امام خمینی و نوید انقراض پهلوی
قیام 19 دی که این روزها سالگشت آن را گرامی میداریم، با انتشار مقالهای توهینآمیز علیه حضرت امام خمینی و نهضت پرشورش در روزنامه اطلاعات و با دستور و برنامهریزی قبلی رژیم شاه آغاز شد. پس از نمایان شدن مطالبی که بر ضد امام و روحانیت منتشر گردید، جماعتی از طلاب و روحانیون به همراه گروهی از مردم مسلمان قم تصمیم به اعتراض گرفتند و با همین هدف حوزه علمیه قم و مغازههای شهر در تعطیلی فرو رفت و جمعیت علما و روحانیون و اقشار مردم به سوی خانه مراجع حرکت آغاز کردند. با این که تظاهرات در کمال آرامش انجام گردید، با رگبار مسلسل نیروهای رژیم مواجه شد و صدها تن از روحانیون و مردم مسلمان به خاک و خون غلتیدند.
این حرکت پرشور انفجاری بود علیه سلطه جهنمی رژیم پهلوی که توسط آمریکا حمایت همه جانبه میشد و ایران را مستعمره بیگانگان کرده بود. همین قیام، آغازی شد برای قیام ها و جنبشهایی که به طور متوالی در سرتاسر ایران مرحله به مرحله انقلابی بزرگ را علیه استبداد داخلی و استعمار خارجی ساماندهی کرد. همچنین این قیام، همچون قیام پانزده خرداد بار دیگر پیوند مستحکم و ناگسستنی بین "روحانیت" و "مردم" را به نمایش گذاشت و در ادامه و استمرار این نهضت پرشور، این اتحاد و همبستگی به عنوان رکن بزرگ و عاملی محوری در پیروزی نهایی انقلاب اسلامی ایران، همه حیلههای استعمارگران و توطئههای مکرر آنان را برای ایجاد فاصله و گسست بین علمای اسلام و ملت ایران به مصداق آیه شریفه "و مکروا و مکرالله و الله خیرالماکرین" به خود آنان باز گرداند.
آنچه پیش روی دارید، دو بخش از سخنان امام خمینی درباره قیام 19 دی میباشد. بخش اول به صورت سخنرانی و در اواخر دی ماه سال 1356 در نجف و در مسجد شیخ انصاری در جمع طلاب و روحانیون و گروهی از مردم ایراد شده است. بخش دوم، در قالب پیام و در تاریخ دوم بهمن 1356 در نجف خطاب به علما و روحانیون و مردم مسلمان قم و در تقدیر از قیام پرشور آنان و محکومیت جنایات شاه صادر شده است.
من متحیرم که این فاجعه را، این فاجعه بزرگ را، به کى باید تسلیت بگویم؟ آیا به رسول اکرم ـ صلىالله علیه و آله ـ و به ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ به حضرت حجت ـ سلامالله علیه ـ تسلیت بگویم؛ یا به امت اسلام، به مسلمین، به مظلومین در تمام اقطار عالم تسلیت بگویم؛ یا به ملت مظلوم ایران تسلیت بگویم؛ یا به اهالى محترم قم، داغدیدهها، تسلیت بدهم؛ یا به پدر و مادرهاى مصیبت دیده تسلیت بدهم؛ یا به حوزههاى علم و علماى اعلام تسلیت بگویم؟ به کى باید تسلیت گفت و از کى باید تشکر کرد در این قضایا که براى اسلام پیش مىآید و این ملت بیدار ایران در مقابل این مصیبتها استقامت مىکند، کشته مىدهد، هتک مىشود. بىجهت و بدون هیچ مجوزى مردم را به مسلسل بستند. و تاکنون آنچه به ما اطلاع دادند گرچه مختلف است لکن هفتاد، در بعضى از خبرگزاریها صد، غالبا که به ما تذکر دادهاند صد، دویست و پنجاه، از بعض تلگرافاتى که از اروپا آمده است، یا از امریکا، عدد را سیصد نوشتند و باز هم معلوم نیست. عدد مجروحین الان معلوم نیست؛ بعد احصائیه لابد پیدا مىکند اگر بتواند. اگر مثل 15 خرداد به دریاچه حوض سلطان مردم را نریخته باشند. اگر بتوانند آمار پیدا کنند. گفته شد ـ تایید هم شد ـ که اشخاصى رفتند که خون خودشان را بدهند به این اشخاصى که محتاج به خون بودند در مریضخانهها، و آنها را گرفتهاند. و آنهایى که خون به آنها نرسیده بعضى مردهاند، و کشتهها را ندادند به صاحبانش. اگر یکى هم اصرار کرده، مىگویند پانصد تومان گرفتهاند براى اینکه کشتند او را. اینها را باید ما از کى تشکر کنیم؟ به کى تسلیت بدهیم؟
ملت ایران را باید ما از آن تشکر کنیم. ملت بیدارى است، ملت هوشیار و مقاومى است در مقابل ظلم. در عین حالى که این همه ظلم مىبیند، این همه کشته مىدهد، در عین حال، مقاومت مىکند، ایستادگى مىکند. و این ایستادگى به نتیجه خواهد رسید. هیچ اشکالى نیست که بعد از اینکه ملتها بیدار شدند و بعد از آنکه حتى زنها قیام کردند بر ضد دولت و بر ضد این جباران، یک همچو ملتى پیروز مىشوند انشاءالله.
کشتارها به دستور شاه
گمان نکنید که یک تفنگ (تیر) انداخته بشود در ایران طرف یک آدم بدون اذن شاه. هیچ همچو گمانى نکنید که رئیس نظمیه قم، رئیس سازمان(1) قم، پلیس قم، یک همچو جراتى داشته باشد که تفنگ بزند و مردم کشى کند. هیچ، گمان این مطلب را هیچ عاقلى نباید ببرد. تمام اینها گزارش داده مىشود که وضع اینطور است، و تصریحا خود این خبیث باید دستور بدهد که بزنید. 15 خرداد را خود این خبیث از قرارى که گفتند در طیاره، در هلیکوپتر، چرخ مىزد و فرمان مىداده. فرمان مىداده که به لشکرهاى خارجه دنیا! (2) لشکرهایى که هجوم آوردند به ایران، به آنها حمله کنند! این بىعرضهها که در مقابل سلاطین یا در مقابل رئیس جمهورها، خصوصا رئیسجمهور امریکایى، بالفعل اینقدر خاضعند و اینقدر چاپلوسند و خودشان را وابسته و پیوسته به اینها مىدانند، همین بىعرضهها، از بىعرضگىشان وقتى که وارد مىشوند در جمعیت خودشان، چون مسلط هستند اینها را اذیت مىکنند. آنجا دستبوسى مىکنند و چاپلوسى، وقتى که مىرسند به مملکت خودشان شروع مىکنند به کارهاى هرزگى. من قبلا که مىگفتند آزادیهایى دادهاند، همین جا این مطلب را به آقایان عرض کردم که اگر این آدم نوکرى خودش را تحکیم کند با این کارتر خبیث، این دفعه یک سیلى به صورت مردم بزند که بالاتر از همه. لکن ما نمىدانستیم به این زودى، همچو دنبال اینکه ـ دنبال این معنا که با کارتر حسابش را تمام کرد و نوکرىاش را تثبیت کرد، بهانه درست کند که ضرب شست نشان بدهد.
بهانه درست کردند در قم؛ و الا قم آنطورى که همه نقل مىکنند، آنطورى که اشخاص نقل مىکنند ـ غیر مطبوعات خودشان ـ آنهایى که بودند در آنجا، با آرامش مردم داشتهاند مىآمدند و مىخواستند عرض حالشان را به علما بکنند، یکى از بین آنها، از خودشان وادار مىکردند آنها، یک سنگى زده یک جایى را شکسته؛ هجوم کردند و تیراندازى کردند. 15 خرداد هم همین بود. 15 خرداد هم غائله را... مردم البته خودشان براى ـ فرض کنید که ـ مصالحى قیام کرده بودند لکن شلوغکارى نبود در کار. اینها یک دستهاى خودشان در تهران (درست) کردند، کتابخانهاى را آتش زدند و جایى را، دکانى را غارت کردند و بهانه درست کردند، با بهانه مردم را به مسلسل بستند. بهانه درست کردند.
این جنایت اخیر هم که با بهانه واقع شد و الا مردم که نمىخواستند جنگ بکنند. کسى که اسلحه ندارد که با یک گاو اسلحهدار نمىتواند جنگ بکند. جنگى در کار نبوده. لکن ایشان باید بفهماند که من دیگر، آن آدمى که قبلا بود، نرفته (و) ملاقات نکرده بود، نیستم! من ملاقات کردم، من کارم را درست کردم، من تحکیم کردم نوکرى را. دیگر شما حق ندارید که خیال کنید که من نخیر، دیگر وابسته نیستم، من وابستهام! من مىکشم! این اشتلمها و الدرمها(3) براى همین معناست که مىخواهد به مردم ضرب شست نشان بدهد که مبادا یکوقتى یک چیزى، یک کسى، خیال بکند. لکن بد خوانده بود؛ نمىدانست که با این کشتار چه فضاحتى به سرش در مىآید. آدمى که مىگوید یک ملت همه با من موافقند، همه راى دادند به اینکه مثلا این انقلاب سفید خونین، همه راى به من دادند، مردم سرتاسر ایران بر ضد ایشان قیام کردهاند؛ از قم شروع شد، تهران، و رفت تا خراسان و آذربایجان و از آن طرف تا کرمان و از آن طرف تا اهواز و ـ عرض مىکنم که ـ آبادان؛ سرتاسر ایران قیام کردند بر ضد ایشان....
حضرت امام خمینی پیام ذیل را در تاریخ 2/11/1356 از نجف به مناسبت قیام پرشور 19 دی صادر کردند:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به روحانیت مترقى شیعه که با همپیوستگى زایدالوصف در مقابل سرنیزه عمال بىحیثیت اجانب ایستاده و از هیاهو و دست و پا زدنهاى مذبوحانه آنها نهراسید. سلام به روحانیون و علماى اعلام مذهب از نجف اشرف تا سراسر ایران که با وحدت کلمه در مقابل ستمکاران و چپاولگران به جواب مثبت دست زدند. درود بر جوانان غیور حوزه علمیه بیدار قم و سایر حوزهها که با سرفرازى به نهضت روحانیت ادامه و رونق دادند. درود بر جوانان پرشور آگاه دانشگاههاى ایران که با قیامهاى هوشیارانه پیاپى، وفادارى خود را به اسلام بزرگ و کشور عزیز خود ثابت کردند.
سلام و درود بر ملت بزرگ هوشمند ایران که با همه اختناق و فشار، از اسلام عدلپرور و مظلومان و مقتولان در راه دیانت دفاع نمودند. رحمت خداوند بر مقتولین 15 خرداد"دوازده محرم"، و 19 دى و"29 محرم" امسال. محرم چه ماه مصیبتزا و چه ماه سازنده و کوبندهاى است، محرم ماه نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیاى خداست که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگى و کوبندگى به بشر داد و راه فناى ظالم و شکست ستمکار را به فدایى دادن و فداشدن دانست؛ و این خود سرلوحه تعلیمات اسلام است براى ملتها تا آخر دهر.
نهضت 12 محرم" 15 خرداد" در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروى از نهضت مقدس حسینى چنان سازنده و کوبنده بود که مردانى مجاهد و بیدار و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکارى روزگار را بر ستمکاران و خائنان سیاه نمودند، و ملت بزرگ را چنان هوشیار و متحرک و پیوسته کرد که خواب را از چشم بیگانه و بیگانهپرستان ربود و حوزههاى علمیه و دانشگاهها و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالتخواهى و از اسلام و مذهب مقدس در آورد.
نهضت اخیر که پرتوى از نهضت 15 خرداد است و شعاعش در سراسر کشور نور افکنده، خود کوبندگى خاصى دارد که شاه را از خود بیخود کرده و او ودار و دسته چاقوکشش را به تلاش مذبوحانه واداشته، جنایات 29 محرم امسال نقطه عطفى است به جنایات شاهانه 12 محرم آن سال. شاه خواست ضرب شستى به ملت مسلمان نشان دهد؛ پس از تمامیت حساب با رئیسجمهور امریکا با بهانه مختصرى که مامورین ایجاد کردند، مرکز تشیع و حوزه فقاهت اسلام را در جوار مرقد پاک فاطمه معصومه ـ سلامالله علیها ـ به مسلسل بست و جمعیت بیگناه فراوانى از جوانان حوزه علمیه و متدینین غیور شهر مذهبى قم را در خاک و خون کشیده به قتل رساند؛ و تا کنون آمار آنها در دست نیست، و مقتولین را از هفتاد تا سیصد، تا حال گفتهاند و عدد مجروحین را خدا مىداند. و اسفآورتر" که ننگش بر جبین آنها خواهد ماند"آنکه کسانى که رفتهاند خون به مجروحین در بیمارستانها بدهند، توقیف کرده و مانع شدهاند از اعطاى خون؛ و گفته مىشود کسانى به این جهت جان دادهاند. شاه مىخواهد ثابت کند که نوکرى او تحکیم شده؛ و ملت نباید گمان کند (او) از پشتیبانى اجانب برخوردار نیست؛ ولى ملت با تظاهرات عمومى و تعطیل سرتاسرى دامنهدار و اظهار تنفر، بار دیگر ثابت کرد که او را نمىخواهد و از او و خاندانش بیزار است؛ و این رفراندم طبیعى سرتاسرى در حقیقت خلع او از سلطنت غاصبانه جابرانه است. کارتر و دیگر غارتگران مخازن ملتهاى مظلوم باید بدانند محمدرضا خان، خائن و یاغى است و ناچار از سلطنت مخلوع است؛ بر فرض قانونى بودن؛ چه رسد به سلطنت انتصابى از قبل اجانب که خودش اعتراف نموده. به ملت شریف ایران مژده مىدهم که رژیم جائرانه شاه نفسهاى آخرش را مىکشد، و این قتل عامهاى بىرحمانه نشانه وحشتزدگى و حرکات مذبوحانه است. مضحک و بسیار رسوا، این مانورهاى وقیحانه و بچگانه است که پس از داغ باطله از طرف عموم ملت خوردن، به راه انداختهاند و مشتى سازمانى و اراذل و اوباش از خودشان و جمعى ضعفا و بیچارگان را با زور سرنیزه از اطراف جمعآورى و در شهرها به فریاد و جنجال"جاوید شاه" وادار مىکنند، و گمان مىکنند جبران تعطیل عمومى بازارهاست و با این سیلیها مىتوانند صورت سیاه خود را سرخ کنند. من به ملت ایران با این بیدارى و هوشیارى و با این روحیه قوى و شجاعت بىمانند نوید پیروزى مىدهم؛ پیروزى توام با سربلندى و افتخار؛ پیروزى توام با استقلال و آزادى؛ پیروزى توام با قطع ایادى اجانب و چپاولگران؛ پیروزى با برچیده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سیاهروى پهلوى. ملتى که با هوشمندى و پیوستگى همه طبقات از روحانى تا دانشگاهى، از منبرى تا بازارى، از دانشجوى داخلى تا خارجى، از کارگر تا دهقان، به پا خاسته و تب و تاب اسلام عدالتپرور دارد پیروز است. ملتى که با دادن بهترین جوانان برومند خود با سرافرازى به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه مىدهد پیروز است. ملتى که حتى بانوان محترمهاش با تظاهرات محجوبانه بیزارى خود را از رژیم شاه اعلام مىکنند، پیروز است. ملتى که مادران و خواهران شیردلش افتخار به مرگ جوانان برومندش مىکند که در صف شهدا هستند، پیروز است. ملتى که جوانان و دانشجویان داخل و خارج کشورش مجال تفکر را از شاه و اربابانش سلب کرده، پیروز است. ملتى که با همه تشبثات شاه ودار و دستهاش در امریکا با تظاهرات پرشور و رعدآساى جوانان رشیدش در مقابل کارتر و شاه، کاخ سفید را به لرزه در آورده و تنفر خود را نثار آنها کرده، پیروز است. ملتى که پشتیبانش اسلام و قرآن و نهضتش براى خدا و بسط عدالت و محو ستمکارى است، پیروز است. شما اى ملت شریف بزرگ پیروزید؛ با دیدن خسارات بسیار و دادن فداییان بیشمار.
روسیاه باد رژیمى که علماى عظیمالشان اسلام را با رژیم منحط خود و انقلاب خونین رسواى خود موافق معرفى مىکند. رسوا باد رژیمى که از وحشتزدگى مىخواهد با افتراى به فقهاى مذهب، ملت را اغفال کند. ملت ایران که پیشرو آن روحانیت است با انقلاب قلابى که به امر اجانب سودجو انجام گرفت سرسختانه مخالف است. ملت ایران اصلاحات ادعایى را که به بدبختى ملت و بازارسازى براى اجانب و ورشکستگى زراعت منتهى شد افساد و خرابکارى مىداند. در کشورى که مردمش در این پنجاه سال حکومت جائرانه پهلوى روى آزادى ندیدهاند، دم زدن از آزادى زنها مسخره و اغفال است. رژیمى که در ماموریت براى وطنش از جانب اجانب، سرلوحه خدمتش محو اسلام و احکام آن است و با تغییر تاریخ پرافتخار اسلام به تاریخ ستمکاران و روسیاهان تاریخ مىخواهد اسم اسلام را محو کند، دمزدن از اسلام و قرآن کریم جز فریب و مضحکه عنوانى ندارد.
باید این رژیم فاسد ارباب و نوکرى بداند که وقت گذشته؛ و این تبلیغات تارعنکبوتى نمىتواند ملتى را که با کمال بیدارى و هوشمندى بپاخاسته اغفال کند. خداى تعالى و اسلام عزیز پشتیبان ملت است.
من با کمال تواضع دست خود را به سوى ملت نجیب ایران دراز مىکنم؛ از روحانیون عظیمالشان تا خطباى ارجمند، از جوانان محترم حوزههاى علمیه تا دانشجویان دانشگاهها، از بازاریان محترم تا کارگران و دهقانان و جناحها و طبقات محترم داخل و خارج کشور ـ ایدهمالله تعالى ـ و از همه صمیمانه و با عرض تشکر خواستارم که پیوستگى و وحدت کلمه خود را حفظ و از مناقشات تفرقهانداز احتراز نمایند، و با صداى واحد و نداى همگانى در راه استقلال کشور و قطع ایادى اجانب و عمال وابسته آنها کوشش کنند، و با اتکا به خداى متعال و احکام عدالتپرور اسلام همدست و همداستان شوند، و به آنها که از چهارچوب قانون اساسى دم مىزنند تذکر اکید دهند که با این کلمه صحه به رژیم سلطنتى فاسد موجود نگذارند که تا این دودمان فاسد بر مقدرات کشور حکومت مىکنند، ملت ایران نه از اسلام بهرهمند مىشوند و نه از آزادى و استقلال کشور خبرى است و نه مردم روى سعادت مىبینند. از خداوند متعال عظمت اسلام را که کفیل وحید عدالت و استقلال و مدافع حقیقى مظلومان است، خواستار و ملت ایران خصوصا جوانان متدین برومندش را به خداى متعال مىسپارم. والسلام علیکم و رحمهالله.
12 شهر صفر 1398 ـ روحالله الموسوى الخمینى
پاورقی:
1- ساواک.
2- سخن طنزآمیز امام، اشاره است به ادعای رژیم شاه که مردم بپاخاسته در قیام 15 خرداد را لشکرهای خارجی و بیگانه مینامید.
3- پرخاشها و تهدیدها.