روی دیگر کودتای نوژه به روایت حاج حسین الله کرم

به هر طریقی که هست به سمت جما ران می رود و نفر دیگری که از سمت این مادر انتخاب می شود که مسئله را به عرض او برسانند مقام معظم رهبری است چرا که این مادر و پسر بعد از اینکه تصمیم می گیرند که کودتا را لو بدهند به این فکر می افتند که به هر کدام از مسئولین که اطلاع بدهیم گمان این می رود که خود دست اندر کار کودتا باشند بجز آقای خامنه ای که این گمان در مورد ایشان نمی رود.
 
 
امریکایی ها پس از شکست در طبس به سمت کودتای نقاب رفتند، کودتای نقاب تحت عنوان کودتای نوژه در اذهان مطرح هست در حالی که نوژه یکی از شهدای پایگاه ششم شکاری همدان است، به هر حال این کودتا نقاب نام دارد که نیرو های داخلی تحت فرماندهی بختیار آنرا طراحی کردند و بنی عامری و قربانی فر و بخش هایی از سلطنت طلبها و بخش هایی از نیروی هوایی و همچنین نیروهای مخصوص در این کودتا شرکت دارند و 18 تیر سال 59 این کودتا توسط یکی از عوامل نیروی هوایی به فضل خدا لو می رود و لو رفتن آنرا به خوبی مردم ما می دانند که یکی از خلبانان بعد از اینکه از مادرش برای انجام یک عملیات طلب دعا می کند مورد ژرسش مادر قرار می گیرد که قرار است چه کاری انجام شود و او که ماموریت بمباران جماران را داشته است به مادر اعلام می کند. مادر به هر طریقی که هست به سمت جما ران می رود و نفر دیگری که از سمت این مادر انتخاب می شود که مسئله را به عرض او برسانند مقام معظم رهبری است چرا که این مادر و پسر بعد از اینکه تصمیم می گیرند که کودتا را لو بدهند به این فکر می افتند که به هر کدام از مسئولین که اطلاع بدهیم گمان این می رود که خود دست اندر کار کودتا باشند بجز آقای خامنه ای که این گمان در مورد ایشان نمی رود. که پس از این مسئله مقام معظم رهبری سپاه را به سرعت به خدمت می گیرند که نیروهای مخصوص که قرار بود صدا و سیما را تصرف کنند دستگیر می کنند،افرادی از نیروی هوایی که مامور انجام عملیات بودند نیز دستگیر می شوند و به هر حال کودتا با شکست روبرو می شود. بنده می خواهم دو نفر کلیدی را به شما معرفی کنم،یعنی اگر فرماندهی عملیاتی مثل طبس خود امریکایی ها هستند و افرادی مثل بنی عامری و قربانی فر با آنها همکاری می کنند، باز ما می بینیم که این دو نفر جای پای دیگری در کودتای نقاب دارند.که بنده اسامی این افراد را و خروج آنها پس از کودتا در کشور و ارتباط ارتباط قربانی فر در ماجرای مک فارلین را در اینجا متذکر بشوم که اینها مرتبط با ریاست جمهوری هستند. و من امیدوارم روزی آقای مهندس موسوی مسئله قربانی فر را برای ملت ایران بازگو بکنند که شخصیت سوم عملیات طبس و کودتای نقاب چگونه از کشور خارج می شود؟ و همچنین در ماجرای مک فارلین باز این شخصیت ها همچنان حضور دارند و ارتباط مستقیم هم با دفتر نخست وزیری دارند. و در ادامه بحث برمی گردم به پس از شکست کودتای نقاب که ما عراق را بطور جدی تر وارد معرکه می بینیم. شاید انجام عملیات کودتای نقاب قبل از حمله عراق یک تصمیم مشخصی بوده باشد چرا که قدرت ایران در نیروی هوایی نسبت به عراقی ها یک قدرت برتر بود و در صورت جنگ بین ایران و عراق،صدام شاهد آسیب های جدی و شدیدی از سوی نیروی هوایی ایران می بود. از این رو برخی معتقد اند انجام کودتای نقاب قبل از دفاع مقدس یکی از درخواست های صدام هم بوده است. وجود بختیار در فرانسه، اویسی و دیگران در عراق این شاعبه را می رساند که آنها معتقد بودند که اگر کودتای نقاب با بمباران جماران و تصرف مناطق حساس منجر به پیروزی شد،مسئله حمله عراق به ایران را منتفی بدانند. و اگر شکست خورد نتیجه آن شکست که کاهش قدرت نیروی هوایی است به وجود بیاید، چون بخش عمده ای از این عملیات بر عهده بخشی از نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بود. در صورت شکست ما شاهد آن هستیم که بخشی از نیروی هوایی که در طبس عملیات کرده بودند و همچنین بخش پدافند هوایی که هماهنگ با امریکا عمل کردند و بخش دیگری از اینها در کودتای نقاب شرکت کردند اینها مجموعا منجر به تضعیف نیروی هوایی ما و در راستای خواست صدام می شود. و اینطور شد که ما نیرو های حزب الله پس از شکست این دو کودتا که مردم به وضوح دست خدارا در آن دیدند برای جلوگیری از توطئه بعدی امریکا به سمت مرزهای عراق رفتیم.