شهادت طلبی جوانان از دیدگاه امام خمینی (رحمة الله علیه)

شهادت افتخار جاودان
من شهادت در راه حق و اهداف الهی را افتخار جاودانی می دانم من به مادران و پدران جوانانی که در راه اسلام و آزادمنشی خون داده اند، تبریک عرض می گویم.من به جوانان عزیز و غیوری که جان خود را نثار راه دوست کرده اند، حسرت می برم.آوای انقلاب بزرگ ایران در کشور های اسلامی و دیگر کشورها طنین انداز و افتخار ساز است.شما ملت شریف، به جوانان غیور ملت های اسلامی هشدار داده اید.



1/9/57


جوانان و آرزوی شهادت
ملتی که غلبه کرد برای این که شهادت آروزی او بود.بعضی جوان ها ، از من شهادت را طلب می کردند و مرا قسم می دادندکه دعا کن که شهید بشویم.زن هایی که جوان های خودشان را دادند، افتخار بر این کردندکه شهید دادیم و آن که یک پسر از او باقی مانده بود باز می گفت این را هم اهدا می کنم.



18/ 12/ 57


استقبال از شهادت
رمز پیروزی امروز ما این است که اتکای به خدای تبارک و تعالی داشتیم.رمز پیروزی ما این است که جنبه فقط سیاسی نبود، فقط برای نفت و امثال آن ها نبود، جنبه ، جنبۀ معنوی بود، اسلامی بود جوانان ما آرزوی شهادت می کردند، جوانان ما شهادت را استقبال می کردند. سربازان ما از شهادت باک ندارند برای این که مردن را یک چیز فنا شدن نمی دانند.سربازان ما شهادت را سعادت می دانند و برای این سعادت کوشش می کنند.رمز پیروزی، اتکال به قرآن و این شیوه ی مقدس که شهادت را استقبال می کردند بود، خوف در دل آن ها نبود ، در عین حال که تانک ها و مسلسل ها به روی آن ها آتش می گشود آن ها استقبال می کردند.خوف نداشتند.مشت بر تانک غلبه کرد، مشت بر مسلسل غلبه کرد، مشت بر ابر قدرت ها غلبه کرد. این رمز را حفظ کنید. این رمز پیروزی را تا حفظ کنید پیروز هستید.



26/ 1/ 58


شهادت، سعادت جوانان
جوان های ما شهادت را سعادت می دانند. این رمز پیروزی است. آن ها که مادی هستند و مادیگرا، آن ها هرگز شهادت را نمی خواهند ولی جوانان ما شهادت را سعادت خودشان می دانند، اول راحت خودشان می دانند.این رمز پیروزی بود.آن ها که گمان کردند می توانند در این برهه از زمان بین جوانان من، بین جوانان ما ، بین عزیزان ما اختلاف بیندازند، در اشتباهند. جوانان ما همه به اسلام متوجهند، همه با ایمان راسخ به پیش می روند.



5/ 2/ 58


شهادت برای اسلام
ما اسلام را می خواهیم ، ما این همه فداکاری کردیم، جوان های ما این همه در مبارزات وارد شدند و زحمت کشیدند و رنج کشیدند و خون دادند برای این بود که اسلام را می خواستند. آنی که این نهضت را پیش برده آنی بودکه می گفت من شهادت را فوز می دانم.ما برای اسلام خون دادیم، جوان های ما برای اسلام خون دادند.



1/9/57


جوانان طالب شهادت
جوان های ما شهادت را می خواهند. همین امروز هم که من این بیرون ایستاده بودم یک جوان برومندی فریاد می کرد از آنجا ، که شما دعا کنید که من شهید بشوم.



12/ 3/ 58


سعادت داشتن شهادت
ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی ، یک جوان هایی مثل جوان های صدر اسلام که شهادت را برای خودشان فوز می دانستند، می گفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم. مسأله این بود و مسأله این هست.



16/ 3/ 58


جوانان عاشق شهادت
مکرر پیش من آمده اند ، جوان ها قسم دادند به من که شما دعا کنید ما شهید بشویم ، حالا هم دارند می گویند خوب حالا که دیگر قضیه میدان جنگی نیست، الآن هم به من می آیند می گویند که شما دعا کنید ما شهید بشویم.



21/ 3/ 58


دنیا گریزی جوانان
الان هم باز جوان هایی می آیند پیش من و می گویند دعا کنید که ما شهید بشویم ، ما شهادت را می خواهیم این یک تحولی بود که برای این ملت پیدا شد و گرایش زندگی این دنیا خیلی مطرح نبود. شهادت را می خواستند اگر چنانچه دنیا و این امور مادی و این زندگی مطرح بود نمی رفتند و در مقابل توپ ها و در مقابل تانک ها و مسلسل ها.



28/ 3/ 58


روحیه شهادت خواهی
از نجف تا اینجا مواجه شدم من با جوان های زیبا ، جوان هایی که اول جوانی شان است و اینها یکی شان آمد در نجف، آمد جلوی من نشست بنا کرد قسم و اون من را که شما، قسم ، قسم داد که من شهید بشوم، بعد هم که ما در این جا آمدیم زن این تقاضا را کرده ، جوان ها این تقاضا را کرده اند ، زنی که بچه هایش را از دست داده است باز می گوید که من یکی دو تا دارم این هم می دهم.این روحیه ، روحیه ای است که اطمینان برای ما می آورد. این برهمه تانک های عالم مقدم است، یعنی پیروز می شوید.این روحیه ، روحیه ای است که خدای تبارک و تعالی انعام کرده است، مرحمت کرده است ، این مرحمت الهی را حفظ کنید ، این امانت است ، این را کوشش کنید محفوظ بماند.



26/ 6/ 58


شهادت میراث اولیا
آنگاه که منطق قرآن آن است که ما از خداییم و به سوی او می رویم و مسیر اسلام ، بر شهادت در راه هدف است و اولیای خدا ( علیهم السلام) شهادت را یکی از دیگری به ارث می برده اند و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا در خواست دعا می کرده و می کنند، بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه می زنند، ما را از چه می ترسانند؟



27/ 9/ 58


عواطف امام نسبت به جوانان
امروز یک عکسی پیش من از یک جوانی فرستادند که او نزدیک دانشگاه شهید شده بود و وصیت کرده بود که اگرمن فلانی، را ندیدم، این عکس را برای او بفرستید و من از دیدن این عکس و باز عکس های دیگری که از جوان های ما که در این راه شهید شدند، باز احساس یک سنگینی می کنم. بردوش من سنگینی است این عواطف و آن چیزی که همه ی سنگینی ها را سبک می کند، این است که ما از خدا هستیم و به سوی او می رویم. راه ، راه خداست.



10/ 10/ 58


جوانان مرد شهادت
نویسندگان و گویندگان ما ملت را با قلم ها و زبان های خود به پیش ببرند و جوانان برومند ما را از این پیش آمدهای ناچیز نترسانند که جوانان ما مرد شهادت و شهامتند و از قلم های مزدور آسیب بر نمی دارند.



10/ 2/ 59


مباهات امام به جوانان
من وقتی شما جوان ها را می بینم که با صداقت ، با سلامت روح فعالیت برای اسلام می کنید و خودتان را در معرض خطر مرگ قرار می دهید مباهات می کنم. افتخار می کنم که در بین مسلمان ها یک همچو جوان های رشید متعهد است. از این جهت ما نباید از قدرتمندهایی که اتکال به خدا ندارند ، اتکال به مسلسل دارند، ما نباید بترسیم ، ترس مال آن است که برای شهادت حاضر نباشد. جوان های ما که اعتقاد به ماورای طبیعت دارند و شهادت را برای خودشان یک فوزی می دانند اینها ترس ندارند.



12/ 2/ 59


روحیه ی مکتبی جوانان
شما می بینید که حتی این جوان هایی که الآن در اینجا و در لبنان و اینها مشغول خدمتند چه روحیه هایی دارند همین دیروز یک جوانی آمده بود اینجا می خواست یک زنی را عقد کند. بعد از این که صحبت از مهر شد، آن زن گفت که مهر من را این قرار بدهد که من را به مکه ببرد.این جوان می گفت که من زنده نیستم تا تو را به مکه ببرم من شهید می شوم. بالاخره با مدتی صحبت ما راضیش کردیم که این که نه، ان شاءالله شما هستید و خدمت می کنید.این یک روحیه ی خیلی خوبی است که در جوان ها پیدا شده است و امیدوارم که در همه ما این روحیه ها پیدا بشود و آن روحیه ی مکتبی توجه به مکتب ، نه توجه به امور دیگر.



6/ 6/ 59


ابتهاج امام از جوانان
ما این منظره ها را که می بینیم و این عزم های راسخ و تصمیم های جزم که در شما جوانان می بینیم، از وضع شما هم ابتهاج دارم و هم متأثرم.ابتهاج به این که یک ملتی آن طور متحول شده است که در راه خدا همه چیز خودش را نثار می کند و با آغوش باز دنبال مرگ می رود.این در طول تاریخ اگر نمونه ای داشته باشد در صدر اسلام است، بعد از آن نمونه ای ندارد ،مثل شما جوان ها نمونه ای نیست.و تأثر برای این که این جوان های عزیز ما که باید برای ملت ما خدمت کنند و برای اسلام خدمت بکنند، به دست اشرار یا شهید شدند و یا معلول ، این موجب تأثر بسیار است وتأثر دیگر این که این گروههای منحرف و این اشخاصی که طرفدار ابرقدرتها هستند و می خواهند همان وضع سابق را پیش بیاورند یا در صدد قدرت طلبی هستند، چطور می خواهند با خون این شهیدان ما و با این معلولان ما ، اینها را ندیده بگیرند و برای قدرت خودشان یا برای ابر قدرت ها خدمت کنند و از روی خون این جوان های ما بگذرند و خدمت به آمریکا یا شوروی بکنند.چطور انسان متأثر نباشد از اشخاصی که قدرتمندی خودشان را در اه خون شهیدان ما می بینند به آن هایی که برای خودشان و برای قدرت خودشان خون شما جوان ها را و شما معلول ها را وسیله قرار می دهند، از فطرت انسانی خارج اند ، اینها حیوانی هستند به صورت انسان. تأثر این است که چرا انسان باید این قدر نادان باشد، این قدر شقاوت داشته باشد. جوان های ما دارند در مرزها و در اطراف مملکت برای نگهداری جمهوری اسلامی جانفشانی می کنند و آن ها که نه به اسلام اعتقاد دارند و نه به جمهوری اسلامی ، دنبال این هستند که با خون اینها برای خودشان قدرت درست کنند.



4/ 10/ 59


شهادت بهترین جوانان
بهترین جوانان عزیز ما را که می بایست در راه اعتلای اسلام در سراسر جهان و کشور عزیز کوشش می کردند، شهید و ارتش عراق را لااقل می بایست با دشمن اعراب اسرائیل جنایت پیشه به جنگ برخیزد و قدس را نجات دهد، به تجاوز به کشوری که جز به اسلام فکر نمی کند وادار و به هلاکت رساندند.



12/ 1/ 60


درس از وصیت نامه جوانان
این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند، مطالعه کنید. پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ، یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را بگیرید و مطالعه کنید و تفکر کنید. این جوان های ما که علیل شدند ، الآن هم وقتی می آیند از من می خواهند که دعا کنم که اینها شهید بشوند، پایش را از دست داده عصا زیر بغلش است. لکن گریه می کند و می خواهد که دعا کنیم که شهید بشود.



1/ 4/ 60


سیمای نورانی جوانان
یک همچو ملتی و یک همچو انسان های ارزنده ای اسلام تربیت کرده است ، یک همچو جوانانی که الآن عکس بسیارشان در منظره هست و سیمای نورانیشان در پیش چشم است اسلام تربیت کرده است، یک همچو مادران و پدران واقرباء شهدایی که در اینجا عده ای شان حاضر هستند اسلام تربیت کرده است من گمان ندارم که در غیر محیط اسلامی یک همچو مسائلی تحقق داشته باشد که پیرزن جوان مرده، اظهار بکند که من جوانان دیگری دارم که آن را هم تقدیم اسلام می کنم و پیرمرد جوان از دست داده اظهار کند که من حاضرم خود هم به جبهه بروم و شهید بشوم و جوان های زیادی که می آیند تقاضا کنند که دعا کنیم که در راه اسلام شهید بشوند. جوان بخواهد که دعا کنیم به شهادت برسد. شما در کجا می توانید در غیر سایه اسلام و تربیت اسلامی چنین جوان هایی و چنین بازماندگان از جوان های شهید پیدا بکنید؟ اینها در عین حالی که جوانان خودشان را از دست داده اند و در جبهه ها خاندان خودشان را از دست داده اند و آواره شده اند معذالک ایستاده اند و شجاعانه در مقابل دشمن ایستاده اند و برای فداکاری حاضرند.



26/ 7/ 60


افتخار به شهادت
در این مجالس عزا و سوگواری و نوحه سرایی برای سید مظلومان و اظهار مظلومیت یک کسی که برای خدا و برای رضای او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، این طور ساخته جوانانی که می روند در جبهه ها و شهادت را می خواهند و افتخار به شهادت می کنند و اگر شهادت نصیبشان نشود متأثر می شوند، و آن طور مادران را می سازد که جوان های خودشان را از دست می دهند و باز می گویند باز هم یکی دو تا داریم.



30/ 3/ 61


شهادت به خاطر دفع قدرتها
ما جوان هایمان تا کنون آن قدر شهید داده اند، تا کنون مادرها این قدر شهید داده اند ، پدرها آن قدر شهید داده اند، جوان ها آن قدر خون خودشان را داده اند برای این که شر این قدرتهای بزرگ از سر ایران کم بشود.



14/ 3/ 62


شوق شهادت
الآن شما در این عصر که ملاحظه می کنید جوان هایی هستند که واقعاً فداکاری می کنند ، واقعاً رو به شهادت می روند. کسانی هستند که واقعاً جوان هایشان را به شهادت می فرستند و خوشحال هم هستند.



27/ 6/ 62


جوانان شیفته شهادت
الآن ما می بینیم که این جوان های ما که دارند می روند در جبهه ها، برای شهادت می روند ، اینها همین اند ، اینها برای این که در ذائقه شان خوش آمده است این معنا، این را از خدا می دانند چون از خدا می دانند از این جهت سخت برایشان نیست.
 

29/ 12/ 63


عجز از درک ارزش الهی جوانان
جوانان عزیز متعهدی که هر یک از آن ها ارزش های الهی ای دارند که ما از درک آن عاجزیم، شهید شده اند و معلول گردیده اند و به اسارت درآمده اند و ملتی که مشتاقانه در راه خدا از جان و مال و منال خود گذشته اند و داغ عزیزان خود را به جان خریده اند.
 

16/ 5/ 65