پاولا آ . دوساتر: استراتژی هسته‌ای آمریکا در برابر ایران

متن حاضر سخنرانی پاولا آ. دو ساتر، معاون وزیر امور خارجه در مسائل تائید رعایت پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای در کنفرانسی در هتل ویندم‌سیتى‌سنتر واشنگتن دى.سى می باشد.

عصر بخیر. ممنونم که مرا براى ایراد سخنانى برای اعضاء گروه خود دعوت کردید. اینک زمان حساسى است که ببینیم ایالات متحده و دنیا چگونه باید با رژیم ایرانى که مصمم شده سلاح اتمى تولید نماید، بر خورد کند، زیرا این واقعا همان چیزى است که با آن روبرو هستیم.
مدتهاست دولت ایالات متحده به وضوح در مورد اهداف ایران براى دنبال کردن یک برنامه هسته اى هشدار داده، گرچه به علت حساسیت منابع اطلاعاتى خود ناچار بودیم آن چه را مى توان علنى گفت محدود کنیم و در لفافه بگوییم. امروز لااقل برخى از برنامه هاى ایران به واسطه افشاگرى ها و عملیات تحقیقاتى بازرسان آژانس در پیگیرى آنها دیگر مخفى نمانده و علنى شده است. اینک یکى از مهمترین چالش هایى که رژیم منع گسترش سلاح اتمی با آن روبروست، اینست که هیات رئیسه آژانس چگونه با ایران برخورد خواهد کرد.
معاون من در اداره تائید رعایت پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای، آقاى کریستفر فورد قبلا برایتان در مورد جزئیات وضعیت ایران صحبت کرده؛ من امشب بیشتر در مورد تصویر کلى --- یعنى اینکه این چالش هاى ایران چگونه در چارچوب هاى کلى تر امنیت ملى ایالات متحده و سیاست هاى ضد گسترش سلاح اتمی مى گنجد --- صحبت می کنم.
اینکه ما با ایران در آژانس چگونه برخورد کنیم سابقه اى خواهد شد براى نحوه برخوردمان با سایر اشاعه دهندگان سلاح اتمى و ناقضین تضمین ها و توافق هاى مربوطه یا پیمان منع گسترش سلاح هاى هسته ای . بنابر این بهتر است به ایران نه فقط به عنوان یک مسئله جدا و منفرد منطقه اى بلکه به صورت یک چالش عمده به کل نظام عدم گسترش نگاه کنیم. لذا راه حل هایى که براى مورد خاص ممکن است کارا بوده و به نظر جالب برسند، به دلیل پیامى که ممکن است به سایر ناقضین و نا باوران القا نماید، ممکن است براى کل ماجرا و به عنوان سابقه قابل استفاده در سطح جهانى بسیار اشتباه و خطرناک باشند.
نگرانى ما بابت نظام عدم گسترش هسته اى جزئى از کل سیاست ضد گسترش ما می شود. براى مثال، دولت بوش شدیدا در مقابل تلاش کره شمالى براى اینکه بحران هسته اى در آنجا را تبدیل به مسئله اى دو جانبه میان واشنگتن و پیون یانگ کند مقاومت ورزید. ما اصرار کردیم قضیه از طریق مکانیزم مذاکرات شش جانبه --- شامل ژاپن، کره جنوبی، چین، روسیه، و البته ایالات متحده و هم چنین جمهورى دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) --- پیگیرى شود، دقیقا به این خاطر که کره شمالى مشکلى بس گسترده تر است که گروهى از کشور هاى منطقه مى باید در آن دخیل باشند. ضمنا نباید فراموش کرد که کره شمالى چالشى است نسبت به کل نظام عدم گسترش. بدیهى است سایر کشورهاى شرور مراقبند ببینند ما چگونه با کشورى که پا را از آستانه تسلیح هسته اى فراتر گذارده برخورد میکنیم. یقینا این گونه درس ها در محاسبات سود و زیان و خرج و دخلى که زیر بناى تصمیم گیرى گسترش دهندگان بالقوه را تشکیل میدهد جاى مخصوص و تعیین کننده اى دارد.
بى اعتنایى کره شمالى و ایران به تعهدات خود بر اساس پیمان عدم گسترش NPT جهان را بر سر دو راهى قرار داده است. ایالات متحده متعهد و مصر است که پیمان NPT و آژانس بین المللى انرژى اتمى IAEA را تقویت نماید تا کشورهاى بیشترى تلاش نکنند پیمان را وسیله و پوششى براى پیش برد برنامه هاى تسلیحاتى خود قرار دهند. رئیس جمهور یک سرى سفارش هایى در مورد تجارت هسته اى به عمل آورد که باعث تقویت IAEA خواهد شد. هم چنین رئیس جمهور کشورهاى عضو گروه تامین کنندگان هسته اى NSP را تشویق کرد از نقل و انتقال فروش تجهیزات و فن آورى غنى سازى و بازپرورى اتمیی به کشورهایى که هنوز داراى تاسیسات کامل و کارآى غنى سازى و بازپرورى نیستند خوددارى کنند. این حیاتى است که جامعه جهانى گرد هم آیند و NPT و IAEA را تقویت کنند تا دیگر مجبور نباشیم با کره شمالى یا ایرانى دیگر مواجه شویم.
ایران و کره شمالى به عنوان تهدیداتی جدى باقى مانده اند که مشکل آنها هنوز حل نشده؛ اما خبرها همه نیز آنطور سیاه و نا امید کننده نیستند. علائمى امیدوار کننده نیز وجود دارند که میتوان به عنوان تلاشهاى جهانى ایالات متحده و هم پیمانانش در مقابل گسترش سلاح هاى کشتار جمعى از آنها یاد کرد. نظر به اینکه موفقیت هاى ما عمیقا بر محاسبات سود و زیان کشور های گسترش دهنده تاثیر گذار است ـ و باعث می شود کشورهایى نظیر ایران وقتى بخاطر برنامه هاى محرمانه تسلیحات اتمى بازخواست میشوند واکنش مناسبترى به جامعه بین المللى نشان دهند ـ مایلم در اینجا به ذکر چند نمونه اقدام نمایم.

لیبی
قبل از هر چیز آن چه به ذهن من می رسد موقعیت لیبى است که در دسامبر گذشته (2003) تصمیم سرنوشت ساز خود را در مورد انهدام سلاح هاى کشتار جمعى (WMD) و موشکهاى دور برد اعلام کرد. من به عنوان هماهنگ کننده تلاش میان وزارت خارجه دولت ایالات متحده و هم پیمان مان بریتانیا براى کمک به لیبى براى پیاده کردن این تصمیم متهورانه اش وقت زیادى را در لیبى گذراندم، و خوشحالم بگویم کار پیاده کردن سلاح هاى کشتار جمعى لیبى بخوبى پیش میرود.
براى نمونه، در ماه ژانویه ما مدارک فوق العاده حساسى را همراه با مقادیر زیادى تجهیزات سنترى فیوژ اورانیوم، تعدادى سنترى فیوژ کامل، و تعداد زیادى قطعات کلیدى دستگاه های هدایت موشک از لیبى خارج کردیم. در میان اقلام خارج شده نقشه ها و مدارک فنى کامل براى ساخت یک بمب هسته اى وجود داشت که لیبى از طریق شبکه بازار سیاه آ. کیو. خان بدست آورده بود. لیبى به ما دسترسى راحت و بسیار خوبى به یک سرى از سایت هاى حساس، سلاح هاى کشتار جمعى WMD و خدمه موشکى خود داده است؛ و همین آخر هفته قرار است مقادیر زیادى تجهیزات اضافی، خواه از زمره برنامه پیشین مخفى غنى سازى لیبى و خواه از پروژه موشکى دور بردش، را خارج نماییم. ما با لیبى در مورد اطلاعیه دیروزشان به سازمان منع سلاح هاى شیمیایى OPCW از نزدیک همکارى کردیم، و به آنها یارى دادیم تا چرخه انهدام موجودى مخفى مهمات شیمیایى خود را راه اندازى نمایند، کارى که نهایتا چند روز پیش به پایان رسید. تا اینجا کار ما در لیبى تماما با موفقیت قرین بوده؛ البته هنوز کارهاى زیادى در زمینه تائید مطالب اعلام شده از طرف لیبى باقى مانده است که مطمئن شویم همه چیز را اعلام کرده اند و نیز برنامه هاى مزبور را از سر نخواهند گرفت. لکن بهر حال تصمیم استراتژیک و تاریخى قذافى براى تغییر جهت کلى داراى اهمیت فوق العاده اى است.

سیاست ضد گسترش
گرچه تحولات اخیر در لیبى مظهر موفقیت چشمگیرى در زمینه ضد گسترش است، ولى شاید مهمتر از آن در دراز مدت اثریست که بر سایر دولت هاى شرور دارد. ما در دولت فعلى تلاش بسیار براى جایگزینیی استراتژى جدید بکار بردیم تا محاسبات سود و زیان گسترش دهندگان بالقوه را بر هم زنیم و دیگر براى دولت هاى شرور صرف نکند بدنبال تولید سلاح اتمى یا کشتار جمعى باشند. به این خاطر رویکردى به کل نو را به عرصه تلاش هاى منع گسترش آورده ایم که شامل مجموعه اى از اقدامات دیپلماسی، تحریم هاى اقتصادی، فشار سیاسی، توقیف و مصادره فعال، و امکان استفاده از قواى نظامى می شود تا به گسترش دهندگان بالقوه بیاموزد که پیگیرى و طلب WMD در دراز مدت یک بازى از پیش باخته است. ما تلاش میکنیم به دنیا بیآموزیم که یک چنین فعالیت خطرناک و غیر قانونى امنیت نمى آورد بلکه بر عکس موجد بى امنى است.
ایالات متحده سخت میکوشد سروکار داشتن و معامله با کالاهاى مرتبط با WMD را مشکل و نا سود آور کند. رویدادهاى لیبى باعث شدند آنچه را ما مدتها در خفا نگران آن بودیم علنى شود: شبکه جهانى و مخفیانه گسترش سلاح هاى هسته اى نظیر آنچه بدست اشرارى مانند آ. کیو. خان پاکستانى ایجاد شده بود. پرزیدنت بوش در سخنرانى 11 فوریه خود به تفصیل و با ذکر جزئیات از شبکه خان پرده برداشت، لکن در دوران ریاست جمهوری او ما از مدتها پیش در گیر یک مبارزه محرمانه و خاموش با آن بودیم.

اقدامات امنیتى گسترش سلاح اتمی PSI
در میان اقداماتى که براى جلوگیرى از تجارت غیر قانونى WMDصورت داده ایم ایجاد تشکیلاتى است به نام PSI که نوعى تعهد است از جانب ده دوازده کشور همفکر جهت بهبود تلاشهاى فردى و جمعى خود براى جلوگیرى از گسترش سلاح هاى اتمى. PSI فعالیت هاى مشترک ما را با هم پیمانان مان از طریق مقامات موجود ملى براى ممانعت از اشاعه سلاح ها در سراسر جهان ـ از اجرا و اعمال قضاوت ملى گرفته تا تلاش هاى هماهنگ بین المللى براى توقیف و مصادره محموله هاى در حال ترانزیت ـ هماهنگ میکند.
بسیارى از موفقیت هاى ما در این مصادره ها و توقیف ها قابل بازگویى علنى نیستند، اما مردم اشاراتى راجع به آن را در ماجراى توقیف کشتى بى. بى. سى. چین به یاد دارند. توقیف آن کشتى که تجهیزات مربوط به غنى سازى اورانیوم را به مقصد لیبى حمل میکرد، یکى از عوامل اصلى براى تصمیم لیبى جهت قطع برنامه سلاح هاى کشتار جمعیش محسوب می شود، و تنها دو ماه پس از آن واقعه لیبى تصمیم خود مبنى بر خلع سلاح را اعلام نمود. کره شمالى نیز این فشار را احساس میکند، زیرا محموله هاى گسترش تسلیحات آن روز به روز بیشتر در معرض بازرسى و کشف و توقیف قرار دارند ـ همانگونه که سال پیش شاهد آن بودیم که چطور مقامات تایوانى یک محموله ماده اولیه بمب اعصاب به مقصد کره شمالى را کشف و مصادره کردند. طبیعى است اشاعه سلاح متوقف نشده، اما ما هر روز اینکار را مشکلتر و با خطرتر میکنیم.
در اواسط ماه فوریه دولت اقدام مهم دیگرى را در این زمینه اعلام داشت، و آن عبارت از امضا موافقت نامه جدیدى بود با لیبریا که به ایالات متحده اجازه می داد کشتى هاى تحت پرچم لیبریا را که مظنون به حمل WMD یا کالا و سیستم هاى مربوطه بودند متوقف و بازرسى نماید. باید به خاطر داشت که از نظر حمل و نقل دریایى لیبریا دومین پرچمدار در جهان میباشد، و کشتى هاى بسیارى بخاطر تسهیلات موجود تحت پرچم لیبریا تردد میکنند، و در حال حاضر متجاوز از 2000 کشتى باری تحت پرچم آن ثبت شده و گرد جهان در تردد هستند. اینک عمله و کارگزاران این کشتى ها آگاهند که چنانچه مبادرت به حمل کالاى مرتبط با WMD کنند در معرض تفتیش و توقیف قانونى در دریا هاى آزاد میباشند. با اقداماتى از این دست ما گسترش WMD را تبدیل به بازى خطرناک و بازنده اى کرده ایم.
موافقت نامه اخیر با لیبریا یاد آور جالبى از چگونگى پیدایش و رشد قوانین بین المللى علیه تجارت برده میباشد. زمانى تجارت برده معمول و پر رونق بود و از نظر بین المللى تحمل میشد. در اوائل قرن نوزدهم نیروى دریایى پادشاهى بریتانیا راه را براى حراست و جلوگیرى از حمل برده در غرب آفریقا گشود. از نظر قانونى این تفتیش و توقیف ها بر اساس یک شبکه رو به رشد موافقت نامه هاى دو جانبه صورت میگرفت که میان بریتانیا و رهبران کشور های غرب آفریقا منعقد میشد، و به بریتانیا اجازه می داد کشتى هاى مظنون به حمل برده را متوقف و تفتیش کند. به مرور گرچه برده دارى به عنوان یک نهاد ملى اجتماعى – اقتصادی تا مدتها دوام آورد، لکن بریتانیا، آمریکا و برخى قدرت هاى دریایى دیگر بکمک تفتیش ها و توقیف هاى مزبور موفق شدند تجارت جهانى برده را تار و مار کنند. بعلاوه آن اقدامات منجر به ایجاد عرف بین المللى با سابقه و قوى عرف رفتاری شد که تجارت برده را منع میکند.
این روند تاریخى اینک به نظر آشنا مى آید زیرا دولت ما هم اکنون مشغول ایجاد یک شبکه مشابه از موافقت نامه هاى دو جانبه اى است که اجازه میدهد کشتى هاى مظنون به حمل کالاى مربوط به WMD را بازرسى نماید. و همانند گذشتگان ضد برده دارى بریتانیایى مان ما نیز از غرب آفریقا شروع کرده ایم. ما امید فراوان داریم که به مرور زمان تشکیلات PSI و تلاشهاى جدى تفتیش و توقیف ما تجارت WMD را نیز مانند تجارت برده در آن زمان خطرناک و مشکل آفرین کند.

عراق
در یادآورى تلاشهایمان باید اشاره اى نیز به عراق داشته باشم. جنگ عراق از ابتدا بحث انگیز بود و هنوز هم به شدت مورد اختلاف است. اما بهر حال احساس می کنم که امروز هیچ کس در این مورد که ایالات متحده مصمم و متعهد است اقدام جدى در مبارزه و جلوگیرى از تهدید امنیت ملى مان از ناحیه گسترش WMD به عمل آورد تردیدى نداشته باشد. نمونه عراق به خاطر سایرین مانده است. تصمیم لیبى به نفى برنامه هاى هسته ای، کشتار جمعی، و موشکهاى دور برد البته تصمیمى آزاد و داوطلبانه بوده که ناشى از یک سرى علل و عوامل ـ منجمله اقدامات ضد گسترشى که هم اینک توضیح دادم ـ میباشد. اما تصور نمی کنم صرفا حسن تصادف بوده که اولین پیش درآمد محرمانه لیبى به ما و بریتانیا در مورد مذاکره در خصوص WMD در ماه مارس 2003 صورت گرفت، و اولین سایت هاى محرمانه اى که اجازه یافتیم بازرسى کنیم در ماه اکتبر و بعد از ماجراى توقیف کشتى بى. بى. سى. چین بود، و این که آخرین اعلان لیبى در مورد ختم پروژه هایش تنها سه روز پس از این بود که صدام حسین را از مخفیگاهش بیرون کشیدند. تصمیم رئیس جمهور مبنى بر استفاده از زور در عراق میباید به ناچار به عنوان عاملى مهم در تجدید محاسبات سود و زیان سایر کشورهاى اشاعه گر بالقوه عمل کرده باشد.

پیاده کردن تحریم‌هاى خشونت‌بار
در تمام این مدت این دولت از تحریم ها با قدرت و خشونت به عنوان ابزارى براى جلوگیرى از گسترش استفاده کرده. ما این قوانین را بهمان شکلى که قرار بوده مورد استفاده قرار میدهیم --- با قدرت و اقتدار. ما نه تنها از تحریم ها با وفور بیشتر استفاده میکنیم، بلکه آنها را عملا به کار میبندیم، به نحوى که بفهمانیم گسترش سلاح ها بنفع هیچ کس نیست.
یک اقدام مهم در این زمینه اعمال تحریم کامل بر واردات از شرکت چینى نورینکو NORINCO بود که قرارداد 150 میلیون دلارى آن با ایالات متحده لغو گردید تا به این ترتیب بخاطر پاره اى اقدامات اشاعه سلاح جریمه و تنبیه شود. در واقع ما امروز اشاعه گران بالقوه را با انتخابى مواجه میکنیم که تا کنون نبوده: آنها یا میتوانند با ایالات متحده تجارت کنند یا اینکه سلاح هاى کشتار جمعى و موشکهاى دور برد را گسترش داده و بفروشند --- اما هر دو کار را با هم، نمى توانند.

سخنرانى دردانشگاه دفاع ملى
رئیس جمهور همواره در جستجوى راه هاى جدیدى براى مبارزه با گسترش است. در 11 فوریه در سخنرانى اش در دانشگاه دفاع ملى او از یک سرى اقدامات جدیدى نام برد که اقدامات نامبرده در فوق را تکمیل و تشدید میکند.
براى نمونه او پیشنهاد کرد هماهنگى هاى داخل PSI را توسعه دهیم تا علاوه بر توقیف محموله هاى در حال ترانزیت شامل پیگرد قانونى و محاکمه و مجازات کسانى که مرتکب تجارت [غیر قانونی] WMD میشوند نیز بشود؛ هم چنین شامل برچیدن سازمان آنها، مصادره اموال، و حبس و توقیف دارایى ها و حسابهاى بانکى شود. ضمنا او پیشنهاد کرد قانون نان- لوگار به نحوى بسط یابد که بتوان براى پروژه هاى ضد گسترش سلاح در خارج از شوروى سابق تامین منابع مالى کرد.
علاوه بر پیگیرى پیشنهادش در مورد قطعنامه اى از جانب شوراى امنیت سازمان ملل که گسترش را عملى جنایى تلقى کند، رئیس جمهور هم چنین پیشنهاد داد که صادر کنندگان مواد هسته اى در جهان بپذیرند قیمت سوخت هسته اى براى نیروگاه هاى هسته اى تجارى مصارف غیر نظامی را در حدى پائین آورند که دیگر کسى سراغ تولید سوخت نرود به شرطى که دریافت کنندگان انواع برنامه هاى غنى سازى و بازیافت را ـ که کشور هایى نظیر ایران به بهانه تهیه سوخت و براى تولید مخفیانه سلاح هسته اى دنبال میکنند ـ رها سازند. او ضمنا اعضا گروه 40 کشور تامین کننده هسته اى NSG را دعوت نمود از فروش تجهیزات غنى سازى و بازیافت به هر کشورى که در حال حاضر فاقد آن است خوددارى کنند. نهایتا رئیس جمهور پیشنهاد کرد که از سال آینده هر کشورى از امضا پروتوکل الحاقى آژانس خوددارى کند اجازه نداشته باشد هیچ نوع تجهیزات هسته اى وارد نماید.
و بالاخره رئیس جمهور پیشنهاد کرد یک بازنگرى کلى در آژانس اتمى IAEA صورت گیرد و کمیته ویژه اى از اعضا هیات رئیسه ایجاد شود تا بطور خاص روى موضوع کنترل و تائید حصول اطمینان تمرکز کند. این کمیته فرعى تائید به آژانس کمک خواهد کرد اطمینان حاصل کند که کشورها به وظایفشان عمل میکنند. رئیس جمهور ضمنا خاطر نشان ساخت دولت هایى که به اتهام تخطى از ضوابط گسترش تحت بررسى و پیگرد هستند حق نداشته باشند در همان حال عضو هیات رئیسه IAEA باشند.
بسیارى از این اقدامات مستقیما در ارتباط با مورد گسترش سلاح اتمى توسط ایران و براى کنترل این مورد پر درد سر میباشد.
در رسیدگى به وضعیت ایران ثابت شده که طرح موضوع در هیات مدیره کامل و پر تعداد مشکل آفرین است. یک سو کمیسیون یا کمیته فرعى که بطور خاص مامور رسیدگی، حصول اطمینان، و تبعیت و اجرا دقیق باشد، میتواند روى موضوع اصلى متمرکز شود، و محفلى دایر نماید که با دقت بیشتر قضیه را دنبال کرده در روشها ، پروسه ها و رویکرد ها و رهیافتها بهبود ایجاد کند و در نتیجه بنحو عملى ترى چاره سازى نماید.
ایران براى دو سال در شورای حکام عضویت داشت، و حتى همان زمان در حال گردن کشى در مقابل بازرسان آژانس بود و از موقعیت خود در شورای حکام سوء استفاده کرده تخطى هاى خود را پرده پوشى میکرد یا براى فقدان کنترل ها بهانه تراشى مینمود. روباه نمى بایست اجازه مى یافت از لانه مرغان حفاظت کند. رئیس جمهور از وقوع دوباره چنین مسائلى جلوگیرى خواهد کرد.
ایران تحت پوشش پروژه شخصى و تجارى خود مشغول پیگیرى توان تسلیحاتى هسته ایست، و توانسته است توان قابل توجهى در غنى سازى و بازیافت هسته اى پیدا کند؛ و این شامل بخشى از برنامه ها و تلاشهاى مخفیانه اوست. ایران از فعالیت آزاد بازرسان آژانس جلوگیرى کرده، در مقابل قبول و امضا پروتوکل الحاقى مقاومت نموده، مواد هسته اى به داخل انبارهاى نطنز وارد کرده، بعد از اینکه از این کار توسط هیات رئیسه منع شده بود، تجهیزات و فن آورى سنترى فیوژ خود را حتى پس از نوامبر 2003 از چشم هیات مدیره و بازرسان مخفى کرده، و حتى همین امروز نیز در مورد قولهایش براى معلق نمودن این فعالیت ها به ناراستى و دو دوزه بازى ادامه میدهد. لذا ایران باید از ادامه خرید هر نوع تجهیزات بازیافت و غنى سازى محروم گردد؛ در واقع تا زمانیکه این مسایل مربوط به رعایت ضوابط و عدم تبعیت از وظایف حل نشده هیچ کمکى به او در برنامه هاى هسته اى اش نباید بشود.
ما از پیشنهاد رئیس جمهور براى بسط و نرمش منابع مالى طرح نان – لوگار استقبال میکنیم چون اجازه میدهد منابع مالى را براى پروژه هاى مهم خارج از شوروى سابق هم هزینه کنیم. چیزى که در لیبى دریافتیم این بود که تحریم هاى اقتصادى ایالات متحده علیه کشور هاى شرور که آلوده WMD و فعالیت هاى تروریستى هستند کاملا موثر است از این جهت که مانع از هزینه پول توسط دولت آمریکا براى انهدام برنامه هاى WMD است. در واقع تنها منبع مالى که ما توانسته ایم از آن استفاده کنیم صندوق عدم اشاعه و خلع سلاح وزارت خارجه NDF بوده، که داراى تبصره و امتیاز «اختیار علیرغم» است؛ که به معنى اینست که میتوان علیرغم ضوابط و پیشبینى هاى تحریم ها، قوانین جاری، یا سایر محدودیت ها از آن برداشت و هزینه کرد. وقتى که من در 26 فوریه در مقابل کمیته روابط خارجى سنا در مورد لیبى شهادت می دادم، در مورد این موضوع به تفصیل با رئیس کمیته سناتور لوگار و سناتور بایدن صحبت کردم. هر دو آنها مصر بودند که اقداماتى باید صورت گیرد که منابع مالى نان – لوگار به راحتى قابل دسترسى باشند. اگر خدا خواست و یک روزى ما این امکان را یافتیم که به برنامه اى نظیر لیبى در ایران دست یابیم، ما به بودجه اى به مراتب کلان تر از آنچه NDF تامین میکند نیاز خواهیم داشت.
اقدامات جدید رئیس جمهور اهدافى جهانى را دنبال میکنند، اما همان گونه که مشاهده میفرمائید آنها جملگى ارتباط مستقیم به مسئله ایران دارند. پیشنهادات جدید تصویرى مهم از آن چیزى را بما نشان میدهد که میتوان به کمک آن بلند پروازى هاى تسلیحات هسته اى را هم اینجا و هم آنجا پاسخ داد و حل کرد.
بعد از چندین دهه تظاهر، انکار، و تزویر ایران بالاخره باید به محضر جامه جهانى آمده خود را تزکیه کند، به تعهدات اخلاقى و قانونى خود عمل نماید، کنترل هاى NPT و پروتوکل الحاقى را رعایت و دقیقا پیاده کند، و قول تعلیق غنى سازی را که به سه کشور اروپایى (آلمان، فرانسه، و انگلستان؛ هر سه از اعضا IAEA )داده است عملى سازد. در ضمن باید براى آن بخش از قصور و تقصیرات قبلى خود پاسخگو باشد، زیرا لازم است ما به دیگر اشاعه دهندگان بالقوه و نقض کنندگان پیمان NPT نشان دهیم که قانون شکنى و اقدام به آن کارها دردسر دار پر هزینه و خطرناک است. براى موفقیت در اینکار به اقدامات جدى و مستمر بین المللى در زمینه دیپلماسی، اقتصادی، و سایر فشارها نیاز است، ضمن این که براى پیاده کردن کامل و صحیح پیمان NPT و تن دادن به کنترل ها و ضوابط به اقتدار بیشتر از آنچه تا کنون نشان داده از جانب هیات مدیره آژانس نیاز است. هم ایران و هم لیبى از فردا در مقابل هیات مدیره ظاهر خواهند شد. اطمینان و اعتماد به نظام عدم گسترش سلاح بستگى به این خواهد داشت که این دو مورد چگونه بررسى و تصمیم گیرى میشوند.
بگذارید روشن بگویم. سیاست ضد گسترش ما تنها به استفاده از چوب و تنبیه محدود نمى شود. بهمین دلیل از تحولات لیبى بسیار خوشنودیم. به تدریج که لیبى تصمیم خود در مورد رها کردن و انهدام WMD و موشک هاى دور برد را اجرا میکند، روابطش با ایالات متحده و انگلستان نیز رو به بهبود خواهد رفت، طبیعى خواهد شد، و در زمینه هایى که لیبى بسیار مایل است و بسیار نیازمند. این روند هم اکنون در شرف اجراست: با حذف مقررات گذرنامه اى و محدودیت هاى مسافرتى به آمریکا، و نیز تاسیس عنقریب بخش منافع ایالات متحده در تریپولى. اینها نشانهاى بارز بهبود در روابط میان دو کشور است که ناشى از پیشرفت تدریجى و مستمر برنامه نابودى WMD و موشک هاى دور برد است، و نیز همکارى در زمینه جنگ با تروریسم.
لذا لیبى به مرور نشان می‌دهد که اقدام به عمل درست نه تنها از هزینه هاى کلان ضد اشاعه میکاهد، بلکه می‌تواند منافعى را نیز در بر داشته باشد. جستجوى یک دولت شرور براى دسترسى به سلاح کشتار جمعى مانع بزرگى بر سر راه روابط حسنه با جهان پیشرفته است، و همان طور که نشان دادیم میتواند بسیار خطرناک هم باشد. ما امیدواریم بتوانیم در لیبى نشان دهیم که دست برداشتن از چنین خیالهاى واهى و آرزوهاى خام تنها براى کاهش هزینه مفید نیست، بلکه نقطه عطفى است در مسیر درست همکارى و بهبود روابط و در نتیجه استفاده از موقعیت خوب و سود آورى بعدی، و از همه مهمتر بر قرارى روابط عادى و دوستانه با بقیه جهان. این درسى است که امیدواریم سایر کشور هاى شرور که از انزواى سیاسى و دیپلماتیک و تحریم هاى ایالات متحده و جامعه بین المللى در رنج هستند، شامل سوریه، کره شمالی، و ایران، به آن توجه کنند و از آن بیاموزند.
تمامى انواع هویج و چوب [تشویق و تنبیه] که من نام بردم ـ دیپلماسی، تحریم ها، توقیف و مصادره، آمادگى نظامى و رزمی، و تجارت و همکارى اقتصادى و پروژه‌هاى همکارى ـ در استراتژى کلى و نهایى ضد گسترش سلاح هاى کشتار جمعى داراى نقش و تاثیر هستند. همه آنها ابزارى هستند در دسترس ما براى استفاده در چالش پیش رو و بر اساس واکنشى که از جانب ایران در آستانه اتمى شدن خواهیم دید و نیز بر اساس گسترش WMD در سطح جهانى. این دولت با جدیت و بدون گذشت با این چالش ها بر خورد خواهد کرد، و از هم اکنون شاهد نتایج مثبت و سازنده هستیم. امیدواریم که در سالهاى آتى نیز هم چنان به گزارش پیشرفت در این زمینه و این مسیر دشوار توانا باشیم.