«فرار از فروپاشي» يا «فرار از زندان اشرف»؛ حقيقت چيست؟

اساساً دولت عراق به فروپاشي اين فرقه و نجات جان اعضاي رده پايين منافقين كوچكترين اهميتي نمي‌دهد و دولت اين كشور فقط قصد بيرون ريختن اين گروهك از خاك خود و همچنين محاكمه جنايتكاران آن‌ها را دارد. از همين رو در مرحله اول، اخراج و پس از خروج از پادگان اشرف، اعضاي منافقين را به صورت متمركز در مكان جديدي جاي داده تا پس از گذران مراحل بررسي پرونده پناهند‌گي، جمعاً خاك عراق را ترك كنند
اگر ساختار فرقه‌اي منافقين و مناسبات دروني اين گروه را بشناسيم دلايل مخالفت شديد سركردگان اين گروهك با اخراج از پادگان اشرف و متعاقب آن انتقال به ليبرتي را درمي‌يابيم. ساختار فرقه‌اي اين گروهك، كه عامل اصلي حفظ تشكيلات متمركز در پادگان اشرف مي‌باشد، اولين گزينه‌اي است كه در فضايي خارج از پادگان اشرف هدف قرار مي‌گيرد. ورود افراد به فضايي آزاد، چه به لحاظ رسانه‌اي و چه از نظر امكان ارتباطات اجتماعي آزاد، اولين دستاوردش فروپاشي گروهك منافقين و جدايي اعضاي اين گروه است.



به عبارت دقيق‌تر، از لحظه‌اي كه اعضاي منافقين از قالب مناسبات درون فرقه‌اي رها شوند و در فضاي آزاد اجتماعي قرار گيرند در مرحله اول تناقض ميان واقعيت دنيا و وضعيت آزاد آن، با القائات سي‌ساله منافقين را درك كرده و فريبكاري سركردگان اين گروهك را در مي‌يابند.
سركردگان منافقين تا زماني امكان حفظ متمركز اعضاي خود در اشرف را دارند كه امكان اجراي كنترل ذهن آن‌ها را داشته باشند. ادامه اين كار نيز مستلزم در اختيارگيري نيروها در يك فضاي بسته و ايزوله و اجراي مداوم مناسبات درون‌فرقه‌اي است.



البته دو مسئله اساسي نيز در اينجا مطرح است كه مناسب استاجمالاً به آن بپردازيم:
نخست اينكه گذشت نزديك به سه دهه از عمر اين گروهك و تغيير شرايط عراق از قبيل سرنگوني صدام، خروج نيروهاي آمريكايي، نبود امكان عضوگيري و... باعث شده است كه اين گروهك به خودي‌خود دچار پوسيدگي و اضمحلال شود و فعل و انفعالات داخلي اين گروهك كه از زبان جداشده‌هاي آن‌ها شنيده مي‌شود، به خوبي نشان مي‌دهد كه اين ساختار فرسوده، غير از بي‌استفاده‌گي، به خودي‌خود در حال فروپاشي است.
ومسئله دوم اينكه، اساساً دولت عراق به فروپاشي اين فرقه و نجات جان اعضاي رده پايين منافقين كوچكترين اهميتي نمي‌دهد و دولت اين كشور فقط قصد بيرون ريختن اين گروهك از خاك خود و همچنين محاكمه جنايتكاران آن‌ها را دارد. از همين رو در مرحله اول، اخراج و پس از خروج از پادگان اشرف، اعضاي منافقين را به صورت متمركز در مكان جديدي جاي داده تا پس از گذران مراحل بررسي پرونده پناهند‌گي، جمعاً خاك عراق را ترك كنند. اين نوع برخورد دولت عراق به منافقين اين امكان را داده است تا در محيط جديد هم تا حد امكان مناسبات درون فرقه‌اي، از جمله عمليات جاري، مغز شويي، كنترل ذهن و... را ادامه دهند.



اما بنا به دلايلي كه گفتيم معلوم است كه از چه رو سركردگان منافقين در شرايطي كه اخراج حتمي است با رفتن به كمپ ليبرتي مخالفند و ترس از فروپاشي، سركرده منافقين را تا آنجا به پيشمي‌برد كه پيشنهاد حقارت‌بار چادرنشيني در مرز اردن را ارائه مي‌كند!



نجات از كمپ ليبرتي، هدف اول منافقين در اين روزهاست، ولي نبود هيچ نوع تبصره يا قانوني براي حمايت از منافقين، ماهيت تروريستي اين گروهك، كه اساساً در معادلات رسمي و بين‌المللي جايگاهي رسمي براي آن‌ها باقي نمي‌گذارد، سوابق تروريستي و شرارت و جنايت در خاك عراق و... باعث شده به هدف جلوگيري از اخراج و متعاقب آن رفتن به ليبرتي بهانه‌گيري كنند.
اولين و در واقع بهانه اصلي منافقين، اعتراض به شرايط نامساعد و به قول خودشان وضعيت ضدّ حقوق‌بشري ليبرتي است كه مانور اصلي منافقين بر اساس آن قرار گرفته است.



نجات از پادگان اشرف
اول از همه بايد دانست كه كمپ ليبرتي اردوگاهي است به مساحت ۴۰ كيلومتر مربع، كه نظاميان آمريكايي در زمان حضور در خاك عراق از آن استفاده مي‌كردندو در حال حاضر نيز نه ضرورتي دارد و نه منطقي براي آن هست كه كاملاً در اختيار منافقين قرار گيرد؛ از همين رو مساحتي يك‌كيلومتري از اين كمپ جداسازي شده و بعد از حصاركشي، براي كنترل بهتر، با نام «كمپ ترانزيت» براي حضور منافقين در نظر گرفته شده است.
نكته ديگر اينكه ترانزيت به هيچ وجه قرار نيست پايگاهي جديد براي منافقين باشد، بلكه اين كمپ همانطور كه از نامش نيز پيداست فقط معبري است كه اخراج شده‌ها از اشرف، براي خروج از عراق از آنجا مي‌گذرند؛ پس براي بررسي وضعيت كمپ ترانزيت بايد به اين مسئله توجه كنيم و انتظاري كه از يك مكان دائم براي زندگي مي‌رود را از آن نداشته باشيم.
مارتين كوبلر نماينده سازمان ملل نيز با توجه به همين اصول و ايضاً بر اساس قانون پناهندگي اين كمپ را تاييد كرده است.
ولي بازهم منافقين جزء به جزء اين كمپ را زير سوال مي‌برند و كمافي‌السابق مسائل خود را از تريبون حاميان غربي و سياست‌مداران فاسد و رشوه‌گير آمريكايي و اروپايي رسانه‌اي مي‌كنند.



اما جدا شده‌هاي اين فرقه كه تجربه زندگي در پادگان اشرف را نيز دارند، نظر ديگري دارند. اين افراد درباره تك‌تك ايرادات منافقين از كمپ ترانزيت توضيح مي‌دهند اما نه توضيحي بر اساس معيارهاي قانوني و حقوقي، بلكه آن‌ها با مقايسه كمپ ترانزيت با پادگان اشرف مي‌خواهند براي همگان روشن كنند كه وضعيت ترانزيت هر چه باشد بسيار مساعدتر از پادگان اشرف است.



نمونه اولي كه سركردگان منافقين با استناد به آن لب به اعتراض گشودند و ضمن قرار دادن عكس‌هاي آن در رسانه‌هاي خود، با نام شوراي ملي مقاومت يا همان گروهك منافقين در خطاب به دبير كل سازمان ملل نيز بيانيه دادند تركيدگي لوله فاضلاب بود!
هرچند در زمان بازديد نماينده سازمان ملل از كمپ ليبرتي تركيدگي لوله فاضلاب وجود نداشت و با توجه به سوابق منافقين احتمال خرابكاري با هدف مظلوم‌نمايي محتمل‌ به نظر مي‌رسد، اما در همين حال يكي از جدا شده‌هاي اين گروهك در پاسخ به اين ادعا درد دلش باز شد و گفت اگر يكي از لوله‌هاي كمپ ترانزيت تركيده است، پادگان اشرف كه اصلاً لوله‌كشي فاضلاب ندارد!



وي در ادامه توصيف مي‌كند كه در زمان زندگي در اشرف وقتي ماشين تخليه چاه فاضلاب براي تخليه هر ساختمان، حتي كمتر از يك هفته تاخير مي‌كرد چگونه درياچه كوچكي از نجاسات در كف زمين و محل عبور و مرور آن‌ها جمع مي‌شده است و چه وضعيتي اسف‌باري را به وجود مي‌آورده است.
اين عضو جدا شده ادامه مي‌دهد كه، محلي از پادگان كه براي تخليه فاضلاب‌ها در نظر گرفته شده بود بر اثر انبوه فضولات به وضعي در آمده بود كه گاز ناشي از آن اجازه نزديك شدن به آن منطقه را هم نمي‌داده است.
از ديگر ادعاهاي سركرده منافقين نظارت پليس عراق بر كمپ ترانزيت و وجود تعدادي نگهبان و دوربين مدار بسته، آن هم در بيرون كمپ براي كنترل آنهاست! در پاسخ بايد گفت دوربين‌هايي كه منافقين آن‌ها را ابزار جاسوسي مي‌خوانند ابزار ضروري كمپ‌هاي پناهجويي در تمام دنياست و به نام دوربين حفاظتي شناخته مي‌شوند و ديگر اينكه اساساً اين ادعا در حالي مطرح مي‌شود كه دولت عراق با يك گروه تروريست دوره ديده با سابقه سي سال آموزش‌هاي تشكيلاتي و فرقه‌اي كه سابقه ۲۵۰۰۰ ترور در خاك عراق و هزاران درگيري و شرارت ديگر را داشته، روبه‌روست.
در اين حال اگر دولت عراق هر يك از نفرات منافقين را با دست‌بند و پا بند در سلول‌هاي انفرادي تا روشن‌شدن وضعيتشان نگهداري نمي‌كند بايد تعجب كرد و از اين همه همكاري آن‌ها باسازمان‌هاي بين‌المللي بايد تقدير هم كرد.
اين عضو جداشده در ادامه صحبت‌هاي خود در پاسخ به اين اتهام منافقين نيز اينگونه پاسخ مي دهد كه، دولت عراق در مواجهه با يك گروه تروريست و با سابقه درگيري، رفتاري عادي و قانوني داشته است. او همچنين خطاب به سركردگان اين گروهك با يادآوري روزهاي زندگيش در پادگان اشرف ادامه مي‌دهد: «اگر اين رفتار دولت عراق را نمي‌پسنديد پس شما چطور براي ما كه نيروي خودي بوديم سيم خاردار، پروژكتورهاي قوي، خاكريز و گشت‌هاي ۲۴ساعته قرار داده بوديد؟»
و بالاخره با استناد به صحبت‌هاي جدا شده‌هاي اين فرقه و در پاسخ به ادعاهاي سركردگان فريبكار منافقين و صحبت‌هاي پيش از آن مي‌توان فهميد كه كمپ موقت ترانزيت نه تنها استاندارد است كه سطح اسف‌بار زندگي در اشرف باعث شده وضعيتي بسيار پايين‌تر از ترانزيت نيز براي منافقين نجات از اشرف محسوب گردد؛ نجاتي كه خواسته يا ناخواسته در نهايت توفيق نجات از فرقه منافقين را هم نصيب آن‌ها مي‌كند.