سركه‌ای كه شراب شد

نهضت مشروطه به عنوان یكی از حوادث استثنایی تاریخ معاصر ایران از جنبه‌های مختلف قابل بررسی و تحلیل است كه یكی از وجوه مهم آن جنبه‌ی اسلامی نهضت و نقش اساسی علمای شیعه در شكل‌گیری آن بوده است. یكی از موضوعات و مطالبات رهبر معظم انقلاب در عرصه‌ی شناخت و تحلیل نهضت مشروطه، تبیین نقش ویژه‌ی علما و مراجع و بازخوانی دوباره‌ی آن با هدف زدودن تحریف‌ها و كجروی‌های موجود در تاریخ‌نگاری مشروطه است. در همین راستا میزگردی با محوریت موضوع مذكور با حضور دكتر محمدحسن رجبی تاریخ‌نگار و استاد دانشگاه و همچنین آقای قاسم تبریزی رئیس بخش تخصصی مطالعات انقلاب اسلامی كتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی ترتیب دادیم. بخش‌های مهمی از این میزگرد را در ادامه می‌خوانیم.


 دكتر رجبی: وجه سلبی اقدام علما در جریان مشروطه نفی ظلم، ستم، تجاوز و تعدی بود؛ اما وجه ایجابی آن به تاسیس نظام پارلمانی و تدوین قانون اساسی و نظام مشروطه انجامید. وجه ایجابی چندان نسبتی با وجه سلبی نداشت و لذا گرچه برای همه‌ی علما در آغاز جنبش، وجه سلبی كه همان عدالت‌خواهی بود كاملاً محرز بود اما آنچه كه برای این خواست عمومی یعنی انتخابات، پارلمان و قانون محقق شد، اولاً برای علما و عموم مردم ناشناخته بود؛ ثانیاً، آن لباسی نبود كه به تن آن خواست عمومی كه عدالت‌خانه بود دوخته شده باشد. به یك معنا وجه ایجابی تناسبی با وجه سلبی نداشت.


 آقای قاسم تبریزی: مشروطه نهضتی بود كه توسط روحانیت و مراجع شروع شده بود. قید اسلامیت آن هم به دلیل شخصیت رهبران انقلاب و هم به دلیل حركت اسلامی كه ما اندكی قبل از آن در نهضت تنباكو داشتیم، كاملاً روشن بود... انقلاب مشروطه مراحل اولیه‌اش كه مبارزه با ظلم و ستم است و همه نیز بر آن متفق هستند، روند روشنی دارد. اما همان‌طور كه اشاره شد، در دوران ایجابی و اثبات انقلاب، جامعه دچار شقاق می‌شود. ما در این جا باید به سوابق جریان فراماسونری و عناصر وابسته به استعمار بپردازیم.


 دكتر رجبی: اصولاً به دلیل اینكه علما از دوره‌ی صفویه جایگاه بسیار مستحكمی در نظام سیاسی كشور پیدا كردند و از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار شدند ـ به حدی كه حتی با تفویض ولایت به پادشاهان به سلطنت آن‌ها مشروعیت می‌بخشیدند ‌ـ علاوه بر اینكه در بین توده مردم جایگاه والایی داشتند به موقعیتی نیز دست یافته بودند كه سلاطین صفوی، خود را ناگزیر به كسب نظر آن‌ها می‌دانستند. در دوره‌ی معاصر موقعیت علماء بسیار حساس‌تر است، چرا كه ما با عامل جدیدی به نام "حضور قدرت‌های خارجی" در سرنوشت سیاسی كشور مواجه هستیم كه در گذشته‌ی ما وجود نداشت؛ از این نظر نقش علما و مراجع بسیار پررنگ‌تر است.


همین آقای تقی‌زاده و گروهی از یاران و همفكرانش وقتی جریان به آنجا كشیده شد كه متأسفانه اكثریت مجلس هم به حمایت از این جناح تندرو برخاست و مجلس به سمت تعارض با دربار رفت و مجلس به توپ بسته شد، می‌بینیم در این روز، در مجلس حضور پیدا نكردند و با لباس مبدل به سفارت انگلستان پناهنده شدند و تحت تدابیر امنیتی سفارت انگلستان از ایران خارج شدند.


 آقای تبریزی: رهبر معظم انقلاب جمله‌ی بسیار مهمی دارند به این مضمون كه روشنفكری از ابتدا در ایران بیمار به دنیا آمده است. این بدین معناست كه روشنفكری از درون جامعه‌ی ما برنخاسته و تقلید كامل از غرب بوده است. مرحوم آل‌احمد در آثاری همچون «غرب‌زدگی» و «در خدمت و خیانت روشنفكران» به همین مسأله اشاره می‌كند. اگر روشنفكری ما با خطا و گاهی كج‌راهه یا حتی بیراهه جلو می‌رفت، چنان‌چه از درون جامعه و فرهنگ ما برخاسته بود قابل اصلاح بود و این همه دچار مصائب و مشكلات نمی‌شدیم. اما چون برای خودش حوزه‌ی مأموریتی داشت و كاملاً وابسته به انگلستان بود، این مسأله واقع نشد.


 دكتر رجبی: مردم بعد از مدتی چون كه دیدند با ریخته شدن این همه خون‌ و فداكاری‌ها هیچ دستاوردی جز درگیری و اختلاف و ناامنی بوجود نیامده به تدریج كنار كشیدند و مأیوسانه نظاره‌گر بازیگران سیاسی شدند.

 

 آقای تبریزی: مردم زمانی‌كه مشاهده كنند آرمان‌های ملی و مذهبی كه به دنبال آن بودند و برای آن فداكاری‌ها كردند، نه تنها تحقق نیافت بلكه حالت عكس پیدا كرد و موجب حاكمیت دوباره استبداد و دخالت مجدد روشنفكران وابسته به قدرت‌های خارجی شد قطعاً دست از حمایت و پشتیبانی خود بر می‌دارند و وضعیت بوجود آمده را به حال خود رها می‌كنند.


 دكتر رجبی: ملاحظه كنید وقتی كه مجلس را به توپ می‌بندند، به یكباره همه چیز فروكش می‌كند. حالا در تهران این‌طور شد، در شهرستان‌ها چرا حركتی به نفع مشروطه انجام نشد؟ نشان می‌داد كه به تدریج مشروطیت جایگاه خودش را از دست داده  و اگر در تبریز حركتی شد برای احیای مشروطه نبود. من بر این اعتقاد نیستم چون متأسفانه دولتی‌ها به نام مخالفت با مشروطه به جان و مال و ناموس مردم تبریز تجاور كردند، مردم غیور تبریز به رهبری ستارخان برای مبارزه با آن فزون‌خواهی‌ها بود كه قیام كردند نه برای احیای مشروطه. ستارخان برای قطع كردن دست متجاوزان دولتی و مداخلات آنها قیام كرد و با حمایت موكد مراجع مشروطه خواه نجف و پایداری مردم غیور و متدین تبریز موفق به شكست نیروهای دولتی تبریز گردید.



 

 

  مهمان: دكتر محمدحسن رجبی

تاریخ‌نگار و استاد دانشگاه 

________________________________________

مهمان: قاسم تبریزی

رئیس بخش تخصصی مطالعات انقلاب اسلامی كتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی