ناگفته‌های مسئول ضد اطلاعات پارچین: شب انقلاب می‌خواستند کارخانه را آتش بزنند/ بازداشتگاه نداشتیم

ناگفته‌های مسئول ضد اطلاعات پارچین: شب انقلاب می‌خواستند کارخانه را آتش بزنند/ بازداشتگاه نداشتیم
 
در ماه‌های اخیر، کشورهای غربی ۱+۵ و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بار‌ها خواستار بازدید از صنایع نظامی پارچین هستند و برخی ادعا کرده‌اند که تحرکاتی در پارچین در حال وقوع است و آن‌ها احتمال می‌دهند که این فعالیت‌ها مربوط به فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی است.
 اما واقعا پارچین چگونه مکانی است و چه صنایعی در آنجای دارند، چه کارخانه‌هایی چه کالاهایی را در آنجا تولید می‌کنند. آیا طبق حیطه‌بندی وظایف نظامی و اختیارات فرماندهان و نهادهای نظامی، می‌توان هر گاه که اراده کرد عده‌ای را برای بازدید از کارخانه‌ها و مکان‌های نظامی به مناطقی مانند پارچین هدایت کرد؟
 
آیا فرماندهان، متخصصان، تکنسین‌ها، کارگران و فرماندهان نظامی از هر نوع فعالیتی در کارخانه‌ها و صنایع و پادگان‌های نظامی باخبر هستند؟ یا فقط عده‌ای خاص و انگشت‌شمار از روند فعالیت این‌گونه مکان‌ها و صنایع نظامی باخبر هستند؟
 
آیا کشورهای جهان از جمله آمریکا، اروپا و... حاضر هستند که به هر شخص و هر کشوری که ادعا می‌کند آن‌ها در حال تولید سلاح هسته‌ای یا موشک و... هستند، اجازه دهند که از صنایع و مکان‌های نظامی آن‌ها بازدید کند؟
 
وقتی کشورهای جهان به استقلال سیاسی سایر کشور‌ها، حق تعیین سرنوشت، حق دفاع و حوزه منافع ملی هر کشور معتقد هستند، پس بر چه مبنایی خواستار بازدید از گوشه و کنار ایران هستند و چرا با بهانه‌های مختلف در مقاطع مختلف سال‌های اخیر، ترفندهایی را برای بازدید از مکان‌ها، کارخانه‌ها و مراکز نظامی و هسته‌ای ارائه داده‌اند؟
 
خلاصه آنکه پارچین اکنون در تیتر بسیاری از رسانه‌ها و متن مقالات مختلفی که در مورد پرونده هسته‌ای ایران منتشر می‌شود، مورد توجه قرار گرفته و ذهن کنجکاو مردم ایران و جهان را به خود جلب کرده است که بالاخره پارچین در چند کیلومتری تهران، چگونه جایی است، در آنجا چه می‌کنند، چه تولید می‌کنند؟ این منطقه از چه زمانی به عنوان یک مکان نظامی و مجموعه کارخانه‌های صنایع نظامی احداث شده و چه نوع فعالیت‌هایی در آن صورت می‌گیرد؟
 
برای پاسخ به این پرسش‌ها، به نظرمان رسید که بهتر است با کسی مصاحبه کنیم که قبل از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، در منطقه پارچین مسوولیت داشته و مشغول به کار بوده است و بر اساس شغل و وظایفی که داشته، آگاهی نسبی به امور این منطقه دارد.
 
به سراغ کیومرث امینی، مسوول ضد اطلاعات صنایع نظامی پارچین در سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷ رفتیم و از او پرسیدیم که پارچین چگونه شکل گرفته و تاریخچه این منطقه چیست و صنایع نظامی آن شامل چه طرح‌هایی بوده است و به نظر او چرا کشورهای غربی تا این حد تمایل دارند که از این منطقه بازدید کنند. آن‌ها به دنبال چه هستند؟ چه کشور‌ها و افراد و مستشارانی در ساخت منطقه پارچین و طرح‌های مختلف آن نقش داشته‌اند و چه نکته جذاب و جالبی برای کشورهای غربی در پارچین وجود دارد که آن‌ها به شدت تمایل به بازدید از این منطقه هستند و سوال مهم دیگر ما از او این بود که آیا در زمان قبل از انقلاب، هر کس می‌توانست از پارچین بازدید کند؟
 
کیومرث امینی در این گفت‌و‌گو تاکید داشت که به نظر می‌رسد که موضوع انرژی هسته‌ای بهانه است، آن‌ها می‌خواهند بدانند که صنایع نظامی و چند طرح خاص پارچین در مسیری حرکت کرده و نسبت به قبل چه تغییراتی داشته، آیا ایران توان تولید باروت و برخی مواد اولیه صنایع نظامی و تسلیحاتی را دارد یا آن‌ها را از کشورهای دیگر وارد می‌کند. وی معتقد است که غربی‌ها خوب می‌دانند که طبق حیطه‌بندی و وظایف و قواعدی که در ارتش و صنایع نظامی جهان وجود دارد امکان اینکه هر کس از این صنایع بازدید کند و از مسائل نظامی آگاه شود وجود ندارد و حتی در خود پارچین و ارتش ایران نیز هر کسی اجازه نداشت که از طرح‌های تولیدی و پژوهشی و تحقیقاتی خاص، آگاه باشد و حتی در برخی طرح‌ها فقط شاه و تیمسار فرمانده آن طرح باخبر بودند که متخصصان نظامی چه کار می‌کنند و به چه نتایجی رسیده‌اند. بر این اساس به نظر می‌رسد که غربی‌ها به این بهانه می‌خواهند که اطلاعاتی در مورد توان نظامی و تسلیحاتی ایران به دست آورند و موضوع غنی‌سازی و انرژی هسته‌ای پوشش این موضوع است.
 
***
 
جناب امینی، تشکر می‌کنیم که به خاطر روشن شدن تاریخچه و برخی مسائل که در مورد پارچین توهم و ابهام ایجاد کرده است، با مصاحبه ما موافقت کردید. ابتدا در مورد تاریخچه منطقه پارچین توضیح بفرمایید و اینکه شما با چه درجه‌ای و از چه سالی در پارچین مشغول به کار شدید و چه مسوولیتی داشتید؟
 
رضاشاه در دهه ۱۳۱۰ روستا‌ها و یک آسیاب خرابه که متعلق به یک پیرزن بود را در منطقه پارچین خریداری می‌کند با این هدف که دو طرح صنایع نظامی را با مشارکت سوئدی‌ها و فرانسوی‌ها در این منطقه احداث نماید و به تولید مواد اولیه و منفجره بپردازد.
 
پارچین وسعت زیادی داشت و تقریبا ۶ طرح در محدوده اولیه در دهه ۱۳۳۰ به تدریج در دستور کار قرار گرفت. بعد‌ها در دوره محمدرضا پهلوی، تعدادی از باغ‌های شمال پارچین نیز خریداری شد و طرح‌های ۶ تا ۱۲ در آن منطقه اجرایی شد. در نتیجه محدوده پارچین بسیار بزرگتر شد و یک منطقه مناسب برای اجرای انواع طرح‌های نظامی و صنایع نظامی بود. در روزهای اوج فعالیت پارچین قبل از انقلاب، تا حدود ۷ هزار نفر کار می‌کردند و بسیاری از خانواده‌ها نیز در این منطقه در خانه‌های سازمانی سکونت داشتند.
 
سازنده طرح یک پارچین سوئدی‌ها بودند و طرح ۲ را فرانسوی‌ها ساختند و این دو طرح در سال‌های دهه ۱۳۵۰ به تولید الکل، تینر، ا‌تر، باروت، دینامیت و سایر مواد منفجره و مورد نیاز صنایع نظامی اشتغال داشت.
 
من با درجه ستوان یکم به عنوان مسوول ضد اطلاعات منطقه پارچین از سال ۱۳۵۳ مشغول به کار شدم. با وجود تعداد نیروهایی که در پارچین کار می‌کردند و طرح‌هایی که در این منطقه ایجاد شده بود، کار ما حساسیت خاصی داشت و باید از افراد، کارخانه‌ها و محیط منطقه مراقبت می‌کردیم و علاوه بر مراقبت فیزیکی و عبور و مرور مواد و خودروهای سنگین، ورود و خروج افراد نیز توسط بازرسی و نگهبان‌ها انجام می‌شد. این افراد به عنوان آتش‌نشان نیز خدمت می‌کردند و چون مراقبت زیادی انجام می‌شد و آتش‌سوزی نداشتیم، این افراد به عنوان نگهبان و بازرس نیز انجام وظیفه می‌کردند.
 
اما مراقبت اطلاعاتی از افرادی که به پارچین مراجعه می‌کردند و در آنجا کار می‌کردند و جلوگیری از خرابکاری، بمب‌گذاری، آتش زدن کارخانه‌ها، کارهای خلاف اخلاق و عرف جامعه، امور خارج از ضابطه و قواعد صنایع نظامی و ارتش، تخلفات اجتماعی و مالی و... نیز وظیفه سنگینی بود که نیازمند مدیریت خاصی بود و ما این کار را با کمک همکاران و کسانی که عشق به وطن و ایران زمین داشتند انجام می‌دادیم و در طول این ۴ سال یعنی از سال ۵۳ تا سال ۵۷ و روزهای انقلاب، نه آتش‌سوزی شاهد بودیم و نه خونی از دماغ کسی آمد.
 
حتی در روزهای انقلاب نیز تنش و مشکل نداشتیم و با اینکه به علت مشکل کمبود سوخت و بنزین و اعتصابات در وزارت نفت، بسیاری از همکاران از تهران نمی‌توانستند به پارچین بیایند و کار نیمه‌تعطیل شده بود، اما با این حال، تخریب و خرابکاری نداشتیم. دلیلش هم این بود که بسیاری از متخصصان و تحصیلکرده‌ها در کنار کارگرانی که عشق به وطن داشتند آنجا کار می‌کردند و به مسائل حقوقی و معیشت آن‌ها نیز توجه می‌شد.
 
 
پارچین در مجموع چند طرح توسعه داشته است؟
 
حدود ۱۲ طرح برنامه‌ریزی شده بود که برخی فعال بودند و برخی در سال‌های بعد باید اجرایی می‌شدند.
طرح ۱ شامل الکل، ا‌تر، تینر، گلیکول و.. بود طرح ۲ نیز شامل تولید انواع باورت شکاری، جنگی و... بود.
 
 
دوره شکوفایی منطقه پارچین از چه سالی شروع شده است؟
 
از سال ۱۳۵۳ شاهد نوع جدیدی از سرمایه‌گذاری‌ها و افزایش شدید سرمایه‌گذاری‌ها بودیم. حدود ۷ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در برنامه بود که آلمانی‌ها و آمریکایی‌ها در آن مشارکت داشتند و علاوه بر متخصصان ایرانی دارای نبوغ، مستشاران آمریکایی و آلمانی نیز مشارکت داشتند.
 
البته طرح‌هایی مانند طرح جزیره ثبات که توسط کار‌تر نیز مطرح شده بود موجب شده بود که به ایران توجه خاصی از نظر نظامی داشته باشند تا ایران به ژاندارم منطقه تبدیل شود و به همین خاطر باید از نظر نظامی و تسلیحاتی پیشرفت می‌کرد.
 
 
طرح‌های توسعه پارچین با مشارکت چه کشورهایی انجام شد؟
 
از سال ۵۳، آلمانی‌ها اکثر طرح‌های توسعه را انجام داده‌اند. طرح‌های ۴ و ۵ و ۶ توسط شرکت فرست ورنر آلمان پیگیری شد و طرح ۳ توسط آمریکا اجرایی شد. آلمانی‌ها و فرانسوی‌ها و سایر مستشاران نظامی دو ماه قبل از انقلاب از کشور خارج شدند. ۶ ماه قبل از انقلاب نیز به خاطر نبود سوخت و بنزین و گازوئیل، کارگران و مهندسان نمی‌توانستند از تهران به پارچین بیایند. هر روز ۱۵۰ اتوبوس از تهران و سایر شهر‌ها به پارچین می‌آمد و کارکنان را به محل کار می‌رساند. آن تعدادی از کارکنان که در پارچین خانه سازمانی داشتند، روزی یکی دو ساعت کار می‌کردند و کار نیمه‌تعطیل و تعطیل بود اما حقوق آن‌ها پرداخت می‌شد.
 
پیش‌بینی شده بود که تا سال ۱۳۵۹ مجموعه نیروهای لازم برای پارچین حدود ۲۷ هزار نفر باشد تا ۱۲ طرح به طور کامل مشغول به کار شوند. هر چه اعلامیه می‌دادند برای استخدام در پارچین، باز هم کافی نبود و نیروی کار برای پارچین کم بود و به همین خاطر حقوق خوب می‌دادند که افراد از شهرستان‌ها بیایند و به آن‌ها خانه‌های سازمانی بدهند تا در پارچین کار کنند.
 
 
به نظر شما مهم‌ترین طرحی که مورد توجه کشورهای منطقه و کشورهای غربی بوده کدام طرح پارچین است؟
 
پارچین ۳ توسط آمریکایی‌ها در سال ۱۳۵۴ در دستور کار قرار گرفت و تولید باروت کروی، یا باروت منجمد به عنوان طرح سوم پارچین با مشارکت آمریکا از سال ۱۳۵۶ اجرایی شد این طرح سوخت مورد نیاز موشک‌های دوربرد، قاره‌پیما، بالستیک و... را تامین می‌کرد.
 
شاید پرسش اصلی بسیاری از کشورهای غربی از جمله آمریکا همین است که می‌خواهند بدانند آیا با انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ و قطع رابطه با آمریکا، طرح ۳ برای تولید باروت کروی، همچنان به کار خود ادامه داده و ایران در حال حاضر باروت کروی برای سوخت موشک‌های خود تولید می‌کند یا سوخت موشک را از چین و روسیه و... وارد می‌کند و اگر در داخل این سوخت را تولید می‌کند در چه حد توان تولید دارد.
 
اهمیت طرح ۳ بسیار زیاد بود. زیرا در آن زمان تنها چهار کشور جهان توان تولید این نوع باروت را داشتند و ایران با این طرح، توانست به پنجمین ارتش جهان تبدیل شود و ایران جزو پنج کشوری بود که توان تولید باروت کروی، باروت منجمد، سوخت منجمد، سوخت موشک‌های قاره‌پیما و... را داشتند. یعنی حدود ۸ نوع باروت یا سوخت مورد نیاز موشک و ماهواره را تولید کردند.
 
 
بقیه طرح‌های پارچین شامل تولید چه مواد یا کالاهایی بود؟
 
طرح ۴ تولید راکت آرش، نادر و... برای هواپیما و هلیکوپتر و... بود. طرح ۵ تولید البسه نظامی مانند چادر، کوله‌پشتی و لباس نظامی و... را در دستور کار قرار داد. طرح ۶ نیز تولید موشک‌های بالستیک بود.
 
این طرح ۶ نیز از طرح‌های حساس بود. متخصصان در کانتینر‌ها در حال پژوهش و تحقیق در مورد موشک‌های بالستیک و آزمایش موشک‌ها بودند. موشک‌ها در کویر منطقه سمنان آزمایش می‌شد و متخصصان در این کانتینر‌ها آن‌ها را هدایت و آزمایش می‌کردند.
 
شاید منظور غربی‌ها از عکس‌های ماهواره‌ای و مشاهده کانتینرها مربوط به این طرح ۶ باشد که آن‌ها به اشتباه تصور می‌کنند که در این کانتینر‌ها به دنبال انرژی هسته‌ای هستند در حالی که قبل از انقلاب هم این کانتینر‌ها به طرح‌های پژوهشی در زمینه موشک مربوط بوده است که جواب مثبت و منفی در مورد نتایج پژوهش‌های خود بگیرند و خبری از انرژی هسته‌ای در آن‌ها نبوده است. در پارچین، فونداسیون و پی‌ریزی ساختمان‌ها برای ۱۲ طرح اجرایی شده بود.
 
در یکی از طرح‌های پارچین، موضوع توسعه و تحقیق در مورد موشک حرارت‌یاب یا سام ۶ و سام ۷ در دستور کار قرار گرفت. این طرح در زمان امور سادات به عنوان هدیه به شاه داده شد که تکنولوژی آن روسی بود. آمریکایی‌ها شبیه سام ۶ و سام ۷ را در موشک‌های استینگر و... دنبال کرده‌اند که تعدادی از آن‌ها را به افغان‌ها دادند که هواپیما‌ها را ردیابی و سرنگون کنند. طرح موشک‌های سام حرارت‌یاب، توسط دو مهندس آلمانی و دو مهندس ایرانی شکل گرفت و آن‌ها در اتاقی خاص که در اختیار متخصصان قرار می‌گرفت، سرگرم کار و تلاش بودند.
 
 
آیا قبل از انقلاب، به کسانی که علاقه‌مند بودند از پارچین بازدید کنند اجازه می‌دادید که بازدید داشته باشند، چه فرآیندی باید طی می‌شد تا امرای ارتش یا دانشجویان یا کار‌شناسان خارجی بتوانند از پارچین یا هر مرکز نظامی دیگری بازدید داشته باشند؟ به نظر شما دلیل تلاش آژانس انرژی اتمی برای بازدید از پارچین چیست. آیا به نظر شما در پارچین می‌توان فعالیت هسته‌ای داشت؟
 
در ارتش شعاری داشتیم که تاکید داشت، دانستن و کسب اطلاعات باید به اندازه نیاز باشد. یعنی اگر لزومی ندارد که یک افسر در مورد یک بخش نظامی اطلاعی کسب کند، نیازی نیست که او در این مورد بداند. بلکه او باید در مورد کار و وظیفه و حیطه‌بندی وظایف خود اطلاعات داشته باشد. دانستن اسرار و اطلاعات نظامی برای هر کس لازم نیست و نباید افراد را بیش از اندازه درجه و وظیفه‌ای که دارند وارد موضوع کنند.
 
در پارچین حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر متخصص، مهندس و مامور خارجی داشتیم که در ارتباط با طرح‌های نظامی بودند و گفته می‌شد که آن‌ها عوامل سازمان سیا و روسیه و... هستند اما برای آن‌ها مامور گذاشته بودیم که دست از پا خطا نکنند و به مکان‌هایی که اجازه ندارند و جزو وظایف آن‌ها نیست وارد نشوند.
این حیطه‌بندی حتی برای رده بالای خارجی و داخلی نیز رعایت می‌شود. این آلمانی‌ها و آمریکایی‌ها که قبل از انقلاب در پارچین کار کرده‌اند خوب می‌دانند که در پارچین چه طرح‌هایی بوده است و آن‌ها خودشان در ساخت آن مشارکت داشته‌اند، حالا معلوم نیست که غربی‌ها بر چه مبنایی علاقه‌مند شده‌اند که از پارچین دیدن کنند.
 
آن‌ها خوب می‌دانند که در پارچین، کار هسته‌ای و انرژی اتمی انجام نمی‌شود و به همین خاطر فکر می‌کنم که آن‌ها دنبال آن هستند که کسب اطلاع کنند که آیا ایران در طرح موشک سام ۶ و ۷ و باروت کروی که سوخت موشک‌های قاره‌پیما است، پیشرفتی داشته یا خیر و آیا تولید آن افزایش یافته یا خیر
وگرنه، همه آن‌ها خوب می‌دانند که پارچین کار هسته‌ای نکرده و فونداسیون و طرح‌ها و کارخانه‌ها، هیچ کدام برای کار هسته‌ای نیست. کانتینر‌ها نیز معلوم است که برای کار پژوهش و آزمایشگاه موشک است. پس دلیلی ندارد که به بهانه انرژی هسته‌ای و در چارچوب آژانس انرژی هسته‌ای، بخواهند یک بازدید نظامی و تسلیحاتی داشته باشند! این تعجب‌آور و بی‌ربط است که از یک مرکز نظامی و صنایع دفاعی، به بهانه بازدید از روند امور هسته‌ای، بازدید کنند؟ آن‌ها متوجه مسائل حیطه‌بندی و وظایف و تکالیف نظامی و حد و مرز‌ها هستند.
 
همه این حیطه‌بندی‌ها باید رعایت شود تا کار مجموعه درست پیش برود و منافع ملی نیز رعایت شود و دشمن نتواند نقطه ضعفی در مسائل دفاعی کشور پیدا کند. برخی کارخانه‌ها، مانند کارخانه الکل و ا‌تر و چادر و کوله‌پشتی، می‌تواند مورد بازدید عموم، مستشاران و امرای ارتش قرار گیرد اما بقیه کارخانه‌ها و طرح‌های حساس از حیطه‌بندی اطاعت می‌کند و اگر این قواعد اجرا نشود باعث لطمه خوردن به استقلال و منافع ملی کشور می‌شود و به معنای تجاوز به حق حاکمیت ملی است.
 
به هر مهمان یا بازدیدکننده داخلی و خارجی نمی‌توان اجازه داد که از منطقه بازدید کند و اطلاعات جمع‌آوری کند. مگر اینکه با رضایت مسوولین کشور یا با ارائه درخواست ایران باشد. ما قبل از انقلاب، بازدیدهای پژوهشی و خبری از پارچین داشته‌ایم که زیر نظر ضد اطلاعات انجام می‌شد و امرای ارتش و دانشجویان می‌آمدند و مهمان ما بودند و از کارخانه‌های معمولی و طرح‌های عادی بازدید می‌کردند.
 
اما در طرح‌های حساس مانند سام ۶ و ۷، حتی به رئیس ستاد ارتش و وزیر دفاع و سایر امرا و تیمسار فرمانده پادگان و.... نیز اجازه داده نمی‌شد که از این طرح باخبر شوند. تنها محمدرضا شاه و تیمسار طوفانیان اجازه داشتند که زیر نظر ضد اطلاعات، از روند کار و فعالیت مهندسان ایران و آلمان باخبر شوند و با اینکه این بازدید‌ها و خبر‌ها زیر نظر ضد اطلاعات بود اما خود ما هم اجازه نداشتیم که به کانتینر و اتاق آن‌ها سر بزنیم. به عبارت دیگر، تنها دو نفر با اطلاع کلی ضد اطلاعات، در جریان ریز تحقیقات و پژوهش‌ها بودند. شاه و طوفانیان. هر پادگان یا مجموعه نظامی، استراتژی متناسب خود را دارد و اصول و حیطه‌بندی وظایف و قواعد حفاظتی و اجرایی خاص خود را دارد.
 
 
مدیریت منطقه پارچین زیر نظر کدام بخش ارتش یا صنایع نظامی بود و آیا ایران در آن مقطع، از واردات مواد اولیه انفجاری خودکفا شده بود؟
 
صنایع دفاع شامل حدود ۱۰ مدیریت متفاوت بود که یکی از آن‌ها منطقه پارچین بود که زیر نظر صنایع دفاع ارتش بود که مواد اولیه و تسلیحات تولید می‌کرد. آن زمان از هند و فرانسه و سایر کشور‌ها واردات مواد اولیه تسلیحات و انفجاری داشتیم که در انبارهای پارچین دپو می‌شد. اما طرح پارچین هدف تولید بیشتر و صادرات به کشورهای منطقه را نیز در دستور کار داشت. در آن مقطع، سرهنگ امیرکیا سرپرست پارچین بود.
 
تانک چیفتن در مسجدسلیمان، ذوب‌مس شهرری تهران، ایزیران که رادیو و دستگاه صوتی می‌ساخت، مسلسل‌سازی در تهران، اسلحه‌سازی، باتری‌سازی جاده شهریار کرج، هلیکوپترسازی مهرآباد تهران، ارژنگ شیراز، و.. جزو طرح‌های صنایع نظامی ارتش در آن زمان بودند و پارچین نیز یکی از این صنایع و مناطق صنعتی نظامی بود.
 
سرتیپ ممتحن در آن زمان ریاست کل صنایع دفاع بود و سرهنگ امیرکیا نیز سرپرست پارچین بود.
۶هزار مهندس و دکتر و شیمیدان و فیزیکدان و کارگر و... داشتیم که متخصص بودند و کارهای خوب و نبوغ بالایی داشتند.
 
 
چه تعداد پرسنل در این منطقه کار می‌کردند و آیا در این مدت چهار سال که شما کار می‌کردید مشکل خاصی در این منطقه شاهد بودید؟
 
حدود ۶ هزار نفر در این منطقه کار می‌کردند، بسیاری در ساختمان‌های سازمانی سکونت داشتند و تعدادی نیز از تهران و ورامین و.... به این منطقه می‌آمدند. هر روز حدود ۱۵۰ اتوبوس به این منطقه رفت و آمد می‌کرد. در تمام این ۴ سال، شاهد خرابکاری، آتش‌سوزی یا تحولی که موجب تخریب دستاورد‌ها و تلاش‌ها شود، نداشتیم.
 
تنها دو شب بعد از پیروزی انقلاب، بود که عده‌ای تلاش داشتند که در کارخانه طرح ۳ که باروت ویژه برای موشک‌های بالستیک تولید می‌کرد، خرابکاری کنند و با چند پیت نفت قصد داشتند که کارخانه را آتش بزنند. اما هنگام شب با آن‌ها صحبت کردم و آن‌ها را قانع کردم که آتش‌سوزی این منطقه به معنای صرف میلیارد‌ها دلار خسارت است و ممکن است به کارخانه‌ها و مناطق دیگر سرایت کند. آن‌ها قانع شدند و دو نفر که این افراد را مجبور ساخته بودند که به آتش‌سوزی دست بزنند، مجبور شدند در فضای تاریک شب، محوطه را ترک بگویند و بدون نتیجه فرار کنند.
 
 
برای تامین امنیت پارچین در روزهای انقلاب، چه اقدامی انجام دادید؟
 
در روزهای انقلاب، سربازان نگهبان اسلحه را زمین گذاشتند و پارچین بدون حفاظ ماند. شب ۲۲ بهمن ساعت ۸ شب از داخل کارخانه تماس گرفتند که چند نفری می‌خواهند کارخانه طرح ۳ را آتش بزنند.
اگر این کارخانه آتش می‌گرفت علاوه بر آتش‌سوزی در این کارخانه، احتمال خطر برای سایر انبار‌ها نیز بود و ممکن بود که عده‌ای دیگر برای آتش زدن انبار‌ها و ذاقه مهمات ارتش اقدام کنند. فورا وارد عمل شدیم و با آن‌ها صحبت کردیم که این موضوع به کشور و ارتش لطمه می‌زند. آن‌ها قانع شدند و آن دو نفری که قصد چنین کاری داشتند از تاریکی شب استفاده کرده و متواری شدند. موضوع را به کمیته مرکزی در تهران اطلاع دادم که پارچین ممکن است با خطر مواجه شود و سربازان و نگهبان‌ها رفته‌اند. آن‌ها بلافاصله یک نفر روحانی و ۳ نفر مراقب مسلح را به پارچین فرستادند تا امنیت کامل باشد.
 
 
آیا تحرکاتی برای خرابکاری و بمب‌گذاری و... شاهد بودید. از این منطقه حساس چگونه حفاظت می‌کردید؟
 
باید از تعداد مهندسان، فیزیکدانان، شیمیدان‌ها و بسیاری از متخصصان و تکنسین‌ها و... محافظت می‌کردیم که کار آن‌ها و فکر و نظر آن‌ها در امنیت کافی باشد و از فعالیت‌ها یا کارهایی که موجب تنش سیاسی و خرابکاری، آتش‌سوزی و... باشد پیشگیری کنیم و اجازه ندهیم که دستاوردهای صنایع نظامی لطمه ببیند.
 
در واقع کار ما پیشگیری بود و اینکه از ایجاد نارضایتی جلوگیری کنیم. هر جا ظلمی صورت می‌گرفت و ممکن بود مشکل ایجاد کند فورا وارد عمل می‌شدیم و مشکل را دوستانه یا طبق روال اداری حل می‌کردیم و اجازه نمی‌دادیم که ظلمی باشد یا کسی سوءاستفاده کند.
 
من و ۶ نفر همکار در دفتر مرکزی بودیم و حدود ۴۰۰ نفر در کارخانه‌های مختلف با ما همکاری می‌کردند و اگر خبری یا نارضایتی ایجاد می‌شد خبر می‌دادند و برای ما برای حفظ امنیت و جلوگیری از خرابکاری و اعتراض و اعتصاب، مشکلات را ریشه‌یابی می‌کردیم و اجازه نمی‌دادیم که کارگر و کارمند با مشکل معیشت و گرفتاری و ظلم از سوی همکار و مسوول مواجه شود.
 
در موارد مختلف، به رده‌های بالایی گزارش می‌دادیم و موضوع بررسی می‌شد و موانع برداشته می‌شد. اکثر مسائل به حقوق و اخلاق و مسائل مالی و... مرتبط بود و وقتی مسائل صنفی خوب ریشه‌یابی شود مسائل سیاسی و نارضایتی کمتر پیش می‌آید.
 
در مجموع در این دوره نه کسی بازداشت شد نه درگیری داشتیم و نه مشکلی پیش آمد. تنها یک نفر در سال ۵۵ فعالیت سیاسی داشت که ساواک نیز در جریان کار او بود. به خاطر نبوغ و تلاشی که داشت، با ادامه کار وی موافقت کردند و اجازه ندادیم که با او برخورد شود. دلیلش این بود که وقتی از کسی دلجویی می‌شد و خطای او را می‌پوشاندند باعث ایجاد انگیزه و کار و تلاش او می‌شد. خود او به من می‌گفت یا مملکت بی‌حساب و کتاب است و کسی نمی‌داند که من چه کارهایی کرده‌ام و اسلحه جابجا کرده‌ام و.... یا اینکه می‌دانند و در پارچین به این موضوع توجه نمی‌شود.
 
اما ما می‌دانستیم و تلاش داشتیم که موضوع به حاشیه برود و او از توان خود استفاده کند و زندگی عادی داشته باشد و از تنش هم جلوگیری شود و انگیزه کافی داشته باشد. یعنی نگاهی که در پارچین حاکم بود نگاه پژوهش و کار و تخصص و خدمت به کشور بود و مسائل سیاسی را دخالت نمی‌دادند اما با مسائل غیراخلاقی برخورد می‌شد و از فساد و انحراف اخلاقی جلوگیری می‌شد.
 
بسیاری از مخالفین را در ادارات و کارخانه‌های مختلف مشغول کار کرده بودند تا مشکلات افزایش نیابد. در نتیجه به خاطر نحوه برخورد متفاوتی که در پارچین حاکم بود، اگر کسی ناراضی بود به مساله او رسیدگی می‌شد و به تدریج مشکل حل می‌شد و به همین خاطر در تمام این چهار سال حتی یک مورد برخورد خشن و زندانی کردن و... را نداشتیم و همه کار می‌کردند و محیط کار و پژوهش و تلاش بود.
در پارچین نه بازداشتگاه داشتیم و نه زندان و هیچ کس زندانی نشده بود. به همین خاطر آتش‌سوزی و خرابکاری را شاهد نبودیم و هیچ خطری پارچین را تهدید نکرد.
 
 
در مورد مسائل حقوق کارکنان و اختلاف حقوق کارگران با امرای ارتش و مهندسان و افراد رسمی چه وضعیتی حاکم بود؟
 
اختلاف درآمد و حقوق در همه جا وجود دارد. اما یادم هست که وقتی پارچین را منطقه بدآب و هوا به خاطر تولید محصول شیمیایی و باروت و... معرفی کردند، تعداد کمی حدود ۳۰۰ نفر حقوقشان ۳۶ درصد بالا رفت اما بقیه که جزو شرکت‌های خدماتی بودند و ابزارمند به آن‌ها می‌گفتند اعتراض کردند و من هم موضوع را گزارش کردم که این کار باعث نارضایتی شده است و امنیت را به خطر می‌اندازد.
 
موضوع توسط شاه مورد توجه قرار گرفت که باید بررسی شود. تیمسار مسوول از من خواست که توضیح دهم و وقتی گفتم که باید حقوق افزایش یابد گفت که طبق قانون همه جا ابزارمند یا خدماتی باید این‌گونه باشد و حق ماموریت و سختی کار و بدی آب و هوا ندارند.
 
من گفتم که قانون درست است اما اجرای بد قانون مشکل ایجاد می‌کند زیرا نمی‌شود در یک منطقه نظامی عده‌ای حقوق بالا و عده‌ای حقوق کم داشته باشند. در نتیجه قرار بر این شد که به نیروهای خدماتی و ابزارمند، سمت کارمند فنی بدهند تابه آن‌ها نیز افزایش حقوق تعلق بگیرد. این موضوع باعث شد که بسیاری از نیروهای خدماتی ارتش در کشور، کارمند فنی بشوند و به آن‌ها افزایش حقوق تعلق گیرد. پارچین چون منطقه بزرگی بود این مزیت را داشت که روی زندگی ارتشیان در سراسر کشور اثرگذار بود و منشا برکات بسیاری بود.
 
از سال ۱۳۵۳ به بعد تنها حدود ۱۰ هزار نفر کارگر ساختمانی برای اجرای ۶ کارخانه کار می‌کردند. همین رقم نشان می‌دهد که چه تحول بزرگی در این منطقه صورت گرفته بود و ۷ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری را برای توسعه ۱۲ طرح پارچین جذب کرد.