برنامه‌ اتمی‌ ایران‌ و سیاست‌ اسراییل‌

جناح‌های‌ راست‌ و چپ‌ اسراییل‌ اشتیاق‌ خود را برای‌ بمباران‌ تاسیسات‌ اتمی‌ ایران‌ پنهان‌ نمی‌کنند اما در عین‌ حال‌ بسیار مایلند که‌ این‌ حمله‌ توسط‌ امریکا و متحدانش‌ صورت‌ گیرد.روزنامه‌ چپگرای‌ هاآرتص‌ چندی‌ پیش‌ دو گزینه‌ سیاسی‌ و نظامی‌ را برای‌ مقابله‌ با آنچه‌ تهدید اتمی‌ ایران‌ نامید مطرح‌ کرد و در نهایت‌ چنین‌ نتیجه‌ گرفت‌: اگر راه‌ حل‌ سیاسی‌ برای‌ پیشگیری‌ از دستیابی‌ ایران‌ به‌ سلاح‌ هسته‌یی‌ جواب‌ ندهد توسل‌ به‌ راه‌ حل‌ نظامی‌ اجتناب‌ ناپذیر است‌ و این‌ به‌ عهده‌ تهران‌ است‌ که‌ یا به‌ راه‌ حل‌ سیاسی‌ تن‌ در دهد یا با حمله‌ نظامی‌ روبرو شود.
پس‌ از آن‌ روزنامه‌ راستگرای‌ جروزالم‌ پست‌ با حرارت‌ بیشتری‌ از ضرورت‌ حمله‌ به‌ تاسیسات‌ هسته‌یی‌ ایران‌ دفاع‌ کرد. این‌ روزنامه‌ با نقد گزارش‌ یک‌ موسسه‌ تحقیقاتی‌ نزدیک‌ به‌ پنتاگون‌ که‌ در آن‌ حمله‌ نظامی‌ به‌ تاسیسات‌ هسته‌یی‌ ایران‌ بی‌فایده‌ تلقی‌ شده‌ بود بهترین‌ راه‌ بازدارندگی‌ ایران‌ را بمباران‌ سایت‌های‌ اتمی‌ این‌ کشور دانست‌.هم‌صدا با مطبوعات‌ اسراییل‌، مقام‌های‌ سیاسی‌ و نظامی‌ تل‌آویو نیز بی‌وقفه‌ ایران‌ را به‌ عنوان‌ بزرگ‌ترین‌ تهدید علیه‌ موجودیت‌ خود و کل‌ نظام‌ بین‌الملل‌ معرفی‌ می‌کنند و از جامعه‌ جهانی‌ می‌خواهند که‌ این‌ تهدید فزاینده‌ را خنثی‌ کند.
آخرین‌ نمونه‌ از اظهار نظر مقام‌های‌ اسراییلی‌، مصاحبه‌ سیلوان‌ شالوم‌ وزیر خارجه‌ این‌ کشور در حاشیه‌ اجلاس‌ مجمع‌ عمومی‌ سازمان‌ ملل‌ در نیویورک‌ بود که‌ طی‌ آن‌، شالوم‌ از تندترین‌ عبارات‌ در وصف‌ نظام‌ اسلامی‌ ایران‌ استفاده‌ کرد.تاکید بر خطر ایران‌ از سوی‌ اسراییلی‌ها البته‌ امر تازه‌یی‌ نیست‌. آنها از آغاز انقلاب‌ سال‌ 57 هیچگاه‌ از معرفی‌ ایران‌ به‌ عنوان‌ تهدیدی‌ علیه‌ اسراییل‌ غفلت‌ نکرده‌اند اما در جریان‌ کنفرانسی‌ که‌ پاییز سال‌ گذشته‌ در شهر ساحلی‌ هرتزلیا برگزار شد مقامهای‌ امنیتی‌ و نظامی‌ اسراییل‌ لحن‌ جدیدی‌ در برخورد با ایران‌ بکار گرفتند که‌ پیش‌ از آن‌ کمتر سابقه‌ داشت‌.
در کنفرانس‌ هرتزلیا رییس‌ موساد و مقام‌های‌ اطلاعاتی‌ ارتش‌ اسراییل‌، نظام‌ اسلامی‌ ایران‌ را به‌ صورت‌ بزرگ‌ترین‌ خطری‌ که‌ اسراییل‌ از زمان‌ تاسیس‌ تاکنون‌ با آن‌ روبروبوده‌ است‌ جلوه‌گر ساختند. پس‌ از کنفرانس‌ هرتزلیا، اسراییل‌ دیپلماسی‌ پنهان‌ اما بسیار فعالی‌ را برای‌ جلب‌ توجه‌ کشورهای‌ جهان‌ به‌ خطر ایران‌ به‌ خدمت‌ گرفت‌ بطوری‌ که‌ می‌توان‌ گفت‌ ضرب‌الاجل‌ دو ماهه‌ شورای‌ حکام‌ آژانس‌ بین‌المللی‌ انرژی‌ اتمی‌ به‌ ایران‌ نمی‌تواند چندان‌ بی‌ربط‌ به‌ این‌ نوع‌ دیپلماسی‌ باشد.
بدین‌ ترتیب‌، روشن‌ می‌شود که‌ بازداشتن‌ ایران‌ از دستیابی‌ به‌ توانایی‌های‌ هسته‌یی‌ اولویت‌ نخست‌ سیاست‌ خارجی‌ اسراییل‌ است‌، اما با این‌ همه‌ مقامهای‌ تل‌آویو تلاش‌ می‌کنند تا خود را در صف‌ مقدم‌ کارزار علیه‌ برنامه‌های‌ اتمی‌ ایران‌ قرار ندهند. این‌ نکته‌یی‌ است‌ که‌ چندی‌ پیش‌ رییس‌ اطلاعات‌ ارتش‌ اسراییل‌ به‌ صراحت‌ رهبران‌ دولت‌ عبری‌ را به‌ آن‌ فراخواند و تاکید کرد که‌ اسراییل‌ باید خود را از خط‌ مقدم‌ رویارویی‌ با ایران‌ کنار بکشد و این‌ وظیفه‌ را به‌ جهان‌ آزاد واگذار کند! در پی‌ این‌ هشدار، هرگاه‌ سخن‌ از حمله‌ به‌ تاسیسات‌ هسته‌یی‌ ایران‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌ رهبران‌ اسراییل‌ با احتیاط‌ با این‌ موضوع‌ برخورد کرده‌اند تا آنجا که‌ آریل‌ شارون‌، نخست‌ وزیر اسراییل‌ در اوایل‌ ماه‌ جاری‌ میلادی‌ از وجود هرگونه‌ طرحی‌ برای‌ حمله‌ به‌ ایران‌ اظهار بی‌اطلاعی‌ کرد.
در این‌ میان‌، اظهارات‌ رییس‌ کمیسیون‌ امنیت‌ ملی‌ و سیاست‌ خارجی‌ مجلس‌ اسراییل‌ )کنیست‌( بیش‌ از دیگران‌ تامل‌ برانگیز بود. وی‌ ضمن‌ متهم‌ کردن‌ حکومت‌ ایران‌ به‌ غیر قابل‌ پیش‌ بینی‌ بودن‌ خطاب‌ به‌ قدرت‌های‌ بزرگ‌ جهان‌ گفت‌: جهان‌ آزاد نباید از اسراییل‌ کوچک‌ انتظار خنثی‌ کردن‌ خطر هسته‌یی‌ ایران‌ را داشته‌ باشد. او تاکید کرد خطر ایران‌ فقط‌ علیه‌ اسراییل‌ نیست‌ و این‌ به‌ عهده‌ ایالات‌ متحده‌ و متحدان‌ آن‌ است‌ که‌ با تهدید رژیم‌ ایدئولوژیک‌ ایران‌ مقابله‌ کنند.
عبارات‌ فوق‌ اکنون‌ ترجیع‌ بند اظهارات‌ مقامهای‌ اسراییلی‌ درباره‌ ایران‌ شده‌ است‌، آنها مرتب‌ از تهدید ایران‌ علیه‌ صلح‌ و امنیت‌ جهانی‌ سخن‌ می‌گویند و از همین‌ رو بود که‌ سیلوان‌ شالوم‌ در سخنان‌ خود در نیویورک‌، رسیدن‌ برد موشک‌های‌ ایران‌ به‌ لندن‌ و پاریس‌ و جنوب‌ روسیه‌ را مورد تاکید ویژه‌ قرار داد.
تحولات‌ فوق‌ در حالی‌ جریان‌ دارد که‌ رسانه‌ها از ارسال‌ تجهیزات‌ پیشرفته‌ نظامی‌ امریکایی‌ به‌ اسراییل‌ از جمله‌ پانصد فروند موشک‌ هوشمند طی‌ دو ماه‌ آینده‌ خبر می‌دهند. طبق‌ گزارش‌ مطبوعات‌ اسراییل‌ این‌ موشکها که‌ قادرند دیوارهای‌ بتنی‌ به‌ عمق‌ دومتر را بشکافند، مسلما ابزاری‌ برای‌ مقابله‌ با فلسطینی‌ها نیستند و احتمالا برای‌ تخریب‌ اهدافی‌ در دوردست‌ مرزهای‌ اسراییل‌ به‌ کار می‌آیند.
این‌ اشاره‌ها بطور مشخص‌ نشانی‌ ایران‌ را می‌داد و به‌ همین‌ دلیل‌ واکنش‌ کمال‌ خرازی‌ وزیر خارجه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ را برانگیخت‌. خرازی‌ تهدید کرد که‌ هرگونه‌ حمله‌ نظامی‌ اسراییل‌ به‌ سایت‌های‌ هسته‌یی‌ ایران‌ با پاسخ‌ شدید روبرو خواهد شد. اگر خبر دریافت‌ موشکهای‌ هوشمند همرا با گزارشی‌ از رسانه‌های‌ اسراییل‌ در باره‌ تحول‌ عمیق‌ در ساختار نظامی‌ ارتش‌ اسراییل‌ طی‌ دو سال‌ گذشته‌ و تمرکز خاص‌ آن‌ برنیروی‌ هوایی‌ مورد توجه‌ قرار گیرد، آنگاه‌ ممکن‌ است‌ نگرانی‌ خرازی‌ موجه‌ به‌ نظر برسد.
با این‌ همه‌، همچنان‌ یک‌ پرسش‌ باقی‌ خواهد ماند و آن‌ اینکه‌ اگر سیاست‌ اسراییل‌ در برابر ایران‌ کناره‌ گیری‌ از خط‌ مقدم‌ درگیری‌ باشد )و آنطور که‌ برخی‌ مقامهای‌ اسراییلی‌ گفته‌اند این‌ مساله‌ را بر عهده‌ جهان‌ آزاد گذاشته‌ باشند( پس‌ دریافت‌ موشکهای‌ هوشمند قوی‌ برای‌ چیست‌؟ آیا اسراییلی‌ها هنگامی‌ که‌ از ضرورت‌ کنار ماندن‌ از صف‌ مقدم‌ نبرد با ایران‌ سخن‌ می‌گویند فقط‌ قصد راه‌ گم‌ کردن‌ و فریبکاری‌ دارند یا اینکه‌ موشک‌های‌ هوشمند را به‌ قصد حمله‌ به‌ اهداف‌ دیگری‌ به‌ جز ایران‌ می‌خواهند؟
احتمالا اسراییلی‌ها در مورد کناره‌گیری‌ از صف‌ نخست‌ درگیری‌ فیزیکی‌ با ایران‌ دروغ‌ نمی‌گویند زیرا هزینه‌ رویارویی‌ مستقیم‌ با تهران‌ برای‌ آنان‌ بسیار سنگین‌ است‌ اما با این‌ همه‌ هرگونه‌ فشار جهانی‌ علیه‌ ایران‌ پیامدهای‌ خطرناکی‌ برای‌ اسراییل‌ دربر دارد که‌ مقام‌های‌ تل‌آویو از هم‌ اکنون‌ می‌کوشند تا دامنه‌ آن‌ را کاهش‌ دهند.
عمده‌ترین‌ پیامد فشار علیه‌ ایران‌ تحرک‌ نظامی‌ حزب‌الله‌ لبنان‌ است‌ که‌ می‌ تواند با بکارگیری‌ حدود 13هزار موشک‌ کاتیوشا و ده‌ها فروند موشک‌ کوتاهبردی‌ که‌ گفته‌ می‌ شود در اختیار دارد، امنیت‌ اسراییل‌ را تهدید کند. به‌ همین‌ علت‌ ممکن‌ است‌ اسراییلی‌ها در صدد انجام‌ حملات‌ پیشگیرانه‌ علیه‌ پایگاه‌های‌ حزب‌الله‌ در جنوب‌ لبنان‌ باشند و احتمالا هدف‌ اصلی‌ اسراییل‌ از دریافت‌ موشک‌های‌ هوشمند، نابودی‌ انبارهای‌ تسلیحاتی‌ و رهبری‌ حزب‌الله‌ در جنوب‌ لبنان‌ پیش‌ از هرگونه‌ اوج‌گیری‌ بحران‌ هسته‌یی‌ ایران‌ است‌.