قاطعیت امیدبخشی و سازش ناپذیری , رمز شکوفایی نهضت امام خمینی

 نگاهی به ارزیابی امام خمینی از مراحل اولیه نهضت اسلامی در دهه چهل شمسی یکی از علل موفقیت امام خمینی در جریان رهبری انقلاب اسلامی , این بود که ایشان با موانع و حوادثی که در جریان مبارزه پدید می آمد, از موضع قدرت و با روحیه بسیار بالا برخورد می کردند و با نگاهی ویژه ای که به مسائل و پدیده ها داشتند , به مردم و کسانی که در راه مبارزه قدم برداشته بودند و اهداف متعالی و بالایی در سر می پروراندند , روحیه و نیرو می دادند تا ادامه راه را با قدرت و قوت بیشتر بپیمایند و از مشکلات و موانعی که دشمن پدید می آورند , هراسی به خود راه ندهند. این , همان چیزی است که ما به آن نیاز دائمی داریم , زیرا انقلاب ما پیوسته از سوی دشمنان با تهدید و مانع تراشی روبرو است .


اکنون با این مقدمه کوتاه , نگاهی به تاریخ نهضت امام خمینی می اندازیم تا ببینیم امام خمینی نخستین مرحله از نهضت را چگونه ارزیابی کردند و چگونه به مردم و مبارزان امید دادند و نتیجه مبارزه چند ماهه را چگونه تحلیل و بازگو نمودند. در اردیبهشت ۱۳۴۲ هـ . ش امام خمینی پس از چهلم شهدای مدرسه فیضیه و در آغاز مجدد دروس حوزه , به ایراد سخن پرداختند و مرحله اول نهضت را ارزیابی کردند. پیش از آن که به چگونگی ارزیابی امام خمینی از مرحله اول نهضت اشاره کنیم , خلاصه ای از حوادث مرحله اول نهضت امام خمینی را که از مهر ۱۳۴۱ آغاز شد , مرور می نماییم .

سال ۱۳۴۰ هـ . ش دو شخصیت بزرگ و دو عالم دینی مشهور ایران دیده از جهان فرو بستند . در فروردین ۱۳۴۰ , آیت الله بروجردی و در اسفند همین سال , آیت الله کاشانی که هر دو وزنه بزرگی محسوب می شدند , به دیدار حق شتافتند. رژیم شاه که پنداشته بود با رحلت آیت الله بروجردی و آیت الله کاشانی , حوزه های علمیه و مردم مسلمان ایران پشت و پناه خود را از دست داده و گرفتار ضعف شده اند , به دستور مستقیم آمریکا , حرکت های ضد اسلامی را آغاز کرد. رژیم شاه در نخستین گام , در ۱۴ مهر ۱۳۴۱ , قانون انجمن های ایالتی و ولایتی را تصویب کرد و در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ , دولت رسما تصویب قانون مذکور را اعلام نمود.

در تصویب نامه مذکور , اسلام از رسمیت افتاده و قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده بود. همچنین , سوگند به قرآن مجید نیز قید نشده و به جای آن واژه ای به کار برده شده بود که پیروان سایر ادیان و فرقه ها , به راحتی می توانستند در ارکان کشور نفوذ کنند و امور جامعه اسلامی ایران را در دست بگیرند.
هنگامی که رژیم شاه , گستاخی را تا آنجا رساند که دین اسلام را حیله گرانه از رسمیت انداخت و آن را برابر با سایر ادیان و حتی فرقه ها قرار داد , امام خمینی به پاخاست و نهضت بزرگی را آغاز نمود. مبارزات شدید و پیگیر امام خمینی سبب شد رژیم شاه در ۷ آذر ۱۳۴۱ , کاملا عقب نشینی کند و اعلام نماید که تصویب نامه ۱۴ مهر ۱۳۴۱ , لغو و غیر قابل اجرا است . اما هنوز بیش از چهل روز از اعلام لغو تصویب نامه مذکور نگذشته بود که رژیم شاه بازی دیگری را آغاز کرد و راه دیگری را برای مبارزه بااسلام و میهن برگزید. رژیم شاه در دی ماه ۱۳۴۱ , طرح آمریکایی انقلاب سفید را اعلام کرد و در ششم بهمن همان سال به اصطلاح آن را به همه پرسی و رفراندوم نهاد.

در این زمان نیز امام خمینی رهبری مبارزه با طرح آمریکایی انقلاب سفید را در دست گرفت ولی رژیم شاه تحت حمایت شدید آمریکا و از طریق اعمال بدترین و شدیدترین شیوه های استبدادی و تبلیغاتی به سیاست ضد اسلامی و ضد میهنی خود ادامه داد. در این زمان , رژیم شاه وحشی گری را تا آنجا رساند که در دوم فروردین ۱۳۴۲ به مدرسه فیضیه حمله کرد و کشتار وقیحانه ای به راه انداخت . رژیم شاه و حامیان استکباری او تصور می کردند که با حمله به قلب حوزه علمیه و به راه انداختن موجی از وحشی گری , خون ریزی , غارت گری و وحشت آفرینی در یکی اماکن محترم و مقدس , همه چیز رو به راه خواهد شد و دیگر کسی از میان روحانیان و طلاب جرات ابراز وجود پیدا نخواهد کرد. اساسا هدف رژیم شاه همین بود که می خواست رعب انگیزترین و یاس آورترین فضا را به وجود آورد و به روحانیان و همه کسانی که راه مبارزه در پیش گرفته بودند , چنین بنمایاند که مخالفت بی فایده است و اگر مخالفت ها ادامه یابد , اساس حوزه ها و مقدس ترین نهادها و اماکن در خطر قرار خواهند گرفت . در واقع , شاه می خواست همان ذهنیتی را که پدرش به وجود آورده بوده او نیز به وجود آورد.

در زمان رضاخان , سرکوب گری چنان وحشیانه بود که بسیاری چنین تصور می کردند که ایستادن در برابر سیاستهای شخص خشن , مستبد و بی منطقی مثل رضاخان , یعنی ریشه کن شدن حوزه ها , زیرا رضاخان این تصور را به وجود آورده بود که هر کس و هر نهاد مذهبی و اجتماعی , هر قدر هم مقدس باشد , چنانچه در برابرش بایستد , نابود خواهد شد. همین ذهنیت , سبب شده بود ذهنیت عمومی حوزه ها این گونه شکل بگیرد که برای حفظ حوزه ها هم که شده است , باید ساکت و آرام شد و چیزی نگفت و حرکتی نکرد تا بلیه رضاخانی بگذرد. البته در همان زمان نیز عالمانی بودند که چنین ذهنیتی را نداشتند و در برابر رضاخان می ایستادند. عالمانی مثل آیت الله مدرس و… , ولی فضای عمومی حوزه ها چنین نبود و همین موضوع سبب شد آیت الله مدرس در مبارزه با رضاخان , به همه اهداف خود دست نیابد.

محمدرضاخان نیز می خواست همین ذهنیت در حوزه ها و در میان علما و روحانیان به وجود آید تا او بتواند طرح های آمریکا را به خوبی اجرا کند. اما نوع برخورد امام خمینی با مسائل و شیوه ای که در پیش گرفت , همه محاسبات شاه و اربابانش را به هم ریخت و امام خمینی نه تنها عقب نشینی نکرد و نه تنها دستور سکوت و انزوا و انفعال صادر ننمود , بلکه همچنان حالت تهاجمی خود را حفظ کرد و به تدریج نیز به این حالت شدت بخشید.
امام خمینی این رویه و این روحیه را در تمام طول مبارزات حفظ کرد و با همین روش بود که نه تنها رژیم پهلوی در برابرش به انفعال و شکست افتاد , بلکه ابرقدرت های استکباری نیز در برابر سیاست ها و روش های بسیار استوار و تهاجمی امام خمینی به انفعال کشیده شدند.

امام خمینی در بهار سال ۱۳۴۲ , بر خلاف آنچه شاه و حامیانش گمان کرده بودند , برای شکست فضای رعب آور به پاخاست و خطاب به کسانی که احساس می شد تحت تاثیر فضای مذکور قرار گرفته اند , چنین فرمود :
ناراحت و نگران نشوید , مضطرب نگردید. ترس و هراس را از خود دور کنید. شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایعی صبر و استقامت کردند که آنچه ما امروز می بینیم نسبت به آن چیزی نیست . پیشوایان بزرگوار ما حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشته اند و در راه دین خدا یک چنان مصائبی را تحمل کرده اند. شما امروز چه می گوئید از چه می ترسید برای چه مضطربید عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر(ع ) و امام حسین (ع ) را دارند در برابر نوع اعمال رسوا و فضاحت آمیز دستگاه حاکمه خود را ببازند. دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیت چنگیزی خود را بخوبی نشان داد. دستگاه جبار با دست زدن به این فاجعه , شکست و نابودی خود را حتمی ساخت . ما پیروز شدیم . ما از خدا می خواستیم که این دستگاه ماهیت خود را بروز دهد و خود را رسوا کند … (۱ ) نگران نباشید , تزلزل به خود راه ندهید , با کمال رشادت و سربلندی و روحی قوی بایستید(۲ )

امام خمینی بااین حرکت بسیار حساب شده و موثر , نه تنها تمام محاسبات و برنامه ریزی های شاه , دربار و حامیان استکباری شاه و دربار را به هم ریخت و از بازگشت اوضاع به زمانی شبیه اوضاع زمان رضاخان جلوگیری نمود , بلکه همچنان خود را به اوضاع روحی و فرهنگی جامعه مسلط کرد و برنامه ها و محاسبات شاه و دربار به استهزا و سخره گرفت و همه آن ها را تحقیر کرد. این حرکت امام خمینی زمانی اوج گرفت که در دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۲ هـ . ش , در مسجد اعظم قم برای طلاب , روحانیان و مردم سخنرانی کرد و حوادث چند ماه نخست را تشریح و ارزیابی نمود. امام در این سخنرانی تاکید فرمود که حوادث چند ماهه نهضت نشان داد که این دوره به لحاظی بسیار بد و به لحاظی بسیار خوب بوده است ۳٫ تحلیل و ارزیابی امام خمینی این بود که همه بدی ها و افتضاحات و شکست های این دوره دامن گیر رژیم شاه و حامیانش شد و هم خوبی ها و افتخارات و پیروزی ها نیز نصیب مردم ومومنان مبارز و روحانیت گردید۴٫ این نوع ارزیابی از حوادث چند ماه نخست نهضت , دقیقا مخالف اهداف و برنامه های رژیم شاه بود که از یک سو می خواست خودش را پیروز و سربلند معرفی کند و از سوی دیگر , مردم و روحانیان مبارز را نیز شکست خورده , مایوس , بی روحیه و بی نشاط معرفی نماید. معرفی شدن رژیم شاه به عنوان رژیمی که بسیار بدتر و مفتضح تر و خون خوارتر از مغول است , بی حیثیت شدن همه دستگاه ها و عناصر وابسته به رژیم شاه , ضد دین و ضد انسان معرفی شدن رژیم شاه , آشکار شدن نفاق رژیم شاه , آشکار شدن ماهیت رژیم شاه به عنوان عامل صهیونیسم و آمریکا , آشکار شدن ماهیت رژیم شاه به عنوان حامی فرقه ضاله بهائی , بی حیثیت شدن رژیم شاه در میان مردم به عنوان یک رژیم ضد میهن و… از مواردی بود که امام خمینی آن ها را به عنوان جلوه های بد چندماه نخست نهضت معرفی کرد و تاکید فرمود که همه این بدی ها نصیب رژیم شاه شد , ولی جلوه های ارزشمند حوادث چند ماه اول نهضت تماما به مردم و روحانیان و مومنان مبارز تعلق گرفت ۵٫

امام خمینی در بخشی از سخنان مفصلی که در آن روز بیان کردند , چنین فرمودند : سال بدی بود برای این که مفتضح شد هیات حاکمه , مفتضح شد دستگاه جبار , و ما نمی خواستیم , ما نمی خواهیم که مملکت ما در خارج معرفی بشود که همچو عناصر خبیثی سرکارند , ما نمی خواستیم این را ما می خواهیم که مملکت ما از آن نقطه اولی اش تا آن آخرش , جوری باشند , طوری سلوک بکنند که مایه افتخار یک مملکتی باشد…
و اما سال خوبی بود برای اینکه روحانیت ارزش خودش را به دنیا اعلام کرد , فهماند که آنکه صحبت می کند , باز روحانی است , آنکه ایستادگی می کند در مقابل ظلم و جور ظالم و جائر , باز حوزه های علمیه است , کتک می خورد , داد می زند , کشته می دهد , فریاد می کند , مدرسه فیضیه اش را خراب می کنند , اعتنا نمی کند , باز صحبت خودش را می کند , هر کاری سرش بیاورند , این صحبت می کند. روحانیت موجودیت خودش را به همه عالم اعلام کرد. پس بد بود چون هیات حاکمه , فضاحت ایران را در همه جا اعلام کرد , و خوب بود برای اینکه روحانیت حیثیت خودش را به عالم معرفی کرد. فهماند به عالم که ما آدمیم , روحانی هستیم ما , همه اش قضیه ذکر و دعا نیست , ما داد می زنیم , ما می گوییم نباید بکنید این کارها را , ما نصیحت می کنیم به شما.
بد شد امسال برای اینکه این مطالب واقع شد , و خوب شد برای اینکه شما آقایان زنده کردید اسلام را , ایستادید در مقابل ظلم , ایستادید , اگر نایستاده بودید خدا می داند که حالا رفته بودند تا آن آخر. ایستادگی شما اسباب این شد که حاشا کردند مطالبشان رالله۶

ارزیابی و تحلیل دقیق امام خمینی از مراحل اولیه نهضت و روشن گری های ره گشای معظم له در این زمینه , سبب شد روح استواری و استقامت و روح نشاط , تحرک و امیدواری در میان مردم و مومنان و روحانیان مبارز , زنده تر از گذشته شود و یاس و ترس از میان برود. این اقدام چنان موثر واقع شد که نه تنها شاه به تجدید و باز تولید عصر رضاخانی موفق نشد بلکه مردم مومن و مبارز چنان تحرک و نشاطی پیدا کردند که حدود یک ماه بعد , بدون ترس از رژیم وحشی و تا دندان مسلح شاه , گسترده تر و مصمم تر از گذشته به میدان آمدند و قیام بزرگ ۱۵ خرداد را به وجود آوردند. بقیه مراحل نهضت را نیز امام خمینی با همین روش که مبتنی بر ایجاد روح استقامت , امیدواری , نشاط , تحرک و تهاجم به دشمن بود , رهبری کردند و بدون آن که لحظه ای سازش کنند و یا ذره ای از اصول و اهداف بزرگ خود عقب نشینی نمایند , با قاطعیت به پیش رفتند تا این که انقلاب بزرگ اسلامی را به پیروزی رساندند. اکنون نیز استمرار عزت مند انقلاب اسلامی نیازمند همان قاطعیت ها و همان استقامت ها و همان روحیه تهاجمی و همان روحیه پر تحرک و پر نشاط و سازش ناپذیری است که امام خمینی در برابر دشمنان و مستکبران زیاده طلب داشتند , زیرا اگر در هر مرحله و درهر موردی با دشمنان انقلاب بویژه قدرتهای استکباری , و با توطئه های آن ها با قاطعیت و با روح سازش ناپذیر و تهاجمی برخورد نکنیم و در این باره به سازش و به روند بده و بستان بیندیشیم , نه تنها نمی توانیم جلوی دشمنی ها و جلوی توطئه های آن ها را بگیریم , بلکه به تدریج آن ها را نسبت به انقلاب , گستاخ تر و زیاده طلب تر خواهیم کرد.

مآخذ :

۱ ـ صحیفه امام , جلد اول , ص ۱۶۶

۲ ـ همان , ص ۱۸۸

۳ ـ همان , ص ۲۰۶ تا ۲۱۶

۴ ـ همان .

۵ ـ همان

۶ ـ همان

در آغاز نهضت امام خمینی , شاه موجی از وحشی گری , کشتار , غارت گری به راه انداخت تا به پیروی از پدرش (رضا خان ) , با ایجاد فضای رعب انگیز , دردل ها ترسی ایجاد کند که همه مجبور به سکوت و انزوا بشوند , ولی امام خمینی با شجاعت و قاطعیت تمام , این فضا را شکست و همه را به استمرار نهضت امیدوار کرد. به همین دلیل بود که امام خمینی در آن فضای وحشت انگیز خطاب به آن هایی که احساس ترس و ناامیدی کرده بودند , فرمود : ناراحت و نگران نشوید , مضطرب نگردید. ترس و هراس از خود دور کنید شما پیروان پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایعی صبر و استقامت کردند که آنچه ما امروز می بینیم نسبت به آن , چیزی نیست . شما امروز چه می گویید از چه می ترسید برای چه مضطربید عیب است برای کسانی که ادعای پیروی از حضرت امیر(ع ) و امام حسین (ع ) دارند , در برابر این نوع اعمال رسوا و فضاحت آمیز دستگاه حاکمه خود را ببازند. نگران نباشید,تزلزل به خود راه ندهید , و با کمال رشادت و سربلندی , و با روحی قوی بایستید .

اکنون نیز استمرار عزت مند انقلاب اسلامی نیازمند همان قاطعیت ها و همان استقامت ها و همان روحیه تهاجمی و همان روحیه پرتحرک و پرنشاط و سازش ناپذیری است که امام خمینی در برابر دشمنان و مستکبران زیاده طلب داشتند; زیرا اگر غیر از این رفتار شود , دشمنان انقلاب هر روز گستاخ تر و زیاده طلب تر خواهند شد.