قطعنامه 598 شوراي امنيت و پايان جنگ ايران و عراق

 شوراي امنيت از 31 شهريور 1359 که عراق به ايران تجاوز نمود تا پايان سال 1369 مجموعا 14 قطعنامه و 15 بيانيه صادر نمود[1] که قطعنامه 598 به عنوان هشتمين قطعنامه از اهميت ويژه اي برخوردار است؛ که ذيلا به بيان نکاتي درباره آن, از جمله بيان ويژگي ها وجوه تفاوت آن با قطعنامه هاي پيشين, موضع دوکشور درگير در قبال صدور قطعنامه و اقدامات بين المللي در قبال موضع گيري ايران و نهايتا پذيرش و دلائل پذيرش آن از سوي ايران خواهيم پرداخت.
 
ويژگي هاي قطعنامه:
•  اولين نکته قابل ذکر درباره قطعنامه, لحن آمرانه و قاطع قطعنامه آن مي باشد که آن را از قطعنامه هاي قبلي که عموما جنبه توصيه اي داشتند متمايز مي سازد.
•  نکته دوم اين است که شوراي امنيت براي اولين بار و پس از آنکه قريب هفت سال از جنگ مي گذشت، تشخيص داد که در جنگ عراق و ايران نقض صلح وجود دارد و به همين جهت صريحا اعلام داشت که بر طبق مواد 39 و 41 منشور ملل متحد عمل مي کند.
•  شورا در بند 6 براي اولين بار نظر ايران را قبول کرد و از دبيرکل خواست، هيئت بي طرفي را با مشورت ايران و عراق براي تحقيق درباره مسئوليت درگيري تعيين کند.
•  بند 7 قطعنامه نيز در جهت تامين نظر ايران  براي دريافت خسارات جنگ است.
•  قطعنامه مذکور تنها قطعنامه اي است که در طول هشت سال جنگ, پنج عضو دائمي شوراي امنيت ماهها تشکيل جلسه دادند تا درباره تهيه متن پيش نويس آن توافق کنند.
 
مواضع دو کشور درگير در ارتباط با قطعنامه:
  ايران: 
ايران در قبال قطعنامه 598 در وهله اول با غير عادلانه خواندن آن و خطاب قرار دادن شوراي امينت به عدول از وظيفه اصلي خويش, يعني حفظ صلح و امنيت جهاني,[2] موضعي مبهم و غير شفاف گرفت که نه آن را رد مي کرد و نه تاييد. ايران معتقد بود که آتش بس بايد پس از اعلام متجاوز بودن عراق برقرار شود. در اين ارتباط مي توان به سخنان رئيس وقت مجلس شواري اسلامي يعني هاشمي رفسنجاني اشاره كرد كه در اين باره مي گويد:
«... جمهوري اسلامي ايران, قطعنامه 598 را به طور کلي رد نکرده است, چون در آن جاي بحث مي بيند. توقع ديگران اين است که ما قطعنامه را کلا رد کنيم يا بپذيريم. نکته منفي آن اين است که مي گويد به محض شروع مذاکره و پيش از شناسايي متجاوز و محاکمه آن, آتش بس اعلام شود و ما اين بند را قبول نداريم... ما مي گوييم اول متجاوز معرفي شود و بعد راه براي حل مسائل جدي هموار خواهد شد...»[3]
  عراق:
در 22 ژوئيه 1987 به دستور رئيس جمهوري عراق, اجلاس مشترک فرماندهي تشکيل شد که طي آن قطعنامه مورد پذيرش و استقبال قرار گرفت و آمادگي عراق براي همکاري با دبيرکل و شوراي امنيت در جهت اجراي آن و نيل به حل جامع, عادلانه, پايدار و شرافتنمندانه منازعه اعلام گرديد و در اين جلسه قرار شد مواضع مذکور توسط وزير خارجه عراق به دبيرکل و شوراي امنيت اعلام گردد[4]که سخنگوي دولت عراق نيز در اين خصوص اينگونه اظهار مي داشت که:
« عراق آماده است قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل را که در آن دستور آتش بس فوري داده شده است, بپذيرد, مشروط به اينکه ايران نيز اقدام مشابهي انجام دهد. تعهد عراق نسبت به اين قطعنامه به پذيرش صريح و بدون قيد و شرط آن توسط ايران بستگي دارد.»[5]
 
اقدامات بين المللي در قبال موضع گيري ايران:
پس از صدور قطعنامه و اعلام موضع «نه رد و نه قبول» از سوي ايران, فشارهاي بين المللي براي قبولاندن قطعنامه شدت گرفت, از جمله اين فشارها, تهديدهاي مستقيم و غيرمستقيمي بود که عليه ايران به عنوان طرفي که از پذيرش کامل قطعنامه خودداري کرده است به عمل مي آمد. به عنوان مثال:
 
سخنگوي وزارت خارجه آمريکا اينگونه به خبرنگاران اعلام مي کرد که:
«ايران تا روز جمعه فرصت دارد تا پاسخ قطعي به شوراي امنيت بدهد... اگر جواب منفي باشد, واشنگتن به شوراي امنيت فشار خواهد آورد تا از تحريم تسليحاتي جهت اجراي دستور آتش بس حمايت کند.»[6]
رونالد ريگان رئيس جمهور وقت آمريکا با اشاره به حضور رئيس جمهوري وقت ايران در اجلاس مجمع عمومي سازمان گفت:
« من از اين فرصت استفاده مي کنم و از ايشان مي خواهم که صريحا و بدون ابهام اعلام دارد که ايران قطعنامه مصوب شوراي امنيت را که خواستار برقراري آتش بس در جنگ شده است قبول دارد يا نه.... در صورت منفي بودن پاسخ ايران, شوراي امنيت راهي جز اعمال مجازات عليه ايران و وادار کردن اين کشور به قبول قطعنامه ندارد.»[7]
در مقابل تهديدات فوق و نظاير آن, مواضع ايران تغييري ننمود. رئيس وقت مجلس شوراي اسلامي جناب هاشمي رفسنجاني اظهار داشت:
« چنانچه شوراي امنيت فعاليت خود را در جهت محکوم کردن متجاوز متمرکز کند, ايران آمادگي همکاري همه جانبه با شوراي امنيت را خواهد داشت.»
 
پذيرش قطعنامه:
با اصرار و ايستادگي ايران بر مواضع خود, سرانجام دبيرکل سازمان ملل پس از ديدار و مراجعت از دو کشور ايران و عراق, با ارائه طرحي جهت اجراي قطعنامه 598 به مواضع و خواسته هاي ايران پاسخ مثبت داد که همين امر باعث پذيرش قطعنامه از سوي ايران شد. دبيرکل پس از مراجعت از تهران و بغداد طي نامه اي 9 صفحه اي از دو کشور خواست که در اجراي قطعنامه 598, آتش بس را برقرار نمايند. ايشان در اين نامه, بر زمان اجراي آتش بس, عقب نشيني نيروها به مرزها, مبادله اسيران جنگي و تشکيل کميسيون براي تعيين مسئوليت جنگي تاکيد کرد که به خواسته هاي ايران نزديک شد.[8]
دلائل پذيرش کامل قطعنامه از سوي ايران:
1.    مصلحت نظام جمهوري اسلامي[9]
2.    شرايط بين المللي نامساعد, به نحوي که عراق با پذيرش کليه قطعنامه هاي شوراي امنيت داد صلح طلبي سر مي داد و در مجامع بين المللي ايران را جنگ طلب معرفي مي کرد.
3.    شرايط  جديد و پيچيده در منطقه و حضور بي سابقه نيروهاي نظامي آمريکا در منطقه.
4.    جدي شدن مسئله تحريم تسليحاتي ايران به عنوان طرفي که قطعنامه 598 را قبول نکرده است.
5.    کاربرد وسيع سلاح هاي شيميايي توسط عراق و عکس العمل ضعيف مجامع بين المللي در اين مورد.
6.    وجود نکات و عناصر مثبت در قطعنامه 598 .[10]
 


________________________________________
[1] . پارسا دوست منوچهر; نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ايران, تهران, شرکت سهامي انتشار, بهار 1371, ص 669.
[2] . ر.ک: 598, روزنامه کيهان, 30 تير 1366, بيانيه وزارت امورخارجه درخصوص قطعنامه.
[3] . روزنامه کيهان, 21 شهريور 1366.
[4] . INA(Iraq news Agency) ,22july 1987(From Baghdad) No 2.
[5] . روزنامه اطلاعات, 1 مرداد 1366.
[6] . روزنامه رسالت, 14 شهريور 1366.
[7] . روزنامه رسالت, 31 شهريور 1366.
[8] . ر.ک: هدايتي خميني, عباس; شوراي امنيت و جنگ تحميلي( عراق عليه جمهوري اسلامي ايران) دفتر مطالعات سياسي و بين المللي, 1370, ص 170.
[9] . ر.ک: روزنامه اطلاعات 30 تير 1367, متن پيام امام خميني(ره). که ايشان ضمن تعبير آوردن از پذيرش قطعنامه به نوشيدن جام زهر, آن را به خاطر مصلحت مورد پذيرش قرار دادند.
[10]  . براي مطالعه بيشتر مراجعه شود به هدايتي خميني, عباس; شوراي امنيت و جنگ تحميلي .