ملا‌قات با امام (ره) / حمید درخشان

روزهاي انقلا‌ب روزهاي پرشور و شوقي بود كه هريك از مردم ايران به هر طريقي كه توانايي داشتند مي خواستند به حرف امام عمل كنند و به نوعي همراه با مردم وظيفه و دين خود را نسبت به جامعه ادا نمايند .

وقتي مردم بزرگترين ارزش وجودي يعني جان خود را در طبق اخلاص مي‌گذارند، يعني نهايت شور و عشق.
حميد درخشان در وصف پيروزي انقلاب اسلامي اينچنين مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: بله ، انقلاب بحث يك گروه خاص از مردم نبود، همه دست به دست هم داده بودند و به معناي واقعي وحدت ملي را به نمايش گذاشتند.
شما به چشم خود مي‌ديديد كه هيچكس برايش مهم نيست كه حتي جانش را از دست بدهد چون براي رسيدن به هدف جان هم براي مردم ارزشي نداشت.
شما هم همراه مردم بوديد، چه مي‌كرديد؟
من؛ بخاطر دارم كه در تمام روزهاي پيش از 22بهمن همراه دوستانم در تظاهرات و تجمع‌هاي خياباني شركت داشتيم، اما مهمترين حضور ما روزي بود كه مردم زندان اوين را گرفتند.
آن روز از ابتدا همراه مردم بوديم، وارد زندان شديم هر كسي يك مسووليت داشت، درگيري شروع شد، خيلي‌ها شهيد شدند، اما وارد قسمت مهمات شديم و تعدادي اسلحه آورديم كه خيلي به درد خورد، در نهايت هم زندان به دست مردم افتاد و تمام زندانيان آزاد شدند.
چند سال داشتيد؟
18 سال.
در پرسپوليس بازي مي‌كرديد؟
بله، من سال 55 به پرسپوليس آمدم، البته بعد از انقلاب فوتبال و ورزش هم تعطيل شد و مدتي دور از ميادين بوديم، تا اين‌كه فروردين 58 جام مهدي اسپندي برگزار شد.
به تيم ملي هم دعوت شديد؟
به اولين تيم ملي بعد از انقلاب دعوت شدم و در آن سال‌ها تيم ملي را همراهي مي‌كردم، خاطره خوبي هم از ديدار با امام خميني ره دارم، آن زمان همه در انتظار ملاقات با ايشان بودند، ما هم همراه تيم ملي به ديدارشان رفتيم كه آن جمله تاريخي را ؛ «من ورزشكار نيستم، ولي ورزشكاران را دوست دارم» در آن جمع فرمودند كه هرگز از ذهنم بيرون نمي‌رود.