لایه هاى پنهان۸ سال جنگ تحمیلى

مورخان در پس هر واقعه تاریخى نقشه ها و اهدافى علاوه بر آنچه در ظاهر نمود پیدا مى کند را جست وجو مى کنند تا با قرار دادن اسناد و گزارش هاى مختلف در کنار یکدیگر بتوانند تحلیل درست و واقع بینانه اى از یک حادثه تاریخى ارائه دهند. در این گزارش کوتاه بر آنیم تا با بیان گوشه هایى از لایه هاى پنهان هشت سال جنگ تحمیلى، نقش کشورهاى غربى و حامیان عرب رژیم بعث عراق را در تجهیز و تشویق صدام براى مقابله با انقلاب نو پاى ایران اسلامى با هدف بر هم زدن توازن منطقه اى و قومى متذکر شویم.
صدام حسین رئیس جمهور مخلوع عراق همراه با دیگر متحدان عرب و غربى خود با هدف سرکوب انقلاب اسلامى ایران و تجزیه آن - که آن را اهداف همه اعراب اعلام کرد - بر این کشور آتش گشود. چنانکه طارق عزیز معاون نخست وزیر وقت عراق اعلام مى کند که «چند ایران کوچک بهتر از ایران واحد است و ما از شورش قومیت هاى مختلف حمایت مى کنیم و همه سعى خود را در تجزیه ایران به کار خواهیم بست».
این سخنان درحالى است که «طه یاسین رمضان» نخست وزیر وقت عراق دلیل حمله به خاک ایران را تنها به خاطر قرارداد ۱۹۷۵ و یا چند صد کیلومتر و نصف اروند رد کرده و اعلام مى کند «این جنگ به خاطر سرنگونى جمهورى اسلامى است».
صدام حسین با حمله غافلگیرانه به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ و اشغال خرمشهر که از آن به «مروارید شط العرب» تعبیر مى کرد، خود را بر قله پیروزى متصور کرده و گمان مى کرد که چند روز دیگر ناهار را در تهران صرف مى کند! اما نیروهاى عراقى با مقاومت ۴۵ روزه دهها تن از نیروهاى سپاه و بسیج و مردم محلى مواجه شد که با کمترین سلاح و مهمات تا آخرین توان خود ایستادگى کردند.
ایستادگى همه جانبه مردم ایران همه رؤیاهاى صدام را به عنوان «ژاندارم منطقه» فروپاشید به طورى که حسین الکامل- داماد صدام- شرایط روحى صدام را به هنگام فتح خرمشهر توسط نیروهاى ایرانى بسیار بد توصیف کرده و مى گوید: «وقتى خرمشهر آزاد شد به حدى فشار روحى بر صدام زیاد بود که در ۲۴ ساعت اول یک پزشک به طور دائم بالاى سر صدام بود». با فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام ستون فقرات ارتش عراق در هم شکست و کشورهاى غربى بخصوص آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و حامیان عرب صدام که تا آن زمان در صدد از بین بردن انقلاب اسلامى ایران، به وسیله عراق بودند؛ از آن پس با فتح خرمشهر، تمام توان خود را براى جلوگیرى از سقوط صدام به کار بردند.

خدمات تسلیحاتى و اطلاعاتى غرب به عراق در جنگ علیه ایران
آمریکا و کشورهاى اروپایى براى متوقف کردن گسترش انقلاب اسلامى به جهان عرب بخصوص حوزه خلیج فارس که بزرگترین تأمین کننده منافع آنان در خاورمیانه بود، تمام تلاش و قواى فکرى و نظامى خود را در این راه منسجم کردند، تا جایى که حتى در تجهیز و تشویق عراق به استفاده از سلاحهاى کشتار جمعى و شیمیایى چیزى فروگذار نکردند.
سازمان ملل متحد در گزارشى به کمک هاى کشورهاى غربى به برنامه هاى تسلیحاتى عراق اشاره مى کند و مى نویسد: « عراق تسلیحات خود را از ۱۵۰ شرکت آلمانى، آمریکایى و انگلیسى تهیه کرده است. بر اساس گزارشها، دولت عراق از سال ۱۹۷۵ توسط ۸۰ کمپانى آلمانى، ۲۴ شرکت آمریکایى و حدود ۱۲ شرکت انگلیسى و چند شرکت سوئیسى، ژاپنى، ایتالیایى، فرانسوى، سوئدى، برزیلى و آرژانتینى تجهیزات فراوانى دریافت کرده است. آلمان بیشترین کمک را به برنامه اتمى با ۲۷ شرکت و آمریکا با ۲۴ شرکت انجام داده اند.»
نخستین اقدام آمریکا در حمایت آشکار از صدام حذف نام عراق از فهرست کشورهاى مظنون به حمایت از تروریسم بین المللى در فروردین ۱۳۶۱ بود تا از این پس عراق استحقاق دریافت کمک هاى ایالات متحده را داشته باشد.
آمریکا به پیشنهاد ویلیام کیسى(رئیس وقت سیا)، تحویل بمبهاى خوشه اى به عراق را در اولویت قرار داد. بمبهاى خوشه اى موسوم به چرخ گوشتهاى هوایى، کارآمدترین سلاح براى در هم شکستن امواج انسانى به شمار مى روند. چنانچه این بمبها درست عمل کنند مى توانند در وسعتى به اندازه ۱۰برابر زمین فوتبال هر کسى را کشته یا زخمى کنند.
شبکه تلویزیونى ABC آمریکا در برنامه اى اعلام مى کند که صدام حسین از یک شرکت آمریکایى به نام «آل کولاک» در بالتیمور، بیش از ۵۰۰تن ماده شیمیایى به نام « فیودى گلیکول» خریدارى کرد که این ماده در صورت مخلوط شدن با اسید کلریدریک به گاز خردل تبدیل مى شود.»
همچنین این شبکه فاش مى کند: یک شرکت خصوصى آمریکا در دهه ۸۰ با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازرگانى آمریکا نمونه هایى از مواد بیولوژیکى و میکروبى را به عراق صادر کرده اند که این مواد از نوع ضعیف شده نبوده و قادر به تولید مثل بوده اند. در میان آنها میکروب سیاه زخم، طاعون و همچنین یک باکترى سمى به نام « ستریدیوم باتولینى» به چشم مى خورد.»
ایالات متحده آمریکا علاوه بر ارائه مشاوره هاى نظامى گسترده به عراق، مانع از ارسال تسلیحات خریدارى شده ایران که قبل از انقلاب هزینه آن پرداخت شده بود، مى شد به طورى که وزارت دفاع آمریکا ۱۱۰ میلیون دلار براى خرید ۱۱ فروند هلى کوپتر شنوک ۴۷-س ایتالیایى پرداخت تا این هلى کوپترها که به سفارش شاه مخلوع ایران با ۴۲۵ میلیون دلار خریدارى شده بود به دست ایران نیفتد.
پیوند ماهواره اى در صدر توافق هاى بلند مدت عراق و آمریکا بود و درباره تحرکات نیروى هوایى ایران نیز اطلاعات با ارزشى در اختیار ارتش عراق قرار مى گرفت. این اطلاعات را آواکس هاى آمریکایى مستقر در ریاض، به کمک پرسنل آمریکایى از منطقه نبرد جمع آورى مى کردند. در همین راستا مجتمع پیشرفته و پرهزینه اى در بغداد ساخته شد تا اطلاعات به طور مستقیم از ماهواره دریافت شده و پردازش بهترى از اطلاعات بر روى عکس ها صورت گیرد.
با واگذارى رادیوهاى کد گذارى شده به خلبانان عراقى، آنها امکان ارتباط مستقیم با افسران مستقر در کشتى هاى آمریکایى حاضر در خلیج فارس را داشتند. این روابط روزانه باعث شد تا هواپیماهاى عراقى بتوانند نفتکش ها و کشتى هاى تجارى به مقصد ایران را شناسایى کنند.
آمریکا نه تنها به طور پنهان جزو حامیان اصلى عراق در استفاده از سلاحهاى شیمیایى و میکروبى در جنگ علیه ایران بود بلکه از تصویب قطعنامه هاى سازمان ملل بر علیه عراق در استفاده از این نوع سلاحها، جلوگیرى کرد و حتى در مواقعى این حمایت را آشکارا بیان مى کرد. چنانکه «ریچارد مورفى» معاون اسبق وزیر امور خارجه آمریکا اعلام مى کند: « تا زمانى که عراق از سلاحهاى شیمیایى در دفاع از خاک خود و در مقیاس محدود استفاده مى کند توسلش به این سلاح «قابل درک» است. از سوى دیگر حتى شوراى امنیت زیر فشار آمریکا درخواست ایران را براى استقرار هیأتى دائمى در تهران براى بررسى و گزارش موارد کاربرد سلاحهاى شیمیایى رد کرد.
«سرلشکر وفیق السامرى» مسئول اسبق بخش ایران استخبارات عراق در مصاحبه اى اعتراف مى کند: هفته اى ۳روز و گاهى تمام طول هفته را به سفارت آمریکا در بغداد مى رفتم و از آنان پاکتهاى سیاه رنگى مى گرفتم که حاوى اطلاعات ماهواره اى از آخرین تحولات جبهه ایران بود. وى در کتاب « ویرانى دروازه شرقى» درباره اطلاعات ماهواره اى مى گوید: این عکسها به گونه اى بود که ما به راحتى مى توانستیم تصاویر سربازانى را که در پادگان هاى ایران در حال آموزش هستند، مشاهده کنیم، حتى کسى که در رژه دست و پایش را به اشتباه حرکت مى داد در این عکس ها مشخص بود. هنگامى که کارخانه هاى سیمان را بررسى مى کردیم تعداد کیسه هایى که در روى کامیون ها قرار داشت، به راحتى شمارش مى کردیم، در عین حال ماهواره ها نتایج حملات هوایى و موشکى را نیز گزارش مى کرد.
وى در بخشى دیگر از اعترافاتش به نقش شوروى سابق در ارائه اطلاعات اشاره مى کند و مى گوید: با پرداخت ۲ هزار دلار به یک افسر اطلاعاتى روس تمام اطلاعاتى که در باره ایران مى خواستم به دست آوردم. چارلز فیلیپ دیوید در کتاب «جنگ خلیج فارس؛ توهم پیروزى» مى نویسد: شوروى با ۶۱درصد بزرگترین تأمین کننده نیازهاى تسلیحاتى عراق است.
«حسین الکامل» داماد صدام با سفر به بروکسل، با امضاى قراردادى با دکتر جرالد بول -که با حمایت پنتاگون بر روى پروژه ساخت بزرگترین توپ دنیا(HARP) در دانشگاه مک گیل کانادا به فعالیت مى پرداخت- سفارش ساخت چهار سوپر توپ را با هزینه ۱۰ میلیون دلار داد که نمونه اولیه آن داراى لوله توپى به طول ۵۶ متر و کالیبر ۳۵۰ میلیمتر بود و طول لوله ها ۱۰۷ متر و قطر دهانه آنها یک متر بود و در هر بار شلیک گلوله اى حاوى ۱۰تن مواد منفجره را پرتاب مى کرد و ۳ توپ دیگر تقریباً ۳برابر این توپ بودند. ساخت این توپ با نام « بابل» در دامنه یک کوه در عراق آغاز شد.
در رأس کشورهاى اروپایى حامى جنایات جنگى صدام کشور آلمان قرار دارد، چندان که در توسعه و تجهیز عراق به سلاحهاى شیمیایى مقام نخست را داراست. ساخت مجتمع سامره عراق به عنوان «بزرگترین کارخانه سلاح شیمیایى جهان» در کارنامه تسلیحاتى این کشور به چشم مى خورد. شرکت آلمانى «کارل کولمب» در مجتمع سامره ۶ خط تولید سلاح شیمیایى به نام احمد، محمد، عیسى، عانى، مداى و قاضى را ایجاد کرد که نخستین آنها در سال ۱۹۸۳(۱۳۶۲ه. ش) و آخرین آن در سال ۱۹۸۶(۱۳۶۵ه. ش) تکمیل شد. از گاز خردل و اسید پروسیک تا گازهاى عصبى سارین و تابون در این کارخانه تولید مى شد و در خمپاره، راکت و گلوله هاى توپ جاسازى مى شدند.
یک شرکت بلژیکى نیز به نام «سیکس کو» در ۴سال ۱۷ پایگاه هوایى و چند مقر نظامى در عراق ایجاد کرد. پروژه هاى «عکاشات» و «القائم» که از بزرگترین کارخانه هاى آمایشى و تولید فسفات در جهان بود توسط «سایبترا» کنسرسیوم بلژیکى بنا شد.
«کارلوس کاردوئن» رئیس صنایع «کاردوئن» که با همکارى شرکتهاى آمریکایى فعالیت مى کرد، به تشویق مقام هاى ارشد شیلى بخصوص «ژنرال پینوشه» دیکتاتور سابق شیلى مقادیر زیادى «زیکونیوم» را از آمریکا براى ساخت بمب هاى خوشه اى وارد و آن را براى عراق ارسال کرد.
فرانسه در ژانویه، ۱۹۸۱ تحویل ۶۰ فروند میراژ F1 مجهز به موشک را که پیش تر به عراق متوقف شده بود از سر گرفت. همچنین در سال ۱۹۸۲(۱۳۶۱ ه. ش) به دنبال خروج دیپلمات هاى فرانسه از تهران این کشور ۵ فروند هواپیماى سوپر استاندارد مجهز به موشک هاى اگزوست به عراق تحویل داد. در سال ۱۹۸۶ سازمان هاى اطلاعاتى فرانسه بر آورد کردند که اگر فرانسه ۳ هفته از ارسال کمک به عراق خوددارى کند این کشور شکست خواهد خورد.
همزمان با تکمیل رآکتورهاى هسته اى عراق توسط فرانسه، برزیل در سال ۱۹۷۹ جهت همکارى هاى هسته اى قراردادى ۱۰ساله با عراق امضا کرد که بر اساس آن برزیل متعهد بود که مقادیر زیادى اورانیوم طبیعى و غنى شده با درصد کم، تکنولوژى هسته اى، تجهیزات و آموزش مربوطه را در اختیار عراق قرار دهد. معامله ۱‎/۶میلیارد دلارى طرح ولکان یکى ازشیرین ترین معاملات فرانسه با عراق بود. با خرید ۸۳ توپى که موضوع قرارداد بود، عراق از شرکت فرانسوى TRT یک فیوز فوق العاده و پیچیده خرید که با نصب آن بر روى دماغه خمپاره، موجب مى شد تا خمپاره قبل از رسیدن به زمین منفجر شود و تا یک کیلومترى همه موانع را درو کند. پس از بمباران شیمیایى مناطق مختلف جنگى توسط عراق، مأموران سازمان ملل یکى از نمونه هاى بمب شیمیایى عمل نکرده را در منطقه یافته و آن را ساخت کشور اسپانیا اعلام مى کنند.
عراق ۹ میلیون مین ضد نفر به ارزش ۲۲۵ میلیون دلار را از شرکت «والسلا» خرید که ۵۰درصد آن در مالکیت شرکت فیات است و آن را درجنگ علیه ایران به کار بست.
بر اساس اسنادى که شرکت «اسنیاتچینت» -که از مراکز هسته اى ایتالیا و وابسته به گروه فیات است- ارائه کرده است، این شرکت با فروش ۴آزمایشگاه هسته اى و ۳سلول داغ به کمیسیون انرژى اتمى عراق موافقت کرده است. به اعتقاد «ویلسون» مدیر بخش فیزیک دانشگاه هاروارد این پروژه ایتالیایى سالانه ۸ کیلو گرم پلوتونیوم در اختیار عراق قرار مى داد که براى تولید یک بمب اتم کافى بود. درست چند روز قبل از حمله صدام به ایران، عراق اعلام کرد که ایتالیا را به عنوان شریک عمده و اصلى خود براى تجهیز نیروى دریایى عراق و تربیت پرسنل عراقى انتخاب کرده است. همچنین مقرر شد یک هزارو۲۰۰ افسر نیروى دریایى عراق در ایتالیا دوره ببینند. این هنرمندان تئاتر انقلاب و دفاع مقدس ترجیح دادن ایتالیا بر فرانسه و شوروى یک دلیل استراتژیک داشت نه فنى؛ عراق مى خواست باشگاه حامیان بین المللى خود را توسعه و تقویت کند.
شرکت سوئیسى به نام شرکت مهندسى « آلسا الوسوئیس» واحد تولیدى خاصى در کارخانه «القائم» عراق ایجاد کرد تا با استخراج نمک هاى فلوئور، فلوئور آمونیم از اسید فسفریک مایع به دست آورد که این ماده در ساخت بمب اتم کاربرد دارد.
در سال ۱۹۸۷(۱۳۶۶) برنامه هاى تسلیحاتى عراق شتاب بى سابقه اى پیدا مى کند. شرکتهاى بزرگ تولید کننده باروت جنگى در اروپا که شامل ۱۳ شرکت از کشورهاى سوئد، هلند، ایتالیا، بلژیک، سوئیس، آلمان، فرانسه، اسکاتلند، فنلاند مى شدند تمام تلاش خود را براى جلوگیرى از توقف جنگ به کار بردند، چراکه به برکت این جنگ چرخ کارخانه هاى آنها سرعت بیشترى مى گرفت.

گلچینى از همکارى برخى کشورهاى عربى در جنایات صدام
برخى از کشورهاى عربى آنچنان کمر همت در حمایت از صدام بسته بودند که با مرور برخى اسناد تاریخى و گزارشات گمان مى رود در ارائه کمکهاى مالى، نظامى و... از یکدیگر سبقت مى گرفتند. چندان که افتخار شلیک نخستین گلوله در جنگ عراق علیه ایران نصیب ملک حسین شاه اردن مى شود که او از داخل یک تانک به طرف ایران شلیک کرد و آنگاه به نمایندگى از سران کشورهاى عرب، شروع جنگ را به صدام تبریک مى گوید!
در طول جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، کشور کویت نه تنها خاک و پایگاههاى هوایى خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه ۱۵میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتى است که کویت به عراق صادر مى کرد.
در طول دهه ۸۰ حسنى مبارک رئیس جمهورى مصر حدود ۳‎/۵ میلیارد دلار موشک و تسلیحات به عراق فروخت. مبارک در ملاقات خود با بوش(بوش پدر) در سال ۱۹۸۶(۱۳۶۵ه. ش) مصر را به کانالى براى صدور انواع فناورى هاى موشکى ناتو - که شرکت هاى پوششى اروپا به بغداد قاچاق مى کردند- تبدیل ساخت.
خبرگزارى رویتر به نقل از «فهد» عنوان مى کند که ارزش اعتبارات، وام هاى بى بهره و سایر کمک هایى که به شکل محموله هاى نفتى یا تجهیزات به عراق به عمل آمده بیش از ۲۷‎/۵ میلیارد دلار است. علاوه بر این یک ماه پیش از آغاز جنگ زمامداران عربستان سعودى به هنگام استقبال از صدام، گزارش کاملى از وضع اقتصادى، نظامى و اجتماعى ایران و حتى تعداد نفرات ارتش، مواضع و تجهیزات قابل بهره بردارى نظامى ایران و اطلاعات محرمانه جمع آورى شده توسط دستگاههاى سرى آمریکا را به صدام دادند. «جعفر نمیرى» رئیس جمهورى وقت سودان در مصاحبه با مجله «الیوسف» چاپ قاهره اعلام کرد: «اعزام نیرو به عراق از تصمیمات کنفرانس سران عرب مى باشد» ؛ در همین راستا علاوه بر سودان که صدها تن از سربازان ارتش خود را در سال ۶۱ به جبهه هاى جنگ علیه ایران اعزام کرد، یمن نیز تیپ پیاده «العروبه» و اردن نیروى «الیرومک» را به کمک عراق گسیل داشت.
«طه یاسین رمضان» معاون نخست وزیر اسبق عراق حضور ۱۴ هزار نیروى عربى را در جبهه عراق تأیید مى کند که از کشورهاى مصر، اردن، تونس، سودان، مراکش و یمن تشکیل مى شدند.
شاید این مطالب قطعات کوچکى از معماى جنگ تحمیلى عراق علیه ایران باشد اما با تورق بیشتر اسناد تاریخى و اخبار و گزارش هاى مختلف فرموده آن پیر جماران در گوشمان طنین انداز مى شود که «این جنگ تمام کفر در برابر تمام اسلام است» ؛ پس هوشیار باشیم که چنین دستهایى همچنان در پس پرده هاى نمایش به کارگردانى مى پردازند.