سخنان شهید رجایی در اجلاس شورای امنیت

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
لا یحب‌الله الجهر بالسوء من‌القول الا من ظلم
(خداوند دوست ندارد کسی سخن درشت را فریاد بکشد مگر وقتی که مورد ستم قرار گرفته باشد.)
ما در شرایطی به اینجا آمده‌ایم که کشورمان در میان آتش جنگ برافروخته از سوی دولت بعث و نامردمی عراق می‌سوزد. و نیز در شرایطی هستیم که واقعه زلزله الجزایر به نوبه خود مردم و امام ما را سخت اندوهگین ساخته و بسیار متأسفیم که به علت شرایط جنگ نتوانستیم، آنچنان که باید در جهت برآوردن نیازهای مردم برادر و مسلمان آنجا اقدام نمائیم.
من دیروز مستقیما از جبهه جنگ عازم اینجا شدم. کشته‌ها و مجروحینی را که دیدن آنان دل هر انسانی، هر چند کم احساس را به درد می‌آورد، به چشم خود نظاره کردم. موشک‌های 9 متری زمین به زمین که به شهر دزفول پرتاب شده، قسمت اعظم شهر را بر سر مردم شریف و قهرمان آن دیار خراب کرده است. در دزفول متجاوز از 30 کودک مجروح کمتر از شش ماه را که هم اکنون در بیمارستان این شهر بستری هستند، دیدم. ارتش صدام حسین به بهانه‌های واهی که بهتر است حتی گفته شود بدون بهانه،‌به خاک ما تجاوز کرده، مراکز تولیدی و اقتصادی و بخصوص مناطق مسکونی ما از جمله بیمارستانها و مؤسسات آموزشی را منهدم می‌نماید و مردم بیگناه ما را به قتل می‌رساند.
دنیا باید بداند که ارتش فریب خورده صدام به هیچ چیز رحم نمی‌کند و خاطرات حمله هیتلر را دوباره در یادها زنده کرده است. صدام برای ادامه چند روز بیشتر حکومت خود با دوازده لشگر و با متجاوز از 2500 تانک و صدها هواپیمای جنگی و جنگ‌افزارهای فراوان دیگری به مردم کشور ما که دوران بازسازی جمهوری اسلامی را شروع کرده‌اند، سبعانه حمله‌ور شده است.
دیروز در هواپیما مطلع شدم که در کرمانشاه در اثر بمباران دبستان، دبیرستان دانشگاه و بیمارستان این شهر بیش از یک هزار دانش‌آموز و مردم غیرنظامی کشته و زخمی شده‌اند و عزای عمومی در کشور اعلام شده است.
ارتش بعث عراق که از انسانیت بوئی نبرده است، حتی اگر چند لحظه‌ای به یکی از مناطق مسکونی کشورمان دست یابد، از هیچ گونه جنایتی فروگذار نمی‌کند. منازل را غارت و حتی در بعضی از نقاط بی‌شرمانه به زنان ما نیز تجاوز می‌کند. افراد غیرنظامی را که سنشان از هیجده سال بالاتر است، به عنوان اسرای جنگی با خود می‌برند و آنان را به همراه دیگر اسیران جنگ شکنجه داده، به قتل می‌رسانند. ما وجدانهای پاک مردم سراسر جهان بخصوص مسلمانان را که در ارزشهای مکتبی با ما هم عقیده‌اند، به قضاوت فرا می‌خوانیم.
ما متعجبیم، کسانی که خود را پایبند انسانیت می‌دانند، چگونه در مقابل این اعمال وحشیانه و ضد بشری و این تجاوز آشکار سکوت کرده و یا ادعای بی‌طرفی می‌نمایند؟ ملتها چگونه به نمایندگان خود اجازه می‌دهند، که در محافل بین‌المللی بگویند، ما بی‌طرف هستیم؟
ما می‌دانیم که بسیاری از انقلابیون دنیا در اینجا حاضر شده و حقوق ملت خود را مطالبه کرده‌اند ولی در نهایت، همیشه این ملتها بوده‌اند که توانسته‌اند با قهر انقلابی و با دست خویش تجاوزگران را بر جای خود بنشانند.
ملت مظلوم و قهرمان ما نیز با الهام از مکتب حیات بخش اسلام و تحت رهبری مرجع عالیقدر، امام خمینی سرانجام خواهد توانست متجاوزین را شکست داده و حقوق حقه خود را از آنان بازپس گیرد.
به ما خبر رسیده است که دنیا از عکس‌العمل و مقاومت نیروهای مسلح جمهوری اسلامی و نیز مردم مسلمان ایران در مقابل ارتش صدام حیرت‌زده شده است. من صریحا اعلام می‌کنم، که ملت ما مصمم است حتی با دنبال کردن یک جنگ طولانی و مردمی، نه تنها متجاوزین را سر جای خود بنشاند، بلکه با این عمل خود، ملت برادر و مسلمان عراق را نیز به ماهیت رژیم ضد مردمی و وابسته صدام هر چه بیشتر آشنا سازد و نیز جوابی دندان‌شکن به امپریالیزم آمریکا دهد که مستقیم و غیرمستقیم به دولت بعث عراق کمک می‌نماید. آمریکا با هواپیماهای آواکس خود که در عربستان مستقر کرده است، حرکات ارتش دلیر جمهوری اسلامی ایران را ضبط و به عراق گزارش می‌دهد و همچنین با منحرف کردن سیستم‌های رادار، هدف‌های غلط به جنگنده‌های ما می‌دهد.
ما به کسانی که از طریق بندر عقبه در اردن برای عراق اسلحه و مهمات و قطعات یدکی ارسال می‌دارند تا ارتش بعث، مردم مسلمان و ضد امپریالیزم ایران را به خاک و خون کشد، بسوزاند و اسیر نماید. هشدار می‌دهیم که تشبثات آنها بی‌جواب نخواهد ماند و بدانند که ملت ما تصمیم گرفته است زنده، آزاد و مستقل بماند و از انقلاب اسلامی خود پاسداری نماید و این کار را نیز به یاری خدا خواهد کرد.
ابرقدرتها می‌خواهند در خاورمیانه،‌ اسرائیل دیگری را بر مردم تحمیل کنند. مگر هنوز جنایات آمریکا در سرکوبی خلق محروم و برادر، فلسطین و مردم مسلمان جنوب لبنان کامل نشده است که کوشش در تشکیل اسرائیلی دیگر تحت پوشش ناسیونالیزم عربی می‌کنند؟
آیا صهیونیست‌های اسرائیل برای انجام جنایات آنان در منطقه کافی نبوده‌اند که دولتی دیگر به سرکردگی صدام را به نابودی معیارهای انسانی و تأمین قصد قدرت‌طلبانه‌شان وادار می‌کنند؟
اما ما معتقدیم، آتشی که به دست صدام در منطقه روشن شده است، او و همه کسانی را که به وی کمک کرده و می‌کنند، خواهد سوزاند.
هدف رژیم عراق و اربابانش به دست آوردن قطعه‌ای خاک نیست بلکه هدف اصلی، فلج کردن حرکت انقلابی مردم مسلمان و براندازی جمهوری اسلامی ما می‌باشد. آنان می‌خواهند این خیزش انسانی را که از ایران آغاز شده است،‌عقیم گذارند و ما را از ساختن ایرانی آزاد و مستقل با معیارهای انقلابی و اسلامی باز دارند،‌ زیرا پیروزی انقلاب اسلامی ایران شکست همه نیروهای طاغوتی در جهان است.
مردم محروم دنیا و نیز همه کسانی که از شرق و غرب سرخورده‌اند، باید بدانند که انقلاب اسلامی ما راهی نو برای همه مستضعفین جهان گشوده است. انقلاب ما استقلال را با نیروی ملت به دست آورده و بقای آن را نیز با فداکاری خود آنان و بی‌نیازی از دیگران تضمین خواهد کرد. ما معتقدیم و به تجربه دریافته‌ایم آنچه در جنگ سرنوشت‌ساز است ایمان و اعتقاد جنگندگان می‌باشد، نه سلاح و مهمات. و بر این اساس از هم اکنون با قاطعیت اعلام می‌داریم که در این جنگ تحمیلی، ایمان اسلامی و انقلابی مردم، برنده واقعی و اصلی خواهد بود نه آواکس‌های آمریکایی و نه توپولوف‌های روسی. ما در این جنگ تنها از تمامیت ارضی و منابع اقتصادی خود دفاع نمی‌کنیم، بلکه از شرف انسانی و حیثیت مردم مسلمان کشورمان نیز حراست می‌نماییم و به خاطر رهبری انسانیت به سوی آرمان‌های اصیل انسانی می‌جنگیم و می‌دانیم که این جنگ تحمیلی در نهایت و به طور قطع به پیروزی حق بر باطل خواهد انجامید.
ما به دنیا ثابت می‌کنیم، بدون اینکه برای مبارزه با استعمار غرب به دامن استعمار شرق پناه بریم، قادریم روی پای خویش بایستیم و برای حفظ استقلال خود بیشترین بها را بپردازیم.
تجاوز نظامی طبس، توطئه کودتا و حمله سبعانه ارتش صدام به ایران، به ابرقدرتها نشان داد که توسل به زور به هر شکل در مقابل انقلاب اسلامی محکوم به شکست است.
ما در این جنگ تحمیلی تا به حال هزاران شهید و مجروح داده‌ایم، که با پرداخت غرامات مادی قابل جبران نیست، ما در مقابل، به انتظار روزی هستیم که مردم برادر و مستضعف عراق به آزادی و استقلال خویش رسند و صدام مجرم را در دادگاه انقلاب اسلامی عراق محاکمه کنند و به سزای اعمالش برسانند. و نیز، این برای دیگر ملت‌های تحت ستم درسی باشد که جهت کسب استقلال، آزادی و کرامات انسانی باید از هستی خود سرمایه گذارند، که سنت خدا بر یاوری مستضعفین بپاخاسته است.
اینک به بهانه‌های رژیم وابسته صدام برای تجاوز نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران می‌پردازم. صدام، مزدور استکبار جهانی، با اعتراف به اینکه آغازگر حمله نظامی به تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران بوده است، عدم اجرای مفاد عهدنامه و موافقتنامه‌های سال 1975 را بهانه این تجاوز آشکار عنوان کرده است.
لازم به توضیح است که به دنبال توافق طرفین در الجزایر به هنگام تشکیل کنفرانس کشورهای صادر کننده نفت در تاریخ 4 تا 6 مارس 1975، عهدنامه مربوط به مرز کشوری و حسن همجواری و 3 پروتکل ضمیمه آن در تاریخ 13 ژوئن 1975 و چهار موافقتنامه اضافی و تکمیلی دیگر در تاریخ 26 دسامبر همان سال و همچنین سندی به عنوان فیصله قطعی جامع و کلیه مطالبات و مسائل معلق در همین تاریخ و به هنگام مبادله اسناد تصویب معاهدات بین ایران و عراق به امضاء رسید و کلیه معاهدات و اسناد شماره 14906، در دبیرخانه سازمان ملل متحد ثبت گردیده است. این اسناد گویای این حقیقتند، که رژیم خودکامه عراق کوچکترین دعوی و حق ضایع شده‌ای برای خود قائل نبوده و کلیه دعاوی خویش را خاتمه یافته پذیرفته است.
مستضعفین جهان باید بدانند که رژیم جمهوری اسلامی ایران از آغاز پیروزی انقلاب با وجودی که می‌توانست تجدیدنظر در کلیه معاهدات خود بنماید، ولی هرگز کوچکترین تخلفی از مقررات عهدنامه مذکور نکرده و جالب اینجاست که تخلف و نقض معاهده از جانب کسانی صورت می‌گیرد که در زمان تنظیم عهدنامه نیز بر ملت مظلوم عراق حکمرانی می‌کرده‌اند و امضاهایشان در زیر عهدنامه‌ها موجود است و به علاوه این تخلف و نقض معاهده در حالی است که در عهدنامه‌ها نحوه رسیدگی به اختلافات حاصله پیش‌بینی شده است. اکنون بر رژیم وابسته بعث عراق است که دلایل خویش را در مورد این نقض عهد، ارائه دهد.
رژیم بعث عراق به خاطر نقض عهد و تجاوز به جمهوری اسلامی ایران باید اعتراف کند که یا ضد انسانی تصمیم می‌گیرد و یا به دستور اربابان ابرقدرت جهانیش، نه به قصد "اصلاح مرزها" بلکه برای "نابودی انقلاب اسلامی" دست به چنین اعمال جنایتکارانه، جنو‌ن‌آمیز و در عین حال ابلهانه‌ای زده است.
موارد نقض معاهدات حتی قبل از اعلام لغو یک طرفه آن از طرف صدام حسین به شرح زیر است:
1. مداخله مستمر در طی 19 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در امور داخلی آن.
2. نقض مفاد معاهدات مربوط به امنیت در مرز، با فرستادن مأمورین و مزدوران بعثی و گروه‌های مسلح به استان‌های کردستان، کرمانشاه، ایلام خوزستان و نیز کمک به عناصر ضد انقلاب.
3. پناه دادن و کمک به کسانی که در ایران به جرم کشتار مردم در رژیم شاه از طرف دادگاه‌های انقلاب تحت تعقیب هستند و نیز دادن همه گونه امکانات مادی و تبلیغاتی به آنان جهت تضعیف و براندازی رژیم جمهوری اسلامی ایران. کما اینکه در حال حاضر این گونه عناصر دو فرستنده رادیوئی در عراق در اختیار دارند و علیه انقلاب اسلامی ما تبلیغ می‌نمایند.
در اینجا به انگیزه‌ها و علل واقعی تجاوز رژیم عراق به ایران، با توجه به ماهیت و موضع رژیم مزبور در قبال انقلاب اسلامی و نقش ابرقدرتها می‌پردازم:
انگیزه‌ها و عللی که رژیم بعث بغداد را به نقض عهد و تجاوز واداشته است، چیست؟ برای پاسخگوئی به این سؤال باید نخست به ماهیت رژیم مزبور آگاهی یافته و مروری کوتاه بر مواضع قبلی صدام در قبال انقلاب اسلامی ایران بکنیم.
حزب بعث حاکم عراق همان پیروان میشل عفلق معروف می‌باشند. این فراماسونر و صهیونیست مکار برای انحراف مبارزات ضد استعماری و ضد صهیونیستی خلق‌های مسلمان و مستضعف عرب، دست به ایجاد یک تشکیلات به ظاهر ناسیونال – سوسیالیستی، با تفکرات انحرافی "راسیستی" زده است.
پس از پیروزی عبدالناصر در مصر و تهاجمش علیه رژیم‌های دست نشانده غرب در منطقه عربی خاورمیانه و منافع آنان، از آنجا که رژیم‌های ارتجاعی چون شاه حسین و شاه حسن به تنهایی قادر به مقابله با تهاجم مزبور نبودند، غرب برای مقابله با ناصر و ناصریسم، رژیم‌های چپ‌نمائی که در شعار بسیار انقلابی‌تر از وی و در عمل حتی محافظه کارتر از شاه حسین‌ها بوده‌اند، وارد صحنه کرد.
یکی از این رژیم‌ها، رژیم بعثی عراق است. تاریخ مبارزات مردم مسلمان عرب شاهد است، رژیمی که امروز با تمامی قوا و تجهیزات جنگی خود کمر به نابودی انقلاب اسلامی ما بسته،‌نیروهایش در طی جنگ‌های اعراب با رژیم اشغالگر قدس هرگز قبل از پایان جنگ به جبهه‌ها نرسیده‌اند، و در حالی که این حزب شعارهای تند ضد صهیونیستی سر می‌دهد،‌ هرگز قدمی علیه منافع صهیونیسم و نیز آزادی فلسطین برنداشته و نخواهد داشت.
از نظر داخلی نیز رژیم عراق کار استبداد و اختناق را به جائی رسانده که مرجع عظیم‌الشأنی همچون آیت‌الله محمدباقر صدر و خواهر محترمه ایشان را در زندان و در زیر شکنجه به شهادت می‌رساند و زندان‌هایش پر از زندانیان مسلمان و پاک‌باخته عراقی است.
موضع رژیم صدام در مقابل انقلاب اسلامی ایران نیز از آغاز خصمانه و در جهت جلوگیری از به ثمر رساندن و یا شکست آن بود. جهانیان به خاطر دارند که رژیم بعث در بحبوحه اوج‌گیری انقلاب، جهت انحلال در امر پیروزی آن، امام خمینی رهبر انقلاب را وادار به خروج از عراق کرد.
روابط "دوستانه و برادرانه" صدام با ایران در زمان شاه ملعون به مجرد پیروزی انقلاب به رابطه‌ای خصمانه که حتی قابل مقایسه با رابطه ظاهری وی با اسرائیل غاصب نیست،‌ درآمد و دستگاه‌های تبلیغاتی صدام و مزدورانش علیه انقلاب اسلامی ما به کار افتاد. عراق به صورت موطن و پایگاه سرسپردگان پلید آمریکا و فراریان رژیم سابق و جلادان درآمد. ضدانقلابیون چپ و راست در ایران مورد حمایت مادی و معنوی بعثی‌‌های عراق قرار گرفتند و همان طور که گفته شد ایستگاه‌های رادیویی با عنوان ایرانی و بر ضد انقلاب اسلامی در آن کشور شروع به کار کردند. ما ملت‌های جهان را به قضاوت دعوت می‌کنیم و از آنان می‌خواهیم تا از رژیم وابسته عراق که ادعای مبارزه ضد آمریکایی را دارد، بپرسند چرا در قبال رژیم سرسپرده شاه معدوم چنان موضع‌دوستانه داشته و در برابر رژیمی که به شهادت دوست و دشمن عملا به حیاتی‌ترین منافع اقتصادی و استراتژیک امپریالیزم جهانی و بخصوص آمریکا و صهیونیزم بین‌الملل ضربات جبران‌ناپذیری زده است و حتی آمریکا را وادار به تهاجم مستقیم نظامی و قطع رابطه سیاسی و نیز تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران کرده است،‌ چنین توطئه چینی‌هایی می‌کند؟ اگر موضع ضد آمریکایی بعث عراق از حد حرف تجاوز می‌کند، چرا به ارتش شاه معدوم که توسط مستشاران آمریکایی اداره می‌شد، کوچکترین جسارتی نکرده و در عوض ارتشی را که تازه از زیر یوغ همان مستشاران خارج شده، مورد تاخت و تاز قرار می‌دهد؟
آیا این امر چیزی جز یک مأموریت آمریکایی با تظاهر ضد آمریکایی نیست؟ مردم جهان به خوبی چنین شیوه‌هایی را می‌شناسند. در همین سالهای اخیر بود، که رژیم دست نشانده انگلیسی "یان‌اسمیت" در زیمبابوه، ‌شاهد بودیم، که چگونه به اربابانش ناسزا گفته و حتی به ظاهر به وی یاغی می‌شود.
ما موضع خصمانه بعث عراق را نسبت به خود چیزی جدا از مواضع ابرقدرتها و در رأس آنها آمریکا، نسبت به انقلاب اسلامی ندانسته و نمی‌دانیم. ما از پشت این تریبون به مردم جهان اعلام می‌کنیم که تجاوز نظامی عراق را بخشی از توطئه‌های پیاپی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا علیه انقلابمان می‌دانیم. و تکرار می‌کنیم، تجاوز عراق را تجاوز ظلم و کفر جهانی علیه انقلاب اسلامی خود دانسته و دست شیطان بزرگ و شیطان‌های کوچک را در پس آن می‌بینیم. ما، مردم جهان و خصوصا توده‌های مسلمان عرب را به تفکر و تعمق در این مسائل دعوت نموده و امیدواریم که پاسخ سؤالات زیر را خود دریابند.
- چگونه است که رژیم بعث عراق به فرض داشتن اختلافات ارضی با ایران به جای مطرح کردن آن با الجزایر که طبق معاهدات فیمابین حکم بوده است، به حمله ناگهان هوایی، دریایی و زمینی به حریم جمهوری اسلامی ایران دست می‌زند؟
- چگونه است که تجاوز رژیم بعث عراق از حد "تصحیحات مرزی" ادعائی گذشته و به تلاش برای اشغال ایالات ما خصوصا استان نفت‌خیز خوزستان منجر می‌شود؟
- چگونه است که همزمان با این تهاجم،‌ همه ضد انقلابیون فراری را در کشور خود پناه داده و به آنها امکان فعالیت علیه جمهوری اسلامی را می‌دهد؟
- چگونه است که همزمان با حمله صدام به خاک ایران، آمریکا آن را به فال نیک در جهت آزادی جاسوسان گروگان می‌گیرد؟
- چگونه است که حمله عراق درست همزمان با خاموش شدن آخرین شعله‌های تجزیه‌طلبی در کردستان و استقرار آخرین نهاد جمهوری اسلامی، یعنی تشکیل دولت صورت می‌گیرد؟
و بالاخره چگونه است که یاری‌دهندگان اصلی رژیم به اصطلاح انقلاب عراق در این جنگ، کثیف‌ترین و پلیدترین رژیم‌های ارتجاعی وابسته به آمریکا همچون اردن، مصر، مراکش و غیره هستند؟
همان طوری که گفتیم، بندر اردنی عقبه به صورت مهمترین راه ارتباط دریایی برای عراق در آمده و فرودگاه‌های اردن پایگاه و پناهگاه جنگنده‌های عراقی است. خلبانان و خدمه موشکی مصری فعالترین نقش را در عراق ایفا می‌کنند و واحدهای ارتش اردن هم اکنون در آن کشور مستقر هستند.
آیا با توجه به مراتب فوق می‌توان جنگ رژیم بعث عراق با ایران را در رابطه با شخص صدام و آن هم برای چند کیلومتر مربع خاک دانست؟ در این صورت آیا ما حق نداریم، جنگ مزبور را بخشی از مبارزه متحد و هماهنگ ابرقدرتها علیه انقلاب اسلامی خود بدانیم؟
ما در این روزهای جنگ و آتش و خون، شاهد حضور هر چه گسترده‌تر ناوگان‌ها و نیروهای نظامی ابرقدرت‌ها در منطقه هستیم و نیز شاهدیم که چگونه در همین ایام بزرگترین قراردادهای نظامی بین دولت‌های اروپائی با کشورهای منطقه خاورمیانه منعقد می‌شود. در همین روزهاست که با کمال تعجب شاهد کردیم که آمریکا که به دلیل تجاوز نظامی روسیه به افغانستان در المپیک مسکو شرکت نکرد، این بار با پذیرش حضور شوروی در افغانستان به راحتی مذاکرات "سالت 2" را آغاز می‌کند.
آیا این نمی‌تواند راه‌گشای معمای حل سلاح روسی از اردن آمریکایی برای رژیم صدام وابسته به غرب باشد؟
اکنون به شرح موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال جنگ تحمیلی و نحوه خاتمه آن می‌پردازیم:
ملل جهان به خوبی آگاهند که جنگ عراق و ایران، جنگ تحمیلی و ناخواسته از سوی ماست.
رژیم جمهوری اسلامی هرگز به خود اجازه نمی‌داد، در حالی که برادران فلسطینی و عرب در سرزمین‌های اشغالی و جنوب لبنان زیر فشار صهیونیزم بین‌المللی و امپریالیزم جهانی قرار گرفته و از جان و مال و خانه و کاشانه خود دست شسته‌اند، به جای مبارزه و جنگ با رژیم اشغالگر قدس، نیروها و تسلیحات خود را علیه یک کشور اسلامی ولو با رژیمی ضد مردمی به کار گیرد.
متأسفانه تهاجم اخیر دولت بعث عراق سبب شد که بخش عمده‌ای از امکانات اقتصادی و نظامی دو کشور نابود شود. گلوله‌هایی که باید سینه تجاوزگران فلسطین اشغال شده را سوراخ سوراخ کند، دلهای آکنده از ایمان برادران مسلمان را می‌درد تا جنون قدرت‌طلبی یک فرد را ارضاء و منافع استکبار جهانی را تأمین نماید.
دولت بعث عراق پس از تجاوز در حالی که بخش‌هایی از سرزمین اسلامی ما را تحت اشغال خود در آورده و بسیاری از مردم بی‌دفاع و غیرنظامی را کشته و شهرها و کارخانه‌های ما را به ویرانی کشیده، برای فریب افکار عمومی، شعار قطع جنگ و آتش بس را مطرح کرده است و برخی از دولت‌ها نیز متأسفانه آگاهانه و یا ناآگاهانه از شعار مزبور پشتیبانی کرده‌اند.
ما صریحا اعلام می‌کنیم که پایان عادلانه این جنگ نظیر هر جنگ دیگر جز با سرکوب و مجازات تجاوزگر امکان‌پذیر نخواهد بود. این آخرین و اصلی‌ترین حرف ماست زیرا قبول آتش‌بس از سوی کشوری که سرزمین و مردمش زیر چکمه‌ها و رگبارهای دشمن است، تثبیت وضع متجاوز و تحمیل تجاوز به کشور مظلوم است.
ملت ما هم اکنون به خاطر کشته و مجروح شدن بیش از هزاران دانش‌آموز در اثر حمله ارتش عراق به مدارس کرمانشاه به عزا نشسته است. ملت ما امروز شاهد بمباران رژیم بعث عراق به روی بیمارستان آبادان بوده است به طوری که 8 نفر از مجروحین بستری بیمارستان به شهادت رسیده‌اند و بیش از 40 نفر از کارکنان بیمارستان مجروح شده و در تخت‌هایی که از کشته‌ها خالی شده است، بستری شده‌اند. اینها و صدها دلیل دیگر، بهترین دلائل برای محکومیت رژیم وابسته بعث عراق است.
در پایان، چند جمله‌ای در مورد علت شرکت ما در جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد بیان می‌کنم:
تعالیم اسلام و تجربیات تاریخی به ما نشان داده که جز با توکل به الله و تکیه بر مردم، پیروزی و غلبه بر مشکلات میسر نبوده و نخواهد بود. با توجه به حقیقت بالا، شرکت ما در این شورا به منظور بیان واقعیتی است که در حال حاضر در کشورمان می‌گذرد. رجاء‌ واثق داریم که اولا شورای امنیت با پذیرش حق وتو برای زورمندان و دارا بودن وابستگی‌های دیگر عملا قادر به خدمت جدی به ملل محروم و مستضعف جهان نیست و ثانیا تاریخ گذشته این شورا مبین این واقعیت است در مواردی نیز که شورا قادر به اتخاذ تصمیمات اصولی، تحت فشار افکار عمومی جهان گردیده است، باز هم در اثر مخالفت یک یا چند ابرقدرت هیچگونه ضمانت اجرائی برای تصمیمات مزبور وجود نداشته است. عدم اجرای قطعنامه‌های این شورا درباره اسرائیل غاصب پس از 13 سال و همچنین درباره رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی گواه روشنی بر مدعای ماست، لذا حضور ما در این شورا صرفا به دلیل رساندن ندای مظلومیت ملت مسلمان و بپاخاسته ایران به گوش مردم سراسر جهان و هشدار به آنها از بابت خطر سرکوب انقلاب و بازتاب آن بر مبارزات کلیه خلق‌های در بند می‌باشد. همچنین در این مقام، بار دیگر به ابرقدرت‌ها و مستکبرین جهانی اخطار می‌کنیم که با توجه به شکست‌های پیاپی، دست از تلاش‌های مذبوحانه و توطئه علیه انقلاب اسلامی ایران برداشته، بدانند که رشد و گسترش روزافزون انقلاب الهی ما را که با خون شصت و پنج هزار شهید به ثمر رسیده و با خون هزاران شهید پس از انقلاب بارور گردیده، هرگز نخواهند توانست متوقف کنند.
رأی شورا هر چه باشد، ملت به یاری خداوند،‌ صدام و رژیم متجاوزش را به دست توانای خود سرکوب خواهد کرد و نیز به یاری خدا در آینده‌ای نه چندان دور مردم عراق از شر این ظالم ستمگر خلاص خواهند شد. به زودی خواهند دید ظالمین و ستمگران جهان، که چگونه سرنگون خواهند شد و سرانجام کار به نفع حق‌طلبان جهان است.
العاقبة للمتقین – والسلام