مردم سالاری اصیل در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
از منظر امام خمینی(ره)، دموکراسی مطلوب، حالتی است که تضمین کننده کرامت انسان و قدرت انتخاب اوست؛ کرامت و اختیاری که هدیه خداوند و شریعت مقدس به انسان (خصوصا انسان مسلمان و مؤمن) است. لازمه تحقق چنین نگرشی به دموکراسی، خواست عامه و اکثریت جامعه است و اگر بخش عمدهای از یک تجمع مدنی اراده کند که زندگی جمعی خود را بر پایه چنین نگرشی از دموکراسی استوار سازد، راه برای تحقق دموکراسی مطلوب حضرت امام فراهم میآید و طبیعی است که حد و مرز دموکراسی، در جامعه اسلامی همانا خطوط قرمز معین شده از خداوند است و دموکراسی ابزاری برای نیل انسان به کمال و سعادت معرفی شده از سوی دین است. مقدمه امام خمینی (ره) در جهان امروز به عنوان مهمترین فیلسوف سیاسی معاصر شناخته شده است. آراء و اندیشههای وی امروزه بسیار اهمیت دارد و در محافل علمی و دینی همچنان مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در این میان حضرت امام (ره) در جهان بیشتر به عنوان چهرهای مبارز شناخته میشود که هژمونی کشورهای امپریالیستی را به چالش کشید. به بیان دیگر به استکبار ستیزانه شخصیت امام (ره) در جهان، ابعاد دیگر شخصیت وی را تحتالشعاع خود قرار داده و سبب شده است که ابعاد فقهی و علمی آثار و اندیشههای ایشان کمتر مورد توجه قرار گرفته و حتی تا حدی مغفول واقع شود. از این رو ابعاد سیاسی، اقتصادی و اخلاقی ایشان برای مردم کمتر شناخته شده است. امروزه از مهمترین مسائل مبتلا به نظامهای سیاسی مسأله دموکراسی است. دموکراسی به عنوان جزو لاینفک غالب نظامهای موجود در آمده است. از این نظر غالب متفکرانی که در مباحث سیاسی وارد میشوند. نقطه نظرات خود را در رابطه به مفهوم و حتی فرآیند دموکراسی بیان میدارند. در این راستا امام خمینی (ره) نیز به عنوان فیلسوف سیاسی اسلامی در رابطه با این گونه مسائل نظیر وحدت، آزادی و دموکراسی نظارت قابل توجهی دارد که نقد آنها در مجامع آکادمیک لازم است. از آنجا که دموکراسی به عنوان یکی از ملزومات نظامهای سیاسی معاصر نقش قابل ملاحظهای در شکلدهی به عقاید و حتی فرآیندهای سیاسی دارد، بررسی آن اهمیت هر چه بیشتری مییابد. در حال حاضر دموکراسی در معنای غربی، از جمله مفاهیم مقدس و تعرض ناپذیر به شمار میآید. اما حضرت امام (ره) از جمله اشخاصی است که در حیات فکری و عملی خود، این نوع نظام سیاسی را به بوته نقد کشیده و بدیل اسلامی آن را معرفی نمودهاند. بدین ترتیب میتوان اذعان داشت که یکی از موضوعاتی که در اندیشه امام قابل بررسی است مبحث قابل مناقشه دموکراسی است. دموکراسی مطلوب نخستین نکتهای که در بررسی دیدگاه حضرت امام (ره) در خصوص دموکراسی جلب توجه میکند آن است که ایشان در یک مقطع زمانی خاص نسبت به این مقوله اظهار نظر کردهاند. عمده دیدگاههای ایشان درباره دموکراسی ، در سالهای 1356 تا 1358 شمسی ابراز شده است. بدیهی است که ایجاد هر گونه رابطه معنیدار میان مقطع زمانی فوق و دیدگاههای حضرت امام درباره دموکراسی ، نیازمند اطلاعات و پژوهشهای گستردهای است. مفهوم دموکراسی در بیانات امام (ره) به دو شکل به کار گرفته شده است: نخست، دموکراسی مطلوب و مثبت و دیگر دموکراسی نامطلوب و به تعبیر امام (ره) غیر حقیقی و جعلی که در مغرب زمین بنا نهاده شده و طبق نظر ایشان اساسا دموکراسی نیست. در این میان، نکته مهم آن است که حضرت امام (ره) ، طرح خود از دموکراسی مطلوب را بر تعریف و قرائت ویژهای از مفهوم دموکراسی بنا گذاشتهاند. امام خمینی (ره) برای دموکراسی مطلوب خود ویژگیها و مشخصاتی بیان کردهاند که طرح آن میتواند به شکل گرفتن تصویر نسبتا واضحی از دموکراسی مطلوب ایشان بیانجامد. ویژگیهای دموکراسی مطلوب حضرت امام (ره) عبارتند از: 1ـ نافی استبداد و دیکتاتوری: دموکراسی مطرح شده در آرای حضرت امام (ره)، نقطه مقابل استبداد و دیکتاتوری است. ایشان در این باره میفرمایند: «اصول دموکراسی در تضاد با رژیم شاه قرار دارد» و «دست از مبارزه بر نمیداریم تا حکومت دموکراسی به معنای واقعی آن جایگزین دیکتاتورها شود» و «با قیام ملت شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی برقرار خواهد شد». در جمعبندی سخنان فوق، یک نکته آشکار میشود و آن تضاد دموکراسی با نظام سیاسی مستبد است. استبداد و دیکتاتوری از جمله صفات محوری حکومت پهلوی است و بر همین اساس حضرت امام خمینی (ره) تحقق دموکراسی در ایران را منطو به زوال نظام شاهنشاهی دانستهاند. این ادعا هنگامی به واقعیت نزدیکتر میشود که بدانیم حضرت امام (ره) ، تحقق دموکراسی را در زمان حکومت پهلوی امری محال توصیف کردهاند. 2ـ تأمین و حفظ آزادی: دیگر شاخصه دموکراسی مطلوب امام خمینی (ره) تأمین آزادی انشانها و حفاظت از آن در مقابل موانع تحقق آزادی است . ایشان با اشاره به این مطلب که «هیچ کس مثل اسلام، آزادی طلب نیست». مشخصا به دو نوع از آزادی موجود در دموکراسی مطلوب خود اشاره کردهاند. نخستین آزادی مد نظر ایشان را میتوان، آزادی در مشارکت سیاسی دانست. حضرت امام (ره) آزادی مردم در انتخاب را از جمله مبانی دموکراسی دانستهاند و به عنوان نمونه از آزادی مردم در گزینش نمایندگان مجلس یاد کردهاند. آزادی بیان و عقیده دومین نوع آزادی است که حضرت امام (ره) دموکراسی مطلوب خویش را بانی و حافظ آن معرفی کردهاند: «در اسلام، دموکراسی مندرج است و مردم در بیان عقاید آزادند» نکته قابل توجه آن است که حضرت امام (ره) ، محدوده آزادی مورد نظرشان را انحراف انسانها از مسیر صحیح و همکاری با دشمنان نظام میدانند؛ به این معنی که در دموکراسی مطلوب ایشان ، آزادی بیان و عقیده تا آنجا به رسمیت شناخته شده و حفاظت میشود که منجر به انحراف اذهان و سوءاستفاده دشمنان نظام شود. 3ـ پیوند با استقلال: از بیانات حضرت امام (ره) چنین استفاده میشود که دموکراسی مطلوب اشان، ملازم با مفهوم استقلال بوده و در کنار آن معنی مییابد «نظام حکومتی ایران، جمهوری اسلامی است که حافظ استقلال و دموکراسی خواهد بود». همچنین «برنامه سیاسی ما آزادی، دموکراسی حقیقی و استقلال است». دقت در عبارات فوق نشان میدهد که امام خمینی (ره) به شکلی از دموکراسی اعتقاد داشتند که ضامن و حافظ استقلال جامعه باشد و از این رو اشکالی از دموکراسی که منجر به زوال یا ضعف استقلال جامعه باشد را مردود میشمارند. 4ـ عدالت خواه: عدالت خواهی، نفس تبعیض و اهمیت قائل شدن برای ضعفا از دیگر مشخصات دموکراسی مطلوب حضرت امام (ره) است که به روشنی در عبارات زیر نمایان است: «آن دموکراسی که در اسلام است در جاهای دیگر نیست. هیچ دموکراسی مانند دموکراسی موجود در اسلام به ضعفا اهمیت نداده است». همچنین «حکومت اسلامی یعنی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی» و یا «نظام صدر اسلام، دموکراسی بوده، این گونه که میان حاکم جامعه و رعیت هیچ تبعیضی در برخورداری از امکانات وجود نداشته است». در دیدگاه حضرت امام (ره) آن قرائت از دموکراسی، مطلوب است که طرفدار سرمایهدارهای بزرگ نباشد. 5ـ نشأت گرفته از اسلام: از جمله مشخصات محوری دموکراسی مطلوب امام خمینی (ره)، ارتباط و پیوستگی دموکراسی با اسلام است. در واقع تنها در لوای اسلام است که دموکراسی صحیح پیاده میشود. حضرت امام (ره) ضمن منحصر ساختن دموکراسی صحیح به دموکراسی موجود در اسلام و بینظیر خواندن چنین نگرشی به دموکراسی میفرمایند: «ما به دنیا خواهیم فهماند که معنی دموکراسی چیست». ایشان نظام حکومتی صدر اسلام (حکومت نبوی و علوی ) را الگوی دموکراسی مطلوب معرفی کرده و فرمودهاند: «حکومت صدر اسلام، یک رژیم دموکراسی بوده، به گونهای که دموکراسیهای امروزی نمیتوانند مانند آن شوند». همچنین در بیانی دیگر در این خصوص میفرمایند: «ما میخواهیم اسلام و حکومت اسلام را به نحوی که شبیه صدر اسلام باشد اجرا کنیم تا غرب معنی درست دموکراسی را به آن حدی که هست بفهمد تا تفاوت میان دموکراسی موجود در اسلام و دموکراسی اصطلاحی مورد ادعای دولتها آشکار شود». حضرت امام (ره) دموکراسی مطلوب را متکی بر قواعد و قوانین اسلامی معرفی کرده و به همین دلیل این نوع از دموکراسی را کاملتر از دموکراسی غربی میدانند. در نظر ایشان رژیم پیشنهادی ما که نظیر آن در غرب یافت نشده و نخواهد شد ممکن است شباهتهایی با دموکراسی غربی داشته باشد، اما آن دموکراسی که ما میخواهیم ایجاد کنیم در غرب وجود ندارد و بر اساس موازین و قوانین اسلامی اداره میشود. حضرت امام (ره) ضمن اشاره به بنای دموکراسی مطلوب فرمودهاند: «ما بعدها اگر توفیق پیدا کنیم به شرق و غرب اثبات میکنیم که دموکراسی مورد نظر ما، دموکراسی است نه آن چیزی که در شرق و غرب به عنوان دموکراسی ارائه میشود». امام خمینی (ره) ضمن توجه به برداشتهای گوناگون از اسلام، بیان میکنند که : «قوانین اساسی اسلام انعطاف ندارد؛ اما بسیاری از قوانین اسلام با نظرهای خاصی انعطاف دارد و میتواند همه انحاء دموکراسی را تضمین کند». در برابر آفتهای دموکراسی آفات دموکراسی به عنوان یک نظام سیاسی از دیدگاه امام خمینی (ره) پوشیده نبوده و ایشان با فراست کامل در این زمینه به ویژه در بحث از انتخابات اظهارنظرهای عمیقی نمودهاند. امام خمینی (ره) با دموکراسی نخبهگرا که مانع حضور فعال مردم و آرای آنهاست؛ مخالف بودند و ضمن پافشاری بر حضور متخصصان در انتخابات ، مردم را مکلف به حضور آگاهانه در این امر میدانستند. از سویی امام خمینی (ره) گروه گرایان را از ضابطه گرایان جدا میدانستند و ضمن تأکید بر شایسته سالاری به همه توصیه کردند: «اگر کسانی را در غیر گروه یا صنف خود یافتند که از افراد گروهشان لایقتر است او را کاندیدا کنند» و شرعا کاندیداتوری افراد غیر صالح را به خاطر مغایرت با رضا الهی و منافع عمومی منع مینمودند. امام (ره) برای افزایش تأثیر و صحت انتخاب توسط مردم توصیه میکردند که حوزهای برای حوزه دیگر کاندیدا تعیین نکند و هر کاندیدا، بومی منطقه خویش باشد تا بدینوسیله دخالت منفی گروهها و جناحها در انتخابات کمتر شود و آرای مردم بیشتر نافذ بشود. ایشان همچنین شدیدا مخالف تبلیغات به شیوه غربی بودند و هر گونه توهین و افترا و تخریب افراد را در این قضیه نفی مینمودند. امام (ره) در پاسخ به نامه چهار تن از نمایندگان از رشد سیاسی و دینی مطلوب مردم و خودآگاهی آنها به عنوان عامل صحت انتخاب ایشان یاد نموده و بر ضرورت آزاد گذاشتن ملت و عدم تحمیل کاندیداها به مردم یاد میکنند و میفرمایند: «در چنین اوضاعی، هیچ فرد و گروهی و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعی نمیتواند در حوزه انتخابات غیر حوزه خود دخالت نماید ... در شرایط کنونی اینجانب به هیچ کس و به هیچ وجه اجازه نمیدهم تا از سهم مبارک امام (ع) و از اموال دولت یا اموال دفاتر و سازمانها و مجامع و اموال عمومی خرج انتخابات کند». امام خمینی (ره) در برخوردهای عملی خود نیز امکان انتخاب آزاد را برای مردم ملحوظ میشمردند و سعی در تحمیل عقیده خویش نسبت به فکر یا افرادی خاص نداشتند. از سوی دیگر حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند که در غرب خبری از دموکراسی نیست؛ هر چند که زیاد از آن دم میزنند و «این حکومتها لفظا دموکراسی است، محتوا ندارد و دموکراسیهای فعلی، مستبد است» در نظر ایشان «دموکراسی ، نوع غربیاش، فاسد است، نوع شرقیاش هم فاسد است» هر چند که «درباره دموکراسی هیاهو است، تبلیغات است ، همین معنی دموکراسی را که اسم میبرند، در آمریکا و انگلستان هم هست، در این کشورها مسائل دیکتاتوری هم هست». از جمله اشکالاتی که ایشان نسبت به دموکراسیهای رایج بیان میکنند، عبارت است از: تبعیض میان طبقه حاکم و مردم در برخورداری از امکانات ، طرفداری از سرمایه دارهای بزرگ و اهمیت ندادن به ضعفا. نظام اسلامی مبتنی بر دموکراسی حضرت امام (ره) در طول سالهای برپایی نهضت اسلامی (1341) تا زمان رحلتشان (1368) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی قرن بیستم و بنیانگذار نخستین حکومت دینی در جهان معاصر، دیدگاهها و نظارت خویش درباره مسائل مختلف را مطرح فرمودهاند که از آن جمله میتوان به شمای حکومت مطلوب از منظر ایشان، اشاره کرد. امام خمینی (ره) در فاصله زمانی میان سالهای 1341 و 1368 در مناسبتهای مختلف و به تدریج، گوشهای از ویژگیهای نظام حکومتی را بیان رکدهاند که با جمعبندی این ویژگیها میـوان به توصیر نسبتا کاملی از حکومت مطلوب ایشان دست یافت؛ حکومتی که بر اساس دموکراسی بنا شده به نوبه خود ، ظرف بسط و ظهور چنین قرائتی از دموکراسی نیز به شمار میآید. دموکراسی مطولب حضرت امام (ره) ، بنا کننده حکومتی است که به خاطر خدا به کسب رضایت مردم بپردازد و رضایت خداوند را از طریق کسب رضایت مردم (مؤمن) جلب کند، مقبول مردم باشد و مردم از جان و دل موافق آن باشند، معترف به خطاهای خود بوده و از تصمیمهای نادرست خود عدول کند، در مقابل قانون تسلیم بوده و در محدوده آن عمل کند، به آراء و افکار عمومی احترام گذاشته و در برابر خواستههای شرعی و قانونی مردم تسلیم باشد، همچنین متکی به اراده ملت بوده و بیشترین توجه را به قشر ضعیف جامعه اختصاص دهد و در برابر مردم متواضع و فروتن باشد، به مشارکت مردم در مسائل کشور معتقد باشد و مردم به سهولت، امکان ارتباط با مسئولان آن حکومت را داشته باشند. با جمعبندی مواردی که فهرستوار به آنها اشاره شد؛ میتوان ساختار و شمای کلی حکومت مبتنی بر دموکراسی مطلوب حضرت امام (ره) را تصویر کرد. دموکراسی اصیل اندیشه و رژیم سیاسی دموکراسی غربی در اندیشه امام خمینی (ره) به عنوان یک واژه یا نظامی معتبر به کار نرفته است. امام خمینی (ره) با فراست کامل، معتقد به ابهام و تغییر مفهوم دموکراسی بودهاند و با لحاظ برتری اسلام و حکومت اسلامی نسبت به این نحله فکری، شکل حکومتی آن را نفی مینمودند. به باور ایشان، پدیده دموکراسی و آزادیهای غربی پدیدهای مصنوع، دستساز، سیال و در راستای منافع غربیها است که همواره و فریبکارانه این واژگان را به نفع خود تأویل و تفسیر میکنند. بدین ترتیب امام خمینی (ره) هم منتقد اصل و اساس دموکراسی غربی بوده و هم رژیمهای دموکراتیک غربی را از واقعیت دموکراسی اصیل بیگانه میشرمد و آنها را منطبق با آرمانهای مورد ادعای فلسفه دموکراسی نمیدانست. به یقین مشخص است که باور اما (ره) بر مبنای تحقق دموکراسی اصیل در جامعه دینی است و بارها ایشان برتری حکومت اسلامی را بر دموکراسی یادآور شده و آن را در دموکراسی حقیقی و ردست خواندهآند. در این راستا، اندیشه امام (ره) سرشار از حس خودباوری جوامع اسلامی و اعتقاد و اتکال به جامعیت و کمال حکومت اسلامی است و حتی انضمام واژه دموکراتیک را به نام نظام اسلامی، مایه وهن میدانند. دموکراسی غربی به نظر امام (ره) در بهترین شکل و کارآمدترین صورت، فقط تأمین کننده مصالح مادی مردم است. در حالیکه حکومت اسلامی علاوه بر این، وظیفه اصلی خود را انسان سازی، بازسازی و ارتقای امور معنوی مردم به شمار میاورد و خدامداری را جایگزین فردگرایی و انسان محوری میکند. همچنین اصل نسبیت اخلاقی و ارزشی و آزادیهای منفی گونه دموکراسی در اندیشه امام (ره) و حکومت اسلامی جایی نداشته و مردود است. از سوی دیگر ، نقد شدید این نوع اندیشه سیاسی و نوع نظام اداره جامعه ( دموکراسی ) به این معنا نیست که امام (ره) به حا کمیت ملت و مردم اعتقادی ندشاتند. بلکه عکس این قضیه صادق است و وی بیش از هر فقیه و عالم دینی در طول تاریخ به مردم و جایگاه عالی و نقش محوری آنها در حکومت عنایت داشتهاند. از این دیدگاه، اطلاق ولایت فقیه و تولی وی به هیچ وجه به منزله ناچیز شمردن نقش عمده مردم در نظام اسلامی نیست و اساسا اگر چه امام (ره) ، نظریه ولایت انتصابی را قبول داشته و ولایت را نصب الهی میدانستند؛ ولی طبق نظریه احتیاطی عمل نموده و با تفویض نقش بیشتر به مردم، تحقق و اعمال ولایت امر خویش را عملا موکول به پذیرش مردم میکردند. البته بعد الهی ( اسلامی ) تفکر امام (ره) بر بعد مردمی آن احاطه داشته و جنبه مردمی مقید و محصور در آن است. بدین ترتیب جمهوریت و اسلامیت تبدیل به دو بال تفکیک ناپذیر حکومت اسلامی میشود. البته برداشت برخی اینگونه بوده که امام (ره) چندان قائل به آزادی و حق قطعی مردم در تعیین سرنوشتشان نبوده و چون صد در صد از تعلق خاطر آنها به اسلام مطمئن بوده حق رأی بر ایشان قائل شده و در واقع مردم را شرعا مکلف به این امر میدانستهاند. این مدعا صورت دیگری از توهم تنافی دین و آزادی و یا مغایرت آزادی با انجام تکلیف شرعی است. در پاسخ باید گفت که این تلقی علمای اسلامی در اندیشه امام (ره) هم مستور است که انسان اگرچه تکوینا در نظام آفرینش آزاد و مجبور به انتخاب راه و عقیدهای نیست؛ اما تشریعا آزاد و رها نبوده و مکلف به انتخاب راه حق است. بنابراین آزادی تکوینی در کنار وظیفه شرعی قابل تفسیر است. از سوی دیگر تکلیف شرعی غیر از الزام قانون است که موجب پیگرد قانونی باشد. همچنان که عقل انسان، وی را ملزم به رعایت اموری میسازد و با این حال انسان خود را اسیر عقل قلمداد نمیکند و خود را آزاد میداند. الزامات شرعی هم به معنای وجود پیگردهای قانونی یا منع تکوینی و خارجی نیستند. این موضوع که متشرعان و افراد با ایمان، خود را مقید به شرع میدانند و لذا خیلی از کارهایی که شرعا حرام است نیز مرتکب نشده و نمیشوند؛ هرگز به معنای عدم آزادی آنان نیست. امام خمینی (ره) گرچه خود در بعضی مواقع، تکلیف شرعی را در امور حکومتی مورد تمسک قرار میدادند؛ اما در رفع شبه وجود تعارض بین آزادی مردم و تکلیف شرعی چنین میفرمودند: «احدی در سرتاسر ایران الزام نکرده است کسی را که رای به این بده یا به او بده. الزام به رأی دادن هم نکرده است لکن شرع گفته است. ما اگر میگوییم، تکلیف شرعی میگوییم و الا نه این است که ما الزامشان کنیم. اینها مکلفند شرعا به این که حفظ بکنند جمهوری اسلامی را و حفط به این است که در صحنه باشند و حفظ به این است که حفظ بکنند جمهوری اسلامی را و حفظ به این است که اختلافات نداشته باشند. خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم. بلی ممکن است گاهی وقتها ما یک تقاضاهایی از آنها بکنیم؛ تقاضاهایی متواضعانه. تقاضاهایی که خادم یک ملت از ملت میکند ....» بدین ترتیب توهم وجود تنافی بین آزادی و تکلیف با دین و آزادی در اندیشه امام (ره) مطرود است و ایشان ارزش ذاتی برای آرای مردم قائل بوده است. امام خمینی (ره) به عنوان رهبری دینی و سیاسی نیز وظیفه هدایت مردم و گوشزد نمودن وظایف شرعی سیاسی آنهارا هم بر خود لازم میدانستهاند و این به معنای ناچیز شمردن نقش مردم و نفی آزادی و حق رأی آنها و تحمیل عقیده به ایشان نبودن و نیست. همچنانکه آزادی مورد قبول امام (ره) آزادی مقید به عدم اخلال به مبانی دینی و عدم اخلال به دولت و نهادهای مدنی و ثبات و امنیت کشور است. ایشان معتقد به اعطای آزادی به مخالفین و دگراندیشان، در چارچوب شرع و مشروط به فقدان سوءاستفاده و توطئهگری از جانب آنها بودند. دموکراسی در ترازوی دین از بخشهای پیشین میتوان نتیجه گرفت که نگرش حضرت امام خمینی (ره) به دموکراسی مطلوب، برآمده از خاستگاه دینی تفکرات ایشان و مبتنی بر اصول اسلامی و کرامت و اختیار انسان است. در دیدگاه دینی حضرت امام (ره) ، انسان دارای منزلت و دارای قوه اختیار است. بر همین اساس، انسان مسلمان و مؤمن، قطعا عزیز است و محترم و انتخاب او نیز دارای عزت و حرمت است. از این روست که حکومت به عنوان ابزاری لازم در جهت حرکت انسان به سوی رشد و کمال باید برای انسان و انتخاب او ارزش قائل شود و همین نکته است که زیربنای دموکراسی مطلوب حضرت امام خمینی (ره) را تشکیل میدهد. برپایه چنین نگرشی به انسان است که دیدگاه سیاسی حضرت امام (ره) شکل میگیرد و حکومت دموکراسی مطلوب تصویر میشود. از منظر امام خمینی (ره) ، دموکراسی مطلوب، حالتی است که تضمین کننده کرامت انسان و قدرت انتخاب اوست؛ کرامت و اختیاری که هدیه خداوند و شریعت مقدس به انسان (خصوصا انسان مسلمان و مؤمن) است. لازمه تحقق چنین نگرشی به دموکراسی، خواست عامه و اکثریت جامعه است و اگر بخش عمدهای از یک تجمع مدنی اراده کند که زندگی جمعی خود را بر پایه چنین نگرشی از دموکراسی استوار سازد، راه برای تحقق دموکراسی مطلوب حضرت امام فراهم میآید و طبیعی است که حد و مرز دموکراسی ، در جامعه اسلامی همانا خطوط قرمز معین شده از خداوند است و دموکراسی، ابزاری است برای نیل انسان به کمال و سعادت معرفی شده از سوی دین. بنا به فرموده حضرت امام (ره) ، دموکراسی بر گرفته از دین در برخی نقاط، شباهتهایی به دموکراسی رایج در جهان معاصر دارد، اما تفاوت اساسی میان این دو نگرش به دموکراسی، ناشی از این حقیقت است که دموکراسی رایج در جهان کنونی، مردم محور است؛ اما دموکراسی مطلوب و بر گفته از دین، مردمدار و در خدمت انسان است و خدمت سعادت و تکامل اوست. دموکراسی مطلوب حضرت امام (ره) با هر آنچه به ضعف و ذلت انسان بیانجامد و قدرت اختیار و انتخاب خدادادی او را سلب کند مقابله میکند؛ خواه به شکل سرمایه دارای و سرمایه محوری باشد و خواه به شکل تبعیض و بیعدالتی. بر این اساس است که دموکراسی مطلوب امام (ره) علاوه بر نگرش عام به همه شهروندان، نگاهی خاص به مستضعفان دارد و تجلی مردمداری را در حمایت از طبقات ضعیف جامعه جستجو میکند. نقد دموکراسی رایج در مغرب زمین نیز بر اساس نگرش فوق صورت گرفته است. حضرت امام (ره) با تکیه بر چنین نگرشی،دموکراسی غربی را خالی از محتوا و دربردارنده صورتهایی از دیکتاتوری میدانند، صورتهایی که به انقیاد و سلب آزادیهای خدادادی انسان و اسارت او در بند هیاهو و تبلیغات انجامیده است. منبع: نشریه دانشگاه تمدن ساز