جلسه ویژه در کاخ سفید درباره ایران
مقامات دولتی آمریکا میگویند، بوش با این اظهارنظر زیرکانه که اعضای فعال «القاعده» در ایران در انفجار انتحاری 12 می در عربستان سعودی نقش داشتند، به خود آمد و قول داد که با ایران برخورد کند. آماده است تا سیاست سختگیرانهای برای سست کردن پایههای دولت ایران در پیش گیرد.
مقامات ارشد دولت آمریکا روز سهشنبه در کاخ سفید با هم ملاقات خواهند کرد تا درباره استراتژی خود در مورد جمهوری اسلامی بحث کنند. به این ترتیب که پنتاگون بر برخی اقدامات در محافل خصوصی و عمومی که به عقیده آنان میتواند منجر به سقوط دولت از طریق شورش عمومی شود، اصرار ورزد.
وزارت خارجه که صورتهایی از دخالت در امور ایرانیان را مورد تشویق قرار داده است، ظاهرا چنین سیاستی را میپذیرد. به ویژه اگر تا پیش از سهشنبه ایران در برخورد با عوامل مظنون «القاعده» گام مشهودی برندارد.
اما مقامات وزارت خارجه نگرانند که سطح نارضایتی عمومی بسیار کمتر از آن چیزی باشد که باعث شود تلاشهای آمریکا سرانجام اصلاحات را در ایران بیاعتبار کند. به هر حال بمبگذاری عربستان به نشانههای متغیر درگیری میان ایران و آمریکا که در جریان جنگ افغانستان و عراق ظاهر شده بود، پایان داد.
مقامات ایران و آمریکا به طور دورهای با هم ملاقات داشته و بر سر مسایل مورد توجه دو طرف ـ از جمله دستگیر کردن فعالان «القاعده» ـ بحث کرده بودند. اما پس از سه بمبگذاری انتحاری در سه منطقه مسکونی در ریاض، دولت بوش برنامه دیدار بعدی را لغو کرد.
یک مقام وزارت خارجه گفت:ما همان راه بیست سال گذشته را در پیش گرفتیم؛ سیاست انعطافناپذیر و سخنگیرانه «نه گفتن».
مقامات آمریکایی همچنین عمیقا نسبت به برنامههای تسلیحات هستهای ایران نگرانند که مورد حمایت هر دو گروه اصلاحطلبان منتخب و محافظهکاران است. بوش آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل را مجبور کرده است تا ماه آینده گزارش خود را از فعالیتهای هستهای ایران اعلام کند.
این مقامات در پی آن بودهاند تا روسیه و چین ـ دو حامی عمده برنامههای قدرت هستهای ایران ـ را به این نتیجه برسانند که ایران قصد دارد به سلاحهای هستهای دست یابد؛ این امر یک سوژه برای اعتراض است که به گفته یک مقام آمریکایی حمایت آنها را به همراه دارد.
اما عامل مهم در این نظریه جدید در مورد ایران، چیزی است که به آن «موانع دردسر ساز» پیش و پس از حملات در ریاض میگویند که 34 نفر از جمله 9 بمبگذار انتحاری را به کشتن داد.
وی اظهار میدارد که اعضای فعال «القاعده» در ایران در این بمبگذاریها دست داشتهاند.
اوایل این هفته دونالد رامسفلد، وزیر دفاع آمریکا ایران را متهم به حمایت از اعضای «القاعده» کرد و گفت: «در این باره جای شک نیست اما اکنون اعضای ارشد «القاعده» در ایران هستند و قبلا هم بودهاند». هرچند مقامات ایران این موضوع را که امنیت رهبران «القاعده» را در این کشور تضمین کردهاند، به شدت رد کردهاند.
تا پیش از بمبگذاری در عربستان، گروهی از مقامات دولتی عقیده داشتند که ایران با «القاعده» همکاری میکند. پس از حادثه 11 سپتامبر 2002، ایران اعضای «القاعده» را به افغانستان و عربستان بازگرداند و مقامات آمریکا در اظهارات خود به ایران مکررا هشدار دادهاند که اعضای «القاعده» ـ که در حمله به آمریکا شرکت داشتهاند ـ در ایران شناسایی و یافت شوند؛ این حادثه عواقب وخیمی در رابطه بین دو کشور در پی خواهد داشت.
البته آن گفتوگوها با نمایندگان وزیر امور خارجه ایران انجام شد؛ در حالی که دیگر قسمتهای دولت ایران توسط ملاهای محافظهکار اداره میشود و نه اصلاحطلبان
یکی از مقامات ارشد پنتاگون گفت که به نظر میرسد بیشتر اعضای «القاعده» در مناطق ایزوله و متروک شمال شرقی ایران و در مرز افغانستان به سر میبرند. او این منطقه را پناهگاه قاچاقچیان مواد مخدر دانست که توسط مأموران جمهوری از این مناطق محافظت کامل به عمل نمیآید؛ زیرا آنها از بعضی از فعالیتهای جریان یافته در این مناطق، پول به دست میآورند.
او گفت که مشخص نیست که دولت مرکزی ایران تا چه میزان این مناطق را کنترل میکند. وی ادامه داد، من فکر نمیکنم که دولت منتخب درباره آن چیز زیادی بداند. چرا شما در حالی که دولت نمیتواند در این منطقه درست عمل کند، باید همه ایرانیها را سرزنش کنید؟
فینت لورت، که به تازگی با خروج از کاخ سفید به مرکز مؤسسه سازش ـ مؤسسهای درباره سیاستهای خاورمیانه ـ پیوسته است گفت که دولت ممکن است وارد یک قمار و شرطبندی شود.
او گفت: این عین بیاحتیاطی و بیتدبیری است که ایران را مانند خانهای ساخته شده از کارت بدانیم که در یک چارچوب زمانی خاص و در راستای اهداف ما فرو میریزد و معنی آن این است که ما روابط خود را ـ در راستای نگرانیهای خود از تروریسم ـ با ایرانی که سلاحهای هستهای در اختیار دارد، قطع خواهیم کرد و مکالماتی بین ایران و ایالات متحده نخواهد بود.
پس از نامگذاری ایران به عنوان یکی از اعضای محور شرارت ـ به همراه عراق و کره شمالی ـ توسط بوش در سال گذشته، دولت از تشریح سیاستهای اتخاذ شده در مورد جمهوری اسلامی خودداری کرده بود.
کشوری که رابطه خود را با آمریکا پس از انقلاب سال 1979 قطع کرده است. دولت آمریکا هیچگاه به صورت رسمی و دقیق، سیاستی برای تغییر رژیم ایران اتخاذ نکرده است، اما با این وجود از برقراری مکالمات و گفتوگوها با ایران به شدت خودداری کرده است.
در ماه جولای، بوش با ایراد یک سخنرانی قوی از موضع ریاستجمهوری، که در آن به تمجید از تظاهرات بزرگ آزادیخواهان در خیابانهای ایران پرداخت، سختگیری مضاعفی از خود نشان داد.
اما آغاز جنگ با عراق، منجر به گشایش ارتباطهای محتاطانهای ـ با نظارت سازمان ملل در اروپا ـ انجام شد. این ارتباطات گروهی را در وزارت خارجه تشویق به قبول گشایش همکاریهای وسیعتر کرد. ریچارد آرمیتاژ ـ معاون وزیر خارجه ـ در مصاحبهای که در ماه فوریه با روزنامه «لوسآنجلس تایمز»، انجام داده بود، برای شیوه مواجهه آمریکا با عراق و کره جنوبی و شیوهای که درباره ایران اتخاذ شده بود، تفاوتی را ذکر کرد.
او گفت: نظریه «محور شرارت» درست و قابل قبول است. اما من میخواهم خاطرنشان کنم که یک تفاوت دراماتیک بین ایران و دو محور دیگر شیطانی وجود دارد، و آن دموکراسی ایران است. در ایران شما به یک دموکراسی متفاوت نزدیک میشوید. در یکی از دیدارها در اوایل ژانویه، آمریکا اعلام کرده بود که قرارگاههای مجاهدین خلق در عراق ـ یک گروه از مخالفان اصلی دولت ایران ـ را هدف قرار میدهد.
پس از آن سازمان مجاهدین در سیاستی که در وزارت خارجه و پنتاگون بر سر آن اختلاف بود، قرار گرفت. بعد از بمباران، نظامیان آمریکایی، با این سازمان پیمان آتشبس بستند که باعث خشمگینی ایرانیان شد. در حقیقت برخی از مقامات پنتاگون، تحت تأثیر تجهیزات و انسجام هزاران تن از اعضای مجاهدین قرار گفتند و آنها را به عنوان یک پتانسیل نظامی قوی برای استفاده علیه تهران ـ مانند متحدان شمالی خود در افغانستان ـ نگه داشتند.
اما هنوز این گروه در وزارت خارجه به عنوان یک سازمان تروریستی به حساب میآید. کاخ سفید به خاطر فشارهای داخلی کشور، در اوایل این ماه دستور خلع سلاح مجاهدین را به پنتاگون داد. این تصمیم به طور مخفیانه توسط مقامات آمریکایی به نمایندگان ایران در کنفرانس ژنو در سوم ماه می منتقل شد.