سیاست خارجی و بازار کار در ایران

 شاید در نگاه نخست نتوان ارتباطی روشن میان مفاهیم ذکر شده در عنوان این مطلب یافت اما توجه و تمرکز بر واقعیات اقتصادی نشان می دهد که نه تنها این مجموعه با یکدیگر در رتباطند بلکه تاثیر سیاست خارجی مسئله امنیت در اقتصاد و به تبع آن بازارکار به نحوی است که هر تغییر در آنها می تواند عواقب جدی برای بازار کار داشته باشد. با توجه به نقشی که دولت ها در اقتصاد ایفا می کنند دیگر نمی توان بازارها را بدون بررسی نقش و جایگاه دولت به عنوان بازیگری خارج اما دخیل در بازار تحلیل کرد. این امر در اقتصاد ایران به سبب نقش پررنگ، دولت که ناشی از تصدی گری های خارج از قاعده آن است نه تنها صادق بوده بلکه به نظر می آید بیش از کشورهای دیگری است که حجم اقتصاد آنها با اقتصاد ایران برابر است. به دلیل این گستردگی نقش و حضور دولت در اقتصاد است که دیگر نمی توان به سادگی از کنار پیامدهای تصمیمات دولت در اقتصاد و بازار گذشت.
اصولا هر کشور بازار کار خود را از یک سو با اشتغالزایی داخلی از طریق سرمایه گذاری ملی یا بین المللی و از سوی دیگر با بهره گیری از بازار کار خارجی چه به صورت صادرات فنی و مهندسی و یا صدور نیروی کار به خارج از کشور متوازن می سازد. اما استفاده از این ابزارها ضرورت هایی را می طلبد که دولت ها باید آن ر ا در رفتار خارجی خود لحاظ کنند. دولتی که قصد دارد تا با استفاده از حداکثر توان داخلی و بین المللی خود بر مشکلات اقتصادی خود بویژه بیکاری فائق آید دیگر نمی تواند با نادیده گرفتن ضرورت های مربوط به بازار رفتار کند. ضرورت بازار ایجاب می کند تا دولت تمام تلاش خود را صرف امنیت بخشی و اطمینان سازی برای سرمایه گذاری ملی و بین المللی کند. دولت باید فضایی امن و اطمینان بخش را برای فعالیت های اقتصادی به وجود آورد فضایی که بتواند از یک سو سرمایه گذاری ملی را به سمت تولید سوق داده از سوی دیگر امکان جذب سرمایه خارجی را به وجود آورد. چنین شرایطی ایجاب می کند نه تنها دولت ها به تصمیات خود در حوزه سیاست داخلی توجه کنند بلکه رفتار سیاست خارجی آنها نیز باید به این سمت جهت داده شود.
ضرورت جذب سرمایه گذاری خارجی و ایجاد امنیت برای سرمایه گذاری ملی، ایجاد رویه های با ثبات چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی است. رویه ای باثبات در سیاست خارجی که مبتنی بر همکاری با جهان باشد و. سرمایه اصولا به دنبال کسب سود مطمئن است به همین جهت است که فضایی را می طلبد که نسبت به پایداری شرایط در حال اطمینان داشته و امکان تخمین آینده را نیز در آن باشد. چنین فضایی ایجاد تنش و درگیری در روابط خارجی را بر نمی تابد. تنش و درگیری با جهان، تصمیمات دفعتی، غیر کارشناسانه و خارج از رویه نه تنها به تخریب چهره بین المللی منجر می شود بلکه به بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری در کشور نیز می انجامد. با بالا رفتن ریسک سرمایه گذاری نه تنها به کاهش حجم سرمایه گذاری خارجی چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم کاهش می یابد بلکه هزینه های مربوط به بیمه ی سرمایه گذاری و سایر فعالیت های اقتصادی نیز افزوده شده که نهایتا به از دست رفتن فرصت ها برای توسعه و حل معضلات کشور و بویژه بیکاری ختم می شود.
به عنوان یکی راه حل های پاسخ به بحران بیکاری به استفاده از بازار کار خارجی اشاره شده است. صدور نیروی کار چه به صورت خدمات فنی و مهندسی و حتی به صورت نیروی کار ماهر به سایر کشورها به صورت قانونی نه تنها می تواند به کاهش نرخ بیکاری در کشور کمک کند بلکه این خود منبعی است برای ارز آوری. اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که تنش در روابط خارجی نه تنها به محدود کردن فرصت های سرمایه گذاری خارجی منتهی می شود بلکه می تواند امکان کار و فعالیت ایرانیان را در خارج از کشور محدود سازد به این ترتیب فرصتی مضاعف را از کشور سلب خواهد کرد. همکاری و تعامل در روابط خارجی نه تنها ضرورت ارائه چهره ای مثبت از ایران است بلکه منافع اقتصادی گسترده ای را می تواند برای کشور به همراه داشته باشد.
منافعی که در شراط کنونی از لوازم پیشرفت و توسعه کشور می باشند. در شرایط کنونی امید آن است که مدیریت کشور بتواند با تلاش هر چه بیشتر امکان بیشترین استفاده از فضای بین المللی برای توسعه ایران فرآهم آورد.