سلاحهاي شيميايي در عمليات بدر

تنها در يك حمله شيميايي عراق بيش از 500 نفر مجروح بر جاي ماند
دشمن بعثي در سالهاي دفاع مقدس بارها از سلاحهاي شيميايي به طور وسيع در مقابل رزمندگان اسلام و در راستاي سرپوش گذاشتن بر ناتواني خود در برابر آنها، استفاده كرد، مقاله حاضر گزارش بهداري كل سپاه در خصوص پدافند شيميايي ـ ميكروبي در عمليات بدر و تاريخچه مختصر از استفاده دشمن از اين سلاح در جنگ اشاره دارد.
نحوه دستيابي به سلاح:
از حدود سال ، رژيم عراق با حمعآوري برخي از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم به جمعآوري اطلاعات درباره سلاحهاي شيميايي ـ ميكروبي و راديواكتيو پرداخت و در هر سه زمينه موفقيتهايي را بدست آورد. مسلماً تأمين سلاح شيميايي عراق تا حد زيادي به خارج وابسته است اما نميتوان اين را انكار كرد كه اين كشور از توانايي توليد بسياري از انواع اين سلاحها كه پيچيدگي خاصي ندارند برخوردار است. چند سال پيش برخي از مجاهدين عراقي نقل كردند كه نيروهاي عراقي از طريق كويت شبانه، محمولههاي سلاح شيميايي را تحويل ميگيرند محمولههايي كه در ميان آنها ماسكهاي ضدگاز نيز ديده ميشود.
به گزارش سبكبالان به نقل از ايسنا هر چند توسل عراق به سلاحهاي شيميايي به طور محدود از زمان آزادسازي خرمشهر بوده است اما ميتوان كاربرد گسترده آن را پس پيروزيهاي بزرگ ايران و شكست نيروهاي عراقي به ترتيب در عملياتهاي والفجر، والفجر، خيبر و بدر دانست.
در عمليات والفجر، عراق در دو مرحله در بمبارانهاي هوايي خود در اطراف پادگان حاج عمران از گاز خردل استفاده كرد كه در نتيجه آن حدود نفر به شدت مجروح شدند. افرادي را كه ما در تهران معاينه كرديم همگي بهبود يافتند. در عمليات والفجر، عراق از گاز شيميايي استفاده نكرد و بر عكس در عمليات والفجر، به طور وسيعي مجدداً گاز خردل را عليه نيروهاي ما به كار برد كه بدين ترتيب، حدود بيست تن شهيد شدند. عراق هم زمان با اين عمليات در بسياري از شهرها و روستاها نيز از گلولههاي توپ و بمبهاي شيميايي استفاده و تعدادي از مردم غير نظامي را شهيد و مجروح كرد.
در عمليات خيبر نيز، همانند عملياتهاي گذشته چند روز پس از تصرف جزيره و پيشروي نيروها بمبارانهاي وسيع شيميايي آغاز شد اين بمبارانها نخست در منطقه پشتيباني (شط علي) صورت گرفت و سپس به تدريج تمام جزيره را در بر گرفت. اين در حالي بود كه توپخانه شيميايي دشمن نيز به شدت كار ميكرد براي نمونه تنها در يكي از اين روزها بيش از صد بمب خردل پرتاب شد كه هر يك از آنها حاوي بيش از چهل ليتر مايع خردل بود كه پس از انفجار، بخار ميشد و چند كيلومتر را آلوده ميكرد.
از تاريخ /12/62 تا /12/62 عراق همچنان گاز خردل را عليه نيروهاي ما به كار ميگرفت. در اسفند ماه سال رژيم بغداد براي نخستين بار در تاريخ جنگهاي دنيا از گاز اعصاب استفاده كرد.
اين گاز در جنگ اول جهاني هنوز كشف نشده بود و در جنگ دوم نيز آلمانها پس از تهيه اين گاز از به كار گيري آن خودداري كردند، در مجموع عراق سه حمله هوايي براي به كارگيري عامل اعصاب در روزهاي و اسفند ماه سال در منطقه جفير، پاسگاه شهيد برزگر و جزيره انجام داد. دستاورد استفاده از اين عامل براي عراق بسيار عالي بود زيرا از آغاز عمليات تا آن تاريخ با آن همه بمب و گلوله توپ حاوي عامل خردل كلاً ما در حدود نفر مجروح داشتيم در حالي كه با مصرف مقداري كمي از گاز اعصاب حدود نفر از رزمندگان مجروح شدند. به هر حال عراق تا آغاز عمليات بدر ديگر از گاز اعصاب استفاده نكرد اما مصرف گاز خردل را همچنان ادامه داد. در تاريخ فروردين ماه سال عراق شايد براي نخستين بار استفاده از گازهاي خفه كننده (احتمالاً از نوع كلر پيكرين) را با بهرهگيري از بمبهاي قابل پرتاب از هواپيما آغاز كرد؛ حملهاي كه بيش از پانصد نفر را مجروح كرد.
در كل در عمليات خيبر در اثر حملات شيميايي بيش از تن مجروح و تن شهيد داشتيم. اين در حالي بود كه تعداد زيادي بمب و گلوله عمل نكرده به دست ما افتاد كه ايراد آنها نقص در فيوز بود.
در عمليات بدر، دشمن از همان ابتداي عمليات بمبها و گلولههاي توپ حاوي مواد شيميايي، به ويژه گاز اعصاب را د سطح گستردهتر نسبت به عمليات خيبر به كاربرد چرا كه در عمليات پيشين نتيجه خوبي گرفته بود. در واقع اين بار عراق برخي از گازها را با بهرهگيري از هواپيما به صورت سمپاشي از ارتفاع بالا روي جزيره پخش ميكرد. بايد يادآور شد كه در اين عمليات گاز خردل به طور بسيار محدودي به كار گرفت شد. نكته در خور توجه ديگر در مورد اين عمليات آنكه دشمن براي نخستين بار در جنگ با ما و نيز براي سومين بار در طول جنگهاي دنيا (دو بار نخست در جنگ جهاني اول بوده است) از مشتقات سيانور استفاده كرد. همچنين، عامل ديگري كه به مقدار زياد در عمليات بدر به كار رفت، يك عامل خارشزا بود كه تكنيكهاي ما نيز توانايي مقابله با آن را نداشتند. تنها عوارض اين گاز خارش و قرمز شدن پوست بود.
بعد از اين چهار نوع گاز كه اشاره شد، دشمن از يك نوع گاز ديگر استفاده كرد كه هيچ يك از نشانههاي باليني آن با گازهاي قبلي مطابقت نداشت و ظرف ساعت نخست دو تن از رزمندگان را شهيد كرد. البته اين گاز بسيار محدود به كار گرفته شد. همچنين دشمن در همان روز نخست عمليات بدر، به مقدار زياد از بمبهاي فسفري استفاده كرد و با انجام چند حمله با گاز اعصاب و سيانور توانست حدود دو هزار نفر از نيروهاي ما را به پشت جبهه تخليه كند، گاز سيانور در مدت دو دقيقه برخي از رزمندگان را شهيد كرد.
بهداري سپاه درفاصله عمليات خيبر تا بدر، به مطالعه پرداخت و روشهاي نوين درمان مجروحان را بررسي كرد و نتيجه گرفت كه بايد درمان مجروحان شيمياييو ميكروبي از همان اورژانسهاي خط مقدم آغاز شود از اين رو تعدادي از پزشكياران آموزش ديده را در اورژانسها، بيمارستانهاي صحرايي و مركز درماني حميد مستقر كرد كه خوشبختانه با ياري امام زمان (عج) درمان مجروحان را به خوبي انجام دادند و تقريباً ميتوان گفت تمامي مجروحان (حتي با حال اغما يا وقفه تنفسي) در صورت رسيدن به اورژانسها، بهبود مييافتند.
علت مرگ بيشتر شهيدان ما در عمليات بدر به علت آلوده شدن به گاز سيانور بود كه حتي فرصت ماسكگذاري را به رزمندگان نداد. در اين عمليات جمعاٌ حدود بيست تا سي تن شهيد شيميايي داشتيم كه حدوداً پنج مورد مربوط به گاز اعصاب مورد يك عامل مشكوك و ديگران به گاز سيانور مربوط بوده است. البته تا اين تاريخ نيز در اثر آلودگي با گاز خردل در حدود پنج نفر ديگر به شهادت رسيدهاند.
تنها در تاريخ/12/63 تا /12/63 كه بيشترين حملات شيميايي صورت گرفت، حدوداً مجروح شيميايي گاز اعصاب و سيانور به پشت جبهه تخليه شدند كه نفر مجروح بدحال در بين آنان وجود داشت، از اين ميان، نفر در حالت اغماي كامل بودند كه برخي، حتي نفسشان نيز قطع شده بود و كف از دهانشان خارج ميشد. با وجود اين، از گروه مزبور هيچ كس شهيد نشد و همگي با هوشياري كامل و حال عمومي تقريباً خوب مرخص شدند.
در درمان تعدادي از مجروحان (حدوداً ـ نفر) كه با گاز خردل آلوده شده بودند، از روشهاي جديدي استفاده شد كه بسيار مؤثر بودند.
كل مجروحان بدحال در عمليات خيبر ـ كه طي آن عراق بيش از يك ماه از سلاحهاي شيميايياستفاده كرد ـ حدود هزار نفر بود، در حالي كه در عمليات بدر پس از درمان اوليه تعداد آن بيش از بيست تا سي مورد نبود. بررسي اجمالي پروندههاي موجود در بيمارستانهاي تهران نشان ميدهد كه بيشتر مجروحان شيميايي عمليات بدر مرخص شده يا از حال عمومي خوبي برخوردارند. با بررسي سادهاي متوجه ميشويم كه دشمن در استراتژي خود در استفاده از سلاحهاي شيميايي به تدريج، تغييراتي داده و پيشرفتهايي را بدست آورده است. در ضمن، بايد يادآور شد برخلاف عمليات خيبر كه تعدادي بمب عمل نكرده در اختيار ما قرار گرفت در عمليات بدر، تمامي گلولهها و بمبهاي شيميايي دشمن عمل كرد و حتي يك مورد گلوله عمل نكرده بر جاي نماند.

ضعفهاي پدافند شيميايي:

دورنماي آينده:
به منظر ميرسد قدمهاي بعدي دشمن افزون بر سيانور و اعصاب عوامل ميكروبي زير باشد:

بايد تمامي موارد گذشته را با ديد علمي و محققانهاي بررسي، نارساييها را اصلاح و از اين تجربهها در قبال حملات دشمن استفاده كنيم. 2)-در بررسي واحدها مشاهده شد كه حتي پس از آغاز عمليات در جزيره هم از ماسك يا قوطي امداد استفاده نشده بود. 3)-ريش بلند برخي از برادران، به ويژه پيرمردها باعث شده بود كه به رغم استفاده از ماسك، گاز شيميايي به ويژه اعصاب و سيانور به داخل ماسك نفوذ كند و آنها را در وضعيت وخيمي قرار دهد. 4)- هيچ يك از برادران مجروح از پودر رفع آلودگي استفاده نكرده بودند. به رغم آنكه استفاده از اين پودر اثر قاطعي در از بين بردن گازهاي سمي در سطح پوست دارد، به ويژه اينكه مانع از آن ميشود كه پوست تاول بزند. 5)-در يكي از موارد كه فرمانده يكي از واحدها كاملاً توجيه بود و خودش از طريق بيسيم سريعاً به نيروها دستور استفاده از ماسك را داد، هيچ زائده مهمي پيش نيامده بود. 6)-در چند مورد، دشمن شبانه از توپ حاوي گاز شيميايي (خردل) در جزيره استفاده كرد و برادران متوجه نشده و تا صبح در منطقه آلوده استراحت كرده بودند. همچنين، برخي از برادران در منطقه، نخست از ماسك استفاده ميكردند اما از آنجا كه تمرين كافي نداشتند، پس از حدود نيم ساعت ماسك را بر ميداشتند و به فعاليت خود ادامه ميدادند. بدين ترتيب، بيشتر مجروحان بدحال ما به همين حوادث مربوط بودند. 2)-استفاده مستقيم از خود ميكروبها. 1)- ماسك بايد هميشه به همراه رزمندگان باشد و آن را به كمر خود ببندند. بررسي حدود تن شهيد ناشي از گاز سيانور نشان ميدهد كه آنها در كنار سنگر خود ايستاده بودند و در مدت دو دقيقهاي كه گاز پخش شد، حتي فرصت نكردند از داخل سنگر ماسكهاي خود را بردارند و از آنها استفاده كنند. 1)- سموم ميكروبي مانند آنتروتوكسين استافيلوكوك، اسهال و استفراغ شديد، سم بوتيليسم (كه به سرعت باعث مرگ ميشود)؛