قرآن در اندیشه امام خمینی امام خمینی (ره)

اندیشمند و مفسر قرآن در دوره معاصر به خوبی قرآن و انسان را می شناخت و راه های رسیدن به کرامت نفس و مبانی آن را می دانست.
انسان موجودی شریف و گران سنگی است که کرامت و منزلت والای او در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نخست نگاه امام خمینی (ره) در خصوص کرامت نفس و سپس اهم مبانی قرآنی آن از نظر ایشان به استناد برخی از آیات و کمک از دیدگاه برخی از مفسران، تحلیل گردیده، در اندیشه های قرآنی و عرفانی حضرت امام خمینی (ره)، انسان دارای کرامت نفس است که برخواسته از ساختار معرفتی انسان، جلوه رحمت الهی و خلیفه الهی، خصیصه حقیقت جویی و کمال و سعادت طلبی انسان، اختیار و آزادی انسان، عدالت خواهی، تربیت پذیری و تهذیب نفس، اخوت و همزیستی مسالمت آمیز و گفت و گوی احسن میان انسان ها می باشد.
انسان و کرامت و منزلتش از مسایل مهم دوران معاصر است که تبیین و تفسیر آن از نظر منابع دینی به ویژه قرآن کریم و سپس دست یافتن به راهکارهای تحقق آن در زندگی بشر امروزی، بس ضروری است کرامتی که منشأ الهی و آسمانی دارد و در شمار نخستین صفات خداوند متعال است، آنچنان که پیامبر (ص) می فرماید: خداوند کریم است و کریم را دوست می دارد. کرامتی که در هر انسانی گرچه بخشی از آن محقق شود، او را از زشتی و ناهنجاری های فراوانی مصون می دارد، آنچنان که حضرت علی (ع) نیز می فرماید: هر فردی از کرامت نفس برخوردار از نفسی کریمانه بهره مند باشد، شهوات و زشتی ها نزد او بی ارزش و بی ثمر تلقی می شود.
هنگامی که کرامت نفس به صورت تمام و یا بخشی از آن در انسان تبلور یافت، جامعه نیز کریمانه و برخوردار از کرامت می شود و در آن صورت جامعه بشری به جامعه الهی و آسمانی و انسانی خواهد رسید و جامعه ای که هر انسان اندیشمندی علاقه مند است تا بدان سو، حرکت بلکه پرواز کند.

کرامت انسانی در اندیشه های قرآنی حضرت امام خمینی (ره)
حضرت امام (ره) اندیشمند و مفسر گرانقدر قرآن در دوره معاصر به خوبی قرآن و انسان را می شناخت و راه های رسیدن به کرامت نفس و مبانی آن را می دانست و تجربه کرده بود، امام (ره) برای تحقق کرامت انسانی و عینیت بخشیدن بدان، معتقد بود انسان می باید برای آینده خود متدبرانه بر زندگی نگاه کند تا جایگاه واقعی و متمایز خود را دریابد. خداوند متعال انسان را نسبت به دیگر موجودات، برتری بخشیده و او را به خاطر ساختار ویژه اش متمایز گردانیده است.

* هدف از تلاوت قرآن چیست؟
مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که [قرآن‏] در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گیرد، و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد. و اشاره به این فرموده آنجا که [معصوم‏] فرماید: "جوان مؤمن اگر قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد شود. " و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد به طوری که خود باطن انسان کلام اللّه مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش. 1

* آیا قرائت قرآن بدون تدبّر اثری دارد؟
فرزندم با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، اگرچه با قرائت آن باشد و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است، آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب، محبوب است اگر چه عاشق و محبّ مفاد آن را نداند و با این انگیزه حبِّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. 2

* چه کنیم تا از قرائت قرآن بهره بیشتری نصیب مان شود؟
یکی از آداب مهمّه قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادت بی‏شمار نایل کند، "تطبیق" است. آنچنان که در هر آیه از آیات شریفه که تفکر می‏کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، و نقصان خود را به واسطه آن مرتفع کند و امراض خود را بدان شفا دهد. مثلاً، در قصه شریفه حضرت آدم(ع)، ببیند سبب مطرود شدن شیطان از بارگاه قدس با آن همه سجده‏ها و عبادت‏های طولانی چه بوده، خود را از آن تطهیر کند؛ زیرا مقام قرب الهی جای پاکان است، با اوصاف و اخلاق شیطانی قدم در آن بارگاه قدس نتوان گذاشت. از آیات شریفه استفاده می‏شود که مبدأ سجده ننمودن ابلیس خودبینی و عجب بوده که کوس (أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ)3 زد، و این خود بینی اسباب خودخواهی و خود فروشی - که استکبار است - شد؛ و آن، اسباب خود رأیی - که استقلال و سرپیچی از فرمان است - شد، پس مطرود درگاه شد. آنچه سبب مطرودیّت درگاه قدس است در هر کسی باشد مطرود است؛ شیطان خصوصیتی ندارد، آنچه او را از درگاه قرب دور کرد ما را نگذارد که به آن درگاه راه یابیم. 4

* مهمترین مانع فهم قرآن چیست؟
یکی دیگر از حجب که مانع از فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این کتاب آسمانی است، حجاب معاصی و کدورات حاصله طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادراک حقایق. و باید دانست که از برای هر یک از اعمال صالحه یا سیّئه چنانچه در عالم ملکوت صورتی است مناسب با آن، در ملکوت نفس نیز صورتی است که به واسطه آن در باطن ملکوت نفس یا نورانیت حاصل و قلب مطهر و منوّر گردد، و در این صورت نفس چون آینه صیقل صافی گردد که لایق تجلیّات غیبیّه و ظهور حقایق و معارف آن شود؛ و یا ملکوت نفس ظلمانی و پلید شود، و در این صورت قلب چون آینه زنگار زده و چرکین گردد که حصول معارف الهیه و حقایق غیبیّه در آن عکس نیفکند. و چون قلب در این صورت کم کم در تحت سلطه شیطان واقع شود و ابلیس متصرف مملکت روح گردد، سمع و بصر و سایر قوا نیز به تصرف آن پلید در آید، و سمع از معارف و مواعظ الهی بکلی بسته شود، و چشم، آیات باهره الهیّه را نبیند و از حق و آثار و آیات او کور گردد، و دل تفقّه در دین نکند و از تفکر در آیات و بیّنات و تذکّر حق و اسما و صفات محروم گردد، چنانچه حق تعالی فرموده: (لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُ‏‏5 ) نظر آن‏ها به عالم چون نظر انعام و حیوانات گردد که از اعتبار و تدبر خالی است، و قلوب آن‏ها چون قلوب حیوانات شود که از تفکر و تذکر بی‏بهره است، بلکه از نظر در آیات و شنیدن مواعظ و معارف حالت غفلت و استکبار آنان روز افزون شود؛ پس، از حیوان پست‏تر و گمراه‏ترند. 6

پی نوشت ها:
1. قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص 103.
2. قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص 105.
3. من بهتر از اویم، مرا از آتش و او را از گل آفریدی. اعراف (7): 12.
4. قرآن از دیدگاه امام خمینی، صص 113 - 114.
5. آنان را دل‏هایی است که با آن نمی‏فهمند، و چشم‏هایی که بدان نمی‏بینند، و گوش‏هایی که با آن نمی‏شنوند، اینان چون چارپایانند بلکه گمراه‏تر. (اعراف(5): 179).
6. قرآن از دیدگاه امام خمینی، ص 135.