بازخوانی واقعه حج خونین توسط وهابي ها به دستور آمریکا

مکه مقدس‌ترین شهر اسلامی است. کعبه و مسجد الحرام در این شهر قرار دارد و زادگاه حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت علی علیه السلام و بسیاری از بزرگان صدر اسلام و نیز محل بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بوده است.

این شهر معروف و قدیمی در حجاز در کشور عربستان سعودی و نزدیک دریای سرخ (بحر احمر) قرار دارد و به وسیله بندر جده به دریا مرتبط است. مکه، با بیش از ۴۰۰هزار جمعیت، بزرگترین شهر عربستان سعودی به شمار می‌آید.

این شهر علاوه بر مکه دارای نام‌هایی همچون « بکّه»، «امّ القری» و «بلدالحرام» نیز بوده است که در قرآن مجید به تمامی این اسامی اشاره شده است.

شهر مکه از روز آغاز آفرینش محترم بوده است. خداوند این شهر را به دعا و درخواست حضرت ابراهیم علیه السلام «بلد امن» (سرزمین امن) قرار داد و هر گونه قتل و کشتار و شکار را در آن حرام و ممنوع فرمود.

این سنت الهی در دوران‌های مختلف محفوظ ماند، حتی در عصر جاهلیت که قتل و کشتار رواج فراوان داشت، حرمت این شهر حفظ می‌شد، و حتی اگر کسی قاتل پدر خویش را نیز در حرم مکه می‌دید با او گلاویز نمی شد. با این حال، حرمت این شهر در دوران خلافت یزید بن معاویه قاتل حسین بن علی (ع) ، نوه گرامی پیامبر اسلام (ص)  و یک بار نیز در قتل عام حجاج در دهه ۶۰ شمسی توسط سعودی های وهابی شکسته شد و به گونه ای جنایت های یزید توسط اسلاف وی دوباره تکرار شد .

روز ششم ذی الحجه یادآور مراسم “برائت از مشرکین” زائران خانه خدا و کشتار حجاج مظلوم در مکه به دست حکام آل سعود است.

جمعه خونین سال ۱۴۰۷ ، در کنار مسجد الحرام و در ماه حرام واقع شد… و آنچه اتفاق افتاد تا ابد در تاریخ اسلام ثبت شد و مرحله جدیدی را گشود که تاریخ تا کنون، از زمان نزول وحی بر سید رسل محمد (ص) چنین واقعه ای را به خود ندیده بود.
یقیناً آن روز، فصلی تازه برای بازسازی ترکیب منطقه خاورمیانه بود، که یا باید این ترکیب بر وفق آمریکا انجام شود و یا منطقه به صورت اسلامی اصیل خود بازگردد.

اگرچه این جنایت در ظاهر برای سرکوب مراسم برائت از مشرکین اتفاق افتاد، اما در حقیقت بر اساس دستور آمریکا و در جهت مقابله با انقلابیون مسلمان در آن زمان  رقم خورد. با این حال، این رویداد موجب بسط تفکر انقلابیون اسلامی گردید و خود زمینه‌ای گشت تا مظلومیت انقلاب اسلامی و سخن حقش بیش از پیش در برابر چشم مسلمین جهان قرار گیرد و در حقیقت نقطه عطفی در صدور انقلاب اسلامی بود. مگر نه آنکه در چهلم شهدای جمعه خونین بود که انتفاضه فلسطین آغاز گردید؟

از این رو بازکاوی این واقعه تاریخی که به دلایل مختلف سیاسی، کمتر بدان پرداخته شده است، یکی از الزامات تاریخی در شناخت مرزهای درنودیده شده توسط دریای انقلاب اسلامی است. آنچه در پی می آید تلاشی اندک برای مقابله با فراموشی “جمعه خونین مکه” است که یادبودش حتی از برگ های سررسید ها نیز رنگ باخته است.

شرح ماجرا

برگزاری مراسم برائت از مشرکین در جریان اجتماع بزرگ و پرشکوه حجّ، تاثیر آن را دوچندان می‏کند. و حجاج همه ساله بر انجام هرچه باشکوه‏تر مراسم برائت از مشرکین تاکید داشته و دارند. روز ششم ذیحجه سال ۱۳۶۶ (ه . ش)، حاجیان شیعه و سنی ، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند. حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ویکپارچگی جهت مبارزه بی امان با سلطه قدرتهای شیطانی، در راس آنان شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار، دعوت نمودند. گویی در و دیوار شهر مکه و ملائکه آسمان، همصدا با حجاج شعار می دادند. عرب و عجم، مبهوت و مسحور این طنین الهی شده بودند .

راهپیمایان ، پس از استماع قطعنامه پایانی راهپیمایی ، با شعار الله اکبر، لا اله الا الله و مرگ بر آمریکا برای ادای نمازمغرب روانه حرم شدند. پس از طی مسافتی، در حالی که پیشاپیش جمعیت عظیم راهپیمایان، زنان در حرکت بودند، ناگهان ستونهایی از نظامیان آل سعود هویدا شد . آنان لحظه ای بعد، به طرف صفوف حمله کردند و با باطوم بر سر و روی زائران بی گناه کوبیدند. این گروه از یک سو و گروه دیگری نیز از بالای پله ها و ساختمانها، سنگ و آجر، آهن، شیشه و بلوک سیمانی بر سر و روی مردم می ریختند. پس از آن، شلیک گازهای سمی و خفه کننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله‌ها به قصد کشتن راهپیمایان برائت ازمشرکین به سوی آنان سرازیر گردید و پیکرهای پاک آسمانی که جرمشان اعلام برائت و بیزاری از آمریکا، اسرائیل و ایادی ناپاک آنها بود، درخاک و خون غلتیدند.

چادرها از سر زنان افتاد، افراد زیادی به زیر دست و پا له شدند و عده‌ای به وسیله گازهای خفه کننده و رگبار گلوله‌ها، به شهادت رسیدند. این جنایتکاران حتی به آمبولانسهای حامل مجروحان نیز یورش می بردند و مانع از جمع آوری آنان می شدند.

این جنایت در جمعه خونین مکه، به قدری فجیع بود که برای مرتکبان و بانیان آن، جز لکه های ننگ ابدی در صفحات تاریخ و فضاحت و رسوایی نزد ملتها، اثری باقی نگذاشت. این حادثه جانسوز، که وصف و شرح آن در کلام نمی گنجد ، نه تنها قلب مسلمانان جهان، که دل آزادگان دنیا را نیز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمی بزرگ فرو برد. لیکن به قول امام خمینی(ره)، “ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد صلی الله علیه و آله و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده‌ایم ، ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بی خردان قرار داده است. چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان ، سبب قوت و تبلیغ انقلاب و معرفی مظلومیت ملت ما گردیده است و درهر مرحله ای سبب ارتقای مکتب و کشورمان را فراهم کرده اند… .”

بازتابهای فاجعه

به دنبال جنایت بی سابقه عمال آمریکایی عربستان سعودی در به شهادت رساندن زائران بیت الله الحرام  ،‌عده ای از علمای برجسته لبنان در بازگشت از حج، و با ذکر مشروعیت مراسم برائت در حج، حمله نیروهای مسلح به تظاهرات آرام مردم و تیراندازی به سوی حجاج و کشتار مردم بی دفاع، و شکستن حرمتِ حرم امن الهی را محکوم کردند . همچنین جزئیات بیشتری از برگزاری آرام تظاهرات و مراسم حجاج  و تعداد دقیق شهدا، توافقهای قبلی با سعودیها برای انجام مراسم و توافق بر سر مبدأ و مقصد آن، آمادگی کامل پلیس و ارتش سعودی برای سرکوب مردم از قبل، به رگبار بسته شدن حجاج و تعرّض به حقوق انسانی و مشروع آنها، علل و زمینه های سیاسی این ماجرا و ارتباط آن با منافع امریکا و اسرائیل در منطقه و واداشتن ایران به صلح با عراق در جنگ هشت ساله عراق با ایران طی مقالات، مصاحبه ها، سخنرانیها، راهپیماییها و برپایی مراسم بزرگداشت شهدای فاجعه در کشورهای مسلمان و حتی غربی و همراه با ابراز همدردی علمای جهان اسلام مطرح و منعکس شد. چندی بعد رئیس جمهور  وقت ایران، در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به حادثه مکه اشاره و آن را از مصادیق جنایات بین المللی معرفی کرد.

کمی پس از کشتار مکه، دو کنفرانس بین المللی و چندین کنفرانس کوچک در اقصی نقاط جهان برای بررسی حادثه ششم ذیحجه ۱۴۰۷ و وضعیت حرمین شریفین تشکیل شد. اولین کنگره در آذر ۱۳۶۶ (۲۳ تا ۲۷ نوامبر ۱۹۸۷) با عنوان «قداست و امنیت حرم » با حضور علمای اهل سنت و تشیع از ۴۳ کشور در تهران تشکیل شد که پس از بحث و بررسی مسائل مختلف حج و واقعه ششم ذیحجه ۱۴۰۷ در کمیسیونهای چهارگانه آن، قطعنامه ای در ۱۲ ماده تصویب، و طی آن اعلام شد: “با بررسی اسناد منتشره، حجاج شرکت کننده در مراسم برائت از مشرکین ، اعم از ایرانی و غیرایرانی ابتدا محاصره شده و سپس با گلوله و گاز سمّی به شهادت رسیده اند. کنگره، روز ششم ذیحجه هر سال را روز برائت از مشرکین اعلام داشت و تأکید کرد که باید علمای صالح جهان، حرمین شریفین را اداره کنند.”

کنفرانس بین المللی دیگری در لندن، از ششم تا نهم ژانویه ۱۹۸۸ تشکیل یافت و در آن با حضور پانصد تن از علما و صاحبنظران جهان اسلام از چهل کشور دنیا، مسئله آینده حرمین و فاجعه مکه بررسی شد. در قطعنامه پایانی قتل عام حجاج در ششم ذیحجه محکوم ، و با تأکید بر وقوع آن به خواست آمریکا، بر این نظر تأکید شد که حرمین، میراث مشترک تمامی مسلمانان بوده است و اداره حرمین باید زیرنظر شورای عالی علمای صالح جهان اسلام باشد. این سمینار (ششم ذیحجه) را روز اعلام برائت از مشرکین نامید.

از فردای همان روز، زوار و نویسندگان مسلمان بی‌شماری در سراسر دنیا با نوشتن خاطرات خود، این قتل عام وحشیانه را به گوش جهانیان رساندند. به عنوان مثال «ظفر بنگاش» مسلمان مقیم کانادا که خود از شاهدان حاضر در آن معرکه بود، با نوشتن کتابی تحت عنوان «کشتار مکه و آینده حرمین» به ثبت گوشه‌هایی از جنایات وحشیانه حاکمان سعودی و نیز بیان مشاهدات ۵ شاهد دیگر پرداخت:

( قطعات بزرگ سنگ، بطری و تکه‌های سیمانی بر سر و شانه و پشت مردم فرود می‌آمد و آنها را به زمین می‌زد…. نیروهای امنیتی سعودی به جای متوقف کردن این حمله، تازه به جمع حمله‌کنندگان پیوستند و شروع به ضرب و شتم راهپیمایان کردند. آنها کاری به این نداشتند که چوبدستیشان به چه کسی می‌خورد. بیشتر ضربات چوبدستی آنها به معلولین در صندلیهای چرخدار اصابت می‌کرد که بلافاصله آنها را به زمین می‌انداخت. آنچه حجاج را به ویژه ناراحت کرد، نحوه حمله به زنها و کسانی که بر روی ویلچر بودند  و ضرب و شتم آنها بود. تعدادی از حجاج ،‌چوبهای پرچمهایشان را برای دفاع از خود به چوبدستی تبدیل ساختند. بلافاصله گارد ملی مسلح به تفنگ ام-۱۶ و مسلسلهای کوچک از کامیونها بیرون ریختند و به خیابان آمدند. همزمان کامیونهای حاوی گاز اشک‌آور شروع به شلیک گلوله‌های مخصوصشان به داخل جمعیت عظیم کردند. شمار زیادی از این گلوله‌ها در قسمت زنها افتاد که اثر آن فاجعه آمیز بود. مردم که از درد به خود می پیچیدند نه می‌توانستند ببینند و نه می‌توانستند نفس بکشند…

روشن نیست که دقیقا در چه لحظه‌ای دستور عدم ادامه مقاومت به حجاج ا داده شد. اما به مجرد اینکه مسلسلها شروع به آتش کردند، مردم که قبلا مات و مبهوت شده بودند، به زمین نشستند و دستهایشان را بر روی سرشان گذاشتند. آتشباری برای مدتی ادامه داشت و در حدود ساعت هفت و ده دقیقه بعد از ظهر بود، متوقف شد. ولی نیروهای سعودی حمله به حجاج را کماکان ادامه دادند، به ویژه حمله به ایرانی‌ها را با چوبدستی و در این میان کسانی که ایستاده بودند شدیدا مضروب شدند. نحوه برخورد سربازان سعودی این طور بود که دسته‌ای از سربازان به طرف چند حاجی یورش می‌بردند، آنها را محاصره کرده و شروع به کتک زدن آنها می‌کردند. این حملات تا یک ساعت دیگر ادامه یافت و حجاجی  که در این قسمت بودند اجازه نیافتند حتی برای اقامه نماز سرپا بایستند… کسانی که توانسته بودند از صحنه بگریزند، حالا شناسایی شده و مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. نیروهای امنیتی سعودی جستجوی خانه به خانه را نیز شروع کردند…   )

در همان زمان ،‌روژه گارودی، (اندیشمند مسلمان) با اشاره به حوادث جمعه خونین مکّه تأکید کرد: این کار فقط از عهده حکومت سرکوبگر سعودی بر می آمد که چنین کشتار وحشیانه ای را رقم بزند. و ادّعای تلویزیون سعودی مبنی بر اینکه حجّاج کشته شده ، متجاوز هستند، به هیچ وجه صحّت ندارد. در مقاله ای که در آن تاریخ در روزنامه جان افریک پاریس به قلم گارودی منتشر شد، وی‌ با اشاره به وجود مزدورانی از امریکا، فرانسه و آلمان در درون حکومت سعودی، جهت تعلیم نیروهای سرکوبگر ، واقعه کشتار حجاج  را ناشی از عدم صلاحیّت حکّام سعودی از جهت اخلاقی و سیاسی برای اداره اماکن مقدّسه اسلامی دانست.

روژه گارودی از اعضای سابق کمیته مرکزی حزب کمونیست فرانسه، که از سالها پیش به اسلام گرویده و فریضه حج را نیز به جا آورده، بیان داشت: مسجد الحرام برای تمام مسلمانان است و کسی حقّ ندارد ادّعای مالکیت و تسلّط بر آن را داشته باشد. وی سپس به هزینه گزافی که دولت سعودی برای خرید اسلحه از آمریکا صرف می کند، اشاره کرد و گفت: به نسبت جمعیت، عربستان سعودی در مکان دوّم جهان از نظر هزینه های نظامی قرار دارد.

وی افزود: ریگان تحویل اسلحه به سعودی را مشروط به این امر کرده که سعودی نباید این اسلحه را بر ضدّ همپیمانان آمریکا به کار گیرد، و این بدان معنی است که آل سعود از اسلحه خریداری شده، تنها می تواند بر ضدّ کشورهای اسلامی استفاده کند! گارودی تأکید کرد: ظاهراً حمایت از مصالح آمریکا تنها چیزی است که امرای سعودی باید بر آن اهتمام داشته باشند و با این حساب، احترام ساحت به حرمین شریفین از دایره وظایف آنان خارج است…

وی اظهار داشت: اگر فاجعه مکّه مورد رضایت و خوشحالی دشمنان اسلام نبود، پیامهای تبریک آنان از آمریکا گرفته تا تل آویو به سوی حکّام عربستان سرازیر نمی شد.این حکّام، اسلام را به آن شکلی تصویر می کنند که دشمنان اسلام می خواهند؛ یعنی بر اساس اصول دروغین و منافقانه ای که دست یک دزد کوچک را قطع می کند،‌ در حالی که فساد و انحطاط مستانه از نشئه دلارهای نفتی را پنهان می سازد. وی افزود: اگر مسلمانان جهان می خواهند چهره حقیقی اسلام را به جهان نشان دهند، باید بر عدم وجود هر گونه پیوند یا وجه مشترکی بین اسلام سعودی و اسلام اصیل تاکید نمایند.

مسلمانان باید خود را از قید و بندهای مدّعیان «زهد سعودی» و ادّعاهای دینی نیرنگ بازانه آنها آزاد کنند؛ ‌زیرا فقط در این صورت است که عصر شکوفایی اسلام حقیقی و قرآن مبین شروع خواهد گشت.

در این واقعه فجیع که توسط سعودیها با پشتیبانی وهابی های ملعون و با سردمداری دیکتاتور عربستان انجام گرفته بود ، ۴۰۲ نفر از حجاج به شهادت رسیدند که ۲۷۵ تن از آنان ایرانی بودند  و الباقی حجاج افغانی ، پاکستانی ، لبنانی ، عراقی و …  بودند که  ۶۴۹ نفر نیز زخمی شدند. بیشتر شهدا از زنان  و سالخوردگان بودند که بر اثر فشار و زیر دست‌وپا به شهادت رسیدند .