عروس شهادت - یادداشتی از فریده مصباحی در سالگرد 17 شهریور
سالگشت یوم اللّه هفده شهریور سال 1357 فرامیرسد1، روز بیداری خفتگان، روز رشد و شکوفایی شعور، روز لبیک حضور در محفل شهود، روز رهایی و رستگاری.
سالها بود که مجسمههای سنگی استبداد پرواز کبوتران سبکبال را نشانه رفته بود. ایادی شیطان ماموریت داشتند تا این کلام خدا را "فَازَلّهُما الشیطان عنها" 2 به ثبوت برسانند و فساد و فحشا را به نام تجدد و توحش را به نام تمدن تحمیل نمایند وبا زرق و برق شیطانی، شادابی انسان را به اعتیاد حیوانی تبدیل کنند. شیوههای ارضای تمناها و فساد اندیشهها، ارمغانی بود که به نام روشنفکری هویت انسانی نسل جوانانمان را نشانه میرفت. در چنین عصری، نسلی زنده و بیدار به پاخاست تا به زیباییها و زیورهای پوشالی "لا" بگوید و نَفْسِ خویش را از بند حجابها برهاند؛ زیرا "اِنّ النّفس لامارة بالسّوء"3
از هستی خویش گذر باید کرد
زین دیو لعین صرف نظر باید کرد
گرطالب دیدار رخ محبوبی
از منزل بیگانه سفر باید کرد4
هفده شهریور، میدان ژاله؛ دعوتنامه عروسی ژالهها بود. همه جا سبز و شاداب. شب شکافته بود تا زن مسلمان طلوع کند. نوعروسان که کفن؛ پیراهن عروسیشان، گلوله؛ نقل بر سرشان، خون؛ شقایقهای در دستشان و شیون مادر؛ کل کشیدن همراهانشان بود، به میدان آمدند تا جوانه زدن و تولد زن دیگری را بشارت دهند. به میدان آمدند تا خویشتن را پیراسته و به نوراللّه آراسته کنند و به حریم کبریا عروج و به جوار دوست صعود و به ضیافتاللّه، ورود کنند. آنها دریافته بودند که بتها و محبوبها همه از فطرتند5 و همه مشتاق کمالند اما در انتخاب معشوق راه گم کردهاند. هرکس کعبه آمال خود را در چیزی یافته و دل و جان را به آن متوجه کردهاست. مگر نه اینکه اهل علم، کمال را در علم میجوید و به هر مرحلهای از علم که نایل میشود. قانع نمیشود و مراتب بالاتری را جستجو میکند؛ تاجران، معشوق را در پول و دارایی مییابند و به تحصیل آن اشتیاق دارند؛ اهل قدرت در بسط ملک و سلطه بر دیگران میکوشند و به دنبال قدرتهای بالاتر میگردند و زیباپرستان رخسار دلفریب را میجویند، اما هیچکدام با رسیدن به مطلوب قانع نمیشوند؛ پس دلشان عاشق جمالی شد که عیب ندارد و معشوقی را طلبید که جز خدا نیست.6
غیر از در دوست در جهان کی یابی؟
جز او به زمین و آسمان کی یابی؟
او نور زمین و آسمانها باشد
قرآن گوید، چنان نشان کی یابی؟7
نوشکفتگان میدان قیام بر حجابها و ظلمات نفسانی غلبه کرده و لذات ناشی از قوه شهوت8 را که با هر لذتی، لذت بیشتری را میطلبد و برای تحصیل آن تلاش میکند، از قلب و روح خود زدوده و از حضیض نقص به کمال مطلق رسیدند. با عفاف9 از خدعه ابلیس گریخته و به ملکه اعتدال رسیدند.
اصول خلق نیک آمد عدالت
پس از وی حکمت و عفت شجاعت
به عفت شهوت خود کرده مستور
شره همچون خمود از وی شده دور10
با شناخت جایگاه عفاف و درک قوه شهوت؛ که مرز مشترک حیوان و انسان است، شرافت انسانی را در اعتدال این قوه بازخوانی کرده و به اسارت آن تن ندادند. فرمانبر نفس اماره نشدند و برای به دست آوردن تمایلات نفسانی به هر نوع ذلت و مفاسد دنیوی تن نداده و خاضع اهل دنیا نشدند.11، آنها دریافتند که با افزایش شهوات و خروج از مسیر عدالت سلطه شیطان بر نفس بیشتر میشود تا جایی که دیگر نمیتوانند از آن سرپیچی کنند و این هولناکترین و خطرناکترین مراحل سیر آدم است که باطن انسان صورت حیوانی پیدا میکند؛ پیامبر ـ صلی اللّه علیه و آله ـ میفرماید، بعضی مردم در روز قیامت با صورتهایی محشور میشوند که پیش آنها صورتهای میمونها و انترها نیکوتر است.12
در این سرا قلب به حدی فانی در دنیا و طبیعت میشود و به دنبال لذات نفسانی و شهوات جسمانی میرود که در نهایت همه ویژگیهای حیوانات در او ظاهر میگردد و روح انسان را گرفتار و اسیر خود میکند و نمیگذارد که آدمی از زندان تن آزاد شود "اولئک کالانعام بل هم اضل".13
غضب گشت اندر او پیدا و شهوت
و از ایشان خاست حرص و بخل و نخوت
به فعل آمد صفتهای ذمیمه
بَتَر شد از دد و دیو و بهیمه14
عبودیت حق، موجب استقلال و حُریّتتشان شد؛ چنانچه حضرت یوسف اسیر مکر و کید زلیخا نشد.
طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت
به در آی تا ببینی طیران آدمیت15
در آن هنگام که جغد شوم بر بالای میدان میچرخید و فریاد " استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" را با گلولههای آهنین پاسخ میداد، عروس شهادت ما با تاسی به حضرت مریم که عفاف او ـ حضرت عیسی ـ آیت خدا شد و سیره حضرت زهرا ـ سلاماللّه علیها ـ که عفت او "لیله مبارکه"16، با آراسته شدن به عفاف که حجاب تجلی آن بود، مشتاقانه اوج گرفت و به دیار یار شتافت. او عمل به سنت و شریعت را قانونگرایی تعریف کرد.
ز شرع ار یک دقیقه ماند مهمل
شوی در هر دو کون از دین معطل17
و آراسته شدن به آن را شرط مجذوب جمال حق شدن.
گر کسی وصف او ز من پرسد
بیدل از بینشان چه گوید باز
عاشقان کشتگان معشوقند
برنیاید ز کشتگان آواز18
پاورقیها:
. 1 صحیفه امام، ج 16، ص 485.
2. بقره/ 36.
3. یوسف/ 53
4. دیوان امام
5. شرح چهل حدیث، چاپ موسسه، ص 180
6. شرح جهل حدیث، ص183.
7 . دیوان امام
8. شرح جنود عقل و جهل، ص83 ـ 84
9.. شرح جنود عقل و جهل، ص 276 ـ 278
10 . گلشن راز
11. شرح جنود عقل و جهل، ص 149.
12 . علمالیقین، ج 2، ص 101
13 . اعراف/ 179
14. گلشنراز
15. سعدی
16. در حفظ عفت زیاد نقل میشود، به طوری که بعضی از بزرگان تاویل در سوره دخان را به وجود مقدس ایشان نسبت میدهند، چنانچه لیل نسبت به نهار مستور است، ایشان نیز در مقام ستر و عفاف مثل لیل مستور است/ مجموعه مقالات الزهرا، ج 2، ص 285 ـ 288.
17. گلشنراز
18. گلستان سعدی