مبانی عقلی حکم امام خمینی بر اعدام سلمان رشدی

 سلمان رشدی در ماموریت استعماری انگلیسی و آمریکایی خویش در راستای مبارزه با اسلام کتاب «آیات شیطانی» را نوشت. او مامور آمریکا شیطان بزرگ جهان بود و در این کتاب ضد اسلامی خویش نشانه های شیطنت خود را نشان داد. استکبار جهانی ریشه انقلاب اسلامی را در بعثت پیامبر اعظم حضرت محمدبن عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم می دید و تصور می کرد بااهانت به پیامبر اسلام می تواند از صدور انقلاب اسلامی ایران به سراسر جهان پیش گیری کند. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه شیطان شناس بزرگ زمان با آگاهی از این توطئه و نقشه شیطانی دشمنان پیامبر اکرم یک تنه به صحنه آمد و با صدور حکم اعدام سلمان رشدی لعنه الله علیه نقشه پلید دشمنان سعادت و تکامل بشریت را خنثی نمود و جلوی موج اهانت به رسول اعظم را گرفت. صدور حکم اعدام سلمان رشدی در تاریخ 25 بهمن 1367 (1) تمام برنامه ها و سیاست های شیطانی غرب را به هم ریخت و باعث صدور و گسترش انقلاب اسلامی ایران به جهان شد. جهانیان دیدند امام خمینی رهبر مذهبی شیعیان جهان با سلاح بزرگ «فتوا» به دفاع همه جانبه از بزرگ ترین شخصیت مقدس ادیان الهی برخاست. رسیدن پیام امام خمینی به جهانیان هم به تهمت های دشمنان مذهب شیعه و وهابیون عامل استعمار پاسخ داد و روشن شد بزرگ ترین شخصیت شیعی جهان بزرگ ترین دفاع را از پیامبر اعظم نموده است و ثابت گردید تهمت بزرگ وهابیون در نسبت دادن بی اعتقادی به رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم به شیعیان باطل و نادرست است و هم به عموم مسلمانان جهان غیرت و نشاط دینی و عزت و کرامت جهانی بخشید و هم پیروان ادیان الهی را هوشیار ساخت و به پاسداشت مقام شخصیت مقدس پیامبرشان واداشت.
این حکم امام خمینی بر اعدام سلمان رشدی بر دو پایه «ارتداد» و «ساب البنی» استوار بود و به این هر دو جهت بر اساس فقه همه مذاهب اسلامی حنفی و مالکی و شافعی و حنبلی و شیعه باید به قتل می رسید. این حکم امام خمینی مستند به منابع و دلایل چهارگانه استنباط حکم شرعی است و ریشه در «کتاب خدا قرآن» و «سنت پیامبر و امامان» و «حکم عقل سلیم» و «اجماع» دارد ولی در این پژوهش فقط «مبانی و دلایل عقلی کیفرساب النبی» تبیین می گردد و آموزه های عقلانی و فطری بشریت درباره دفاع از شخصیت مقدس پیامبر خدا و ضرورت مجازات اهانت کنندگان به پیامبر تحلیل و بررسی می شود.

مبانی و دلایل عقلی کیفر ساب النبی
علاوه بر کتاب و سنت و اجماع تکه با هر سه مجازات قتل ساب البنی ثابت می شود عقل نیز ضرورت کیفر توهین به نبی را تایید می کند. همانطور که دلایل فقهی مجازات سنگین ساب النبی را نشان می دهد دلایل عقلی نیز بر لزوم مبارزه با دشنام به نبی تاکید می نماید. در واقع شرع و عقل هماهنگ با هم متشرعان و خردمندان را به مبارزه با اهانت به پیامبر فرا می خوانند. البته در متن نصوص قرآنی و حدیثی استدلال عقلی وجود دارد و زشتی جرم ساب النبی با براهین ودلایل عقلی تبیین گردیده است. از طرفی اهانت سب و دشنام به نبی از ابعاد و جهات متعدد غیرعقلانی است و از راه های متعددبه حکم عقل سلیم زشت و محکوم است. دشنام از عقل بر نمی خیزد و در زمان دشنام خردورزی و اندیشه تعطیل و چراغ عقل خاموش است. از سوی دیگر همین عقل است که انسان ها را به مبارزه با اهانت و سب بر برمی انگیزاند و به کیفر دادن و مجازات آنان فرا می خواند. به طوری کلی فحش و دشنام به انبیا باعقل تضاد دارد از این روست که اسلام پیروان پیامبر را از دشنام به خدایان دروغین و معبودهای باطل مشرکان و شخصیت های مقدس کفار نیز باز داشته است (2) بنابراین دشنام به پیامبر از شنیع ترین جرم ها و زشت ترین کارهاست و هر کس ذره ای عقل داشته باشد به پیامبران الهی دشنام نمی دهد و تنها شخصی که از عقل محروم است و هرگز انتظار خوبی و خیر از او نمی رود به پیامبر دشنام میدهد پس مرگ چنین فردی بهتر از حیاست اوست. (3)
اهانت به پیامبر و دشنام به رسول الله به حکم عقل از جهات مختلف محکوم است. دلایل عقلی متنوعی برای نکوهش و زشتی سب نبی و ضرورت مبارزه با ساب النبی می توان اقامه کرد. «اهانت به پیامبر آزار و اهانت به پیروان و بشریت» و «تحلیل منشا و ریشه های اهانت» و «بررسی آثار و پیامدهای زیانبار اهانت» و «سب نبی ناقض حقوق» و «مقایسه تطبیقی اهانت به نبی و سایر انسان ها» و «ضرورت عقلی تعظیم پیامبر» و «رفع موانع هدایت» و «اخلال در نظم امنیت و وحدت ملی» و «مبارزه با اهانت برای حفاظت از دین» و «اهانت مانع تساهل و بردباری مذهبی» و «دستاوردهای کیفر ساب النبی». برخی از راهبردها و دلایل عقلی ضرورت مبارزه با ساب النبی صلی الله علیه و آله و سلم است.

اهانت به پیامبر اهانت به بشریت
دشنام به پیامبر اسلام دشنام به پیروان ایشان است و موجبات رنجش آزار و اذیت قریب به دو میلیارد مسلمان را فراهم می نماید. بی احترامی به رای و عقیده ی نزدیک به یک سوم از جمعیت روی کره زمین است. ساب النبی صلی الله علیه و آله و سلم احساسات تمام ایمان آورندگان به ایشان را جریحه دار می کند و نوعی رویارویی و نبرد باعموم مسلمانان است و با احترام به عقیده انسان ها تضاد دارد. از آنجایی که خردمندان با دلیل عقلی به رسول الله ایمان می آورند اهانت به رسول اعظم اهانت به عقل و اندیشه است. اسلام ایمان تقلیدی به پیامبر را نمی پذیرد و همگان را به ایمان بر اساس تعقل تفکر و قدرت استدلال و منطق فرا می خواند از این رو در اصول دین یقین لازم است 4 آزادی توهین به پیامبر خیانت به بشریت و آزادی در اهانت به اعتقادات و ارزش های عقلانی میلیون ها انسان است. هیچ انسان عاقلی چنین چیزی را نمی پسندد.

تحلیل منشا و ریشه های اهانت
اهانت به مقدسات و به ویژه اهانت به پیامبر ریشه در رویکردهای غیرعقلانی بشر دارد و از تعقل و خردورزی دور است. گرایش به آزادی حیوانی و آرزوی لجام گسیختگی و فساد و هرزگی یکی از عوامل اهانت به پیامبر است. افرادی که می خواهند جلوی آنان باز باشد و هر کاری دلشان خواست انجام دهند و هیچ حد و مرزی را نمی پذیرند به پیامبر و آموزه های وی که انسان ها را به آزادی معنوی و بندگی خدا و رعایت احکام الهی می رساند اهانت می کنند(5) فرجام گناهان و انحرافات اخلاقی و مفاسد نیز اهانت به پیامبر و استهزا و تمسخر نبی و تکذیب نوبت و تعلیمات الهی پیامبر است و این بدترین فرجام و عاقبت گناهکاران است. 6 ناتوانی در استدلال آوردن برای دفاع از عقاید خود و نفی عقاید دیگران و بی دلیلی و کمبودهای منطقی نیز پیروان برخی مکاتب را به ناسزاگویی می کشاند. تبلیغات مسموم و گمراه کننده دشمنان اسلام وامپریالیزم خبری و امپراتوری رسانه ای غرب نیز برخی را فریب داده و به اهانت وادار می کند. طمع ورزی ثروت اندوزی فزونی خواهی و تامین منافع فردی و سودجویی و بهره وری از امکانات مالی فراوان دشمنان اسلام افرادی را در دام اهانت به پیامبر می اندازد. خودخواهی کیش شخصیت و روحیه خودبرتربینی و استکباری هواپرستی و بت پرستی سیاست شیطانی و وسوسه های شهوت و قدرت و مقام غرب زدگی و شیفتگی فراوان و علاقه افراطی به تمدن غربی و مکاتب الحادی از عوامل اهانت به پیامبر است. پیشرفت سریع اسلام درجهان نیز حسادت متعصبان جاهل وابسته به سایر ادیان را برانگیخته است. احساس خطر از گسترش اسلام در سراسر جهان به ویژه اروپا و آمریکا هم گروهی را به توهین به پیامبر اسلام واداشته است. دقت در منشا ریشه ها و اسباب اهانت به پیامبر دوری اهانت کنندگان از منطق و خردورزی را بهتر نشان می دهد و ضرورت مبارزه با آنان را آشکار می نماید.

بررسی آثار و پیامدهای زیان بار اهانت به پیامبر
اهانت و دشنام به پیامبر یکی از بزرگترین جرائم بشری است زیرا زیربنای بسیاری از جرائم بزرگ است. ساب النبی با اهانت به نبی بزرگترین مانع جرم و گناه را هدف قرار داده است و با تضعیف و استخفاف پیامبر راه جرم و گناه را می گشاید. دشنام دهنده به پیامبر با سست کردن جایگاه نبی اختلال در ایمان مذهبی مردم ایجاد می کند با تاثیر مستقیم بر افکار عمومی موج بی دینی و الحاد را پدید می آورد. بهانه به دست فاسدان و جنایتکاران برای زیر پاگذاشتن قوانین الهی پیامبر می دهد و پیوند مردم با پیامبر را قطع می کند. با گسستن ارتباط مردم با فرستاده خدا و از بین بردن ایمان مذهبی مردم را از آثار و برکات پیروی از پیامبر و ایمان مذهبی محروم می نماید. با بی اعتبار شدن دین و پیام الهی پیامبر عهد و پیمان ها و میثاق ها سست می گردد و جهان گرفتار فاجعه می شود. سیاست منهای آموزه های پیامبر است که پلیدی ها و پستی ها و کثافت کاریهای سران کشورهای جهان را به وجود آورده است. چه کار دیگری غیر از اهانت به پیامبر این همه آثار و پیامدهای منفی و خطرناک را دارد با توجه به این ضررهای بزرگ است که در شریعت اسلامی جرم سب و دشنام بدتر از کفر و شرک و کیفر ساب النبی غلیظتر و سختتر از کفر است به گونه ای که وی حتی حرم امن الهی مسجدالحرام و کنار کعبه نباید در امان باشد و کافر کتابی می تواند در ذمه و پناه مسلمانان قرار گیرد اما ساب النبی بی هیچ ترحمی باید مجازات گردد و توبه اش پذیرفته نمی شود.

سب نبی ناقض حقوق
اهانت کننده به پیامبر حقوق الهی پیامبر را نقض می کند. در سب النبی نقض حقوق خدا پیامبر و مردم جاری است. خداوند برای فرستاده اش حقوقی قرار داده است و پیامبر حقوقی بر گردن مردم دارد و مردم پیرو پیامبر نیز دارای حقوق اند. ساب النبی به حق خدا پیامبر و مردم بی اعتنایی می کند. مسلمانانی که به خدا و پیامبر اعتقاد دارند آنان را صاحب حقوقی گران بر خویش می دانند اهانت کننده به پیامبر این حقوق را نقض می نماید. حقوق مذهبی باید جایگاه بلند خویش را در حقوق بشر جهانی بیابد. حق پیامبر و حقوق آحاد جامعه و اجتماع مسلمانان ایجاب می کند که از هرگونه اهانت به پیامبر جلوگیری گردد. پیامبر و ایمان به وی بزرگترین سرمایه معنوی و مادی جامعه است و اهانت این سرمایه را غارت می کند. باید جلوی غارت سرمایه را گرفت. اهانت کار انفرادی با اثر محدود و فردی نیست و آثار اجتماعی فراوانی دارد. از این جهت توبه اش پذیرفته نمی شود چون عامل گمراهی بسیاری از انسان ها شده و حقوق مذهبی آنان را نقض کرده که گاهی غیرقابل جبران است. شخصی که بر اثر هجویات ساب النبی به پیامبر ایمان نیاورده یا به پیامبر پشت کرده و گرفتار ارتداد گردیده و با کفر و ارتداد مرده است هرگز وی را نمی بخشد.

مقایسه تطبیقی اهانت به نبی با دیگران
در جهان برای توهین به انسان ها کیفرهایی مقرر شده است. اهانت به افراد عادی نیز جریمه دارد. توهین به پادشاهان و رئسای جمهور و سران کشورها مجازات های سنگینی دارد. در برخی کشورها افراد را به دلیل اهانت به قدرتمندان کشور به قتل می رسانند در صورتی که عموم انسان ها جز انبیا جایزالخطا هستند و امکان دارد اشتباه کنند و جرم های سهوی و شخصی انجام دهند و افرادی برای کارهای اشتباه آنان به آنها اعتراض انتقاد و حتی اهانت کنند. اما پیامبر معصوم است پاک از گناه و اشتباه و انحراف است هیچ نقطه ضعفی که جای انتقاد از وی را باز بگذارد ندارد. بنابراین اهانت به نبی در واقع اهانت به ارزش ها و فضیلت های بی نظیر پیامبر و اهانت به خدای بزرگی است که او را فرستاده است. اهانت به مهربان ترین و بهترین انسان ها و حقیقت مطلق و مظهر همه خوبی ها است. جرم ساب النبی در واقع انکار خداست.

ضرورت عقلی تعظیم و تکریم پیامبر
به حکم عقل تعظیم و تکریم پیامبر واجب است چون احترام به فرستاده خدا و انسان کامل و فضیلت ها و ارزش ها است. پذیرش پیامبر و فرمانبرداری از وی محبت و یاری او به حکم عقل لازم است. ساب النبی این حکم ضروری عقلی و شرعی را انکار کرده و با اهانت به پیامبر با آن مخالفت می نماید. اعتقاد و ایمان به نبوت و احترام به شخصیت مقدس پیامبر سنگ زیرین همه باورهای دینی است و بنیاد ایمان مذهبی بر شهادت به رسالت پیامبر و اعتقاد به وی استوار است. و ساب النبی درصدد سست کردن این بنیاد و فرو ریختن ساختمان ایمان مذهبی است.

رفع موانع هدایت و رفاه بشریت
اهانت کننده به پیامبر مانع هدایت سعادت رشد آگاهی رفاه و آسایش بشر است. او با اهانت به پیامبر بزرگترین شخصیت رهایی بخش بشریت را بمباران تبلیغاتی می کند. منجی بشر قوی ترین شخصیت معنوی و عامل آزادی معنوی ملت ها را مورد تهاجم قرار می دهد و این اسوه بزرگ الهی را تخریب می نماید. ساب النبی عامل هتک حرمت محور سعادت و صلاح مردم در دنیا و آخرت است. او پایگاه تبلیغ علیه پیامبر است و همواره با تلاش در جهت توجیه اهانت های خویش علیه پیامبر تبلیغ می کند و سد راه هدایت مردم از جانب پیامبر است. او با محروم نمودن مردم از دستاوردهای بعثت انبیا خائن به بشریت است. سید محمد شیرازی در دلیل عقلی بر حکم قتل ساب النبی می نویسد: وجوب قتل سب کننده پیامبر یک حکم عقلی است زیرا نظام صحیح عقیدتی و شریعت اسلامی که موجب رفاه بشر است متوقف بر شخصیت پیامبر و احترام وی نزد مردم است. بنابراین معنای اهانت به پیامبر فروریختن پایه های رفاه بشری است و این بدتر از کشتن یک انسان است زیرا قتل یک انسان سعادت همان فرد را فرو می ریزد اما اهانت به پیامبر آغاز از بین بردن سعادت بشر و شروع به نابودی کل بشر است 7.

اخلال در نظم وحدت و امنیت ملی
پیامبر در جامعه دینی حبل المتین نظم وحدت ملی و امنیت اجتماعی است. سست نمودن و پاره کردن این ریسمان الهی موجب هرج و مرج تفرقه و جدایی و ناامنی است. سب نبی عامل اخلال در نظم و انضباط اجتماعی و تهدیدی برای وحدت و امنیت است. در همه جای جهان تلاش برای براندازی حکومت جرم است. اهانت به پیامبر در کشورهای اسلامی اقدام در راه براندازی و فروپاشی نظام دینی است. ایمان به پیامبر پایه اصلی نظم وحدت و امنیت در جامعه اسلامی است و اهانت به نبی ضربه ای کوبنده به این تلاش در راه فرو ریختن آن است. سردرگمی و ایجاد شک و تردید و القا شبهه در بین مردم با توهین به پیامبر علت از هم گسستگی اجتماعی و از بین رفتن رکن اصلی تاثیرگذار در وحدت و امنیت ملی است. ساب النبی یک تروریست است که با ترور شخصیت مقدس پیامبر امنیت و آسایش پیروان پیامبر را درهم می ریزد.

حفاظت از دین در گرو مبارزه با اهانت
هر مسلمانی وظیفه دارد از دین و ایمان مردم پاسداری کند. حکومت اسلامی نیز رسالتی خطیر در جهت دفاع از مقدسات دینی برعهده دارد. اهانت به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خطری بزرگ برای اصل دین و عقیده توحید است. قتل ساب النبی برای تطهیر و پاک سازی زمین از اظهار سب رسول الله و برای اعتلای کلمه الله واجب است. فساد اهانت به پیامبر از هر فسادی بالاتر است. ریختن آبروی پیامبر با توهین به ایشان اقدام در تخریب در مهمترین رکن دین وکوبیدن شخصیت موسس دین و آورنده وحی و پیام الهی است. سقوط احترام پیامبر سقوط دین پیامبر است. از بین بردن نفوذ پیامبر با اهانت به وی بزرگترین فساد و جرم است و برای ریشه کردن این عامل فساد قتل سب کننده پیامبر لازم است. فاضل هندی در این باره می نویسد: ساب النبی کشته می شود چون کافر است و دین و پایه های آن را تضعیف می کند8.

اهانت مانع تساهل و بردباری مذهبی
از اصول گفتگوی تمدن ها و تساهل مذهبی و تعامل سازنده و مناظره و تفاهم پیروان ادیان پیشگیری از اهانت به شخصیت های مقدس یکدیگر است. اهانت به پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم باعث ایجاد محدودیت ها و عامل محرومیت از آزادی مذهبی و از بین رفتن مدارا و حلم و کرامت پیروان ادیان در روابط و معاشرت های اجتماعی است. توهین به پیامبر بستری برای نقض و سرکوب آزادی های مذهبی پیروان ادیان و نفی همزیستی مسالمت آمیز است. اهانت آتش فتنه های مذهبی و نزاع و مشاجرات دینی را شعله ور می کند و درگیری های خونین پیروان ادیان را به وجود می آورد. در واقع ساب النبی صلی الله علیه و آله و سلم با سواستفاده از آزادی و تساهل دینی اصل آن را از بین می برد.

دستاوردهای کیفر ساب النبی صلی الله علیه و آله و سلم
هیچ یک از تعلیمات پیامبر خدا بیهوده و بی اثر نیست. دستاوردهای کیفر ساب النبی ضرورت آن را نشان می دهد. با نابودی ساب النبی موانع فلاح و رستگاری از بین می رود. کیفر دادن دشنام دهنده به پیامبر خیر و رحمت برای مردم حتی شخص ساب النبی است. بهترین راه ریشه کن نمودن جریان سب و دشنام به پیامبر اعدام ساب النبی است. نفس وجود حکم قتل ساب النبی لرزه بر اندام جنایت کارانی که می خواهند به صحنه اهانت به پیامبر روی آورند انداخته و این افراد دنیاگرا و سودجو را از اهانت باز می دارد. نقش بازدارندگی وجود کیفری صریح و قطعی برای ساب النبی در اسلام بسیار مهم است. اعلام آشکار حکم ساب النبی از جانب فقهای جهان اسلام و تاکید و اصرار بر آن دشمنان اسلام را از سب و شتم باز می دارد و همین بازدارندگی خود بسیار ارزشمند است چون تنها با اعلام یک حکم بدون اجرای آن تا حدودی بزرگ ترین جنایت و خیانت فرهنگی مهار شده است.

اهانت رفتار زبانی
سخن از آزادی بیان وقتی رواست که اندیشه ها آزاد باشند. اگر اندیشه ها دربند باشند بیان ها و قلم ها نیز دربند خواهد بود هرچند به ظاهر بتوانند چیزی را بر زبان آورند. در دنیای امروز به علت بمباران وسیع و تبلیغاتی از سوی مراکز قدرت و ثروت ذهن ها و اندیشه ها ناخواسته و ندانسته در تصرف مراکز تبلیغاتی است و انسان ها بی آن که مجالی برای فکر و اندیشه بیابند همان گونه می اندیشند که مراکز قدرت و ثروت می خواهند. آزادی بیان در صورتی قابل توجیه و دفاع است که از حیطه بیان و گزارش اندیشه فراتر نرود و به صورت فعل و رفتار ظاهر نگردد. به عقیده فیلسوفان زبان برخی سخن ها بیانگر و گزارشگر اندیشه ای نیست. بلکه نوعی «رفتار و عمل» به حساب می آیند. سخن اهانت آمیز عمل اهانت است و صرفا به عنوان گفتار تلقی نمی شود. اموری از قبیل افترا ناسزا دشنام ناسزاگویی و بدگویی نوعی فعل و رفتار است که به وسیله زبان یا قلم به انجام می رسد و می توان نامشان را «رفتار زبانی» گذاشت. از این رو این گونه گفتارها مشمول آزادی بیان نبوده و در حیطه آزادی رفتار نمی گنجد و واضح است که هر رفتاری آزاد نیست و هیچ جامعه ای اجازه نمی دهد رفتارهای نابهنجار در آن آزادانه انجام شود. به همین لحاظ دفاع از آزادی بیان به معنای دفاع از هرگونه رفتار زبانی نیست و شامل آنها نمی شود9. اهانت به پیامبر شکستن مرزهای ازادی بیان است دخالت در آزادی دیگران و تهاجم به اعتقاد مومنان است. اهانت به پیامبر یک عمل مجرمانه ی آزار دهنده به یک جمعیت بسیار بزرگ میلیاردی است. این سواستفاده از آزادی بیان است که به نام آزادی بیان زشت ترین جرم عملی که از آثار زیان بار فراوان عملی تفکیک ناپذیر است انجام شود. از انصاف و عدالت به دور است که انسان به جای بحث و گفتگوی آزاد و انتقادی و تحلیلی دینی همراه با احترام متقابل برای کشف حقیقت به فحش و ناسزاگویی روی آورد. این روش نشانه ضعف بنیه اعتقادی فرد و کمبود سرمایه معنوی است. بنابر این اهانت تنها بیان نیست که مشمول آزادی بیان باشد بلکه رفتار و عمل است آن هم رفتاری بسیاری زشت و ناهنجار که باید جلوی آن را گرفت.

اهانت عامل جنگ روانی و آزار روحی و روانی
اهانت غذای مسموم و زیان باری است که بسیار خطرناک و بیماری زاست. جهان امروز که شعار بهداشت روانی و مبارزه با بیماری های روحی و روانی می دهد باید بیش از همه به احترام به مقدسات مذهبی توجه کند. اهانت به پیامبر نشانه بیماری روانی اهانت کننده است آن هم بیماری بسیار خطرناکی که به دیگران نیز سرایت می کند و آنان را بیمار می سازد. انسان در پرتو آزادی مذهبی و احترام به مقدسات آرامش روحی و روانی دارد و توهین امنیت روانی را به هم می ریزد و برخلاف آموزه های بهداشت روانی است. اهانت به پیامبر به شدت مومنان را رنج می دهد و می آزارد. توهین به بزرگترین محبوب انسان ها مایه افسردگی و سرکوب روح بلند و متعالی آنهاست. رنج و آزار میلیون ها انسانی که به پیامبر خویش عشق می ورزند و با او زندگی می کنند ایجاد یک جنگ روانی بسیار خطرناکی است که روح بلند انسان ها را می آزارد و به قتل می رساند. زیان هایش از جنگ های تجاوزکارانه مسلحانه بیشتر است. باید با کیفرهای سنگین قانونی و رسمی جهانی بشریت را از دست دشنام دهندگان به پیامبر که بیمار روانی اند و دیگران را نیز آلوده می کنند نجات داد.

پاورقی:
1 ـ امام خمینی صحیفه نور سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی چاپ اول 1369 ج 21 ص 86 ـ صحیفه امام ج 21 ص. 263
2 ـ انعام. 108
3 ـ الجزیری و الغروی الفقه علی الذهب الاربعه و مذهب اهل البیت ج 4 ص. 295
4 ـ رساله های عملیه مراجع تقلید احکام تقلید مسئله یک.
5 ـ القیامه 5 و. 6
6 ـ روم. 10
7 ـ الحسینی الشیرازی الفقه موسوعه استدلالیه فی الفقه الاسلامی ج 87 و ص. 386
8 ـ الفاضل الهندی کشف اللثام و الابهام عن قواعد الاحکام ج 2 ص. 415
9 ـ عزیزان ارتداد و آزادی ص 109 تا ص. 112