شهید دکتر حسن عباسپور
محل تولد: تهران
سن در هنگام شهادت : 37 سال
مدارك علمي : دكترا
تخصص : الكترومكانيك و برنامهريزي و مديريت سيستمهاي انرژي
سوابق مبارزاتي : شركت در جلسات مذهبي و مبارزاتي با الهام از نهضت عاشورايي امام خميني(ره)، ارتباط با گروههاي مبارز دانشجويي ، تكثير و پخش اعلاميههاي ضد رژيم در داخل و خارج كشور، برپايي جلسات مبارزاتي اسلامي در خارج از كشور، عضو سازمان زيرزميني مبارزات اسلامي به همراه شهيد آيت، طراحي عمليات مبارزاتي بر ضد رژيم پهلوي، برپايي اعتراضات و اعتصابات دانشجويي مبارزه با جريانهاي فكري منحرف و التقاطي
كارهاي تشكيلاتي : همكاري با اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان مقيم اروپا، ايجاد شبكه ارتباطي بين استادان مسلمان دانشگاههاي مختلف و مدارس عالي، پايهگذاري هسته اوليه سازمان ملي دانشگاهيان، همكاري در تشكيل جامعه اسلامي دانشگاهيان، عضويت در حزب جمهوري اسلامي، پايهگذاري واحد تحقيقات حزب جمهوري اسلامي
مسئوليتها : تدريس در دانشگاهها، مسئول واحد تحقيقات حزب جمهوري اسلامي، وزير نيرو
تولد تا جواني
حسن عباسپور در سال 1323 ه . ش در تهران و در خانوادهاي معتقد و پايبند به اصول و موازين اسلامي ديده به جهان گشود. دوره دبستان را با موفقيت پشت سرنهاد . او از كودكي تيزهوش و چالاك بود و با رفتاري كه از خود نشان ميداد، همواره از سوي بزرگترهاي فاميل و مربيان مدرسهاش تشويق ميشد. او پس از پايان تحصيلات ابتدايي وارد دبيرستان هدف شد و توانست با ذكاوت و ممارست با معدل 20/18 ديپلم متوسطه خود را در رشته رياضي اخذ كند. او از نوجواني تحت تعليم پدر و مادرش با احكام اسلامي آشنا شد و از همان ابتدا دستورات دين مبين اسلام را براي طي راه سعادت به كار بست. با روحيه عالي كه داشت و به كارگيري تفكر و انديشه به مبارزه با مشكلات ميرفت. دكتر عباسپور به ورزش و پرورش جسم در كنار روح اعتقاد فراوان داشت و اوقات فراغت خود را صرف ورزش دو و تنيس مينمود.
او به نظم و انضباط اهميت فراواني قائل ميشد و از همان جواني روي دقايق زندگياش حساب ميكرد . به گفته همسرش خانم فاطمه همدانيان: « مانند دكتر شهيد بهشتي دفتري داشت كه همه قرارها و برنامههايش را در آن ثبت ميكرد و حتي اگر طرف مقابل، دلخور ميشد، يك ثانيه وقت كاري را به كار ديگري اختصاص نميداد».
او در كنار تحصيل به تهذيب نفس نيز ميپرداخت و جز به رضاي خدا به چيز ديگري نميانديشيد.
در سال 1342 ه . ش پس از پايان تحصيلات متوسطه وارد دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسي برق دانشكده فني به تحصيل پرداخت. در سال 1346 ه . ش موفق شد دانشنامه كارشناسي ارشد خود را در رشته مهندسي الكترومكانيك اخذ كند. در اين زمان، يك سال از تأسيس دانشگاه صنعتي شريف گذشته بود و اين دانشگاه احتياج به استاد داشت. با دعوت مسئولان دانشگاه، تعدادي از دانشآموختگان ممتاز دانشكده فني، پليتكنيك و علوم به استخدام اين دانشگاه درآمدند و شهيد عباسپور هم تا سال 1350 ه . ش در سمت دستياري مشغول تدريس به علاقهمندان علم و دانش شد. او طي دوران تدريس در دانشگاه صنعتي شريف از ساعت 7 بامداد تا شب هنگام در دانشگاه مشغول نوشتن كتاب، جزوه حل مسايل دانشجويان و راهاندازي آزمايشگاه بود. در تير ماه سال 1350 به سوئيس رفت و در يكي از كمپانيهاي معروف سوئيس مشغول به كار شد و مدتي در طراحي خط 400 هزار ولت كبان به آنكارا كه در آن تاريخ كمپاني مزبور مشغول طراحي آن بود به فعاليت پرداخت. در سال 1351 براي ادامه تحصيل عازم انگليس شد و موفق گرديد در سال 1356 در رشته برنامهريزي و مديريت سيستمهاي انرژي، درجه دكتراي خود را بگيرد. او بلافاصله پس از آن به كشور بازگشت و در دانشگاه صنعتي شريف با عنوان استاديار مشغول تدريس شد.
شهيد عباسپور و مبارزه عليه طاغوت
دكتر حسن عباسپور هنگام تحصيل در دانشكده فني با مبارزات سياسي، مذهبي و گروهي بر ضد رژيم شاه آشنا شد و همراه با ساير دانشجويان مسلمان در تشكيل جلسات مذهبي ، سياسي فعالانه شركت مينمود. از همفكران اين دوره شهيد عباسپور ميتوان به شهيد دكتر محمود قندي اشاره كرد.
وي در اين دوران با گروههاي مبارز دانشجويي و مسلمان ارتباط برقرار ميكرد و ضمن پرداختن به فراگيري علم ، لحظهاي از مطالعات سياسي و مبارزاتي غافل نميشد.شهيد دكتر حسن عباسپور ، عضو اصلي يك سازمان زيرزميني مبارز و اسلامي بود كه در سال 1347 ه . ش به همت برادراني چون دكتر عبدالله جاسبي و شهيد دكتر آيت بنيانگذاري شد و توانست با نفوذ در ارتش شاهنشاهي، به ويژه نيروي زميني ، افسران جوان و متعهدي را كه داراي انديشه اسلامي بودند، به مبارزه مخفيانه دعوت كند. در سال 1351 ه . ش فعاليتهاي اين تشكيلات مورد ظن ساواك قرار گرفت و از اين تاريخ به بعد با توجه به حضور شهيد عباسپور در خارج از كشور ، مسئوليت اطلاعات خارج از كشور به او محول شد.
در سال 1351 پس از ورود به لندن ، ضمن شركت فعال در اتحاديه انجمنهاي اسلامي اروپا با بيشتر گروههاي مبارز و مخالف رژيم شاهنشاهي به طور مستقيم و غيرمستقيم ارتباط داشت و به طور وسيعي دست به تكثير و توزيع جزوات انقلابي بين دانشجويان و ايرانيان مقيم انگليس ميزد. به محض اينكه از ورود دانشجوي ايراني جديدي به انگليس آگاه ميشد، به طور مستقيم و غيرمستقيم با وي تماس ميگرفت و در صورتي كه زمينه مناسب را در او مشاهده ميكرد به جلسات هفتگي محرمانه دانشجويان مبارز دعوت ميكرد.
اين جلسات در دو سطح برگزار ميشد:
1 ¬- براي دانشجويان ورودي جديد. (در اين جلسات بيشتر مباحث به طور غيرمستقيم و در قالب برنامههاي مذهبي و تفسير قرآن صورت ميگرفت).
2- جلساتي كه با حضور نيروهاي شناخته شده برگزار ميشد.(در اين جلسات موضوعات محرمانه مطرح و به طور مستقيم به برنامههاي رژيم شاه حمله ميشد).
در سال 1356 پس از بازگشت به ايران به همراه گروهي ديگر دست به ايجاد شبكه ارتباطي بين استادان مسلمان دانشگاههاي مختلف و مدارس عالي زد و با ارتباطي كه با دانشجويان مسلمان ايجاد كرده بود، مبارزات خود بر ضد رژيم ديكتاتوري محمدرضا شاه را ادامه داد.
در زمان دولت جمشيد آموزگار(مرداد 1356 تا شهريور 1357) ، به همراه برخي از استادان دانشگاه ، هسته اوليه سازمان ملي دانشگاهيان را تشكيل داد و اين سازمان قبل از انقلاب نقش برجستهاي در مبارزات مردم، به ويژه دانشگاهيان ، عليه شاه ايفا نمود. پس از مدتي دكتر عباسپور به عضويت هيئت دبيره اين سازمان انتخاب شد و در طراحي عمليات مبارزاتي اين سازمان عليه رژيم نقش مهمي بر عهده داشت. اين سازمان دست به برگزاري هفته همبستگي زد كه بواسطه آن ضربات محكمي بر رژيم گذشته وارد آمد و در همه دانشگاهها جلسات سخنراني و تظاهرات عظيم به راه افتاد و رژيم براي مقابله با آن به كشتار 13 آبان سال 1357 دست زد. در پي اين حادثه به همراه عدهاي ديگر تحصن وزارت علوم و دبيرخانه دانشگاه تهران را طراحي نمود كه در اين تحصن استاد نجاتالهي به دست دژخيمان پهلوي به شهادت رسيد.
شهيد خود در بيان حوادث روزهاي انقلاب ميگويد: « همزمان با اين فعاليتها در تابستان 1357 ه . ش مشخص شد كه اگر حركت مردم يك حركت اسلامي باشد بايد تشكل استادان دانشگاه هم چنين باشد و در نتيجه فكر " جامعه اسلامي دانشگاهيان" ايجاد شد و بعد از انقلاب هم اين جامعه در مسئوليتهاي كشوري و انقلابي فرهنگي سهم مؤثري داشت».
يكي از كارهاي مهم شهيد عباسپور به هنگام تدوين اساسنامه جامعه اسلامي دانشگاهيان، اصرار بر تهيه آن بر اساس احكام اسلام بود. آن زمان [برخي] استادان دانشگاهها گرايش[به احزاب ماركسيستي] ، تودهاي و غير مذهبي داشتند و اصرار شهيد عباسپور موجب شد تا مدت زيادي تدوين اساسنامه به تعويق بيافتد. او سرسختانه از نوشتن اساسنامه با رنگ و بوي غير اسلامي جلوگيري ميكرد ، ميگفت كه ظاهر اساسنامه اسلامي است و با "بسماللهالرحمنالرحيم " شروع ميشود، اما متن آن غيراسلامي و كمونيستي است.
شهيد عباسپور در كنار روحانيت و دانشجويان در تظاهرات ضد رژيم حاضر ميشد و با تبعيت از فرامين حضرت امام خميني(ره)، با دستگاه خودكامه پهلوي مبارزه ميكرد. انديشه مبارزات شهيد عباسپور از همان ابتدا اسلامي بود و با گروههاي التقاطي به مبارزه فكري و ايدئولوژي ميپرداخت و با نقد ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق(منافقين) ، با ارائه استدلال، مواضع آنان را محكوم و اذهان جوانان مبارز را در برابر خطرات آنان آگاه مينمود.
شهيد عباسپور پس از پيروزي انقلاب اسلامي
با پيروزي انقلاب اسلامي شهيد عباسپور تلاش در راه استمرار و تقويت نظام نوپاي جمهوري اسلامي ايران را با فعاليت در حزب جمهوري اسلامي و ديگر نهادهاي انقلابي آغاز نمود. او در حزب جمهوري اسلامي با نظر شهيد بهشتي، واحد تحقيقات حزب را تشكيل داد تا مسايل مختلف علمي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي در آن تجزيه و تحليل شود.
در تاريخ 1/9/1358 از سوي شوراي انقلاب به عنوان وزير نيرو منصوب شد . او با توانمندي توانست ، برنامههاي نويني را براي توسعه شبكه آب و برق كشور و اجراي طرحهاي زيربنايي و رفع فقر و محروميت از مناطق دور افتاده ارائه كند.
از عمده خدمات اين وزير متعهد و مكتبي ميتوان به حذف قراردادهاي تحميلي استعماري و تلاش در جهت خودكفايي صنعت آب و برق و قرار دادن طرحهاي عمراني در خدمت مستضعفان و به كارگيري نيروهاي جوان و مؤمن در اداره امور مرتبط در حوزه وزارت نيرو ، ايجاد دفاتر ارشاد و روابط عمومي در سطح سازمانهاي تابعه وزارتخانه با هدف اسلامي كردن فعاليتها و گسترش عقايد اسلامي، اشاره كرد.
دكتر حسن عباسپور در مسايل اجتماعي - سياسي صاحبنظر بود و با جريانهايي نظير ليبراليسم و در رأس آن بنيصدر خائن مقابله ميكرد. او در يك مناظره تلويزيوني افكار مخرب بنيصدر را به نقد كشيد اما اين دست پرورده " سيا " و منافقين، جلوي پخش برنامه را كه از قبل هم اعلام شده بود ، گرفت تا به خيال خود ملت چهره او را نشناسند.
او سرانجام در شامگاه هفتم تير سال 1360 در انفجار دفتر مركزي حزب جمهوري اسلامي به دست منافقين كوردل به شهادت رسيد و دفتر جديدي را براي استقامت مردم و ادامه راه شهدا گشود.
از شهيد دكتر حسن عباسپور دو فرزند به نامهاي زينب(1357) و حسين (1358) به يادگار مانده است.
توجه به نيروهاي متخصص و متعهد ويژگي بارز شهيد
شهيد دكتر حسن عباسپور به موضوع تخصص اهميت فراواني قائل بود. او مرتب باكساني كه مدعي بودند، دولت اسلامي به متخصصين توجه نميكند مقابله و با ارائه دليل، حرف بيهوده آنان را نقد ميكرد.
او هم چنين با نظريه معدود افرادي كه معتقد بودند نظام نوپاي جمهوري اسلامي (در آن مقطع زماني) مسايل اساسيتري دارد و توجه به علم و تخصص بايد در درجات بعدي قرار گيرد نيز مخالفت ميكرد.
شهيد عباسپور معتقد بود اگر پيش از پيروزي انقلاب اسلامي فضا براي پرورش روح و افكار اسلامي جوانان مهيا بود ، قطعاً تعهد نيز به مانند تخصص پيش ميرفت، اما اكنون ما وظيفه داريم در كنار تخصص، تعهد را نيز ايجاد كنيم و ميگفت: انشاءالله با فرهنگي كه در دانشگاههاي ما پس از پيروزي انقلاب اسلامي حاكم شده است، موضوع تعهد نيز به موازات تخصص پيشرفت خواهد كرد. او از كساني كه صرفاً براي مدرك گرايي و ارتقاء سطح رفاه مادي و رفاهي خود به تحصيل پرداخته بودند ، انتقاد ميكرد.
او همواره به اهميت دو عنصر" تخصص و تعهد" در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران اشاره ميكرد و ميگفت : در گذشته كجا سابقه داشت كه به اصطلاح مسئولان مملكتي مانند وزير و حتي نخست وزير با تلفن، درخواست و پيغام بخواهند تا فلان فرد كه در موضوعي تخصص و حرفه دارد بيايد و مشغول خدمت شود.
او معتقد بود با وجود نيروهاي متخصص و متعهد، جامعه به سوي خودكفايي پيش خواهد رفت و با حذف يكي از اين دو معيار ، نميتوان راه بالندگي را طي كرد.
ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد
- پايبند به شرع مقدس اسلام
- پيرو ولايت فقيه
- مبارز و مجاهد
- خستگيناپذير
- مدير و مدبر
- تيزبين
- دوستدار خانواده
از ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي شهيد عباسپور به شمار ميرود.