عملیات روانی ناتو علیه جمهوری اسلامی ایران

مقدمه
گزارش‌های رسانه‌های آلمانی گویای این امر بود که ممکن است ایالات متحده در صدد آماده‌ساختن متحدین خود برای حمله نظامی مهم علیه مراکز، تأسیسات و برنامه‌های هسته‌ای ایران باشد. 1 این اظهارات در حالی شکل می‌گرفت که بوش، در 22 فوریه 2005م. اعلام کرد: «طرح حمله به ایران، مسخره است اما همه گزینه‌ها بر روی میز قرار دارد. »2 ناتو نیز گزارش‌های رسانه‌ای مبنی بر اقدام نظامی علیه ایران را رد و اظهار می‌کرد که هیچ بحثی در خصوص اقدام نظامی ناتو علیه ایران نشده است. سخنگوی ناتو، جیمز آپاتورای، نیز اعلام کرد: «ناتو کاملاً از تلاش‌های سه کشور اروپایی و آژانس اتمی در خصوص پرونده هسته‌ای ایران حمایت می‌کند. »3
در راستای عملیات روانی ناتو و امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران روزنامه الشرق الاوسط در نهم اردیبهشت ماه 85 به نقل از باب هوب شیفر، دبیرکل ناتو، نوشت: «مسئله ایران در صدر توجه وزیران خارجه این پیمان و اتحادیه اروپا در صوفیه پایتخت بلغارستان خواهد بود. » هرچند شیفر تأکید کرد که سازمان وی رابطه‌ای با مسائل مربوط به حل و فصل مسئله هسته‌ای ایران ندارد. اما وی اشاره کرد که این مسئله مورد توجه وزیران خارجه در نشست‌های غیر رسمی خواهد. 4
با وجود اظهارات مقامات امریکایی و ناتو مبنی بر اولویت تلاش‌های سیاسی در مرحله اول، به ویژه تبلیغات مطبوعات و رسانه‌ها، روزنامه‌ها و رسانه‌های آلمانی خبر از اجرای حملات هوایی علیه سایت‌ها و تأسیسات هسته‌ای ایران، در اوایل سال جاری (2006م. ) دادند. در واقع اظهارات فوق از دیدار مدیر سی. آی. اِی، پورتر گاس، در 12 دسامبر 2005م. از ترکیه و گفت‌وگو با نخست‌وزیر این کشور، اردوغان، متأثر است، به طوری که گفته می‌شود از نخست‌وزیر ترکیه درخواست شده بود تا از حمله هوایی احتمالی در 2006م. علیه تأسیسات نظامی و هسته‌ای ایران، حمایت کند. همچنین آژانس خبری دی. دی. پی آلمان گزارش که دولت‌ها‏ی عربستان سعودی، اردن، عمان و پاکستان نیز طی هفته‌های بعد از برنامه‌های نظامی واشنگتن باخبر شدند. البته ظاهراً به کشورهای مزبور گفته شده بود که حملات هوایی، گزینه احتمالی است و در این رابطه هیچ چارچوب زمانی مشخصی را برای عملیات ارائه نکردند. 5
همچنین بنا بر اخبار دی. دی. پی، منابع دوایر امنیتی آلمان به گزارشگر این آژانس اظهار کرده‌اند که گاس، آنکارا را مطمئن کرده است که چند ساعت پیش از وقوع، دولت ترکیه را از هرگونه حملات هوایی احتمالی علیه ایران، باخبر خواهد کرد.
خبر دیگر حاکی از این بود که بنا بر اظهارات یکی از مقامات عالی‌رتبه نظامی آلمان، اگر امریکایی‌ها در میان مدت، از فرصتی که تهران برای آنها فراهم ساخته، استفاده نکنند، خیلی متحیر خواهد گشت. 6
در هر حال، علی‌رغم گزارش‌های موجود، ارزیابی حمله امریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران به طور طبیعی دشوار است. با وجود این، روزنامه‌نگار امریکایی، سیمور هرش، طی گزارشی در نیویورکر در ژانویه 2005م. ادعا می‌کند که پیش از این گروه‌های کماندوی امریکایی، در خاک ایران با هدف شناسایی اهداف نظامی بالقوه، نفوذ کرده‌اند.
در واقع، دیدار و پوشش خبری مقامات امنیتی امریکایی و ناتو از آنکارا، در طی هفته‌های یاد شده، برجسته‌تر گردیده است به طوری که حتی روزنامه‌های ترکیه نیز، هدف از این دیدارها را برنامه‌ریزی برای حمله به ایران تفسیر کرده‌اند. جمهوریت، روزنامه چپ و ملی‌گرای این کشور می‌نویسد: «اکنون نوبت ایران است. » اما این مقاله هیچگونه مدرک یا مستنداتی را برای صحت این ادعا نشان یا ارائه نمی‌دهد. در واقع تاکنون هیچ یک از این گمانه‌زنی‌ها، مبتنی بر واقعیت‌های مستند نبوده است.
علیرغم دیدار مقامات ناتو و امریکا با مقامات و سران ترکیه، سیاست دولت ترکیه تاکنون، مخالفت با اقدام نظامی علیه ایران بوده است. 7

اقدام پیش‌دستانه در پوشش جنگ رسانه‌ای
بُعد دیگر استراتژی ناتو که از سوی بسیاری از مقامات و متخصصان آن به ویژه پس از حادثه یازده سپتامبر و در جریان برگزاری اجلاس سران پراگ مطرح شده است، اقدام پیش‌دستانه می‌باشد. 8
در ادبیات کلاسیک جنگ، استراتژیست‌ها اصولاً جنگ‌ها را به سه‌گونه تقسیم می‌کنند:
1. با توجه به اهداف (تهاجمی - تدافعی)؛
2. با توجه به ابزار مورد استفاده در جنگ (هسته‌ای - متعارف)؛ و
3. با توجه به محدودة عملیات (استراتژیک - تاکتیکی و محدود - تمام‌عیار).
طی دهه‌های اخیر، بُعد دیگری نیز بر ابعاد فوق افزوده شده و آن جنگ فناوری اطلاعات است. در این نوع جنگ، حمله نظامی به معنای سنتی آن رخ نمی‌دهد، اما می‌تواند خساراتی وارد کند که در کنار حوزه‌های غیرنظامی (اقتصاد، فرهنگ و جامعه) حوزه نظامی را نیز دربر گیرد. 9 
یکی از ابعاد مهم غیرنظامی جنگ، جنگ رسانه‌ای و اطلاعاتی می‌باشد که گاه از آن به عملیات روانی یاد می‌شود. هرچند بر اساس طبقه‌بندی برخی از نویسندگان، عملیات روانی را باید متمایز از جنگ رسانه‌ای دانست؛ لیکن در حقیقت عملیات روانی از ابعاد نظامی جنگ به شمار می‌آید. امروزه با گسترش رسانه‌ها، مخاطبین عملیات روانی صرفاً نظامی نیستند بلکه تفکیک آنها دیگر غیر ممکن است چرا آنکه مهم‌ترین ویژگی جنگ‌های مدرن فرامکانی آن است. البته این گونه استنباط می‌شود که میان این دو جنگ، یک رابطه علّی و معلولی وجود داشته باشد، چراکه جنگ رسانه‌ای و اطلاعاتی علیه یک کشور می‌تواند به نوبه خود پیامدهای منفی و ناگواری را برای ملت و جامعه آن کشور در پی داشته باشد و یا حتی سیاست‌ها‏ و استراتژی‌های آن دولت را تحت تأثیر قرار دهد. در این خصوص می‌توان به مصادیق جنگ سرد در روابط میان ایالات متحده و شوروی سابق از جمله طرح جنگ ستارگان از سوی امریکا اشاره کرد که بنا بر دیدگاه بسیاری از نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل یکی از عوامل مؤثر در بازنگری استراتژی نظامی و دیپلماسی اتحاد جماهیر شوروی بود.

ابعاد نظامی جنگ ابعاد غیرنظامی جنگ
- جنگ هسته‌ای
- جنگ دیپلماتیک
- جنگ متعارف نظامی
- جنگ اقتصادی - سیاسی
- جنگ شیمیایی و زیستی (بیولوژیک)
- جنگ تجاری
- جنگ محیط زیست
- جنگ مذهبی
- جنگ فناوری (تکنولوژی) و اطلاعات
- جنگ رسانه‌ای و اطلاعات
- جنگ روانی
- عملیات جاسوسی
- جنگ تروریستی
- جنگ ایدئولوژیک
- جنگ چریکی
- جنگ مواد مخدر

عملیات روانی
یکی از معانی جنگ رسانه‌ای و اطلاعاتی، هشدار قواعد است که البته جنبه بازدارندگی محدود دارد. زنگ خطری که برای دزد کارگذاشته می‌شود یک مثال کلاسیک از این نوع می‌باشد که با عمل تجاوز به‌کار می‌افتد و صدایی که از خود در می‌آورد، توجه انسان را به چنین عملی جلب می‌کند و منظور از آن می‌تواند مبارزه، خنثی کردن عمل تجاوز، ترسانیدن خود متجاوز و یا اعلام مخالفت جامعه باشد تا بدین‌وسیله متجاوز را نهی کرد و در نهایت امیدوار بود که چنین نظامی مثل یک بازدارنده عمل کند. نمایش بارز این اصل در عرصه بین‌المللی، توجیه مکرر حضور نیروهای سنتی ناتو در مرزهای آلمان غربی با شرق می‌باشد که در حقیقت آن‌قدر ضعیف هستند که نمی‌توانند حمله‌ای از جانب نیروهای پیمان ورشو را شکست دهند و مطئناً نیز برای تهاجم بی استفاده می‌باشند. نیروهای ناتو مستقر در آلمان غربی به دلیل بعضی استراتژی‌ها، نقش یک هشدار دهنده با یک پنجره شیشه‌ای را بازی می‌کرد تا بدین‌وسیله با شکسته شدن این شیشه زنگ‌های خطر به صدا درآید و نیز توسل بی درنگ به سلاح‌های هسته‌ای در مقابل حمله‌ای از بلوک شرق توجیه شود. 10
براساس قواعد بازی بالا، شاید بتوان هشدارهای رسانه‌ای، اطلاعاتی یا عملیات روانی ناتو را در روزنامه‌های آلمانی و ترک زبان علیه جمهوری اسلامی ایران به واسطه اتخاذ سیاست مبتنی بر انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز، به مثابه همان پنجره شیشه‌ای یا زنگ خطر توجیه کرد. در هر حال سابقه عملکرد و تجربه ناتو در طول بیش از پنجاه سال از زمان تأسیس، نشان داده است که این سازمان علی‌رغم جنبه تدافعی و ماهیت نظامی آن، هیچگاه هشدارهای لفظی خود را به عمل در نیاورده است و صرفاً به نمایش جنبه‌های سمبلیک، همچون فراخوان ماده (پنج) پیمان ناتو از سوی امریکا برای حمله علیه افغانستان، بسنده کرده است به طوری که حتی کارشناسان غربی نیز به تمسخر، ناتو را مخفف صرفا حرف و نه عمل می‌پندارند. 11
در هر حال در یک تجزیه و تحلیل نهایی چنین برمی‌آید که، اگر این تدابیر ارتباطاتی در جهت کسب تأثیر مطلوب با شکست مواجه شوند، بازیگر ممکن است تا برای حفظ اوضاع به اجبار متوسل به تهدید یا زور شود. اما بررسی عملکرد ناتو در چارچوب برخی از متغیرهای جنگ اطلاعاتی و ارتباطاتی یا رسانه‌ای همچون نوع، محتوا، منبع فرستنده و نحوه درک و تصور گیرنده پیام قابل توجه می‌باشد.

فرآیند ارسال پیام:

الف) فرستنده پیام
وقتی نامه‌ای از طریق پست می‌رسد، معمولاً نخستین چیزی که می‌خواهیم بدانیم این است که چه کسی آن را فرستاده است. در واقع هویت فرستنده بخش مهم هر پیام است و به ما کمک می‌کند که تصمیم بگیریم تا چه حد به پیام اعتماد کنیم. برای نمونه، سازمانی که به ظاهر میهن پرست می‌باشد، ممکن است در حقیقت تحت کنترل کشوری خارجی باشد. هم سازمان سیا و هم ک. گ. ب هر دو به طور مخفیانه برای انتشارات و اتحادیه‌های کارگری و دیگر نهادهای کشورهای مورد نظر پول می‌فرستند و به ایجاد سازمان‌هایی که رابطه خوبی با آنها داشته باشند، کمک می‌کنند. اساس گروه‌های جلودار همه دسته‌های سیاسی، تاکتیک منبع نقابدار است. 12 از طرفی، طبقه خاصی از پیام‌های دارای منبع نقابدار، جعل کامل اسناد است. از این تاکتیک، در امور بین‌الملل - که جعل اسناد عجیب و غریب، روند تاریخ را تغییر داده است - بسیار شناخته شده است. نمونه آن تلگراف زیمرمان است که ایالات متحده را به جنگ جهانی اول کشاند. 13
همه پیام‌ها از طریق مجاری، جریان می‌یابند. مجاری ارتباطی می‌توانند علنی، مخفی و دوگانه باشند. موارد استفاده از تاکتیک مخفی در مقایسه با روش پیشرفته‌تری که می‌توان آن را تاکتیک مجرای دوگانه نامید، بسیار پیش‌پا افتاده‌اند. این تاکتیک عبارت از ارسال پیام‌های گزینشی یا متناقض از طریق دو مجرای متفاوت است تا بدین‌وسیله واکنش‌ها را در برابر آن بیازمایند یا میان پیام‌گیران بذر نفاق و سردرگمی بپاشند. 14 در این رابطه و در راستای متناقض بودن پیام‌ها می‌توان به همین مورد اخیر تهدیدات رسانه‌ای ناتو از منابع آلمانی و ترک و تناقض آنها با اظهارات رسمی سخنگوی ناتو به عنوان یک منبع رسمی، اشاره کرد. به طوری که از یک‌سو، منابع ناتو اظهارات خود را به حمایت سیاسی از روند دیپلماتیک کشورهای اروپایی با ایران بسنده می‌کنند اما از سوی دیگر، منابع آلمانی و ترک با ارجاع به حضور مکرر مقامات ناتو در ترکیه و همچنین درج برخی اطلاعات از دوایر امنیتی آلمان، از حمله ناتو علیه ایران در اوایل 2006، سخن به میان می‌آورند.

ب) دریافت پیام
در بازی‌هایی که در سوی دیگر فرایند ارتباطی یعنی دریافت پیام در جریانند، نیز تنوع خیره‌کننده‌ای وجود دارد. یکی از این بازی‌ها، ماساژ پیام است. انواع بی‌شماری از فریب و خودفریبی در انبوه داده‌ها، اطلاعات و دانشی که هر روزه از کارخانه فکری دولت‌ها‏ی غربی به بیرون جریان می‌یابد، دیده شده است.
1. تاکتیک حذف: چون سیاست به شدت ستیزآمیز است، پیام‌های سیاسی بیش از پیام‌های دیگر، آگاهانه انتخاب می‌شوند.
2. تاکتیک کلی بافی: در اینجا جزئیاتی که ممکن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد، با لعابی از انتزاع غیرواقعی پوشانده می‌شوند. اعلامیه‌های رسمی دیپلماتیک پر از نمونه‌هایی از این موردند.
3. تاکتیک‌های زمان‌بندی: در این نوع تاکتیک، معمول‌ترین رهیافت، به تأخیر انداختن ارسال پیام است تا حدی که دیگر پیام‌گیر نتواند کاری بکند. برای نمونه، معروف است کسانی که نطق‌های کاخ سفید را می‌نویسند، پیش‌نویس‌های نطق رئیس‌جمهوری را در آخرین لحظه ممکن ارائه می‌دهند تا برای دیگر کارکنان کاخ سفید، فرصتی برای دست بردن در متن وجود نداشته باشد.
4. تاکتیک قطره‌چکانی: در اینجا داده و اطلاعات به جای آنکه در سندی واحد انباشته شود، در زمان‌های گوناگون به مقدار کم منتقل می‌شود. در این شیوه، الگوی رخدادها تجزیه می‌شود و از دید گیرنده مخفی می‌ماند.
5. تاکتیک موجی: هنگامی که کسی شکایت می‌کند که از موضوعی بی‌اطلاع نگاه داشته شده است، بازیکن زیرک تا جایی که می‌تواند برای او مطالب مختلف بازگو می‌کند تا آنچنان در آن غرق شود که دیگر نتواند واقعیت‌های اساسی را دریابد.
6. تاکتیک تبخیر: در اینجا شایعاتی بی‌اساس همراه با واقعیت‌های حقیقی پخش می‌شود به طوری که پیام‌گیران نتوانند آنها را از یکدیگر تشخیص دهند.
7. تاکتیک بازگشتی: در اینجا ماجرایی دروغین در خارج از کشور ساخته می‌شود به طوری که مطبوعات داخلی آن را کشف و از نو چاپ می‌کنند. این تاکتیک توسط مأموران اطلاعاتی و تبلیغاتی به‌کار گرفته می‌شود. البته گاهی این کار غیرعمدی است.
8. تاکتیک دروغ بزرگ: این تاکتیک توسط وزیر تبلیغات هیتلر، گوبلز، شهرت یافت و بر این ایده مبتنی است که اگر دروغی به اندازه کافی بزرگ باشد، آسان‌تر از دروغ‌های کوچک باور می‌شود.
9. تاکتیک وارونه کردن: شما اندکی از انواع دستکاری یا ماساژ پیام‌ها به اندازه تاکتیک وارونه کردن و تا این حد گستاخانه است. این تاکتیک در نهایت سادگی پیام‌ها را وارونه می‌کند. 15
با این فهرست طولانی از فنونی (تکنیکهایی) که برای دستکاری در پیام‌ها به‌کار می‌روند، معلوم می‌شود که در حیات سیاسی یا دولتی غرب، به بیانیه‌ها، پیام‌ها و یا واقعیت‌های معدودی می‌توان اعتماد کرد. ماساژ رسانه‌ای، ماهیت واقعیت‌ها را بیشتر نیز تغییر می‌دهد. شایان ذکر است، محتوای کامل هر پیامی روی صفحه کاغذ یا پرده رایانه ظاهر نمی‌شود.
البته تاکتیک‌های به‌کار گرفته شده برای ارسال پیام در خلاء صورت نمی‌پذیرد بلکه متناسب با محیط بازی، هدف، میزان تعامل و شدت بحران نشانه‌گیری می‌شود، در حالی که عنصری از فریبکاری را با خود به همراه دارد. برای نمونه، تاکتیک حذف در فضا یا محیطی به شدت ستیزآمیز انتخاب می‌شود اما در اینجا پیام‌ها از محتوا و خبرهای صریح برای گیرنده پیام برخوردارند. در حالی که تاکتیک‌های زمان‌بندی با هدف غافلگیری گیرنده پیام صورت می‌گیرد تا فرصتی برای واکنش متقابل باقی نماند. با نگاهی به شکل و محتوای عملیات روانی ناتو و اخبار رسیده در خصوص حمله قریب‌الوقوع ناتو به ایران در اوایل سال 2006م. و همچنین انکار و رد این خبر از سوی سخنگوی ناتو، بی‌تردید ارائه یکی از تاکتیک‌های یادشده به ذهن متبادر می‌شود. آنچه از اخبار ناتو منتج می‌شود، این است که پیام از صراحت و شفافیت کلامی برخوردار نمی‌باشد، چرا که از سویی اشاره به واژه گزینه احتمالی برای حملات هوایی داشت و از سوی دیگر، چارچوب زمانی مشخصی برای عملیات، قید نگردیده بود و تنها به اوایل 2006م. بسنده شده است. نکته دیگر در محتوای پیام این است که اخبار رسیده عمدتاً حالت واسطه‌ای یا دست دوم و سومی دارند و به عبارتی، جز حمایت سیاسی از اقدامات دیپلماتیک سه کشور اروپایی، خبری دال بر حمله نظامی از سوی منابع رسمی ناتو در روزنامه‌ها منعکس نگردیده است. در واقع، منبع اصلی پیام‌ها، صرفاً منابع آلمانی، رژیم صهیونیستی و ترکی بود که هر یک احتمالاً با خط مشی سیاسی کشورهای متبوع سازگاری داشته‌اند. برای نمونه صدر اعظم، آلمان آنگلا مرکل، در جریان چهل و دومین نشست امنیتی در مونیخ، نسبت به اقدامات ایران در خصوص غنی‌سازی انرژی هسته‌ای هشدار جدی داده و اظهار داشته است که ایران وارد خط قرمز ما شده است.
در هر حال، با عنایت به تاکتیک‌های یاد شده، به نظر می‌رسد که تاکتیک تبخیر عمدتاً مد نظر بوده است چرا که اخبار ناتو در خصوص ایران حاکی از شایعاتی بی‌اساس همراه با واقعیت‌های حقیقی است. به عبارت دیگر، اخبار رسیده هیچ گونه مدرک یا مستنداتی واقعی را برای صحت این ادعا نشان نمی‌دهند و لذا این فرض می‌تواند مطرح گردد که اخبار حمله ناتو علیه تأسیسات هسته‌ای ایران صرفاً یک هشدار، جنگ تبلیغاتی و یا دیپلماسی فشار با هدف تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران بوده است.
در حال حاضر برای تائید مدعای یاد شده، شواهدی که حاکی از ناتوانی نظامی ناتو علیه جمهوری اسلامی ایران است، ارائه می‌شود:

1. عدم اجماع در تصمیم‌گیری، رویکرد هژمونیک امریکا
از نظر تحلیلگران سیاسی غرب، یک مسئله کلیدی در آینده نقش‌های عملیاتی ناتو این است که امریکا تا چه اندازه می‌تواند سیاست‌ها‏ی خود را بر متحدین خود در چارچوب اعضای ناتو تحمیل کند و تا چه اندازه متحدین اروپایی امریکا، به گسترش حوزه عملکرد خود در حیطه‌های خارج از حوزه‌های نفوذ سنتی ناتو اشتیاق دارند؟ در واقع، اگر چه تصور از تهدید در دو سوی آتلانتیک تقریباً یکسان است اما شیوه برخورد و نگرش متفاوت می‌باشد. 16
برخی از مقامات ناتو بر این باورند که تلاش‌های امریکا مبنی بر ایجاد فاصله با تصمیم‌گیری از طریق اجماع و در چارچوب یکجانبه‌گرایی در ناتو شکل می‌گیرد که در آن واشنگتن ممکن است فشارهایی بر دولت‌ها‏ی ضعیف یا کوچک‌تر وارد آورد. در این رابطه، معاون پیشین وزیر دفاع امریکا، پل وولفوویتز، اظهار داشته است که: «در صورتی که نیاز به اقدام جمعی اعضای ناتو داشته باشیم، سؤال خواهیم کرد. 16 در واقع، تصمیمات عملیاتی در پنتاگون گرفته می‌شود و نه در بروکسل. 18 به عبارت دیگر، پیدایش و عملکرد ناتو در طول بیش از نیم قرن گذشته بدون هرگونه پیش‌داوری، برتری امریکا را نشان داده است. بنابراین ناتو به عنوان یک سازمان نظامی نمی‌تواند از قدرت بزرگ نظامی امریکا بی‌تأثیر باشد. از بدو تأسیس ناتو تاکنون، تنها یک بار بند پنج پیمان فراخوان شده است، که آن هم از سوی امریکا بوده و صرفاً جنبه نمادین و حمایتی داشته است و نهایتاً در حمله علیه افغانستان، به عملیات صلح‌بانی محدود شده است و این بدان معنا است که هیچ گاه سهم یا مشارکت نظامی همه جانبه در تهاجم نظامی به این سازمان داده نشده است. با وجود این دیدگاه از سوی امریکا، برخی از اروپاییان ابراز شکایت یا نارضایتی می‌کنند مبنی بر اینکه ناتو نباید در قالب صلیب سرخ درآید. 19
وزیر دفاع امریکا، دونالد رامسفلد، اظهار می‌دارد: اگر قرار باشد که اتحادیه اقدام به مبارزه علیه تهدید جدید (تروریسم) کند، لازم است که توانایی‌های جدیدی را به دست آورد و ساختار فرماندهی خود را اصلاح کند. 20
ایندپندنت، تفسیر دیگری از نگرش امریکایی‌ها نسبت به ناتو مطرح می‌کند: در پنتاگون، بازها (تندروها) استدلال می‌کنند که امریکا هرگز نباید بار دیگر کنترل عملیات را با مللی که سهم و نقش ناچیزی در عملیات دارند، به شراکت گذارد. 21 در فرانسه، اهداف سیاست خارجی این کشور و نگرش آن به ناتو، عمدتاً مبتنی بر استقلال عمل است و بر این اساس، فرانسه برای دفاع از اروپا و منافع آن کمتر به ناتو متمایل می‌باشد و عمدتاً طرفدار توانایی دفاعی مستقل اروپا از طریق سیاست دفاعی و امنیتی اروپا است؛ در نتیجه، نگرش فرانسه به پیشنهادهای امریکا در خصوص تشکیل یک نیروی واکنش سریع ناتو، با احتیاط و سکوت همراه بوده است به طوری که در واکنش به پیشنهاد رامسفلد، وزیر دفاع فرانسه میشل الیوماری، نگرش خود را در رهیافت کشور فرانسه اینگونه بیان می‌دارد: «ما این طرح را مورد مطالعه قرار خواهیم داد و فعالیت‌هایمان را در درون قلمرو ناتو ادامه و همواره با رضایت سازمان ملل اقدام خواهیم کرد. »22 نهایتاً آنکه اخیراً و طی نشست امنیتی مونیخ، فرانسه بار دیگر، بر مواضع پیشین خود پافشاری کرد و وزیر دفاع این کشور هشدار داد که ناتو باید مراقب باشد که عملیات‌هایش بیش از حد گسترش پیدا نکند. 23 در حالی که در آلمان به ویژه با به قدرت رسیدن آنگلا مرکل از حزب دمکرات مسیحی، شاهد سنگینی کفه ناتو در مقابل سیاست دفاعی و خارجی اروپا می‌باشیم. در این رابطه، مرکل در جریان اجلاس امنیتی آلمان اظهار داشت: «ناتو باید نخستین مکان برای مذاکره درباره کشمکش‌های بین‌المللی باشد. ناتو باید در عملیات‌های بیشتری شرکت کند و نقش اول را در جهان به دست گیرد. همچنین وزیر دفاع آلمان، فرانس یوزف یونگ، نیز اظهار کرد: «تروریسم، گسترش سلاح‌های کشتارجمعی و کشورهای ناکام، از مشکلات و بلایای روزگار ما هستند، بنابراین ناتوی قدیم که فقط یک اتحاد دفاعی صرف باشد، به تاریخ پیوسته است. »24 اظهارات موجود، بیانگر عدم تقارن کشورهای اروپایی عضو ناتو نسبت به تهدیدات موجود است.
در هر حال، توانایی‌های جدید ناتو به معنای آن است که تمامی کشورهای عضو باید هزینه دفاعی خود را بپردازند که خود مستلزم هزینه میزان کافی پول در طرح‌های مناسب است. بر اساس دیدگاه کمیته نظامی ناتو، هماهنگ‌سازی دیدگاه‌های متفاوت به شیوه‌ای که سبب تقویت اتحادیه در کل شود و بتواند کاراتر، منسجم‌تر و آمادگی بهتر برای آینده داشته باشد، بسیار مهم است.

2. ناتوانی مالی اعضای ناتو برای حمله نظامی
از زمان سقوط دیوار برلین، کشورهای اروپایی، بودجه دفاعی خود را بیش از 16 درصد کاهش داده‌اند و به زیر 2 درصد تولید ناخالص داخلی رسانده‌اند. از سال 1996م. بودجه خرید تجهیزات نظامی اروپا، شاهد افت 18 درصدی بود، در حالی که در همین دروه زمانی، کاهش بودجه دفاعی امریکا، 8 درصد بوده است. از سویی امریکا بیش از چهار برابر کل کشورهای عضو ناتو در زمینه توسعه و پژوهش، هزینه می‌کند. 25 وزیر دفاع امریکا رامسفلد، در این رابطه اظهار داشته است: در حال حاضر (2003م. )، تنها هفت عضو از بیست و شش عضو ناتو بیش از 2 درصد تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینه‌های دفاعی می‌کنند. امریکا، 7/3 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینه‌های دفاعی می‌کند.
در واقع، موفقیت یا ناکامی در تقویت توانمندی‌های دفاعی ناتو به میزان زیادی بستگی به اشتیاق دولت‌ها‏ برای سرمایه‌گذاری منابع بیشتر در کسب سریع‌تر و کاراتر توانمندی‌های دفاعی بیشتر دارد. بدیهی است که تدارکات دفاعی به ویژه صنعت دفاعی، برای آنکه قابلیت واکنش سریع را داشته باشد به این کمک‌های مالی نیاز دارد. بنابراین برای حصول اطمینان از موفقیت ابتکار توانمندی‌های پراگ - حاصل از اجلاس سران ناتو در پراگ - ناتو نیازمند فهمی درست از هزینه‌های دفاعی است که واقعاً موجود و در دسترس باشند. در غیر این صورت، این خطر وجود دارد که تعهد توانایی‌های پراگ، صرفاً مقوله‌ای تئوریک و بر روی کاغذ باشد. 26
البته بی‌میلی کشورهای عضو ناتو نسبت به افزایش بودجه دفاعی خود یک روند جامع نمی‌باشد چرا که دو کشور انگلستان و فرانسه، بودجه‌های دفاعی خود را در 2002م. افزایش داده‌اند به طوری که انگلستان با یک افزایش بودجه 453/3 میلیارد یورویی در بودجه دفاعی خود روبه‌رو بود. 27 در سپتامبر 2002م. لایحه برنامه نظامی فرانسه برای سال‌ها‏ی 2003 تا 2008 م. تخصیصی حدود 64/14 میلیارد یورو (63/9 میلیارد دلار) بوده است که بیانگر رشدی معادل 4/12 درصد بین سال‌ها‏ی 2002 تا 2003و رشد 5/7 درصد میان سال‌ها‏ی 2003 تا 2004 بوده‌ایم. 28
در واقع، یکی از علل عدم تمایل امریکا نسبت به استفاده از ناتو، عدم مشارکت مالی کافی متحدین در چارچوب ناتو بوده است. 29 با وجود گفتگوهایی که پیرامون تقسیم بار و هزینه دفاعی ناتو صورت پذیرفته است، تنها معدودی از کشورها تمایل خود را برای تأمین توانایی‌های نظامی که می‌تواند به هنگام بحران کاربرد واقعی داشته باشد، نشان داده‌اند. 30

3. ناتوانی نظامی ناتو
از زمان سقوط پرده آهنین (کمونیست‌ها)، مناسبت وجودی ناتو در چندین حوزه به طور فزاینده‌ای به چالش کشیده شده است. یکی از موضوعات اصلی به عدم تقارن و اختلاف زیاد توانمندی‌های نظامی فزاینده اعضای ناتو با ایالات متحده مربوط می‌شود. پس از بحران بالکان و حادثه یازده سپتامبر، 58 توانمندی ویژه مورد شناسایی ناتو قرار گرفت که از کاستی‌های نظامی ناتو محسوب می‌شد. سرانجام هر یک از متحدین در چارچوب ناتو، تعهدات سیاسی ویژه و محکمی برای اصلاح توانایی‌های خود در حوزه‌هایی چون شیمیایی، زیستی، دفاع هسته‌ای، کارایی مبارزه از جمله سرکوب دفاع هوایی دشمن، سوخت‌گیری هوابه‌هوا و ایجاد یک نیروی واکنش سریع ناتو دادند، هرچند تحقق توانمندی‌ها، مدت زمان زیادی می‌طلبد. برای نمونه، قرار است توانایی عملیاتی کامل نیروی واکنش سریع ناتو تا اکتبر 2006م. صورت پذیرد که در این صورت، نیروی واکنش سریع ناتو، نیرویی خواهد بود که به نیروهای اروپایی و امریکایی امکان جنگیدن در کنار یکدیگر را در هر زمان و مکانی که مقامات سیاسی اتحادیه تصمیم بگیرند، خواهد داد. در هر حال، به احتمال زیاد، تا زمان عملیاتی شدن کامل نیروی واکنش سریع ناتو و همچنین عدم اشتیاق کشورهای عضو در افزایش بودجه نظامی خود به 2 درصد تولید ناخالص داخلی برطرف ساختن کاستی‌های موجود در پنجاه و هشت حوزه شناسایی شده، نیروهای ناتو مگر در عملیات نرم‌افزاری (صلح‌بانی و آموزشی) در هیچ عملیات سخت‌افزاری (نظامی) مشارکت نخواهد داشت و در صورت مشارکت نظامی، این اقدام صرفاً جنبه نمایشی و حمایت سیاسی داشته و محدود به دو یا سه کشور قدرتمند نظامی اروپا خواهد بود.
البته ناتو در صدد است پس از تکمیل وظیفه ایجاد نیروی واکنش سریع، به مقابله با چالش‌های جدید بپردازد که عمده‌ترین مناطق درگیری و حضور آن در دو منطقه خاورمیانه و شرق آسیا خواهد بود. مقرر شده است، دیگر مسائل و موضوعات مهم سیاسی برای مناظره مشترک میان اعضای ناتو، پیرامون مسئله فلسطین، عراق، ایران، کره شمالی و منطقه قفقاز باشد. 31 در این راستا، سفیر امریکا در ناتو، نیکلاس برنز، اظهار می‌دارد: «مجوز ناتو همانند گذشته شامل دفاع از اروپا و امریکای شمالی است، البته ما منتظر نمی‌مانیم و به باور ما آینده ناتو در شرق و جنوب و خاورمیانه بزرگ است. »32
بر اساس مفهوم جدید دفاعی ناتو در نتیجه تصمیمات اجلاس پراگ، اعزام نیرو به هر نقطه که برای جنگ علیه تروریسم ضروری باشد، صورت خواهد پذیرفت و یکی از سازوکارهای آن، نیروی واکنش سریع ناتو است که باید تا اکتبر 2006م. آماده عملیات شوند. 33 از اهداف و مأموریت‌ها‏ی جدید ناتو، منع جریان فناوری مربوط به گسترش سلاح‌های کشتار جمعی، موشک‌های بالستیک و کروز به ملل و گروه‌هایی است که اهداف امنیتی خصمانه‌ای علیه غرب در سر می‌پرورانند. همچنین می‌توان رهبران کشورهای دشمن را از طریق حملات دقیق بر اموال و دارایی‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی و تحمیل نظارت بر تحریم کالا و محموله‌های غیر مجاز از طریق زمین، هوا یا دریا مجازات کرد.
نتیجه اینکه با توجه به ناتوانی و مشارکت مالی اندک متحدین اروپایی و نیز عدم تقارن در تصور از تهدید این کشورها، به نظر می‌رسد ناتو در حال حاضر خود را سرگرم اهداف نظارتی، بازدارنده، آموزش و صلح‌بانی پس از منازعه کند.

نتیجه‌گیری
از تحلیل محتوای روزنامه‌های آلمانی و ترک‌زبان مبنی بر حمله قریب‌الوقوع علیه ایران و اظهارات صریح مقامات رسمی ناتو و امریکا چنین بر می‌آید که ادعاهای بیان شده فاقد مدرک و مستندات واقعی بوده و حتی با دیدگاه رسمی ناتو مبنی بر حمایت سیاسی از مذاکرات دیپلماتیک در تناقض بوده است.
با توجه به پرونده هسته‌ای ایران و ناتوانی امریکا مبنی بر تحریم ایران، این کشور در صدد است با به راه انداختن عملیات روانی و رسانه‌ای، واکنش‌های احتمالی ایران را سنجیده و یا ایران را از پیگیری موضوع انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز باز دارد. بر این اساس، جنگ رسانه‌ای ناتو، نقش هشدار دهنده و بازدارنده را بر عهده خواهد داشت.
از نظر بسیاری از تحلیل‌گران، عملکرد نظامی آینده ناتو، بر اساس وقوع رویدادهای بین‌المللی در آینده و میزان سطح درگیری این اتحادیه تعیین می‌شود.
در حال حاضر، سازمان ناتو به واسطه ناتوانی نظامی و مشارکت مالی اعضای اروپایی آن، امکان حضور و مشارکت تمام عیار در حملات هوایی، دریایی و زمینی علیه کشوری در فراسوی مرزهای مجاور خود را نخواهد داشت و تنها مشارکت محدود به دو کشور انگلیس و فرانسه خواهد شد. آلمان، ایتالیا و هلند نیز نسبت به افزایش بودجه نظامی و دفاعی خود تا 2 درصد تولید ناخالص داخلی بی‌میل هستند.
تاریخچه ناتو به لحاظ تجربی و عملی نشان داده است که این اتحادیه به استثنای اقدام نمایشی فراخوان ماده پنج پیمان ناتو از سوی امریکا در خصوص حمله به افغانستان (برای نخستین بار) هیچ گاه مورد آزمایش جدی قرار نگرفته است، هرچند ناکارایی و ضعف ناتو در بحران کوزوو مشهود بوده است.
نقش کنونی ناتو با توجه به شناسایی کاستی‌ها و ضعف‌ها در پنجاه و هشت حوزه، محدود به عملیات نرم‌افزاری (صلح‌بانی در بالکان، کوزوو و آموزش نیروهای امنیتی عراق) و احتمالاً بازدارنده خواهد شد.
در نهایت آنکه با توجه به عدم تقارن در نگرش کشورهای اروپایی عضو ناتو همچون فرانسه مبنی بر گسترش عملیات نظامی و حتی غیرنظامی (بشردوستانه) در فراسوی حیطه و اختیار این اتحادیه، احتمال حمله قریب‌الوقوع ناتو مندرج در مطبوعات و رسانه‌های ترکی و آلمانی و رژیم صهیونیستی صرفاً عملیات روانی و دیپلماسی فشار علیه ایران بوده است.

منابع
1. ----------, Is Washington Planning a Military Strike, Spiegel Online, December, 30, 2005.
2. ----------, Bush: No Plans for Iran Attack, CBC News, Feb, 22, 2005.
3. ----------, NATO Denies Discussions on Military Action Against Iran, Brussels, Jan, 12, 2006 (IRNA).
4. www. baztab. com
5. Is Washington Planning a Military Strike, op, cit.
6. Ibid, p. 2.
7. Ibid, p. 3.
8. David S. Yost, Debating Security Strategies, NATO Review, Winter 2003.
9. رحمانی، منصور؛ ناتو و جنگ علیه تروریسم؛ کتاب اروپا: ویژه ناتو، تهران، مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار، معاصر، تهران: ص 71.
10. ریموند کوهن؛ قواعد بازی در سیاست بین‌الملل، ترجمه مصطفی شیشه‌چی‌زاده، تهران، نشر سفیر، 1370، ص 48.
11. Chris Donnelly, Building a NATO Partnership for The Greater Middle East, NATO Review, 2004.
12. الوین تافلر؛ جابجایی در قدرت: دانایی و ثروت و خشونت در آستانه قرن بیست‌ویکم، ترجمه شهیندخت خوارزمی، جلد دوم (سیاست)، تهران: نشر نو، 1370، ص 459.
13. Anthony Cave, Brown, Body guard of Lies. (New York: Bantam Books, 1976)
14. Arkady, Schevchenko, Breaking With Moscow. (New York: Alfred Knopf, 1985)
15. الوین تافلر، پیشین، صص 71-469.
16. Strobe Talbott, From Pragve To Baghdad, Foreign Affairs, November - December 2002.
17. Michael Ruhle, NATO takes on New Tasks, European Affairs, Winter 2003.
18. Thomas Valasek, The Fight against Terrorism: Where`s NATO?, World Policy Journal, Winter 2001-2002, p. 19.
19. Jim Hoagland, A Transformative NATO, December, 4, 2005. www. washingtonpost. com
20. Can NATO Reinvent itself as a Powerful Force in The Modern World?, The Independent Nov 21, 2002.
21. Bush Calls for New NATO Commitment, BBC News Online, Nov, 20, 2002.
22. NATO Cautiously Welcomes Elite Force Plan, United Press International, Sep 25, 2002.
23. Munich Conference on Security Policy 2006.
24. Ibid.
25. Robert Bell, The Pursuit of Enhanced Defence Capabilities, NATO`s Nations, Editing 4, 2002.
26. Ibid.
27. Ministry of Defence Press Release, 15 July 2002.
28. French Ministry of Defence, Military Programme Bill of Law 2003 - 2008, http: //www. defense. gouv. fr/English/files/d140/index. htm
29. Clair Taylor, op, cit.
30. Jonathan Marcus, Analysis: NATO Seeks New Roles: BBC News, 19 Nov, 2002.
31. Janusz Onyszkiewicz, The Central Issues for NATO, 2002.
32. Clair Taylor, NOTO: The Prague Summit and Beyond, Research Paper 03/05, House of Commons, January, 16, 2003, p. 7-8.
33. Ibid.