زندگي نامه شهيد حسين سعادتي

محل تولد : نيشابور
سن در هنگام شهادت : 25 سال
مدارك علمي : علوم حوزوي
تخصص : فقه و اصول
سوابق مبارزاتي: شركت در راهپيمايي‌هاي ضدرژيم، اعتراض به تعطيلي حوزه درس حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي(مدظله‌العالي) در مشهد و دستگيري و شكنجه توسط مزدوران شاه، تنوير افكار عمومي در برابر جنايات رژيم پهلوي، افشاي چهره‌ پر از نفاق و كريه سازمان مجاهدين خلق
كارهاي تشكيلاتي : عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليت‌ها : فعاليت در بخش شهرستان‌هاي حزب جمهوري اسلامي، مسئول آموزش امور شهرستان‌هاي حزب، مديريت آموزش طلاب و اعزام آنان براي تبليغ در مناطق دور افتاده، تبليغ مباني اسلام و اصول انقلاب اسلامي، برپايي نمايشگاه دستاوردهاي نظام نوپاي جمهوري اسلامي در كشورهاي ديگر
تولد تا جواني
شهيد حجت‌الاسلام والمسلمن حسين سعادتي فرزندحسن در نخستين روز از بهار سال 1335 ه .ش در يك خانواده روحاني در ابوسعدي شهر نيشابور ديده به جهان گشود. تحصيلات ابتدايي خود را در زادگاهش گذراند. سپس وارد حوزه علميه نيشابور شد. پس از دو سال تحصيل در آن حوزه در سال 1350 ه .ش براي ادامه تحصيل علوم حوزوي ، رهسپار مشهد مقدس شد و در آن‌جا از محضر اساتيد حوزه علميه بهره‌مند گرديد.
در سال 1353 ه . ش براي ادامه تحصيل به شهر خون و قيام " قم" مهاجرت كرد و تحصيلات خود را ادامه داد.
شهيد سعادتي در سال 1356 ازدواج نمود . او جواني متعهد و روحاني مبارزي بود كه انديشه‌هاي اسلامي را براي حركت عظيم در خود نهادينه كرد.
به واسطه حُسن خلق و تقيدي كه داشت، از احترام فوق‌العاده‌اي برخوردار بود.
وي ضمن تحصيل با حضور در مساجد شهرهاي مختلف ، مردم را با اصول عقايد اسلامي و ارزش‌هاي متعالي آشنا مي‌نمود.
شهيد سعادتي و مبارزه عليه طاغوت
شهيد سعادتي با حضور در حوزه‌هاي علميه و آشنايي با علوم اسلامي و سيره اهل بيت عصمت و طهارت ، راه و روش مبارزه را فراگرفته بود.
او مي‌دانست كه حق ماندگار و باطل رفتني است و بنابراين با پيوستن به صف مبارزان و ارشاد عامه مردم، نقش مؤثري در پيروزي انقلاب اسلامي ايفا نمود.
وي در مدت اقامت در مشهد، با همكاري برخي طلاب ،‌مبارزات مستمر خود را آغاز و شدت بخشيد. در پي تعطيلي كلاس درس حضرت آيت‌الله‌العظمي خامنه‌اي (مدظله‌العالي) از سوي رژيم پهلوي، شهيد سعادتي به همراه طلاب حوزه علميه مشهد مقدس ، تظاهرات اعتراض آميزي برگزار كردند. در اين راهپيمايي او دستگير و پس از تحمل يك ماه شكنجه و آزار دژخيمان پهلوي، از زندان آزاد شد.
او در برابر شكنجه‌گران پهلوي كه از او خواسته بودند تا نام همرزمان و همفكرانش را افشا نمايد، تا سرحد جان مقاومت كرده و آنان را ناكام گذاشته بود.
ما چو داديم دل وديده به طوفان بلا
گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر
شهيد سعادتي طي مدتي كه در شهر قم حضور داشت ، دست از مبارزه  با دستگاه پهلوي برنداشت و آن ‌جا نيز با سيل خروشان مردم و روحانيت بر ضد رژيم شاه همراه بود. سال 1356 ه . ش همزمان با اوج‌گيري مبارزات مردم به تهران آمد و از آن پس تا لحظه شهادت در اين شهر به مبارزات خود ادامه داد. او بي‌هيچ واهمه‌اي با دعوت مردم براي حضور در راهپيمايي‌ها، در صف اول اعتراضات مردمي نيز حضور داشت و از اين كه مي‌ديد دستگاه جبار پهلوي روز به روز پوسيده‌تر مي‌شود خوشحال بود. شهيد سعادتي تا لحظه پيروزي انقلاب اسلامي به مبارزه خود تحت رهبري پيامبرگونه امام راحل ادامه داد و مردم را  به سوي انقلاب اسلامي و تشكيل حكومت عدل و داد فراخواند. وي دركميته استقبال امام حضور داشت و خدمات ارزنده‌اي را ارائه نمود.

شهيد سعادتي پس از پيروزي انقلاب اسلامي
حجت‌الاسلام والمسلمين سعادتي، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به شكرانه تشكيل حكومت اسلامي در همه صحنه‌هايي كه لازم مي‌ديد و يا بزرگان توصيه مي‌كردند، حضوري درخشان داشت. او ماه‌هاي نخست سرنگوني رژيم پهلوي براي تثبيت پايه‌هاي انقلاب اسلامي با حضور در كميته‌هاي انقلاب اسلامي، به پاسداري از دستاوردهاي نظام نوپا پرداخت. شهيد سعادتي در تابستان سال 1358 ه .ش همراه با جمعي از طلاب حوزه علميه قم به اردوهاي فرهنگي – عمراني حزب جمهوري اسلامي پيوست و در اين زمينه خدمات مهمي ارائه كرد و از آن به بعد در دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي در بخش شهرستان‌ها مشغول انجام وظيفه شد . او همچنين اندكي قبل از شهادت، مسئوليت آموزش شهرستان‌هاي حزب را بر عهده گرفت.
در آغاز تابستان سال 1360 ، با همت شهيد سعادتي ، گروهي از طلاب جوان حوزه علميه قم با عزيمت به تهران و شركت در كلاس‌هايي كه چهره‌هايي نظير شهيد مظلوم آيت‌الله دكتر بهشتي در آن تدريس مي‌كردند، رهسپار شهرها و روستاهاي دور افتاده شدند و امر مهم تبليغ را بر عهده گرفتند.
او در تابستان سال 1359ه .ش در پي تحركاتي كه منافقين در مناطق مختلف كشور داشتند از سوي شهيد بهشتي مأموريت يافت تا به عنوان نماينده حزب جمهوري اسلامي به استان مازندران سفر و مدتي را در آن جا اقامت كند. وي به همراه خانواده‌اش به مناطق شمالي كشور سفر نمود و با تشكيل دفتر حزب، تشكيلات آن را تقويت كرد.   او در برابر انحرافات گروهك منافقين ايستادگي مي‌كرد و با شجاعت پرده از چهره پشت نقاب آنان برمي‌داشت. برادر شهيد حجت‌الاسلام والمسلمين سعادتي نقل مي‌كند: « طي  مدتي كه شهيد سعادتي در استان مازندران بود، فرصت پيدا شد من از نزديك با او ديداري تازه كنم . در آن جا به دليل تحركات منافقين ، مسئولان محلي اصرار داشتند كه شهيد سعادتي در سركشي‌هايي كه به مناطق مختلف استان مازندران دارد چند تن از برادران محافظ را همراه خود ببرد، اما برادرم چون هدفي الهي داشت ، هرگز اين پيشنهاد را نپذيرفت[ و شهادت در راه خدا را سعادتي عظيم مي‌دانست كه نصيب هركسي نمي‌شود]».
او در مازندران در كنار مأموريتي كه داشت ، موفق شده بود چند برنامه سخنراني در شهرهاي مختلف استان براي آيت‌الله دكتر بهشتي برگزار كند و از اين كه توانسته بود چنين خدمتي به مردم خطّه مازندران نمايد بسيار خوشحال بود.
او خدمت در حزب جمهوري اسلامي را سعادتي بزرگ مي‌دانست و عاشقانه و با همه توان در آن به فعاليت مي‌پرداخت.
حجت‌الاسلام والمسلمين سعادتي سرانجام در شامگاه هفتم تير سال 1360، در اولين رديف سالن اجتماعات دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي روبروي شهيد مظلوم آيت‌الله بهشتي نشسته بود و عاشقانه به سخنان او گوش مي‌داد كه با دسيسه نوكران امپرياليسم جهاني،با پيكري خون‌آلود و پاره پاره شده به ديدار معبود شتافت.
خانم ربابه اسدي همسر شهيد خاطره خود را از آخرين ديدار شهيد چنين نقل مي‌كند:‌ « شهيد سعادتي به طور معمول روزانه در حزب فعاليت مي‌كرد و ظهرها به منزل مراجعه مي‌كرد و پس از صرف نهار و كمي استراحت ، دوباره به دفتر مركزي حزب بازمي‌گشت و تا بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء به خانه مراجعت نمي‌‌نمود. اما در روز فاجعه برخلاف روزهاي معمول ساعتي قبل از انفجار نيز به خانه آمد و با اعضاي خانواده ديداري تازه كرد . چون اين رفتار از شهيد سابقه نداشت موجب تعجب من شد. در آن ساعت چهره شهيد به طور وصف‌ناپذيري بشاش، نوراني و فراخ شده بود و خيلي خوشحال به نظر مي‌رسيد. به هنگام خداحافظي به اتفاق بچه‌ها، شهيد را تا درب بيروني بدرقه كرديم. خداحافظي شهيد خيلي با گذشته متفاوت بود، گويا مي‌دانست كه برگشتي دركار نيست و ديدار بعدي طولاني خواهد بود. من از اين همه رفتارهاي شهيد ، تعجب كرده بودم و هرآينه منتظر شنيدن خبري هولناك بودم كه ناگهان صداي انفجار رشته افكار مرا پاره كرد و صداي تكبير مردم كه بهشتي و يارانش به شهادت رسيدند،همه اين رفتارهاي ساعت آخر عمر پرسعادت سعادتي را برايم معني نمود».
از شهيد دو فرزند به نام‌هاي ياسر(1358) و جابر(1360) به يادگار مانده است.
شهيد حجت‌الاسلام والمسلمن حسين سعادتي در وصيت‌نامه‌اي كه به قلم خود به تحرير در آورده به خانواده‌اش چنين توصيه كرده است:
1- پس از مرگ جنازه مرا [به] نيشابور منتقل [كنند] و در كنار مرقد فضل‌بن شازان [نيشابوري] مدفون سازند.
2- كليه اموال و مقدار پولي كه دارم در اختيار همسرم ربابه اسدي و براي مصرف زندگي فرزندم ياسر  قرار بگيرد. 
3- شش ماه روزه و دو ماه نماز [ قضا برايم] خوانده و گرفته شود. 
توجه به اهميت تبليغات ويژگي‌ بارز شهيد
شهيد حسين سعادتي ، نقش تبليغ و اهميت تبليغات را به خوبي مي‌شناخت و بر ابزار و سياست‌هاي آن كاملاً آشنايي داشت. او در سالي كه از طرف حزب جمهوري اسلامي مأموريت يافته بود تا به استان مازندران برود ، با حضور در مساجد و بيان ارزش‌هاي انقلاب ، مردم شهري و روستايي را به اهميت ولزوم صيانت از نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران واقف مي‌نمود. مردم هر روز پس از اقامه نماز مغرب و عشاء به امامت شهيد، در پاي منبر او مي‌نشستند و با جان و دل به سخنان او گوش فرامي‌دادند. در پايان سخنراني ، شهيد با يك دستگاه آپاراتي كه تهيه كرده بود، فيلم تظاهرات مردمي و تصوير جنايات رژيم پهلوي و نيز منافقين را به مردم نشان مي‌داد و در اين راه هرگز از دسيسه منافقين و دغل‌بازان رياكاري كه با توطئه‌چيني سعي داشتند مردم را از انقلاب جدا نموده و انقلاب را از مردم بگيرند ، نمي‌هراسيد.
الذين يبلغون رسالات‌الله ويخشونه و لايخشون اَحَداً اِلا الله و كَفَي بالله حسيباً.
او پس از تشريح ابعاد و زواياي مختلف مستند به نمايش گذاشته شده ، نيمه‌هاي شب از روستاي دور به خانه‌اش در شهر بازمي‌گشت و به خدا توكل مي‌نمود.
شهيد سعادتي در دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي ايران مأموريت يافت به همراه هيأتي عازم كشورهاي مالزي و فيليپين شود تا ضمن تبليغ اسلام ناب محمدي (ص)،‌انقلاب و دستاوردهاي آن را به گوش جهانيان برساند. شهيد با توجه به اهميت كار تبليغات، خود به طور مستقيم در برپايي نمايشگاه و توزيع پوستر و آثار مستند شركت كرد و به دفاع  از ارزش‌هاي انقلاب اسلامي پرداخت و مردم اين ديار را با اصول انقلاب اسلامي و راه‌هاي مبارزه با استعمار و استكبار آشنا ‌نمود.
ويژگي‌هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- پيرو اسلام راستين
- پاسدار حريم ولايت فقيه
- شيفته خدمت به مردم
- علاقه‌مند به كانون گرم خانواده
- پرهيز از بخل و خودپسندي
- همنشيني با مردم مستضعف و عادي به عنوان صاحبان اصلي انقلاب؛ از ويژگي‌هاي برجسته اين شهيد سعيد به شمار مي‌رود.