با پیروزی انقلاب، حجاب احیا شد

حجاب، این ارزنده ترین زینت زن که چون حفاظی نفوذناپذیر همواره گوهر وجودی و ارزشی زن را در مقابل خطرات و آسیب های جدی و احتمالی بسیاری حفظ می کند پس ازآنکه به دستور رضاخان، چادرها به زور از سر زن ها و مادران ما در کوچه و خیابان برداشته شد و کلاه گیس ها و کلاه فرنگی های رنگارنگ غربی مد شد که جز شکستن حرمت زن و اهانت به جایگاه و منزلت او حاصل دیگری نداشت، از جمله ارزش هایی بود که با پیروزی انقلاب بار دیگر احیا شد و بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. اینکه ریشه و منشا حجاب از کجا سرچشمه می گیرد و چرا همواره موضوع حجاب مورد تاکید و دغدغه خاطر بزرگان دینی و مذهبی ما بوده است بحث مفصلی را می طلبد که در اینجا مجال بیان آن نیست اما محض یادآوری به گونه ای اجمالی به آن اشاره ای کوتاه خواهیم کرد؛همه می دانیم که نخستین مرتبه، رب العالمین در قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) را در مورد چگونگی و نحوه پوشش زنانش مورد خطاب قرار داده است و زنان پیغمبر هم مطابق با فرمان خدا و تحت تعالیم نبی اکرم (ص) آموختند که چگونه خود را از دید بیگانگان و نامحرمان بپوشانند. از آن پس فلسفه حجاب به منظور حفظ مقام و منزلت زن و صیانت او در مقابل آفت ها به وجود آمد. بخصوص اینکه نقش خطیر و بزرگ مادری و تربیت فرزندان و نسل های آتی نیز به عهده او گذاشته شده بود و بقا و سلامت خانواده و جامعه بستگی به بقا و سلامت او داشت.بنابراین تنها ابزاری که می توانست هم به تحکیم بنیان خانواده و جامعه کمک کند و هم شان و مقام و منزلت زن را حفظ و جایگاه او را به عنوان مادر و همسر مستحکم تر کند حجاب بود که با فرمان خداوند به عنوان یک اصل مهم در جامعه اسلامی مورد توجه و سفارش بزرگان دینی و مذهبی قرار گرفت و همان طور که قبلا هم اشاره کردیم این اصل مهم با پیروزی انقلاب دوباره جان تازه ای گرفت و احیا شد.اما در جنگ نرم، حجاب هم مانند ارزش های دیگر مورد تهاجم فرهنگی و هدف دشمن قرار گرفت. بی دقتی به مسئله حجاب و عدم رعایت آن گاهی می تواند اثرات و عواقب جبران ناپذیری را در جامعه به وجود بیاورد. همین چند وقت پیش که در حال عبور از خیابان بهار شمالی بودم با دیدن خونی که کف پیاده رو را قرمز کرده بود وحشت زده در حالی که به اطراف نگاه می کردم گفتم: وای خدا این خون ها چیست؟ و بعد چشمم به دو زن افتاد که در همان نزدیکی با سر و وضع و پوشش نامناسبی حضور داشتند. یکی از آنها روی پله های یک ساختمان مسکونی نشسته بود و با دستمالی محکم بینی خود را پوشانده بود. جلو رفتم و از زنی که کنار پله ها ایستاده بود با نگرانی پرسیدم چه اتفاقی افتاده، آیا کمکی از دست من بر می آید؟! او گفت: نه خیلی ممنونم، به پلیس زنگ زدیم. من که حس کنجکاوی ام تحریک شده بود گفتم: چرا مگر چه اتفاقی افتاده است که پلیس خبر کرده اید؟! زن جواب داد: هیچ چیز همه اش تقصیر یک مزاحم بی شعور است و بعد ماجرا را این گونه تعریف کرد: از متروی طالقانی که بیرون آمدیم دو جوان به دنبال ما افتادند، آنها تا اینجا ما را تعقیب کردند تا اینکه یکی از آنها یک متلک پراند. دوست من هم جواب او را داد. جوان متلک گو هم با مشت زد توی دماغ دوست من و اورا به این حال و روز انداخت! در این لحظه یک پلیس موتورسوار هم از راه رسید. با حضور پلیس جمعیت بیشتری دور آنها جمع شد. پلیس وقتی شرح ماوقع را شنید، گفت: از آنجایی که ضارب اینجا حضور ندارد من نمی توانم او را جلب کنم. اگر شما او را می شناسید بهتر است از او در دادگستری شکایت کنید. با دیدن این اتفاق به یاد حادثه مشابهی که چند ماه پیش در میدان سپاه رخ داده بود افتادم. آن روز هم در حال عبور از میدان سپاه بودم که صدای فریاد یک زن و مردی که به هم ناسزا می گفتند توجهم را جلب کرد. طولی نکشید که آن زن و مرد در انظار مردم دست به یقه شدند و مرد بستنی قیفی خود را به سر زن کوبید و تمام سر و صورت و لباس زن آغشته به بستنی شد. از میان حرف هایی که بین آن دو رد و بدل شد فهمیدم که مرد جوان متلکی به زن که با سر و وضع و پوشش بسیار نامناسب در اجتماع ظاهر شده گفته و زن هم جواب او را داده که کار بالا گرفته است. این غائله هم با وساطت مغازه دارها و عابران ختم به خیر شد اما همیشه این گونه نیست! در این دو اتفاق، اینکه مقصر چه کسی است قضاوتش را به عهده شما می گذاریم. اما در اینجا یک سئوال مهم مطرح است و آن اینکه اگر زنان ما به مسئله حجاب توجه بیشتری نشان بدهند و با سر و وضع مناسب تری در انظار ظاهر شوند آیا دیگر کسی می تواند به خود اجازه بدهد که به آنها توهین کند و یا حرف بی ربطی بگوید؟! قطعا زنان در حفظ مقام و منزلت و حرمت خود نقش و سهم بسزایی دارند. شاید شما هم با این قبیل حوادث مواجه شده اید. عدم توجه به مسئله حجاب و پوشش و ظاهر افراد گاهی می تواند منجر به فجایع خونین و جبران ناپذیری بشود. حوادثی که جز یک عمر ندامت و پشیمانی ثمری ندارد. منظور از حجاب، پوشش مناسب و متناسب با شخصیت وجودی زن است، هرچند خیلی ها معتقدند حجاب، زن و مرد نمی شناسد، تنها نوع آن است که فرق می کند وگرنه مردها هم باید پوشش مناسب و متناسب خودشان را داشته باشند. ناگفته نماند شناخت حدود حجاب و پرهیز از افراط و تفریط در آن می تواند منشا جاذبه بسیار در انتخاب حجاب خصوصا در جوانان بشود. این نکته که کجا و چگونه باید حجاب داشت ما را از افراط و تفریط در حجاب حفظ می کند. افراط و تفریط در هر کاری از جمله بحث حجاب، آفت بزرگی محسوب می شود که باید از آن جداً پرهیز کرد. یک روز که برای یک کار پزشکی به بیمارستان بقیه الله رفته بودم با صحنه ای مواجه شدم که شنیدنش خالی از لطف نیست. وارد بیمارستان که شدم همان ابتدای در ورودی، خواهری چادری از ورود من به بیمارستان با آنکه حجاب مناسبی داشتم ممانعت کرد و گفت: اول برو چادر بگیر بعد به بیمارستان وارد شو. من از حرف آن خواهر شوکه شدم چون اولین باری بود که می دیدم در یک بیمارستان نه حجاب بلکه چادر اجباری است. با این وجود رفتم و با گذاشتن کارت ملی خود یک چادر مشکی که خیلی هم برای من بلند بود گرفتم. حالا اینکه اگر کسی در این وسط کارت شناسایی همراه نداشت چه باید می کرد، بماند اما تعجب من زمانی بیشتر شد که می دیدم اغلب کسانی که چادر دریافت می کنند به محض ورود از آنجایی که می بایست مدت های زیادی را در صف های طولانی پذیرش و نوبت سر کنند دیگر حواسشان به چادرهایشان نبود و چادرها به جای آنکه روی سر آنها باشد کف سالن بیمارستان را جارو می کرد و گاهی هم اگر خانم ها به خود می آمدند تنها چادرهایشان را از زیر دست و پای یکدیگر جمع می کردند. این بود که وقتی از بیمارستان می خواستم خارج شوم به خواهری که مسئول چادرها بود گفتم: آیا بهتر نیست به جای چادر اجباری آن هم در بیمارستان به این شلوغی که همه به دنبال گرفتن نوبت و پذیرش و دوا و درمان خود هستند روی در ورودی بیمارستان قید کنید از پذیرش خانم های بدحجاب جداً معذوریم؟! آن خواهر پاسخ داد: ما ماموریم و معذور! گفتم: می دانم، این فقط یک پیشنهاد بود، برای اینکه می بینم خانم هایی که چادر دریافت می کنند آن قدر غرق گرفتن نوبت و کارهای درمانی خود هستند که نه تنها حواسشان به چادرهایشان نیست حتی گاهی از روسری های خود هم غافل می شوند و چادرها یا روی شانه های آنها افتاده یا زیر دست و پایشان است یا در کف بیمارستان کشیده می شود که این موضوع می تواند منبع خوبی برای انتقال انواع آلودگی ها و بیماری ها باشد. به هر حال به نظر می رسد ما در بحث حجاب کمی دچار افراط و تفریط شده ایم. اگر بتوانیم حدود حجاب را هم مانند خود حجاب با توجه به بعد مکانی و زمانی به زنان و دختران جامعه خود معرفی کنیم گام موثری در فرهنگ سازی و غنی سازی این سنت الهی برداشته ایم. به امید آن روز.