طرح عملیاتی کودتای نوژه

خبرگزاری فارس: برای تصرف پایگاه نوژه، به عنوان کلید عملیاتی کودتا، ۱۲ هدف تعیین شده بود و برای نیل به اهداف تعیین شده، ۱۲ تیم مرکز از کلاه سبزهای تیپ نوهد (حدود ۱۰۰ نفر) ، ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفراز فریب خوردگان ایل بختیاری و ۱۲ نفر راهنما (از داخل پایگاه) در نظر گرفته شده بود.
پایگاه نوژه: مبداء و محور عملیات
از نظر رهبران کودتا ، فتح تهران مساوی با پیروزی در سراسر کشور تلقی می شد. آنان با تجربه و تصویری که از چگونگی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ داشتند، تصور می کردند که با سقوط تهران، مراکز نظامی ـ اداری سایر شهرها، با توجه به ضرباتی که همزمان با عملیات تهران توسط شاخه های کودتا در سراسر کشور بر آنها وارد می شد و به تعبیت از تغییر قدرت در مرکز، با رهبران کودتا اعلام همبستگی می کنند و مترصد اجرای فرمان های «شورای نظامی» می شوند.
با این تصور، طبیعی تر این بود که مبداء و مرکز عملیات کودتا در تهران شناسایی می شد و نه در نزدیکی همدان. البته در طرح اولیه کودتا، پایگاه یکم نیروی هوایی در مهرآباد به عنوان مرکز ثقل کودتا انتخاب شده بود. اما بزرگترین نقطه قوت این پایگاه ، همان امتیازی بود که بزرگترین نقطه ضعف آن نیز محسوب می شد. پایگاه در تهران بود و این امتیاز بزرگی بود. اما این پایگاه در مناطق مسکونی محصور و در دسترس مردم بود و این ضعف بزرگی محسوب می گردید. کودتاگران از این بیم داشتند که در روز عملیات پس از پروازهای نخستین و بمباران اهداف تعیین شده، مردم از هر سو به پایگاه هجوم برند و پس از خارج کردن پایگاه از دست محافظین، در سطح باندها پراکنده شوند و امکان فرود و صعود را از هواپیماها بگیرند و کودتا با شکست مواجه شوند. لذا آنان درصدد شناسایی پایگاهی برآمدند که:
۱ـ دارای هواپیما باشد.
۲ـ به تهران نزدیک باشد.
۳ـ خارج از شهر باشد
۴ـ عناصر مستعد و قابل جذب داشته باشد.
۵ـ رهبران عملیات هوایی کودتا حداکثر آشنایی را با پرسنل و امکان آن داشته باشند.
«پایگاه نوژه» (۱) در آن زمان و در ارتباط با کودتاگران، به دلیل امتیازاتی که داشت برای اهداف کودتا مطلوب تشخیص داده شد:
اول از نظر داشتن هواپیماهای قابل تجهیز به سلاح سنگین، بر پایگاه مهرآباد برتری داشت.
دوم ، نزدیک ترین پایگاه به تهران بود.
سوم در ۶۰ کیلومتری همدان (دور از دسترس مردم) قرار داشت.
چهارم، تیمسار محققی (او قبلا فرمانده پایگاه یکم مهر آباد بود. ا ما این به تنهایی برای طرح عملیات هوایی کودتا کافی نبود)، تیمسار مهدیون، سروان نعمتی، سروان ایران نژاد ، سروان پوررضایی و … در آنجا خدمت کرده و اماکن و پرسنل پایگاه را می شناختند.
طرح اشغال پایگاه نوژه و آغاز عملیات
برای تصرف پایگاه نوژه، به عنوان کلید عملیاتی کودتا، ۱۲ هدف تعیین شده بود و برای نیل به اهداف تعیین شده، ۱۲ تیم مرکز از کلاه سبزهای تیپ نوهد (حدود ۱۰۰ نفر) ، ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفراز فریب خوردگان ایل بختیاری و ۱۲ نفر راهنما (از داخل پایگاه) در نظر گرفته شده بود.
قرار بود با شروع عملیات تسخیر پایگاه نوژه، توسط عوامل نفوذی کودتا در مخابرات، کلیه ارتباط داخل پایگاه ، به جز برج کنترل که خود دارای بیسیم بود، قطع شود.
پس از تصرف کامل پایگاه نوژه ، تیمسار محققی برای شروع و رهبری عملیات هوایی، در اتاق فرماندهی عملیات هوایی استقرار می یافت و همزمان با استقرار او در پست فرماندهی، سروان حمید نعمتی، سروان محمد ملک؛ سروان کیومرث آبتین و سروان فرخ زاد جهانگیری، که هر کدام سرپرست یک تیم بودند، آماده به پرواز در آوردن نخستین اسکادران هوایی شامل ۱۶ هواپیما از ۵۳ فروند هواپیمای مجهز به سلاح سنگین، که برای عملیات در نظر گرفته شده بود، می شدند.
در مجموعه عملیات نظامی کودتا، عملیات هوایی در تضمین پیروزی نقش محوری داشت و برگ برنده کودتا محسوب می شد. لذا، برای عدم برخورد عملیات هوایی با هر گونه مانع احتمالی، باید تا لحظه شروع کودتا، اقدامات از هر جهت طبق طرح کودتا پیش می رفت. یکی از نیازهای اساسی این بود که در روز کودتا هواپیماها باید مسلح به سلاح سنگین و آماده پرواز باشند.
وجود جو خصومت میان عراق و ایران می توانست زمینه ساز چنین تمهیدی باشد. ولی تیمسار محققی و مهدیون، که بیش از دیگران به عملیات هوایی حساس بودند، از این بیم داشتند که مبادا به¬هر دلیل، جو خصمانه میان عراق و ایران کاهش یابد و بر سر راه مسلح شدن هواپیماها اشکال اساسی پیش آید. از این رو، از بنی عامری درخواست کردند که موضوع را با ستاد پاریس در میان گذارد، تا چاره اندیشی های لازم به عمل آید:
«محققی و مهدیون نگران این موضوع بودند که چنانچه روابط خصمانه ایران و عراق به حالت عادی تبدیل شود مهمات سنگین هواپیماها از روی آنها پیاده شده و به انبارها منتقل گردد. در نتیجه در روز کودتا هواپیماهای مسلح در اختیار نباشد. در نتیجه به حکومت جمهوری اسلامی فرصت مجهز شدن و مقابله داده شود (مسلح کردن هر هواپیما اگر همه امکانات در اختیار باشد حداقل ۲ ساعت زمان می برد) به همین جهت به بنی عامری پیشنهاد کردند که از طریق پاریس این مشکل حل شود تا حالت خصمانه همچنان داغ نگه داشته شود. حملات گاه به گاه هوایی با توپخانه ارتش عراق در بهار سال ۵۹ (قبل از کودتا) ناشی از درخواست بنی عامری و هماهنگی نمایندگان سیا و موساد و عراق بود تا ارتش و نیروی هوایی مجبور باشد هواپیماها را در زیر مهمات سنگین نگه دارد». (۲)
پیرو هماهنگی های ایجاد شده بین دوستان تهران و پاریس، حملات زمینی و هوایی عراق علیه ایران، با نزدیک شدن زمان کودتا، گسترش یافت. در مقایسه با ۱۳۹ حمله ای که عراق در فاصله ۱۳/۱/۱۳۵۸ تا ۳۱/۲/۱۳۵۹ انجام داد، از ۱/۳/۱۳۵۹ تا ۱۹/۴/۱۳۵۹ (آغاز کودتا) ، ۱۱۵ حمله هوایی و زمینی به ایران صورت گرفت. در روز ۱۸/۴/۱۳۵۹(روز قبل از کودتا) منطقه باویسی، تپه رش، پاسگاه شورشیرین و پاسگاه انجیر مورد حمله زمینی، و سومار و نخجیر مورد حمله هوایی رژیم عراق قرار گرفت. همچنین در روز ۱۹/۴/۱۳۵۹ حوالی سنندج آماج حمله هوایی و ارتفاعات غرب پاوه هدف حمله زمینی قرار گرفت.
قرار بر این بود که در پی حملات هوایی عراق، آژیر قرمز پایگاه، که در عین حال به معنای رمز عملیات هوایی کودتا بود، به صدا در آید و پرسنل هوایی به آماده کردن هواپیماها مشغول شودن. پس از آماده شدن هواپیماها و پس از روشن شدن هوا، خلبانان وابسته به کودتا در ظاهر برای حرکت به سمت مرزها و تلافی حملات عراق و در واقع برای حرکت به سوی تهران و بمباران اهداف از پیش تعیین شده، از روی باند پرواز می کردند. به جز دو فروند ـ یکی برای تأمین پوشش هوایی پایگاه نوژه و دیگری جهت حرکت به دزفول برای تهدید پایگاه وحدتی به پیوستن به عملیات کودتا یا خنثی ماندن در برابر آن ـ بقیه به سمت تهران حرکت می کردند.
نکته قابل تأمل در ارتباط با نیروی هوایی این است که، این نیرو در دوران انقلاب با میثاق خود با امام در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۷ و درگیری با گارد در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در پیروزی انقلاب نقش مهمی ایفا کرد. و حال برای شکست انقلاب، زوج «لیبرالیسم» (بختیار) و «فاشیسم» (اویسی) نیز تمامی امید خود را به نیروی هوایی بسته بودند. چنانکه عراق نیز در حمله به ایران در وهله اول انهدام مراکز هوایی را هدف قرار داد.
اهداف تعیین شده برای بمباران
با رسیدن هواپیماها به تهران، نقاط زیر مورد حمله قرار می گرفت:
بیت امام در جماران
مهرآباد،
نخست وزیری،
ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
ستاد مرکزی کمیته های انقلاب اسلامی (میدان بهارستان)،
پادگان ولی عصر (عج) ،
پادگان امام حسین (ع)،
پادگان خلیج (شهید بهشتی) ،
کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۹،
کمیته انقلاب اسلامی منطقه ۴،
کاخ سعدآباد (چون آنجا را انبار مهمات می دانستند) ،
لویزان (پادگان نوجوانان)
بگفته همه افراد دستگیر شده ، از جمله تیمسار محققی، بیت امام نخستین و مهم ترین هدفی بود که باید بلافاصله بمباران می شد:
«نقاطی که در طرح بود قبل از هر عملیات دیگر منزل امام و بعد زدن باندهای مهرآباد و عبور سوپر سونیک یعنی شکستن دیوار صوتی بر روی تهران و حفظ برتری هوایی از این جهت که پایگاه های دیگر نتوانند بر ضد ما وارد عمل شوند.» (۳)
بیت امام (۴) نه فقط اولین هدف عملیات هوایی را تشکیل می داد، بلکه بمباران آن نیز با سایر اهداف، کاملا متفاوت بود. برای این منظور ۳ هواپیما به خلبانی سه تن از بهترین خلبانان کودتا در نظر گرفته شده بود. هواپیمای اول به خلبانی سروان نعمتی مأموریت داشت ۴ بمب ۷۵۰ پوندی (شعاع تخریبی از مرکز اصابت ۷۵۰ فوت) بر روی هدف رها کند. هواپیمای دوم، دو عدد موشک (ماوریک) (از دقیق ترین موشک ها در زدن اهداف ثابت و متحرک) شلیک می کرد. جماران تنها هدفی بود که برای حمله به آن از موشک استفاده می شد. و مأموریت هواپیمای سوم پرتاب ۴ بمب نفر خوشه ای (هر بمب مرکز از ۶۵۰ نارنجک تأخیری از صفر تا ۳۰ دقیقه) بود. پس از پایان بمباران های مکرر و متنوع جماران، هواپیمای نعمتی به سمت رادیو و تلویزیون می رفت و دو هواپیمای دیگر محدوده بمباران شده جماران را زیر رگبار مسلسل می گرفتند و چنانچه میزان انهدام را کافی تشخیص نمی دادند از هواپیماهای دیگر کمک می گرفتند. پس از بمباران جماران و بمباران مهرآباد (به جهت سلب قدرت مقابله هوایی از جمهوری اسلامی) با شکستن دیوار صوتی، پیروزی نخستین مرحله کودتا (عملیات هوایی) به نیروی زمینی اعلام و علامت آغاز مرحله دوم کودتا، یعنی تسخیر مراکز زمینی بوسیله قوای مسلح، داده می شد.
حمله به بیت امام مرکز ثقل کودتا را تشکیل می داد و به معنای بدست آوردن کلید پیروزی کودتا بود:
«بر سران کودان کاملا مشخص بود که تا زمانی که امام زنده است مردم با یک کلمه ایشان به خیابان ها ریخته و عمل کودتا را عقیم خواهند کرد… به همین جهت از بین بردن امام یکی از مهم ترین هدف های کودتا بود و برای اجرای آن بیش از سایر هدف ها هواپیما و مهمات سنگین در نظر گرفته شده بود». (۵)
اهداف تعیین شده برای تسخیر
پس از بمباران های هوایی و شکسته شدن دیوار صوتی در تهران، این مراکز باید اشغال می شد:
رادیو تلویزیون ،
فرودگاه مهرآباد ،
ستاد نیروی دریایی،
ستاد ارتش جمهوری اسلامی،
پادگان حر،
پادگان قصر،
پادگان جمشیدیه
زندان اوین.
پس از تسخیر صدا و سیما ، گروه سیاسی کودتا، که قبلا ۲۴ ساعت تمرین کرده بود، در آنجا استقرار یافته و فعالیت خود را در جهت تثبیت کودتا آغاز می کرد. سرهنگ ابراهیم تحملی، که قبلا ۴۰-۵۰ اطلاعیه تهیه کرده بود، از جمله افرادی بود که در رادیو و تلویزیون مستقر می شد تا بر پخش اطلاعیه ها و اعلامیه های کودتا نظارت کند.
کودتاگران در صورتی که از تصرف رادیو و تلویزیون عاجز می ماندند قصد داشتند آن را بمباران کنند، تا این رسانه همگانی موثر در بسیج مردم علیه کودتا از دست جمهوری اسلامی خارج بشود.
زندان اوین پس از اشغال بوسیله یک گروه ۸۰ نفره از لشکر ۲، با تعدادی تانک و نفربر مورد محافظت قرار می گرفت. هواداران سلطنت بلافاصله مسلح و ضمیمه نیروهای کودتا می شدند، همین اقدام در مورد زندان جمشیدیه نیز باید عملی می شد.
عوامل کودتا در قرارگاه نیروی دریایی، علاوه بر بازداشت مخالفین در قرارگاه، وظیفه داشتند تا ستاد ارتش جمهوری اسلامی ایران را اشغال کنند و «شورای نظامی کودتا» آنجا را مقر فرماندهی خود قرار دهد.
گروه های عملیاتی تا ۲۴ ساعت برنامه داشتند و بعد از آن آزاد بودند تا به ابتکار خود عملیات را پیش برند.
«عواملی در مخابرات بودند که قرار بود هنگام اجرای نقشه (کودتا) تلفن قسمتی از تهران قطع شود».(۶) این عوامل برای نشان دادن توانایی و آمادگی خود در انجام مأموریت محوله در خرداد ماه بیش از ۵۰۰ دستگاه گوشی تلفن در سطح شهر را قطع کردند.
در سطح شهر تهران نیز باید بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر از دژبان مرکز، تعدادی از لشگرهای ۱ و ۲ ، تعدادی از مزدوران ، سرسپردگان در برخی عشایر، ملبس به پوشش نظامی ، گروه های اوباش مسلح به سلاح سرد و گرم، پخش می شدند و با اعمال خشونت و ارعاب مردم ، سعی در قرق کردن شهر می کردند. همچنین در نظر بود، تعدادی غیر نظامی مسلح به اضافه شماری از مأمورین ساواک منحله و عده ای تک تیرانداز ماهر و گروه ویژه بنی عامری به نام «گروه نجات گروگان» به دنبال بمباران های هوایی، منازل مسکونی و مسئولین جمهوری اسلمی ایران را مورد حمله قرار دهند و در صورت کمترین مقاومت در جا حکم اعدام را اجرا کنند.
در بین کلیه مراکز تعیین شده، اشغال رادیو و تلویزیون ، هدف محوری و گام مکمل بمباران جماران برای تضمین پیروزی کودتا بود. پس از استقرار گروه سیاسی در ساختمان صدا و سیما، با پخش برنامه های از پیش تعیین شده در جهت سلب اراده مردم و تخریب روحیه آنان تلاش می شد. باید بطور مداوم خبر بمباران جماران و شهادت حضرت امام پخش می گردید و در حاشیه آن با مارش های نظامی و رعب انگیز اخبار بازداشت و ترور مسئولین جمهوری اسلامی، سقوط مراکز نظام یکی پس از دیگری، اعلام همبستگی شخصیت ها و گروه ها و مراکز نظامی و … خوانده می شد. در کنار همه این ها باید مکررا پیام شریعتمداری مبنی بر غلط بودن فتاوی امام و تأیید کودتا به عنوان «اقتضای مصالح دین و ملت» و دعوت مردم به آرامش و پرهیز از خشونت و .. پخش می شد.
کودتا در شهرستان ها
همزمان با پخش خبر بمباران جماران و دیگر مراکز نظامی و سیاسی و اعلام اسامی مراکز تخلیه شده، در شمال غربی و غرب و جنوب و شرق ایران نیروهای زیر وارد عمل می شدند:
در آذربایجان شرقی : بقایای «حزب جمهوری خلق مسلمان»،
در آذربایجان غربی : صنار و چنگیز مامدی
در باختران : پالیزبان
در خوزستان : بخشی از لشگر ۹۲ زرهی اهواز به اضافه افراد خود فروخته عشایر به فرماندهی سرهنگ عزیز مرادی
در اصفهان و کهکیلویه : دسته هایی از عوامل کودتا در عشایر ایل بختیاری و بویراحمدی
در فارس : باند خسرو قشقایی
در خراسان : قسمتی از لشکر ۷۷ پیاده مشهد
در بلوچستان : سرداران مرتبط با کودتا.
پس از کودتا
۱- تثبیت قدرت
پس از تسخیر رادیو و تلویزیون ، بلافاصله به مدت ۳ شبانه روز (۷۲ ساعت) حکومت نظامی اعلام می شد در ا ین مدت با سه ترفند، ارعاب مردم به طرق گوناگون از جمله تیرباران های خیابانی، فریب مردم یا تأیید کودتا بوسیله روحانیون همراه با کودتا، باج دهی به مدافعین انقلاب (اعلام عفو عمومی) و با تغذیه کودتا از طریق فراخواندن کلیه عناصر اخراجی و فراری به سر کار در اسرع وقت و … قدرت توسط نظامیان مهار می شد. اعلامیه ای که متن آن از پیش آماده شده و تاریخ ۲۱/۴/۱۳۵۹ (با احتساب زمان لازم برای تثبیت کودتا و یا احتمال عقب افتادن موعد کودتا) را دارد، به عنوان نخستین بیانیه حکومت کودتا چنین بود:
«همقطاران عزیز! ساعت مورد فرا رسید، ارتش وطن پرست ایران حکومت پوسیده آخوندها را برچید. کلیه واحدهای ارتش ، ژاندارمری و شهربانی اعلام همبستگی نمودند. هر گونه مقاومت به شدت سرکوب خواهد شد. آماده اخذ دستورات باشید»
شورای نظامی کشور ۲۱/۴/۱۳۵۹
شاخه سیاسی مُصر بود که بختیار ۴۸ ساعت پس از کودتا به ایران بیاید و در پست نخست وزیری مشغول به کار شود. اما بنی عامری ، که وزن چندانی برای «سیاسیون» قائل نبود، تأکید داشت که بختیار نباید زودتر از یک هفته پس از کودتا به ایران بیاید!
کودتای ۱۹/۴/۱۳۵۹ چنانکه طراحی شده بود باید به منصه ظهور می رسید:
- از نظر ایفای نقش اوباش به نسخه دوم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (در قیاس وسیع تر)
- از جهت آمادگی برای کشتار میلیونی تالی کودتای ۱۹۶۵ ژنرال سوهارتو علیه سوکارنو. (البته در مقیاس پنج تا ده برابر در کودتای اندونزی بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیون نفر از مردم کشته شدند. در صورتیکه سروان حمید نعمتی به یکی از خلبانان گفته بود: « ما می توانیم تا پنج میلیون نفر را بکشیم»)
- از لحاظ نقش کلیدی عملیات هوایی در عملیات کودتا مهم تر از جنگ ۶ روزه اسراییل در سال ۱۹۶۷ (به دلیل نقش اطلاعاتی و مشورتی «موساد» در ستاد پاریس) بود.
اما علاوه بر همه اینها، آنچه که به این کودتا ویژگی می بخشید، بعد «مذهبی» کودتا، یا «کودتای مذهبی» شریعتمداری و قمی و زنجانی و روحانی و امثالهم، علیه مذهب راستین و اصیل و یورش «اسلام آمریکایی» بر «اسلام ناب محمدی (ص)» .
۲- دستگیری بنی صدر:
بنی صدر در این زمان به عنوان رئیس جمهور قانونی کشور شناخته می‌شد و هنوز خیانتهای او آشکار نشده بود. بنی صدر ابتدا در لیست کسانی بوده که باید ترور می شد. اما بعدا تصمیم گرفته شد او را دستگیر کنند و از کشتن او صرف نظر شد. نکته قابل توجه اینجاست که کودتاگران چرا از کشتن بنی صدر به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور صرف نظر می‌شود در صورتیکه افرادی با مسئولیت‌های به مراتب پایین‌تر ترور می‌شوند.
۳- کودتا و قدرت های جهانی:
«جهت جلوگیری از هرگونه تهاجم احتمالی از طرف شمال کشور، نیروی دریایی وظیفه داشت که بلافاصله در صورت مشاهده چنین عملی تنگه هرمز را بسته تا به این وسیله دولت های غربی مجبور به مداخله و معارضه با شوروی شوند. ولی مهندس قادسی با اطمینان خاطر اظهار می داشت که چنین اتفاقی نخواهد افتاد و طبق اظهار دکتر بختیار شوروی در این توافق (انجام کودتا) سهیم است».
در این رابطه ، در جای دیگر چنین می گوید:
«بنی عامری روزی خوشحال و خندان وارد می شود که مژده! از پاریس خبر داده اند که شما به محض اینکه عملیات را شروع کردید چنانچه تا دو ساعت احساس کردید که در حال شکست هستید یا آمریکا مستقیما وارد عمل خواهد شد و یا قدرت شرق. بنی عامری در منزل نعمتی به وی اطمینان می دهد که شوروی نیز جزو کشورهای مورد توافق است، به شرط اینکه استان های شمالی کشور آرام شوند».
منبع: کتاب کودتای نوژه، موسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، بهار ۱۳۸۴
ارجاعات:
۱- پایگاه سوم نیروی هوایی تا قبل از انقلاب «پایگاه شاهرخی» نامیده می شد. پس از پیروزی انقلاب ، به «پایگاه حر» تغییر نام یافت. به دنبال واقعه پاوه در دهه سوم مرداد ماه ۱۳۵۸ و صدور فرمان تاریخی امام در ۲۷/۵/۵۸ خطاب به نیروهای مسلح جهت پاکسازی کردستان از عناصر آشوبگر، یکی از خلبانان حزب اللهی پایگاه حر «نوژه» به یاری شهید چمران شتافت و در مأموریت های کردستان به شهادت رسید. به همین مناسبت نام پایگاه حر مجددا تغییر کرد و پایگاه شهید «نوژه» نام گرفت.
۲- ستوان ناصر رکنی (بازجویی)
۳- تیمسار محققی (بازجویی)
۴- منطقه مسکونی محل اقامت امام در جماران ، بوسیله عباس دهقانی ـ از طریق دوربین ـ شناسایی شده بود.
۵- ستوان ناصر رکنی (دست نوشته)
۶- سرهنگ ابراهیم تحملی (بازجویی)