سرحدی زاده : با حمایت ها و دخالت های شخص حضرت امام، قانون کار با تمام کارشکنی هایی که در مسیر تصویب آن رخ داد به تصویب رسید

مهندس ابوالقاسم سرحدی زاده از مبارزین انقلابی است که نزدیک به سیزده سال در زندان های رژیم شاه در بند اسارت بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دولت مهندس میرحسین موسوی به عنوان وزیر کار اتنخاب شد. او از جمله افرادی است که به دغدغه‌‌های حضرت امام خمینی(س) درباره کارگران بیشتر از سایرین اطلاع داشت و در زمان قانون کار با آن فراز و نشیب های به تصویب رسید با وجود بیماری وقتی از او خواستیم در مورد اندیشه های والای حضرت امام و جایگاه کار و کارگر از دیدگاه این بزرگوار سخن بگوید با روی باز پذیرفت.

مهندس ابوالقاسم سرحدی زاده از مبارزین انقلابی است که نزدیک به سیزده سال در زندان های رژیم شاه در بند اسارت بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در دولت مهندس میرحسین موسوی به عنوان وزیر کار اتنخاب شد. او از جمله افرادی است که به دغدغه‌‌های حضرت امام خمینی(س) درباره کارگران بیشتر از سایرین اطلاع داشت و در زمان قانون کار با آن فراز و نشیب های به تصویب رسید با وجود بیماری وقتی از او خواستیم در مورد اندیشه های والای حضرت امام و جایگاه کار و کارگر از دیدگاه این بزرگوار سخن بگوید با روی باز پذیرفت. آنچه در پی می آید، ماحصل این گفت و گو است.

سوال: با توجه به اینکه شما در زمان حضور حضرت امام خمینی(س) وزیر کار و امور اجتماعی بودید، جایگاه کار و کارگر را در نگرش و تفکر حضرت امام چگونه یافتید؟

سرحدی زاده: شعار اصلی این انقلاب حمایت از مستضعفان بود . ما انقلاب کردیم برای اینکه فقیران و پابرهنگان را از وضعیت آن موقعشان نجات دهیم و شعار اصلی و هدف اساسی امام این بود که قشر مستضعف را که اکثریت جامعه را تشکیل می دادند نجات دهد . قدرت را از دست مستکبران بیرون بکشند و در اختیار مستضعفان قرار دهد .

بسیاری از انقلاب ها که در قرن حاضر صورت گرفت با شعار حمایت از طبقه محروم جامعه بود که نمونه بارز آن انقلاب اکتبر روسیه است که در پی آن با بیان اینکه انقلاب ما انقلاب کارگری است، مدعی رهبریت جامعه کارگری جهان شدند. در ایران جوهره اسلام اساس حرکت را تشکیل می داد زیرا که اساساً اسلام با هر استکباری مبارزه می کند و امام بزرگوار عمق این قضیه را به خوبی دریافته و برای مردم و کارگران تبیین کردند.

اولین هدف امام بعد از پیروزی انقلاب این بود که به این رسالت تاریخی خود جامه عمل بپوشاند و از محرومان و مستضعفان به حمایت برخاست و شعار  حمایت از کارگران و مستضعفان را که دیگران به ناحق به در دست گرفته بودند را به راه و روش خویش تبدیل کردند و این در حالی بود که نظام های کمونیستی که خود را نظامی پروتالیایی یا همان کارگری می دانستند فقط شعار می دادند و هیچ گاه سعی در بهبود وضعیت مستضعفان و کارگران نکردند. در نهایت هم دیدیم پس از  فروپاشی شوروی ، تمامی کشورهای بلوک شرق برای رهایی از وضعیت بد معیشتی و اقتصادی مردم به دامن نظام‌های سرمایه داری پناه ببرند.

 
امام برای اینکه به همگان نشان دهد که اسلام تا چه حد مدافع واقعی مستضعفان و کارگران است در بدو پیروزی انقلاب اسلامی با پیامی تاریخی و بیان اینکه پروردگار متعال نیز کارگر است، اهمیت و منزلت کارگر را در دین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران به تمامی جهانیان نشان داد و در واقع یکی ازاصلی ترین و اساسی ترین حرکت های حضرت امام (س) پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود.

بسیاری از گروه های کمونیستی و دست چپی آن زمان که با حمایت مستقیم شوروی در حال فعالیت در ایران بودند با شعارهای حمایت از کارگران و ترویج عقاید مارکسیستی مشغول بودند تا بتوانند از این راه برای خود پایگاه مردمی تشکیل می دهند و قبل از پیام تاریخی حضرت امام ، چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ما همیشه بر این باور بودیم که روز کارگر و جشن اول ماه "می" به کمونیست ها متعلق است و ما مسلمانان اصلاً جشن کارگری نداریم و هیچ گاه هم به فکر برگزاری آن نیفتادیم و تمایل هم نداشتیم که یازده اردیبهشت را به عنوان روز کارگر جشن بگیریم و فکر می کردیم چنین کاری همگام شدن با کمونیست ها است.  ولی وقتی که امام در یازده اردیبهشت سال 1358یعنی اولین روز کارگر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آن بیانیه با شکوه را در وصفِ قدر و منزلت کار و کارگر صادر نمودند و از یازده اردیبهشت به عنوان روز کارگر یاد کردندو ایشان با تمام وجودِ سراسر امیدِ خویش، جامعه کارگری را جزیی از امت اسلامی دانست و جشن کارگری را متعلق به اسلام دانستند.

امام(ره) منزلت کارگر را آن چنان تکریم کردند، که فرمودند : هر روز، روزِ کارگر است و خداوند متعال نیز کارگر است. در جایی دیگر از این پیام گفتند : حیات جامعه مرهون کوشش های کارگر است و با این پیام از یک سو حزب توده و سایر همفکرانشان در ایران را عملاً خلع سلاح کردند و از سوی دیگر جامعه کارگری ما را زنده نمودند .

جامعه کارگری بر این تصور بود که، فقط کمونیست ها هستند که از کارگران حمایت می کنند ولی وقتی این همه احترام و ارزش گذاری را از امام عزیز دید، بیش از پیش عاشق اسلام و امام شدند و از آن سال تا کنون کارگران مسلمان ایرانی به طور نمادین این روز را جشن می گیرند. بدون اینکه احساس یا فکر کنند که جشن متعلق به کمونیست ها است بلکه این جشن را یک جشن انقلابی و اسلامی می دانند و حتی بر این باورند که این شعارها را کمونیست ها مصادره کرده اند و اساساً مارکسیست ها اعتقادی به این شعارها ندارند و برعکس این اسلام و امام هستند که بر این باورها استوارند و سعی در نجات و رهایی آنها از دست مستکبران دارند و در همان زمان که امام  این بیانیه را صادر کردند بسیاری از افراد و حتی علما به چشم تردید به این مسئله نگاه کرده و مدعی شدند این متعلق به دیگران است و متعلق به اسلام نیست.

پس از آن تاریخ جامعه کارگری ایران به خودش آمد و احساس غرور و عزت کرد و به این نتیجه رسید که آرمان های اسلام و انقلاب در حمایت از او است . سخنان و آموزه‌های اخلاقی که در احادیث  ائمه(ع) آمده مثلِ، عرق کارگر مثل خون شهید است ، تلاش کارگر مثل تلاش یک شهید می ماند و یا اینکه پیامبر اکرم (ص) بر دستان پینه بسته کارگر بوسه می زند در نظام جمهوری اسلامی ایران و در پیام امام متبلور شد و کارگران بیش از پیش به حقانیت راه امام پی بردند و لذا دست رد بر سینه گروه های کمونیستی زدند که با شعارهای حمایت از کارگران اظهار وجود می کردند چرا که این گروه ها تا قبل از این مدعی بودند که انقلاب اسلامی هیچ حمایتی از کارگران نمی کند.

سوال :اهتمام امام به تامین معیشت و رعایت حقوق اولیه کارگران بر سر کار چگونه بود ؟
سرحدی زاده : جامعه کارگری ایران به واقع قسمت اعظم قشر مستضعف جامعه را تشکیل می دادند و کارگران محور های اصلی جامعه هستند و کار آنها کار مقدسی است و امام به راستی کارگران را قشر با وفا و معتقد به اسلام محسوب می کردند.

امام بزرگوار ما بیان اینکه "از امور مهمه‏اى که هست وضع کارگرهاست‏... دولت هم باید راجع به کارگرها بیشتر عنایت داشته باشد و وضع کارگرها را درست در نظر بگیرد. یک قدرى عنایت بیشتر بکند که این کارگرها آسوده خاطر بشوند. و من به کارگرها اطمینان مى‏دهم که اینطور نیست که دولت نخواهد براى شما کارى بکند. حتى الامکان مى‏خواهند کار بکنند، مشغول هستند. وزیر کار مشغول است به اینکه یک ترتیب صحیحى بدهد لکن تدریج لازم دارد. از کارگرها مى‏خواهم که تدریج را حفظ بکنند و ملاحظه بکنند، و مشکلات دولت را در نظر بگیرند. و از دولت مى‏خواهم که در کارها یک قدرى بیشتر جلو بروند؛ و همین قدرى که هست، یک قدرى بیشتر جلو بروند و کارها را زودتر درست بکنند. و به کارمندان، هم اطمینان بدهند و هم عمل بکنند همواره رسیدگی به وضع کارگران را ازما خواستار بودند."

در گذشته به این قشر خیلی بی توجهی شده بود و الان هم متاًسفانه می توانیم بگوییم که به لحاظ معیشتی کارگران در سختی قرار دارند . جامعه کارگری ما پس از  پیروزی انقلاب انتظار داشت که یک تحولی در زندگی اش به وجود بیاید . قانون کار در قبل از انقلاب به نفع کارگر نبود و ان قانون مطالبات کارگر را تامین نمی کرد و به ازای کار و تلاشی که کارگر می کرد ، دستمزد دریافت نمی کرد. لذا کارگران انتظار داشتند که انقلاب این قانون را تغیر دهد و قانونی به تصویب رسد که مطالبات واقعی کارگران را برآورده سازد.

وزارت کار در همان اول انقلاب برای برآورده کردن این خواسته به حق کارگران دست به کار شد و مرحوم فروهر در دولت موقت حداقل دستمزد کارگری را یکباره به طور چشمگیری افزایش داد ولی این افزایش دسمتزدها بر اثر تغییر قانون کار نبود. بعد از مرحوم فروهر آقای توکلی درصدد تغییر قانون کار برآمدند و یک پیش نویس از قانون کار تهیه کرده و به مجلس ارائه نمودند. اما این تغییر مورد قبول کارگران واقع نشد و مجلس نیز ضمن اعتراض به نحوه تدوین این قانون، با آن مخالفت کرد و به دنبال این ماجرا آقای توکلی مجبور شد استعفا بدهد.

 بعد از آن آقای مهندس موسوی از بنده برای حضور در کابینه به عنوان در وزیر کار دعوت کردند و از ماموریت های اولیه بنده نیز تدوین قانون کار جدید مطابق با خواسته های به حق کارگران و کارفرمایان و در راستای اهداف و آرمان های  انقلاب اسلامی بود.

در قانون کاری که آقای توکلی تدوین کرده بودند روابط آزاد بین کارگر و کارفرما بدون حضور و دخالت دولت مدنظر بود ولی ما با مشورت کارشناسان و صاحب نظران به تدوین قانون کاری مشغول شدیم که حضور دولت ، در روابط بین کارگر و کارفرما را الزامی می دانست از همین رو بنده طی نامه ای که به امام بزرگوار نوشتم، استدعا دارد با توجه به کیفیت و نوع کار این وزارتخانه در ارتباط با واحدهای تولیدى و خدماتى بخش خصوصى در مورد سؤال زیر، این وزارت را راهنمایى و ارشاد فرمایید:«آیا مى‏توان براى واحدهایى که از امکانات و خدمات دولتى و عمومى مانند: آب، برق، تلفن، سوخت، ارز، مواد اولیه، بندر، جاده، اسکله، سیستم ادارى، سیستم بانکى و غیره به نحوى از انحا استفاده مى‏نمایند، اعم از اینکه این استفاده از گذشته بوده و استمرار داشته باشد و یا به تازگى به عمل آید، در ازاى این استفاده شروطى الزامى را مقرر نمود؟»
و وقتی که ما این سؤال را از امام کردیم ، امام به خلاف انتظار ما با صدای بلند و به صورت عمومی به این سؤال پاسخ دادند . همان شب در صدر اخبار صدا و سیما جواب امام به این نامه خوانده شد و امام با صراحت تمام اعلام کرده بودند که : در هر دو صورت چه گذشته و چه حال، دولت مى‏تواند شروط الزامى را مقرر نماید ..

با این پاسخ امام  دست ما هم باز شد و از آن هنگام شروع به تدوین قانون کار کردیم با این دیدگاه که دولت اسلامی در جمیع قراردادهای کار بین کارگر و کارفرما باید حضور داشته باشد و ناظر بر این قراردادها باشد و اگر اجحافی صورت گرفته باشد دولت دخالت کند و حقوق کارگر را که بر عهده کارفرما است تعیین کند چه حقوق مادی و چه حقوق معنوی کارگر که باید از سوی کارفرما رعایت می شد.
به دنبال این اظهار نظر امام (س) یک سلسله اعتراض هایی به این دیدگاه امام شد و برخی از علما اعتراض کردند و برخی بر این گمان بودند که چنین روند و دیدگاهی به حکومت کمونیستی منتهی خواهد شد که جزییات این ملاحظات در اسناد و مدارک به طور کامل مکتوب هست.

 وقتی که چنین اعتراض هایی شد امام وارد صحنه شدند و مجدداً بر دیدگاه های خود تاًکید کردند و گفتند: دولت اسلامی اقتدارش خیلی بیشتر از این است به علت اینکه الان در موقعیت جنگی هستیم و فرصت پرداختن به این مسئله به طور کامل وجود ندارد اما همین قدر اعلام می کنم که دولت اسلامی می تواند در جمیع موارد روابط کار دخالت و حضور داشته باشد و آزادانه نظارت داشته و به کارگر و کارفرما تحکم بکند که مثلاً این قانون را اجرا و یا رعایت کنند.
 
به هر حال گفت وگوها و بگو مگوهای زیادی صورت گرفت که نتایج آن نگاه های ارزشمند امام بود که واقعاً گره گشای کار بود چون در آن زمان نگرشی بود که دولت خوب آن دولتی است که نباشد و یا دولت خوب حداقل دخالت را در کارها بکند. در حالیکه به گفته حضرت علی (ع) وجود دولت واجب و ضروری است و دولت حتماً باید باشد حتی وجود یک دولت فاسد بهتر از نبودن دولت است و از دیدگاه امام دولت خوب دولتی حداکثری بود. دولتی که بر همه امور نظارت داشته باشد و حضرت امام معتقد بودند که حکومت اسلامی حتی می تواند به صلاحدید و شرایط جامعه برخی از واجبات دینی را تعطیل کند. کما اینکه می بینیم در یک مقطع زمانی ایشان حج را تعطیل نمودند و امام شرح دادند که حکومت اسلامی حتی مسجد را می تواند خراب کند و تخریب مسجد ضرار در زمان پیامبر اسلام (ص) را مثال زدند.

 لذا امام معتقد بود که حکومت اسلامی حداکثر قدرت را دارد ولی خوب برخی با این عقیده ایشان مخالف بودند و حکومت را مجاز به دخالت در هر امری از جمله روابط بین کارگر و کارفرما نمی دانستند و یادم هست مخالفان دولت مهندس موسوی با این حربه ایشان را آزار می دادند و ایشان را به دولت سالاری متهم می کردند و خودشان را طرفدار مردم سالاری و ملت سالاری قلمداد می کردند و امام وآقای میرحسین موسوی را  به دولت سالاری و تاثیرپذیری از کمونیست ها و سوسیالیست ها متهم می کردند و امام از این بابت بسیار ناراحت بودند . چرا که اسلام ناب اسلامی است که تمام این دستورالعمل ها در آن وجود دارد و اسلام ناب آن اسلامی است که حکومتش می تواند در مواردی حتی فروع دین را هم تعطیل کند . حکومت اسلامی باید زمام جنگ ، جهاد ، اقتصاد ، فرهنگ و بهداشت را در اختیار داشته باشد تا اینکه بتواند اعمال قدرت بکند نه اینکه بی خاصیت باشد و دست روی دست بگذارد تا مردم هر کاری که دلشان خواست بکنند و حقوق کارگران توسط کارفرمایان پایمال شود و کارگران علیه کارفرمایان قیام کنند . حکومت اسلامی باید در همه موارد برای ایجاد عدالت بر رعایت قانون نظارت داشته باشد.

امام با یک چنین دیدگاهی به حمایت از قانون کار پرداخت و تاکید کرد دولت باید مدافع حقوق کارگران باشد و بر اساس همین وظیفه ما قانون کار را تدوین کردیم و به مجلس شورای اسلامی در قالب یک لایحه ارائه کردیم و این لایحه پس از تصویب مجلس به شورای نگهبان ارسال شد و بعد از عدم تصویب آن توسط شورای نگهبان ، امام برای رفع این مشکل ، که مشکل کارگران بود بنای تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را پایه ریزی نمودند .

در شورای نگهبان مجتهدینی بودند که بر مواضع خودشان پافشاری می کردند بنابراین امام دستور دانند که مجمع تشخیص مصلحت تعیین شود و هر کجا که بین مجلس و شورای نگهبان اختلافی بوجود آمد پادرمیان بگذارد و آن مشکل را حل نماید . مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از تشکیل ، مصوبه مجلس را که همان نظر امام بود را تصویب کرد و بدین ترتیب با حمایت ها و دخالت های شخص حضرت امام قانون کار با تمام کارشکنی هایی که در مسیر تصویب آن رخ داد به تصویب رسید و این یک قدم بسیار اساسی برای احقاق حقوق کارگران  و تصحیح روابط بین کارگر و کارفرما بود.

فقه ما هیچ باب مشخص و ویژه ای برای رابطه بین کارگر و کارفرما در صنعت ندارد و چون روابط تولید در گذشته به تولیدات کشاورزی محدود می شد لذا اکثراً روابط کاری در حوزه کشاورزی تعریف شده اند و نبود قوانین و فتاوایی برای روابط کار در محیط های صنعتی یکی از نیازهایی است که باید علما و فقها به آن پاسخ بگویند .

فقه اسلامی ما در مورد حقوق حیوانات نیز جزئیات را شرح داده است. مثلاً گفته که اگر شما یک اسبی را برای استفاده خودتان اجاره کنید آن اسب حقوقی دارد . از جمله این حقوق عبارتند از : باید غذا و آب مناسب در اختیار آن حیوان بگذارید یا حق ندارید بار زیادی بر روی او بگذارید و حق ندارید او را بزنید، حق ندارید او را خسته کنید، مستحب است پیش از اینکه خودتان غذا بخورید غذای اسب را بدهید و ده‌ها دستور و تذکر دیگر که همه آنها را فقه به لطافت و ظرافت ذکر کرده است. من در آن سال ها بسیار با شورای نگهبان درباره این قانون گفت‌وگو کردم من در آن زمان به شورای نگهبان گفتم با فرض اینکه کارفرمایی یک نفر را به نام کارگر اجاره کند، آن انسان چه حقوقی دارد ؟ آیا یک انسان از یک اسب کمتر است ؟

اگر ما به آموزه های اسلامی بیشتر دقت کنیم و فقه اسلامی در این زمینه تلاش کند حقوق کارگران بسیار بیشتر از آن چیزی است که در قانون کار آمده است . کارگر یک ثروتی را خلق می کند ، سهم کارگر از این ثروت چیست ؟ آیا همین مزد اولیه که به او پرداخت می شود کافیست و آیا پاسخ تلاش های او هست؟  یا نه یک وظایف دیگری وجود دارد؟

با توجه به شرایطی که روند پیشرفت علم و فن‌آوری دارد طی می کند تا چند وقت آینده معلوم نیست که اصلاً لزومی به کار نیروی انسانی باشد و لذا کسانی که از سرمایه کافی برای خرید تکنولوژی برخوردار هستند عملاً تمام منابع تکنولوژی و درآمدهای ناشی از آن را تصاحب خواهند کرد پس باید حقوق کارگران به درستی مشخص شود که مثلاً کارگری که کنار یک ماشین یا دستگاه می ایستد و بر تولید نظارت می کند آیا فقط همین حقوق ماهانه حق او از این همه تولید ثروت است؟

فقه ما به همان شفافیتی که روابط نیروی کشاورزی را بررسی نموده باید روابط کار صنعتی را نیز بیان کند و به عقیده من قانون کارکه بعد از قانون اساسی مهم ترین قانون کشور است ، بخشی از نیازهای کارگری را تامین می کند و هر چه زودتر باید فقه حقوق کارگران را در اسلام مشخص نماید. آن زمان از علمای اسلام دعوت کرده ایم و اکنون نیز با صدای بلند از آن ها دعوت می کنیم که علمای اسلام به فریاد اسلام برسید اگر اسلام نتواند معضلات بین کارگر و کارفرما و نحوه توزیع عادلانه ثروت حاصل از کار و پیشرفت تکنولوژی را شرح دهد. دیگران این خلا را پر خواهند کرد و با وجود اینکه اعتقادی به اسلام ندارند، به تدبیر عقل آن چنان رفتار کرده اند که بیشترین نزدیکی را به عدالت داشته اند. در حال حاضر نسبت برخورداری اجتماعی و رفاهی کارفرمایان به کارگران چهار به یک است و این نسبت در آمریکا هفده به یک و در کشورهای اسکاندیناوی بین شش به یک تا هشت به یک است ولی همین نسبت در ایران بین صد به یک است و متاسفانه با وجود اسلام و قرآن و خرد خودمان نتوانسته ایم به عدالت دست پیدا کنیم و فاصله این برخوردای ها این‌قدر گسترده است و باید این معضل حل شود و این وضع فعلی ما با آنچه امام می خواست و برای آن انقلاب کردیم متفاوت است.

امام معتقد بود که خواسته های کارگران زیاد نیست و خواسته های این جماعت حد اقل است و این حداقل را نباید از آن ها دریغ کرد و اگر این حداقلی که این‌ها مطالبه می کنند را تامین نکنید و صدای این جماعت بلند شود دیگر نمی توان آن را خاموش نمود. امام نسبت به تامین بودن کارگران به شدت وسواس داشتند ، مرتب پیگیری می کردند که مردم چگونه زندگی می کنند. حتی به خاطرم هست که در دولت آقای مهندس موسوی ، سیگار گران شد امام اعتراض کرد و گفت سیگار را که همین جماعت فقیر مایه دلخوشی خود کرده اند از آنها دریغ نکنید. امام خودش با سیگار کشیدن به شدت مخالف بود ولی از فشار آوردن به مردم به شدت ناراحت می شد.