زندگي نامه شهيد حجت الاسلام محمد منتظري

محل تولد: نجف آباد
سن در هنگام شهادت: 37 سال
تحصيلات: علوم حوزوي، مقطع ابتدايي
تخصص: خارج فقه و اصول
سوابق مبارزاتي: آغاز مبارزه به رهبري حضرت امام خميني(ره) در سال 1341، پخش اعلاميه¬هاي حضرت امام راحل، تحمل شكنجه¬هاي شديد روحي و بدني، دستگيري و تحمل زندان هاي مخوف رژيم پهلوي، سخنراني در جلسات مختلف مذهبي و مبازراتي، مبارزه با گروهك هاي خود فروخته منافقين، ضدانقلاب و ليبرال¬ها و در راس آنان بني صدر، رجوي و قاسملو
كارهاي تشكيلاتي: كادر سازي و تشكيل نيروهاي مبارز اسلامي، همكاري با حزب ملل اسلامي و نهضت آزادي در قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ، همكاري با سازمان هاي آزاديبخش اسلامي در كشورهاي مختلف،‌ عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليت ها: فعاليت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، سرپرستي نشريه الشهيد، نماينده مردم نجف آباد در مجلس شوراي اسلامي
آثار علمي: راه اندازي مجله عربي زبان «الشهيد» و توزيع آن در كشورهاي منطقه
 
تولد تا جواني
محمد منتظري  در سال 1323 هجري شمسي در نجف آباد اصفهان متولد شد. در 6 سالگي در زادگاهش به مدرسه رفت و حدود سه سال تحصيل كرد. پس از آن طي سه سال در يك كارگاه فلزي مشغول به كار شد. او در حين تحصيل مقطع ابتدايي و تلمذ در حوزه، همچنين به كار كشاورزي نيز مشغول بود.
در سال 1337 وقتي 14 ساله بود، تحصيلات منسجم خود را براي فراگيري معارف اسلامي در حوزه علميه قم آغاز كرد. او سپس به مدرسه حجتيه رفت و دوره اول تحصيلات ديني را به پايان رساند. در قم از محضر درس حضرت امام خميني(ره) استفاده كرد و علاوه بر ايشان در كلاس درس آيت الله داماد، مرحوم آيت الله مشكيني و آيت الله جنتي نيز حاضر شد.
او تحصيلات حوزوي را تا سطح خارج فقه و اصول فرا گرفت و ظاهراً بدليل ورود به صحنه مبارزه عليه رژيم پهلوي از ادامه آن باز ماند.
محمد منتظري در زمينه حكومت و اقتصاد اسلامي مطالعات زيادي انجام داد و نسبت به اين دو مبحث علاقه خاصي داشت. چنانكه موضوع نخستين درسش براي طلاب در تابستان 1348 هجري شمسي حكومت اسلامي بود و درس اقتصاد اسلامي را نيز در سال 1349 تا بهار 1350 تدريس كرد. او در مقابل كفار و منافقين سختگير و در ميان مومنان و محرومان پر محبت و متواضع بود.
جديت در كار ويژگي بارز شهيد منتظري
محمد هر كار را شدني مي دانست و بسيار جدي بود و با هر مسئله¬اي با جديت برخورد مي كرد. هميشه بر جدي بودن افراد در عمل اصرار و سفارش مي¬كرد و مي¬گفت:‌ «اگر خواستيد شوخي هم بكنيد، جدي باشيد»  در حوزه علميه بسيار تلاش مي كرد و حدود 6 سال مداوم زحمت كشيد و شايستگي و لياقت خود را به همه نشان داد. گفته اند درس هايي كه ديگران طي دو سال طي مي كردند، محمد انها را در طول 6 تا 7 ماه به خوبي فرا مي گرفت.
در مبارزه عليه طاغوت نيز بسيار جدي بود و تلاش فوق العاده اي از خود بروز داد. ساواك در يكي از گزارش هاي خود درباره شهيد محمد منتظري چنين اظهار نموده است كه «متهم فردي است جوان و از نظر تعليمات ديني داراي تعصب شديدي است...» 
شهيد محمد منتظري در سال 1348 پس از رهايي از زندان با اينكه از او تعهد گرفته بودند به حوزه علميه نرود، چون مسير را شناخته و عزم خود را جزم كرده بود، راهي حوزه علميه قم شد و به تدريس اقتصاد اسلامي پرداخت.

شهيد منتظري و آغاز مبارزه
در سال 1341، رژيم پهلوي لايحه انجمن هاي ولايتي و ايالتي را با هدف محو كردن دين از صحنه زندگي مردم مطرح كرد. در اين موقعيت بود كه حضرت امام خميني(ره)، رسالت خود را آغاز كرد.
محمدمنتظري كه خود را مريد امام خميني مي ديد، به تبعيت از ايشان در سن 18 سالگي وارد صحنه مبارزه عليه رژيم ضد دين پهلوي شد. خود وي درباره شروع فعاليت هاي مبارزاتي چنين مي گويد: « در اولين سال مبارزه از نوشتن اعلاميه ها شروع كردم، بعد به مسايل تشكيلاتي و ساختن افرادي براي مبارزه پرداختم.» 
در جريان قيام 15 خرداد سال 1342 محمد منتظري با دستگاه كپي دست ساز اعلاميه هاي ضد حكومتي را تكثير و با وجود محدوديت هاي شديد امنيتي آنها را توزيع مي كرد. ساواك در گزارش شماره 23064/20 هـ مورخ 25/7/46 چنين آورده است:
« محمد منتظري كه فعلاً زنداني مي باشد قبل از دستگيري به يكي از دوستانش گفته بود من خودم ماشين پلي كپي در نجف آباد اصفهان دارم و اعلاميه هاي[امام] خميني را با آن تكثير و توزيع مي نمايم.»
وي در ارديبهشت سال 1344 كه مصادف با ايام محرم الحرام بود، به اميد آنكه محلي براي تبليغ پيدا كند، به تهران رفت و در جلسات تبليغ مرحوم آيت الله فلسفي (ره) شركت كرد. در تاريخ 20/2/1344 مرحوم آقاي فلسفي در روضه دالان امين الملك منبر رفته بود، پس از پايان سخنراني وي محمد منتظري با صدايي رسا فرياد زد: « خدايا تو را به روز عاشورا و اين مصيبت عظما، دست¬هاي ناپاكي را كه دستور قطع دست آيت الله خميني را داده¬اند، براي هميشه محو و نابود كن.» مردم با شنيدن نام امام صلوات مي فرستند. 
در همان مجلس شهيد منتظري دستگير و به اتهام ايجاد اخلال در نظم و تحريك مردم بازداشت موقت مي شود. اولين حبس وي چندان طول نكشيد و به سبب اينكه فاقد پيشينه كيفري و عضويت در احزاب و تشكل هاي سياسي بود، خيلي زود از چنگال رژيم آزاد شد. اين روحاني جوان و مبارز پس از آزادي فعاليت هاي خود را دوباره از پيش گرفت و در نحستين روز از سال 1345 ساعت 30/5 بامداد به هنگام پخش اعلاميه در حرم مطهر حضرت معصومه (س) دستگير شد.
محمد منتظري در شكايتي كه به مراجع قضايي نوشت، دستگير شدنش را چنين بيان كرد: «اينجانب را به جرم دين داري در تاريخ 1/1/1345 بازداشت و بعد از 3 روز تحويل زندان قزل قلعه دادند.»
در زندان قزل قلعه بيش از 10 جلسه از وي بازجويي كردند. اين بازجويي ها با شكنجه هاي روحي و جسمي فراوان همراه بود. نخستين جلسه بازجويي محمد منتظري 9 ساعت طول كشيد بطوريكه اثرات شكنجه هاي اولين جلسه تا يك ماه بعد در بدن او باقي ماند. جلسه بعدي بازجويي دو ساعت به طول انجاميد. در اين جلسه مرتب با سيلي به سر و صورت محمدمنتظري زدند. آزارهاي جسماني در اين جلسه فقط به سيلي محدود نماند و بر اثر شكنجه¬هاي ديگر بي هوش شد و بر اثر آن مدتي پاهايش حركت خود را از دست داد. مقاومت محمد منتظري در برابر شكنجه ها براي همه شگفت آور بود.
پس از پايان دوران بازجويي، محمد منتظري به سه سال زندان محكوم شد. او در داخل زندان نيز دست از فعاليت نكشيد، به ابتكار وي گروهي از زندانيان سياسي نامه اي به كميته  دفاع از حقوق زندانيان سياسي نوشتند و طي آن از وضع نامطلوب زندانيان در زمينه هاي مختلف مانند: غذا، بهداشت، جيره غذايي، ملاقات ها، اسكان و پرونده سازي هاي بي دليل شكايت كردند. 
محمد منتظري از فرصتي كه در زندان براي او فراهم شد، خيلي خوب استفاده كرد و به مطالعه قرآن، حديث، تفسير و زبان انگليسي پرداخت.
او در زندان و تحت شديدترين شكنجه¬ها از مرام انقلابي خود دست برنداشت، بطوريكه درباره «انقلاب شاه و مردم» با صراحت گفته بود:«چون مقلد آيت الله [امام] خميني است، لذا نظر او نظر آيت الله خميني است.» 
محمد منتظري در اواخر سال 1347 آزاد شد و بر اثر تجربيات مبارزاتي كه در زندان، به دست آورد، دوره جديدي از فعاليت هاي خود را آغاز كرد، اگر چه ساواك به او گفته بود كه حق اقامت در قم را ندارد اما او بلافاصله بعد از آزادي به قم رفت و فعاليت¬هاي خود را آغاز كرد. او در زندان به اين نتيجه رسيد كه بايد به جاي كار فردي كار تشكيلاتي و سازمان يافته انجام دهد، بنابراين به شناسايي و ارزيابي اشخاص پرداخت و به منظور عضو گيري تشكيلاتي و كادر سازي به تلاش عظيم دست زد. محمد منتظري در قم و نجف آباد دروسي را در زمينه هاي مختلف علوم اسلامي براي طلاب برگزار كرد. چنانكه اشاره شد در سال هاي بين 1348 تا 1350 درس حكومت و اقتصاد اسلامي را به طلاب جوان مي¬آموخت. او در سال هاي 1348 و 1349 در نجف آباد گروهي از جوانان فعال را به دور خود جمع كرد و كتابخانه¬اي سيار به وجود آورد. علاوه بر اين، جلسات متعددي را براي روشن نمودن افكار طلاب جوان نجف آباد برپا كرد.
از جمله اقداماتي كه شهيد محمد منتظري پس از ازادي انجام داد، افشاگري عليه مفاسد اقتصادي رژيم پهلوي بود. در سال 1348 او عليه شركت¬هاي آمريكايي كه در ايران سرمايه گذاري كرده بودند، افشاگري هايي انجام داد.  در همين سالها او به مخالفت با عوامل نفوذي ساواك در حوزه هاي علميه پرداخت و آنها را معرفي كرد. در عين حال از تكثير اعلاميه هاي امام خميني(ره) و ساير مبارزان غفلت نكرد.
وي فعاليت اين سالها را چنين توصيف كرده است:
«بعد از آزاد شدن وارد يك سلسله فعاليت هاي تشكيلاتي شدم و نقشه مي¬كشيدم براي كارهاي مسلحانه و كادرسازي. در اين جا با يك سلسله مشكلات مواجه شدم، يعني ديدم آنهايي كه مذهبي هستند معمولاً بينش سياسي ندارند و آنهايي كه بينش سياسي دارند، در خط اسلام نيستند، يا مسلمان هستند ولي مسائلي را مطرح مي¬كنند كه با اسلام جور در نمي آيد. با خود گفتم بايد از صفر شروع كرد. بر همين اساس شروع به كادرسازي كردم و در اين راه پيشرفت هايي نيز كرده بودم تا اينكه در سال 1350 لو رفتم و فراري شدم»
از ديگر فعاليت هاي محمد منتظري، ارتباط با گروه هاي مختلف اسلامي و همكاري با آنان بود. آنگونه كه از اسناد ساواك بر‌مي آيد، در سال 1348 محمد منتظري با حزب ملل اسلامي و نهضت آزادي در ارتباط بود. از سال 1345 به بعد، ساواك محمد منتظري را بعنوان يك انقلابي، خطر ناك مي¬شمرد. پرويز ثابتي كه طي اين سالها، رئيس اداره يكم عمليات و بررسي اداره كل ساواك را عهده دار بود در خلاصه پيشينه او چنين گزارش كرده است:
«محمدمنتظري يكي از طلاب ناراحت و اخلال گر مقيم شهرستان قم مي باشد كه در ذيل اكثريت قريب به اتفاق اعلاميه هاي مضره روحانيون را امضا كرده ...»    
بر اساس اسناد موجود، ساواك پس از آزادي محمد منتظري از زندان، او و همه كساني كه با وي در ارتباط بودند را تحت نظر داشت. در سال 1350 فعاليت هاي محمدمنتظري ديگر براي رژيم پهلوي قابل تحمل نبود. بنابراين عزم رژيم بر دستگيري وي قرار گرفت. او كه از اين جريان مطلع شد، خود را مخفي كرد و ساواك براي دستگيري وي اقدامات امنيتي زير را انجام داد:
1) كنترل مخفيانه منزل شهيد.
2) كنترل مكالمات تلفن منزل محمد منتظري و مكاتبات نزديكان او.
3) تفتيش همه مكان هايي كه احتمال مي رفت محمد در آن پنهان شده باشد، تحت عنوان سركشي ماموران اداره آب و برق و غيره.
4) كنترل مسافرت افراد مرتبط با وي.
همچنين ساواك تهران از‌آنجا كه گمان مي¬كرد به نوعي سرنخ دستگيري وي در نجف آباد باشد، از ساواك اصفهان خواست تا ضمن بسيج همه نيروها و با استفاده از همه امكانات و عوامل موجود، با همكاري ساير مراجع انتظامي نسبت به پيگيري همه سرنخ¬هاي موجود و آتي، هرگونه رد پا را در اين زمينه به منظور دستگيري مشاراليه تا حصول نتيجه دنبال كند...»
زماني كه اين اقدامات بي ثمر ماند و ساواك تهران عليرغم همه فعاليت هاي امنيتي نتوانست محمد منتظري را دستگير كند، به رياست ساواك استان¬هاي متعددي دستورالعمل  فرستاد و از آنها خواست كه در صورت حضور محمد منتظري در هر كدام ازآن استانها، وي را دستگير كنند.
محمدمنتظري مدتي را با تغيير شكل و لباس در شهرهاي مختلف ايران سپري كرد و چون ديگر حضورش در ايران ممكن نبود، از مشهد به افغانستان و سپس به پاكستان رفت. از اين تاريخ زندگي مخفي پرتلاطم و پر بار 10 ساله او در خارج از كشور آغاز شد كه فعاليت هاي زير حاصل اين دوران از زندگي شهيد منتظري است:‌
ـ ادامه تحصيل در نجف اشرف در محضر حضرت امام خميني(ره).
ـ ادامه مبارزات در كنار ياران امام در نجف.
ـ سفر به كشورهاي عربي و اسلامي از جمله، لبنان، سوريه، افغانستان، ليبي، كشورهاي حاشيه خليج فارس.
ـ برقراري تماس با رهبران جنبش هاي آزاديبخش اسلامي و تشكيل هسته مبارزاتي در اين كشورها.
ـ تماس با دانشجويان ايراني مقيم اروپا.
ـ هدايت اعتصابات و راهپيمايي ضد رژيم.
ـ تعليم دادن عده اي زياد در پايگاه هاي نظامي الفتح و فرستادن آنها به ايران، برقراري رابطه با داخل كشور همزمان با شروع انقلاب اسلامي.
پس از هجرت حضرت امام (ره) به پاريس، محمد منتظري به آنجا رفت و كنار امام و يارانش به تلاش مخلصانه پرداخت و پس ازآن به ايران بازگشت.

شهيد محمد منتظري پس از پيروزي انقلاب اسلامي
شهيد محمد منتظري پس از پيروزي انقلاب اسلامي مبارزات خود را در سنگر جديد آغاز كرد. وي در طي اين سالها با تلاش پيگير براي افشاگري توطئه¬هاي غرب كه در حركت¬هاي غرب¬گرايانه و مهره هاي وابسته به غرب نظير بني صدر تجسم يافته بود مي¬پرداخت. وي در شكل¬گيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي فعاليت داشت و مدتي نيز به نمايندگي از حضرت امام راحل در هيأت بررسي شايعه شكنجه كه از طرف منافقين و ليبرال ها منتشر مي¬شد مشغول كار شد. او همواره براي آزادي قدس شريف از چنگال رژيم صهيونيستي تلاش كرد و همه ظرفيت هاي فكري و تبليغاتي خود را بكار بست، از جمله اينكه مجله اي به نام «الشهيد» به زبان عربي تهيه و در سطح وسيعي از منطقه منتشر نمود. وي با مسافرت به كشورهاي ديگر، ‌با رهبران جنبش هاي آزاديبخش و كشورهاي انقلابي ملاقات و مذاكره كرد. با تاسيس حزب جمهوري اسلامي وارد اين سنگر شد و همواره در نطق هاي انقلابي خود پرده از ماهيت خائنانه ليبراليسم، منافقين ، بني صدر، رجوي و قاسملو  و ديگر گروهك هاي ضد انقلاب وابسته به شرق و غرب بر مي داشت.

شهيد منتظري در سنگر خانه ملت
شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمد منتظري در انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي با كسب 97 درصد آراء مردم نجف آباد، به مجلس شوراي اسلامي راه يافت. وي در سنگر خانه ملت، در شرايط حساس كه احتمال داشت خط وابسته به غرب بر شرايط سياسي و نيز جنگي كشور حاكم شود،‌نقش مهمي ايفا كرد.
او براي حفظ و صيانت از خواسته هاي انقلابي مردم مسلمان ايران همواره در برخورد با عوامل داخلي دشمنان انقلاب اسلامي و لزوم محاكمه و مجازات جاسوسان استعمارگران تاكيد داشت.
وي در بخشي از نطق پيش از دستور خود در يكصد و سي و هشتمين جلسه علني مجلس در تاريخ 8/2/1360 كه با آيه شريفه «انما جزاء الذين يحاربون الله و رسوله و سيعون في الارض فساداً‌ ان يقتلوا اويصلبوا او تقطع ايديهم و ارجلهم من خلاف.» «جزاي‌آنان كه با دين خدا و خدا و رسول مي جنگند اين است كه يا كشته شوند و يا بر دار آويخته شوند و يا دست و پاي آنان بر خلاف قطع گردد.» آغاز مي¬کند چنين مي¬گويد: «... متاسفانه شرايطي پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران پيش آمد كه عناصري خواستند قاطعيت انقلابي، گرفته بشود و اعمال قدرت در مقابل عوامل خارجي و قدرت هاي بزرگ بين المللي اعمال نشود. هميشه ما با ضد انقلاب در جنگ هستيم و با ابرقدرتها هم در جنگ هستيم، اعم از شرق و غرب. اگر ابتكار و قاطعيت در دست ما باشد مي توانيم ضد انقلاب را هر چه سريعتر و بيشتر نابود كنيم. اما اگر ابتكار را از دست ما گرفتند ضد انقلاب جوانان ما را و بهترين اشخاص ما را در تهران، كردستان، خوزستان، و سراسر كشور از بين مي برد. بنابراين عدم قاطعيت و از دست دادن ابتكار، مساوي با اين خيانت مي شود كه هم اكنون شاهد آن هستيم كه مي¬بينيم در شهرهاي ايران چه مسخره بازي هايي اين گروهك ها در آورده¬اند...»
حجت الاسلام والمسلمين محمد منتظري به روشنگري عليه استكبار و منافقين و گروهك هاي ضد انقلاب ادامه داد و سرانجام در اثر كينه توزي هاي شقي¬ترين افراد، مظلومانه به همراه 72 يار انقلاب در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به شهادت رسيد و در قم به خاك سپرده شد.

ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد

ـ اخلاص
ـ ساده زيستي
ـ معرفت
ـ مبارزه بي امان در راه اصول عقايد
ـ مقاوم و شجاع
ـ دشمن شناسي
و بيزاري از تفرقه افكني ميان مسلمانان

برخي از ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمد منتظري بود.

ساز شهادت عضدي  را نواختند