحده و چالش با آن را داراست.
در پژوهشي که درباره «جماعت اسلامي» در اندونزي انجام شده، تحولات اين جماعت از مرحله تکامل بناي تشکيلاتياش در سال 1982 و سپس مرحله توسعه و پيشرفت توان نظامي آن که از 1985 آغاز شد و سپس مرحله سوم که مرحله اوجگيري جناح راديکال در درون جماعت در سال 1998 پس از فروپاشي نظام سوهارتو و بازگشت رهبران جماعت اسلامي از مالزي، مطالعه و بررسي شده است.
عيب اين پژوهش به رغم اهميتش آن است که به شمار محدودي از منابع انگليسي، تکيه دارد که براي کسب اطمينان از درستي اطلاعاتي که در اين پژوهش آمده، کافي به نظر نميرسد؛ هر چند، اهميت آن را به عنوان نخستين پژوهش درباره جماعت اسلامي اندونزي نبايد ناديده گرفت.
در پژوهشي با عنوان «چه چيزي از تشکيلات القاعده باقي مانده است؟» به جزئيات فروپاشي تشکيلات جهاد اسلامي مصر پس از هم پيمان شدن ايمن الظواهري با بن لادن از زمان تأسيس جبهه جهاني پيکار با يهوديان و صليبيان در سال 1998 اشاره شده و به اين امر توجه داده شده که تشکيلات قبلي جهاد اسلامي، ديگر امروزه، وجود واقعي ندارد.
پس از اين به بخش بررسي «جنبش مقاومت اسلامي حماس» ميرسيم که در آن، توضيح داده شده که شعلهور شدن انتفاضه الاقصي در هشتم دسامبر 1987 اين جنبش را از مسير سنتي و معتدل اخوان المسلمين، خارج و به عرصه مقاومت در برابر اشغال کشاند. شيخ احمد ياسين در 14 دسامبر 1987 اعلاميهاي با امضاي جنبش مقاومت اسلامي، صادر و در آن، اوجگيري مقاومت را اعلام کرد.
در فوريه 1988 شيخ ياسين، تصميم به تشکيل دستگاهي زيرزميني به نام جنبش گرفت و سپس ميثاق جنبش را در اگوست 1988 صادر کرد که در آن اشاره شد به اين که سرزمين فلسطين، تا روز قيامت، موقوفهاي اسلامي است و به هدر دادن آن و کوتاه آمدن از آن يا بخشي از آن جايز نيست و هيچ دولت عربي و حتي تمام دولتهاي عرب و هيچ رئيس جمهور و پادشاهي و حتي تمام رؤساي جمهور و پادشاهان و هيچ سازماني و حتي تمام سازمانهاي فلسطيني و عرب، حق چنين کاري را ندارند.
در اين پژوهش، اشاره شده که سال 1990 سال ظهور رهبران حماس در خارج از فلسطين از طريق تأسيس دفتر سياسي جنبش در خارج است. در ادامه به مسائل مختلفي، مانند ارتباط حماس با کار سياسي و گفت و گو با ديگر گروههاي فلسطيني و موضع اين جنبش نسبت به روندسازي اشاره شده و اين که پس از پيروزي در انتخابات پارلماني، اين جنبش، الگويي از جنبش مقاومتي است که در عين مقاومت، به کار سياسي و حکومتداري هم ميپردازد.
پژوهش بعدي به «جنبش جهاد اسلامي فلسطين» اختصاص دارد و سير تحولات اين جنبش، کاويده شده است که عبارتند از: مراحل مقدماتي تأسيس جنبش در مصر که از 1975 تا 1981 ـ يعني زمان تحصيل دبير کل جنبش (فتحي شقاقي) و ديگر مؤسسان جنبش در مصر ـ و سپس مرحله تأسيس اين جنبش که از سال 1980 تا 1983 در درون فلسطين که اين جنبش، خود را به عنوان جنبشي تجددگرا در درون دايره انديشه اسلامي، مطرح کرد و مسئله فلسطين را مسئله مرکزي و محوري خود قرار داد و از طريق جهاد مسلحانه که عملاً در پايان سال 1983 آغاز کرد، خواهان آزادي فلسطين شد. در اين پژوهش، به ساختار تشکيلاتي جنبش جهاد اسلامي فلسطين و چهارچوب فکري و ابزارها و اهداف آن اشاره شده و مواضع آن نسبت به مسائلي مانند مقاومت و نظامهاي سياسي عرب و سازش و عمليات شهادتطلبانه و... توضيح داده شده است.
در پايان اين بخش، جنبش مجاهدان کشمير، مطالعه و بررسي شده است. اين جنبش، آزادي کشمير از سلطه دولت هند را هدف خود قرار داده است.
انديشهها و نگرهها
اين بخش، شامل مجموعهاي از مطالعات و بررسيها، پيرامون انديشه بن لادن و نشانههاي تحول گفتمان وي پيش و پس از يازدهم سپتامبر است.
نخستين بار در هفتم اکتبر 2001 يعني حدود يک ماه پس از حوادث سپتامبر نيويورک و واشنگتن و از طريق شبکه الجزيره، صداي بن لادن پخش شد و از اين طريق با بيشترين شمار ممکن از مخاطبان عرب و مسلمان يا غربي بيگانه، ارتباط برقرار کرد.
پس از حادثه يازدهم سپتامبر، اسامه بن لادن که تا پيش از آن، بيشتر، تودههاي غربي را مخاطب قرار ميداد، جهت خطابش را به تودههاي عرب مسلمان، تغيير داد.
شبکه اينترنت از ابزارهاي اصلي ارتباط ميان بن لادن و هواداران و پيروانش و يکي از ابزارهاي جهادي او است که به جهاد الکترونيکي معروف است و فضاي گستردهاي براي فرار از حصارهاي امنيتي است.
پژوهشي که با عنوان فلسطين از نگاه اسامه بن لادن انجام شده، نشان ميدهد که فلسطين، وزنهاي مهم در انديشه بن لادن است و هيچ گاه از فکر و ذهن او به دور نبوده است.
پژوهش جالب توجهي که درباره انديشه اقتصادي بن لادن، انجام شده، اهميت متغير اقتصادي را در انديشه بن لادن آشکار ميکند، که وي خواهان بهرهگيري از همه ابزارهاي اقتصادي ـ مانند تحريم کالاهاي امريکايي ـ در مسير جهاد با امريکا شده است. وي هم چنين از اوضاع اقتصادي درون کشور عربستان سعودي به عنوان ابزاري براي حمايت از دعوت خود به بيرون راندن مشرکان از جزيره العرب، بهره گرفته و وجود نيروهاي بيگانه را خطري ميداند که ثروت نفتي مسلمان را تهديد ميکند.
در پژوهشي ديگر که با عنوان انديشه نظامي بن لادن سامان يافته است، تشکيلات القاعده، بيش از يک تشکيلات صرف ديني ـ نظامي خشن و تقريباً در حد يک عامل بينالمللي غيررسمي به نظر ميرسد که پايگاه جغرافيايي سياسياش در افغانستان بنا نهاده شده و داراي قدرت مالي شگرف و نيروهاي انساني به شدت حرفهاي و ورزيده و مبناي فکري منسجم و پشتوانه وسيع افکار عمومي اسلامي و عربي و ارتباطات و امتدادات و شاخهها و شعبههاي جهاني در قالب نيروها و هستههاي مسلح خاموش است که در عين حال، سلسله عمليات خشني را که اساساً سويهاي ضدامريکايي دارد اجرا ميکنند؛ زيرا القاعده، مؤلفههاي تشکيلاتي شبه نظامي خشن و بيمرزي در اختيار دارد که قدرت به راه انداختن جنگي مشخص در شکلهاي غيرسنتي را دارد.
اين پژوهش بر آن است که بن لادن از قدرت مسلحانه به عنوان ابزاري اساسي بهره ميگيرد و اين قدرت اکنون در استخدام او است.
در پژوهش مفصلي درباره بازنگريهاي فکري جماعت اسلامي در مصر که در اين کتاب، منتشر شده است، از ابعاد مغفول و مسکوت در اين بازنگريها سخن رفته است و اين که مخاطب اين بازنگريهاي «من»، يعني خود جماعت اسلامي است و من غائب، رابطه جماعت با واقعيت و جوانان جنبشهاي اسلامي و ديگر غيرمسلمان هم وطن و غيرمسلمان جهانگرد و ديگري دشمن در درون و خارج مصر، مانند غرب و جريانهاي سکولار غير ديني است.
رهبران جنبشي و فکري
در اين بخش که بخش سوم و آخر اين کتاب است، از رهبران فکري و جنبشياي که تأثير ژرف بر جنبشهاي اسلامي داشتهاند، سخن رفته است. در اين بخش، دو شخصيت، مورد مطالعه قرار گرفتهاند که يکي سياسي و فکري و تأثير فکرياش در کشورش و کل جهان اسلام، شناخته شده است. او، حسن ترابي، است. تحولات شخصيت ترابي از آشتي و هم پيماني با نظام جعفر نميري و به هم زدن اين پيمان و سپس مشارکت او در کودتاي نجات بخش 1989 و سپس انشعاب در درون جنبش اسلامي سودان و کنار زده شدن ترابي از کادر رهبري «حزب کنگره ملي» تا تأسيس «حزب کنگره مردمي» در اين بخش مطالعه شده است. هم چنين انديشه ترابي که بر محور چهار موضوع اساسي: ايمان و توحيد و تجديد و اجتهاد ميگردد، توضيح داده شده است. ترابي، حرکت سياسي خود را چنين توصيف ميکند که پس از رسيدن به مرحله اجتهاد، الگويي مستقل ميان جنبشهاي اسلامي در جهان خواهد بود.
ترابي بر آن است که «اجتهاد، حرکت تمام اعضاي جامعه است که به اندازه علمي که کسب کردهاند و درک و دريافتي که از واقعيتي که ارزشهاي دين خود را محک آن قرار دادهاند، دارند اجتهاد ميکنند و ديگر آن چه که پيشتر، قياس و اجماع خوانده ميشده و يا در کتاب نوشته شده، از ما عقبترند».
ترابي معتقد است، تنها منبع مشروعيت سياسي، جا به جايي (تداول) سياسي مسالمتآميز است و پناه جستن به قدرت، تنها در حالت اضطراري مجاز است.
اما رهبر ديگري که انديشههايش به سبب تأثيرگذاري بر جنبشهاي اسلامي، مطالعه شده، سيد امام الشريف است که امير تشکيلات جهاد اسلامي مصر بود که ايمن الظواهري تا سال 1993 رهبري آن را بر عهده داشت. در مطالعه و بررسي انديشه وي، دو کتاب او به نام «العمده في اعداد العده» و «الجامع في طلب العلم الشريف» مورد توجه پژوهشگران و مؤلفان اين کتاب قرار گرفته است. تحولات فکري و رواني سيد امام الشريف که سيري به سوي افراطيگري را داشته و کوشيده، نظريه معرفتي تازهاي بنيان نهد که گسسته از نظريه ديگر تشکلهاي جمادي و سبک و سياق معرفتي در سنتهاي اسلامي است، مطالعه شده است.
«راهنماي جنبشهاي اسلامي در جهان» تلاشي جسورانه براي درنورديدن عوالم دشوار و غير سنتي در جنبشهاي اسلامي است و همين امر، آن را دستآوردي مهم براي فهم جنبشهاي اسلامي قرار داده است.