مخالفان تاكتيكهاي بنيصدر - موضعگيري حزب جمهوري اسلامي در مساله جنگ
مرحوم شهيد بهشتي بااينكه حضور طيف گستردهاي از نيروهاي مسلمان در نهضت آزادي را مشاهده ميكرد اما با دقت در اساسنامه و رويه عملي نهضت آزادي، آن را يك تشكيلات غيرمكتبي تشخيص داد و با صلاحديد حضرت امام(ره) به سازماندهي مكتبي نيروهاي مسلمان اهتمام نمود. سرانجام دراثر اين تلاشها، با فاصله كمي از پيروزي انقلاب، حزب جمهوري اسلامي كه از مدتها قبل تشكيل شده بود و مخفيانه فعاليت داشت، اعلام موجوديت كرد. اين حزب تا زمان انفجار دفتر مركزي آن توسط نيروهاي ضدانقلاب كه به شهادت دكتر بهشتي و دهها نفر از ياران و همفكران او منجر شد، بهعنوان بازوي نظام نوپاي جمهوري اسلامي به كادرسازي و تصميمسازي در سالهاي اوليه انقلاب ميپرداخت. شهيد باهنر بهعنوان دبيركل جديد حزب نيز به همراه رئيسجمهور مردمي يعني شهيد رجايي به شهادت رسيد و پس از آن حزب با دبيركلي آيتالله سيدعلي خامنهاي (مدظله) به فعاليت خود ادامه داد. يكي از مهمترين فعاليتهاي حزب علاوه بر حمايتهاي سياسي از دفاع بر حق مردم ايران و تداوم جنگ تا رفع كامل فتنه، مساعدت عملي در بسيج نيروهاي مردمي و حضور اعضاي آن در خطوط مقدم نبرد بود. حزب جمهوري بهخاطر پارهاي ملاحظات سياسي، از جمله به منظور رفع اتهام تكحزبيبودن نظام و بهويژه بهتبع شكل گيري برخي اختلافات درون حزبي، سرانجام با تاييد حضرت امام منحل شد و خود را با كولهباري از مجاهدت به تاريخ سپرد. نگاشته زير تاريخچه و عملكرد حزب جمهوري اسلامي را در طول دفاع مقدس مورد بررسي قرارداده است.
حزب جمهوري اسلامي Islamic Republican Party)) توسط آيتالله دكتر سيدمحمد حسينيبهشتي، آيتالله موسوياردبيلي، حجتالاسلام دكتر محمدجواد باهنر، آيتالله سيدعلي خامنهاي و حجتالاسلاموالمسلمين علياكبر هاشمي رفسنجاني در نوزدهم بهمنماه 1357 تاسيس شد.[i] فكر تاسيس حزب جمهوري اسلامي به تجربه نهضت ملي ايران در سالهاي 1329 و كودتاي بيستوهشتم مرداد 1332 بازميگردد.
آيتالله دكتر سيدمحمد حسينيبهشتي، اولين دبيركل حزب، كه به منظور سازماندهي نيروهاي مذهبي ــ انقلابي در فكر ايجاد يك حزب يا جمعيت سياسي اسلامي بود[ii] با تاسيس نهضت آزادي ايران توسط چهلودو تن از اعضاء موسس آن از جمله آيتالله سيدمحمود طالقاني، يدالله سحابي، منصور عطايي، آيتالله زنجاني، حسن نزيه، رحيم عطايي، عباس سميعي، مهدي بازرگان و... در بيستوپنجم ارديبهشت 1340[iii] از آن استقبال كرد؛ اما زماني كه متوجه شد در اساسنامه از اسلام به عنوان يك مكتب و از نهضت آزادي به عنوان يك حزب اسلامي تمامعيار ياد نشده است، با انتقاد از بنيانگذاران نهضت آزادي، آن را غيرمكتبي دانست و به فكر تاسيس يك مجموعه فعال براي شناخت ايدئولوژي اسلام در شكل يك مكتب تمامعيار افتاد و يك گروه تحقيقاتي را به منظور بررسي و مطالعه حكومت در اسلام بهوجود آورد. اما اين گروه به دست ساواك متلاشي شد و دكتر بهشتي بهناچار ايران را به مقصد آلمان ترك كرد. او در آلمان تلاش نمود يك هسته سياسي براي جذب افراد مستعد بهوجود آورد كه عملي نشد و در سال 1349 به ايران بازگشت. مراجعت وي به كشور با اوجگيري مبارزات سازمان مجاهدين خلق در سال 1350 كه يك سازمان اسلامي و سياسي ــ چريكي تلقي ميشد، مصادف گرديد و او به تاييد تلويحي اين سازمان پرداخت. ولي با آشكارشدن تدريجي نارساييها و كمبودهاي اساسي ايدئولوژيك در سازمان و به دنبال انتشار بيانيه تغيير ايدئولوژي از اسلام به ماركسيسم در سال 1354، شهيد بهشتي تلاش براي ايجاد يك سازمان سياسي اسلامي اصيل را با جديت بيشتر از سر گرفت. ابتدا جلساتي با حضور عدهاي از روحانيان مبارز تشكيل شد تااينكه در تابستان 1356 با اوجگيري انقلاب اسلامي فكر ايجاد يك هسته روحاني بهدور از گرايشات غير اسلامي و التقاطي قوت گرفت. هدف، پايهگذاري يك حزب نيرومند سياسي و اجتماعي براي پركردن خلاء شديد تشكيلات سياسي ــ مذهبي در كشور بود. جلساتي جهت تهيه مرامنامه و اساسنامه در اوايل سال 1357 تشكيل و پس از تدوين براي اظهار نظر امام خميني(ره) به عراق فرستاده شد. رهبر انقلاب در نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، نظر مساعد و موافق خود را با تشكيل حزب اعلام داشت. به دنبال آن، حزب جمهوري اسلامي توسط پنج تن از هيات موسسين و پس از تشكيل شوراي موقت، با شركت سي نفر در بيستونهم بهمن 1357 اعلام موجوديت كرد.[iv] حزب پس از اعلام موجوديت بهسرعت به يكي از فراگيرترين احزاب تاريخ ايران تبديل گرديد و با تاسيس دفتر مركزي در تهران، دفاتر خود را در صدوچهل شهر افتتاح كرد و تا ارديبهشتماه 1358، بيش از دو ميليون نفر در آن عضو شدند.[v] در مرامنامه حزب جمهوري اسلامي هدف حزب تداومبخشيدن به انقلاب خلق مسلمان ايران در راه استقرار نظام عدل اسلامي در زمينههاي معنوي، فرهنگي، سياسي و نظامي ذكر گرديده و اصول خطمشي حزب بر چهار اصل استوار شده بود: تداوم انقلاب و جلوگيري از هر نوع تحجر و توقف در يك مرحله، التزام به همبستگي روزافزون همه نيروهاي مبارز مسلمان، خودداري از هر نوع وابستگي به گروهها و نيروهايي كه پيوند با آنان به استقلال و اصالت اسلامي جنبش كمترين آسيبي زند و استفاده از همه شيوههاي مبارزه و سازندگي كه با معيارهاي اسلامي سازگار باشد. اركان تشكيلاتي حزب جمهوري اسلامي بر اساس اساسنامه از پايين به بالا عبارت بودند از: «عضو، واحد آمادگي، حوزه، شوراي بخش، شهرستان و استان، كنگره، شوراي مركزي، شوراي ايدئولوژي، شوراي افتاء، شوراي داوري و هيات اجرايي. مركز حزب در تهران و شعب آن در شهرها و روستاها و خارج از كشور تشكيل مي شد.»[vi] با تشكيل حزب جمهوري اسلامي گروههاي اسلامي همچون هياتهاي مؤتلفه اسلامي به آن پيوستند و قطب قدرتمندي را در مقابل جريانهاي ليبرال، چپ ماركسيستي و التقاطي بهوجود آوردند. حزب، روزنامه جمهوري اسلامي را به عنوان ارگان رسمي و نشريه دانشآموزي عروةالوثقي را براي بيان ديدگاههاي ديني، سياسي، اجتماعي و اقتصادي خود منتشركرد. حزب جمهوري در نخستين سال حيات خود با كسب اكثريت كرسيهاي مجلس خبرگان قانون اساسي، در تدوين قانون اساسي نظام تازهتاسيس جمهوري اسلامي نقشي كليدي ايفا كرد و با گنجاندن اصول اسلامي، بهويژه اصل ولايت فقيه و تعيين مواضع و خطوط كلي آن، مرزبندي نظام سياسي شيعي ــ اسلامي با ساير نظامهاي سياسي را آشكار ساخت. حزب پسازآنكه در پي مخالفت رهبري انقلاب با تصدي روحانيان در پستهاي سياسي، اولين انتخابات رياست جمهوري را به نفع ابوالحسن بنيصدر از دست داد، نامزدهاي آن در انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي اكثريت كرسيها را به دست آوردند. به اين ترتيب، مجلس شوراي اسلامي در دست جناح اسلام فقاهتي قرار گرفت و حجتالاسلام علياكبر هاشمي رفسنجاني ــ از موسسين حزب ــ به رياست آن برگزيده شد. در اين زمان، دو جريان اصلي در درون نظام جمهوري اسلامي شكل گرفته بود كه تحت عنوان جناحهاي مذهبي و ليبرال در مقابل يكديگر به صفآرايي پرداختند و بر سر انتخاب نخستوزير، وزراي كابينه و سرانجام جنگ عراق عليه ايران، به تقابل برخاستند، تقابلي كه در غائله چهاردهم اسفند 1359 به درگيري فيزيكي بين طرفداران رئيسجمهور بنيصدر و حزب جمهوري اسلامي انجاميد و به نقطه بازگشتناپذيري رسيد. با تشديد اختلافات، مجلس شوراي اسلامي ــ كه حزب جمهوري اسلامي در آن اكثريت كرسيها را در دست داشت ــ به طرح عدم كفايت سياسي بنيصدر در سيام خرداد 1360 راي داد. با عزل و مخفيشدن رئيسجمهور بنيصدر، سازمان مجاهدين خلق ايران كه از حاميان اصلي وي محسوب ميشد، مبارزه مسلحانه با نظام جمهوري اسلامي ايران را اعلام كرد و مراكز مهم حزب جمهوري اسلامي را هدف قرار داد. دفتر مركزي حزب در تهران در هفتم تيرماه 1360 منفجر شد و در اثر آن بيش از هفتادودو تن از اعضاء بلندپايه حزب از جمله آيتالله دكتر محمد حسينيبهشتي ــ دبيركل ــ به شهادت رسيدند. پس از شهادت دكتر بهشتي، حجتالاسلام محمدجواد باهنر به دبيركلي حزب انتخاب شد اما وي نيز به همراه محمدعلي رجايي، دومين رئيسجمهوري ايران، در انفجار دفتر نخستوزيري در هشتم شهريور به شهادت رسيد. سپس آيتالله سيدعلي خامنهاي به جاي وي انتخاب شد و تا زمان انحلال حزب اين سمت را به عهده داشت.[vii]
حزب جمهوري اسلامي و جنگ ايران و عراق
حزب جمهوري اسلامي با آغاز جنگ عراق عليه ايران در سيام شهريور 1359، اولين بيانيه خود را در اول مهر 1359 منتشر كرد و جنگ را يك بعد از ابعاد توطئههاي امپرياليسم و صهيونيسم عليه نظام جمهوري اسلامي ايران دانست و هدف از ايجاد درگيري و حمله نظامي به حريم ايران را مشغولكردن نيروهاي نظامي ايران در مرزها عنوان كرد. در اين بيانيه، تجاوز نظامي امريكا به ايران از طريق مزدور منطقهاياش صدام خائن، بهشدت محكوم گرديده و از امت مسلمان عراق خواسته شده بود: براي نابودي رژيم استبدادي و وابسته عراق بهپاخيزند و حكومت عراق را به دست صالحان بسپارند.[viii] حزب جمهوري در دومين بيانيه خود به تاريخ دهم مهر 1359 برخلاف ديدگاه ابوالحسن بنيصدر، رئيسجمهور و فرمانده وقت كل قوا كه بر جنگ كلاسيك با تكيه بر نيروهاي ارتش تاكيد داشت، از ضرورت بسيج مردم و اعزام آنان به جبههها و جنگ مردمي سخن به ميان آورد و جنگ با عراق را جنگ سرنوشتساز انقلاب اسلامي و جبهه ميان ايران و عراق را جبهه اسلام و جبهه كفر صدام خواند. حزب از تمامي اعضاء و افراد همسو خواست به سوي جبههها بشتابند و به كليه دفاتر حزب در سراسر كشور تكليف شد امكانات آموزش نظامي عمومي و اعزام نيروها به جبهه را فراهم آورند. به دنبال آن، دفاتر حزب در تهران و خرمآباد صدها داوطلب را تعليم نظامي دادند و آنان را به جبهههاي جنگ اعزام كردند.[ix] يك هفته بعد، در سومين بيانيه حزب در خصوص جنگ ايران و عراق، به تاريخ شانزدهم مهر 1358، با اعلام اينكه اگر انقلاب اسلامي منزوي بود، هيچ دولتي بهخود زحمت يورش به آن را نميداد، مساله گروگانهاي امريكايي در ايران را يكي از عوامل اصلي جنگ عراق با ايران دانسته و بر موضع قهر كامل و عدم پذيرش هر گونه مذاكره با دولت متجاوز عراق تاكيد شده بود. حزب در اين بيانيه دستاوردهاي جنگ را براي انقلاب و مردم ايران برشمرد و شكست توطئه جدايي مردم از انقلاب اسلامي، اثبات وفاداري ارتش جمهوري اسلامي به نظام جديد و غلطبودن محاسبات دشمنان در خصوص ارتش، اثبات توانايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حفظ و حراست از انقلاب اسلامي، اثبات عدم وابستگي نظامي جمهوري اسلامي به استكبار جهاني و منزوينبودن اين نظام در ميان ملتهاي جهان را از مهمترين اين دستاوردها خواند. در پايان نتيجهگيري شده بود كه جنگ تحميلي رژيم بعث عراق با ايران، آغاز اوج صدور انقلاب اسلامي به جهان ميباشد... و ترديدي وجود ندارد كه اين جنگ به سقوط رژيم خائن حاكم بر عراق منتهي خواهد شد و به دنبال آن رژيمهاي سرسپرده و مرتجع و خائن منطقه كه از اقمار شيطان بزرگ ميباشند، يكي پس از ديگري سرنگون خواهند شد.[x]
به دنبال صدور فرمان بسيج عمومي توسط امام خميني (ره)، حزب جمهوري اسلامي در سيام مهر 1359، با حمايت از فرمان رهبر انقلاب و اعلام اينكه در شرايط حاضر تمامي امكانات تبليغي و رزمي خود را در جهت پيروزي مدافعين اسلام به كار برده است، از كليه نيروهاي خود خواست از فرمان رهبر انقلاب اطاعت كنند و با كمك سپاه پاسداران و كميتههاي انقلاب، از طريق مساجد و بسيج مستضعفان سازمان يابند و تعليمات نظامي فشردهاي را براي مقابله با متجاوزان فراگيرند. به دنبال آن، حزب جمهوري اسلامي به تمامي دفاتر خود در تهران و شهرستانها دستور داد تمام امكانات خود را در جهت تعليمات رزمي و بسيج اختصاص داده و آن را در اولين مرتبه اهميت قرار دهند.[xi]
با شكست استراتژي نظامي عراق در نخستين ماههاي جنگ و به دنبال آن فعالشدن هياتهاي صلح، بهويژه در پي سفر هيات اعزامي كنفرانس طائف براي ميانجيگري بين دو كشور درگير جنگ،[xii] حزب جمهوري اسلامي در بيانيهاي در چهاردهم فروردين1360 شرايط پايان جنگ را ترك كليه نيروهاي متجاوز از خاك ايران و مجازات صدام جنايتكار و رژيم او به خاطر خيانتهايي كه به دو ملت ايران و عراق كرده است، اعلام نمود. اين حزب با رد پيشنهاد هيات اعزامي مبني بر بررسي تشخيص متجاوز تاكيد كرد: «براي مردم جهان هيچ ترديدي وجود ندارد كه تجاوزگر صدام است و آنچه بايد در پي آن باشيم، مجازات است نه تشخيص اين كه چه كسي متجاوز است.» در بيانيه تاكيد شده بود: «مذاكره ميان جمهوري اسلامي ايران و ملت عراق تنها با حكومتي بايد صورت گيرد كه برخاسته از اراده و خواست ملت عراق باشد.»[xiii] با آغاز پيروزيهاي نيروهاي ايران در جبهههاي جنگ و پس از آزادسازي خرمشهر، حزب جمهوري اسلامي با انتشار بيانيهاي در سوم خرداد 1361 آزادي خرمشهر را نويدبخش فتح بيتالمقدس خواند و تاكيد كرد كه «اهتزاز پرچم ظفر اسلام بر فراز مسجد جامع خونينشهر، برافراشتن پرچم اسلام بر فراز مسجدالاقصي را بشارت ميدهد.» اين حزب به كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس اطمينان داد كه اگر به دنبال ماجراجويي نباشند و خواهان صلح و رفتار برادرانه با ايران باشند، به آنها به ديدة دوستي و احترام نگريسته خواهد شد. در همين ايام، به دنبال انتشار ديدگاه برخي اشخاص و گروههاي سياسي ــ از جمله نهضت آزادي ايران، حزب توده، سازماندهي چريكهاي فدايي خلق (اكثريت) ــ مبني بر ضرورت پاياندادن به جنگ پس از فتح خرمشهر و تاكيد بر اين كه تشديد و توسعه اين جنگ و انتقال آن به درون خاك عراق ميتواند پاي كشورهاي بيشتري را به جنگ بكشاند ــ دفتر سياسي حزب جمهوري اسلامي در سيويكم مرداد 1361 بر لزوم پيروزي قاطع نظامي ايران بر عراق تاكيد كرد: در بيانيه هرگونه حمايت از بهكارگيري شيوههاي ديپلماتيك و استفاده از هياتهاي صلح جهت ميانجيگري بيانگر سرسپردگي حاميان آن دانسته شده بود. در تاكيد بر اين مواضع، دبيركل وقت حزب جمهوري اسلامي (آيتالله خامنهاي) در سخناني در جمع اعضاء تصريح كرد: «شرايط جمهوري اسلامي براي پاياندادن جنگ، قطعي است و بايد مورد قبول قرار گيرد و درغيراينصورت جنگ تا سقوط رژيم صهيونيستي عراق ادامه خواهد يافت.»[xiv]
حزب جمهوري اسلامي معتقد بود پيروزيهاي نيروهاي ايران در آزادسازي مناطق اشغالي در جنوب و غرب كشور نتيجه انسجام و وحدت بيسابقهاي بين نهادها و مسئولين كشور است و تاكيد داشت كه پيروزيهاي عظيم در جنگ تحميلي مرهون يك شخص يا يك ارگان يا نهاد نيست و براي نيل به چنين موفقيتهايي، قاطعيت هيات حاكمه ــ مثل دولت و مجلس و قوه قضاييه ــ در انجام وظايفشان ضرورت دارد.[xv]
با تشكيل مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در تهران در پاييز 1361، حزب جمهوري اسلامي در بيانيهاي در سوم آذرماه، هدف از تشكيل اين مجلس را سرنگوني رژيم بعثي ــ صهيونيستي عراق، استقرار جمهوري اسلامي در عراق و گشودن راه آزادي قدس عزيز دانست. در بيانيه حزب به مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق توصيه شده بود با بسيج اقشار مختلف مردم عراق و ايجاد وحدت بين آنان، براي گسترش انقلاب اسلامي و سرنگوني رژيم فاسد صدام تلاش كند. حزب در بيانيه خود، مجلس اعلا را تنها سخنگوي مردم عراق دانسته بود.[xvi] با تداوم جنگ در خاك عراق در سال 1362 و تشديد تلاشهاي بينالمللي براي جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ، حزب جمهوري اسلامي در بيانيهاي به مناسبت روز جهاني قدس در پانزدهم تيرماه آن سال، از عزم راسخ امت ايران در ادامه دفاع از انقلاب اسلامي در برابر جنگي كه استكبار جهاني بر نظام جمهوري اسلامي ايران تحميل كرده است، خبر داد و از اسرائيل و رژيم بعث عراق به عنوان دو نيروي شيطاني استكبار و كفر جهاني به سركردگي امريكا ياد كرد كه براي محو و نابودي اسلام و مسلمانان بسيج شدهاند. در بخشي از اين بيانيه آمده بود: «نگاههاي ژرف و عميق امت ايران از وراي سرزمينهاي غصبشده... به سوي كربلا است كه تا قدس شريف ادامه دارد.» در اين بيانيه، دولت فرانسه به خاطر انباشتن زرادخانههاي عراق از سلاحهاي جنگي، شريك در كشتار دو ملت مسلمان ايران و عراق دانسته شده بود.[xvii] در نيمه خرداد 1363 در پي بمباران شهر بانه، حزب جمهوري اسلامي با انتشار بيانيهاي ضمن محكومكردن اين اقدام، اعلام كرد كه ملت ايران به همت رزمندگان و رهبري امام انتقام همه شهداي جنگ تحميلي را خواهد گرفت و با همكاري و همدلي دو ملت ايران و عراق شاهد سقوط مزدوران بعثي و برقراري جمهوري اسلامي در عراق خواهد بود.[xviii] در شانزدهم شهريور همين سال نيز، حزب با انتشار پيامي به مناسبت سالروز هفدهم شهريور، از پيكاري سهمگين در همه جبهههاي توطئه، ترور، كودتا، تجاوز و تحميل جنگ خبر داد كه بر اساس آن نظام جمهوري اسلامي بر پايه ايمان و عدالت، فضيلت و تقوي و وحدت و انسجام، اهداف و آرمان شهدا بهويژه شهداي جنگ تحميلي جبهههاي نبرد حق عليه كفر صدامي را تحقق خواهد بخشيد.[xix]
سرانجام حزب جمهوري اسلامي در پي بروز شكاف ميان اعضاي آن در سال 1366 منحل شد. در نامه دبيركل وقت حزب (آيتالله خامنهاي) و حجتالاسلام هاشميرفسنجاني به امامخميني(ره)، رهبر انقلاب، براي اخذ اجازه انحلال آن در تاريخ دوازدهم خرداد 1366 چنين آمده بود: «در طول جنگ تحميلي حزب جمهوري اسلامي در سراسر كشور به وظيفة الهي خود براي بسيج مردم و شركت فعال در جبهههاي جنگ [عمل نمود] و جمعي از كادرها و اعضاي آن در اين جهاد مقدس به شهادت رسيدند.»[xx]
پينوشتها
--------------------------------------------------------------------------------
[i]ــ غلامرضا عليبابايي، فرهنگ تاريخي ــ سياسي ايران و خاورميانه، تهران، موسسه خدمات فرهنگي رسا، ج3، چ اول، 1374، ص383؛ تقويم تاريخ انقلاب اسلامي، تهران، انتشارات سروش، 1369 ص274
[ii]ــ او به تنهايي يك امت بود، تهران، واحد فرهنگي بنياد شهيد، چ اول، هفتم تير 1361، ص466
[iii]ــ مجتبي سلطاني، خط سازش؛ بررسي و تحليل تحقيقي و مستندي پيرامون تاريخچه مواضع و عملكرد نهضت آزادي ايران، تهران، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چ اول،1367، ص23
[iv]ــ غلامرضا خواجه سروي، «تعارضات جناحهاي سياسي دوره اول مجلس شوراي اسلامي (1363ــ1359)»، فصلنامه پژوهشي دانشگاه امام صادق، سال اول، شماره اول، پاييز 1374، ص92 و 93؛ واحد فرهنگي بنياد شهيد، همان، صص469ــ466؛ ابراهيم جعفرياني، نقش ساختار سياسي جمهوري اسلامي ايران در بروز و تداوم جنگ ايران و عراق، پاياننامه دوره كارشناسي ارشد دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران،1380صص75ــ74؛ آيتالله دكتر بهشتي، عملكرد يكساله حزب جمهوري اسلامي، گفتار شماره 13، تهران، حزب جمهوري اسلامي، چ اول15/2/1359، صص9، 50ــ49
[v]ــ آيتالله دكتر بهشتي، همان، ص50؛ دانشجويان پيرو خط امام، اسناد لانه جاسوسي؛ دخالتهاي امريكا در ايران، ش.15، تهران، انتشارات لانه، بي تا، ص17
[vi]ــ حزب جمهوري اسلامي، مرامنامه و اساسنامه، تهران، بهمن 1357، صص6، 9، 10 و 11؛ كريم راهوار منفرد (افتخاري)، احزاب ، تشكلها و جناحهاي سياسي ايران امروز (1380-1357) تهران، نشر سياست، چ اول،1382، صص 314ــ 303، غلامرضا خواجه سروي، همان، ص95
[vii]ــ ابراهيم جعفرياني، همان، صص 94-92، آيتالله دكتر بهشتي، همان، صص 26 ، 28 و 51؛ بيانيه حزب جمهوري اسلامي، 4/12/1358،ص 2 ؛ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه ويژه، ص45؛ دادگستري جمهوري اسلامي ايران، غائله چهاردهم اسفند 1359، تهران، ناشر دادگستري جمهوري اسلامي، چ اول، 1364، صص 91،92 و 704؛ علي زارعي و سيدكاظم مشكاني، الگوها؛ زندگينامه شهيدان رجايي و باهنر، انديشه دانشجو، سال هشتم، شماره6، شهريور 1381، صص 57-54؛ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه ويژه، ش76، ص35؛ اميد انقلاب، سال بيستودوم، شماره320، تيرماه 1381، ص6؛ محمد دروديان، جنگ، بازيابي ثبات، تهران، انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، چ اول، 1378، ص123
[viii]ــ بيانيه حزب جمهوري، 1/7/1359
[ix]ــ پرونده حزب جمهوري اسلامي در روزنامه جمهوري اسلامي.
[x]ــ روزنامه كيهان، 17/7/1359، ص2؛ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن احزاب و گروهها.
[xi]ــ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/7/1359، ص2؛ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن احزاب و گروهها.
[xii]ــ ر.ك. اتحاديه عرب.
[xiii]ــ واحد فرهنگي بنياد شهيد، همان، صص 537ــ536؛ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/7/1359، ص2؛ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس.
[xiv]ــ پرونده حزب جمهوري اسلامي در روزنامه جمهوري اسلامي.
[xv]ــ دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نشريه داخلي، رويدادها و تحليل، ش46، 11/8/1361، ص30ــ29
[xvi]ــ روزنامه جمهوري اسلامي، 4/9/1361، ص2، بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس زونكن گروهها و سازمانها.
[xvii]ــ همان، ش1187، ص2، معاونت اطلاعرساني، 1362
[xviii]ــ همان، 16/3/1363، ص2 و بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس.
[xix]ــ همان، 17/6/1363، ص 2، معاونت اطلاعرساني اداره اطلاعرساني نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، پرونده حزب جمهوري اسلامي، 1363
[xx]ــ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه ويژه ص45
مخالفان تاكتيكهاي بنيصدر
موضعگيري حزب جمهوري اسلامي در مساله جنگ
مهدي گرگاني
مرحوم شهيد بهشتي بااينكه حضور طيف گستردهاي از نيروهاي مسلمان در نهضت آزادي را مشاهده ميكرد اما با دقت در اساسنامه و رويه عملي نهضت آزادي، آن را يك تشكيلات غيرمكتبي تشخيص داد و با صلاحديد حضرت امام(ره) به سازماندهي مكتبي نيروهاي مسلمان اهتمام نمود. سرانجام دراثر اين تلاشها، با فاصله كمي از پيروزي انقلاب، حزب جمهوري اسلامي كه از مدتها قبل تشكيل شده بود و مخفيانه فعاليت داشت، اعلام موجوديت كرد. اين حزب تا زمان انفجار دفتر مركزي آن توسط نيروهاي ضدانقلاب كه به شهادت دكتر بهشتي و دهها نفر از ياران و همفكران او منجر شد، بهعنوان بازوي نظام نوپاي جمهوري اسلامي به كادرسازي و تصميمسازي در سالهاي اوليه انقلاب ميپرداخت. شهيد باهنر بهعنوان دبيركل جديد حزب نيز به همراه رئيسجمهور مردمي يعني شهيد رجايي به شهادت رسيد و پس از آن حزب با دبيركلي آيتالله سيدعلي خامنهاي (مدظله) به فعاليت خود ادامه داد. يكي از مهمترين فعاليتهاي حزب علاوه بر حمايتهاي سياسي از دفاع بر حق مردم ايران و تداوم جنگ تا رفع كامل فتنه، مساعدت عملي در بسيج نيروهاي مردمي و حضور اعضاي آن در خطوط مقدم نبرد بود. حزب جمهوري بهخاطر پارهاي ملاحظات سياسي، از جمله به منظور رفع اتهام تكحزبيبودن نظام و بهويژه بهتبع شكل گيري برخي اختلافات درون حزبي، سرانجام با تاييد حضرت امام منحل شد و خود را با كولهباري از مجاهدت به تاريخ سپرد. نگاشته زير تاريخچه و عملكرد حزب جمهوري اسلامي را در طول دفاع مقدس مورد بررسي قرارداده است.
حزب جمهوري اسلامي Islamic Republican Party)) توسط آيتالله دكتر سيدمحمد حسينيبهشتي، آيتالله موسوياردبيلي، حجتالاسلام دكتر محمدجواد باهنر، آيتالله سيدعلي خامنهاي و حجتالاسلاموالمسلمين علياكبر هاشمي رفسنجاني در نوزدهم بهمنماه 1357 تاسيس شد.[i] فكر تاسيس حزب جمهوري اسلامي به تجربه نهضت ملي ايران در سالهاي 1329 و كودتاي بيستوهشتم مرداد 1332 بازميگردد.
آيتالله دكتر سيدمحمد حسينيبهشتي، اولين دبيركل حزب، كه به منظور سازماندهي نيروهاي مذهبي ــ انقلابي در فكر ايجاد يك حزب يا جمعيت سياسي اسلامي بود[ii] با تاسيس نهضت آزادي ايران توسط چهلودو تن از اعضاء موسس آن از جمله آيتالله سيدمحمود طالقاني، يدالله سحابي، منصور عطايي، آيتالله زنجاني، حسن نزيه، رحيم عطايي، عباس سميعي، مهدي بازرگان و... در بيستوپنجم ارديبهشت 1340[iii] از آن استقبال كرد؛ اما زماني كه متوجه شد در اساسنامه از اسلام به عنوان يك مكتب و از نهضت آزادي به عنوان يك حزب اسلامي تمامعيار ياد نشده است، با انتقاد از بنيانگذاران نهضت آزادي، آن را غيرمكتبي دانست و به فكر تاسيس يك مجموعه فعال براي شناخت ايدئولوژي اسلام در شكل يك مكتب تمامعيار افتاد و يك گروه تحقيقاتي را به منظور بررسي و مطالعه حكومت در اسلام بهوجود آورد. اما اين گروه به دست ساواك متلاشي شد و دكتر بهشتي بهناچار ايران را به مقصد آلمان ترك كرد. او در آلمان تلاش نمود يك هسته سياسي براي جذب افراد مستعد بهوجود آورد كه عملي نشد و در سال 1349 به ايران بازگشت. مراجعت وي به كشور با اوجگيري مبارزات سازمان مجاهدين خلق در سال 1350 كه يك سازمان اسلامي و سياسي ــ چريكي تلقي ميشد، مصادف گرديد و او به تاييد تلويحي اين سازمان پرداخت. ولي با آشكارشدن تدريجي نارساييها و كمبودهاي اساسي ايدئولوژيك در سازمان و به دنبال انتشار بيانيه تغيير ايدئولوژي از اسلام به ماركسيسم در سال 1354، شهيد بهشتي تلاش براي ايجاد يك سازمان سياسي اسلامي اصيل را با جديت بيشتر از سر گرفت. ابتدا جلساتي با حضور عدهاي از روحانيان مبارز تشكيل شد تااينكه در تابستان 1356 با اوجگيري انقلاب اسلامي فكر ايجاد يك هسته روحاني بهدور از گرايشات غير اسلامي و التقاطي قوت گرفت. هدف، پايهگذاري يك حزب نيرومند سياسي و اجتماعي براي پركردن خلاء شديد تشكيلات سياسي ــ مذهبي در كشور بود. جلساتي جهت تهيه مرامنامه و اساسنامه در اوايل سال 1357 تشكيل و پس از تدوين براي اظهار نظر امام خميني(ره) به عراق فرستاده شد. رهبر انقلاب در نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، نظر مساعد و موافق خود را با تشكيل حزب اعلام داشت. به دنبال آن، حزب جمهوري اسلامي توسط پنج تن از هيات موسسين و پس از تشكيل شوراي موقت، با شركت سي نفر در بيستونهم بهمن 1357 اعلام موجوديت كرد.[iv] حزب پس از اعلام موجوديت بهسرعت به يكي از فراگيرترين احزاب تاريخ ايران تبديل گرديد و با تاسيس دفتر مركزي در تهران، دفاتر خود را در صدوچهل شهر افتتاح كرد و تا ارديبهشتماه 1358، بيش از دو ميليون نفر در آن عضو شدند.[v] در مرامنامه حزب جمهوري اسلامي هدف حزب تداومبخشيدن به انقلاب خلق مسلمان ايران در راه استقرار نظام عدل اسلامي در زمينههاي معنوي، فرهنگي، سياسي و نظامي ذكر گرديده و اصول خطمشي حزب بر چهار اصل استوار شده بود: تداوم انقلاب و جلوگيري از هر نوع تحجر و توقف در يك مرحله، التزام به همبستگي روزافزون همه نيروهاي مبارز مسلمان، خودداري از هر نوع وابستگي به گروهها و نيروهايي كه پيوند با آنان به استقلال و اصالت اسلامي جنبش كمترين آسيبي زند و استفاده از همه شيوههاي مبارزه و سازندگي كه با معيارهاي اسلامي سازگار باشد. اركان تشكيلاتي حزب جمهوري اسلامي بر اساس اساسنامه از پايين به بالا عبارت بودند از: «عضو، واحد آمادگي، حوزه، شوراي بخش، شهرستان و استان، كنگره، شوراي مركزي، شوراي ايدئولوژي، شوراي افتاء، شوراي داوري و هيات اجرايي. مركز حزب در تهران و شعب آن در شهرها و روستاها و خارج از كشور تشكيل مي شد.»[vi] با تشكيل حزب جمهوري اسلامي گروههاي اسلامي همچون هياتهاي مؤتلفه اسلامي به آن پيوستند و قطب قدرتمندي را در مقابل جريانهاي ليبرال، چپ ماركسيستي و التقاطي بهوجود آوردند. حزب، روزنامه جمهوري اسلامي را به عنوان ارگان رسمي و نشريه دانشآموزي عروةالوثقي را براي بيان ديدگاههاي ديني، سياسي، اجتماعي و اقتصادي خود منتشركرد. حزب جمهوري در نخستين سال حيات خود با كسب اكثريت كرسيهاي مجلس خبرگان قانون اساسي، در تدوين قانون اساسي نظام تازهتاسيس جمهوري اسلامي نقشي كليدي ايفا كرد و با گنجاندن اصول اسلامي، بهويژه اصل ولايت فقيه و تعيين مواضع و خطوط كلي آن، مرزبندي نظام سياسي شيعي ــ اسلامي با ساير نظامهاي سياسي را آشكار ساخت. حزب پسازآنكه در پي مخالفت رهبري انقلاب با تصدي روحانيان در پستهاي سياسي، اولين انتخابات رياست جمهوري را به نفع ابوالحسن بنيصدر از دست داد، نامزدهاي آن در انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي اكثريت كرسيها را به دست آوردند. به اين ترتيب، مجلس شوراي اسلامي در دست جناح اسلام فقاهتي قرار گرفت و حجتالاسلام علياكبر هاشمي رفسنجاني ــ از موسسين حزب ــ به رياست آن برگزيده شد. در اين زمان، دو جريان اصلي در درون نظام جمهوري اسلامي شكل گرفته بود كه تحت عنوان جناحهاي مذهبي و ليبرال در مقابل يكديگر به صفآرايي پرداختند و بر سر انتخاب نخستوزير، وزراي كابينه و سرانجام جنگ عراق عليه ايران، به تقابل برخاستند، تقابلي كه در غائله چهاردهم اسفند 1359 به درگيري فيزيكي بين طرفداران رئيسجمهور بنيصدر و حزب جمهوري اسلامي انجاميد و به نقطه بازگشتناپذيري رسيد. با تشديد اختلافات، مجلس شوراي اسلامي ــ كه حزب جمهوري اسلامي در آن اكثريت كرسيها را در دست داشت ــ به طرح عدم كفايت سياسي بنيصدر در سيام خرداد 1360 راي داد. با عزل و مخفيشدن رئيسجمهور بنيصدر، سازمان مجاهدين خلق ايران كه از حاميان اصلي وي محسوب ميشد، مبارزه مسلحانه با نظام جمهوري اسلامي ايران را اعلام كرد و مراكز مهم حزب جمهوري اسلامي را هدف قرار داد. دفتر مركزي حزب در تهران در هفتم تيرماه 1360 منفجر شد و در اثر آن بيش از هفتادودو تن از اعضاء بلندپايه حزب از جمله آيتالله دكتر محمد حسينيبهشتي ــ دبيركل ــ به شهادت رسيدند. پس از شهادت دكتر بهشتي، حجتالاسلام محمدجواد باهنر به دبيركلي حزب انتخاب شد اما وي نيز به همراه محمدعلي رجايي، دومين رئيسجمهوري ايران، در انفجار دفتر نخستوزيري در هشتم شهريور به شهادت رسيد. سپس آيتالله سيدعلي خامنهاي به جاي وي انتخاب شد و تا زمان انحلال حزب اين سمت را به عهده داشت.[vii]
حزب جمهوري اسلامي و جنگ ايران و عراق
حزب جمهوري اسلامي با آغاز جنگ عراق عليه ايران در سيام شهريور 1359، اولين بيانيه خود را در اول مهر 1359 منتشر كرد و جنگ را يك بعد از ابعاد توطئههاي امپرياليسم و صهيونيسم عليه نظام جمهوري اسلامي ايران دانست و هدف از ايجاد درگيري و حمله نظامي به حريم ايران را مشغولكردن نيروهاي نظامي ايران در مرزها عنوان كرد. در اين بيانيه، تجاوز نظامي امريكا به ايران از طريق مزدور منطقهاياش صدام خائن، بهشدت محكوم گرديده و از امت مسلمان عراق خواسته شده بود: براي نابودي رژيم استبدادي و وابسته عراق بهپاخيزند و حكومت عراق را به دست صالحان بسپارند.[viii] حزب جمهوري در دومين بيانيه خود به تاريخ دهم مهر 1359 برخلاف ديدگاه ابوالحسن بنيصدر، رئيسجمهور و فرمانده وقت كل قوا كه بر جنگ كلاسيك با تكيه بر نيروهاي ارتش تاكيد داشت، از ضرورت بسيج مردم و اعزام آنان به جبههها و جنگ مردمي سخن به ميان آورد و جنگ با عراق را جنگ سرنوشتساز انقلاب اسلامي و جبهه ميان ايران و عراق را جبهه اسلام و جبهه كفر صدام خواند. حزب از تمامي اعضاء و افراد همسو خواست به سوي جبههها بشتابند و به كليه دفاتر حزب در سراسر كشور تكليف شد امكانات آموزش نظامي عمومي و اعزام نيروها به جبهه را فراهم آورند. به دنبال آن، دفاتر حزب در تهران و خرمآباد صدها داوطلب را تعليم نظامي دادند و آنان را به جبهههاي جنگ اعزام كردند.[ix] يك هفته بعد، در سومين بيانيه حزب در خصوص جنگ ايران و عراق، به تاريخ شانزدهم مهر 1358، با اعلام اينكه اگر انقلاب اسلامي منزوي بود، هيچ دولتي بهخود زحمت يورش به آن را نميداد، مساله گروگانهاي امريكايي در ايران را يكي از عوامل اصلي جنگ عراق با ايران دانسته و بر موضع قهر كامل و عدم پذيرش هر گونه مذاكره با دولت متجاوز عراق تاكيد شده بود. حزب در اين بيانيه دستاوردهاي جنگ را براي انقلاب و مردم ايران برشمرد و شكست توطئه جدايي مردم از انقلاب اسلامي، اثبات وفاداري ارتش جمهوري اسلامي به نظام جديد و غلطبودن محاسبات دشمنان در خصوص ارتش، اثبات توانايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در حفظ و حراست از انقلاب اسلامي، اثبات عدم وابستگي نظامي جمهوري اسلامي به استكبار جهاني و منزوينبودن اين نظام در ميان ملتهاي جهان را از مهمترين اين دستاوردها خواند. در پايان نتيجهگيري شده بود كه جنگ تحميلي رژيم بعث عراق با ايران، آغاز اوج صدور انقلاب اسلامي به جهان ميباشد... و ترديدي وجود ندارد كه اين جنگ به سقوط رژيم خائن حاكم بر عراق منتهي خواهد شد و به دنبال آن رژيمهاي سرسپرده و مرتجع و خائن منطقه كه از اقمار شيطان بزرگ ميباشند، يكي پس از ديگري سرنگون خواهند شد.[x]
به دنبال صدور فرمان بسيج عمومي توسط امام خميني (ره)، حزب جمهوري اسلامي در سيام مهر 1359، با حمايت از فرمان رهبر انقلاب و اعلام اينكه در شرايط حاضر تمامي امكانات تبليغي و رزمي خود را در جهت پيروزي مدافعين اسلام به كار برده است، از كليه نيروهاي خود خواست از فرمان رهبر انقلاب اطاعت كنند و با كمك سپاه پاسداران و كميتههاي انقلاب، از طريق مساجد و بسيج مستضعفان سازمان يابند و تعليمات نظامي فشردهاي را براي مقابله با متجاوزان فراگيرند. به دنبال آن، حزب جمهوري اسلامي به تمامي دفاتر خود در تهران و شهرستانها دستور داد تمام امكانات خود را در جهت تعليمات رزمي و بسيج اختصاص داده و آن را در اولين مرتبه اهميت قرار دهند.[xi]
با شكست استراتژي نظامي عراق در نخستين ماههاي جنگ و به دنبال آن فعالشدن هياتهاي صلح، بهويژه در پي سفر هيات اعزامي كنفرانس طائف براي ميانجيگري بين دو كشور درگير جنگ،[xii] حزب جمهوري اسلامي در بيانيهاي در چهاردهم فروردين1360 شرايط پايان جنگ را ترك كليه نيروهاي متجاوز از خاك ايران و مجازات صدام جنايتكار و رژيم او به خاطر خيانتهايي كه به دو ملت ايران و عراق كرده است، اعلام نمود. اين حزب با رد پيشنهاد هيات اعزامي مبني بر بررسي تشخيص متجاوز تاكيد كرد: «براي مردم جهان هيچ ترديدي وجود ندارد كه تجاوزگر صدام است و آنچه بايد در پي آن باشيم، مجازات است نه تشخيص اين كه چه كسي متجاوز است.» در بيانيه تاكيد شده بود: «مذاكره ميان جمهوري اسلامي ايران و ملت عراق تنها با حكومتي بايد صورت گيرد كه برخاسته از اراده و خواست ملت عراق باشد.»[xiii] با آغاز پيروزيهاي نيروهاي ايران در جبهههاي جنگ و پس از آزادسازي خرمشهر، حزب جمهوري اسلامي با انتشار بيانيهاي در سوم خرداد 1361 آزادي خرمشهر را نويدبخش فتح بيتالمقدس خواند و تاكيد كرد كه «اهتزاز پرچم ظفر اسلام بر فراز مسجد جامع خونينشهر، برافراشتن پرچم اسلام بر فراز مسجدالاقصي را بشارت ميدهد.» اين حزب به كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس اطمينان داد كه اگر به دنبال ماجراجويي نباشند و خواهان صلح و رفتار برادرانه به ديدة دوستي و احترام نگريسته خواهد شد. در همين ايام، به دنبال انتشار ديدگاه برخي اشخاص و گروههاي سياسي ــ از جمله نهضت آزادي ايران، حزب توده، سازماندهي چريكهاي فدايي خلق (اكثريت) ــ مبني بر ضرورت پاياندادن به جنگ پس از فتح خرمشهر و تاكيد بر اين كه تشديد و توسعه اين جنگ و انتقال آن به درون خاك عراق ميتواند پاي كشورهاي بيشتري را به جنگ بكشاند ــ دفتر سياسي حزب جمهوري اسلامي در سيويكم مرداد 1361 بر لزوم پيروزي قاطع نظامي ايران بر عراق تاكيد كرد: در بيانيه هرگونه حمايت از بهكارگيري شيوههاي ديپلماتيك و استفاده از هياتهاي صلح جهت ميانجيگري بيانگر سرسپردگي حاميان آن دانسته شده بود. در تاكيد بر اين مواضع، دبيركل وقت حزب جمهوري اسلامي (آيتالله خامنهاي) در سخناني در جمع اعضاء تصريح كرد: «شرايط جمهوري اسلامي براي پاياندادن جنگ، قطعي است و بايد مورد قبول قرار گيرد و درغيراينصورت جنگ تا سقوط رژيم صهيونيستي عراق ادامه خواهد يافت.»[xiv]
حزب جمهوري اسلامي معتقد بود پيروزيهاي نيروهاي ايران در آزادسازي مناطق اشغالي در جنوب و غرب كشور نتيجه انسجام و وحدت بيسابقهاي بين نهادها و مسئولين كشور است و تاكيد داشت كه پيروزيهاي عظيم در جنگ تحميلي مرهون يك شخص يا يك ارگان يا نهاد نيست و براي نيل به چنين موفقيتهايي، قاطعيت هيات حاكمه ــ مثل دولت و مجلس و قوه قضاييه ــ در انجام وظايفشان ضرورت دارد.[xv]
با تشكيل مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در تهران در پاييز 1361، حزب جمهوري اسلامي در بيانيهاي در سوم آذرماه، هدف از تشكيل اين مجلس را سرنگوني رژيم بعثي ــ صهيونيستي عراق، استقرار جمهوري اسلامي در عراق و گشودن راه آزادي قدس عزيز دانست. در بيانيه حزب به مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق توصيه شده بود با بسيج اقشار مختلف مردم عراق و ايجاد وحدت بين آنان، براي گسترش انقلاب اسلامي و سرنگوني رژيم فاسد صدام تلاش كند. حزب در بيانيه خود، مجلس اعلا را تنها سخنگوي مردم عراق دانسته بود.[xvi] با تداوم جنگ در خاك عراق در سال 1362 و تشديد تلاشهاي بينالمللي براي جلوگيري از پيروزي ايران در جنگ، حزب جمهوري اسلامي در بيانيهاي به مناسبت روز جهاني قدس در پانزدهم تيرماه آن سال، از عزم راسخ امت ايران در ادامه دفاع از انقلاب اسلامي در برابر جنگي كه استكبار جهاني بر نظام جمهوري اسلامي ايران تحميل كرده است، خبر داد و از اسرائيل و رژيم بعث عراق به عنوان دو نيروي شيطاني استكبار و كفر جهاني به سركردگي امريكا ياد كرد كه براي محو و نابودي اسلام و مسلمانان بسيج شدهاند. در بخشي از اين بيانيه آمده بود: «نگاههاي ژرف و عميق امت ايران از وراي سرزمينهاي غصبشده... به سوي كربلا است كه تا قدس شريف ادامه دارد.» در اين بيانيه، دولت فرانسه به خاطر انباشتن زرادخانههاي عراق از سلاحهاي جنگي، شريك در كشتار دو ملت مسلمان ايران و عراق دانسته شده بود.[xvii] در نيمه خرداد 1363 در پي بمباران شهر بانه، حزب جمهوري اسلامي با انتشار بيانيهاي ضمن محكومكردن اين اقدام، اعلام كرد كه ملت ايران به همت رزمندگان و رهبري امام انتقام همه شهداي جنگ تحميلي را خواهد گرفت و با همكاري و همدلي دو ملت ايران و عراق شاهد سقوط مزدوران بعثي و برقراري جمهوري اسلامي در عراق خواهد بود.[xviii] در شانزدهم شهريور همين سال نيز، حزب با انتشار پيامي به مناسبت سالروز هفدهم شهريور، از پيكاري سهمگين در همه جبهههاي توطئه، ترور، كودتا، تجاوز و تحميل جنگ خبر داد كه بر اساس آن نظام جمهوري اسلامي بر پايه ايمان و عدالت، فضيلت و تقوي و وحدت و انسجام، اهداف و آرمان شهدا بهويژه شهداي جنگ تحميلي جبهههاي نبرد حق عليه كفر صدامي را تحقق خواهد بخشيد.[xix]
سرانجام حزب جمهوري اسلامي در پي بروز شكاف ميان اعضاي آن در سال 1366 منحل شد. در نامه دبيركل وقت حزب (آيتالله خامنهاي) و حجتالاسلام هاشميرفسنجاني به امامخميني(ره)، رهبر انقلاب، براي اخذ اجازه انحلال آن در تاريخ دوازدهم خرداد 1366 چنين آمده بود: «در طول جنگ تحميلي حزب جمهوري اسلامي در سراسر كشور به وظيفة الهي خود براي بسيج مردم و شركت فعال در جبهههاي جنگ [عمل نمود] و جمعي از كادرها و اعضاي آن در اين جهاد مقدس به شهادت رسيدند.»[xx]
پينوشتها
--------------------------------------------------------------------------------
[i]ــ غلامرضا عليبابايي، فرهنگ تاريخي ــ سياسي ايران و خاورميانه، تهران، موسسه خدمات فرهنگي رسا، ج3، چ اول، 1374، ص383؛ تقويم تاريخ انقلاب اسلامي، تهران، انتشارات سروش، 1369 ص274
[ii]ــ او به تنهايي يك امت بود، تهران، واحد فرهنگي بنياد شهيد، چ اول، هفتم تير 1361، ص466
[iii]ــ مجتبي سلطاني، خط سازش؛ بررسي و تحليل تحقيقي و مستندي پيرامون تاريخچه مواضع و عملكرد نهضت آزادي ايران، تهران، مركز چاپ و نشر سازمان تبليغات اسلامي، چ اول،1367، ص23
[iv]ــ غلامرضا خواجه سروي، «تعارضات جناحهاي سياسي دوره اول مجلس شوراي اسلامي (1363ــ1359)»، فصلنامه پژوهشي دانشگاه امام صادق، سال اول، شماره اول، پاييز 1374، ص92 و 93؛ واحد فرهنگي بنياد شهيد، همان، صص469ــ466؛ ابراهيم جعفرياني، نقش ساختار سياسي جمهوري اسلامي ايران در بروز و تداوم جنگ ايران و عراق، پاياننامه دوره كارشناسي ارشد دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران،1380صص75ــ74؛ آيتالله دكتر بهشتي، عملكرد يكساله حزب جمهوري اسلامي، گفتار شماره 13، تهران، حزب جمهوري اسلامي، چ اول15/2/1359، صص9، 50ــ49
[v]ــ آيتالله دكتر بهشتي، همان، ص50؛ دانشجويان پيرو خط امام، اسناد لانه جاسوسي؛ دخالتهاي امريكا در ايران، ش.15، تهران، انتشارات لانه، بي تا، ص17
[vi]ــ حزب جمهوري اسلامي، مرامنامه و اساسنامه، تهران، بهمن 1357، صص6، 9، 10 و 11؛ كريم راهوار منفرد (افتخاري)، احزاب ، تشكلها و جناحهاي سياسي ايران امروز (1380-1357) تهران، نشر سياست، چ اول،1382، صص 314ــ 303، غلامرضا خواجه سروي، همان، ص95
[vii]ــ ابراهيم جعفرياني، همان، صص 94-92، آيتالله دكتر بهشتي، همان، صص 26 ، 28 و 51؛ بيانيه حزب جمهوري اسلامي، 4/12/1358،ص 2 ؛ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه ويژه، ص45؛ دادگستري جمهوري اسلامي ايران، غائله چهاردهم اسفند 1359، تهران، ناشر دادگستري جمهوري اسلامي، چ اول، 1364، صص 91،92 و 704؛ علي زارعي و سيدكاظم مشكاني، الگوها؛ زندگينامه شهيدان رجايي و باهنر، انديشه دانشجو، سال هشتم، شماره6، شهريور 1381، صص 57-54؛ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه ويژه، ش76، ص35؛ اميد انقلاب، سال بيستودوم، شماره320، تيرماه 1381، ص6؛ محمد دروديان، جنگ، بازيابي ثبات، تهران، انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، چ اول، 1378، ص123
[viii]ــ بيانيه حزب جمهوري، 1/7/1359
[ix]ــ پرونده حزب جمهوري اسلامي در روزنامه جمهوري اسلامي.
[x]ــ روزنامه كيهان، 17/7/1359، ص2؛ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن احزاب و گروهها.
[xi]ــ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/7/1359، ص2؛ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس، زونكن احزاب و گروهها.
[xii]ــ ر.ك. اتحاديه عرب.
[xiii]ــ واحد فرهنگي بنياد شهيد، همان، صص 537ــ536؛ روزنامه جمهوري اسلامي، 30/7/1359، ص2؛ بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس.
[xiv]ــ پرونده حزب جمهوري اسلامي در روزنامه جمهوري اسلامي.
[xv]ــ دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، نشريه داخلي، رويدادها و تحليل، ش46، 11/8/1361، ص30ــ29
[xvi]ــ روزنامه جمهوري اسلامي، 4/9/1361، ص2، بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس زونكن گروهها و سازمانها.
[xvii]ــ همان، ش1187، ص2، معاونت اطلاعرساني، 1362
[xviii]ــ همان، 16/3/1363، ص2 و بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس.
[xix]ــ همان، 17/6/1363، ص 2، معاونت اطلاعرساني اداره اطلاعرساني نمايندگي وليفقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، پرونده حزب جمهوري اسلامي، 1363
[xx]ــ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه ويژه ص45