رونوشت شيميايي تجاوز - بررسي كاربرد تسليحات شيميايي از سوي عراق

حكايت‌به‌كاربردن سلاحهاي شيميايي در جنگ با ايران، تنها مورد نقض قوانين بين‌المللي و خروج از دايره وجدان از سوي رژيم بعثي عراق نبود، اما مي‌توان گفت اين اقدام، گستاخانه‌ترين و غيرانساني‌ترين اقدام عراق در صحنه جنگ محسوب مي‌شود. فروش سلاحهاي شيميايي و به‌كارگيري آن توسط عراق درواقع خارج از چارچوب سياستهاي استكباري غرب براي مبارزه با انقلاب اسلامي نبود. سازمان ملل پس از دريافت گزارشات ايران در مورد استفاده از سلاح شيميايي در مناطق نظامي و غيرنظامي، نيروهاي خود را براي بازرسي به منطقه اعزام مي‌كرد و گزارش تاييد‌شده آنها را به شوراي امنيت مي‌فرستاد. عليرغم پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران و عليرغم محكوم‌شدن حملات شيميايي عراق از سوي سازمان ملل، اين كشور همچنان از  سلاحهاي شيميايي عليه ايران استفاده مي‌كرد تااينكه شوراي امنيت با تصويب قطعنامه 620 به‌كارگيري سلاح شيميايي توسط عراق را، آن‌هم پس از پذيرفته‌شدن قطعنامه 598 از سوي ايران، مورد محكوميت شديد قرار داد و سرانجام جنگ شيميايي عليه ايران پايان يافت. كاربرد سلاحهاي شيميايي كه به‌خودي‌خود نشانگر ضعف موقعيت جنگي متعارف عراق در مقابل ايران بود و به‌خصوص با پيشروي نيروهاي ايران در جنگ شدت مي‌گرفت، در سطح محدود در همان ماههاي اول جنگ آزمايش شده بود و عراق در حمله به روستاهاي مرزي ايران از گازهاي شيميايي استفاده مي‌كرد. در مقاله حاضر وقوع جنگ شيميايي عراق عليه ايران و مواضع سازمان ملل در قبال اين اقدام عراق، بررسي و ارزيابي شده است.




كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق در جنگ عليه ايران، يكي از موارد فاحش نقض حقوق بين‌الملل و از مصاديق بارز جنايات جنگي به شمار مي‌رود. طبق شواهد و اسناد موجود، عراق از نخستين ماههاي شروع جنگ، استفاده آزمايشي از اين سلاح را آغاز كرد، اما به‌كارگيري گسترده از سلاح شيميايي پس از شكستهاي پي‌درپي ارتش عراق در خاك ايران و آغاز حملات متقابل نيروهاي ايران به داخل خاك عراق ــ به منظور مقابله با موج حملات نيروهاي پيادة ايران ــ در دستور كار ارتش عراق قرار گرفت. اولين بار در بيست‌ونهم آبان‌ماه 1359 ــ دومين ماه تجاوز نظامي عراق به ايران ــ وزارت‌خارجه جمهوري اسلامي ايران با انتشار اطلاعيه‌اي به مجامع بين‌المللي هشدار داد كه عراق از سلاحهاي بيولوژيكي ـ شيميايي در جنگ عليه ايران استفاده كرده است. در اين اطلاعيه با اشاره به استفادة عراق از سلاحهاي شيميايي در حمله به سوسنگرد آمده بود كه دولت جمهوري اسلامي ايران اين جنايت را مقدمة استفادة ارتش عراق از سلاحهاي ميكروبي و بيولوژيك قلمداد مي‌كند كه ارتش عراق در طول دهة هفتاد به تهيه انواع آن اقدام كرده است. بااين‌وجود، اولين حمله شيميايي ثبت‌شده در سازمان ملل در جنگ ايران و عراق به تاريخ 23/10/1359 (برابر با 13 ژانويه 1981) در منطقه‌اي بين هلاله و ني‌خزر واقع در پنجاه كيلومتري غرب ايلام مر‌بوط مي‌شود كه به كشته‌شدن ده تن انجاميد. در سال1360، عراق در مناطق هويزه، ارتفاعات الله‌اكبر، پل نادري و خرمشهر از گلوله شيميايي استفاده كرد. در سال 1361 نيز از عوامل اعصاب، گاز نيتروژن و موستارد در آبادان، ساوجي (در شمال مريوان)، ارتفاع 175، موسيان، تنكاب (در منطقه شمال غرب)، شلمچه، گردنة باير (در كردستان) و چند شهر در جنوب استفاده شد كه در مجموع سيزده نفر كشته و بيست‌ويك نفر مجروح شدند. در اين سال با گسترش به‌كارگيري سلاح شيميايي، «مديريت و رستة جنگهاي شيميايي» در سازمان ارتش عراق ايجاد شد. در سال 1362 با انجام عمليات والفجر6 در جبهه مركزي و عمليات خيبر در جنوب، ميزان به‌كارگيري سلاح شيميايي توسط عراق افزايش قابل‌توجهي يافت و در مجموع چهل‌وپنج مورد استفاده از سلاح شيميايي در اين سال گزارش شد كه بيش از چهار برابر سال قبل ‌بود. مناطق مورد تهاجم عبارت بودند از: سومار، رودخانه دويرج، ترچين، شيوه‌رش، حاج عمران، پيرانشهر، ارتفاعات قمطره، ساوجي، سردشت، ارتفاعات بازي دراز، خراطها، مريوان، روستاي سيدلو، سردوش، روستاي بانيجان (در نزديكي بانه)، گرماب، پنجوين و پاوه. تلفات انساني اين حملات به بيست‌ودونفر كشته و دوهزاروهفتصدونودوسه مجروح ‌ رسيد. به‌عنوان‌مثال در پنجم و هشتم آبان1362، شهر بانه و روستاهاي اطراف آن مورد حمله قرار گرفت كه در اثر استفاده از گاز موستارد، نُه نفر كشته و پنجاه نفر  مجروح شدند. همچنين حوالي پنجوين در  شانزدهم آبان‌ماه آن سال توسط هواپيماهاي عراقي بمباران شد كه به كشته‌شدن هفده تن و مجروح‌شدن شصت تن انجاميد. بمباران ارتفاعات قمطره با گاز تاول‌زا در بيست‌وسوم آبان 1362 نيز به زخمي‌شدن دويست تن منتهي شد. 

به دنبال آن، ايران در روزهاي دوازدهم، هيجدهم و بيست‌وپنجم آبان1362 (سوم، نهم و شانزدهم نوامبر 1983) طي نامه‌هايي به دبيركل، با اعلام استفادة عراق از سلاح شيميايي در نقاط مختلف جبهه ــ از جمله دو روستا در بانه ــ خواستار اعزام نماينده‌اي براي مشاهدة بيماران و سلاحهاي شيميايي به‌كاررفته شد. در مقابل، عراق نيز در بيست‌ونهم نوامبر طي نامه‌اي خطاب به  دبيركل، ضمن رد اتهامات ايران، آنها را مانورهاي مفتضح براي فريب جامعه جهاني و امتناع از توقف جنگ و پذيرش قطعنامه‌هاي شوراي امنيت دانست. عراق مخالفت خود را با اعزام نماينده يا كارشناس يا گروه كارشناسان از طرف دبيركل اعلام كرد و خواستار خاتمه جنگ و يا حداقل اجراي قطعنامة 540 شوراي امنيت شد.

در اسفندماه 1362، با آغاز عمليات خيبر، جزاير مجنون ــ يكي از مراكز استخراج نفت عراق ــ به تصرف نيروهاي ايران در آمد. عراق به منظور عقب‌راندن نيروهاي ايران به كاربرد عامل عصبي تابون عليه نيروهاي ايران اقدام كرد. با اجراي تك شيميايي عراق نزديك به هزاروهفتصد تن در جزاير مجنون كشته و مجروح شدند. جمهوري اسلامي ايران در پي كاربرد گستردة سلاحهاي شيميايي توسط عراق در عمليات خيبر، طي پنج نامة پي‌درپي در فوريه و مارس 1984 خواستار رسيدگي سازمان ملل به اين امر شد. به‌دنبال‌آن، دبيركل در تاريخ هفتم مارس 1984 با صدور بيانيه‌اي كوتاه اعلام داشت: «شك نيست كه دبيركل، كاربرد سلاحهاي شيميايي را در هر جا و هر زمان كه انجام گيرد، اصولا و قوياً‌ محكوم مي‌نمايد.» روز بعد دبيركل تصميم خود را مبني بر اعزام هياتي براي بررسي شواهد كاربرد سلاح شيميايي ابراز كرد. در پنجم مارس، يعني يك هفته قبل از عزيمت هيات مذكور، وزارت‌خارجه امريكا اطلاعيه‌اي انتشار داد و اعلام داشت: «امريكا مداركي در دست دارد كه حاكي از به‌كاربردن سلاحهاي شيميايي از طرف عراق است و آن را محكوم مي‌كند.» هيات منتخب دبيركل متشكل از چهار كارشناس برجستة سلاحهاي شيميايي از چهار كشور جهان از سيزدهم تا نوزدهم مارس در ايران به سر برد و در تاريخ بيست‌ويكم مارس گزارش خود را به دبيركل تسليم كرد. كارشناسان در بند سي‌وپنجم گزارش خود به اتفاق آرا نظر دادند:

1ــ سلاحهاي شيميايي به شكل بمبهاي هوايي در نقاطي از ايران كه توسط كارشناسان مورد بازرسي قرار گرفته به كار رفته است.

2ــ انواع  مواد شيميايي مورد استفاده عبارت بودند از: بيس‌ (2ــ كلروتيل)، سولفيد معروف به گاز خردل و اتيل ن. ن ـ ديمتيل فسفر و اميدوسيانيدات، گاز اعصاب معروف به تابون.

دبيركل گزارش كارشناسان را به پيوست گزارش خود، به شوراي امنيت تسليم كرد. وي در گزارش خود  نوشت: «نتيجه‌گيري كلية كارشناسان  به اتفاق آرا تاييد مي‌نمايد كه سلاحهاي شيميايي به كار رفته است.» دبيركل بدون ذكر نام عراق به عنوان استفاده‌كننده از سلاحهاي شيميايي، در پايان گزارش خود تاكيد كرد كه تنها راه‌حل آن است كه «به اين درگيري غم‌انگيز كه همچنان نيروهاي گرانبهاي انساني ايران و عراق را به نابودي مي‌كشاند، پايان داده شود.»  

بلافاصله پس از انتشار گزارش كارشناسان اعزامي، عراق طي نامه‌اي به دبيركل در بيست‌وهفتم نوامبر 1984 اعلام كرد: «عراق چنان سلاحهايي را استفاده نمي‌كند و اگر كارشناسان اعزامي دبيركل موادي از اين سلاحها را در بعضي از نقاط ايران يافته‌اند، مسئوليت آن به عهدة ايران است.» بااين‌وجود، شوراي امنيت چهار روز پس از دريافت گزارش دبيركل و كارشناسان، در سي‌ام مارس 1985 تشكيل جلسه داد و با انتشار بيانيه‌اي بدون ذكر نام عراق استعمال سلاحهاي شيميايي را قويا محكوم كرد.  در اعلامية رئيس شورا كه از طرف شوراي امنيت انتشار يافت، آمده بود: اعضاي شوراي امنيت مجددا موضوع تحت عنوان وضعيت ميان ايران و عراق را مورد بررسي قرار داده و تأسف عميق خود را از اين مناقشه كه صلح و امنيت بين‌المللي در منطقه را به مخاطره افكنده است، اعلام داشتند. همچنين گزارش كارشناسان اعزامي دبيركل جهت تحقيق پيرامون موارد ادعاهاي جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با استفاده از سلاحهاي شيميايي (S/16433) را مورد ملاحظه قرار دادند. آنها نگراني خاص خويش را از نتيجه‌گيري متفق‌القول كارشناسان در تاييد استفاده از سلاحهاي شيميايي ابراز داشتند. به‌علاوه، نگراني عميق خود را در مورد گزارشهاي نقض حقوق بين‌المللي و اصول و مقررات بين‌المللي كه توسط جامعة جهاني پذيرفته شده، ابراز نموده و جهت جلوگيري و كاهش  تلفات انساني جنگ تاكيد كردند و قوياً بر استدلالهاي دبيركل صحه گذاشتند كه اين نگرانيهاي بشردوستانه، نمي‌تواند كاملا برطرف شود، جزاينكه به مناقشة غم‌انگيزي كه ادامه دارد، خاتمه داده شود؛ زيرا منابع انساني ارزشمند دو كشور ايران و عراق را مي‌بلعد. اعضاي شورا، علاوه‌براين، تصميمات زير را نيز اتخاذ كردند:

1ــ قويا استفاده از سلاحهاي شيميايي را كه توسط هيات كارشناسان گزارش شده محكوم گرديد.

2ــ مجددا بر ضرورت پايبندي به اصول پروتكل 1925 ژنو و ممنوعيت استفاده از گازهاي خفه‌كننده، سمي و ساير گازها و نيز سلاحهاي ميكروبي در جنگ تاكيد شد.

3ــ آنها كليه موارد نقض حقوق بين‌الملل بشردوستانه را محكوم نموده و مصراً از طرفين خواستند كه به‌طوركلي اصول و قوانين حقوق بين‌الملل بشردوستانه ناظر بر درگيريهاي نظامي را رعايت كرده و تعهداتشان را تحت كنوانسيونهاي بين‌المللي كه جهت جلوگيري و يا كاستن از خسارت جاني در جنگ در نظر گرفته شده، محترم بشمارند.

در سال 1363 تا اسفندماه و آغاز عمليات بدر، تعداد حملات شيميايي عراق نسبت به سال قبل به دليل ركود حاكم بر جبهه‌ها كاهش زيادي داشت. بااين‌وجود، عراق علنا تهديد كرد از سلاح شيميايي براي مقابله با هجوم نيروهاي ايران استفاده خواهد كرد. هشام حسن توفيق، وزير خزانه‌داري و تجارت خارجي رژيم عراق، در نوزدهم سپتامبر 1984، طي مصاحبه‌اي با روزنامه كويتي الانباء، در پاسخ به سوالي در مورد استفادة عراق از سلاحهاي شيميايي عليه جمهوري اسلامي ايران، گفت: «به‌طوركلي مي‌گويم كه عراق در صورت لزوم از اين قبيل سلاحها يقينا استفاده خواهد كرد تا از حيثيت و شأن مردم خود و نيز از مرزهاي كشورش و ملت عرب دفاع نمايد.»

ازسوي‌ديگر، جمهوري اسلامي ايران به افشاگري عليه تامين‌كنندگان سلاحهاي شيميايي عراق دست زد و كمال خرازي، رئيس وقت ستاد تبليغات جنگ ايران، در سوم جولاي 1984، با افشاي  اسنادي از تحويل دو تن گاز منجمد به عراق از سوي ايالات‌متحده در ژانويه گذشته [1983] پرده‌ بر داشت. وي با ارائه اسنادي به خبرگزاري جمهوري اسلامي، گفت: «اسنادي كه در  اين ستاد موجود است از جمله نامه‌اي در مورد انتقال مواد شيميايي از كاليفرنيا به پايگاه نيروي هوايي ايالات‌متحده در تورگان (torregon) اسپانيا و سپس حمل  آن به بغداد توسط دو پرواز ويژه به شماره‌هاي SR-02- F2 SR-71 در بيست‌ويكم ژانويه مي‌باشد. اين نامه توسط يك افسر نظامي ايالات‌متحده، سرگرد پي. آر. پرايسز (P.R.Prices)، امضا شده است. اظهاراتي كه توسط امريكا و مقامات عراق بيان شده، نشان‌دهنده آن است كه امريكاييها كه خودشان تهيه‌كننده سلاحهاي شيميايي براي عراق هستند، عراق را با عجله و به‌طوررياكارانه محكوم كردند.»

همچنين نمايندگي دائمي جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل در نامه‌اي به دبيركل خبر داد كه مطبوعات امريكا به نقل از منابع اين كشور گزارش داده‌اند ايالات متحده از تلاش عراق در به‌دست‌آوردن تسليحات شيميايي طي دو سال گذشته آگاه بوده است. اين، زماني بود كه مقامات امريكايي مانور تبليغاتي به راه انداخته و صادرات هر نوع مواد شيميايي  مورد استفاده در تسليحات شيميايي عراق را دو هفته پس از حملات شيميايي گسترده عراق عليه ايران متوقف ساخته بودند. اما پس از تكذيب رسمي اين خبر توسط وزارت‌خارجه ايالات‌ متحده، آلن كرانستون (Alen Crunston)، يكي از سناتورهاي ايالات متحده، تصديق كرد كه چند موسسه امريكايي به عراق تجهيزات سلاحهاي شيميايي تحويل داده‌اند و اين تجهيزات عليه رزمندگان مسلمان ايران استفاده شده است.

با انجام عمليات بدر در اسفند 1363 و قطع جادة بصره ــ بغداد توسط نيروهاي ايران، عراق بار ديگر براي جلوگيري از پيشروي نيروهاي ايران در عمق خاك خود به عوامل شيميايي متوسل شد. در اين تك شيميايي منطقة عملياتي بدر از هورالهويزه و جزاير مجنون  تا جفير، پادگان حميد و هويزه هدف قرار گرفت و براي اولين‌بار به همراه ساير عوامل شيميايي اشك‌آور، سيانور، تاول‌زا و اعصاب، از عامل خون نيز استفاده شد كه به دليل ناشناخته‌بودن آن براي نيروهاي ايراني، تلفات سنگيني به بار آورد. در اثر اين حملات، هزاروسيصدوپنجاه‌ونُه تن از نيروهاي ايران مجروح و بيست‌وسه نفر كشته شدند. به دنبال تشديد استعمال سلاحهاي شيميايي توسط عراق كه تعداد آن از دوازدهم اسفند 1363 تا بيستم فروردين 1364 به سي‌وسه مورد  با چهارهزاروششصد مجروح و كشته رسيد، جمهوري اسلامي ايران طي چندين نامه به دبيركل خواستار اعزام فوري گروه كارشناسان براي تحقيق شد. دبيركل در بيست‌وششم مارس 1985 (6/1/1364) با انتشار اعلاميه‌اي از به‌كاربردن سلاحهاي شيميايي در مخاصمات  اخير اعلام انزجار كرد و بار ديگر رعايت دقيق پروتكل ژنو را خواستار شد. 

در سال 1364 آمار مجروحان و كشته‌شدگان سلاحهاي شيميايي افزايش زيادي داشت. در سي‌وهفت نوبت حمله شيميايي گزارش شده، ده‌هزارودويست‌وهفتادوسه نفر از نيروهاي ايران مجروح و سي‌وشش نفر كشته شدند كه ميزان مجروحين نسبت به سال قبل، نه برابر شد. مناطق مورد حمله، آبادان، خرمشهر، جفير، پادگان حميد، جزاير مجنون و عين خوش را شامل مي‌شد. حملة روز نوزدهم فروردين‌ماه 1364به پادگان حميد با ده كشته و هزاروصد مجروح شديدترين حمله در اين ماه بود. جمهوري اسلامي ايران بار ديگر از دبيركل سازمان ملل درخواست بررسي و تحقيق كرد. دبيركل، دكتر مانوئل دومينگوئز، يكي از چهار كارشناس وابسته به سازمان ملل، را مامور بازديد و معاينه مصدومين شيميايي بستري در تعدادي از بيمارستانهاي اروپا كرد. دكتر دومينگوئز از اول تا پنجم آوريل از مصدومين بازديد كرد و در هشتم آوريل گزارش خود را به دبيركل ارائه داد. در نتيجه‌گيري گزارش وي آمده بود: 1ــ سلاحهاي شيميايي در خلال ماه مارس در جنگ ايران و عراق به كار گرفته شده است 2ــ بنا به اظهار اكثر بيماران، حمله با بمبهايي كه از هواپيما رها شده صورت گرفته است 3ــ ممكن است گاز هيروسيانيك به‌تنهايي يا با تركيب با ايپريت به كار رفته باشد.

دبيركل گزارش مذكور را همراه با نامه‌اي خطاب به رئيس شوراي امنيت به شورا تسليم كرد. شورا در بيست‌وپنجم آوريل 1985 بيانيه‌اي صادر نمود و در آن براي اولين‌بار از واژه «جنگ بين دو كشور» استفاده كرد و با ابراز نگراني از اين‌كه در جنگ ايران و عراق در ماه مارس 1985 سلاحهاي شيميايي عليه نيروهاي ايران به كار گرفته شده و با يادآوري بيانيه سي‌ام مارس 1984، بدون ذكر نام عراق، استفادة مكرر از سلاحهاي شيميايي و استفادة احتمالي از آنها در آينده را قوياً محكوم كرد و خواستار رعايت پروتكل 1925و همة جنبه‌هاي حقوق انساني در جنگ شد.

اما اين بيانية شوراي امنيت هم نتوانست جلوي استفاده از سلاحهاي شيميايي را بگيرد. جمهوري اسلامي در سيزدهم مه 1985 (23/ 2/ 1364) طي نامه‌اي به دبيركل خبر داد: عراق در جبهة شمالي در منطقه فكه و سردشت در روزهاي هفتم و هشتم مه از گاز خردل استفاده كرده است. متعاقب آن، وزيرخارجه ايران طي نامه‌اي خطاب به دبيركل، عملكرد شوراي امنيت را در قبال كاربرد سلاحهاي شيميايي توسط عراق به‌شدت مورد انتقاد قرار داد و نوشت: اگرچه قطعنامه‌ها و بيانيه‌ها و درخواست‌ها مناسب و لازم هستند، اما آنها براي وادارساختن رژيم بعثي عراق به توقف ادامه استفاده از سلاحهاي شيميايي كفايت نمي‌كنند. شوراي امنيت كه وظيفه دفاع از منشور سازمان ملل را جهت حفظ صلح و امنيت دارا است، مي‌بايست خود را متقاعد سازد كه وظيفه‌اش را انجام دهد و صرفا به صدور بيانيه كه متاسفانه داراي فقدان صراحت لازم در محكوميت رژيم عراق مي‌باشند، اكتفا ننمايد... كار و وظايف شوراي امنيت و سازمان ملل، همان‌طوركه در منشور مشخص شده، نمي‌تواند به انتشار بيانيه‌ها و قطعنامه‌ها و انتشار اسناد كه در تاريخ ثبت شده، بسنده نمايد. اين مجامع مي‌بايست از بسيج كلية ابزار‌هاي بين‌المللي در قدرت خود جهت توقف فوري و قطعي هرگونه نقض قوانين بين‌المللي، به‌ويژه آن تخلفاتي كه به‌طورجدي صلح و امنيت بين‌المللي را تهديد مي‌كنند، استفاده نمايد.

با شروع عمليات والفجر 8 در منطقة فاو در تاريخ بيستم بهمن‌ سال 1364، عراق استفاده از سلاح شيميايي را تشديد كرد، به‌طوري‌كه متجاوز از هفت‌هزار گلوله توپ و خمپاره حاوي مواد شيميايي روي مواضع نيروهاي ايراني ريخته شد كه از اين ميان هواپيماهاي عراقي بيش از هزار بمب در منطقة عملياتي والفجر 8  فرو ريختند. در مجموع هفده عمليات آفند شيميايي توسط عراق عليه نيروهاي ايران گزارش شد كه عموما ‌در منطقة فاو، آبادان و خسروآباد بود. شديدترين حمله در جادة فاو ــ هبره در بيست‌وچهارم بهمن‌ماه 1364 گزارش شد كه منجر به كشته‌شدن بيست‌وسه تن و مجروح‌شدن هشت‌هزاروچهارصدوهفتادوهفت تن از نيروهاي ايراني شد. متعاقب آن، جمهوري اسلامي ايران طي نامه‌هايي به تاريخهاي دوازدهم، سيزدهم، چهاردهم و هفدهم  فوريه 1986 به دبيركل، با اعلام به‌كارگيري سلاح شيميايي توسط عراق بار ديگر از دبيركل درخواست كرد نمايندگاني را جهت تحقيق اعزام كند. عراق اتهامات ايران را رد نموده و شكايت كرد ايران عليه نيروهاي آن از سلاح شيميايي استفاده كرده است. شوراي امنيت در بيست‌وچهارم فوريه 1986 تشكيل جلسه داد و قطعنامه 582 را تصويب كرد. در بند چهارم مقدمه اين قطعنامه، تعهد دولتها نسبت به پروتكل 1925 خاطرنشان شده و در بند دوم اجرايي آن از نقض حقوق بين‌الملل بشردوستانه... به ويژه استفاده از سلاحهاي شيميايي مغاير با پروتكل 1925، اظهار تاسف شد. پس از صدور قطعنامه 582، دبيركل هيات كارشناسي را به ايران گسيل كرد و اين هيات از بيست‌وششم فوريه تا سوم مارس 1986 در ايران به سر برد و در پايان گزارش داد: «هيات از تعداد زياد مصدومين و دامنة وسيع كاربرد سلاحهاي شيميايي، بخصوص فوت يك مصدوم در برابر چشمان خويش به‌شدت تكان خورده و عميقاً نگران است.» هيات از به‌كاربردن گاز خردل يقين حاصل كرده، مي‌افزايد: «در مقايسه با كاربرد سلاحهاي شيميايي در سال 1984 اين بار كاربرد آن وسيعتر بوده است. مدارك جديد شايان توجه در جريان مصاحبه‌ها با مجروحان عراقي در تهران به دست آمده است. اين افراد اظهار داشتند كه جراحات آنها به سبب بمبهايي است كه از هواپيماهاي عراقي در جريان حمله به مواضع ايرانيان پرتاب شده است.»

دبيركل در شانزدهم مارس 1986 گزارش هيات را به شوراي امنيت تسليم داشت و اعلام كرد: نمي‌تواند از ابراز تاسف نسبت به اين مطلب كه سلاحهاي شيميايي توسط نيروهاي عراقي عليه نيروهاي ايراني به كار گرفته شده است، خودداري كند. شوراي امنيت پس از رسيدگي به گزارش دبيركل و هيات اعزامي طي بيانيه‌‌اي در تاريخ بيست‌ويكم مارس 1986 اعلام كرد: اعضاي شورا عميقاً از نتيجه‌گيري متفق‌القول گزارش كارشناسان كه حاكي از اين است كه سلاحهاي شيميايي در موارد بسياري توسط نيروهاي عراقي عليه نيروهاي ايراني به كار گرفته شده، نگرانند. اعضاي شورا قوياً كاربرد مداوم سلاحهاي شيميايي را كه مغاير با پروتكل 1925 ژنو مبني بر ممنوعيت كاربرد سلاحهاي شيميايي در جنگها است، محكوم مي‌نمايند. در اين بيانيه براي نخستين‌بار، عراق با ذكر نام به‌عنوان به‌كاربرنده سلاحهاي شيميايي مورد خطاب شورا قرار گرفت.

عراق در واكنش به اين بيانيه، آن را فاقد تعادل دانست و اعلام كرد كه در آن حملة اخير ايران به اراضي عراق ناديده گرفته شده است. ايران در پاسخ به بيانيه، طي نامه‌اي به تاريخ بيست‌وهفتم مارس 1986 نوشت: «اگر عراق سه سال پيش كه از سلاحهاي شيميايي استفاده كرد، محكوم مي‌شد، ممكن بود از استفاده مداوم آن از سلاحهاي شيميايي جلوگيري شود.» در اين نامه ايران از شوراي امنيت خواست به وظيفة خود در شناسايي متجاوز در جنگ ايران و عراق عمل كند.

در سال 1365 حملات شيميايي عراق با توجه به افزايش حملات نيروهاي ايران، شدت بيشتري ‌يافت؛ به‌گونه‌اي‌كه تعداد بمباران دو برابر سال قبل شد و به هفتادونُه مورد ‌رسيد. در فروردين 1365، همزمان با ادامة عمليات كربلاي 8 در محور فاو، در ماههاي ارديبهشت و خرداد، مهران و حاج‌آباد در جبهه‌هاي مياني و در شهريور منطقه عملياتي كربلاي 2 در محور عمومي حاج‌عمران و محورهاي عملياتي كربلاي 4 در جزيرة مينو، خرمشهر و آبادان مورد حمله شيميايي واقع شدند. به دنبال عمليات كربلاي 6 در محور سومار و در بهمن و اسفند همزمان با عمليات كربلاي 5 در شلمچه و شرق بصره، اين محورها بمباران شيميايي شدند. از نظر ميزان صدمات و تلفات وارده، مهمترين حملات در اين سال عبارت بودند از: حملة 4/10/1365 در محور خرمشهر و  عرايض ــ شلمچه با هزاروصدوشصت مجروح، حمله 20/10/1365 در جاده خرمشهر با سه‌هزار مجروح و حمله روز 23/12/1365 در جنوب شرقي جزيره مجنون كه منجر به يازده كشته و پانصدوچهل زخمي شد. به دنبال اين حملات، شوراي امنيت به شكايتهاي متعدد ايران توجهي نكرد و تنها دبيركل طي بيانيه‌اي به تاريخ ششم ژانويه 1987 (6/10/1365) كاربرد سلاحهاي شيميايي را از طرف عراق عليه نيروهاي ايراني محكوم كرد.

در سال 1366، به دنبال حملات نيروهاي ايران در جبهه‌هاي غرب و جنوب، بار ديگر عراق سلاحهاي شيميايي را در مقياس وسيع به خدمت ‌گرفت. در فروردين 1366، هشت مورد بمباران شيميايي توسط عراق گزارش شد كه شش مورد آن در منطقة عملياتي كربلاي 8 رخ داد. از هيجدهم تا بيست‌‌ويكم فروردين، شش بمباران گستردة شيميايي با هواپيما و خمپاره‌انداز صورت گرفت كه در مجموع بيست‌ويك كشته و بيش از صدوسي‌وچهار تن مجروح برجاي ‌گذاشت. ايران از دبيركل درخواست اعزام هيات كارشناسي براي بررسي كاربرد سلاحهاي شيميايي كرد. عراق نيز با ادعاي كاربرد سلاحهاي شيميايي از طرف ايران، درخواست مشابهي كرد. هيات كارشناسان از بيست‌ودوم تا بيست‌ونهم آوريل در ايران و از بيست‌ونهم آوريل تا سوم مه در عراق به سر برد و گزارش خود را در ششم ماه مه به دبيركل تسليم داشت. در گزارش ذكر شده بود:

الف ــ نيروي عراقي كراراً از سلاحهاي شيميايي به شكل بمبهاي هوايي و يا به‌احتمال‌زياد راكت عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده‌اند. عامل شيميايي كه مورد استفاده قرار گرفته، گاز خردل و در بعضي موارد احتمالا عاملهاي عصبي است.

ب‌ــ نكتة جديد اين است كه غيرنظاميان ايراني نيز بر اثر كاربرد سلاحهاي شيميايي مجروح شده‌اند.

ج‌ــ پرسنل نظامي عراق بر اثر عاملهاي جنگ شيميايي متحمل جراحاتي شده‌اند كه ناشي از گاز خردل و التهاب ريوي است. دبيركل گزارش مذكور را همراه نامه‌اي در هشتم مه به شوراي امنيت تسليم كرد. در اين نامه دبيركل ضمن ابراز تاسف از كاربرد سلاحهاي شيميايي، عميقاً ابراز نگراني كرده و تصريح نمود «نيروهاي عراقي مجددا از سلاحهاي شيميايي عليه نيروهاي ايراني استفاده كرده‌اند و موجب واردآمدن جراحاتي به غيرنظاميان در جمهوري اسلامي ايران شده‌اند.» با دريافت يادداشت دبيركل و گزارش كارشناسان، رئيس شوراي امنيت پس از مشاوره اعضاي شوراي امنيت، بيانيه‌اي در چهاردهم مه 1987 (بيست‌وچهارم ارديبهشت 1366) صادر كرد كه در آن گفته شد: «اعضاي شورا از نتيجه‌گيري به اتفاق آراء كارشناسان كه سلاحهاي شيميايي به‌طورمكرر توسط نيروهاي عراقي عليه نيروهاي ايراني به كار رفته است و افراد غيرنظامي ايران از سلاحهاي شيميايي مجروح شده‌اند و اين‌كه افراد نظامي عراق نيز از مواد شيميايي جراحاتي برداشته‌اند، متوحش شدند. آنان بار ديگر استفادة مكرر از سلاحهاي شيميايي را كه نقض آشكار پروتكل ژنو مورخ 1925 مي‌باشد و در آن به‌كاررفتن سلاحهاي شيميايي در جنگ صريحا منع شده است، قويا محكوم مي‌كنند.» 

با تغيير منطقة عملياتي نيروهاي ايران از جنوب به شمال عراق، بمباران گسترده شيميايي اين مناطق توسط عراق آغاز شد، به‌طوري‌كه تا مهرماه 1366 در مجموع يازده مورد بمباران شيميايي در روستاهاي كردنشين استان سليمانيه و اربيل عراق، منطقة عملياتي كربلاي10، روستاي بوالحسن (سرول)، جومه، بانه، روستاي قره‌باغ در شمال عراق، روستاي كله‌وش در حومه سردشت، مناطق عملياتي نصر 4 (ارتفاعات ماووت) و فتح 7 انجام شد كه در مجموع نودوهفت كشته و حدود پنج‌هزارودويست مجروح به همراه داشت. حملة هفتم تيرماه 1366 به سردشت يكي از فجيع‌ترين حملات عراق بود. در اين حمله كه با  گاز موستارد (تاول‌زا) در مناطق مسكوني ــ به‌خصوص در بازار شهر ــ انجام شد، صدوسي تن كشته و بيش از چهارهزاروپانصد نفر مجروح شدند. به گزارش كارشناسان سازمان ملل «مجروحين شيميايي از زن و مرد سالخورده هفتادساله گرفته تا جوانان، بچه‌ها و كودكان را شامل مي‌شد.»

در نيمه دوم سال 1366، با تداوم عمليات نيروهاي ايران در شمال عراق، كاربرد سلاح شيميايي  ادامه ‌‌يافت و  در عمليات والفجر10 (اسفندماه 1366) در شهر حلبچه به اوج خود رسيد. در اين بمباران پنج‌هزار نفر كشته و هفت‌هزار نفر مادام‌العمر معيوب شدند. به دنبال آن در هفدهم، هيجدهم و نوزدهم مارس 1988، جمهوري اسلامي ايران با ارسال چهار نامه به دبيركل سازمان ملل خبر داد كه عراق در منطقة عملياتي والفجر10، به‌ويژه در مناطق كردنشين عراق و شهر حلبچه، در مقياس وسيع از سلاح شيميايي استفاده كرده است. ايران همچنين در سه نامة پي‌درپي به تاريخهاي بيست‌ويكم، بيست‌ودوم و بيست‌وچهارم مارس 1988 اعلام داشت كه در مناطق اطراف مريوان نيز نظاميان عراقي سلاحهاي شيميايي به كار گرفته‌اند و براي بررسي موضوع، درخواست اعزام هيات كارشناسي كرد. در بيست‌وپنجم مارس، دبيركل كارشناس پزشكي خود، دكتر مانوئل دومينگوئز را به ايران اعزام كرد. در چهارم آوريل، عراق نيز در نامه‌اي به دبيركل اعلام كرد ايران نيروهاي آن كشور در اطراف حلبچه را بمباران شيميايي كرده است. در هيجدهم آوريل، عراق با استفاده گسترده از سلاحهاي شيميايي بندر فاو را از نيروهاي ايران پس گرفت. در بيست‌ويكم آوريل، نمايندة ايران در سازمان ملل طي نامه‌اي فهرست كاملي از حملات شيميايي عراق از ژانويه 1981 تا مارس 1988 را ارائه كرد كه در آن مكان، تاريخ، نوع سلاح، تعداد قربانيان و مواد مورد استفاده مشخص شده بود. بر اساس اين فهرست، عراق در مدت مذكور دويست‌وپنجاه‌ودو بار اقدام به استفاده از سلاح شيميايي عليه نظاميان و غيرنظاميان ايران كرده بود كه در اثر آن پنجاه‌وشش‌هزاروهفتصدوهشتادونُه نفر كشته و يا مجروح شده بودند.  

در بيست‌وپنجم آوريل، دبيركل گزارش كارشناسان سازمان ملل را كه پس از بازگشت از ايران و عراق، در چهاردهم آوريل به وي تسليم كرده بودند، به اطلاع شورا رساند. در گزارش نتيجه‌گيري شده بود: «تعداد قابل‌توجهي از مصدومين مشاهده‌شده در ايران غيرنظامي بوده‌اند.» درباره عراق نيز تصريح شده بود كه كلية مصدومين نظامي بوده‌اند. دبيركل در گزارش خود به شورا افزود: «با يك احساس وحشت و تاسف عميق به اطلاع شوراي امنيت مي‌رساند كه با وجود درخواستهاي كثير بين‌المللي و محكوميتي كه از طرف سراسر جهان به عمل آمد، استفاده از سلاحهاي شيميايي در منازعة بين ايران و عراق و در تخلف از پروتكل ژنو در مورد منع گازهاي خفه‌كننده، سمي و ساير گازها و سلاحهاي ميكروبي كه در 1925 تصويب شد، همچنان ادامه دارد و در واقع به‌كاربردن آن ممكن است شدت نيز يافته باشد.» شوراي امنيت با توجه به اين گزارش در نهم مه 1988 (9/ 2/ 1367) تشكيل جلسه داد و اولين قطعنامه خود را ــ تحت عنوان قطعنامه شماره 612 ــ در خصوص كاربرد سلاح شيميايي صادر كرد. شورا در اين قطعنامه، ايران را در كنار عراق متهم به استفاده از سلاح شيميايي نمود و بر ضرورت عاجل رعايت دقيق مفاد پروتكل منع استفاده از گازهاي سمي خفقان‌آور يا گازهاي ديگر و نيز سلاحهاي ميكروبي كه در هفدهم ژوئيه 1925 در ژنو امضاء شده است، تاكيد كرد. شورا تداوم استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ بين ايران و عراق را كه بر خلاف تعهدات ناشي از پروتكل ژنو صورت گرفته قوياً محكوم و اعلام كرد: «از طرفين انتظار مي‌رود كه در آينده استفاده از جنگ‌افزارهاي شيميايي را با توجه به تعهداتشان به موجب پروتكل ژنو متوقف كنند. همچنين از كليه كشورها مي‌خواهد كه بر اعمال و يا تداوم اعمال نظارت شديد بر صدور مواد و توليدات شيميايي كه در ساخت جنگ‌افزارهاي شيميايي به كار مي‌روند، به كشورهاي متخاصم جنگ بيفزايند.»

با ‌وجود اين قطعنامه، استعمال سلاحهاي شيميايي در جنگ، از سوي عراق عليه ايران ادامه يافت و مناطقي در غرب و جنوب ايران در روزهاي هيجدهم، نوزدهم، بيست‌وهفتم و بيست‌وهشتم ارديبهشت 1367 مورد حمله شيميايي قرار گرفتند. در چهارم تيرماه، عراق در حمله به جزاير مجنون نيز از سلاح شيميايي به‌طورگسترده استفاده كرد. در بيست‌وهفتم تير 1367 جمهوري اسلامي ايران قطعنامه 598 را پذيرفت و موافقت خود را با استقرار آتش‌بس اعلام كرد. در يازدهم مرداد (دوم اوت 1988) عراق روستاي شيخ عثمان اشنويه را با راكتهاي شيميايي بمباران كرد. در سوم اوت 1988، وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران طي نامه‌اي به دبيركل اعلام كرد كه روز قبل عراق منطقة شيخ عثمان (مجاور اشنويه) را بمباران شيميايي كرده است و در اين‌باره درخواست رسيدگي كرد. به دنبال اين درخواست هيات كارشناسي از دوازدهم تا چهاردهم اوت از ايران بازديد و در گزارش نهايي خود تصريح كرد: «با توجه به شواهد موجود، با تاسف فراوان به اين نتيجه رسيديم كه برخلاف درخواستهاي مكرر سازمان ملل متحد، سلاحهاي شيميايي عليه شهروندان غيرنظامي ايران در منطقه مجاور يك شهر بي‌دفاع به كار گرفته شده است. اين واقعيت كه كودكان نيز قرباني گرديده‌اند يك بار ديگر غيرقابل‌قبول‌بودن چنين حملاتي را ثابت مي‌نمايد. استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه غيرنظاميان شخصاً حمله به وجدان بشري است و بايد قوياً مردود شمرده شود. به‌علاوه اين فاجعه در زماني رخ مي‌دهد كه احتمال رسيدن به صلح در منازعه بين ايران و عراق به طرز بارزي افزايش يافته است.» دبيركل اين گزارش را در اختيار شوراي امنيت گذاشت و از نتيجه‌گيري گزارش مبني بر  استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه غير نظاميان ايران ابراز تاسف عميق كرد. شوراي امنيت در بيست‌وششم اوت 1988 (4/6/1367) شش روز پس از استقرار آتش‌بس در جنگ ايران و عراق در جلسه شماره دوهزاروهشتصدوبيست‌وپنجم خود طرح قطعنامة 620 را كه آلمان فدرال، ايتاليا، ژاپن و انگلستان پيشنهاد كرده بودند، تصويب كرد و در آن با ابراز تاسف عميق از نتايج تحقيقات دربارة تداوم استفاده از سلاحهاي شيميايي در مناقشة ميان ايران و عراق استفاده از اين سلاح را قوياً‌ محكوم كرد. تصويب اين قطعنامه كه پس از پذيرش قطعنامه 598 از سوي ايران انجام شد، به استعمال سلاحهاي شيميايي عليه ايران پايان داد.

 

منابع:

1. دبيرخانه كنفرانس بين‌المللي تجاوز و دفاع، بازشناسي جنبه‌هاي تجاوز و دفاع، تهران، دبيرخانه كنفرانس بين‌المللي تجاوز و دفاع، ج2: ابعاد سياسي و مسائل حقوق بين‌الملل، چ اول، 1368

2 . يحيي فوزي، ابعاد به كارگيري سلاح شيميايي توسط عراق و واكنش مجامع بين‌المللي، تهران، دفتر بررسيهاي سياسي سازمان تبليغات اسلامي، انقلاب اسلامي، جنگ تحميلي و نظام بين‌الملل، چ اول،1376

3 . سيد قاسم زماني، حقوق بين‌الملل و كاربرد سلاحهاي شيميايي در جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران، تهران، بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، چ اول،1376

4 . حسين علائي، جنگ شيميايي و تهديد فزاينده، تهران، انتشارات اطلاعات،1367

5 . سند شماره S/16128   شوراي امنيت، 3 نوامبر 1983

6 . سند شماره S/16139   شوراي امنيت، 9 نوامبر 1983

7 . سند شماره S/16154  شوراي امنيت، 16 نوامبر 1983

8 . سند شماره   S/16193   شوراي امنيت، 29 نوامبر 1983

9 . سندهاي شماره 16331،16340، 16378،16380،16384،16397،16408و 16416 شوراي امنيت.

10. سند شماره S/16433   شوراي امنيت، 7 مارس 1984

11. منوچهر پارسادوست، نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ايران، تهران، شركت سهامي انتشار، چ اول، 1371

12. سند شماره S/16438   شوراي امنيت، 27 نوامبر 1984

13 . سند شماره S/16454   شوراي امنيت، 30 مارس 1984

14 . سند شماره S/16827 شوراي امنيت، 19 سپتامبر 1984

15. سند شماره S/17097 شوراي امنيت، 26 مارس 1985

16. سند شماره S/17127 شوراي امنيت، 8 آوريل 1985

17. سند شماره S/17130 شوراي امنيت، 25 آوريل 1985

18. سند شماره S/17181شوراي امنيت، 13 مه 1985

19. سندهاي شماره S/17836 , S/17833 , S/17829, S/17822, S/17782 شوراي امنيت.

20. سندهاي شماره  S/17826   , S/17824  , S/17783  شوراي امنيت.

21. سند شماره S/17859شوراي امنيت، 24 فوريه 1986

22. سند شماره S/17911شوراي امنيت، 21 مارس 1986

23. سند شماره S/17949شوراي امنيت، 27 مارس 1986

24. عباس هدايتي‌خميني، شوراي امنيت و جنگ تحميلي، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي‌،1370.

25. دبيرخانه كنفرانس تجاوز و دفاع، بازشناسي جنبه‌هاي تجاوز و دفاع، تهران، دبيرخانه كنفرانس تجاوز و دفاع، 1368

26. اسناد شماره S/19639  ، S/19647 ، S/19650 ، S/19664 شوراي امنيت.

27. اسناد شماره S/19665 ، S/19669  و S/19682  شوراي امنيت.

28. سند شماره S/19730 شوراي امنيت، 4 آوريل 1987

29. سند شماره S/19816 شوراي امنيت، 21 آوريل 1987

30. سند شماره S/19869 شوراي امنيت، 9 مه 1988

31. سند شماره S/20084 شوراي امنيت، 3 اوت 1988

32. سيدقاسم زماني و دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني، نظام امنيت جمعي سازمان ملل متحد و تجاوز رژيم عراق به جمهوري اسلامي ايران، تهران، بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، چ اول، 1378