زندگي نامه شهيد عباسعلي ناطق نوري

محل تولد: نور ـ مازندران 
سن در هنگام شهادت: 46 سال
تحصيلات: ديپلم متوسطه
تخصص: علوم قرآني
سوابق مبارزاتي: آغاز مبارزه به رهبري حضرت امام خميني(ره)، همكاري با هيئت هاي موتلفه اسلامي، تكثير و پخش اعلاميه هاي امام راحل و مراجع عظام تقليد در سراسر كشور، كسب آمادگي براي قيام مسلحانه عليه طاغوت، تهيه دستگاه راديويي شنود بي سيم شهرباني ساواك‌ با هدف خنثي نمودن اقدامات ضد مردمي آنان، صدور حكم ترور وي از سوي ساواك
كارهاي تشكيلاتي: ‌ عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليت¬ها: سرپرست بنياد مستضعفان و جانبازان در شمال كشور، داديار دادگاه انقلاب شهرستانهاي نوشهر و چالوس، نماينده مردم نور در مجلس شوراي اسلامي
 
تولد تا جواني
شهيد عباسعلي ناطق نوري،‌ پنجم مرداد 1314 در قريه اوزكلا از توابع شهرستان نور در استان مازندران متولد شد. وي دومين پسر خانواده بود. پدرش ابوالقاسم روحاني سخنران و اهل منبر بود و از آنجا كه قدرت نطق ايشان بالا بود ، به همين دليل وارد هر مجلسي كه مي¬شد حضار مي¬گفتند: «ناطق» آمد و چون اهل نور بود او را ناطق نوري مي¬گفتند به همين دليل آن مرحوم و فرزندانش به ناطق نوري مشهور گشتند و فاميلي اصلي اين خانواده مبارز كه نوري جمشيدي بود، به تدريج به فراموشي سپرده شد. 
پدر شهيدعباسعلي ناطق نوري از طلاب تهراني و از شاگردان مرحوم شهيد مدرس بود  و تحت تأثير شخصيت ايشان،‌ ضمن ورود به عرصه مبارزه با استكبار، روحيه كفر ستيزي و ايستادگي در برابر طاغوت و دفاع از مظلوم را به فرزندان خود آموخت. هنگامي كه رضا خان با عنوان تجددخواهي درصدد از بين بردن مقدسات مردم ايران برآمد و براي سركوبي روحانيت دستور داد لباس روحانيت خلع شود، پدر شهيد ناطق نوري به دليل مراتب علمي و حوزوي از اين دستور مستثني شد.  
شهيد عباسعلي ناطق نوري در چنين خانواده اي رشد و نمو يافت. تا سن 9 سالگي در قريه اوزكلا زندگي مي كرد و پس از آن به همراه خانواده به تهران عزيمت نمود و تحصيلات ابتدايي خود را در سال 1327 (هـ .ش) به پايان رساند.
وي ضمن تحصيل به كشاورزي كه شيوه انبياء و ائمه معصومين بود مي¬پرداخت و بعدها نيز اعلام داشته بود اگر چنانچه پيش بيايد و روزي مسئوليت¬هاي گوناگون را به ساير برادران تفويض نمايد، تنها كاري كه به آن مشغول خواهم شد كشاورزي است كه يك سنت پيامبرانه است . وي در نوجواني به حرفه مكانيكي روي آورد و تا مرتبه استادي پيش رفت و شاگردان ممتازي در اين رشته آموزش داد.
وي به ورزش و سلامت تن كه در دين مبين اسلام و روايات نيز به آن توصيه شده است  بسيار علاقه مند و معتقد بود يك انسان براي اينكه درست بيانديشد بايد از جسم قوي برخوردار باشد. از اين رو به ورزش كشتي كه مرام پهلواني در آن بسيار ديده مي¬شود روي آورد و به تمرين و سازندگي جسماني نيز پرداخت.
شهيد عباسعلي ناطق نوري از‌ آنجا كه به مطالعه و كسب علم علاقه داشت، با وجود كار زياد و پر زحمت، به فراگيري علم بويژه دروس مذهبي و تحقيق در دين مبين اسلام روي آورد. در كنار آن نيز ديپلم متوسطه خود را گرفت. او كه آموزش قرآن را از كودكي در نزد پدر آغاز كرده بود، با عشق و علاقه فراوان دنبال نمود و بزودي توانست سخنران و مدرس قرآن شود.
شهيد ناطق نوري آنچه را كه مي‌آموخت با روش هاي ساده و قابل درك براي عامه مردم و بويژه كودكان و نوجوانان تشريح مي كرد و اعتقاد داشت خمير مايه كودكان بايد در مسير قرآن و اهل بيت بنا نهاده شود.
 شهيد عباسعلي ناطق نوري پيرو مكتب امام حسين(ع) بود و در خط مرجعيت و روحانيت حركت مي كرد. و در يك كلام مردي خدامحور بود.
او در اواخر عمر رژيم منحوس پهلوي، به سبب فعاليت هاي تبليغي و براي اينكه بيشتر بتواند به فعاليت¬هاي اجتماعي و انقلابي برسد، در يك هجرت شغلي، فروشندگي لوازم چرخ خياطي را پيشه خود ساخت. اما كسب براي او بيشتر از اينكه معيشت خانواده را تأمين نمايد پوششي براي فعاليت هاي اسلامي و انقلابي بود. 
او معتقد بود در كارها بايد به خدا توكل کرد، زيرا مسير كاري كه براي خدا باشد، به لطف حضرت حق هموار مي¬گردد.
شركت مستمر در جلسات مذهبي از مهمترين برنامه هاي زندگي وي بود و هنوز هم سخنان و فعاليت¬هاي وي در هيئت قهروديهاي تهران، مناطق اميريه، باغ فيض، كن، ونك، حصارك، سه راه آذري و برخي مناطق محروم شهر تهران در اذهان و خاطره ها باقي مانده است.
او در طول حيات زندگي¬اش با جوانان مأنوس بود و سعي مي¬كرد آنان را با روش¬هاي تبليغي اصولي، به سوي اسلام و انقلاب هدايت كند. براي نخستين بار كه به هيئت قهروديها دعوت شد،‌ محفل را خالي از جوانان ديد و سراغ آنان را گرفت. متوليان هيئت قهروديها، اظهار داشتند، چون ظاهرشان زيبنده نبوده در مجلس حاضر نشده¬اند. شهيد در پاسخ گفته بود: «آنها را بياوريد، بقيه¬اش با من»‌. او هم چنانكه گفته بود، عمل كرد و از آنان جواناني متعهد و مكتبي ساخت .
ساده زيستي،‌ دوري از كبر، غرور و رخوت و سستي هميشه در چهره او عيان بود و به وفاي عهد اعتقاد راسخ داشت. شهيد عباسعلي ناطق نوري هرگز از كار و مجاهدت خسته نمي شد و بطوريكه گاه در شبانه روز فقط سه ساعت استراحت مي¬كرد و بقيه ساعات را به عبادت، كار و آموزش و تبليغ احكام اسلامي مي پرداخت.

قرآن محوري ويژگي بارز شهيد
شهيد ناطق نوري، همواره در قرآن تدبر مي كرد و آن را منشور زندگاني خود ساخته بود. وي قرآن راصراط مبين و دوري از آن را ضلالت و گمراهي مي¬دانست. «ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين». وي انديشه هاي ديني و مبارزاتي خود را بر پايه اين كتاب حق استوار ساخته بود و همواره به جوانان توصيه مي كرد نسبت به آن شناخت كافي داشته باشند. او قرآن را درمان  همه دردهاي فكري و رواني مردم و بويژه جوانان مي دانست «... و شفاء لما في الصدور»  و در عين حال اعتقاد داشت پناه گاه خوبي براي مردم است.
او قرآن را دژ محكمي در برابر شياطين معرفي مي كرد «واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا» و معتقد بود امت اسلامي ماداميكه به آن عمل مي كند دچار خسران نخواهد شد.
شهيد عباسعلي ناطق نوري دوري از قرآن را به حكم وحي همنشيني با شيطان مي¬دانست «و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطاناً‌ فهو له قرين»، «هر كس از ياد خداي رحمان دل بگرداند براي او شيطاني بگماريم كه او را همنشين باشد.  و مي¬گفت كار شيطان اين است كه بالعاب وتزئين در قلب انسانها رخنه كند. «الذي يوسوس في صدور الناس»‌
شهيد ناطق نوري با اين بينش قدم در راه نشر قرآن و معارف قرآن نهاد و لحظه¬اي نيز از آن غافل نشد. وي با برپايي جلسات قرآني در قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، ضمن آموزش آن به مردم و بويژه جوانان،‌ راه مبارزه با طاغوت و مظاهر شرك را براساس كلام وحي به مردم نمايان مي ساخت.
او تبليغ نهضت عاشورايي را نيز بر اساس كتاب صراط و هدايت دنبال مي¬ساخت و در همه حال قرآن مبناي كار او بود.
حسين ناطق نوري فرزند ايشان در خاطره¬اي از برگزاري آئين سوگواري حضرت اباعبدالله الحسين (ع) چنين مي گويد: «شهيد ناطق نوري، در روز عاشورا و به هنگام حركت دسته جات عزاداري، از حاضرين مي خواست هيچگونه شعاري ندهند و هر چند لحظه يكبار فقط آيات قرآن و ترجمه آنها خوانده شوند، همه پلاكاردها پائين آمده پس از قرائت قرآن و ترجمه آيات شريفه، يك نفر حديث يا سخني از بيانات گهربار حضرت اباعبدالله الحسين (ع) را با بلندگو قرائت نمايد و فقط پلاكارد مربوط به همان سخن را بر افراشته نگهدارند تا همه بدانند كه سخن چيست.» 

شهيد ناطق نوري و نهضت عاشورايي امام خميني(ره)
با آغاز نهضت حضرت امام خميني (ره) شهيد ناطق نوري بزودي به صف مبارزان اسلامي پيوست و اطاعت از فرامين امام راحل را واجب دانست. وي مبارزات خود را همزمان با تشكيل هيئت¬هاي موتلفه اسلامي كه تحت فرمان بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران و زير نظر شهيدان استاد مطهري و دكتر بهشتي اداره مي شد آغاز كرد. شهيد ناطق نوري و برادرش احمد در شبكه هاي 10 نفري هيئت هاي موتلفه اسلامي نقش مهمي داشتند. فعاليت هاي شهيد در هيئت¬هاي موتلفه اسلامي تا آنجا گسترش پيدا كرد كه تا مرز حركت هاي مسلحانه نيز پيش رفت، بطوريكه خود شهيد نقل مي نمود: «براي اجراي طرح اعدام انقلابي حسنعلي منصور،‌ نخست وزير شاه، آن وقت دو بار قرعه به نام ايشان افتاد و بار سوم خداوند خواست شهيد بخارايي اين مأموريت انقلابي را به انجام برساند.» 
بعد از اعدام انقلابي حسنعلي منصور و دستگيري گروهي از اعضاء هيئت هاي موتلفه اسلامي، شهيد ناطق نوري با تشكيل جلسات به روشنگري عليه طاغوت ادامه داد و به همين دليل تحت تعقيب ساواك قرار گرفت. او در سالهاي آغازين نهضت حضرت امام خميني(ره) و يورش ساواك و سفاكان رژيم پهلوي به مدارس علوم ديني و حوزه هاي علميه، بارها از تهران به قم رفته و با لباس هايي كه از قبل تهيه كرده بود، طلاب را از هجوم جلادان شاه نجات داد. 
وي در طول مبارزه عليه بيداد و ستم، اعلاميه¬ها و سخنراني¬هاي حضرت امام را تكثير و با جاسازي در بسته هاي چرخ خياطي و لوازم آن كه متناسب با شغل وي بود در اختيار مبارزان قرار مي داد.
شهيد ناطق نوري همچنين با تهيه يك دستگاه راديو كه قابليت شنود دستگاه بي¬سيم شهرباني رژيم را داشت، كليه مكالمات آنها را دريافت مي¬كرد و اخبار مهم را به اطلاع مبارزان مي¬رساند. جواناني كه وي تربيت كرده بود، هسته گروهي به نام «نداي اسلام» را تشكيل دادند كه در ارتباط با روحانيت و همكاري با گروه «فجر اسلام» به انتشار اطلاعيه و فعاليت¬هاي افشاگرانه ضد رژيم مي پرداختند. در سال 1357 خورشيدي اين گروه شناسايي شدند و با حمله ساواك جمعي از اعضاء آن،‌از جمله فرزند ايشان دستگير و تا زمان نخست وزيري بختيار در زندان به سر بردند كه با اوجگيري مبارزات مردمي از زندان آزاد شدند.
شهيد ناطق نوري، همواره و در همه حال به مبارزات خود ادامه داد و ساواك كه از اقدام هاي او به ستوه آمده بود، دستور ترور او را صادر كرد، به اين معني كه ماموران هر جا او را يافتند حق داشتند وي را به شهادت برسانند و ليكن غافل از اراده و  مشيت الهي بودند، زيرا خداوند خواست تا او بماند و به دست بدسرشت¬ترين افراد روزگار و خوارج زمان به شهادت برسد و با خون خود نهال نهضت عاشورايي حسين دوران را آبياري كند.
شهيد ناطق نوري در ارتباط با اعزام مبارزان براي طي دوره آموزشي مبارزات به خارج از كشور با شهيد منتظري و جلال الدين فارسي در ارتباط بود. او در راه¬اندازي فعاليت¬هاي هنري كه توسط گروه¬هاي نمايشي و هنري مرتبط با مؤتلفه اسلامي تهيه مي¬شد، همكاري داشت و در كانون هاي مخفي كه زير نظر او بود نمايشنامه¬هاي اسلامي و انقلابي اجرا مي¬گرديد.

فرزند انقلاب پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران
با ورود تاريخي بنيانگذار كبير جمهوري اسلامي ايران، شهيد ناطق نوري به همراه گروهي از جوانان برومند و شاگردان مخلصي كه خود آنها را تربيت كرده بود، بخشي از مأموريت حفاظت از امام را در مدرسه رفاه عهده دار شد. در ماه هاي نخست استقرار نظام، وي ماموريت يافت تا با عزيمت به شمال مسئوليت حفاظت از بيت المال مسلمين را بر عهده بگيرد. شهيد ناطق نوري مدتي مسئوليت بنياد مستضعفان شمال كشور و نيز دادياري دادگاه انقلاب شهرستان هاي نوشهر و چالوس را بر عهده گرفت و قاطعانه در برابر بدخواهان نظام و متعرضان به حقوق و نواميس مردم ايستادگي كرد.
او همواره با جريانهاي التقاطي و ليبراليسم مبارزه مي¬كرد و مردم را با خطرات فكري آنان آشنا مي ساخت.
او همواره در مسير روحانيت بود و فرامين ولي فقيه را بدون چون و چرا اجرا  مي¬كرد. او معتقد بود: «امت اسلام كه به پيروي از ابراهيم خليل، اين پيامبر بزرگوار به مبارزه حق و باطل ادامه مي دهد، همه بلاها را براي خودش مي خرد. آمريكاي جنايتكار و همه نيروهاي اهريمني در سراسر جهان عليه اين حركت ابراهيم [گونه] به پاخاسته اند تا شايد صداي ابراهيمي ما را كه همان صداي توحيد عليه شرك جهاني است خاموش كنند، ما نيز همانند ابراهيم به راه خودمان ادامه خواهيم داد و هرگز سكوت نخواهيم كرد و از جان و مال و فرزند دادن دريغ نداريم.» 

شهيد ناطق نوري در سنگر خانه ملت
عباسعلي ناطق نوري،‌ نامزد نخستين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي از حوزه انتخابيه نور شد و با كسب 67 درصد از آراء مردم اين شهرستان به خانه ملت راه يافت. او در اين سنگر نبرد ديگري را آغاز كرد و براي اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران از خون خود مايه گذاشت. او در اين سنگر توسعه و پيشرفت كشور را از يكسو و مقابله با جريانهاي كفر و نفاق را از سوي ديگر در صدر برنامه¬هاي خود قرار داد.
شهيد عباسعلي ناطق نوري، تقويت پشت جبهه ها را نيز مانند خط مقدم جبهه ضروري مي¬دانست . معتقد بود نبايد از‌آن غافل شويم زيرا در آينده ممكن است خلاء¬هايي براي ما ايجاد نمايد.
در اين راستا تقويت صنعت كشاورزي، ارتقاء سطح كيفي و كمي توليد يكي از نكاتي بود كه وي بر آن اصرار مي ورزيد و مي گفت: «... ما وقتي به خودكفايي مي رسيم كه دست جنايتكاران را [قطع كنيم] و [بهترين راه نيز]  خودكفايي در بخش كشاورزي است... [ما نبايد] فقط شعار بدهيم و بگوئيم كشاورزان بروند كشت و فعاليت بكنند... وزارت كشاورزي ببيند چه امكاناتي [مي تواند] در اختيار كشاورزان بگذارد...» 
او همچنين در پاسخ به افراديكه به نبود به اصطلاح آزادي در جامعه انتقاد داشتند چنين پاسخ مي داد: « ... آزادي به چه كساني؟ .... آزادي مطلق؟ يا آزادي حساب شده... در چارچوب قانون،‌ آزادي به گروهها به چه گروههايي؟ آن گروه¬هايي كه بهترين فرزندان خلق را گرفتند و سر بريدند و آتش زدند. باز هم به آنها آزادي بدهيم... بگوئيم كه دستتان درد نكند .... به جنايتتان ادامه بدهيد...» 
مبارز متعهد و وارسته از خود و مقاوم در برابر تهمت هاي منافقين و كوردلان،‌سرانجام در راه ايستادگي براي حفظ آرمانها و عقايد برخاسته از قرآن، در فاجعه تروريستي هفتم تير سال 1360 شربت شهادت نوشيد و به ديدار كسي شتافت كه هر روز نام او را بارها به زبان مي آورد و مي گفت:‌ «يا حسين»
كـس راز حـيـات او نـدانـد گفـتن بايـد كه زبان به كام خـود بنهفتن
هر چند ميان خون خود خفت ولي  سوگند كه خون او نخواهد خفتن
پيكر پاك شهيد عباسعلي ناطق نوري، با شكوه امت وفادار به شهر نور منتقل و در زادگاهش به خاك سپرده شد.
از شهيد عباسعلي ناطق نوري 5 فرزند بنام هاي حسين( 1333)، علي (1337)، مرتضي(1339)، فاطمه(1347) و زهرا (1354) به يادگار مانده است.  
علي ناطق نوري، فرزند شهيد در تاريخ 11/1/1365 در منطقه عملياتي فاو به درجه رفيع شهادت نائل آمد.

ويژگي هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
ـ پاسدار حريم ولايت
ـ معتقد به اصول و اعتقاد اسلامي
ـ متواضع
ـ برخاسته از ملت
ـ سخت گير در برابر دشمنان
ـ دوستدار خانواده
ـ مأنوس با جوانان
ـ نفوذ كلام
ـ‌ رسيدگي به محرومان
و حسن¬خلق و نرمي¬گفتار در مباحثه از ويژگي¬هاي شهيد عباسعلي ناطق نوري بود.