روندهای جهانی و جایگاه جمهوری اسلامی ایران

بیان رخداد
 
عموماً تحولاتی که در جوامع دولت های بزرگ به وقوع می پیوندد، در بر دارنده آثار و پیامدهای است که صرفا محدود به آن جامعه نخواهد شد و محیط پیرامون دور و نزدیک خود را متأثر می سازد. زیرا آن تحولات منجر به شکل گیری شرایط و وضعیت جدیدی می شود که الزامات خاص خود را دارد و قواعد بازی متفاوتی را می طلبد. وضعیت جدیدی که در اثر وقوع تحولات خاصی حادث می گردد در بردارنده تهدیدات و فرصت هایی برای کشورهای دیگر است. بر مبنای این گزاره ی نظری، این نوشتار به دنبال آن است که تأثیر تحولاتی مانند روی کار آمدن پوتین در روسیه، اولاند در فرانسه، تداوم بحران اقتصادی اروپا و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را بر امنیت جمهوری اسلامی ایران و جایگاه آن در سطح منطقه را بررسی کند. در این نوشتار استدلال می گردد که وقوع تحولات یاد شده باعث شکل گیری وضعیت جدیدی شده است که در این وضعیت جدید امکان تداوم اجماع بین قدرت های غربی مبنی بر اعمال فشار به ایران و نیز تلاش برای حذف نظام سیاسی سوریه با چالش جدی مواجه شده است و در آینده باید شاهد واگرایی هایی در اجماع ایجاد شده توسط آمریکا علیه ایران بود.
 
کلید واژه: روندها، تحولات جهانی، جمهوری اسلامی، غرب
 


تحلیل رخداد
 
 تغییر قدرت در فرانسه
 
دولت فرانسه که یکی از اصلی ترین اعضای شورای امنیت و اتحادیه ی اروپا است که در دوره ی ریاست جمهوری نیکلا سارکوزی، نقش اساسی در ایجاد و شکل دهی اعمال فشارها علیه ایران و متحدین منطقه ای آن مانند سوریه داشت. سارکوزی که بر خلاف ژاک شیراک، رئیس جمهور سابق فرانسه، منافع ملی فرانسه را در سایه همراهی با ایالات متحده قابل تأمین می دانست، در موارد زیادی در اعمال فشار به ایران از ایالات متحده مصمم تر و جدی تر بود. به نظر می رسد که روی کار آمدن فرانسو اولاند در فرانسه تا حدودی باعث تجدید نظر  در سیاست همراهی با آمریکا شود که در دوران سارکوزی بر سیاست خارجی فرانسه حاکم بود.
 
هر چند روی کار آمدن اولاند بیشتر محصول شرایط بد اقتصادی داخل فرانسه بود، عدم رأی مردم فرانسه به سارکوزی صرفاً به خاطر سیاست خارجی اش نبوده است، اما باید این نکته را نیز مدنظر داشت که سیاست های خارجی هزینه بر فرانسه نیز شرایط اقتصادی این کشور را تحت تاثیر خود قرار داده است. حضور نظامی فرانسه در افغانستان در قالب ناتو، پایگاه نظامی فرانسه در امارات متحده عربی، مشارکت فعال در عملیات نظامی در لیبی و تحریم های نفتی ایران دارای برخی هزینه های انکار ناپذیر برای اقتصاد فرانسه بوده است. لذا روشن است فرانسو اولاند که به دنبال کاهش هزینه های اقصادی دولت فرانسه است، تلاش کند که تعهدات فرانسه در خارج را نیز کاهش دهد. در این راستا بود که اولاند اعلام کرد نیروهای نظامی فرانسه را هر چه سریع تر و تا قبل از ۲۰۱۴ از افغانستان خارج خواهد کرد. همچنین تحریم نفتی و بانکی ایران باعث خلق هزینه هایی برای فرانسه شده است. لذا این امکان وجود دارد که اولاند مشی خود را در قبال ایران و سوریه تغییر دهد و از سیاستی حمایت کند که کم هزینه تر است. این سیاست خدشه ای اساسی در سیاست اجماع سازی دولت اوباما علیه ایران است.
 
روی کار آمدن پوتین در روسیه
 
روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در روسیه نه تنها دارای برخی پیامدهای جدی برای سیاست خارجی این دولت است، بلکه در بر دارنده فرصت ها و تهدیداتی برای دیگر کشورهای و از جمله ایران نیز می باشد. واقعیت آن است که روابط روسیه و آمریکا به شدت تحت تأثیر طرح سپر دفاع موشکی آمریکا در اروپای شرقی و ترکیه قرار گرفته است. دولت روسیه امروزه خود را در محاصره ی همه جانبه ی پایگاه های نظامی آمریکا، سپر دفاع موشکی و گسترش ناتو به شرق دیده است. روسیه در سالیان گذشته متحدین سابق خود را در عراق و لیبی از دست داده است و با اعمال فشار دولت های غربی به سوریه، آخرین بقایای نفوذ این کشور در مدیترانه نیز در معرض چالش و تهدید است. مجموع این شرایط باعث شده است که پوتین به دنبال مقاومت در مقابل سیاست های غرب و مشخصاً ایالات متحده باشد. اختلافات روسیه و ایالات متحده بر سر شرایط فوق سبب خلق فرصت هایی برای جمهوری اسلامی ایران و سوریه شده است. زیرا اختلافات روسیه با ایالات متحده نه تنها همراهی این کشور را با آمریکا در شورای امنیت دچار چالش می کند، بلکه باعث می شود که روسیه نیز به دنبال حمایت از دولت ها و بازیگرانی باشد که با ایالات متحده اختلاف دارند. عدم حضور پوتین در نشست گ۸، و ناتو در آمریکا نشان از نارضایتی وی از سیاست های غرب است. هر چند وجود این اختلافات بدان معنی نیست که روابط آمریکا و روسیه در حال حرکت به سوی شرایط جنگ سرد است. اما واقعیت آن است که سبب ایجاد تنفسی برای کشورهایی مانند ایران و سوریه می شود. شرایط برای ایران و سوریه زمانی خطرناک است که ایالات متحده و روسیه بر سر اختلافات خود به سازش و توافق برسند.
 
بحران اقتصادی اروپا
 
بحران اقتصادی اروپا در تعدیل سیاست های تهاجمی دولت های اروپایی مانند آلمان، انگلیس و فرانسه بسیار تأثیرگذار بوده است. از طرفی تجربه انتخابات فرانسه و حتی یونان نشان داد که شرایط بد اقتصادی باعث شده است که مردم به سمت نگرش های سوسیالیستی حرکت کنند. از آنجایی که برای احزابی که در اروپا قدرت را در دست دارند، مهمترین مسأله این است که از طریق حفظ اقبال عمومی نسبت به خود، به تداوم حاکمیت حزب خود کمک کنند، باید گفت که شرایط اقتصادی اروپا بیش از پیش باعث می شود که دولت های اروپایی، کمتر از سیاست های خارجی هزینه بر و مداخله جویانه استقبال می کنند. اصرار دولت های اروپایی مبنی بر خارج کردن نیروهای نظامی خود از افغانستان و کاهش زیاد بودجه های نظامی و دفاعی که در نشست سران گ۸ مورد اعتراض آمریکا واقع شده است، از پیامدهای بحران اقتصادی است. از این رو به نظر می رسد که دولت های اروپایی در سیاست خارجی خود با احتیاط بیشتری اقدام کنند و با جلوگیری از ایجاد هزینه های بیشتر تداوم قدت سیاسی خود را تضمین کنند. فرصتی که این شرایط برای جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است این است که ایالات متحده در پیش بردن سیاست های اعمال فشار خود علیه ایران با چالش و موانع بیشتری مواجه خواهد شد. هر چند باید مدنظر داشت که به موازات بهبود شرایط اقتصادی غرب ممکن است در سیاست خارجی آنها نیز تغییراتی صورت گیرد.
 
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده
 
اساساً در سالی که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده قرار است برگزار شود، دولت حاکم در سیاست داخلی و خارجی خود با احتیاط بیشتری اقدام می کند که جایگاه حزب در انتخابات در معرض خطر قرار نگیرد. دولت اوباما نیز هم اکنون این گونه عمل می کند. انتخابات در آمریکا در باز داشتن این کشور برای حمله ی نظامی به سوریه و استقبال از مذاکرات هسته ای با ایران نقش مهمی بازی کرده است. سیاست هایی که اوباما در سال های گذشته با جدیت علیه ایران دنبال می کرد و به دنبال اجماع سازی علیه ایران بود، هم اکنون تعدیل شده است و در مواردی مانند تحریم نفت ایران اساساً مورد بی توجهی قرار گرفته است. البته باید مدنظر داشت که این وضعیت با انجام انتخابات در آمریکا پایان می گیرد و یک شرایط پایدار و مانا نیست. لذا نه تنها دولت های اروپایی به دلایلی که ذکر آن رفت به دنبال اقدامات محتاطانه در سیاست خارجی خود هستند بلکه خود ایالات متحده نیز  به دلیل بحث انتخابات جدیت گذشته را در هدایت و رهبری متحدینش علیه ایران و حتی سوریه را ندارد. این شرایط فرصت مناسبی است که جمهوری اسلامی ایران و سوریه با بهره گیری از قادر خواهند بود وضعیت خود را مستحکم تر کنند.
 
دورنمای رخداد
 
جمهوری اسلامی ایران به خاطر موقعیت ژئوپولیتیکی و ماهیت نوع نظام سیاسی یک کشور بین المللی است که نمی تواند نسبت به دنیای خارج خود بی تفاوت باشد. از طرفی شرایط بیرونی نیز کاملاً کشور ما را تحت تأثیر قرار می دهد. در این شرایط شناخت محیط بیرونی و اتخاذ سیاست های متناسب با آن از ضروریات مسلم سیاست خارجی دولت ایران است. واقعیت آن است که شرایط فعلی در عرصه ی بین المللی به گونه ای است که آزادی عمل بیشتری برای جمهوری اسلامی نسبت به سال گذشته وجود دارد و دولت می تواند حداقل در کوتاه مدت با پرداخت هزینه های کمتری، سیاست های خود را به پیش ببرد. هر چند توجه به تداوم یا تغییر شرایط نیز مدام باید در کانون توجه دولتمردان باشد.