صلاحیت نامزدهای انتخابات

 تعیین صلاحیت یک فرد در انتخابات در سطح ریاست جمهوری و یا پارلمانی در هر نظام از دو طریق صورت می گیرد: (1) شرایط قانونی (2) شرایط سازمانی. صلاحیت نامزدها در آمریکا از جمله انتخاب رئیس جمهور از طریق دو حزب رسمی و مسلط بر آن کشور و از طریق شورای ویژه نخبگان سیاسی انجام می شود. مهم ترین شرایط نامزدی، وفاداری بدون چون و چرای داوطلبان انتخاباتی به نظام سیاسی و اقتصادی آمریکا و قانون اساسی و حفظ وحدت و امنیت داخلی کشور و ترویج و توسعه ارزش های آمریکائی است.
نظامی در دنیا وجود ندارد که صلاحیت نامزدی کسانی که می خواهند از طرف مردم انتخاب شوند، به دست خود داوطلبان باشد. صلاحیت نامزدها همیشه به دست یک گروه از نخبگان سیاسی، اقتصادی و یا کارشناسان و دست اندرکاران سیاسی تعیین شده است و نه از طریق مستقیم مردم. در نظام های اروپای غربی و آمریکا به طور کلی صلاحیت نامزدها از طریق شوراهای ویژه احزاب سیاسی و باتوجه به آرای افکار عمومی انجام می گیرد. در سیستم های کمونیستی و یک حزبی انتخاب نامزدها توسط کمیته مرکزی و ویژه آن حزب و یا از طریق مجمع عمومی حزب حاکم در سطح ملی و محلی صورت می گیرد و در رژیم های قدرت گرای فردی، طایفه ای و قومی این وظیفه بدوش حاکم وقت و یا سران و ریش سفیدان قبیله و قوم محول شده است. در نظام ها و کشورهای لیبرال و سرمایه داری غرب همیشه شوراها، کنوانسیون ها، و دلالان سیاسی هستند که نامزدهای انتخاباتی را تعیین می کنند و مردم آزاد هستند که از لیست انتخاب شده این گروه و شوراها نماینده یا رئیس جمهور مورد نظر خود را انتخاب کنند. این جریان البته با سیستم جمهوریت یا پارلمانی و سنت هر کشور از جنبه قانونی و سازمانی و ادراکی متفاوت است. در نظام جمهوری اسلامی ایران مطابق قانون اساسی این وظیفه بر عهده شورای نگهبان واگذار شده است.
رسیدگی به صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همیشه یک سال قبل از آنکه مردم برای اخذ رأی به پای صندوق ها بروند آغاز می شود و این جریان که مرحله پیچیده ای را که در آن شوراهای دو حزب مسلط بر نظام آمریکا، دلالان سیاسی و پول نقش اساسی را دارا هستند طی می کند. این وفاداری به نظام سیاسی و اقتصادی و تحکیم اصول و نهادهای مملکتی، و نه مبارزه با آن، است که همه داوطلبان بر آن تأکید کرده و اصرار می ورزند. داوطلبان مقام ریاست جمهوری آمریکا همیشه محدود بوده و فقط یک نفر که صلاحیت و توانائی انتخاب شدن را دارد از طرف شورای نخبگان سیاسی حزبی که به کنوانسیون یا همایش حزبی معروف است تقریباً چهار ماه قبل از آغاز اخذ رأی به مردم معرفی می شود. بدین ترتیب در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیش از دو نامزد رسمی که متعلق به دو حزب جمهوریخواه و دموکرات است وجود ندارد. در تاریخ سیاسی آمریکا هیچ وقت داوطلبان مستقل و خارج از این دو حزب حاکم موفقیت پیروزی برای استقرار در کاخ سفید ریاست جمهوری را نداشته اند.
اغلب نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا از فرمانداران ایالات مختلف، از اعضای مجلس سنا و نمایندگان کنگره، و از ردیف ژنرال های بازنشسته نظامی هستند. عوامل موفقیت این نامزدها را می توان به شرح ذیل خلاصه کرد: (1) عضویت در حزب جمهوریخواه یا دموکرات، (2) تجربه و سمت فرمانداری در ایالات، نمایندگی در کنگره (مجلس سنا و نمایندگان)، خدمت در مقام ژنرالی در ارتش، (3) پول و تشکیلات، (4) انگاره سازی و جلب بخش بزرگی از افکار عمومی، (5) جنس مرد و کسانی که کمتر یا اصلا شانس موفقیت نامزدی ریاست جمهوری را ندارند عبارتند از (1) متفکران، روشنفکران، روحانیون، رهبران مذهبی و استادان دانشگاه، (2) افراد خارج از حزب جمهوریخواه و دموکرات و کسانی که خود را مستقل اعلام کرده اند، (3) افراد عادی، (4) کسانی که افکار رادیکال و انقلابی داشته و تغییرات اساسی و بنیادی در نظام را خواستارند، (5) زنان، و (6) بی پول ها.
محبوبیت داوطلبان ریاست جمهوری قبل از تصمیم نامزدهای نهائی هر حزب از دو طریق به آزمایش گذاشته می شود: انتخابات مقدماتی و آزمایشی در برخی از ایالت که فقط 5 تا 10 درصد رأی دهندگان واجدشرایط در آن شرکت می کنند، و اظهار علاقه وفاداری به داوطلبان از طریق اجتماع حزبی و حوزه ای در برخی از ایالات دیگر. تا امروز فقط 9 نفر داوطلب نامزدی انتخابات ریاست جمهوری شده اند که همه آنها عضو حزب دموکرات هستند و در میان آنها سه سناتور، یک فرماندار، یک ژنرال، دو عضو مجلس نمایندگان کنگره، یک سناتور اسبق (تنها زن در میان همه داوطلبان)، و یک سیاهپوست فعال سیاسی وجود دارد. حزب جمهوریخواهان فقط یک داوطلب و یک نامزد به نام جرج دبلیو بوش دارد که برای انتخاب مجدد خود فعالیت و مبارزه خواهد کرد. دوره ریاست جمهوری آمریکا چهار سال است و شخص رئیس جمهور می تواند فقط برای یک دوره اضافی دیگر مجدداً انتخاب شود.
در اجتماع مقدماتی حزبی ایالت آیوا که هفته گذشته صورت گرفت دو نفر از 9 نفر داوطلبان حزب دموکرات به علت فقدان رأی کافی و عدم بضاعت مالی برای هزینه انتخابات، انصراف خود را اعلام داشتند. و در انتخابات مقدماتی که سه شنبه این هفته در ایالت نیوهمشایر صورت گرفت و در هفته آینده در هفت ایالت دیگر ادامه خواهد داشت، بدون شک عده داوطلبان کاهش یافته و لیست این عده کوتاه تر خواهد شد. باسابقه ترین این داوطلبان در چند هفته اخیر سناتور جان کری از ایالت ماساچوست و ریچارد گپهارت عضو مجلس نمایندگان کنگره از ایالت میسوری بودند. موفقیت مبارزاتی سناتور جان کری تا امروز از همه داوطلبان ریاست جمهوری بیشتر و موفقیت ریچارد گپهارت در ردیف پائین تری قرار داشته است. من با فعالیت های سیاسی این دو شخصیت در دهه های اخیر آشنا بودم. ریچارد گپهارت در اوائل دهه 1960 میلادی هم کلاس من در دانشگاه نورت وسترن در شیکاگو بود و به خاطر دارم از زمان تحصیلی به فعالیت های سیاسی و تشکیلاتی علاقه فراوانی داشته و مدتی نیز ریاست اتحادیه دانشجویان را عهده دار بود. او دو دهه قبل به نمایندگی مجلس نمایندگان کنگره انتخاب شد و در سمت رئیس اکثریت واقلیت آن مجلس انجام وظیفه کرد. گپهارت در انتخابات گذشته ریاست جمهوری داوطلب حزب دموکرات شد ولی شورای حزب ال گور معاون رئیس جمهور کلینتون رئیس جمهور وقت را به صلاحیت این مقام قبول کرد. او هفته گذشته پس ازعدم موفقیت در اجتماع حزبی ایالت آیوا، خود را از داوطلبی ریاست جمهوری کنار کشید.
جان کری که اواخر دهه 1960 میلادی در جنگ ویتنام انجام وظیفه کرد، پس از بازگشت از جبهه، یکی از مخالفان سرسخت و فعال جنگ ویتنام شد و در بهار 1971 در رأس و رهبری بیش از یک هزار از سربازان و افسرانی که در جنگ ویتنام خدمت کرده بودند در محوطه مقابل کاخ کنگره آمریکا اردو زده و خواستار پایان جنگ و خروج نظامی آمریکا از ویتنام شد. مطالعه و نظرسنجی من از این گروه ویژه مخالفان جنگ که در واشنگتن اجتماع کرده بودند باعث شد که با جان کری که رهبری این گروه را به عهده داشت آشنا شوم. نتیجه این پروژه تحقیقاتی که علل مخالفت با جنگ ویتنام را نشان می داد در آن سال در مطبوعات و رسانه های امریکا چاپ شد و چندی بعد به صورت یک کتاب با همکاری جان کری و به اهتمام دو نفر از همکاران او تحت عنوان «سرباز جدید» در سال 1971 از طرف بنگاه انتشارات مگ میلان منتشر گردید.
فعالیت سیاسی جان کری، که انجام وظیفه نظامی او در ویتنام باعث مخالفت او با جنگ و ورود او به صحنه سیاست شد، بالاخره باعث گردید که در دهه 1980 میلادی از طرف ایالت ماساچوست به مجلس سنا انتخاب شود و به گروه نخبگان سیاسی کنونی حزب دموکرات بپیوندد.
جان کری امروز با نحوه دخالت بوش در عراق و اشغال آن کشور توسط قوای نظامی آمریکا مخالفت کرده و خواهان شرکت قوای سازمان ملل متحد در عراق و همکاری آمریکا با اتحادیه اروپا و متفقین قدیمی است. او در سیاست خارجی و داخلی بیشتر به «میانه روهای لیبرال» کندی مانند ایالات شرقی (نیوانگلند) آمریکا متمایل است و یکی از چهار داوطلب کنونی ریاست جمهوری آمریکا است که شانس صلاحیت و توانائی او در مقابله و رقابت با بوش در انتخابات پائیز آینده بیش از دیگران است. سه داوطلب دیگر که بیش از دیگران شانس نامزدی ریاست جمهوری حزب دموکرات را دارند عبارتند از: هووارد دین فرماندار سابق ایالت ورمونت، سناتور جان ادواردز از ایالت کارولینای شمالی، و وسلی کلارک ژنرال بازنشسته جنگ کوزوو و بالکان در دهه 1990 میلادی.
تنها کسی که در بین داوطلبان کنونی ریاست جمهوری آمریکا افکار جدید داشته و برنامه های نسبتاً مهمی ارائه می دهد دنیس کوسینیچ عضو مجلس نمایندگان و شهردار سابق کلیولند از ایالت اوهایوست. او از همه داوطلبان ریاست جمهوری متعهدتر و مواضع او از همه داوطلبان کنونی لیبرال تر و روشن تر است. کوسینیچ خواستار بازگشت قوای نظامی آمریکا و تخلیه عراق در عرض سه ماه و انهدام تدریجی تسلیحات اتمی در آمریکا و در سطح بین المللی، و پیوستن ایالات متحده آمریکا به قرارداد حفاظت محیط زیست «کیوتو» و دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایات و لغو امتیازات کاپیتولاسیون است. او هم چنین خواستار بهداشت و بیمه های ملی برای همه شهروندان آمریکا و طرفدار لغو «لایحه وطن پرستی» است که پس از حملات دو سال قبل به نیویورک و واشنگتن به عنوان مبارزه با تروریسم از طرف دولت بوش مورد تصویب کنگره قرار گرفت و آزادی های مدنی را محدود و پلیس آمریکا اختیارات تفتیش و بازجوئی افراد و شهروندان را شدت بخشیده است.
مطابق این لایحه که اکنون قانونی است مقامات پلیس آمریکا اختیار دارند بدون اطلاع شهروندان، نامه ها، کتاب ها، حساب بانکی، خرید و فروش کالاها از جمله نوع کتاب های مورد مطالعه آنها را در کتابخانه ها مورد تفتیش و زیر نظر قرار داده و محل سکونت تلفنی و اینترنتی را بازجوئی کنند.
ماه گذشته در اجتماع بزرگی که از مسلمانان آمریکا در واشنگتن برگزار شد، کوسینیچ به عنوان سخنران اصلی آنها را به مقاومت و مبارزه برای تحصیل آزادی های مدنی تشویق کرد. گرچه کوسینیچ از همکاری و حمایت بسیاری از آمریکائی ها به ویژه جوانان که با او همفکر هستند برخوردار است ولی شانس موفقیت او برای اخذ نامزدی ریاست جمهوری از طرف حزب دموکرات به علت «رادیکال» بودن ناچیز است. دو داوطلب باقیمانده دیگر حزب دموکرات، یکی سناتور ژوزف لیبرمن (یهودی)، و دیگری فعال سیاسی ال شارپتون (سیاهپوست) شانس زیادی ندارند زیرا اولی که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری، نامزدی معاونت ال گور را به عهده داشت یک چهره قدیمی است و دومی به علت تعصبات نژادی مردم در نامزدی ریاست جمهوری یک حزب مسلط مشکل فراوان خواهد داشت. در تاریخ سیاسی آمریکا تا امروز هیچ یک از رؤسای جمهور منتخب آمریکا، سیاهپوست، زن و از مذاهب اقلیت نبوده اند.
نظرسنجی های اخیر نشان می دهد که وضع اقتصادی (به ویژه افزایش بیکاری)، بهداشت عمومی و بیمه های اجتماعی، و اشغال عراق و حضور قوای نظامی آمریکا در آن کشور و مشکلات اساسی مورد نظر افکار عمومی و رأی دهندگان امروزی ایالات متحده است. بدون شک، توانائی شکست دادن بوش یکی از شرایط مهم حزب دموکرات بوده و در این مسیر تمایل به ملی گرائی و افکار محافظه کارانه در حفظ «منافع ملی آمریکا» استراتژی انتخاباتی آینده ریاست جمهوری آن کشور را تشکیل خواهد داد.