ايرانيوم ايران‌هراسي از نوع صهيونيستي

فيلم «ايرانيوم» جديدترين محصول دستگاه تبليغاتي صهيونيسم جهاني عليه ايران است. اين اولين بار نيست كه فيلمي ضدايران در غرب و به خصوص آمريكا و آن هم از سوي صهيونيست ها ساخته شده است. به جز فيلم هاي سينمايي داستاني زيادي كه در اين زمينه توليد شده، غربي ها فيلم هاي مستند زيادي هم برضد كشور مقدس ايران توليد كرده اند، اما در اين ميان «ايرانيوم» داراي جايگاه متفاوت تري است؛ جايگاهي كه خود صهيونيست ها آن را فراهم كرده اند. به گونه اي كه اين اولين بار است كه يك فيلم مستند درباره ايران تا اين اندازه هدف تبليغ و نمايش قرار گرفته است. به طوري كه به شكل بسيار گسترده اي در سينماهاي آمريكاي شمالي (ايالات متحده و كانادا) اكران شده و نسخه هاي آن به وفور در بين عوام غربي توزيع يافته و صدها سايت اينترنتي نيز امكان دريافت آن را در فضاي مجازي فراهم كرده اند.

اما «ايرانيوم» چيست و چه مي گويد و چرا تا اين حد مهم جلوه پيدا كرده است؟

نام اين فيلم همان طور كه مشخص است، از تركيب دو واژه ايران و اورانيوم شكل گرفته. مسئله اصلي اين مستند، ايران و برنامه هسته اي آن به عنوان يك تهديد جهاني است.

مستند «ايرانيوم» به تهيه كنندگي يك خاخام تندروي صهيونيست به نام «رافائل شور» و كارگرداني يك صهيونيست اسرائيلي تبار موسوم به «الكس تريمن» ساخته شده است.

اين فيلم از نظر ساختاري يك مستند مغلطه آميز محسوب مي شود. به اين معني كه با كنار هم چيدن يك سري اطلاعات نادرست و تحريف شده، سعي دارد تا به نتيجه نادرست ديگري ختم شود. به همين دليل سرتاسر آن مملو از اتهامات بي پايه و اساس و فاقد سند عليه جمهوري اسلامي ايران است. حتي آنجا هم كه تصويري به ظاهر مستند ارائه مي دهد، با حيله اي آن را تحريف مي كند. مثلاً در بخشي از فيلم سخنان امام خميني(ره) در زمان شهادت استاد مطهري پخش مي شود. آنجا كه ايشان مي فرمايند: «خون هاي ما را بريزيد، بكشيد ما را ملت ما بيدارتر مي شود و ... » زير نويس انگليسي فيلم كه براي مخاطب جهاني در نظر گرفته شده به گونه اي ترجمه شده كه مفهومي كاملاً متضاد را منتقل مي كند. به اين ترتيب كه گويي رهبر كبير انقلاب اسلامي در حال صدور پيام براي قتل عام ديگران است! در واقع «ايرانيوم» يك ضد مستند براي بدنام كردن يك ملت و يك انقلاب است.

نكته قابل توجه كه نشان دهنده رويكرد اين مستند است، حضور كارشناساني در اين برنامه است كه همگي جزو جناح جمهوريخواه آمريكا هستند. افرادي چون «جان بولتون»، «مايكل لدين»، «هارولد رود»، «سناتور جان كيل» و ... . اما نكته تأمل برانگيزتر در اين مستند حضور تعدادي از افراد به ظاهر ايراني است. راوي اين فيلم شهره آغداشلو (وزيري تبار) است. او فردي نزديك به جريانات بهايي و صهيونيستي است. آغداشلو بازيگر ثابت فيلم هاي ضد ايراني و ضد اسلامي است. وي در فيلم هايي چون «24»، «مريم»، «خانه اي از شن و مه» و «سنگسار ثريا.م» نقش آفريني كرده است. همچنين محسن سازگارا پادوي شبكه صداي آمريكا كه داراي روابط نزديكي هم با بوش (رئيس جمهور سابق آمريكا) است به عنوان كارشناس در اين مستند حرف مي زند. «امير فخرآور» از همكاران سابق نشريات زنجيره اي و وابسته به حزب مشاركت است. او نيز پس از فرار به آمريكا و راه اندازي گروهي به نام «انستيتو آزادي ايرانيان» با بوش ديدار كرد. ديگر ايراني حاضر در ايرانيوم «ماندا زند اروين» نام دارد. او رئيس ائتلاف زنان ايراني است.

اين فيلم داراي هشت قسمت به اين شرح است: يك انقلاب، يك جمهوري اسلامي،30 سال ترور، گسترش محور، ادامه برنامه هسته اي، جهاني تحت تهديد، مقابله با رژيم، يك انقلاب جديد.

فيلم با يك دروغ شروع مي شود؛ همان ابتدا اين جمله گفته مي شود: «رژيمي كه با رفتار تهديد آميزش كل دنيا را به خطر انداخته!» و لاجرم براي توجيه دروغ، مجبور مي شود دروغ هاي ديگري را مسلسل وار نمايش دهد.

به عنوان مثال گفته مي شود كه پس از انقلاب جمعيت بسيار زيادي از مردم ايران به خاطر عقيده متفاوت با حكومت و يا عدم پوشش اسلامي زنداني و كشته شده اند!

فصل اول مستند ايرانيوم گوياي تأثير مثبت انقلاب اسلامي عليه صهيونيست ها و دولت آمريكاست. چون در اين بخش به شكلي غيرمنطقي و كينه توزانه ضد خيزش مردم ايران در سال 57 سخن مي گويد.

دروغ بسيار بزرگ ديگري كه در اين فيلم به ايران نسبت داده مي شود اين است كه ايران عامل هرگونه انفجار و ترور در دنياست. در فصل 30 سال ترور تمام فعاليت هاي تروريستي در جهان به ايران نسبت داده مي شود. حتي واقعه 11 سپتامبر در نيويورك نيز به ايران مرتبط مي شود! در اين مستند حتي پا از گروه هايي چون حزب الله لبنان و حماس فلسطين فراتر گذاشته شده و تمامي گروه هايي كه در جهان عليه منافع آمريكا و رژيم صهيونيستي فعاليت مي كنند تحت حمايت جمهوري اسلامي معرفي مي شوند. حتي گروه هايي كه در قاره آفريقا و منطقه آمريكاي لاتين با تكيه بر ايدئولوژي هاي غير اسلامي كار مي كنند را نيز وابسته به ايران مي داند.

در بخشي از مستند با تأكيد بر توانايي هاي ايران در زمينه استفاده از تكنولوژي الكترو مغناطيسي اين گونه عنوان مي شود كه ايران قصد دارد به وسيله اين توانايي در آينده، كل قاره هاي آمريكا و اروپا را هدف تهاجم خود قرار دهد! به گونه اي كه در بخشي از فيلم گفته مي شود:«ايران در آينده جنگ الكترونيك عليه بشريت خواهد كرد و به احتمال زياد يك موشك الكترونيك در اتمسفر منفجر خواهد كرد تا به اين وسيله كل اروپا و آمريكا را تحت تأثير قرار دهد»! و در بخش ديگري هم ادعا مي شود كه ايران قصد دارد از طريق قاچاقچي هاي مكزيكي بمبي را وارد خاك آمريكا كرده و آن را منفجر كند! جالب اين است كه درباره هيچ يك از اين ادعاها هيچ سند و مدركي ارائه نمي شود. اين در حالي است كه ابتدايي ترين شاخصه يك فيلم مستند همان طور كه از نام آن پيداست، تكيه بر اسناد است.

اين پريشان گويي ها كاملاً گوياي هراس آمريكايي ها و صهيونيست ها و سرعت خيره كننده ايران در پيشرفت در علم و صنعت و به ويژه صنايع دفاعي است. طبق آخرين آماري كه موسسه «رويال سوسايتي» انگليس منتشر كرده سرعت پيشرفت ايران نسبت به سال 1996 هجده برابر شده و امروز ميزان رشد علمي در كشورمان 11 برابر متوسط سرعت پيشرفت در جهان است. طبيعتاً چنين ظرفيتي آن هم در كشوري مستقل و صاحب ايدئولوژي برتر و ضداستعماري نمي تواند براي غربي هاي اشغالگر خوشايند باشد. انرژي هسته اي تنها يك بهانه است. حتي اگر ايران دست از حق مسلم هسته اي خود نيز بردارد، آنها درباره ساير رشته ها و علومي كه ايران در زمينه آنها رو به حركت است اشكال تراشي خواهند كرد.

هرچند در اين مستند اعتراف مي شود كه آمريكا 30 سال است در برابر ايران شكست خورده است و اين تنها حرف درست و واقعي اين فيلم است.
 
هر ايراني با ديدن فيلمي چون «ايرانيوم» از اين همه دروغ و توهم بافي عليه كشورمان دچار خنده مي شود، اما مسئله اينجاست كه صهيونيست ها اين فيلم را براي ايراني ها نساخته اند بلكه مخاطب هدف آنها مردم ناآگاه جهان است كه معمولاً تحت تأثير پيام هاي رسانه هاي غربي هستند.

يكي از مضامين فرامتني چنين فيلم ها و مطالبي كه در راستاي ايران هراسي قرار دارند فرار به جلوست. يعني درحالي كه دنياي امروز ما به خاطر منفعت طلبي بي حد و حصر غربي ها و به خصوص صهيونيست ها غرق در آتش خون است، آنها ايران را به عنوان يك تهديد مطرح مي كنند. در شرايطي كه برنامه هسته اي ايران در مسير قانوني و انساني مي گذرد، دولت هايي چون آمريكا و اسرائيل غاصب داراي كلاهك هسته اي است.

حمايت از منافقين هم نشانه اي است كه در اين مستند به خوبي هويدا شده است. برخي دولت هاي غربي مثل آمريكا در سال هاي اخير، اين گروهك تروريستي را كه دست شان به خون ده ها انسان بي گناه در ايران و عراق آلوده است از ليست ترور خود خارج كرده اند. اتفاقاً در اين فيلم مستند هم بدون اشاره به جنايات منافقين، نسبت به بازداشت و اعدام تعدادي از اعضاي اين گروهك مرثيه سرايي شده و به عنوان يكي از شاخصه هاي ضدحقوق بشري در ايران مطرح مي شود.