ارزیابی تهدیدات جدید آمریکا علیه ایران و نتایج آن

در این گفتگو میهمانان سیاستهای تهدید امیز جدید اوباما درباره جمهوری اسلامی ایران را مورد بحث و بررسی قرار داده اند. میهمانان معتقدند استواری دولت در سیاستهای ضد استکباری و پایبندی مردم به نظام جمهوری اسلامی باعث شد تا سیاستهای مزورانه دولت امریکا برملا شده و نهایتا " نیت باطنی انها با این تهدید مشخص شود.
در این گفتگو آقایان محمود احمدی بی غش، غلامرضا کرمی و سید حسین نقوی حسینی سیاستهای تهدید امیز جدید اوباما درباره جمهوری اسلامی ایران را مورد بحث و بررسی قرار دادند. میهمانان معتقدند استواری دولت در سیاستهای ضد استکباری و پایبندی مردم به نظام جمهوری اسلامی باعث شد تا سیاستهای مزورانه دولت امریکا برملا شده و نهایتا " نیت باطنی انها با این تهدید مشخص شود. حاضران در این بحث که رادیو گفتگو بانی آن بوده است، این تهدید را یک ژست سیاسی دانسته و معتقدند که باید این حرکات را به سخره گرفت چراکه این تهدیدات مانعی بر سر راه مردم ایران نیست. مشروح این گفتگو در ادامه می آید.

رادیو گفت و گو: رئیس جمهور جدید آمریکا پس از به قدرت رسیدن، درباره کاهش خشونت در جهان و تعامل با کشورهای مستقل وعده های فراوانی می داد، ولی به مرور زمان، وی نیز در مسیر رؤسای جمهور سابق امریکا قرار گرفته است. آقای کرمی، آقای اوباما در آخرین اظهارات خود درباره راهبرد هسته ای امریکا اقدام به تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران کرده. با توجه به اینکه این تهدیدات طی سالهای گذشته هم بوده اما به شکست منجر شده، فکر می کنید راهبرد جدید هسته ای امریکا چگونه قابل تفسیر و بررسی است؟
کرمی: ما معتقدیم ه این شعاری که آقای اوباما برای تغییر دادند، شعار شخص ایشان نبود بلکه سیاست مداران امریکایی به این نتیجه رسیدند که رئیس جمهوری که قرار است این مرحله به صحنه بیاید باید با این شعار به صحنه بیاید. برای اینکه برخوردهای بوش به قدری نفرت انگیز بود که فضا علیه امریکایی ها به وجود اورده بود. ولی دیدیم به مرور این شعار تغییر دقیقاً تبدیل شد به همان شعار تهدید که علیه نظام مستقلی مثل جمهوری اسلامی وجود دارد. بنابراین بدر یک جمع بندی کوتاه می توانیم برسیم سیاستهای کلان امریکا هیچ تغییری نبوده جز یک شعار و
امروز هم اوباما همان روش اسلاف قبلی اش را در پیش گرفته و این تهدید هم در راستای بقیه تهدیدات است. به هر حال این تهدید یک تهدید عملیاتی در هیچ حالتی نمی تواند باشد. تصورم این است که اینها به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی در برابر همه تهدیدات، به هر شکل از جنگ سخت تا جنگ نرم، با توانمندی بسیار ارزشمند خودش در راستای هدایتهای رهبری و هدایتهای مردمی ایستادگی کرده، بنابراین برگ دیگری از تهدیدات را رو کردند که قطعاً با روحیه و رویکردی که در مردم عزیز ما وجود دارد من فکر می کنم مردم غیر از به تمسخر گرفتن این تهدید امریکا برخورد دیگری نکنند.


رادیو گفت و گو: آقای احمدی، حضرتعالی راهبرد جدید هسته ای امریکا را چطور بررسی و تفسیر می فرمایید. آقای کرمی می فرمایند که این را باید به تمسخر گرفت، اما از موضع سیاسی چگونه بایستی برخورد کرد؟
احمدی: من فکر می کنم این اشتباهی که در ادامه اشتباهات زنجیره وار آقای اوباما است و با ایران از سر ناسازگاری و بداخلاقی اخیراً درآمده، شاید بی ارتباط با جشن هسته ای ما نباشد. اشاره کوچکی بکنم به اخلاق دولتمردان امریکایی. اگر ما تاریخ حدود 200 ساله اخیر امریکا را بررسی کنیم، می بینیم تولد دولتمردان امریکایی و شکل گرفتن امریکا همیشه با خشونت و خونریزی بوده و براساس تاریخ، قتل عام صاحبان واقعی امریکایعنی سرخپوستان هم در همین راستاست. پس دولمتردان امریکا هیچ گاه نمی توانند خودشان را صلح طلب بنامند و به دنبال صلح و دوستی باشند.

رادیو گفت و گو: در حالی که جایزه صلح نوبل هم گرفت.
احمدی: می دانید اینها جایزه ها را به کسانی می دهند و کسانی در این کارها دست دارند که زاده لابی صهیونیست هستند و همین فرهنگ دولمتردان امریکا را دارند. اینها ها زیاد مهم نیست و در منظر مردم دنیاهم دیگر اینها ارزشی ندارد. و اگر امریکا و اوباما نهان خودش را رو نمی کرد یعنی ایده خودش را آشکار نمی کرد جای تعجب داشت. امروزه ما در جواب این برخوردی که امریکایی ها دارند و در رأس آنها آقای اوباما، باید با این حرکات اینها با تمسخر برخورد کنیم؛ همانطور که دوست عزیزمان آقای کرمی گفتند. مردم ایران دیگر از این تهدیدها نمی ترسند و فکر می کنم همانطوری که فرمودید این را باید بیشتر به بازی و شوخی تعبیر کرد. مردم ایران در این سی و یکی دوسال دیدند که امریکا به واقع هان چیزی که حضرت امام رحمت الله علیه در اوایل پیروزی انقلاب فرمودند که هیچ غلطی نمی تواند بکند همان است. باید اولاً با همان صلابت و پایداری در چارچوب مقررات بین المللی، که تا امروز به آن وفادار بودیم و همیشه هم وفاداریم چون این را آموزه های دینی به ما یاد داده، باید کار خودمان را پیشرفت خودمان را انجام دهیم و برخورد آنها را هم به مردم دنیا اعلام کنیم. باید روشنگری کنیم، با مردم دنیا حرف بزنیم و بد اخلاقی های آنها را به مردم دنیا بگوییم وتوجهی هم به این نوع اراجیف آقای اوباما و دوستانشان نکنیم.

رادیو گفت و گو: آقای کرمی، اوباما مدعی بود که از میزان خشونت در جهان خواهد کاست، آیا به نظر شما راهبرد تازه هسته ای این کشور می تواند در این مورد تأثیری داشته باشد؟
کرمی: اولاً همین مدتی که آقای اوباما مسئولیت اداره امریکا را به عهده گرفته می بینیم که از خشونت به هیچ وجه کاسته نشده. یکی از اقداماتی که انجام داد این بود که خودش گفت که من نیروها و سربازها را از عراق کم خواهم کرد و به افغانستان اضافه خواهم کرد. پس می بینید که هیچ تغییری در منطقه ایجاد نشده، در دنیا هم همین طور. در روشهایی هم که امریکاییها نسبت به مسائل جهانی داشتند، ما هیچ تغییری را نمی بینیم. بنابراین این شعار آقای اوباما هیچ دستاوردی نداشته و شما آثار سیاستهای امریکا را خصوصاً در این منطقه می بینید؛ افزایش خشونت، ترورها، هم در عراق هم افغانستان هم در پاکستان و هم فضایی که این روزها به وسیله رژیم صهیونیستی در ارتباط با لبنان و سوریه مطرح است و نهایتاً صحبتی که ایشان در ارتباط با برنامه های هسته ای امریکا اعلام کرد و استراتژی هسته ای خودش را اعلام کرد. بنابراین می بینیم که هیچ تغییر و هیچ اثری از این تغییر در منطقه و در دنیا وجود ندارد، بنابراین یک شعار بوده و به همین شعار هم آقای اوباما بسنده کرده و در عمل هم هیچ تغییری ایجاد نکرده.

رادیو گفت و گو: متشکرم. آقای احمدی، همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اوباما در زیر دستکش مخملین، دارای دست چدنی است. اگر درست گفته باشم. با توجه به رهنمود رهبری چه طور باید رفتار اوباما را در مقابل کشورمان تفسیر کرد؟
احمدی: مقام معظم رهبری بارها پس از اینکه سیاست واقعی آقای اوباما روشن شد، تعبیراتی این چنینی داشتند و عین واقعیت هم هست. بنده خودم هم از زمانی که آقای اوباما کارهای تبلیغاتی برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری داشتند، طی مصاحبه های مختلفی گفتم که در پس هر آمدن یا رفتن ریاست جمهوری های امریکا، اتفاق خاصی نمی افتد. این بار فقط رنگ رئیس جمهور عوض شده نه سیاستش. البته سیاست هم به طور تاکتیکی آمدند همین طوری که الان هم دوستمان اعلام کرد، آمدند و یک روشی را ایشان انتخاب کرد، برای اینکه به نوعی یک کلاه جدید سر مردم دنیا بگذارد. من فکر می کنم که ما باید سیاستی را که تا به حال داشتیم، همین سیاست را ادامه دهیم و بدانیم که دولتمردان امریکا هیچ گاه حاضر نمی شوند از این روش و رویه ای که دارند با مردم دنیا و از زور و قلدری حرف می زنند، کوتاه بیایند. چون آنها حیاتشان در قلدری و خشونت است. ما هم چیز پنهانی نداریم در دنیا؛ رویه دولمتردان ایران و مردم ایران شناخته شده است و اعتقادمان این است که مردم دنیا هم پی بردند که امریکاییها به آنها دروغ گفتند. دیدیم که با ورود آقای اوباما نه تنها از خشونت و ترور در دنیا کم نشد، بلکه اضافه هم شد و تروریست دولتی هم گسترش پیدا کرد. کارهایی که الان صهیونیست ها دارند می کنند، یا خود امریکائیها دارند انجام می دهند در همین دست است.

رادیو گفت و گو: آقای سید حسین نقوی حسینی دیگر میهمان محترم تلفنی ما هستند. آقای نقوی حسینی، اوباما با وعده های فراوان اقتصادی درامریکا به قدرت رسید، فکر می کنید که طرح چنین مباحثی در خصوص استراتژی جدید امریکا چقدر می تواند باعث انحراف افکار عمومی امریکا شود؟ حدود یک هفته قبل بود که یک نظر سنجی شده بود در خصوص محبوبیت اوباما، و نشان داد که حدود 10 درصد از پیش کمتر شده بود. آیا فکر نمی کنید طرح چنین مباحثی تلاش برای انحراف افکار عمومی امریکا باشد؟
نقوی حسینی: به جهت سیاستهای خارجی و داخلی ریاست جمهوری بوش، فضای نا آرام افکار امریکارا گرفته بود و اوباما با شعار هایی آمد که پاسخ دهد به این نارضایتی ها و امید به آینده ایجاد کند. از شعارهایی که اوباما روی آن مانور بسیار زیادی داد، به ویژه در حوزه اشتغال زایی و سرمایه گذاری و فعال کردن چرخ اقتصادی بنگاههای اقتصادی که به اقتصاد ایالات متحده امریکا فشار زیادی می آورد، همچنین جایگاه دلار در عرصه پول و گردش پولی جهانی و داخلی بود که امید به آینده ایجاد کرد و قول های خیلی خوبی داد. اما طی مدتی که از ریاست جمهوری او می گذرد آرام آرام این ها در بین مردم امریکا به نا امیدی تبدیل شد. چرا که آمار بیکاری در امریکا رو به افزایش است، ورشکستگی بنگاههای اقتصادی به ویژه بانکها در بحران اقتصادی موجود خود را کاملاً نشان داده، بحران پولی امریکا حل نشد و با مشکلات بیشتری روبرو شد. به همین جهت نارضایتی ها در امریکا رو به افزایش است. همان اشتباهی که بوش در دوران ریاست جمهوری اش انجام داد، و آن این بود که فکر می کرد اگر با تعرض به کشورهای خارجی و ایجاد بحرانهای مثل 11 سپتامبر و تراشیدن دشمنان بیرونی برای ملت امریکا می تواند محبوبیت خودش را اضافه کند، من فکر می کنم اوباما هم دچار همین توهم شده و همین اشتباه را دارد می پیماید. طرح تهدیدی هسته ای جمهوری اسلامی ایران، بمباران هسته ای جمهوری اسلامی ایران، بیشتر به یک شخصیتی می خورد که اصلاً در فضای سیاسی بین المللی نیست و در یک کشوری مثل امریکا، ریاست جمهوری نمی کند. طرح چنین موضوعی از یک کارشناس سیاسی برنمی آید واقعاً همه کارشناسان و محافل سیاسی دنیا تعجب کردند از طرح این موضوع، از کسی که در دوران انتخاباتش صحبت از تغییر سیاست خارجی امریکا می کرد، صحبت از این می کرد که ما پشت میز محاکمه می نشینیم، حتی با ایران مذاکره مستقیم خواهیم کرد، چندین بار این مطالب را تکرار کرد، حالا حرفهای تهدید آمیز این گونه واقعاً تعجب برانگیز است و نشان می دهد که اوبا ما در یک بن بست بد سیاسی قرار گرفته و به دنبال مفری است که بتواند از این موضع بد سیاسی فرار کند.

رادیو گفت و گو: آقای احمدی، آقای نقوی حسینی اشاره به بن بست کردند. یعنی اوباما در یک بن بستی گرفتار شده که برای رهایی از این بن بست این طرح را مطرح کرده. ممکن است به بعضی از این موضوعاتی که باعث شده اوباما گرفتار یک چالشی شود و برای فرار از آن چالش این موضوعات را مطرح کند، اشاره بفرمایید.
احمدی: من نمی خواهم اینها را رد کنم اما می خواهم بگویم افزون تر بر این باید به یک نکته ای اشاره کنیم. ایشان در یک رویکرد صلح طلبانه و نرمشی از زمان انتخاباتش جلو آمد و بعد هم همین مطالبی که آقای نقوی گفتند، با عنوانهای صلح و صلح طلبی و مذاکره مستقیم با ایران و کشورهایی از نوع ایران، اما دیدند که ایران کشوری نیست که از اصول خود دست بردارد و بخواهد از آن خواسته ها و اهداف بلند خود کوتاه بیاید. هرچه جلوتر رفتیم دیدند ایران مصمم تر است. نظر ایران روی اسرائیل و صهیونیست ها تغییر پیدا نخواهد کرد، سیاست فناوری هسته ای تغییر پیدا نخواهد کرد، روی حمایت از نهضتهای آزادی بخش دنیا تغییر پیدا نخواهد کرد. روی حمایت از مظلومین فلسطین، لبنان تغییر پیدا نخواهد کرد. وقتی می بینند ایران کشوری نیست که بخواهد با او دو دوزه بازی کنند و از در حیله و تزویر با ایران کنار بیایند، همان حرکتی که آقای اوباما در شعارهایش داشت، بنابراین مجبور شدند دقیقاً چهره اصلی که داشتند و در پس این پرده پنهان کرده بودند، آن را رو کنند. الان من فکر می کنم واقعیتش را آقای اوباما رو کرده، نه اینکه چیز جدیدی باشد. نظر آقای اوباما از ابتدا وجود نداشتن ایران بوده. اما ایشان می خواهد با یک تاکتیکی این نبود را تغییر دهد. ولی دیدند ایرانی ها کوتاه نمی آیند، آن چهره اصلی را رو کردند. همه سیاست مداران امریکا اینگونه اند، چون آنها هم از خودشان اراده ای ندارند، لابی صهیونیست نمی گذارد دولتمردان امریکایی خودشان اراده ای داشته باشند یا سیاستی یا تصمیمی را مستقل داشته باشند. آنها اعتقادشان بر نبود نظام جمهوری اسلامی ایران است و من فکر می کنم این شیوه به لطف الهی مرگ امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل را هم احتمالاً به امید خدا زودرس کند.

رادیو گفت و گو: همکاران من خیلی تلاش کردند که با آقای سلطانیه ارتباط برقرار کنند، نمی دانم موفق شدند؟ خیر. متأسفانه ارتباط ما با آقای سلطانیه برقرار نشد. تشکر می کنیم از آقای احمدی، آقای کرمی و آقای نقوی حسینی نمایندگان مجلس، هر سه بزرگوار اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که در این گفتگو شرکت کردند.