اشارتي درباب زندگي مرحوم محمد باقر نجفي و کتاب بهائيان
{زندگينامه استاد نجفي}
مرحوم استاد سيّدمحمد باقر نجفي (متولد 25 دي ماه 1325خورشيدي درخرمشهر و متوفّاي 26 تيرماه 1381 مدفون در حضرت عبدالعظيم حسني عليه السلام) تحصيل کرده رشته اقتصاد و حسابداري و فلسفه و ادبيات، شاگرد مکتب محيط طباطبايي و مريد شيوه انتقادي مجتبي مينوي و دمخور با علامه محمدتقي جعفري و شاگرد فلسفه وي بوده است.
وي پس از آنکه از تحصيل در مدرسه فارغ شد، خود به راه افتاد و اين بسيارزود و سريع صورت گرفت. مدتهاي مديد از عمرش را در کتابخانههاي مصر ودانشگاه الازهر مشغول پژوهش در نسخ خطي و آثار هنري ـ ديني شد. يکي ازدستآوردهاي آن پژوهشها، انتشار کتاب آثار ايران در مصر بود.
استاد سپس به ايران بازگشت و مشغول کارهاي تحقيقي، فرهنگي و هنري شد وآثاري خلق کرد که به حق در رديف بهترين کارهاي پژوهشي، در اين دوره از تاريخ ايران بود.
اگر قرار باشد در يک سخن، آثار مرحوم نجفي را تعريف کنيم بايد بگوييم: آثاراستاد همگي در جهت تحقيق و دفاع از ميراث اسلامي ـ ايراني است؛ آثاري مانند: ديننامههاي ايراني، آثار ايران در مصر و بسياري ديگر.
يکي از ابعاد بسيار عالي و فراموش ناشدني استاد، علقه او به شخص رسول الله (ص) بود؛ به طوري که هرگاه نام آن حضرت بر زبانش جاري ميشد، اشک در چشمانش حلقه ميزد و اين نشان ميداد که تا چه اندازه با آن حضرت پيوند دروني دارد. به همين دليل چندين سال متوالي به پژوهش درباره جغرافياي ديني مدينه منوّره پرداخت که حاصل آن کتاب بسيار ارزشمند مدينه شناسي بود که در زمان حياتش دو مجلد از آن چاپ شد و قراربود که در ضمن پنج جلد انتشار يابد. #
نگاه خريدارانه به اين اثر نشان ميدهد که کتاب يادشده تا چه اندازه حاوي تحقيقات ميداني و کتابخانهاي مبسوط مؤلف است، به خصوصکه به لحاظ چاپ، از نفاست ويژهاي برخوردار بود و ميتوان گفت اين اثر مانند شخصيت خود استاد، مشتمل بر احساس مذهبي شديد، يک کار هنري شگرف و يک روحيه تحقيقي در حد عالي است.
استاد از آن دسته انسانهايي بود که خداوند خيلي چيزها را يکجا به ايشان عطا کرده بود و اين کار؛ يعني مدينه شناسي بازده و تجلّي آن نعمتها بود که استاد قدردانش هم بود.
استاد نجفي در سالهاي پاياني عمرِ پهلوي، چندين اثر که رنگ و بوي نگرشسياسي ـ اسلامي داشت انتشار داد. يکي سوز مسلماني (تهران، شرکت سهاميانتشار، 1352) بود که با نثري ديکلمهوار، انديشههايي را در باب مفاهيم انقلابي ـ اسلاميآن نگاشت.
کتاب ديگر او ايدئولوژي الهي و پيشتازان تمدن که مرحوم طالقاني ومحمدتقي جعفري بر آن مقدمه نوشتند.
نيز کتاب انديشه علمي مذهب که متن پياده شده سخنراني استاد نجفي در دانشکده نفت آبادان بود.
اسلام و مارکسيسم اثر ديگر اوست که سال 1354 انتشارات سروش (وابسته به راديو و تلويزيون ملي ايران) منتشر کرد.
ديگر آثار وي، پيش از انقلاب عبارتند از: بررسي کوتاهي از رسانهها، مراکز وسازمان مذهبي ايران، (تهران، 1355)، مجموعه گفتار راديويي (1353 ـ 1354، دو مجلد،362ص)، خروش حماسهها به ياد فاطمه، بهياد پيامبر، به ياد ولايت (شرکت انتشار،1351) زندگي و اصالت مذهبي (خرمشهر، 1349)، متافيزيک مسيحي (شرکت سهاميانتشار، 1346). و برخي از آثار ايشان بعد از انقلاب: خوزستان در منابع ايرانشناسي (طهوري، 1361)، دين نامههاي ايران (برلن، 1364) و چندين مقاله و کتاب ديگر
شايد بتوان گفت يکي از بهترين آثار ايشان «مصحف ايران» است که بر اساس بيشاز 180 نسخه خطّي ايراني از قرآن و در دو جلد همراه با يک ضميمه در اواخر سال 1382ه¨ .ش.به صورت يک اثر هنري جاودان انتشار يافت.
ايشان در شماره 33 فصلنامه ميقات حج (پاييز 79) ضمن مصاحبهاي، شرحي اززندگي و کارهاي علمي خود را ارائه کرده است.#
{کتاب بهائيان}
آگاهيم که فرقه منحرف و ضالّه بهائيت در طول دوران پهلوي دوم، با حمايت مستقيم عناصر اين رژيم و حتي با حمايت شخص محمدرضا، به رغم قسمي که در دفاع ازمذهب تشيع اثناعشري ياد کرده بود، بسيار رشد کرد. تصور اينکه فردي بهايي با نامهويدا سيزده سال بر مسند نخست وزير بنشيند، آن هم در دولتي که مدّعي دفاع از مذهب تشيع بود!، بسيار شگفت است؛ اما با توجه به ماهيت خبيث و کثيف پهلوي و اينکه درواقع مشتي رجاله و وابسته در آن دوره بر ايران اسلامي و شيعي حکمراني ميکردند، اينامر چندان شگفت نيست. به جز هويدا، دهها تن از سران رژيم، بهايي بودند و با تمام وجود با آگاهي و حمايت خاندان پهلوي به حمايت از بهائيت پرداخته، در جهت ترويج آن تلاش ميکردند.
امام خميني، رهبر روشن ضمير انقلاب اسلامي، با فراست دريافته بود که حاميو باني اصلي اين فعاليتها، دربار پهلوي است؛ بنابر اين، برخلاف بسياري ديگر، نوک پيکان حمله را متوجه اين رژيم کثيف کرد و بحمدالله با سرنگوني آن نظام، بساط تبليغات آيين پوچ بهائيت هم برچيده شد.
با اين حال، در همان روزگار بودند کساني که با توجه به شدت فعاليت بهائيان، مصمم بودند در برابر تلاشهاي تبليغاتي و علمي آنان بايستند. اين کارها بيش از همه تبليغاتي بود و در اين ميان، يک کار پژوهشي گسترده که بتواند تکيهگاه تحصيل کردگان ودانشجويان و طلاب باشد و ماهيت اين فرقه ضالّه را به لحاظ تاريخي، آن هم به صورتعالمانه نشان دهد، وجود نداشت.
اين وظيفه را استاد نجفي بر عهده گرفت. وي مدتها با حمايت برخي از تشکلهاي اسلامي که اسنادي از اين گروه در اختيار داشتند، پشت کرسي تحقيق و تتبع نشست وسرانجام در سال 1356ش. موفق به تدوين کتاب بسيار بسيار عالي بهائيان شد.
اين کتاب که مانند ديگر آثاراستاد، مشحون از پژوهش و دقت است، با تکيه بر متون اصلي و اسناد موثق تدوين شده است. بيشک نه تنها تا آن زمان، بلکه معالاسف، حتي الان نيز کتاب جامعي که بتواند روند شکلگيري اين فرقه منحرف را نشان دهد، به بازار عرضه نشده و اين تنها اثرجامعي است که از زمان شکل گيري مرام شيخيه و سپس براساس آن بابيه و بهائيه نوشته شده و در اختيار است؛ تأسف از اين بابت واقعا عميق است، زيرا در جهان اسلام، ايرانبه عنوان منشأ اين فرقه ضاله شناخته شده و به همين دليل، لازم است در اين باره، بهمسؤوليت تاريخي خويش بيشتر عمل کرده و با عرضه کارهاي پژوهشي گسترده، ماهيت ساختگي اين فرقه را نشان دهد.#
اثر استاد نجفي نه تنها به لحاظ نشان دادن تاريچه شکلگيري بهائيت، بلکه به دليل اشتمال آن بر يک پژوهش جامع درباره شيخيه نيز اثري ارجمند است؛ زيرا در اين بابهم، جز چند کار پراکنده، کار جدي صورت نگرفته است.
پس از گذشت سالها از انتشار آن (1356، تهران، طهوري) لازم بود تا اين اثر تجديد چاپ شود. اين مطلب توسط معاون محترم آموزش و پژوهش بعثه مقام معظّم رهبري بااستاد در ميان گذاشته شد و پس از موافقت، کتاب حروفچيني و براي تصحيح خدمت استاد فرستاده شد. هنوز استاد بيش از نيمي از کتاب را تصحيح نکرده بودند که دست اجل ايشان را از دامان ايران اسلامي گرفت. کار تصحيح دنبال شد و بحمدالله همان گونه که شاهد هستيد اين اثر ارجمند در اختيار شما عزيزان قرار گرفته است.
نشر مشعر بايد مفتخر باشد که توفيق يافته است اين رسالت فرهنگي را به خوبي ادا کند و از اين بابت، خداي متعال را شاکر است.
(اين مقاله کوتاهي بود که اين بنده خدا – رسول جعفريان در مهرماه 83 به عنوان مقدمه چاپ دوم بر اين کتاب نوشتم).