ريشه‌يابي خصومت صهيونيستها با ايران

ريشه‌يابي خصومت صهيونيستها با ايران

با بازگشت پيروزمندانه امام خميني(ره) به ايران در 12 بهمن 1357، خبرگزاريها از ابراز نگراني شديد دولت اسرائيل از بازگشت ايشان خبر دادند كه چه بسا گفت‌وگوهاي صلح را به خطر اندازد.
با پيروزي انقلاب در 22 بهمن، سفارت اسرائيل پاكسازي و به سفارت فلسطين تبديل شد. سخنگوي رژيم صهيونيستي نيز اعتراف كرد كه قطع روابط سياسي و اقتصادي ميان ايران و رژيم صهيونيستي زيانهاي فراواني به اقتصاد اين كشور وارد ساخته است.  دولت جديد ايران نيز از همه اسرائيليهايي كه داراي مقام رسمي بودند خواست كه فوراً ايران را ترك كنند. اين حكم اخراج شامل اعضاي هيئت نمايندگي اسرائيل و آژانس يهود و اعضاي هواپيمايي اسرائيل (اِل آل) و نمايندگان شركتهاي مقاطعه‌كار اسرائيل مي‌شد.   سفارت فلسطين نيز رسماً در اسفند 1358 در محل سفارت اسرائيل گشايش يافت. در اين مراسم ياسر عرفات، رهبر ساف، سيد احمد خميني و دكتر ابراهيم يزدي حضور داشتند. 
دولت انقلابي ايران در مورد قرار‌داد مصر و اسرائيل نظر رسمي خود را طي اعلاميه‌اي اعلام كرد. اين اعلاميه در زمان دكتر كريم سنجابي، اولين وزير امور خارجه انقلاب، صادر شد. در اين اعلاميه آمده است:
علت اصلي بحراني كه 31 سال است منطقه خاورميانه را به آتش و خون كشيده و چهار جنگ بزرگ منطقه‌اي و يك نبرد خونين دائم به مردم منطقه تحميل كرده است. عدم توجه به حقوق مردم فلسطين و به حساب نياوردن موجوديت آنان بوده است. فاجعه فلسطين، كه وجدان بشريت را جريحه‌دار ساخته، مبدل به كانون بي‌عدالتي در سطح جهاني شده است كه بدون رفع ريشه‌ها و علل آن، هر نوع اقدام ديگر نمي‌تواند صلح و تفاهم مجدد را در منطقه و جهان برقرار كند.
امضاي قرارداد بين مصر و اسرائيل بدون توجه به خواسته‌هاي مشروع فلسطين و بدون شركت نمايندگان خلق فلسطين در آن، به معناي صحه گذاردن به تجاوز‌طلبي‌هاي صهيونيست بين‌المللي و پايمال كردن هميشگي حقوق مردم فلسطين است و مغاير با موازين بين‌المللي و اصول منشور متحد از جمله عدم اشغال سرزمين ديگران با توسل به زور و قطعنامه‌هاي 242 و 338 شوراي امنيت درباره بحران خاورميانه مي‌باشد. اين قرارداد، كه متأسفانه توسط دولت كنوني مصر و دولت غاصب اسرائيل تحت‌نظر و قيادت ايالات متحده آمريكا تنظيم شده است، نتيجه‌اي جز استقرار اسرائيل در سرزمينهاي اشغالي عرب و تثبيت آن به عنوان يك دژ سياستهاي استعماري در منطقه و تحكيم ايالات متحده امريكا در آن ندارد. دولت موقت انقلاب اسلامي ايران بار ديگر، ضمن ابراز پشتيباني كامل و همه جانبه خود از ملت فلسطين و ضمن تأييد ملل برادر عرب كه تن به ذلت پذيرش اين صلح تحملي نداده‌اند، امضاي اين قرارداد را محكوم مي‌نمايد و ضمناً ابراز اين نكته كه امضاي اين قرارداد علاوه بر پايمال كردن حقوق ملت فلسطين، به زبان خود ملت برادر مسلمان مصر و ديگر ملل منطقه مي‌باشد، دول امضا‌كننده اين قرارداد را متوجه خطرات ناشي از آن براي صلح و آرامش بين‌المللي نموده و اعلام مي‌دارد هر نوع حل مسئله خاورميانه بدون استيفاي حقوق ملت فلسطين و شركت كامل و همه‌ جانبه نمايندگان آن، از نظر ايران مردود مي‌باشد. ملت مسلمان ايران و دولت موقت انقلاب اسلامي ايران، همه امكانات خود براي استيفاي حقوق ملت فلسطين و مبارزه براي حقوق آنان به كار خواهد برد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، داراييهاي سفارت اسرائيل در ايران بي‌درنگ مصادره شد و در اختيار فلسطينيان قرار گرفت. بنابراين، با وجود دولت جمهوري اسلامي، منافع جهاني صهيونيسم در معرض خطر بود. بدين سبب، توطئه‌هاي اين رژيم عليه ايران آغاز شد و روابط حسنه سابق به دشمني تبديل گشت. علل اين دشمنيها به اين شرح است:
1. سرنگون كردن رژيم شاهنشاهي كه پايگاه صهيونيسم در منطقه بود؛
2. روي كار آمدن حكومت اسلامي ضدصهيونيسم در ايران؛
3. مبارزه ديرينه ملت مسلمان ايران با اسرائيل به رهبري و هدايت امام خميني(ره)؛
4. درخواست آزادي فلسطين و بيرون رفتن صهيونيستها از سرزمينهاي غصب‌شده؛
5. پيوند محكم حكومت اسلامي و مسلمانان ايراني با آرمان رهايي فلسطين.
پس از انقلاب اسلامي، صهيونيستها منافع اقتصادي، فرهنگي، نظامي و سياسي خود را در ايران در معرض خطر ديدند و بهره‌برداريهاي گوناگوني كه در زمان رژيم پهلوي از ايران مي‌كردند ديگر ممكن نبود. با قطع روابط ايران و اسرائيل، دولت ايران رژيم صهيونيستي را دشمن جهان اسلام و مردم مظلوم فلسطين و جهان عرب معرفي كرد. اسحاق رابين، نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي، در اين باره گفت: «در خاورميانه، نسيم صلح مي‌وزد، ولي اسلام انقلابي و پيروان امام خميني، حتي بدون امام، برخلاف جريان موجود حركت مي‌كنند و همچنان خواستار نابودي اسرائيل‌اند». صهيونيستها، چون جمهوري اسلامي ايران را مخالف اهداف و آمال خويش مي‌ديدند، براي تضعيف و ارائه چهره منفي و خشن از نظام جمهوري اسلامي ايران و حتي براندازي آن همه تلاش خود را به كار بردند. در سالهاي پس از پيروزي انقلاب، به ويژه در دوران جنگ عراق با ايران، پيوسته در كنار همه دسيسه‌ها و ترفند‌ها و جنايتهاي خويش، اين رژيم به توطئه تبليغاتي «رابطه ايران و اسرائيل» يا «فروش نفت به اسرائيل» و مواردي از اين دست متوسل شد و در اين مورد، از شيوه‌هاي تبليغاتي و رسانه‌هاي خبري وابسته به خود بهره گرفت تا شايد افكار عمومي جهان در حقيقت دشتن مبارزه امام خميني و ملت ايران با صهيونيسم ترديد كنند. امام خميني، ضمن رد قاطعانه و تكذيب شديد شايعات تبليغاتي صهيونيستها و افشاي چهره زشت طراحان آن گفت:
ايراني كه از اول فرياد زده كه ما بايد فلسطين را، قدس را، آزاد كنيم، هر روز برايش نغمه‌اي مي‌سازند و هر روز برايش يك بساطي درست مي‌كنند كه ايران مثلاً با اسرائيل بست‌وبند دارد. در بوقهاي تبليغاتي، تهمت مفتضحانه رابطه ايران با اسرائيل را پيش كشيده‌اند، به اميد آنكه اعراب را از ايران جدا كنند و بين مسلمانان دشمني ايجاد نموده، راه را براي قدرتها باز كرده و سلطه آنان را هر چه بيشتر افزايش دهند. ليكن چه شخص مطّلعي است كه نداند ايران دشمن سرسخت اسرائيل بوده و هست و نداند كه يكي از موارد اختلاف ما با شاه مخلوع روابط دوستانه او با اسرائيل بود، و چه كسي است كه نداند ما بيشتر از بيست سال است كه، در خطابه‌ها و اعلاميه‌ها، اسرائيل را هم‌رديف امريكا در ستمگري و دنباله او در تجاوز و غارتگري محكوم كرديم و كيست نداند كه در طول انقلاب اسلامي و در شور تظاهرات ميليوني، ملت مسلمان ايران، اسرائيل را در رديف امريكا دشمن خود خواند و نفت را به روي آنان بست و خشم و نفرت خود را نثار هر دو كرد. 
بي‌گمان همه اين توطئه‌ها در ابعاد گوناگون نظامي، فرهنگي، سياسي، تبليغاتي و اقتصادي بهايي است كه ملت مسلمان ايران براي مبارزه با صهيونيسم و نيز سرنگوني ژاندارم صهيونيستها در منطقه مي‌پردازد.
امروز جهانيان مي‌دانند كه جرم واقعي ما از ديد جهانخواران، دفاع از اسلام و رسميت دادن به حكومت جمهوري اسلامي به جاي نظام شاهنشاهي است. احياي سنت پيامبر(ص)، عمل به دستور‌هاي قرآن، اعلام وحدت مسلمانان اعم از شيعه و سني براي مقابله با توطئه كفر جهاني، پشتيباني از مردم محروم فلسطين و افغانستان و لبنان، بستن سفارت اسرائيل در ايران، مبارزه با صهيونيسم جهاني و نژاد‌پرستي از ديگر اقدامات جمهوري اسلامي است كه از نگاه جهانخواران، جرم بوده است.
بر اين اساس، بايد پذيرفت كه دشمني صهيونيسم با انقلاب اسلامي، هرگز پايان نخواهد پذيرفت؛ چنانكه امام فرمود:
ما چه بخواهيم و چه نخواهيم، صهيونيستها و امريكا و شوروي در تعقيبمان خواهند بود تا هويت ديني و شرافت مكتبمان را لكه‌دار نمايند.


۱ . تقويم تاريخ انقلاب اسلامي، تهران: سروش، 1369، ص 282.
۲ . همان‌، ص 274.
۳ . همان، ص 280.
۴ . غلامرضا علي‌بابايي، تاريخ سياست خارجي ايران از هخامنشي تا امروز، تهران: درسا، 1375، ص 530ـ529.
۵ . جديد بناب، پيشين، ص 275.
۶ . صحيفه نور، ج 9، 15 شهريور 1360، ص 27ـ24.