تسخير لانه جاسوسي پيروزي يا شكست؟

تمامي مقامات صاحب نظر آمريكايي درگير در بحران هم به اين نكته اعتراف كرده و معتقد شده اند كه گرچه توانسته اند از رهگذر اقدامات بعدي برخي خسارات مالي و جاني را بر ايران وارد كنند اما پرستيژ بين المللي خود را به تدريج و در پي اين واقعه در مخاطره ديده اند و اين در حالي است كه آمريكا با استراتژي «ايجاد ترس توسط هيبت بين المللي خود» سال ها بر جهان حكومت كرده بود و شكستن اين هيبت به عنوان نتيجه تسخير سفارت آمريكا به دست دانشجويان، دستاورد بزرگي براي انقلاب اسلامي ايران بود.
روز 13 آبان 1358 جمعي از دانشجويان دانشگاه هاي تهران كه بعداً خود را دانشجويان پيرو خط امام ناميدند سفارت آمريكا در تهران را به اشغال خود درآوردند. بهانه عمده دانشجويان تصرف كننده سفارت، استقبال دولت آمريكا از شاه فراري ايران براي ورود به آمريكا بود و دولت آمريكا به اين جهت مورد حمله قرار مي گرفت كه به جاي تلاش در استرداد شاه ايران براي محاكمه در داخل كشور، از هيچ كوششي به منظور حمايت از شاه فروگذار نكرده بود و اين در افكار عمومي ايران دليل موجهي براي اثبات كينه توزي و رويه خصمانه دولت آمريكا به حساب مي آمد و البته خدشه اي به آن وارد نبود.
گرچه تصرف سفارت آمريكا در روزهاي نخست، پديده اي لحظه اي و موقتي به حساب مي آمد و تصور مي رفت كه حداكثر چند روزي به طول انجامد و به سان پديده هاي مشابه يعني اشغال سفارت كشورهاي خارجي در ديگر نقاط جهان ديري نپايد اما علي رغم اين خوشبيني اوليه 444 روز به طول انجاميد، به بحراني منطقه اي و بين المللي تبديل شد، بازتاب هاي آن روابط و مواضع كشورها را در قبال جمهوري اسلامي ايران و آمريكا به شدت تحت تأثير قرار داد و بعد از سال 1358تحولات مهمي را در منطقه باعث گرديد.
همچنين اين پديده واكنش هاي مختلفي را در داخل كشور برانگيخت. به طور طبيعي افكار عمومي ملت ايران از اقدام دانشجويان پيرو خط امام حمايت مي كرد. چون تصرف سفارت ماهيتي ضد امپرياليستي داشت و اراده دفاعي ملت ايران را به ابرقدرت غرب كه از سال 1332تا 1358حتي لحظه اي از دخالت پيدا و پنهان در امور داخلي ايران فروگذار نكرده بود، به خوبي نشان مي داد.
اين حركت، همچنين گروه هاي هوادار ابرقدرت شرق را ذوق زده كرد و آنان گمان كردند كه انقلابيون مسلمان آماده در غلتيدن به دامن بلوك شرق اند. دانشجويان با اقدام خود بزرگترين ضربه را به حيثيت جهاني امپرياليسم غرب وارد كرده بودند و اين موفقيتي بزرگ براي انقلابيون مسلمان بود زيرا شوروي و اقمارش تصوري از اين نداشتند كه روزي ابرقدرت رقيب آنها بهت زده در مقابل تعدادي دانشجو از هرگونه اقدامي درمانده گردد و فرياد عجز و لابه اش به گوش جهانيان برسد.
اما تحولات بعدي ايران كه اين بار ماهيتي ضد سوسياليستي و ضد ماركسيستي داشت و در قضيه اشغال افغانستان توسط نيروهاي ارتش سرخ شوروي سابق و انحلال و دستگيري اعضاي حزب توده كه در طراحي كودتا عليه نظام جمهوري اسلامي شركت داشتند به اوج خود رسيد، نشان داد كه زعم و گمان طرفداران بلوك شرق نيز قريب به صحت نبوده است.
علاوه بر اين جريان هاي سياسي اعم از ليبرال ها و التقاطي هاي راستگرا به دليل تعلقي كه به غرب داشتند و از آن رو كه هرگونه اقدام عليه غرب را گناه نابخشودني مي پنداشتند، نمي توانستند چنين اقدامي را برتابند. در نتيجه با «پيرو خط شيطان» ناميدن دانشجويان تصرف كننده سفارت و محكوم كردن اقدام آنان نارضايتي خود را از اين عمل نشان دادند.
در عين حال بخشي از طيف تندرو و اصطلاحاً متمايل به چپ نيروهاي مذهبي كه اين اقدام را انجام داد و در آن زمان حامي جدي آن بود، به گونه اي عمل نمود كه جامعه چنين برداشت كرد كه اين اقدام با هماهنگي قبلي رهبر فقيد انقلاب اسلامي صورت گرفته است.
همين عده از متصرفان سفارت در سال هاي بعد تلاش كردند كل قضيه سفارت را منحصراً به خود اختصاص دهند به گونه اي كه امروزه مشكل مي توان پذيرفت يا قبولاند كه در ميان تصرف كنندگان سفارت دانشجوياني از ديگر خطوط سياسي نيز حضور داشته اند.
اكنون 29 سال از اين واقعه مي گذرد اما اين حادثه همچنان تأثيرات خود را خصوصاً بر روابط ايران و آمريكا و اقدامات آمريكا در قبال ايران داراست و تصوير آن هم چنان در بايگاني ذهن افكار عمومي غرب باقي مانده است.
طي سال هاي اخير و خصوصاً از سال،1377 تا حال حاضر طيف چپ گراي تصرف كنندگان سفارت كه اتفاقاً از ايدئولوگ هاي دولت و مجلس دوم خردادي نيز بودند تصرف سفارت را اشتباه خوانده و ندامت خود را از اين اقدام به زبان هاي مختلف اعلام كردند و تلاش نمودند با نزديكي هرچه بيشتر فكري و عملي به غرب و پذيرش و وارد كردن ارزش هاي غربي به داخل جامعه ايراني، از اقدامات قبلي خود فاصله بگيرند. در اين مسير توجيه «مطلوبيت تغيير بر مبناي زمان و مكان» به تدريج عموميت يافت و جالب اين كه موضع ثانوي اين طيف كه پس از دو دهه اعلام مي شد، به طور خودآگاه يا ناخودآگاه يادآور موضع قديمي و هميشگي ليبرال ها بود كه در سال 1358 و بعد از آن اقدام دانشجويان را تقبيح كرده بودند.
در اين ميان واقع بينانه ترين گام را رهبر فقيد انقلاب اسلامي برداشتند. ايشان پس از تأملي در موضوع، اقدام دانشجويان را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول و انقلاب دوم ناميدند و بر حمايت خود از تسخير سفارت اصرار ورزيدند. در ادامه نيز اين بحران را تا پايان اداره كرده و در موقع مقتضي توسط مجلس تازه تأسيس شوراي اسلامي بدان پايان دادند.

برخي سياسيون قديمي و وابسته به طيف هاي ليبرال يا ليبرال مذهبي با ختم بحران اصرار كردند كه اين بحران اگر چه در ابتدا آمريكا را بهت زده كرد و آن كشور را در موضع ضعف قرار داد اما در نهايت به زيان كشور ما پايان يافت و تقريباً مي توان گفت كه در سال هاي اخير چنان بر اين موضع اصرار شده كه به تدريج به باوري عام تبديل گرديده است.
اين در حالي است كه واقعيت به صورتي ديگر بود. انقلاب اسلامي ايران اهدافي داشت كه مي بايست به آنها دست يابد. يكي از اهداف مهم انقلاب اسلامي ايران استكبار ستيزي بود و مبارزه با ابرقدرتي زورگو و عصيان گر مانند آمريكا و تلاش براي تحقير و تخريب هيبت چنين قدرت هايي در سطح منطقه و جهان، از مصاديق اين استكبار ستيزي بود و گروگان گيري اين فرصت طلايي را در اختيار جمهوري اسلامي قرار داد تا يكي از برنامه هاي خود را عملي سازد هر چند به طور طبيعي هر اقدامي هزينه اي هم دارد.
حضرت امام (ره) توانست با مديريت بحران گروگان گيري، آمريكا را در سطح منطقه اي و بين المللي تحقير نمايد، هيبت ترسناك اين كشور را بشكند و به ملت ها و دولت ها جرأت دهد كه احساس شخصيت كرده و در سال هاي بعد بتوانند عليه آمريكا اقدام نمايند. اين دستاورد كوچك و اندكي نيست و شايد نتوان ارزش مادي براي آن در نظر گرفت يا هماوردي مادي براي آن جست.
طرفه اين كه تمامي مقامات صاحب نظر آمريكايي درگير در بحران هم به اين نكته اعتراف كرده و معتقد شده اند كه گرچه توانسته اند از رهگذر اقدامات بعدي برخي خسارات مالي و جاني را بر ايران وارد كنند اما پرستيژ بين المللي خود را به تدريج و در پي اين واقعه در مخاطره ديده اند و اين در حالي است كه آمريكا با استراتژي «ايجاد ترس توسط هيبت بين المللي خود» سال ها بر جهان حكومت كرده بود و شكستن اين هيبت به عنوان نتيجه تسخير سفارت آمريكا به دست دانشجويان، دستاورد بزرگي براي انقلاب اسلامي ايران بود.