سیاست اسرائیلی آمریکا تغییر می‌کند؟

یک نویسنده آمریکایی معتقد است که اوبا در حال ترمیم کابینه خود با افرادی است که میل زیادی به لابی های صهیونیستی ندارند و می گوید باید دید که آیا اوباما شجاعت تغییر سیاست را هم دارد یا خیر.
چاک هگل، سناتور جمهوری‌خواه ایالت نبراسکا قرار است از سوی اوباما به عنوان نامزد تصدی پست حساس وزارت دفاع معرفی و جایگزین لئون پانتا شود. هگل تنها سناتور جمهوری‌خواه است که در برابر لابی آیپک و اسرائیل ایستاده است و تنها سناتوری است که تحریم‌ها بر ضد ایران را به چالش کشیده و به عنوان یک صدای نادر و مستقل اعلام کرده است که ماجراجویی‌های پنتاگون باید پایان یابد.با وجود این هگل اینبار از سوی یک نومحافظه‌کار به نام “بیل کریستول” مورد هجوم قرار گرفته و متهم به ضد یهودی بودن شده است. این در حالی است که افراد کمی در سال‌های اخیر بیشتر از کریستول به آمریکا ضربه زده‌اند، مغزهای متفکری (اگر بتوان این افراد را به این نام خواند) که پشت پرده تمام فجایع دوران زمامداری جرج بوش بوده‌اند.این کریستول بود که به عنوان معمار جرائم جنگی و طراح ارشد سقوط اقتصادی آمریکا بود و اکنون جریان متهم کردن هگل به “قایق تندرو” را رهبری و هدایت می‌کند. اصطلاح قایق تندرو به گروهی از کهنه‌سربازان آمریکایی اطلاق می‌شود که با “تی‌بون پیکنز”، میلیاردر آمریکایی بر سر ساختن داستان‌های جعلی علیه جان کری در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ در ازای دریافت مبلغی پول به توافق رسیدند.ادامه….
کری در انتخابات سال ۲۰۰۴ با اختلاف بسیار نزدیک پیروز شد، اما ضربت ناگهانی رای الکترال ایالت اوهایو ریاست جمهوری را از او گرفت. اکنون نیز قرار است کری پست وزارت خارجه را از هیلاری کلینتون بگیرد و به عنوان وزیر خارجه آینده آمریکا خدمت کند.کریستول از کری هم متنفر است، اما جمهوری‌خواهان تمام انرژی خود را برای نابودی سوزان رایس، نامزد سابق پست وزارت خارجه از دروغ و کنایه تا حملات دیوانه‌وار به وی صرف کردند و اکنون کری برای آنان غیرقابل دسترس خواهد بود.
هگل و من هر دو کهنه‌سرباز جنگ ویتنام هستیم، ما هر دو به عنوان پیاده‌نظام ارتش خدمت کردیم و به نظر من این ایده که یک سرباز حاضر در خط مقدم جبهه پنتاگون را اداره کند، یک ایده جالب و هیجان‌انگیز است. اگر این مسئله رخ دهد، برای اولین بار در طول تاریخ خواهد بود که این اتفاق افتاده است. هگل با حمله به عراق مخالف بود و در واقع باید گفت او به خوبی جنگ را می‌شناسد، نه به عنوان یک توریست، بلکه به عنوان یک سرباز واقعی.
نومحافظه‌کاران بار دیگر به میدان آمده‌اند. بیل کریستول این مسئله را دوست ندارد که هگل به عنوان یک کهنه‌سرباز و وزیر بالقوه دفاع دیدگاه منطقی‌تری در مورد استفاده از زور نسبت به وی و دیگر نومحافظه‌کاران دارد.پس کریستول چه می‌خواهد بکند؟ او حملات دروغین علیه هگل انجام می‌دهد و بر موج اتهام ضد اسرائیلی بودن علیه وی سوار شده است. اما اگر بخواهیم این مسئله را بسط دهیم به این نتیجه می‌رسیم که تنها به موضوع ضد یهودی بودن هگل یک اشاره تلویحی شده است.
* اسرائیل احساس می‌کند تحقیر شده است
درست یا غلط، نتانیاهو احساس می‌کند که آمریکا اسرائیل را به حال خود رها کرده است. من اطمینان دارم که برخی از آمریکایی‌ها، دست‌کم یکی از آنان به نام چاک هگل و فرد دیگری به نام مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل را به عنوان یک مداخله‌جو در امور داخلی و مسائل مربوط به انتخابات آمریکا و یک بازیگر بی‌اعتبار در مورد مسائل خاورمیانه در نظر می‌گیرند.
در عین حال به نظر می‌رسد جان کری نسبت به اسرائیل در مقایسه با هیلاری کلینتون دلسوزتر است. بسیاری تردید دارند که وی شجاعت این را دارد که سیاست حقیقی آمریکایی را دنبال و بر اساس شایستگی، اخلاق و احترام به قوانین بین‌المللی رفتار کند.کری کار سیاسی خود را به عنوان یک مخالف سرسخت جنگ آغاز کرد. وی با بازگشت به آن ارزش‌هایی که در آغاز زندگی خود به دست آورد و با درس‌هایی که از حضور در جنگ ویتنام گرفت، می‌تواند به خوبی به آمریکا خدمت کند.
احتمالا بزرگترین شکست این هفته آمریکا امتناع این کشور از حمایت از طرح فلسطین در الزام سازمان ملل به مخالفت با شهرک‌سازی برنامه‌ریزی شده اسرائیل در کرانه باختری بود. از نظر فنی عنوان شهرک‌نشینان اسرائیلی یک اصطلاح دردناک و نادرست برای افرادی است که به طور غیرقانونی مزاحم دیگران شده‌اند و اکنون نیز به اشخاص بدون وطنی تبدیل شده‌اند که چیزی بیش از یک اشغالگر بر روی قلمرو مستقل فلسطینیان نیستند و در هر زمانی می‌توان آنان را اخراج کرد. در واقع قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل نیز یک قطعنامه الزام‌آور در این مورد است که این مسئله را الزامی کرده است.
اما در عوض اسرائیل به دلیل اقدام سازمان ملل بر ضد اشغالگری و عملیات نظامی آنان در سرتاسر منطقه‌ای که اکنون به طور رسمی به عنوان مرز یک کشور محسوب می‌شود، حتی انجام اقدامات خشن‌تر و مجرمانه‌تر را طرح‌ریزی می‌کند. این مسئله به معنای تحقیر بسیاری از کشورهای حامی فلسطین در دنیا که به طرح عضویت فلسطین در سازمان ملل رای مثبت دادند، و از سوی دیگر تهدید و تحقیر آمریکا است.
اکنون سوال این است که چرا اوباما که در حال ترمیم کابینه خود با افرادی است که صراحتا با جنگ مخالف و حتی در مورد ایران موضع تندی ندارند، باز هم اکنون که دیگر در انتخابات دوره بعدی شرکت نخواهد کرد، در برابر نقض قوانین بین‌المللی از سوی اسرائیل تعظیم می‌کند و در برابر آنان به خاک می‌افتد؟ مردانی مانند هگل و کری و یا رهبران نظامی مانند دمپسی چگونه می‌توانند در دولتی خدمت کنند که از پیگیری اجرای قوانین بین‌المللی عاجز است و نمی‌تواند شجاعت لازم را به انتخاب‌کنندگانی که انتظار این شجاعت را دارند نشان دهد؟
* سوریه و مصر
مشاهده سیاست‌های دولت اوباما در قبال سوریه و مصر همه چیز را به ما می‌گوید. اما برخی ممکن است از این مسئله شگفت‌زده شوند که این سیاست‌ها در مورد سوریه که مبتنی بر فقدان تعامل و توسعه‌طلبی‌های مرزی است، بیشتر از آن که روشنگرانه باشد، در اتحاد و همراهی با سیاست‌های دوران بوش است.در مصر نیز کاملا واضح است که آمریکا از سلاح‌ها، پول و قدرت خود برای تحمیل یک حکومت فاسد و از کار افتاده به مردم این کشور استفاده می‌کند.
* هیچ سیاست مشخصی وجود ندارد
به گزارش خبرگزاری تسنیم ، در واقع اگرچه در صورت پیروزی رامنی اوضاع بسیار بدتر از زمان حال بود، اما اکنون به نظر می‌رسد اوباما به هیچ وجه سیاست واضحی ندارد. در حال حاضر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حال مذاکره با ایران در مورد انجام بازرسی‌هاست. این نهاد سال‌هاست که مستقل و یا عادلانه عمل نکرده است، اما در مقایسه با اوباما عدالت و رهبری بیشتری را در قبال ایران نشان می‌دهد. هرچه که باشد اوباما در تلاش برای ایجاد وقفه و خرابکاری در مسیر عادی کردن روابط با ایران است.
ممکن است این تردید در ذهن برخی پیش بیاید که توجیه ادامه اشغال افغانستان از سوی آمریکا برای همیشه باعث افزایش تنش در این کشور شود، اما سوال این است که آیا سود ۸۰ میلیارد دلاری از قاچاق مواد مخدر می‌تواند بر روی سیاست آمریکا در مورد ادامه اشغال تاثیرگذار باشد؟
یک رئیس تازه
از هگل به عنوان وزیر دفاع، کری به عنوان وزیر خارجه و اوباما به عنوان رئیس‌جمهوری که هیچ نیازی به انجام بازی‌های گزینشی ندارند، انتظار می‌رود یک رهبری واقعی را همان‌طور که چهار سال پیش وعده داده شده بود و زمان اجرای آن مدت‌هاست فرا رسیده است، نشان دهند.
آمریکایی‌ها برای به دست‌ آوردن چیزهای مشخصی رای داده‌اند، یک اقتصاد برابر و به دادگاه عدالت کشاندن افراد مجرم، اعمال سیاست‌های جدید مبتنی بر ارزش‌های اخلاقی و یک رهبری واقعی، و نه فقط دادن وعده‌های توخالی. وقتی ما از “آیپک” و یا نومحافظه‌کاران صحبت می‌کنیم، ما در واقع در مورد قاچاقچیان مواد مخدر، پولشویان، قاچاقچیان اسلحه و جرائم سازمان‌یافته سخن می‌گوییم.
ما همچنین به شکست‌های تاریخی در زمینه تحقیق در مورد اقدامات جاسوسی، خیانت و تروریسم بر ضد ایالات متحده اشاره می‌کنیم، اقداماتی که ممکن است از دید برخی به عنوان تهدیدات داخلی از آن یاد شود. شخص باراک اوباما یک بار در ۲۱ نوامبر سال جاری در مورد یکی از همین تهدیدها که در خاطرش بود هشدار داد. به زبان ساده باید گفت مردم آمریکا و مردم دنیا دیگر بیش از این تمایلی به این که به اوباما فرصت بیشتری دهند تا خود را اثبات کند، ندارند.