زندگي‌نامه شهيد دکتر محمدعلي فياض بخش

محل تولد: تهران   
سن در هنگام شهادت : 44 سال
مدارك علمي: پزشك
تخصص‌: جراح
سوابق مبارزاتي: مبارزه با رژيم پهلوي از طريق اقدامات عام‌المنفعه، رسيدگي به وضع مجروحان و زخميان  شركت‌كننده در راهپيمايي‌هاي ضد پهلوي
كارهاي تشكيلاتي: عضويت در حزب جمهوري اسلامي
مسئوليت‌ها: رئيس بيمارستان شيروخورشيد سقز (قبل از پيروزي انقلاب اسلامي)، تأسيس كلينيك سلمان فارسي، تأسيس آسايشگاه معلولان انقلاب، مديركل توان‌بخشي وزارت بهداري، وزير مشاور و سرپرست سازمان بهزيستي كشور

تولد تا جواني
محمدعلي فياض‌بخش ، دومين روز از اسفند سال 1316 ه . ش در محله بازار آهنگران تهران و در خانواده‌اي مذهبي و نيكوكار به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي را در مدرسه خسروي هفت تن بازار و دوره متوسطه را در دبيرستان مروي گذراند. وي در دوران تحصيل در زمره شاگردان ممتاز بود و همزمان به يادگيري دروس قديمي جامع‌المقدمات و ادبيات عرب نزد يكي از طلاب تهران مشغول بود كه اين برنامه تا اواسط دوران دانشگاه ادامه يافت.
تعاليم اسلامي و مكتبي از وي فردي مؤمن و مسلمان ساخته بود به گونه‌اي كه در طول زندگي ، هيچ‌گاه از اشاعه فرهنگ اسلامي غافل نشد. او از نوجواني صادق، خوش‌برخورد و با اخلاص بود . به دليل علاقه‌اي كه به علم طب داشت وارد دانشگاه پزشكي تهران شد. پس از اخذ دانشنامه پزشكي عمومي به خدمت سربازي رفت و سربازي خود را در قالب سپاهي بهداشت در يكي از روستاهاي محروم و دور افتاده گذراند.
خانم ربابه رفيعي طاري همسر شهيد فياض‌بخش در خاطره‌اي از دوران سربازي ايشان چنين نقل مي‌كند: «در روستايي كه از همه امكانات محروم بود، خدمت خود را سپري كرد. وضع آن جا طوري بود كه دكتر بايد فاصله شهر تا روستا را با اسب طي مي‌كرد. او تصميم گرفت در روستا حمام، مسجد و مدرسه بسيار كوچكي بسازد، بنابراين در تمام اوقاتي كه به مرخصي مي‌آمد وقتش را صرف تأمين تداركات براي اين كارها مي‌كرد. شهيد فياض‌بخش [به خاطر سلامت نفسي كه داشت] به تدريج مورد مراجعه‌هاي ده براي امور غيرپزشكي هم شد،‌به طوري كه اگر زن و شوهري هم دعوا مي‌كردند، او بايد حل و فصل مي‌كرد».
پس از سربازي در سال 1345 ، براي اينكه بتواند مطب داير كند بايد دو سال خارج از تهران خدمت مي‌كرد، به همين دليل به سقز رفت و رئيس بيمارستان شيروخورشيد اين شهر شد. او در پي بيماري مادرش ناچار شد محل خدمت خود را تغيير دهد و از سقز به شهر ديگري كه امكان تردد آسان‌تر به تهران را داشت نقل مكان كند، بنابراين به سبزوار رفت و ادامه طرح خود را در آن‌جا گذراند. او هم چنين در اين سال با همكاري برخي دوستانش مانند شهيد دكتر سيدمحمدباقر حسيني لواساني از شهداي حزب جمهوري اسلامي،كلينيك سلمان فارسي را در دروازه شميران تهران داير كرد.
شهيد فياض‌بخش يك بار براي گذراندن دوره تخصصي طب از آمريكا پذيرش گرفت اما به دليل كسب رضايت مادر از تصميم خود صرف‌نظر كرد و در ايران باقي ماند.
" وَ قضي رَبُّكَ اَلّا تعبُدوا اِلّا اِيّاهُ و بالوالدَينِ اِحساناً اِمّا يَبلُغَنَّ عِنْدَكَ الكبر اَحدهُما اَوْكِلاهُما فَلا تَقُلْ لَّهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرهُما و قُُلْ لَّهُما قَولاً كريماً ". "و خداي تو حكم فرموده كه جز خدا هيچ كس را نپرستيد و درباره‌ي پدر و مادر نيكويي كنيد و چنان كه هر دو يا يكي از آنان پير و سالخورده شوند زنهار كلمه‌اي كه رنجيده خاطر شوند مگوئيد و كمترين آزار به آن‌ها مرسانيد و با ايشان به اكرام و احترام سخن گوئيد".
اوايل سال 1347 ه . ش در داخل كشور دوره تخصصي را در رشته جراحي شروع كرد و در سال 50 و 51 آن را با موفقيت به پايان رساند. وي هم چنين دوره كوتاهي در اورتوپدي ديد و در اين زمينه مهارت ويژه‌اي داشت.
پس از گرفتن تخصص به مدت 4 سال به طور رايگان در بيمارستان كمك شماره 3 به جراحي و طبابت بيماران نيازمند مشغول بود. او روزانه 18 ساعت به كار طب مشغول بود و در ساعات ديگر نيز بيشتر به مطالعه علمي و كتب مذهبي مي‌پرداخت.
همسر وي درباره سلوك رفتاري شهيد چنين نقل مي‌كند: « شهيد پس از آن كه دوره‌ي تخصصي جراحي را در بيمارستان سينا گذراند، در خيابان شهباز جنوبي مطبي را داير كرد. صبح‌ها به بيمارستان مي‌‌رفت و بعداز ظهر تا ساعت 22 در مطب به طبابت مشغول بود. حق ويزيت ايشان 300 ريال بود و آن هم به اين شكل مي‌گرفت كه در مطب صندوقي را نصب كرده و روي آن مطلبي با اين مضمون نوشته بود كه حداكثر مبلغ ويزيت 300 ريال است، اما اگر كسي اين ميزان را ندارد، مي‌تواند كمتر ويزيت بدهد يا ندهد. شهيد فياض‌بخش با برخي از كسبه محل و داروخانه صحبت كرده و مقداري پول به عنوان تنخواه‌گردان نزد آنان گذاشته بود و بيماراني را كه نياز به داروي ارزان يا رايگان يا مواد غذايي خاص داشتند با شيوه‌اي كه بيمار متوجه نشود و به شأن او برنخورد، با علامت خاصي كه كنار نسخه بيمار مي‌زد ، نزد آن‌ها مي‌فرستاد. آن‌ها هم غذا يا دارو را به او مي‌دادند و بعد با دكتر حساب مي‌كردند. ... اگر متوجه مي‌شد كه نوجوان با استعدادي به دليل فقر مالي قادر نيست در مدرسه خوبي درس بخواند، هزينه تحصيلي او را تقبل مي‌كرد».

شهيد فياض‌بخش و مبارزه عليه طاغوت
شهيد فياض‌بخش از همان دوران نوجواني با روش مبارزه عليه طاغوت آشنا شد. ابتدا مبارزه خود را در مسير خدمت به همنوعان قرار داد و به ياري محرومان وكوخ‌نشينان شتافت. وي جزو گروه پزشكان تشكيلات مخفي سال‌هاي 56- 57 بود. قبل از جمعه سياه و 17 شهريور آموزش كمك‌هاي اوليه پزشكي را براي كمك به مبارزاني كه توسط دژخيمان شاه مجروح شده بودند در كلينيك و خانه‌اش به طور پنهاني شروع كرد. اين برنامه بعدها در حسينيه محلاتي‌ها مركزيت پيدا كرد و مجروحان حوادث جمعه خونين شاهدان خوبي هستند بر تلاش شهيد فياض‌بخش كه حتي با كمترين وسيله ، به جراحي و درمان مجروحان و زخمي‌ها مي‌پرداخت و سر از پا نمي‌شناخت.
دكتر فياض‌بخش همچنين در زمان بازگشت حضرت امام خميني(ره) به وطن ، جزو پزشكان معتمد مدرسه علوي بود.

شهيد فياض‌بخش پس از پيروزي انقلاب اسلامي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد خدمات عام‌المنفعه را در رسيدگي به محرومان ادامه داد. حدود آبان سال 1358 ه . ش با كمك امدادگران دوره ديده كميته،آسايشگاه معلولان انقلاب دروس را تأسيس كرد. تا سال 1358 كار دولتي را به صورت استخدام نپذيرفت. اما دراين سال با سابقه‌هايي كه در خدمت به معلولان داشت، به عنوان مديركل توانبخشي وزارت بهداري انتخاب شد.
بعد از آشنايي با پراكندگي سازمان‌هاي رفاهي و ‌توان‌بخشي كشور و نبود هماهنگي و كارآيي برنامه آن‌ها، با كمك و همفكري شهيد سيدمحمدباقر لواساني و برخي ديگر ، لايحه تشكيل سازمان بهزيستي كشور را به شوراي انقلاب پيشنهاد و با پي‌گيري شبانه‌روزي به كار سازمان‌دهي تشكيلات و بودجه و برنامه‌ريزي سازمان پرداخت. او سرانجام در كابينه شهيد رجائي به عنوان وزير مشاور و سرپرست سازمان بهزيستي كشور انتخاب شد و تا آخرين لحظه عمر شريف خود مشغول خدمت در اين سنگر بود.
شهيد دكتر فياض‌بخش با مطالعه دقيق به اين نتيجه رسيده بود كه رسيدگي به بيش از 4 ميليون معلول و محروم جامعه‌ ايران و حمايت از محرومان جهان امر عادي نيست كه دولت به تنهايي قادر به انجام آن باشد. بر اين اساس در تنظيم لايحه تشكيل سازمان بهزيستي ، مشاركت كامل مردم را در نظر گرفته بود و همواره توصيه و سفارش مي‌نمود كه به داوطلبان اهميت بدهيد و اگر متوجه مي‌شد كه داوطلبي اعلام آمادگي نموده ولي از او استفاده كامل نشده مي‌رنجيد.
او خود را نماينده معلولان و مجروحان مي‌دانست و در هيأت دولت و مجلس شوراي اسلامي و انقلاب فرهنگي و ديگر مجامع و حتي در جلسات خانوادگي به شرح موقعيت و وضعيت معلولان و مجروحان پرداخته و از حقوق آنان دفاع و امكانات موجود را براي حمايت از آنان بسيج مي‌نمود. او همواره مي‌گفت: «معلولان و مجروحان براي اين مرا وزير كردند كه بتوانم در اين مجالس شركت نموده و صداي آنان را به ديگران برسانم».
شهيد فياض‌بخش هم چنين در جلسات حزب جمهوري اسلامي شركت مي‌نمود و در اين سنگر نيز مشغول خدمت به مردم بود.
سرانجام در شامگاه هفتم تير سال 1360 ه . ش در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به همراه ديگر هم‌رزمان خود به فيض شهادت نايل آمد و با فراغ خود دل رنج‌ديده محرومان را غمگين نمود.
آخرين برنامه‌هاي دكتر فياض‌بخش كه با شهادت مظلومانه‌اش به دست مزدوران امپرياليسم ناتمام ماند اجراي كامل طرح كمك به روستانشينان بالاي 60 سال (برنامه پيشنهادي شهيد رجائي)، ايجاد مراكز ساخت دست و پاي مصنوعي در 10 استان كشور، افزايش نظام مشاركت مردمي در اداره سازمان بهزيستي، ... و مهم‌تر از همه اجراي فتواي حضرت امام خميني(ره) مبني بر اجازه مصرف وجوهات شرعيه در سازمان بهزيستي كشور زير نظر حضرت آيت‌الله مهدوي كني نماينده حضرت امام (ره) در سازمان به منظور ارائه خدمات بازتواني به معلولان ، تجديد تربيتي منحرفين اجتماعي و سرپرستي از ايتام و خانواده‌هاي نيازمند به طور گسترده در سراسر كشور و به خصوص روستاها بود.
از شهيد دكتر محمدعلي فياض‌بخش چهار فرزند به نام‌هاي احمد(1346)، علي(1348)، زهرا(1351) و مريم(1355) به يادگار مانده است.

توكل به خدا ويژگي‌ بارز شهيد
او در زندگي و مسيري كه انتخاب كرده بود، دل به ديگران نمي‌بست و با تكيه و اعتماد بر خداوند، برنامه‌هايش را پيش مي‌برد. در مبارزه با طاغوت با توكل به خدا از دشمنان نمي‌هراسيد و با شجاعت راه خود را ادامه مي‌داد.« الذين قال لَهُم الناسَ اِنَّ الناس قد جَمَعُوا لَكُم فاخشوهم فزادَهُم ايماناً و قالوا حسبنا الله و نِعمَ الوكيل» ،      « كسانيكه مردم به ايشان گفتند مردمان ضد شما گرد آمده‌اند از آنان بهراسيد، نه تنها نهراسيدند بلكه ايمانشان افزايش يافت و گفتند، خداوند ما را بس است كه او بهترين وكيل است».
شهيد فياض‌بخش در روزهاي مبارزه با وجود تهديدات تلفني، خدمت به مجروحان را ادامه مي‌داد و مي‌گفت: « اگر قرار است كه به خاطر اين كار مرا از بين ببرند افتخار مي‌كنم».
او در روزهاي آغازين نظام مقدس جمهوري اسلامي، عليرغم همه مشكلات و كاستي‌هايي كه از سلسله جبار پهلوي به جا مانده بود، با توكل به خدا ، به ياري محرومان شتافت و لحظه‌اي تعلل نكرد و با قوت قلب و كوشش كارها را پيش برد.

ويژگي‌هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- پيرو مكتب اسلام
- داراي روحيه خدمتگزاري
- پرهيز از كبر و غرور
- مهربان و صميمي
- دوستدار محرومان و مستضعفان
- علاقه‌‌مند به كانون گرم خانواده
از ويژگي‌هاي اخلاقي و شخصيتي شهيد فياض‌بخش به شمار مي‌رود.