قاطعیت امام (ره) ارکان پوسیده رژیم را فرو ریخت / گفت و گو با مصطفی جوان

 تحولات 21 بهمن 57 را باید آخرین برگ از رخدادهای شکل گرفته از سوی مردم مبارز برای سرنگونی رژیم پهلوی و واپسین نفس های رژیم برای دوام و بقای خود دانست. تمدید ساعات منع عبور و مرور از سوی رژیم و بی اعتنایی امام و مردم به این اقدام از جمله رخدادهای این روز تاریخی است. گفتگوی ما با مصطفی جوان استاد دانشگاه و کارشناس ارشد گروه تاریخ و روابط خارجی مرکز اسناد انقلاب اسلامی به بررسی این مهم پرداخته است که تقدیم حضورتان می گردد:

* شرایطی که به تصمیم رژیم شاه برای توسل به حربه حکومت نظامی منجر شد، چه بود؟
** یکی از دلایلی که باعث به کارگیری حکومت نظامی در زمان پهلوی شد درگذشت حاج آقا مصطفی فرزند امام خمینی(ره) است که مردم این اتفاق را به ساواک و دستگاه امنیتی رژیم شاه نسبت می دادند. می توان گفت این مسأله خود نقطه عطفی در روند انقلاب اسلامی محسوب می شود. افزون بر این انتشار مقاله توهین آمیزی که در این دوره در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید و هدف از آن تخریب شخصیت امام(ره) بود حرکت انقلابی مردم و تصمیم رژیم برای استفاده از نیروی نظامی سرعت بخشید. این مقاله که به دستور شاه در هفدهم دی ماه 56 منتشر شد آتش نهفته انقلاب را شعله ور ساخت و خشم مردم را برانگیخت.
در واقع می توان گفت طوفان انقلاب با همین مقاله آغاز شد. فردای انتشار این مقاله مردم قم تظاهرات عظیمی را برپا می کنند و واقعه 19 دی ماه قم به وقوع می پیوندد. چهل روز بعد و در گرامیداشت شهدای واقعه آن روز، مردم تبریز دست به اعتراضهای گسترده ای علیه رژیم شاه زدند، به گونه ای که شهر از کنترل دولت خارج شده و ارتش برای سرکوب مردم به میدان می آید و شماری از تظاهرات کنندگان را به شهادت می رساند.
پس از این رخداد و در چهلم شهدای تبریز در دهم فروردین 57 در یزد تظاهراتی شکل می گیرد و در آن نیز تعدادی از مردم به شهادت می رسند. در واقع در سه قیام متوالی 19 دی، 29 بهمن و 10 فروردین حضور روحانیت و توده های مذهبی مردم و استفاده از شعارهایی با مفاهیم دینی بسیار پررنگ تر است. در این مقطع رژیم در پی ایجاد دولتی است تا بتواند به گونه ای هیجان و واکنش انقلابی و تند مردم را کاهش دهد.
از همین روست که دولت شریف امامی را بر سر کار می آورد. دولتی که با شعار «آشتی ملی» به قدرت می رسد. با این حال در همین دوره نیز واقعه کشتار هفدهم شهریور و آتش سوزی سینما رکس آبادان رخ می دهد که چهارصد نفر در آن کشته می شوند. پس از دولت شریف امامی، دولت آموزگار بر سر کار می آید.
این دولت نیز با شعارهایی چون مبارزه با مفاسد اقتصادی و اعطای آزادیهای بی شمار به مردم می آید، اما پس از مدتی در مقابل قهر انقلابی مردم شکست می خورد. در سیزدهم آبان 57 نیز تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده می شود. این گونه است که شاه برای خارج شدن ار بحران به دولت نظامی متوسل می شود و ارتشبد ازهاری را که از فرماندهان گمنام ارتش است به نخست وزیری انتخاب می کند. او قاطعیت و درایت لازم برای مقابله با بحران و نجات رژیم شاه ندارد، به همین دلیل شکست دولت نظامی وی از همان ابتدا پیش بینی می شود.

* شاه برای آنکه ضعف دستگاه نظامی خود و از طرفی اقتدار خود را اعلام کند چه می کند؟
** ببینید، همزمان با اعلام دولت نظامی، شاه در نطقی تلویزیونی به ضعف و کاستی های نظامی خود اعتراف می کند و جمله معروف: «من صدای انقلاب شما را شنیدم» را با لحنی بسیار ملتمسانه ادا می کند و بدین ترتیب اعتبار دولت نظامی خود را با این نطق کاملاً خدشه دار می کند.
امام(ره) در پاسخ به این سخنان شاه قاطعانه خواستار ادامه مبارزه مردمی به منظور سرنگونی رژیم و ایجاد جمهوری اسلامی می شوند. دولت نظامی کار خود را با دستگیری تعدادی از مقامهای بلندپایه رژیم آغاز می کند. هویدا نخست وزیر سابق، ارتشبد نصیری رئیس ساواک، نیک پی شهردار تهران، داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی و تعدادی دیگر از سران رژیم را که حدود 13 نفر بودند دستگیر می کند تا به ادعای خود مبارزه با فساد را که از شعارهای دولت ازهاری بود محقق سازد.
دولت ازهاری نه تنها از این ترفند هم نتیجه ای نگرفت، بلکه طرفداران رژیم را نیز متزلزل کرد. به باور عمومی، شاه برای حفظ خویش در این ماجرا بهترین یاران خود را قربانی کرد و به همین دلیل بسیاری از شخصیتهای وفادار به نظام پهلوی از این رژیم فاصله گرفته و از کشور خارج شدند. در این زمان حضرت امام(ره) دست به حرکت بسیار مثبتی زدند و خواستار ترک پادگانها از سوی نظامیان و ارتشیان شدند.

* چرا هر دو طرف تصمیمی برای استفاده از نیروی نظامی و درگیری نداشتند؟
** در این دوره شیوه مبارزه به گونه ای بود که امکان استفاده از ارتش برای سرکوب مردم وجود نداشت. اصولاً ارتش برای مقابله و رویارویی با دشمن مسلح آموزش دیده بود و درگیریهای درون شهری را تجربه نکرده بود. یکی از شگردهای امام(ره) نیز در رهبری انقلاب آن بود که در طول مبارزه هرگونه برخورد نظامی با رژیم را نفی می کردند و برخلاف برخی از گروه ها هیچ گاه درصدد مواجهه نظامی با رژیم برنیامدند.

* اضافه شدن مدت زمان حکومت نظامی در این مقطع چه واکنشی در پی داشت؟
** در روز جمعه بیستم بهمن شاهد درگیری بین همافران نیروی هوایی با افراد گارد شاهنشاهی هستیم. در این روز تلویزیون دولتی ایران فیلمی از بازگشت تاریخی امام(ره) به ایران را به نمایش می گذارد. دانشجویان و همافران نیروی هوایی طرفدار امام در پادگان دوشان تپه که مرکز آموزش هوایی ارتش بود با پخش تصاویر امام اقدام به سردادن صلوات می کنند. این مسأله هیجان زیادی در فضای پادگان به وجود می آورد.
از سویی بیعت همافران و افسران نیروی هوایی در دو روز قبل از آن با امام(ره) موجب نگرانی فرماندهان نظامی و درگیری بسیاری از طرفداران رژیم پهلوی و گارد شاهنشاهی با نیروهای همافر می شود و در اثر تیراندازی هایی که رخ می دهد تعدادی کشته و مجروح می شوند و اینجاست که همافران از نیروهای انقلابی درخواست کمک می کنند و مردم نیز بسرعت به کمک همافران می شتابند و درگیری با بقایای نظامیان وفادار به رژیم به سطح شهر کشیده می شود.
در پی این حادثه بسیاری از پادگانها و کلانتریها توسط نیروهای مردمی تصرف می شود. در این مقطع شاپور بختیار در صبح روز 21 بهمن به سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران دستور می دهد ساعت عبور و مرور را محدود کند. فرمانداری نظامی با صدور اطلاعیه شماره 40 خود ساعت منع عبور و مرور را از ساعت 4/30 عصر تا 5 بامداد افزایش می دهد. به دنبال انتشار اطلاعیه حکومت نظامی که از رادیو پخش می شود شایعه کودتا به سرعت منتشر می شود و این گونه شایع می شود که همچون سال 32 در پی ایجاد کودتا هستند.

* امام و یاران ایشان برای مقابله با اعلام افزایش ساعات حکومت نظامی چه می کنند؟
** طرفداران امام که از شنیدن ساعات منع عبور و مرور مطلع می شوند تصمیم گرفتند از امام محافظت کرده و ایشان را به نقطه ای امن منتقل کنند، اما ایشان بصراحت با این اقدام مخالفت می کنند. عده ای معتقد بودند رژیم با افزودن ساعت حکومت نظامی قصد قتل عام مردم را دارد بنابر این باید مردم را به ترک کردن خیابانها دعوت کرد. این موضوع از امام سؤال می شود و امام ابتدا دو رکعت نماز می خوانند و سپس می فرمایند مردم در خیابانها بمانند و به منازلشان نروند.

* این نظر با نظر آیةا... طالقانی مغایرت داشت؟
** آیةا... طالقانی با امام تماس می گیرند و به این نکته اشاره می کنند که اگر خون مردم ریخته شود نمی توانیم پاسخگو باشیم. رژیم قصد قتل عام و کشتار مردم را دارد. امام در پاسخ به ایشان فرمودند اگر این تکلیف الهی باشد شما چه می گویید؟ آیةا... طالقانی با شنیدن این جمله سکوت می کنند. بعدها آیةا... طالقانی می گوید یا بعد از یک عمر از سیاست چیزی نمی فهمم یا این سید با عالم دیگری ارتباط دارد.
امام(ره) در این مقطع به دنبال لغو شفاهی حکومت نظامی اطلاعیه ای را صادر می کنند. در این اطلاعیه خطاب به مردم ایران تأکید می کنند که: «اینجانب بنا دارم که مسایل ایران به طور مسالمت آمیز حل شود، لکن دستگاه ظلم و ستم در شهرها دست به جنایت زده است. » ایشان با اشاره به وقایع شب گذشته آن روز فرمودند: «در تهران لشگر گارد به طور ناگهانی به نیروی هوایی که به ملت پیوسته است حمله نموده و نیروی هوایی به کمک مردم شجاعانه آنها را شکست داده است. من این تعرض غیرانسانی گارد را محکوم می کنم. » ایشان تهدید کردند که هنوز دستور جهاد مقدس نداده ام و مایلم با مسالمت و یا موافق آرای ملت و موازین قانون عمل شود، لیکن نمی توانند به هر حال این وحشیگری ها را بکنند و اخطار می کنم که اگر دست از این برادرکشی برندارند و لشکر گارد به محل خود برنگردد و از سوی مقامات ارتشی از این تعدیات جلوگیری نشود به امیدخدا تصمیم آخر خود را می گیرم.
امام در این پیام از مردم شجاع تهران می خواهند در صورتی که قوای متجاوز عقب نشینی کردند با حفظ آمادگی و هوشیاری از خدعه دشمن آرامش و نظم را حفظ کنند، ولی مجهز و مهیا برای دفاع از اسلام و نوامیس مسلمین باشند. در واقع مهمترین سخن امام که شاه بیت این پیام است این نکته است که اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند: «برادران و خواهران عزیزم هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی حق پیروز است. »
این پیام بلافاصله توسط اتومبیلهای مجهز به بلندگو در سطح شهر تهران اعلام می شود. ابتدا مردم قصد داشتند بر اساس اطلاعیه آیةا... طالقانی از درگیری جلوگیری کنند، اما ناگهان در شهر گفته شد که امام(ره) اطلاعیه فرمانداری نظامی را غیرقانونی خوانده و مردم نباید از این مقررات تبعیت کنند. با دریافت این خبر مردم شروع به جمع آوری کیسه های شن کرده و در خیابانها راه بندان ایجاد کردند. در واقع این اقدام امام(ره) آخرین ضربه ای بود که تمامی توطئه های باقی مانده رژیم را نقش بر آب کرد و ارکان پوسیده رژیم را فرو ریخت.